لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دریاچه چشمه های آب گرم
هنگامی که دمای آب چشمهای لااقل در حدود 5 تا 6 درجه سانتیگراد از دمای متوسط سالیانه هوای محیط یک منطقه بیشتر باشد چشمه مزبور را چشمه آبگرم گویند.
نگاه اجمالی
در اکثر مناطق آتشفشانی جدید ایران ، چشمههای آبگرم وجود دارد. آب تمام این چشمهها تقریبا منشا سطحی دارند. آبهای سطحی با نفوذ خود از خلال شکستگیها ، تدریجا گرمتر شده در افقهای تحتانی ، هنگامی که به سطح زمین میرسند به صورت چشمههای آبگرم نمایان میشوند. به همین دلیل وجود شکستگیها و گسلها در مناطق آتشفشانی را عامل ظهور و پیدایش چشمهها ذکر میکنند. معمولا در یک منطقه محدود ، دمای آب این قبیل چشمهها در طول سال تا چند درجه تغییر میکند. این مسئله مربوط به نفوذ زیاد آبهای سطحی (مثلا پس از بارندگی و بارش برف) و کاهش نفوذ در مواقع کم آبی است.در شرایط یکسان هر قدر چشمهها به مناطق عمیقتر نفوذ کند و آب سریعتر به سطح زمین برسد گرمای آن بیشتر است. امروزه نقش آتشفشانها درایجاد چشمههای معدنی بر کسی پوشیده نیست. ولی بعضی از واکنشهای گرمازا مانند واکنشهای هستهای ، حرکات زلزله نیز ممکن است در این کار دخالت داشته باشند. مسلما با نفوذ آبهای گرم از خلال سنگها ، مقداری مواد محلول در آنها وارد میشود و به این طریق چشمههای معدنی بوجود میآیند.
تقسیم بندی چشمههای آبگرم و معدنی ایران بر حسب موقعیت جغرافیایی
در اطراف اردبیل
در دامنه کوههای آتشفشانی سبلان در اطراف اردبیل تعدادی چشمههای معدنی دیده میشوند.
چشمههای آبگرم خلخال
این چشمههای معدنی در 22 کیلومتری شمال غرب هروآباد واقع است. آب آنها از انواع معدنی بیکربناته سدیک ، گازدار و بسیار گرم است.این چشمهها در دامنه درهای قرار دارند که بوسیله گسل ، لایههای آهکی رسوبی از سنگهای آندزیتی جدا میشود. در جنوب غرب هروآباد نیز در دهکده گرمخانه ، چندین چشمه آبگرم وجود دارد که دمای آنها 30 تا 50 درجه سانتیگراد است. با توجه به فعالیت آتشفشانی کواترنر که در ضلع جنوبی (حدود 18 کیلومتری جنوب هروآباد) دیده میشود، به نظر میرسد که چشمههای آبگرم خلخال به این قبیل فعالیت آتشفشانی وابسته باشد.
چشمههای معدنی بستان آباد
چشمههای معدنی بستان آباد در ده اسک کندی در 60 کیلومتری جنوب شرقی تبریز واقع شده است. مظهر اصلی آبگرم بستان آباد در داخل دره که خود از نوع گسلی است قرار دارد. آب آن کمی شورمزه و دبی آن 8 لیتر بر ثانیه است. آب آن از نوع کلروسولفاته ، گازدار و گرم میباشد. در اطراف چشمه رسوب سیاه رنگ دیده میشود. به نظر میرسد که فعالیت چشمه با گسلهایی ارتباط دارد که بخشی از گسل تبریز محسوب میشوند و در عین حال به فعالیت آتشفشانی سهند وابستهاند.
چشمه زندان سلیمان
این چشمه در نزدیک شهرستان قروه قراردارد و در واقع دو مظهر در جنوب زندان سلیمان دارد که از آب آنها در مسیر استخر طبیعی استفاده میشود. آب آن از نوع بیکربناته و سولفات کلسیمدار ، گرم و گوگردی است این چشمهها به فعالیت آتشفشانی کواترنر این ناحیه وابسته است.
چشمههای آسک
در شهرک آب آسک و در دو طرف بستر رودخانه هراز که از این محل عبور میکند، تعدادی چشمه از سنگهای آهکی ژوراسیک این ناحیه بیرون میآید که رسوبات تراورتن در مظهر برخی از آنها تشکیل شده است. این چشمهها ازنوع بیکربناته کلسیم با P H اسید و حاوی و گوگرد است. آب چشمههای آسک بیشتر از آبهایی تامین میشود که در گذشته پشت سد طبیعی لار یا در حال حاضر ، در پشت سد مصنوعی جمع میشود. این آب در خلال لایههای آهکی ژوراسیک کف دریاچه ، مجاری و غارهای زیرزمینی ایجاد کرده است که پس از عبور از این مجاری و گرم شدن به صورت چشمه به سطح زمین میرسد.
چشمه معدنی گنو
در 33 کیلومتری شمال بندر عباس در سرراه سیرجان ، چشمه آبگرم نسبتا مهمی وجود دارد که از نوع کلروسولفات کلسیمدار گوگرد است. آب آن خیلی گرم و علت آن ممکن است به درجه زمین گرمایی محلی مربوط باشد.
چشمههای معدنی محلات
در اطراف محلات و در 30 کیلومتری مغرب دلیجان ، رسوبات تراورتن فراوانی بر جای مانده است که نشان دهنده فعالیت قدیمی در این ناحیه است. در برخی مناطق ، همراه با رسوبات آهکی ، رسوبات آهنی قرمز تا زرد رنگ دیده میشود. این چشمهها را به فعالیتهای آتشفشانی بخش شمالی این منطقه مربوط میدانیم که آب آنها پس از نفوذ به داخل شکستگیها و انحلال مواد آهکی ، دوباره به سطح زمین میرسد.
چشمههای گوگرد رامسر
در رامسر چشمههای آبگرم گوگردی متعددی وجود دارند. این چشمهها در امتداد گسل رامسر واقعاند. در جنوب رامسر ، چشمه زیرپل معروفیت بیشتری دارد که آب آن از چند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دریاچه چشمه های آب گرم
هنگامی که دمای آب چشمهای لااقل در حدود 5 تا 6 درجه سانتیگراد از دمای متوسط سالیانه هوای محیط یک منطقه بیشتر باشد چشمه مزبور را چشمه آبگرم گویند.
نگاه اجمالی
در اکثر مناطق آتشفشانی جدید ایران ، چشمههای آبگرم وجود دارد. آب تمام این چشمهها تقریبا منشا سطحی دارند. آبهای سطحی با نفوذ خود از خلال شکستگیها ، تدریجا گرمتر شده در افقهای تحتانی ، هنگامی که به سطح زمین میرسند به صورت چشمههای آبگرم نمایان میشوند. به همین دلیل وجود شکستگیها و گسلها در مناطق آتشفشانی را عامل ظهور و پیدایش چشمهها ذکر میکنند. معمولا در یک منطقه محدود ، دمای آب این قبیل چشمهها در طول سال تا چند درجه تغییر میکند. این مسئله مربوط به نفوذ زیاد آبهای سطحی (مثلا پس از بارندگی و بارش برف) و کاهش نفوذ در مواقع کم آبی است.در شرایط یکسان هر قدر چشمهها به مناطق عمیقتر نفوذ کند و آب سریعتر به سطح زمین برسد گرمای آن بیشتر است. امروزه نقش آتشفشانها درایجاد چشمههای معدنی بر کسی پوشیده نیست. ولی بعضی از واکنشهای گرمازا مانند واکنشهای هستهای ، حرکات زلزله نیز ممکن است در این کار دخالت داشته باشند. مسلما با نفوذ آبهای گرم از خلال سنگها ، مقداری مواد محلول در آنها وارد میشود و به این طریق چشمههای معدنی بوجود میآیند.
تقسیم بندی چشمههای آبگرم و معدنی ایران بر حسب موقعیت جغرافیایی
در اطراف اردبیل
در دامنه کوههای آتشفشانی سبلان در اطراف اردبیل تعدادی چشمههای معدنی دیده میشوند.
چشمههای آبگرم خلخال
این چشمههای معدنی در 22 کیلومتری شمال غرب هروآباد واقع است. آب آنها از انواع معدنی بیکربناته سدیک ، گازدار و بسیار گرم است.این چشمهها در دامنه درهای قرار دارند که بوسیله گسل ، لایههای آهکی رسوبی از سنگهای آندزیتی جدا میشود. در جنوب غرب هروآباد نیز در دهکده گرمخانه ، چندین چشمه آبگرم وجود دارد که دمای آنها 30 تا 50 درجه سانتیگراد است. با توجه به فعالیت آتشفشانی کواترنر که در ضلع جنوبی (حدود 18 کیلومتری جنوب هروآباد) دیده میشود، به نظر میرسد که چشمههای آبگرم خلخال به این قبیل فعالیت آتشفشانی وابسته باشد.
چشمههای معدنی بستان آباد
چشمههای معدنی بستان آباد در ده اسک کندی در 60 کیلومتری جنوب شرقی تبریز واقع شده است. مظهر اصلی آبگرم بستان آباد در داخل دره که خود از نوع گسلی است قرار دارد. آب آن کمی شورمزه و دبی آن 8 لیتر بر ثانیه است. آب آن از نوع کلروسولفاته ، گازدار و گرم میباشد. در اطراف چشمه رسوب سیاه رنگ دیده میشود. به نظر میرسد که فعالیت چشمه با گسلهایی ارتباط دارد که بخشی از گسل تبریز محسوب میشوند و در عین حال به فعالیت آتشفشانی سهند وابستهاند.
چشمه زندان سلیمان
این چشمه در نزدیک شهرستان قروه قراردارد و در واقع دو مظهر در جنوب زندان سلیمان دارد که از آب آنها در مسیر استخر طبیعی استفاده میشود. آب آن از نوع بیکربناته و سولفات کلسیمدار ، گرم و گوگردی است این چشمهها به فعالیت آتشفشانی کواترنر این ناحیه وابسته است.
چشمههای آسک
در شهرک آب آسک و در دو طرف بستر رودخانه هراز که از این محل عبور میکند، تعدادی چشمه از سنگهای آهکی ژوراسیک این ناحیه بیرون میآید که رسوبات تراورتن در مظهر برخی از آنها تشکیل شده است. این چشمهها ازنوع بیکربناته کلسیم با P H اسید و حاوی و گوگرد است. آب چشمههای آسک بیشتر از آبهایی تامین میشود که در گذشته پشت سد طبیعی لار یا در حال حاضر ، در پشت سد مصنوعی جمع میشود. این آب در خلال لایههای آهکی ژوراسیک کف دریاچه ، مجاری و غارهای زیرزمینی ایجاد کرده است که پس از عبور از این مجاری و گرم شدن به صورت چشمه به سطح زمین میرسد.
چشمه معدنی گنو
در 33 کیلومتری شمال بندر عباس در سرراه سیرجان ، چشمه آبگرم نسبتا مهمی وجود دارد که از نوع کلروسولفات کلسیمدار گوگرد است. آب آن خیلی گرم و علت آن ممکن است به درجه زمین گرمایی محلی مربوط باشد.
چشمههای معدنی محلات
در اطراف محلات و در 30 کیلومتری مغرب دلیجان ، رسوبات تراورتن فراوانی بر جای مانده است که نشان دهنده فعالیت قدیمی در این ناحیه است. در برخی مناطق ، همراه با رسوبات آهکی ، رسوبات آهنی قرمز تا زرد رنگ دیده میشود. این چشمهها را به فعالیتهای آتشفشانی بخش شمالی این منطقه مربوط میدانیم که آب آنها پس از نفوذ به داخل شکستگیها و انحلال مواد آهکی ، دوباره به سطح زمین میرسد.
چشمههای گوگرد رامسر
در رامسر چشمههای آبگرم گوگردی متعددی وجود دارند. این چشمهها در امتداد گسل رامسر واقعاند. در جنوب رامسر ، چشمه زیرپل معروفیت بیشتری دارد که آب آن از چند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دریاچه
از: لوتار، آرنو، ویلکه
ازدریاچه تخت سلیمان در قرن چهارم میلادی نامبرده شده است. در صومعه« واتوپدی » در« آتوس » دستنویسی حفظ می شودکه در آن از یک افسانه ریشه گرفته از ارمنستان گزارش شده است.«ابودلف» نیز در قرن دهم از این افسانه یاد میکند. بر اساس این افسانه هرمز پادشاه ایران فرستاده ای با روغن مقدس و کندر به بیت اللحم می فرستد. چون پیشگویان و ستاره شناسان با تعبیر وتفسیرستارگان به او خبر تولد بچه ای را می دهند که معجزه می کند و برای تغییر و تحول جهان تصمیماتی اتخاذ مینماید. فرستاده سفرش را با ستارگان تطبیق می دهد و این سفر هفت ماه طول می کشد او بچه ای را در غاری پیدا می کند و آنچه را که پادشاهش هدیه کرده است برای بچه می برد. مریم مادر بچه به منظور تشکرکیسه ای از خاک مقدس پر می کند وبه او می دهد تا آن را با خود به ایران ببرد. هنگامی که فرستاده به نزدیک محل تولد میرسد ضعف بر او غلبه می کند و به ناچار خود را با آخرین نیرو به در یاچه معجزه دهنده می رساند. در آنجا کیسهای را دفن کرده و در می گذرد. درباره دریاچه گفته میشودکه هر هزار سال یک بارباید باکره ای در آن استحمام کند وبا قدرت زرتشت پسری به دنیا آورد که موبد موبدان شود. هرمز سه سال در انتظار فرستادن مفقودش می ماند، سپس کسانی را برای گرفتن خبراعزام می کند یکی از آنان کنار دریاچه مقدس میرسد و کیسه کوچکی را می بیند که به شکلی مرموزاز زیر زمین می درخشد. روز بعد بقایای جسد فرستاده را می یابد وتمام موضوع را به پادشاهش گزارش می نماید. شاه پس از اطلاع از این واقعه، دراین محل آتشکده بزرگی بنا می کند.
در قرن دهم میلادی دریاچه مرکز یک شهر می شود. در این گزارش همچنین ذکر شده است که در یاچه عمقی غیر قابل اندازه گیری دارد و هرگز خشک نمی شود.
البته روشن به نظر نمی رسد که در یاچه روی تخت سلیمان همان در یاچه ای باشد که در گزارش های ارمنی « هفت آسیاب » را به کار می انداخته است. این گزارش ها مربوط به قرن هشتم میلادی هستند و محل دریاچه را دقیقا توصیف نمی کنند.
حمداله مستوفی در قرن چهاردهم میلادی می نویسد که دریاچه روی تپه به اندازه ارتفاع تپه عمق دارد. آبش هرگز سر ریز نمی کند و با وجود اینکه هفت آسیاب رابه کار میاندازد هرگز کم نمی شود.
در قرن نوزدهم میلادی « سر روبرت کرپورتر » ، «اچ . سی . راولینسون » و « هتوم شیندلر » توصیفاتی در مورد این دریاچه عرضه داشتند. « کارل ریتر » نیز در سال 1840 آن را برکه کوچک بیضی شکلی توصیف می کند که به گفته اهالی محلی عمقش نا معلوم است.
رنگ آب دریاچه را مانند قرن دهم میلادی، سبز زبرجد و بسیار زلال توصیف می کنند. « ریتر » از یک کانال کوچک به عرض و عمق پا در سمت شرق صحبت می کند که مثل آبشار از روی دیواره تپه مرتفع به کف دره فرو می ریزد. « کلنل مونتیت » عمق دریاچه را با شاغول تا حد 400 پا اندازه گیری کرد و به کف دریاچه دست نیافت. اهالی محلی در قرن نوزدهم اطمینان دارند که لبه دریاچه سال به سال بلندتر می شود. از یک منبع گاز که آب این دریاچه را بالا می فرستد ، صحبت می کند.
طبق اندازه گیری یکی از خوانین افشار در قرن نوزدهم ،عمق دریاچه باید 40 زراع باشد. در اینجا نیز صحبت از دو جوی آب است و موضوع دیگر اینکه آب دریاچه حتی با باز کردن جویهای متعدد باز هم کاهش نمی یابد.
هیأت آمریکایی در سال 1937 از دو جوی آب و نا معلوم بودن عمق دریاچه گزارش می کند.
نتیجه اندازه گیری عمق دریاچه توسط ما با شاغول،از لب دریاچه بین46 تا 49 متروعمیق ترین نقطه آن از وسط دریاچه در بخش شمالی دریاچه،64 متر بوده است. در یک نقطه در بخش شمالی ، دریاچه 112 متر عمق داشته و ما در این اندازه گیری دو شاغول از دست دادیم. وجود یک حفره عمیق به قطر دو متر در این نقطه به نظر حتمی است. عمق دریاچه نزدیک این حفره 62 متر بود و شانس با ما یاری کرد تا توانستیم آن را بیابیم . اندازه گیری مجدد آن حدود پنج ساعت طول کشید، چون یافتن حفره کار بسیار سختی بود.
دریاچه در حال حاضر دارای دو جوی آب است که یکی از آنها در شمال با عمق 17 و عرض 40 سانتیمتر ودیگری در جنوب با عمق 14 و عرض 40 سانتیمتر قرار دارد.جدا از آنها بریدگی های زیادی در لب دریاچه است که نشان میدهد در گذشته جویهایی در بالای سطح آب وجود داشته است . بر این اساس سطح آب در آن زمان 75 سانتیمتر بالا تر از حد امروز بودهو پنج جوی آب داشته است . در حال حاضر یک جوی آب دیگر وجود دارد که 15 سانتیمتر بالاتر از سطح فعلی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دریاچه
از: لوتار، آرنو، ویلکه
ازدریاچه تخت سلیمان در قرن چهارم میلادی نامبرده شده است. در صومعه« واتوپدی » در« آتوس » دستنویسی حفظ می شودکه در آن از یک افسانه ریشه گرفته از ارمنستان گزارش شده است.«ابودلف» نیز در قرن دهم از این افسانه یاد میکند. بر اساس این افسانه هرمز پادشاه ایران فرستاده ای با روغن مقدس و کندر به بیت اللحم می فرستد. چون پیشگویان و ستاره شناسان با تعبیر وتفسیرستارگان به او خبر تولد بچه ای را می دهند که معجزه می کند و برای تغییر و تحول جهان تصمیماتی اتخاذ مینماید. فرستاده سفرش را با ستارگان تطبیق می دهد و این سفر هفت ماه طول می کشد او بچه ای را در غاری پیدا می کند و آنچه را که پادشاهش هدیه کرده است برای بچه می برد. مریم مادر بچه به منظور تشکرکیسه ای از خاک مقدس پر می کند وبه او می دهد تا آن را با خود به ایران ببرد. هنگامی که فرستاده به نزدیک محل تولد میرسد ضعف بر او غلبه می کند و به ناچار خود را با آخرین نیرو به در یاچه معجزه دهنده می رساند. در آنجا کیسهای را دفن کرده و در می گذرد. درباره دریاچه گفته میشودکه هر هزار سال یک بارباید باکره ای در آن استحمام کند وبا قدرت زرتشت پسری به دنیا آورد که موبد موبدان شود. هرمز سه سال در انتظار فرستادن مفقودش می ماند، سپس کسانی را برای گرفتن خبراعزام می کند یکی از آنان کنار دریاچه مقدس میرسد و کیسه کوچکی را می بیند که به شکلی مرموزاز زیر زمین می درخشد. روز بعد بقایای جسد فرستاده را می یابد وتمام موضوع را به پادشاهش گزارش می نماید. شاه پس از اطلاع از این واقعه، دراین محل آتشکده بزرگی بنا می کند.
در قرن دهم میلادی دریاچه مرکز یک شهر می شود. در این گزارش همچنین ذکر شده است که در یاچه عمقی غیر قابل اندازه گیری دارد و هرگز خشک نمی شود.
البته روشن به نظر نمی رسد که در یاچه روی تخت سلیمان همان در یاچه ای باشد که در گزارش های ارمنی « هفت آسیاب » را به کار می انداخته است. این گزارش ها مربوط به قرن هشتم میلادی هستند و محل دریاچه را دقیقا توصیف نمی کنند.
حمداله مستوفی در قرن چهاردهم میلادی می نویسد که دریاچه روی تپه به اندازه ارتفاع تپه عمق دارد. آبش هرگز سر ریز نمی کند و با وجود اینکه هفت آسیاب رابه کار میاندازد هرگز کم نمی شود.
در قرن نوزدهم میلادی « سر روبرت کرپورتر » ، «اچ . سی . راولینسون » و « هتوم شیندلر » توصیفاتی در مورد این دریاچه عرضه داشتند. « کارل ریتر » نیز در سال 1840 آن را برکه کوچک بیضی شکلی توصیف می کند که به گفته اهالی محلی عمقش نا معلوم است.
رنگ آب دریاچه را مانند قرن دهم میلادی، سبز زبرجد و بسیار زلال توصیف می کنند. « ریتر » از یک کانال کوچک به عرض و عمق پا در سمت شرق صحبت می کند که مثل آبشار از روی دیواره تپه مرتفع به کف دره فرو می ریزد. « کلنل مونتیت » عمق دریاچه را با شاغول تا حد 400 پا اندازه گیری کرد و به کف دریاچه دست نیافت. اهالی محلی در قرن نوزدهم اطمینان دارند که لبه دریاچه سال به سال بلندتر می شود. از یک منبع گاز که آب این دریاچه را بالا می فرستد ، صحبت می کند.
طبق اندازه گیری یکی از خوانین افشار در قرن نوزدهم ،عمق دریاچه باید 40 زراع باشد. در اینجا نیز صحبت از دو جوی آب است و موضوع دیگر اینکه آب دریاچه حتی با باز کردن جویهای متعدد باز هم کاهش نمی یابد.
هیأت آمریکایی در سال 1937 از دو جوی آب و نا معلوم بودن عمق دریاچه گزارش می کند.
نتیجه اندازه گیری عمق دریاچه توسط ما با شاغول،از لب دریاچه بین46 تا 49 متروعمیق ترین نقطه آن از وسط دریاچه در بخش شمالی دریاچه،64 متر بوده است. در یک نقطه در بخش شمالی ، دریاچه 112 متر عمق داشته و ما در این اندازه گیری دو شاغول از دست دادیم. وجود یک حفره عمیق به قطر دو متر در این نقطه به نظر حتمی است. عمق دریاچه نزدیک این حفره 62 متر بود و شانس با ما یاری کرد تا توانستیم آن را بیابیم . اندازه گیری مجدد آن حدود پنج ساعت طول کشید، چون یافتن حفره کار بسیار سختی بود.
دریاچه در حال حاضر دارای دو جوی آب است که یکی از آنها در شمال با عمق 17 و عرض 40 سانتیمتر ودیگری در جنوب با عمق 14 و عرض 40 سانتیمتر قرار دارد.جدا از آنها بریدگی های زیادی در لب دریاچه است که نشان میدهد در گذشته جویهایی در بالای سطح آب وجود داشته است . بر این اساس سطح آب در آن زمان 75 سانتیمتر بالا تر از حد امروز بودهو پنج جوی آب داشته است . در حال حاضر یک جوی آب دیگر وجود دارد که 15 سانتیمتر بالاتر از سطح فعلی است.