لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 65
دادشاه بلوچ
در این مجموعه شرح حال بلوچ ساده دل و خانواده دوستی را خواهید یافت که در اثر ظلم و ستم سردار
قدرتمند منطقه و عوامل ژاندارمری ، سر به عصیان و شورش برداشته و تبدیل به یکی از قسی القلب ترین
جانیان تاریخ گردید .
کتاب حاضردر۳ فصل تنظیم شده است که در :
فصل اول :
۱ـ بیش گفتار نگارنده داستان .
۲ ـ شرایط سیاسی واجتماعی کشور ایران بس ا ز جنگ جهانی دوم.
۳ ـ مو قعیت جغرافیایی و سوابق تاریخی ،اجتماعی ، فرهنگی ، طبیعی وسیاسی منطقه بلوچستان محل وقوع حادثه دادشاه وشرایط حاکم برآن.
فصل دوم :
۱ ـ داستان واقعی زندگی و عصیان دادشاه و لشکر کشی دولت مرکزی به منطقه بلوچستان بمنظور قلع و قمع دادشاه و همراهان .
فصل سوم :
۱ ـ آنچه دیگران در زمینه ی وقایع آن زمان بلوچستان ، خاصه در مورد دادشاه و لشکر کشی دولت به منطقه و قلع و قمع دادشاه و همراهان نگاشته و منتشر کرده اند .
۲ ـ نقشه های استان سیستان و بلوچستان ، مناطق عشایری و عملیاتی دادشاه ، امیر نشین قطر ، تصاویر شخصیت ها ، افراد و ..
فصل اول
پیش گفتار
در اسفندماه سال ۱۳۴۵ خورشیدی ماموریت یافتم تا در سمت رئیس یکی از ادارات استان سیستان و بلوچستان به آن دیار کوچ کنم . بلافاصله رخت سفر بستم و به محل خدمتی جدید عزیمت نمودم .
پس از عزیمت به محل و انجام تحویل و تحول امور اداره و استقرار در شغل جدید ، بنا به اقتضای شغلی که برعهده داشتم الزاما به منظور بازدید و سرکشی امور محوله به نقاط مختلف استان از دشت و کوهستان گرفته تا دورترین و صعب العبورترین نقاط سفر می کردم . در این رابطه با مردم محل تنگاتنگ در ارتباط بودم و گهگاه در این سفرها شبها پس از انجام بازدیدهای روزانه پای صحبت افراد محلی و پیرمردان بلوچ می نشستم و آنان با اشتیاق فراوان داستانها از اتفاقاتی که در منطقه بوقوع پیوسته بود برایم می گفتند .من هم که پس از کار روزانه و نبودن سرگرمی دیگری در محل ، مشتاق شنیدن افسانه ها و اتفاقات و جنگ و ستیز های مردم محل بودم ، ساعت ها سرا پا گوش می شدم و به آنان فرصت می دادم تا آنچه را در خاطر دارند بازگو کنند . بیاد داشتم ، که در زمان تحصیل در دبیرستان دارالفنون تهران ، بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ خورشیدی روزنامه ها و رادیو تهران از اتفاقات عمده ای که در بلوچستان رُخ داده بود چیزها مینوشتند ، از جمله اینکه شخصی بنام دادشاه بلوچ یاغی شده و عده ای را بقتل رسانیده است .از جملة مقتولین نام دکتر کارول آمریکائی رئیس سازمان اصل چهار ترومن در ایران و همسر و همراهانش برده می شد که دولت برای دستگیری و قلع و قمع دادشاه و دارو دسته اش قوای نظامی به محل اعزام داشته بود . از داستانهای محلی که در آن شبهای تنهایی ، بارها و بارها بگوشم خوانده می شد ، یکی همین داستان شورش و عصیان دادشاه بلوچ بود . این داستان هنوز در منطقه زبانزد مردم محل می بود و از افتخارات مردم بلوچ بشمار می آمد .
برای من جالب توجه بود و علاقمند بودم که از کم و کیف آن ماجرا مطلع شوم ، زیرا در محل خدمتی قبلی ام، استان فارس و بنادر که به مدت ۵ سال در سمت مشابه انجام وظیفه نموده بودم ، با اینگونه مسائل و جریانهای مشابه برخورد فراوان داشتم . بهر حال علاقمندی من برای اطلاع از واقعیت افسانه ی دادشاه مرا بر آن داشت تا در تماس و گفت و شنود رویا روی با مردم و سرداران محل که با آنان آشنایی داشتم و در این جریان نقشی داشتند (سردار عیسی خان مبارکی - سردار محمدخان لاشاری - موسی خان مبارکی ) و همچنین آگاهان و پیرمردان بلوچ که در این باره خاطراتی داشتند ، مذاکره و کسب اطلاع نمایم بارها و بارها افسانه دادشاه را از زبان مردم شنیدم و بخاطر سپردم .
در این زمینه قبل از نگارنده ، جوانی بنام سیاکزار فیروزان که سرپرستی دفتر تلفن شهر خاش را برعهده میداشت ، تحقیقات وسیعی انجام داده بود که در شبهای دراز و متوالی به شنیدن یافته های او نشستم و از مجموع گفت و شنود و نقل و قول ها آنچه دستگیرم گردید ، مطالبی است که در این کتاب به آن پرداختم .
لازم است یادآور شوم با توجه به مدت طولانی خدمتی ام در استان سیستان و بلوچستان که مجموعا بالغ بر ۱۰ سال می گردد و در این مدت سمتهای مختلف و شغلهای جنبی دیگری را هم علاوه بر وظیفه اصلی ام برعهده داشتم ، امکان هرچه بیشتر ارتباط نزدیک و گفت و شنود با مردم متنفذ محل برایم فراهم بود .
در اینجا نام سرداران ، متنفذین و نامداران محلی را که با آنان آشنایی و دوستی و گاهی محرمیت پیدا کرده بودم ذکر می نمایم .
افسانه دادشاه
طی سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی نام دادشاه بعنوان یک سارق مسلح و قسی القلب در منطقه ی بلوچستان بر سر زبانها جاری بود و گهگاه در نشریات آن زمان انعکاسی کم رنگ می یافت .
دادشاه در قساوت ، خون ریزی و شقاوت تفاوتی چندان با سایر سارقین مسلح کشور نداشت و می توان او را با سارقین مسلح کُرد چون : اسماعیل آقا سیمتقو و یا همه رشید مقایسه نمود .
تفاوت اسماعیل آقا سیمتقو و همه رشید با دادشاه در آن بود که آنان در طوایف و عشایر کُرد افرادی صاحب نام و با نفوذ و دارای ریشه و یاران بسیار و امکانات فراوان بودند ، در حالی که دادشاه یک بلوچ ساده و معمولی و از طبقة پائین اجتماع منطقه ی خود می بود .
در آن زمان در نقاط مختلف کشورمان ایران از کوههای سر به فلک کشیده تا گستره ی دشتها همه جا از اینگونه افراد یافت می شد و گاه و بیگاه نامی از آنان برده می شد . برای نمونه در منطقه ی فیروز آباد و قیر و کارزین استان فارس ، خُردُل ، حیدر ، بستان موصوللو و غلام رزمی و ... در منطقه ی کاشان ، نطنز و اردستان ، نایب حسین کاشی و فرزندش ماشالله خان کاشی ، در منطقه ی نیریز ، داراب ، فورگ و آبشور تا سرحد شهرستان سیرجان ، مرتضی خان صادقی و برادرش موسی خان و درمنطقه ی دشتستان ، شیخ چاه کوتاهی را می توان نام برد.
در روز چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ، مطابق با ۲۴ مارس ۱۹۵۷ میلادی دادشاه نه بعنوان یک سارق مسلح ، بلکه بنام یک یاغی مسلح و عصیانگر در نشریات مرکز معرفی گردید .
در صفحه ۸۸۱ گاهنامه ی پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی
در تاریخ چهارم فروردینماه ۱۳۳۶ خورشیدی ثبت است :
( یک دسته از سارقین مسلح به سرکردگی دادشاه یاغی و راهزن بلوچ ، در یکصد کیلومتری جنوب ایرانشهر در محلی بنام تنگ سرحه به اتومبیل حامل رؤسای آمریکایی اصل چهار کرمان و بلوچستان حمله کرده آنان را کشتند .
در این حادثه یک مهندس ایرانی و یک راننده نیز به قتل رسیدند . ژاندارمری کل کشور چندین دسته ژاندارم را برای دستگیری سارقین که در نقاط صعب العبور مخفی شده بودند اعزام داشت ) .
با عنوان این مطلب در نشریات مرکز و انعکاس در رادیو تهران و همچنین در نشریات خارجی ، دادشاه از معروفیت خاصی برخوردار شد و همطراز با افرادی چون : قاضی محمد ، ملامصطفی بارزانی ، و همه رشید در کزردستان و صولت الدوله قشقایی و فرزندانش ناصرخانو ملک منصور خان ، محمدحسین خان و خسرو خان در استان فارس و فتح الله حیات داودی و شیخ خزعل در خوزستان و ناصرخان طاهری ، عبدالله خان ضرغامپور و خسرو خان بویر احمدی در کهکیلویه و بویر احمدی گردید .
دادشاه دیگر یک سارق مسلح ساده و معمولی نبود زیرا دولت آمریکا که بدنبال اجرای طرح کمک های عمرانی به کشورهای عقب افتاده با عنوان دکترین آیزنهاور کمک های فراوان عمرانی خود را به ایراندنبال می نمود ، با تهدید دولت ایران ، تاکید کرده بود در صورتیکه دولت ایران قادر نباشد زنده یا کشته دادشاه را تحویل دهد ، کلیه یاعتبارات و کمکها قطع خواهد شد . با توجه به شرایط حکومتی ایران که سالهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود، و خالی بودن خزانه ی دولت و مشکلات دیگری که شرح آن بدنبال خواهد آمد ، دولت ایران موظف و مقید گردید تا کشته یا زنده دادشاه را به دولت آمریکا هدیه کند.
فقر عمومی ، بیماری ، محرومیت ، بیسوادی و گرسنگی زندگی رقت بار مردم بلوچ را تشکیل می داد .
سرداران محلی که در واقع نمایندگان قانونی دولت مرکزی در منطقه بودند و دولت مرکزی هیچگونه نفوذی بر آنان نداشت ،کلیه ی نیازهای خود را از همین مردم بلوچ بدبخت و بینوا تامین می کردند . و عملا پاسگاههای ژاندارمری بازوان مسلح سرداران بلوچ بودند که به دستگیری و ضزب و شتم مردم بیچاره می پرداختند تا منافع سرداران را تامین نمایند .در واقع سرداران دارای دو نیروی مسلح موازی بودند ، یکی عناصر و افراد و نوکرهای سردار که غالبا مسلح بودند و گروه شبه نظامی محلی را تشکیل می دادند و دیگری پاسگاههای ژاندارمری که نمک گیر و جیره خوار سرداران شده بودند .پاسگاه های ژاندارمری مراجعین و شاکیان و ستمدیدگان را بعوض استمداد تنبیه ، زندانی و حتی شکنجه و آزار نموده و برایشان پرونده سازی می کردند .
افسانه ی دادشاه نه باین سادگی بود که بنا به اقتضای سیاست روز دررسانه های ارتباط جمعی منتشرمی شد و نه آنقدر مبهم و پیچیده که نتوان براحتی به واقعیت آن راه یافت .
بمنظور شناخت علت یاغی شدن و عصیان و شورش دادشاه و آنچه بنام او اتفاق افتاد بایستی ابتداء تا حدودی با شرایط خاص کشور و خصوصا منطقه بلوچستان ، خصوصیات اخلاقی ، فرهنگی ، مذهبی مردم محل ، تعصبات مذهبی ، آداب و رسوم ، شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم در منطقه ، شکل هرم سازمانی حکومت محلی ، اقتدار دولت در محل ، نفوذ و قدرت فوق العاده سرداران بلوچ در آن زمان ، آب و هوا و نحوه ی معیشت مردم آن دیار آشنا شد ، سپس به اصل موضوع یعنی عصیان دادشاه آن مرد بلوچ ساده دل و درمانده ای پرداخت که در هفت آسمان یک ستاره نداشت و بر پهنه ی گسترده ی زمین جز ستم مونسی نمی یافت .
اوضاع و احوال کشور در سالهای بین ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ خورشیدی همزمان
با طول مدتعملیات دادشاه در منطقه ی بلوچستان
از شهریورماه ۱۳۲۰ خورشیدی و پس از سقوط رضاشاه که با ورود نیروهای اشغالگر شوروی در شمال و انگلیس در جنوب کشورمان ایران صورت گرفت و ارتش های مهاجم عملا کشورایران را به دو قسمت : مناطق اشغالی شوروی در شمال و انگلیس در جنوب و غرب درآورده بودند .
قحطی ، فقرو بدبختی گریبانگیر ملت ایران شده و دولت مرکزی از هم پاشیده شده بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
به نام خدا
معاونت محترم پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
با ا حترام اینجانب تقی وحیدیان کامیار عضو هیات علمی دانشگاه گروه زبان و ادبیات فارسی به استحضار می رساند که طی سالیان دراز تحقیق در وزن و قافیه شعر فارسی و نوشتن کتابهایی در این زمینه از جمله :
1. بررسی وزن شعر عامیانه فارسی از انتشارات آگاه
2. بررسی منشا وزن شعر فارسی انتشارات آستان قدس رضوی
3. کتاب وزن و قافیه دبیرستان وزارت آموزش و پرورش
4. کتاب وزن و قافیه دانشگاه انتشارات نشر دانشگاهی
5. فرهنگ اوزان شعر فارسی دانشگاه فردوسی (جهت ویراستاری برای چاپ ارسال گردید )
6. مقاله در مجلات مختلف در مورد وزن و قافیه
مدتی پیش بر آن شد که اوزان نوحه ها را بررسی کند . چون نوحه ها گنجینه گرانبهایی از اوزان شعر فارسی بسیار متنوع و ارزنده . لذا آنرا به عنوان طرحی پژوهی در دانشگاه آزاد ارائه داد ، متاسفانه بعلت اینکه کتاب نوحه در دسترس نبود وقفه ای در کا ر رخ داد و سرانجام مشکل حل گردید . اینک این کارپر زحمت با استخراج 95 وزن خاص از کتابهای مختلف نوحه تقدیم می گردد .
تقی وحیدیان کامیار
طرح پژوهشی بررسی اوزان نوحه ها
نوحه به معنی اخص کلمه به اشعاری گفته می شود که در مراسم سوگواری امامان شیعه علیهم السلام با صوت حزین و ناله و زاری خوانده می شود . سرایندگان این اشعار اغلب مردمی ساده و بی سواد هستند که درس شاعری نیاموخته اند و ادعای شاعری هم ندارند و تنها از روی ذوق و سوز دل و عشق و ایمان شعر گفته اند و بهتر است بگوئیم عقده دل گشوده اند .
شاعر نوحه سرای خوش ذوق وقتی ستم هایی را که برخاندان پیامبر گرامی (ص) رفته است در نظر می آورد و برناروائیهایی که جباران و ستمگران دنیاپرست بر این عزیزان ، بویژه بر سرور ازادگان امام حسین (ع)و اهل بیت و یارانش روا داشته اند می اندیشد چنان دلش به درد می آید و جانش آزرده می شود که از خود بی خود می گردد و تاب و تحمل از کف می دهد و بی اختیار عقده دل می گشاید و شعر بر لبش می نشیند و زمزمه کنان در رثای آنان نوحه می سراید . نوحه شعری ساده است و دور از هر تکلف ، و بی آلایش و پاک ، و چه باک اگر ادیبانه نباشد .نوحه از دل برمیخیزد و لاجرم بر دل می نشیند . از طرفی این اشعار امتیازات و ویژگیهایی دارند که شعر رسمی فارسی با همه عظمتش در مواردی دست نیاز به سوی آنها دراز کرده و از آنها بهره برده است .
نوحه ها را از دیدگاه های مختلف مثل مضمون ، زبان ، تصویر سازی ، قالب ، قافیه و وزن می توان بررسی کرد . اما آنچه از همه مهمتر و غنی تر و متنوع تر و زیباتر است اوزان نوحه هاست که ما در این گفتار به بررسی آنها می پردازیم .
سرایندگان نوحه ها گرچه عروض نمی دانند اما از روی ذوق لطیف و سرشار خود تنها اوزان تازه و دلنشین می آفرینند بلکه شیوه های تازه ای نیز در وزن ابداع کرده اند که هرگز به فکر ادیبان و شاعران گذشته هم نرسیده است . این ویژگیهای اوزان نوحه ها را می توان به سه گونه تقسیم کرد :
کوتاهی و بلندی مصرع ها .
تغییر وزن به اقتضای مضمون و آهنگ
اوزان نو
اینک به بررسی اینها می پردازیم :
کوتاهی و بلندی مصرع ها
در شعر فارسی تمام مصرع های یک شعر از نظر طول مساوی هستند فی المثل تمام صد و بیست هزار مصرع شا هنامه فردوسی از نظر تعداد هجاها برابرند .بنابراین اگر یک مصرع آن مثل "به نام خداوند جان آفرین " را در نظر بگیریم تمام مصرع های دیگر همین تعداد هجارا دارند (البته قالب مستزاد و بحر طویل عامیانه وضعی متفاوت و مخصوص به خود دارد و از طرفی کاربرد آنها بسیار کم بوده است ) . البته مساوی آوردن طول مصرع ها کاریست غیر طبیعی ، زیرا طول جمله های زبان با هم برابر نیستند و اینکه شاعران ما مجبور بودند به تبعیت از سنت ، مصرع های هر شعر را مساوی بیاورند کاری نادرست و برخلاف طبیعی و واقعیت زبان است و افتخار بزرگ " نیما یوشیج " در این است که سنت رعایت تساوی طول مصرع ها را شکست و اشعارش را به اقتضای مضمون در مصرع های کوتاه و بلند سرود . نیما احتمالا "ایده" کوتاهی و بلند آوردن مصرع ها را باید از نوحه ها یا اشعار عامیانه و ترانه ها الهام گرفته باشد زیرا در بسیاری از این گونه اشعارعدم تساوی مصرع ها دیده می شود .
مقصود از کوتاهی و بلندی مصرع ها اینست که شاعر نظم میان هجاهای کوتاه و بلند را حفظ می کند اما طول مصرع ها را به اقتضای مضمون با موسیقی و جز اینها کوتاه یا بلند می آورد فی المثل اگر هجای کوتاه را با علامت "u" و هجای بلند را با علام "-" نشان بدهیم (1) ممکن است نظم وزن شعری به صورت - u - - (یعنی به ترتیب یک هجای بلند + یک هجای کوتاه + دو هجای بلند ) باشد . حال اگر شاعر ، سنت گرا است در هر شعرش تعداد هجاهای هر مصرع نیز باید برابر باشد اما شاعر نوپرداز نظم میان هجاها را همه جا رعایت می کند ولی طول مصرع هایش به اقتضای معنی و جز آن متغیر است . یعنی هر یک از مصرع ها از یک یا چند – ن - - تشکیل می شود و حتی ممکنست مصرعی از یک – u - - هم کوتاهتر باشد یعنی یک یا چند هجا از آخر آن حذف شود چنانکه در این شعر می بینیم *
هان کجاست = - u –
پایتخت این کج آئین قرن دیوانه ؟ = - u - - / - u - - /- u - - / -
یا شبان روشنش چون روز = - u - - /- u - - / -
روزهای تنگ و تارش چون شب اندر قعر افسانه
- u - - / - u - - / - u - - / - u - - / - (2)
(اخوان ثالث)
کوتاهی یا بلندی مصرع ها در نوحه ها به صورت های مختلف دیده می شود ولی اغلب به صورت مستزاد یا مستزاد گونه است ، مثل شعر زیر که نظم هجاهای آن به صورت - - ن – است :
ای خفته اندر خاک و خون ، بابا علی اکبر
ای شبه پیغمبر
اندرعزایت نوحه گر نالم برای تو
ای غرقه خون جگر
ای مه لقاء ای غرقه خون ، بهرتو گریانم
آرام جانم ای علی ، با آه و فغان.... (کاروان کربلا) (3)
یا این نوحه :
اصغر ز قربانگه ، خونین بدن آمد
این مرغ خونین پر، اندرچمن آمد
اصغر ز میدان شد روان
مادر بر او سینه زنان
دارد بر او آه و فغان
گرید که واویلا ، گل پیرهن آمد ...(کاروان کربلا)
یانوحه زیر که نظم آن به صورت - - u u است :
حاضر ز پی دادن جان در ره داور
شد حر دلاور
با دیده گریان به برسط پیمبر
شد حر دلاور
گفتا به شه تشنه جگر حر وفادار
با ناله بسیار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
اطلاعاتی دربارة سازمان بین المللی استاندارد ISO
1/1 – ISO سازمان حامی ISO 9000
مجموعه استاندارهای بین المللی ISO 9000 برای مدیریت و تضمین کیفیت ، در بیش از 90 کشور مورد استفاده قرار گرفته است و تا کنون هزاران سازمان تولیدی و خدماتی در بخشهای دولتی و خصوص موفق به استقرار سیستم کیفیت بر اساس این استاندارها و دریافت گواهینامه ISO 9000 شده اند .
ISO 9000 تنها یک سری استاندارد از هزارن استاندارد بین المللی است که سازمان
( ISO ) از شروع فعالیتهایش در سال 1946 میلادی تهیه و منتشر کرده و معروفیت زیادی را نیز برای این سازمان کسب کرده است به طوری که نام ( ISO ) را در کنار متخصصینی که مستقیماً در ارتباط با استاندارهای فنی هستند در سطح وسیعتری از جامعة تجاری مطرح نموده است . با این حال بسیاری از افراد این جامعه ممکن است شناخت کافی در مورد سازمان پشتیبان ISO 9000 و کار آن داشته باشند .
برخی از زمینه های فنی که ISO برای آنها استاندار تهیه می کند عبارتند از :
مهندس مکانیک ، مواد شیمیایی پایه ، مواد غیر فلزی و سنگهای معدنی ، پردازش اطلاعات ( انفورماتیک ) ، گرافیک و عکاسی ، کشاورزی ، ساختمان ، تکنولوژیهای خاص ، بهداشت و درمان موضوعات پایه ، محیط زیست ، بسته بندی و توزیع کالا .
2/1 – وظیفة ISO :
ISO در حقیقت توافق نامه های فنی ای در سطح بین المللی تهیه می کند که به صورت استاندارهای بین المللی منتشر می شوند . این کار یک فعالیت عمدة ISO به حساب می آید در طول سال در هر روز کاری بین 12 الی 15 گردهمایی توسط گروههای فنی ISO در سراسر جهان برگزار می کشود که در آنها کار اصلی تهیة استاندارها صورت می گیرد . در مجموع بیش از 283 گروه فنی وجود دارد که سالانه 30000 متخصص در آن شرکت می کنند . دبیر خانه مرکزی ISO در ژنو کار همانگی فعالیتهای فنی فوق الذکر و چاپ استاندارهای تکمیل شده را بر عهده دارد .
بررسی اینکه آیا استاندارها مطابق شرابط ذکر شده اجرا می شوند یا نه در حیطة وظایف ISO نیست . این فرآیند بررسی که اصطلاحاً « ارزیابی تطابق » (Conformity Assenment ) نامیده می شود ، عملاً به عرضه کنندگان و مشتریان آنان در بخش خصوصی و مراکز قانونی – در مواردی که استاندارهای ISO در قوانین عملی گنجانده شده باشد مربوط می شود . به علاوه تعداد زیادی آزمایشگاه و مراکز ممیزی یا به عبارت دیگر شخص ثالث وجود دارند که به طور مستقل خدمات ارزیابی تطابق را برای تعیین انطباق فرآوردههای خدمات یا نظام ها با استاندارهای ISO ، عرضه می کنند . سازمانهای مذکور ممکن است این خدمات را به نمایندگی از جانب یک مرجع قانونی ، یا به صورت یک فعالیت تجاری که هدف آن ایجاد اعتماد بین عرضه کنندگان و مشتریان آنان است ارائه دهند در برخی کشورها ، اعضاء ISO کار ارزیابی تطابق را به نیابت از دولتهای متبوع خود یا به صوت یک فعالیت حرفه ای انجام می دهند . به هر حال خود ISO هیچگونه اختیاری در کنترل این گونه فعالیتها ندارد .
آنچه ISO در این زمینه با مشارکت (International Electrotechnical Commision انجام می دهد ، عبارت است از : تهیه کتب راهنمای ISO / IEC که جنبه های مختلف فعالیتهای مربوط به ارزیابی تطابق و سازمانهای دست اندکار را شرح می دهد . ضوابط اختیاری که در این کتب گنجانده شده حاکی از اتفاق نظر بین المللی دربارة عملکردهای مورد پذیرش است . استفاده از این ضوابط به رفع تناقضات و ایحاد انسجام در ارزیابی تطابق در سطح جهانی کمک کرده و داد و ستد بین المللی را تسهیل می کند .
3/1 - صدور گواهینامة ISO 9000
همان گونه که از مطالب فوق استنباط می شود ، ISO هیچ سیستمی برای بررسی رعایت استاندارهای ISO 9000 در نظامهای کیفی سازمانها اعمال نمی کند . ISO خود هیچگونه ممیزی ISO 9000 انجام نداده است و هیچگونه گواهینامة ISO 9000 مبنی بر رعایت استاندارها اعطاء نمی کند . چیزی به نام گواهینامة( ISO Certification ) ISO در رابطه با ISO 9000 یا هیچ استاندارد ISO دیگری وجود ندارد . گواهینامه های ISO 9000 توسط مراکز ثبت یا مراکز صدور گواهینامه که مستقل از ISO هستند ، صادر می شوند این مطلب حتی در مورد مراکزی که ممکن است جزو سازمان استاندار ملی یک کشور وجود عضو ISO نیز باشند صدق می کند ISO هیچگونه اختیاری در نظارت بر فعالیت مراکز ثبت صدور گواهینامه سیستم های کیفیت ندارد . با این حال کتب راهنمای ISO / IEC مبنایی برای تعیین عملکرد قابل قبول این گونه مراکز است که پیروی یا عدم پیروی از آنها می تواند به عنوان یکی از شاخصهای انتخاب مرکز ثبت و صدور گواهینامة ISO 9000 از طرف شرکتها مورد استفاده قرار گیرد .
در بسیاری از کشورها به طور روز افزون مراکز اعتبار دهی ( بعضی مواقع به نمایندگی از طرف دولت ) برای اعمال کنترل بر صدور گواهینامه ISO 9000 در حال تأسیس هستند . مراکز ثبت و صدور گواهینامه که از ضوابط مراکز اعتباردهی پیروی می کنند قاعدتاً شناخته شده و در نتیجه جلب اعتماد بیشتر ، نسبت به گواهینامه های ISO 9000 صادر از این مراکز منجر می شوند .
ضوابط مندرج در کتب راهنمای ISO / IEC ( که بنام مجموعه های EN 45000 توسط اتحادیه اروپا اقتباس شده است ) جزو ضوابطی است که توسط مراکز اعتبار دهی اعمال می شوند .
بنابراین ضمن اینکه ISO خود گواهینامه ISO 9000 صادر نمی کند و بر مراکز دست اندرکار اینگونه فعالیتها نفوذی ندارد ولیکن خطوط راهنمای اختیاری این سازمان به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و بهع تضمین عملکرد مقبول مراکز فوق الذکر کمک می کند .
4/1 – علامت ISO و استاندارهای ISO 9000
علامت ISO یک علامت تجاری ثبت شده است ISO استفاده از این علامت را نه برای مراکز ثبت نظام کیفیت و نه برای شرکتهایی که از این مراکز گواهینامة ISO 9000 دریافت می کنند تجویز نمی کند آزاد بودن استفاده از علامت ISO می تواند این فکر غلط را القاء کند که ISO در زمینه صدور گواهینامه فعالیت دارد یا سازمانی را که از این علامت استفاده کرده تأیید می کند یا این سازمان نماینده مجاز ISO است هیچیک از فرضیات صحیح نیست .
خانوادة استاندارهای ISO 9000 نشانگر اتفاق نظر بین المللی است در مورد آنچه که عملکرد صحیح مدیریتی به حساب می آید . هدف اصلی این استاندارها معرفی خطوط راهنمایی است که به یک سیستم مدیریت کیفیت موثر منجر می شود و به نوبة خود می تواند به عنوان چهارچوبی برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
شرایط ایجاد تعهد سازمانی
1- پذیرش : در این مرحله شخص نفوذ دیگران را برای بدست آوردن چیزی مانند حقوق می پذیرد.
2- تعیین هویت کردن یا همانند سازی: در این مرحله شخص نفوذ خود را به منظور ادامه رابطه ارضا کننده و خود مطرحی می پذیرد. افراد به خاطر پیوستن به سازمان احساس غرور می کنند.
3- درونی شدن: در این مرحله فرد متوجه می شود که ارزشهای سازمان ماهیتاً و ذاتاً پاداش دهنده هستند و با ارزش های شخصی فرد منطبق می باشند.
نظریه دو عاملی هرزبرگ 1986 دریافتند که اگر پاره ای از شرایط در سازمان وجود نداشتند باعث نارضایتی کارکنان خواهد شد ولی بودنشان لزوماً انگیزه قوی ایجاد نمی کند این شرایط شامل: خط و مشی سازمان نحوه اداره امور، نظارت یا سرپرستی، روابط متقابل بین افراد، شرایط کار، حقوق، دستمزد، موقعیت و امنیت.
نظریه انتظار: مردم به شغلهای مختلفی که در اختیار آنان است می نگرند (آمدن بر سرکار و نیامدن بر سرکار) و به انتخاب بخشی می پردازند که به تصور آنان با بیشترین احتمال به پاداشهای مورد علاقه می انجامد.
تعهد سازمانی:
آیا شما هرگز بعضی از افراد را مشاهده کرده اید که کارشان را دوست دارند ولی از سازمان که در آن کار می کنند متنفر هستند و یا برعکس، اگر شما با افرادی از هر دو نوع مواجه باشید مسلماً از این حقیقت آگاه می شوید که احساس مثبت و منفی درباره شغل تنها قسمتی از کل دیدگاه یک فرد نسبت به کارش می باشد و علاوه بر آن یک شخص احساس مثبت یا منفی نسبت به کل سازمان نیز خواهد داشت چنین نگرشی تعهد سازمانی نامیده می شود و منعکس کننده این است که یک فرد تا چه حد با سازمانش شناخته می شود و به آن تعلق دارد. (بارون و کرنیزبرگ، 1990)
در تعریف و سنجش تعهد سازمانی به شکل قابل ملاحظه ای اختلاف نظر وجود دارد. بعلاوه واژه های متفاوتی که جهت توصیف یک پدیده واحد بکار گرفته شده است این آشفتگی را دامن می زند. به عنوان نمونه کانتر 1973 متعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی می داند.
بوکانان 1974 تعهد را نوعی وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزشها و اهداف یک سازمان می داند، وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها، اهداف و نسبت به سازمان بخاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن آلن ومی یر 1991 تعهد سازمانی را به ابعاد سه گانه تعهد عاطفی (بیانگر پیوستگی عاطفی و تعیین هویت کارمند با ارزشها و اهداف سازمان) تعهد مستمر یا عقلانی (بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان و لذا اجبار به باقی ماندن در سازمان) تعهد مستمر یا عقلانی (بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان و لذا اجبار به باقی ماندن در سازمان) و تعهد هنجاری (بیانگر احساس تکلیف و دین و الزام به باقی ماندن در سازمان) تقسیم نموده اند. [ ]
مودی و همکاران (1982) و متیو وزاجاک (1990) نشان دادند که تعهد یک مرحله روان شناختی است که: 1- نشان دهنده ارتباط صمیمی فرد با سازمان است. 2- بر ادامه یا عدم ادامه عضویت در سازمان دلالت دارد. [ 2005]
تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان و یک فرآیند مستمر است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه شان را به سازمان و موفقیت و کارآیی پیوسته آن نشان می دهند. لوتانز 1992 .
تعهد سازمانی نوعی ارزیابی است از هماهنگی بین ارزشهای خود فرد با اعتقاداتشان نسبت به سازمان (اسلوایلز ، 2002) [2007]
[تعهد سازمانی مربوط به اشکالی از دلبستگی و وابستگی به سازمان می باشد. حدود 3 دهه محققان مفهوم تعهد سازمانی را با توجه به این اشکال معنا داده اند. اما هم اکنون دارای مفهوم پیچیده ای است و محققان رفتاری از آن به عنوان خلاصه اموری که در ارتباط با تجارب کاری است یاد می کنند و به طور معناداری رفتارهای مناسب کار و سایر مقاصد رفتاری را پیش بینی می کند.] (2005)
[می پر و آلن 1997 : سه عنصر مجزای تعهد را چنین تعریف می کنند. تعهد عاطفی، اشاره دارد به اینکه کارکنان به طور مؤثری با سازمان خود مشخص میشوند و در اهداف و موضوعات سازمان سهیم می شوند.
تعهد مستمر اختصاص دارد به اینکه فرد در سازمان باقی می ماند و متعهد میشود که وقتی در سازمان عضویت یافت، نتواند آن را ترک کند برای مثال علت باقی ماندن می تواند این باشد که کارکنان قادر نباشند تا شغل پردرآمدی را برابر با تجارب و صلاحیتهای خویش بیابند و موقعیت شغلی دیگری کمتر در دسترس باشد. همچنین تعهد مستمر، می تواند نتیجه تجربه کاری طولانی و منافع مالی باشد لذا اگر بخواهند سازمان را ترک کنند این منافع را از دست خواهند داد.
تعهد هنجاری: فرد در سازمان همراه با تمام فشارهای اجتماعی باقی می ماند. به عنوان مثال وقتی اشخاص مهم معتقدند که وی باید در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
فصل اول
کلیات
بورس
اگر چه عبارت بورس واژهای پرکاربرد است اما تا حدودی مبهم مینماید. غالباً به سهام شرکتها در هر کشور اطلاق میگردد. به عنوان مثال یک سرمایهگذار در ایالاتمتحده بورس را مجموعه سهام شرکتهای موجود در این کشور میداند. برای نمونه این بازار در ایالاتمتحده شامل بورس سهام شهر نیویورک که به اختصارNyseنامیده میشود، انجمن ملی بها گذاری خودکار سهام توسط دلالها سهام NADAQ، بورس سهام آمریکا در شیکاگو Amex میباشد.در معنای وسیع آن، بازار بورس به کل سهام موجود در تمام کشورها اطلاق میگردد.
تجارت
در اصل بازار بورس به صورت علنی و در تالاری که بدینمنظور در نظر گرفته شده بود برگزار میگردد. اما امروزه تجارت سهام بیشتر از طریق کامپیوتر و به صورت آنلاین بین فروشنده و خریدار صورت میگیرد.شرکتهای بزرگ اغلب در چندین مکان به تجارت میپردازند. برای مثال، سهام شرکت Exxon Mobile در استرالیا، فرانکفورت، بلژیک، لندن، بوینسآیرس و نیویورک خرید و فروش میگردد.
مالکیت
در سالهای دور، در سرتاسر جهان، خریداران و فروشندگان سهام، سرمایهگذاران و تجاری بودند که به صورت شخصی و انفرادی به داد و ستد میپرداختند، با گذشت زمان بازارها به سوی نهادگرایی حرکت کردند و خریداران و فروشندگان به صورت موسساتی درآمدهاند، (مثال: سازمان امور بازنشستگی، شرکتهای بیمه، شرکتهای تعاونی سرمایهگذاری در سهام، گروههای سرمایهگذار و بانکها) افزایش سرمایهگذاری به صورت سازمانی و نهادی سبب ایجاد ملاحظات حرفهای و شغلی شده و این نوع بازارها را تحت نظم و کنترل قانونی درآورده است.
خصوصیات بازار بورس در سرتاسر جهان با یکدیگر متفاوت است. برای نمونه، اکثریت سهام در بازارهای بورس ژاپن در دست شرکتهای مالی و کمپانیهای صنعتی است در صورتی که در ایالاتمتحده آمریکا و کشور انگلیس این مقدار در دست اشخاص و افراد است.
تاریخچه بورس
در قرن 12 میلادی در فرانسه Courtier dechange به اداره و نظارت بر دیون جوامع کشاورزی به نمایندگی از بانکها مربوط بود و افراد شاغل در این محل را میتوان اولین دلالان بورس نامید.در قرن 13 میلادی، تجار Bruges در خانه شخصی به نام vander bourse جمع میگردیدند و در سال 1309 آنجا را به صورت یک موسسه درآوردند که Bruges Bourse نامیده میشد. این ایده به سرعت در فلاندر (نام ناحیهای در قرون وسطی که بخشی از شمال خاوری فرانسه و جنوب بلژیک امروزی را دربرمیگرفت) و بخشهای همسایه گسترش یافت و Bourses به زودی در شهرهای گنت و آمستردام گشایش یافت . .در اواسط قرن 13، بانکداران ونیزی شروع به تجارت اوراق قرضه دولتی نمودند. در سال 1351 دولت ونیز شایعات در حال انتشار را که هدفش کاهش قیمت اوراق قرضه دولتی بود را بیاساس و بیاعتبار خواند.شهرهای پیزا که برج پیزا در آن است. ورونا، جنوا و فلورانس نیز در قرن 14، تجارت این نوع اوراق را آغاز کردند. این امر در این شهرها امکانپذیر بود بدینعلت که این شهرها مستقل بوده و توسط دوک اداره نمیشد بلکه اداره آنها به دست شورایی از بومیان این شهرها بود . کشور هلند بعدها شرکتهای سهامی با مسوولیت محدود را در بورس بنیان نهاد که به سهامداران امکان فعالیت و در معاملات تجاری و سهیم شدن در سود و زیان این شرکتها را میداد . .در سال 1602 کمپانی هند شرقی شعبه کشور هلند اولین اوراق بهادار و سهام را در بازار بورس آمستردام منتشر کرد. این کمپانی اولین شرکتی است که سهام و اوراق قرضه خود را صادر نمود.
بازارهای بینالمللی
اولین بازار بورسی که به طور مستمر فعالیت میکرد Amesterdam beurs در اوایل قرن 17 میلادی بود. هلندیها در پیشفروش سهام، امتیاز خرید و فروش سهام به بهای از پیش تعیین شده و... پیشرو بودند.امروزه بازارهای بورس در تمام کشورهای قدرتمند اقتصادی وجود دارد و بزرگترین این بازارها در کشورهای چین، ایالاتمتحده ژاپن و در اروپا قرار دارد.
شاخص بورس
نوسان قیمت بازار یا بخشی از آن در سیستمی که شاخص بازار بورس نامیده میشود ثبت میگردد.
سند مشتق1
: Option قراردادی است که به سرمایهگذار حق خرید یا فروش اوراققرضه را مثل سهام و... با قیمت توافق شده در یک دوره زمانی مشخص و بدون الزام میدهد.
Future )قراردادهای آتی یا سلف): قراردادی است که سرمایهگذار را ملزم به خرید و فروش اوراق قرضه با قیمت توافق شده در یک دوره زمانی مشخص، مینماید . . این نوع بازارها در قیاس با بازارهای سهامهای دارای حق تقدم ریسکپذیری بالاتری دارند.
Leverage strategies
استراتژیهای سرمایهگذاری (سرمایهگذاری با پول قرضی(
سهامی که کارگزار بورس مالک آن نیست به صورت سلف فروش و یا وجهالضمان داد و ستد میگردد.
سلف فروش
در این سیستم، کارگزار بورس سهام را قرض میگیرد (معمولاً از بنگاه دلالی که سهام مشتری و یا سهام خود را به طور قسطی نگاه میدارد) و بعد آن را در بازار به فروش میرساند. به این امید که قیمتها کاهش یابد. سپس کارگزار سهام را دوباره خریداری میکند. در صورتی که قیمتها کاهش یافته باشد سود کرده و در صورتی که قیمتها افزایش یافته باشد ضرر میکند.
بودجه خرید
در این سیستم کارگزار پول با بهره قرض گرفته تا سهام بخرد و امید به افزایش قیمتها دارد. در