لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دریاچه
از: لوتار، آرنو، ویلکه
ازدریاچه تخت سلیمان در قرن چهارم میلادی نامبرده شده است. در صومعه« واتوپدی » در« آتوس » دستنویسی حفظ می شودکه در آن از یک افسانه ریشه گرفته از ارمنستان گزارش شده است.«ابودلف» نیز در قرن دهم از این افسانه یاد میکند. بر اساس این افسانه هرمز پادشاه ایران فرستاده ای با روغن مقدس و کندر به بیت اللحم می فرستد. چون پیشگویان و ستاره شناسان با تعبیر وتفسیرستارگان به او خبر تولد بچه ای را می دهند که معجزه می کند و برای تغییر و تحول جهان تصمیماتی اتخاذ مینماید. فرستاده سفرش را با ستارگان تطبیق می دهد و این سفر هفت ماه طول می کشد او بچه ای را در غاری پیدا می کند و آنچه را که پادشاهش هدیه کرده است برای بچه می برد. مریم مادر بچه به منظور تشکرکیسه ای از خاک مقدس پر می کند وبه او می دهد تا آن را با خود به ایران ببرد. هنگامی که فرستاده به نزدیک محل تولد میرسد ضعف بر او غلبه می کند و به ناچار خود را با آخرین نیرو به در یاچه معجزه دهنده می رساند. در آنجا کیسهای را دفن کرده و در می گذرد. درباره دریاچه گفته میشودکه هر هزار سال یک بارباید باکره ای در آن استحمام کند وبا قدرت زرتشت پسری به دنیا آورد که موبد موبدان شود. هرمز سه سال در انتظار فرستادن مفقودش می ماند، سپس کسانی را برای گرفتن خبراعزام می کند یکی از آنان کنار دریاچه مقدس میرسد و کیسه کوچکی را می بیند که به شکلی مرموزاز زیر زمین می درخشد. روز بعد بقایای جسد فرستاده را می یابد وتمام موضوع را به پادشاهش گزارش می نماید. شاه پس از اطلاع از این واقعه، دراین محل آتشکده بزرگی بنا می کند.
در قرن دهم میلادی دریاچه مرکز یک شهر می شود. در این گزارش همچنین ذکر شده است که در یاچه عمقی غیر قابل اندازه گیری دارد و هرگز خشک نمی شود.
البته روشن به نظر نمی رسد که در یاچه روی تخت سلیمان همان در یاچه ای باشد که در گزارش های ارمنی « هفت آسیاب » را به کار می انداخته است. این گزارش ها مربوط به قرن هشتم میلادی هستند و محل دریاچه را دقیقا توصیف نمی کنند.
حمداله مستوفی در قرن چهاردهم میلادی می نویسد که دریاچه روی تپه به اندازه ارتفاع تپه عمق دارد. آبش هرگز سر ریز نمی کند و با وجود اینکه هفت آسیاب رابه کار میاندازد هرگز کم نمی شود.
در قرن نوزدهم میلادی « سر روبرت کرپورتر » ، «اچ . سی . راولینسون » و « هتوم شیندلر » توصیفاتی در مورد این دریاچه عرضه داشتند. « کارل ریتر » نیز در سال 1840 آن را برکه کوچک بیضی شکلی توصیف می کند که به گفته اهالی محلی عمقش نا معلوم است.
رنگ آب دریاچه را مانند قرن دهم میلادی، سبز زبرجد و بسیار زلال توصیف می کنند. « ریتر » از یک کانال کوچک به عرض و عمق پا در سمت شرق صحبت می کند که مثل آبشار از روی دیواره تپه مرتفع به کف دره فرو می ریزد. « کلنل مونتیت » عمق دریاچه را با شاغول تا حد 400 پا اندازه گیری کرد و به کف دریاچه دست نیافت. اهالی محلی در قرن نوزدهم اطمینان دارند که لبه دریاچه سال به سال بلندتر می شود. از یک منبع گاز که آب این دریاچه را بالا می فرستد ، صحبت می کند.
طبق اندازه گیری یکی از خوانین افشار در قرن نوزدهم ،عمق دریاچه باید 40 زراع باشد. در اینجا نیز صحبت از دو جوی آب است و موضوع دیگر اینکه آب دریاچه حتی با باز کردن جویهای متعدد باز هم کاهش نمی یابد.
هیأت آمریکایی در سال 1937 از دو جوی آب و نا معلوم بودن عمق دریاچه گزارش می کند.
نتیجه اندازه گیری عمق دریاچه توسط ما با شاغول،از لب دریاچه بین46 تا 49 متروعمیق ترین نقطه آن از وسط دریاچه در بخش شمالی دریاچه،64 متر بوده است. در یک نقطه در بخش شمالی ، دریاچه 112 متر عمق داشته و ما در این اندازه گیری دو شاغول از دست دادیم. وجود یک حفره عمیق به قطر دو متر در این نقطه به نظر حتمی است. عمق دریاچه نزدیک این حفره 62 متر بود و شانس با ما یاری کرد تا توانستیم آن را بیابیم . اندازه گیری مجدد آن حدود پنج ساعت طول کشید، چون یافتن حفره کار بسیار سختی بود.
دریاچه در حال حاضر دارای دو جوی آب است که یکی از آنها در شمال با عمق 17 و عرض 40 سانتیمتر ودیگری در جنوب با عمق 14 و عرض 40 سانتیمتر قرار دارد.جدا از آنها بریدگی های زیادی در لب دریاچه است که نشان میدهد در گذشته جویهایی در بالای سطح آب وجود داشته است . بر این اساس سطح آب در آن زمان 75 سانتیمتر بالا تر از حد امروز بودهو پنج جوی آب داشته است . در حال حاضر یک جوی آب دیگر وجود دارد که 15 سانتیمتر بالاتر از سطح فعلی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنبش مشروطه ایران
جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.
پیشینه
از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالتخانه
اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت
بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول
مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه
پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کوهپیمایی
کوهپیمایی، ورزش یا سرگرمی یا مهارت راهپیمایی، پیادهروی و بالا رفتن از کوه میباشد. این ورزش را گاهی اوقات به صورت alpinism نیز میشناسند، خصوصاً در اروپا. میتوان گفت که این ورزش شامل دو جنبه اصلی، مهارت در صخره و مهارت در برف که بسته به شرایط آب و هوایی مسیر صخره، یا روی برف یخ انتخاب میشود. در هر دو مورد به قابلیتهای انعطافپذیری تکنیکی نیاز است، اما تجربه نیز بخش مهم دیگری است.
خطرات
مهارت در صعود برای جلوگیری از دو نوع اصلی از خطرات مهیا شده است. خطر افتادن اشیاء روی کوهنوردان و خطر افتادن خود صعود کننده. چیزهایی که ممکن است سقوط کند، عبارتند از صخره یحو برف. کوهپیما نیز ممکن است بر روی صخرهها، یخ یا برف یا درون شکافهای یخ و برف سقوط کند. خطرات مربوط به آب و هوا نیز وجود دارد. بنابراین در اینجا 8 خطر اصلی وجود دارد. سقوط صخرهها، سقوط یخ و بهمن برفی، افتادن از صخرههای مشکل، افتادن از شیبهای یخی، افتادن از شیبهای برفی، افتادن درون شکافها و خطرات ناشی از آب و هوا. انتخاب یک مسیر بدون برخورد با این خطرات، بستگی به مهارت صعود کننده در تجربه دارد و در کوهنوردی دارد.
ریزش صخرهها
هر کوه صخرهای به تدریج به دلیل خوردگی، تکه تکه میشود. این پدیده بخصوص در بالای خط برف سرعت میگیرد (چهره صخره به طور ثابت، با افتادن سنگهایی که معمولاً احتمال این سو و آن سو رفتن دارند، پیچ خورده میشود). افتادن صخرهها باعث ایجاد شیارهایی در ظاهر کوه میشود واین شیارها باید در هنگام صعود مورد دقت قرار گیرند. اطراف آنها معمولاً وقتی وسط افتادن سنگ میباشد، ایمن است. صخرهها بعضی از روزها بیشتر از روزهای دیگر سقوط میکند. البته بسته به هوای روز گذشته دارد. یخ تشکیل شده در طی شب ممکن است باعث بر هم خوردن موقتی صخرهها شود، اما گاهی روز و اشعه مستقیم آفتاب به راحتی، این صخرهها را از هم جدا میکند. شناخت محیط کمک ارزشمندی به برآورد سقوط صخرهها روی چنین مسیرهایی میکند. جهت سرازیری، سیر صخره اغلب به این صورت که آیا این خطرناک است یا نه، محاسبه میشود.
این ویژگی نیز در صخرهها باید درنظر گرفته شود. جایی که سنگهایی که پشت سر هم سقوط کرده و روی هم آوار میشوند. در زیر پیدا خواهند شد. ضمن اینکه در شیبهای برفی و سقوط صخرهها، شیارهای قابل رویتی را در یک مسافت بزرگ ایجاد میکند. در نقشهریزی یک صعود توسط کوهپیمایان جدید باید به چنین مواردی توجه کرد.
وقتی سقوط سنگها با حجم قابل توجهی از برف آبکی مخلوط شود، بهمن تشکیل میشود (در هیمالیا عادی است). پیشبینی محل کمپینگ در خطوط احتمالی سقوط حیاتی میباشد.
بهمن
بهمن، بزرگترین خطر قابل انتظار در زمستان میباشد. مردم عموماً فکر میکنند که آنها قادر به شناخت خطرات و حفظ جان خود هستند، اما داستان در واقعیت کمی فرق میکند. هر سال 150-120 نفر در بهمنهای کوچک فقط در آلپ میمیرند.
اکثریت اسکیبازان باتجربه بین 35-20 ساله هستند، ولی شامل اسکیبازها، راهنماها نیز میشود. در اینجا معمولاً خطر زیادی تقاطع برفی وجود دارد. عقبنشینی وقت و زحمت زیادی میگیرد. راهنمای خوب و با اهمیتترین چیز این است که در اینجا به ندرت یک بهمن جهت اثبات تصمیمگیری درست ایجاد میشود. تصمیم به بازگشت هنگامی خیلی سخت میشود که بقیه کوهنوردان به شیب رسیده باشند، اما هر شخص دیگری میتواند مورد اعتماد واقع شود.
دو نوع بهمن وجود دارد:
بهمن لزج: این نوع از بهمن وقتی اتفاق میافتد که یک لایه از برف بشکند و به سمت پایین سر بخورد. این نوع بهمن، بزرگترین و خطرناکترین نوع است.
بهمن لزج سخت: به همراه برف فشرده شده سخت باریم چسبندگی زیاد تشکیل میشود. این چسبندگی به سادگی قابل شکستن نیست، زیرا دور تپهها را گرفته، در نتیجه قطعات بزرگی از کوه به سمت پایین سقوط میکند.
چسبندگی نرم: دوباره بوسیله لایه چسبندهای از برف به هم چسبید تشکیل میشود. این چسبندگی تمایل به شکستن راحتتری دارد.
اسلایدهای خطرناک نیز ممکن است در روی همان مسیرهایی که توسط اسکیبازها انتخاب گردیدهاند، رخ دهد. حفره بزرگ و وسیع، چند درخت یا صخره بزرگ با زاویه 30 تا 40 درجهای به مقدار زیادی از برف تازه، بلافاصله بعد از یک طوفان بزطرگ روی یک شیب «خوابیده زیر طوفان».
حرارت و اشعههای خورشیدی میتوانند اسلایدها را به خوبی فعال کند. این نوعاً میتواند نقطه رها شدن یا نوع لزج خیس از بهمن میباشند. وزن اضافه شده اسلاید خیس میتواند یک بهمن لزج تولید کند. 90درصد از قربانیان گزارش شده مربوط به بهمنهای ایجاد شده توسط خودشان یا یکی دیگر از اعضاء گروهشان باشد.
در هنگام سفر به مناطق آلپی، گروهها دارای وسایل مربوط به جلوگیری از مرگ و میر میباشند که با خود معمولاً حمل میکنند.
برجهای دیدهبانی در بهمن؛
کاوشگرها؛
بیلچهها (گرفتن قربانیان با یک بیلچه به جای دستهایشان 5 برابر سریعتر میشود).
افتادن از صخرهها
مهارت ضخرهنوردی بوسیله انتخاب شخص جهت نگهداشتن با با دست یا پا نشان داده میشود و این بسته به گزینش خود او دارد که کدام را انتخاب کند. بیشتر به برآورد صحیح از ثبات و استحکام صخرهای دارد که وزن شخص به آن متصل میشود. بعضی از صخرههای شل، دارای استحکام کافی برای تحمل وزن شخص هستند، اما شناخت اینکه به کدام میتوان اعتماد کرد، به تجربه نیاز دارد و انتقال وزن به آنها بدون انقباض شدید در ماهیچه به مهارت نیاز دارد.
در صخرههای شکننده، طناب باید با دقت حمل شود تا مبادا سنگهای شل روی سرازیریها قرار بگیرند. توجه مشابهی باید به دست نگهدارها و پانگهدارها بدلیل مشابهی داده شود. وقتی یک تراورس افقی در عرض یک صخره خیلی سخت قرار میگیرد، یک موقعیت خطرناک ممکن است پدید آید، مگر اینکه در هر دو انتهای تراورس موقعیتها محکم شوند.
کمکهای دوجانبه روی صخرههای سخت به روشهای مختلفی صورت میگیرد. دو یا حتی سه مرد روی شانههای هم بالا میروند یا برای نگهداشتن پای از میخهای فولادی توسط دیگران در صخره فرو رفته است، استفاده میکند. همکاری مهمترین اصل است. همه اعضاء گروه صعود کننده باید با هم همکاری کنند و نباید به صورت واحدی و یا مستقل عمل کنند. هر کس در هنگام حرکت باید بداند شخص جلویی و پشت سرش چه میکند؟
بعد از یک شرایط جوی بد، حفرههایی که روی سطح هستند، اغلب با لایههایی از یخ پوشیده میشوند که ممکن است آنها را غیرقابل دسترسی سازد. در چنین اوضاعی Crompons مفید هستند.
شیبهای یخی
برای حرکت روی شیبهایی شامل یخ یا برفهای سفت، Crompons یک بخش استاندارد از تجهیزات کوهنوردی میباشند که در هنگام قدم گذاشتن گاهی اوقات روی شیبهای یخی بازاویه کم مورد استفاده قرار میگیرند. این کار میتوان یک پروسه آرام و خسته کننده باشد که امنیت بالای Crompons را مهیا نمیسازد. به هرحال، در برف نرم یا پراری Crompons به راحتی به گلوله شدن برف کمک میکند که میتواند تاثیر آنها را کاهش دهد. در این مورد یک میخ یخی نه تنها به ایجاد تعادل کمک میکند، بلکه به صعود کننده این امکان را میدهد که در هنگام سرخوردن یا افتادن خودش را نگهدارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
حفاظت سیستم های الکتریکی
● رله های جریانی :
رله های جریانی به منظور حفاظت شبکه های الکتریکی در مقابل عیوب ناشی از خطاهای جریان بکار میروند .
▪ عمده عیوبی که توسط رله های جریانی تشخیص داده می شوند عبارت است از :
ـ þاتصال کوتاه در شبکه
ـ þاضافه جریان
ـ þاضافه بار
ـ þجریان نشتی (ارت فالت)
ـ þعدم تقارن جریان سه فاز
ـ دþکاهش بار ( در مورد موتورها)
ـ þافزایش مدت زمان راه اندازی (در مورد موتورها)
ـ þقفل بودن روتور (در مورد موتورها)
● حفاظت اتصال کوتاه و اضافه جریان و اتصالی زمین :
اولین و یکی از مهمترین حفاظت هایی که در یک سیستم وجود دارد حفاظت اتصال کوتاه و اضافه جریان و نشتی زمین می باشد . این حفاظت ها با حفاظت اضافه بار تفاوت آشکاری دارد چون حفاظت اضافه بار بر اساس ظرفیت حرارتی واحد می باشند . در این نوع حفاظت جریان سه فاز توسط سه عدد ترانسفورمر جریان حس می گردند و به رله انتقال می یابند و بر اساس آن حفاظت صورت می گیرد . در مورد حفاظت فوق منحنی قطع رله از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا حفاظت صحیح بر اساس آن صورت میگیرد .
▪ این رله ها می توانند دارای دو گروه منحنی قطع باشند :
ـ þ نوع زمان ثابت که پارامتر جریان و زمان به هم وابستگی ندارند و به صورت جداگانه تنظیم می گردند و رله بر اساس جریان تنظیمی در زمان تنظیم شده فرمان قطع را صادر می کنند .
ـ þ نوع زمان کاهشی که در این حالت زمان قطع رله با یک منحنی به جریان عبوری از رله مرتبط می باشد . به این صورت که هر چه جریان عبوری از رله بیشتر گردد زمان قطع رله کمتر خواهد بود .
▪ بسته به عملکرد و نوع استفاده از رله منحنی های استانداردی برای این رله ها تعریف می گردد که بشرح زیر است :
ـStandard Inverse Curve (SIT)
ـ Very Inverse Curve (VIT)
ـ Extremely Inverse Curve (EIT)
ـ Ultra Inverse Curve (UIT)
حفاظت سیستم های الکتریکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و امروزه کمپانی های متعددی در حال طراحی و ساخت رله های حفاظتی می باشند . برخی از کمپانی های معتبر که در این زمینه مشغول به فعالیت می باشند را معرفی می کنیم.
Siemens , Alstom , ABB , GE Power , Schneider , CEE , Reyroll
▪ به طور کلی رله های حفاظتی باید دارای مشخصات زیر باشند :
ـ þسرعت عملکرد :
این پارامتر در رله های حفاظتی بسیار حائز اهمیت است چون رله های حفاظتی هنگام خطا موظفند با سرعت هرچه تمامتر بخش های معیوب را از قسمت های سالم جدا نمایند .
ـ þحساسیت :
این پارامتر به حداقل جریانی که سبب قطع رله می گردد بر میگردد .
ـ þتشخیص و انتخاب در شرایط خطا :
این پارامتر نیز بسیار مهم است زیرا در شبکه هایی که دارای چند باس بار و رله حفاظتی هستند هنگام وقوع خطا می باید قسمت معیوب به درستی تشخیص داده شده و از شبکه جدا گردد و قسمتهای سالم به کار خود ادامه دهد.
ـ þپایداری :
این پارامتر به این باز میگردد که یک رله حفاظتی به تمامی خطاهایی که در محدوده حفاظتی خود به درستی عکس العمل نشان دهد و در مقابل خطاهای این محدوده عکس العملی نشان ندهد .
▪ دسته بندی رله های حفاظتی بر اساس پارامترهای اندازه گیری :
الف) رله های جریانی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ادواردو آنیلی" (EDOARDO AGNELLI) در 6 ژوئن 1954درنیویورک به دنیا آمد؛ پدرش سناتور" جیووانی آنیلی" ثروتمندترین مرد ایتالیا و مالک کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری ،لامبورگینی ،لانچیا ،آلفارمو، ایوکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکتهای طراحی مد ولباس، روزنامه های پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا" ، باشگاه اتومبیل رانی فراری وباشگاه فوتبال یوونتوس می باشد.علاوه بر اینها چندین شرکت ساختمان سازی، راه سازی، تولید لوازم پزشکی وهلیکوپتر سازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهامداران اصلی آنها می باشند.ادواردو در کنار پدر، مادر، خواهر و خواهرزاده هایشمیزان ثروت ونفوذ خانواده آنیلی به حدی است که رسانه های ایتالیا از آنها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام می برند که کارشناسان اقتصادی نیز درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر 60 میلیارد دلار تخمین می زنند که 3 برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران است.ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک درانگلستان رفت و پس از آن در رشته ادیان وفلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد .او از همان دوران جوانی علاقه ای به اداره ثروت عظیم خانوادگی به روش پدرش نداشت و فقط چند سال مسئولیت اداره باشگاه فوتبال یوونتوس را به عهده داشت که پس از مدتی وی را ازکار برکنار کردند و عمویش جای وی را گرفت.در دهه90هیچگونه مسئولیتی نداشت و اغلب اوقات را با مطالعه ، سفر ، روزنامه نگاری و فعالیتهای بشر دوستانه گذراند تا این که 15 نوامبر سال 2000(24 آبان1379) جسد بی جان وی در زیر پل "ژنرال فرانکو رومانو" پیدا شد که ظاهر قضیه نشان می داد که وی از روی پل به پائین پرت شده است .موضوع مرگ وی از همان روز اول تا چند روز در راس اخبار قرار گرفت و هزاران سایت اینترنتی ، روزنامه ها وشبکه های تلویزیونی در مورد درگذشت او اخباری را پخش کردند.این رسانه ها "ادواردو" را فردی حساس ، گوشه گیر، منزوی ، خجالتی، معتاد و بیمار توصیف کردند، اما در میان حجم عظیم اخبار منتشره خبری از انجمن فارغ التحصیلان ایتالیا منتشر شد که ادواردو را یک مسلمان شیعه معرفی کرد و ادعا نمود که وی توسط عوامل صهیونیست به شهادت رسیده است که علیرغم ارسال این خبر برای رسانه های مختلف هیچکدام حتی اشاره ای هم به آن نکردند.قاضی پرونده یک روز پس از مرگ وی اعلام کرد که او خودکشی کرده است که بنابر این تحقیقات خاصی انجام نشد و جسد وی بدون کالبد شکافی در همان روز دفن شد .دکتر "مارکوبا وا" که یکی از دوستان ادواردو می باشد می گوید : برای من عجیب است که چطور وی را کالبد شکافی نکردند، در حالی که اینجا اگر سگها و گربه ها در کنار خیابان بمیرند کالبدشکافی می شوند .واقعیت این است که ادواردو قبل از انقلاب مسلمان شده بود وپس از شیعه شدنش اسمش به مهدی تغییر داده شد و ظاهرا اولین آشنایی وی با انقلاب از طریق یکی از مصاحبه های "دکتر محمد حسن قدیری ابیانه" (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای 58 تا 61) از طریق تلویزیون ایتالیا بوده است و پس از آن