لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ در امنیت ملی
به نظر می رسد ، در کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی با تحولات جهانی رشد نیافته و همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن از دانش امنیت ملی به میان می آید ، تصور بر این است که باید آن را صرفاً در مراکز و دانشکده های نظامی و امنیتی جستجو کرد . متأسفانه در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی به امنیت از جایگاهی شایسته ای در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر از این واقعیت تماس و برخورد غیرفرهنگی با مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما را در برابر تهدیداتی از این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهدید جدی فرهنگی ، در فرضی خوش بینانه ، به خلاء برآورد ملی از تهدیدات و خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در این زاویه ، می بایست با نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد و قطعاً نمی توان با فرمول ها یا نسخه های نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) با تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست در تدوین برنامه استراتژیک
علاوه بر تلاش های گسترده و مهمی که باید به منظور رفع نقایص و کاستی های موجود و جهت مقابله با تهدیدات کنونی یا در حال ظهور علیه کشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، به مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک در حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح و به موقع با چالش های فرهنگی در کشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ و حتی بعضاً متناقض و ضد امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند از : ارزیابی امکانات و قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل و بالقوه ، شناسایی منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ویژه در بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً : کارایی و کارآمدی روش ها و ابزارها نیز مشخص شده و ما را به سوی تهیه طرحی جهت ایجاد قابلیت های متناسب با سطوح تهدید و اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش از قابلیت افزایی و به عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی و در نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی در پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهی و اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود در بودجه نیز مورد بازخوانی قرار گیرند . یک : آیا بودجه فرهنگی در حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً در فضای نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) تعریف و مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی و انتظامی کشور در مسیر برقراری ثبات ، امنیت و اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات و امنیت کشور به صورت تدریجی و پنهان از زاویه فرهنگی در معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد از بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده در عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه به این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط چه بخشی و چگونه باید توزیع و مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت به ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ و یا دفاع و بازدارندگی در این عرصه ، می بایست در یک محیط غیرفرهنگی طراحی و اجرا شود ؟ به نظر می رسد ، یکی از فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش در این طرح و نیز اصلاح نگرش های سنتی به مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما را به یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول در دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی در درازمدت ، دفاع به تنهایی قادر به مقابله مؤثر با گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر از اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن در موضع ضعف می باشد و مدافعین را از جهت روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه با تهدیدات فرهنگی ، دفاع در کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما از آن به اقدامات بازدارنده با هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی و شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی و پردازش اطلاعات با انگیزه گمانه زنی درباره آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی در باره آینده یک پروژه پژوهشی است که باید در حوزه تخصصی مرتبط و از سوی متخصصان همان رشته صورت گیرد . ذیلاً به دو نمونه از اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند از جایگاهی ویژه در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .
تولید علم و نظریه پردازی
موضوع ضرورت ایجاد « جنبش » تولید علم و نظریه پردازی که نخستین بار نزدیک به دو سال و اندی پیش از سوی رهبر معظم انقلاب ، مطرح و پیگیری شد ، می تواند یک استراتژی بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد . امروزه عمده رقابت های قدرت های جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت می گیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابت ها محسوب می شود . اما باید توجه داشت که موضوع تولید علم ، فناوری و نظریه پردازی ، صرفاً در حوزه علوم طبیعی ، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود ، بلکه به صورت هم عرض و بلکه با مراتبی حائز اولویت ، در حوزه علوم انسانی نیز متبلور می گردد . در این میان ، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو ، طراحی و تئوری پردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است . تولید علم و نظریه پردازی در کشور ما در حالی به عنوان یک ضرورت مطرح می شود که :
قابلیت و پتانسیل آن در ایران به ویژه در زمینه نیروی انسانی مستعد و با انگیزه ، در حدقابل توجه ای وجود دارد .
تولید علم و نظریه پردازی به سرعت کشور را در حوزه علوم تجربی و اندیشه سازی از موضع انفعال خارج و در موضع فعال قرار خواهد داد .
بسیاری از تهدیدات جهانی علیه ایران خنثی و یا کمرنگ خواهد شد .
به تدریج بسیاری از محدودیت های ناشی از تحریم های اقتصادی علیه کشور مرتفع خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ در امنیت ملی
به نظر می رسد ، در کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی با تحولات جهانی رشد نیافته و همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن از دانش امنیت ملی به میان می آید ، تصور بر این است که باید آن را صرفاً در مراکز و دانشکده های نظامی و امنیتی جستجو کرد . متأسفانه در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی به امنیت از جایگاهی شایسته ای در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر از این واقعیت تماس و برخورد غیرفرهنگی با مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما را در برابر تهدیداتی از این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهدید جدی فرهنگی ، در فرضی خوش بینانه ، به خلاء برآورد ملی از تهدیدات و خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در این زاویه ، می بایست با نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد و قطعاً نمی توان با فرمول ها یا نسخه های نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) با تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست در تدوین برنامه استراتژیک
علاوه بر تلاش های گسترده و مهمی که باید به منظور رفع نقایص و کاستی های موجود و جهت مقابله با تهدیدات کنونی یا در حال ظهور علیه کشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، به مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک در حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح و به موقع با چالش های فرهنگی در کشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ و حتی بعضاً متناقض و ضد امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند از : ارزیابی امکانات و قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل و بالقوه ، شناسایی منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ویژه در بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً : کارایی و کارآمدی روش ها و ابزارها نیز مشخص شده و ما را به سوی تهیه طرحی جهت ایجاد قابلیت های متناسب با سطوح تهدید و اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش از قابلیت افزایی و به عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی و در نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی در پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهی و اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود در بودجه نیز مورد بازخوانی قرار گیرند . یک : آیا بودجه فرهنگی در حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً در فضای نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) تعریف و مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی و انتظامی کشور در مسیر برقراری ثبات ، امنیت و اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات و امنیت کشور به صورت تدریجی و پنهان از زاویه فرهنگی در معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد از بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده در عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه به این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط چه بخشی و چگونه باید توزیع و مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت به ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ و یا دفاع و بازدارندگی در این عرصه ، می بایست در یک محیط غیرفرهنگی طراحی و اجرا شود ؟ به نظر می رسد ، یکی از فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش در این طرح و نیز اصلاح نگرش های سنتی به مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما را به یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول در دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی در درازمدت ، دفاع به تنهایی قادر به مقابله مؤثر با گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر از اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن در موضع ضعف می باشد و مدافعین را از جهت روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه با تهدیدات فرهنگی ، دفاع در کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما از آن به اقدامات بازدارنده با هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی و شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی و پردازش اطلاعات با انگیزه گمانه زنی درباره آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی در باره آینده یک پروژه پژوهشی است که باید در حوزه تخصصی مرتبط و از سوی متخصصان همان رشته صورت گیرد . ذیلاً به دو نمونه از اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند از جایگاهی ویژه در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .
تولید علم و نظریه پردازی
موضوع ضرورت ایجاد « جنبش » تولید علم و نظریه پردازی که نخستین بار نزدیک به دو سال و اندی پیش از سوی رهبر معظم انقلاب ، مطرح و پیگیری شد ، می تواند یک استراتژی بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد . امروزه عمده رقابت های قدرت های جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت می گیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابت ها محسوب می شود . اما باید توجه داشت که موضوع تولید علم ، فناوری و نظریه پردازی ، صرفاً در حوزه علوم طبیعی ، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود ، بلکه به صورت هم عرض و بلکه با مراتبی حائز اولویت ، در حوزه علوم انسانی نیز متبلور می گردد . در این میان ، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو ، طراحی و تئوری پردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است . تولید علم و نظریه پردازی در کشور ما در حالی به عنوان یک ضرورت مطرح می شود که :
قابلیت و پتانسیل آن در ایران به ویژه در زمینه نیروی انسانی مستعد و با انگیزه ، در حدقابل توجه ای وجود دارد .
تولید علم و نظریه پردازی به سرعت کشور را در حوزه علوم تجربی و اندیشه سازی از موضع انفعال خارج و در موضع فعال قرار خواهد داد .
بسیاری از تهدیدات جهانی علیه ایران خنثی و یا کمرنگ خواهد شد .
به تدریج بسیاری از محدودیت های ناشی از تحریم های اقتصادی علیه کشور مرتفع خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ در امنیت ملی
به نظر می رسد ، در کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی با تحولات جهانی رشد نیافته و همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن از دانش امنیت ملی به میان می آید ، تصور بر این است که باید آن را صرفاً در مراکز و دانشکده های نظامی و امنیتی جستجو کرد . متأسفانه در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی به امنیت از جایگاهی شایسته ای در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر از این واقعیت تماس و برخورد غیرفرهنگی با مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما را در برابر تهدیداتی از این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهدید جدی فرهنگی ، در فرضی خوش بینانه ، به خلاء برآورد ملی از تهدیدات و خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در این زاویه ، می بایست با نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد و قطعاً نمی توان با فرمول ها یا نسخه های نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) با تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست در تدوین برنامه استراتژیک
علاوه بر تلاش های گسترده و مهمی که باید به منظور رفع نقایص و کاستی های موجود و جهت مقابله با تهدیدات کنونی یا در حال ظهور علیه کشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، به مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک در حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح و به موقع با چالش های فرهنگی در کشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ و حتی بعضاً متناقض و ضد امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند از : ارزیابی امکانات و قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل و بالقوه ، شناسایی منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ویژه در بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً : کارایی و کارآمدی روش ها و ابزارها نیز مشخص شده و ما را به سوی تهیه طرحی جهت ایجاد قابلیت های متناسب با سطوح تهدید و اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش از قابلیت افزایی و به عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی و در نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی در پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهی و اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود در بودجه نیز مورد بازخوانی قرار گیرند . یک : آیا بودجه فرهنگی در حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً در فضای نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) تعریف و مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی و انتظامی کشور در مسیر برقراری ثبات ، امنیت و اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات و امنیت کشور به صورت تدریجی و پنهان از زاویه فرهنگی در معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد از بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده در عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه به این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط چه بخشی و چگونه باید توزیع و مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت به ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ و یا دفاع و بازدارندگی در این عرصه ، می بایست در یک محیط غیرفرهنگی طراحی و اجرا شود ؟ به نظر می رسد ، یکی از فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش در این طرح و نیز اصلاح نگرش های سنتی به مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما را به یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول در دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی در درازمدت ، دفاع به تنهایی قادر به مقابله مؤثر با گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر از اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن در موضع ضعف می باشد و مدافعین را از جهت روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه با تهدیدات فرهنگی ، دفاع در کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما از آن به اقدامات بازدارنده با هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی و شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی و پردازش اطلاعات با انگیزه گمانه زنی درباره آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی در باره آینده یک پروژه پژوهشی است که باید در حوزه تخصصی مرتبط و از سوی متخصصان همان رشته صورت گیرد . ذیلاً به دو نمونه از اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند از جایگاهی ویژه در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .
تولید علم و نظریه پردازی
موضوع ضرورت ایجاد « جنبش » تولید علم و نظریه پردازی که نخستین بار نزدیک به دو سال و اندی پیش از سوی رهبر معظم انقلاب ، مطرح و پیگیری شد ، می تواند یک استراتژی بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد . امروزه عمده رقابت های قدرت های جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت می گیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابت ها محسوب می شود . اما باید توجه داشت که موضوع تولید علم ، فناوری و نظریه پردازی ، صرفاً در حوزه علوم طبیعی ، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود ، بلکه به صورت هم عرض و بلکه با مراتبی حائز اولویت ، در حوزه علوم انسانی نیز متبلور می گردد . در این میان ، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو ، طراحی و تئوری پردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است . تولید علم و نظریه پردازی در کشور ما در حالی به عنوان یک ضرورت مطرح می شود که :
قابلیت و پتانسیل آن در ایران به ویژه در زمینه نیروی انسانی مستعد و با انگیزه ، در حدقابل توجه ای وجود دارد .
تولید علم و نظریه پردازی به سرعت کشور را در حوزه علوم تجربی و اندیشه سازی از موضع انفعال خارج و در موضع فعال قرار خواهد داد .
بسیاری از تهدیدات جهانی علیه ایران خنثی و یا کمرنگ خواهد شد .
به تدریج بسیاری از محدودیت های ناشی از تحریم های اقتصادی علیه کشور مرتفع خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
غَلات در واقع گونهای از خانواده گندمیان (گرامینه ها) هستند که گیاهان علفی تک لپهای بوده و دانههای ریز آنها، مصرف خوراکی دارد. غلات گیاهانی یک ساله هستند، یعنی چرخهٔ زندگی خود را در یک فصل زراعی به پایان میرسانند.
گونههای سردسیری غلات (گندم، جو و چاودار) در فصل پاییز و اوایل بهار کشت شده و در اواسط تا اواخر تابستان هم برداشت میشوند. گونههای گرمسیری غلات (برنج، ذرت، ذرت خوشهای و ارزن) نیز با توجه به شرایط آب و هوایی در اواخر بهار یا اوایل تابستان کشت شده و اواخر تابستان یا اوایل پاییز هم برداشت میشوند
تاریخچه
هزاران سال است که این گونه گیاهان، در تأمین غذای بشر نقش حیاتی ایفا میکنند. باستان شناسان جوامع ابتدایی توانستهاند از ویرانههای قدیمی مراکز سکونت انسان، دلایلی به دست آورند که نشان میدهد غلات در تمدنهای اولیه بشری هم کشت میشدهاند و برای مثال، گندم در سرزمین حاصلخیز میانرودان به عمل میآمده است. بین النهرین امروزه بخشهایی از ترکیه، عراق، سوریه و ایران را تشکیل میدهد. شواهد به دست آمده نشان میدهد که در 16.000 تا 10.000 سال قبل از میلاد، انسان ما قبل تاریخ در این ناحیه گندم تولید میکرده است.
همچنین هر جا که جامعهای تشکیل شده، یکی از انواع غلات در پیدایش آن نقش داشته اند. مثلاً برنج در تشکیل جوامع نخستین کشور چین و ذرت هم در تشکیل جوامع افریقایی مؤثر بوده اند.
ارزش غذایی غلات
غلات منبع انرژی برای انسان هستند. در کشورهای در حال توسعه، این دسته مواد تمام رژیم غذایی را در بر میگیرند. غلات حاوی هیدرات کربن، پروتئین، چربی، مواد معدنی و انواع ویتامین هستند که البته ضمن مراحل مختلف نگهداری و تهیه، ممکن است بخشی از مواد مغذی مذکور از بین برود.
دانه غلات که کاریوپس یا گندمه نام دارد، منبع خوبی برای تغذیه انسان میباشد. میزان پروتئین برنج از گندم کمتر است. میزان ویتامینهای ضروری (از جمله تیامین) برنج صیقل داده شده هم از برنج قهوهای کمتر میباشد، چون سبوس خود دارای ویتامینهای گوناگونی است که در مرحلهٔ صیقل دهی از برنج جدا میگردد.
البته به خاطر داشته باشید که با وجود همهٔ موادی که ذکر شد، غلات غذای کاملی بشمار نمیآیند. مصرف این مواد به تنهایی نمیتواند یک رژیم غذایی متعادل و کامل محسوب گردد. میزان پروتئین و در واقع اسیدهای آمینه غلات و همچنین ویتامین موجود در آنها محدود است. برای این که یک فرد بالغ بتواند 65 تا 80 گرم پروتئین مورد نیاز خود را تنها از طریق غلات تأمین کند، باید مقدار بسیار زیادی از این دسته مواد بخورد که در عوض، به دلیل این که غلات حاوی هیدرات کربن هستند، فرد ممکن است چاق شود. بسیاری از پروتئینهای گیاهی به همین دلیل که اسیدهای آمینه کافی ندارند نمیتوانند به تنهایی در رژیم غذایی افراد مورد استفاده قرار گیرند، بلکه در کنار آنها باید از پروتئینهای حیوانی و سبزیجات و حبوبات هم استفاده نمود. البته پروتئینهای حیوانی که از انواع حیوانات تأمین میشوند، خود متکی بر منابع گیاهی و از جمله غلات هستند. چون اغلب از انواع گیاهان و غلات، به عنوان خوراک دام استفاده میشود.
امروزه مهندسین ژنتیک سعی میکنند تا با اصلاح نباتات، غلاتی با پروتئینهایی که اسیدهای آمینهٔ ضروری بیشتری داشته باشند، تولید نمایند. مقدار دو اسید آمینه ضروری به نامهای لیسین و ایزولوسین در غلات کم است و تمام متخصصین اصلاح نباتات تلاش میکنند غلاتی که میزان بیشتری از این دو نوع اسید آمینه داشته باشند را تولید نمایند.
غلات بیشترین شکل انرژی خود را به صورت نشاسته عرضه میکنند. استفاده از دانه کامل غلات، منبع خوبی برای فیبر گیاهی و اسیدهای چرب ضروری میباشد. از برنج به صورت پخته یا آرد برنج استفاده میشود. معمولاً غلات را برای استفاده تبدیل به آرد میکنند. گندم یکی از این غلات است که بیشتر آرد آن به کار میرود. از انواع غلات آرد شده در تهیهٔ نان، پاستا، دسر، پیراشکی، کلوچه و... استفاده میکنند. البته آرد را گاهی از سیب زمینی، شاه بلوط، حبوبات و... هم تهیه میکنند.
انواع غلات
گندم: به آب و هوای خنک در فصل رشد، آب و هوای گرم و خشک در فصل برداشت نیاز دارد.
برنج: آبیاری و بارندگی در کشت این گیاه ضروری است. میانگین دما در 4 تا 6 ماه از فصل زراعی باید 21 درجه سانتی گراد یا بالاتر باشد.
ذرت: به آب و هوای گرم با رطوبت کافی نیازمند است. این گیاه معمولاً در آمریکای شمالی و جنوبی و همچنین افریقا کشت میشود.
جو: به آب و هوای خنک در فصل رشد نیاز دارد. جو مطمئنترین غلات در شرایط شوری خاک، خشکی یا سرمای زمستان است. جو در زمینهایی که گندم قادر به رشد در آنها نیست هم پرورش مییابد.
ارزن: از پر محصولترین غلات در شرایط خشک است و در خاکهای غیر حاصلخیز هم رشد میکند. این ماده در آسیا و افریقا، ماده غذایی مهمی برای انسان و دام میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
فصل اول :
طرح تحقیق
مقدمه
پارس لن در سال 1378 با هدف ارائه خدمات نوین در زمینه شبکه و تجارت الکترونیک با همکاری چندی از مهندسین و کارشناسان خلاق شروع به کار نمود. در ابتدا با استفاده از تجارب خود در زمینه فناوری اطلاعات توانست گام مهمی در راه اندازی و عملیاتی شدن چندین طرح ملی بردارد. پس از چندی با تلفیق اطلاعات مهندسین صنایع - شبکه و کامپیوتر و ارائه راهکارهای نوین جهت سیستم های مدیریت اطلاعاتی توانست به گرایش اصلی خود که همانا طراحی و برنامه نویسی سیستمهای جامع مدیریت اطلاعاتی است دست یابد.
هم اکنون این شرکت با دارا بودن بیش از 10 نرم افزار مهم کاربردی در زمینه های مدیریت - فناوری اطلاعات و اطلاع رسانی - صنایع - معدن - مدارس - آموزش الکترونیک - نگهداری و تعمییرات - کنترل موجودی و ... و نصب و راه اندازی این برنامه ها در بیش از 43 واحد صنعتی و اداری توانسته است خلاقیت و تکنولوژی نو را همراه با هم در اختیار واحد های مختلف قرار دهد.
تاریخچه شرکت
آشنایی پارس لن با سیستم های مدیریت و استقرار یک تیم مشاور صنایع در محل کارخانه , سازمان و یا کارگاه کارفرما برای ارزیابی توان سیستماتیک سازمان و ارزیابی روش های قابل استفاده ویژه آن مرکز از رموز موفقیت سیستمهای مدیریت اطلاعاتی این شرکت میباشد. در واقع هر سیستم مکانیزه ما با توجه به نیاز شما خصوصی سازه شده و طی یک دوره آموزشی برای پرسنل و مدیران سازمان تشریح و آموزش داده میشود . پس از پایان این دوره ها مدراک معتبر راهبری و اپراتوری نرم افزارها صادر میشود . این مدارک توسط دانشگاه رایانه ای ایران صادر و به تایید مراجع معتبر میرسد. ( دانشگاه رایانه ای ایران اولین دانشگاه مجازی با مجوز رسمی از وزارت علوم میباشد )
علاوه بر نرم افزارهای موجود , پارس لن مجری طراحی و پیاده سازی سیستمهای مدیریتی نو در سازمانها و کارخانجات نیز میباشد . تیم مشاوره و تحلیل
ین شرکت از مهندسین و کارشناسان برجسته صنایع کشور و با مدارک بین المللی در زمینه کنترل کیفیت , استانداردهای بین المللی , کنترل پروژه , ... و نیز کارشناسان کامپیوتر و شبکه با گرایش های مختلف میباشد. این تیم با حضور فیزیکی در کارخانه و مشاهده گردش جریان اطلاعات با استفاده از روشها و تگنیک های مهندسی صنایع شما را در ابتدا به سوی سیستماتیک شدن و سپس با استفاده از طبقه بندی اطلاعات انجام شده در اخد گواهینامه های بین المللی از جمله استانداردهای سری ایزو 9002 و 14001 و OHSAS 18001 یاری مینماید.
صنایع و سازمانها برای رسیدن به سطح قابل قبولی از فن آوری احتیاج به طبقه بندی و مدیریت بر روند جریان اطلاعات در سازمان خود دارند اگر این طبقه بندی و مدیریت بر اساس استانداردهای مخصوص باشد شما با یک بار تجزیه تحللیل درست و منطقی اطلاعات میتوانید به استانداردهای بین المللی نیز دست یابید و راه خود را به بازارهای جهانی باز نمایید. ما با یک دوره حضور در سیستم شما تمامی احتیاجات سازمان را به سیستم های مختلف بر آورده کرده و در کنار تجهیز و توسعه شبکه کاری , نیازهای مستند سازی و ممیزی های لازم را برای شما جهت سهولت در امر مدیریت منابع , روند جریان , استفاده بهینه از منابع , کنترل کیفیت , بهره وری , اخذ استانداردها, ارزیابی کار و زمان و ... بر آورده میسازیم .
مشاوره در زمینه های مختلف تولید و نیز تجزیه و تحلیل های آماری و اقتصادی در پروژه های سازمانی و برون سازمانی و نیز کنترل پروژه و نظارت بر روند اجرای آن از دیگر تخصص های گروه مهندسین مشاور ما میباشد.
شما با نظارت صحیح و درست بر روند اجرای پروژه ها توسط یک شرکت ثالث میتوانید با توجه به تخصص های فنی آن گروه و هم فکری های لازم و تبادل اطلاعات دوستانه بین خود و مهندسین مشاور جهت نیل به هدف مشترک که همانا عملیاتی شدن پروژه میباشد دست یابید. گروه مشاور ما شما را از ابتدای قرارداد تا انتهای پروژه همیاری و همراهی میکنند و در صورت لزوم با توجه به صلاحدید کارفرما وارد عمل شده و تذکرات لازم و راهبری سیستم را به دست میگیرند.
یکی دیگر از رموز موفقیت ما خدمات پس از فروش و پشتیبانی و آموزش سیستم های راه اندازی شده میباشد . همان طور که تمامی مدیران و کارشناسان مطلع هستند برای تعویض روش و به روز رسانی سیستمهای داخلی سازمان همواره با مقاومت های نیروهای انسانی در جابجایی روش قدم با جدید مواجه هستیم . اگر