لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
زندگی
حجتالاسلام امام محمد غزالی به سال ۴۵۰ هجری قمری در توس (طوس) از اعمال خراسان دیده به جهان گشود، دوران کودکی وتعالیم در زادگاه خود فرا گرفت. پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم ، گذاران زندگی میکرد. آنچه میرشت در دکانی در بازار پشم فروشان میفروخت و بدین سبب او را غزالی میگفتند. پدر امام محمد غزالی اهل ورع و تقوی بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور مییافت. دو پسر داشت: محمد و احمد. این دو هنوز خردسال بودند که او از جهان رخت بربست. طبق وصیت وی، پسرانش را به یکی از دوستانش که ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی نام داشت و صوفی مسلک بود سپردند. آن مرد نیز به وصیت عمل کرد تا آنگاه که میراث پدر به پایان رسید. روزی به آنها گفت: «هر چه از پدر برای شما مانده در وجه شما بکار بردم. من مردی فقیر هستم و از دارایی بی نصیب، اکنون باید برای تحصیل فقه به مدرسهای بروید تا با آنچه به عنوان ماهیانه میگیرید، نانی بدست آورید که مرا سخت کیسه تهی است». محمد و برادرش احمد ناگزیر به یکی از مدارس طلاب در نیشابور رفتند و به تحصیل ادامه دادند. ابوحامد محمد غزالی بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. علوم دینی و ادبی را نزد احمد الراذکانی فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. آنگاه به گرگان نزد امام ابونصر اسماعیل رفت . بعد از مدتی دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت سه سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.
امام محمد غزالی در آستانهٔ شیخ الحرمین
امام ابی حامد محمد الغزالی در سال ۴۷۰ هجری قمری به نیشابور رفت و در آنجا با امام الحرمین ابی المعالی الجوینی آشنا شد وتا وفاتش که در سال ۴۷۸ هجری قمری بود، ملازمش بود. تحصیلات غزالی تنها فقه نبود، او در علم اختلاف مذاهب ، جدل ، منطق و فلسفه هم دانش اندوخت تا آنجا که بر همه اقران خود تفوق یافت. در میان چند تن شاگردان ابوالمعالی جوینی که همگی از علماء و فضلای آن دوره بودند بر همه تقدم یافت و امام الحرمین بداشتن چنین شاگردی بخود میبالید.
در بارگاه وزیر اعظم نظام الملک
بعد از وفات استادش امام الجوینی، اما محمد غزالی به قصد دیدار خواجه نظامالملک طوسی ، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی پسر آلپ ارسلان از نیشابور بیرون آمد. وی وزیر ، نظام الملک را در لشکرگاهش ملاقات نمود. نظام الملک را از غزالی که هم شهریش نیز بود خوش آمد، اکرامش کرد و بر دیگرانش مقدم داشت و غزالی مدت شش ماه در کنف حمایت او زیست. سپس او را به تدریس در نظامیه بغداد و توجه به امور آن مأمور کرد. امام غزالی در سال ۴۸۳ هجری وارد بغداد شد و با موفقیت زیاد به کار پرداخت و سخت مورد توجه و اقبال دانش پژوهان گردید. حلقه درس او هر روز گسترش بیشتر یافت و فتواهای شرعی او مشهورتر شد. تا آنجا که صیت اشتهارش دور و نزدیک را بگرفت. امام محمد غزالی در بغداد در ضمن تدریس به تفکر و تألیف در فقه و کلام و رد بر فرقههای گوناگون چون باطنیه ، اسماعیلیه و فلاسفه نیز مشغول بود. در این مرحله از نخستین مرحلههای حیاتش بود که در معتقدات دینی و همه معارف حسی و عقلی خود به شک افتاد. ولی این شک بیش از دوماه بطول نینجامید و پس از آن به تحقیق در فرقههای گوناگون پرداخت و در علم کلام استادی یافت و در آن علم صاحب تألیف و تصنیف شد. آنگاه به تحصیل فلسفه همت گماشت، ولی بدون آنکه از استادی استعانت جوید، خود به مطالعه کتابها فلسفی پرداخت. امام غزالی وقتهای فراغت از تصنیف و تدریس علوم شرعی را به مطالعه کتابهای فلسفی اختصاص داده بود و این کار سه سال مدت گرفت. چون از فلسفه فراغت یافت به مطالعه کتابهای تعلیمیه و اطلاع از دقایق مذهب ایشان اشتغال جست. در این مرحله از عمر بود که به تألیف مقاصد الفلاسفه و تهافت الفلاسفه و المستهظرین که همان کتاب «فضایح الباطنیه و فضائل المستظهریه» باشد و برخی کتابهای فقهی و کلامی دیگر توفیق یافت.
سفر امام غزالی به شامات
امام ابی حامد محمد الغزالی در سال ۴۸۸ هجری از خراسان راهی شام شد و در آنجا نزدیک به دو سال بماند، که هیچ کار جز عزلت و خلوت و ریاضت و مجاهدت نداشت. مدتی در مسجد دمشق اعتکاف نمود. سپس از شام به بیت المقدس رفت و هر روز به مسجد قبه الصخره میرفت و خویش را در آنجا محبوس میداشت. تا اینکه داعیه حج در او پدید آمد و به حجاز رفت. سپس شوق دیدار و درخواستهای کودکان به وطن کشیدش و با آنکه نمیخواست بدانجا بازگردد عزم توس (طوس) کرد. ولی در طوس نیز خلوت گزید و تا دل را تصفیه کند به ذکر پرداخت. حادثههای زمان و مهمهای عیال و ضررهای معاش از مقصد بازش میداشت و آرامش خاطر او را برهم میزد. این حال ده سال بطول انجامید، و غزالی در این مدت مشهور ترین کتابهای خود و به ویژه احیاء علوم الدین را تألیف کرد.
بازگشت به نیشابور
امام ابی حامد الغزالی در سال ۴۹۹ هجری قمری از عزلت بیرون آمد و قصد نیشابور کرد. در نظامیه این شهر به تدریس مشغول شد. علت بازگشت او به نیشابور و تدریس در نظامیه، با آنکه در بغداد از تدریس اعراض کرده بود و از این ماجرا ده سال میگذشت، فرمان پادشاه بود، زیرا این اصرار به قدری شدید شده بود که اگر استنکاف میورزید، بیم جان خویش داشت. اما پادشاهی که امام غزالی را فرا خوانده بود، محمد برادر برکیارق سلجوقی بود که در سال ۴۹۸ هجری به پادشاهی رسیده بود و شاید از عوامل بازگشت به نظامیه نیشابور، فخرالملک وزیر، پسر نظام الملک طوسی بود که در بغداد غزالی را به تدریس واداشته بود. توفق غزالی در نیشابور بیش از دو سال به طول نینجامید، که بار دیگر تدریس را ترک گفت و در طوس عزلت گزید. در خانهٔ خود را به روی آشنا و بیگانه فروبست و با اینکه سلطان سنجر او را به تدریس خواند، امام غزالی از رفتن سرباز زد و عذر خواست و همچنان در خانهٔ خود منزوی ماند، تا اینکه بعد از دو سال بدرود حیات گفت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
زندگی
حجتالاسلام امام محمد غزالی به سال ۴۵۰ هجری قمری در توس (طوس) از اعمال خراسان دیده به جهان گشود، دوران کودکی وتعالیم در زادگاه خود فرا گرفت. پدرش مردی از صالحان زمان خود بود که از رشتن پشم ، گذاران زندگی میکرد. آنچه میرشت در دکانی در بازار پشم فروشان میفروخت و بدین سبب او را غزالی میگفتند. پدر امام محمد غزالی اهل ورع و تقوی بود و غالبا در مجالس فقیهان حضور مییافت. دو پسر داشت: محمد و احمد. این دو هنوز خردسال بودند که او از جهان رخت بربست. طبق وصیت وی، پسرانش را به یکی از دوستانش که ابوحامد احمد بن محمد الراذکانی نام داشت و صوفی مسلک بود سپردند. آن مرد نیز به وصیت عمل کرد تا آنگاه که میراث پدر به پایان رسید. روزی به آنها گفت: «هر چه از پدر برای شما مانده در وجه شما بکار بردم. من مردی فقیر هستم و از دارایی بی نصیب، اکنون باید برای تحصیل فقه به مدرسهای بروید تا با آنچه به عنوان ماهیانه میگیرید، نانی بدست آورید که مرا سخت کیسه تهی است». محمد و برادرش احمد ناگزیر به یکی از مدارس طلاب در نیشابور رفتند و به تحصیل ادامه دادند. ابوحامد محمد غزالی بی اندازه باهوش و تند ذهن بود. علوم دینی و ادبی را نزد احمد الراذکانی فراگرفت و سپس مدتی در یکی از مدارس طوس به تحصیل پرداخت. آنگاه به گرگان نزد امام ابونصر اسماعیل رفت . بعد از مدتی دوباره به زادگاه خود، طوس برگشت و مدت سه سال در طوس به مطالعه و تکرار دروس پرداخت.
امام محمد غزالی در آستانهٔ شیخ الحرمین
امام ابی حامد محمد الغزالی در سال ۴۷۰ هجری قمری به نیشابور رفت و در آنجا با امام الحرمین ابی المعالی الجوینی آشنا شد وتا وفاتش که در سال ۴۷۸ هجری قمری بود، ملازمش بود. تحصیلات غزالی تنها فقه نبود، او در علم اختلاف مذاهب ، جدل ، منطق و فلسفه هم دانش اندوخت تا آنجا که بر همه اقران خود تفوق یافت. در میان چند تن شاگردان ابوالمعالی جوینی که همگی از علماء و فضلای آن دوره بودند بر همه تقدم یافت و امام الحرمین بداشتن چنین شاگردی بخود میبالید.
در بارگاه وزیر اعظم نظام الملک
بعد از وفات استادش امام الجوینی، اما محمد غزالی به قصد دیدار خواجه نظامالملک طوسی ، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی پسر آلپ ارسلان از نیشابور بیرون آمد. وی وزیر ، نظام الملک را در لشکرگاهش ملاقات نمود. نظام الملک را از غزالی که هم شهریش نیز بود خوش آمد، اکرامش کرد و بر دیگرانش مقدم داشت و غزالی مدت شش ماه در کنف حمایت او زیست. سپس او را به تدریس در نظامیه بغداد و توجه به امور آن مأمور کرد. امام غزالی در سال ۴۸۳ هجری وارد بغداد شد و با موفقیت زیاد به کار پرداخت و سخت مورد توجه و اقبال دانش پژوهان گردید. حلقه درس او هر روز گسترش بیشتر یافت و فتواهای شرعی او مشهورتر شد. تا آنجا که صیت اشتهارش دور و نزدیک را بگرفت. امام محمد غزالی در بغداد در ضمن تدریس به تفکر و تألیف در فقه و کلام و رد بر فرقههای گوناگون چون باطنیه ، اسماعیلیه و فلاسفه نیز مشغول بود. در این مرحله از نخستین مرحلههای حیاتش بود که در معتقدات دینی و همه معارف حسی و عقلی خود به شک افتاد. ولی این شک بیش از دوماه بطول نینجامید و پس از آن به تحقیق در فرقههای گوناگون پرداخت و در علم کلام استادی یافت و در آن علم صاحب تألیف و تصنیف شد. آنگاه به تحصیل فلسفه همت گماشت، ولی بدون آنکه از استادی استعانت جوید، خود به مطالعه کتابها فلسفی پرداخت. امام غزالی وقتهای فراغت از تصنیف و تدریس علوم شرعی را به مطالعه کتابهای فلسفی اختصاص داده بود و این کار سه سال مدت گرفت. چون از فلسفه فراغت یافت به مطالعه کتابهای تعلیمیه و اطلاع از دقایق مذهب ایشان اشتغال جست. در این مرحله از عمر بود که به تألیف مقاصد الفلاسفه و تهافت الفلاسفه و المستهظرین که همان کتاب «فضایح الباطنیه و فضائل المستظهریه» باشد و برخی کتابهای فقهی و کلامی دیگر توفیق یافت.
سفر امام غزالی به شامات
امام ابی حامد محمد الغزالی در سال ۴۸۸ هجری از خراسان راهی شام شد و در آنجا نزدیک به دو سال بماند، که هیچ کار جز عزلت و خلوت و ریاضت و مجاهدت نداشت. مدتی در مسجد دمشق اعتکاف نمود. سپس از شام به بیت المقدس رفت و هر روز به مسجد قبه الصخره میرفت و خویش را در آنجا محبوس میداشت. تا اینکه داعیه حج در او پدید آمد و به حجاز رفت. سپس شوق دیدار و درخواستهای کودکان به وطن کشیدش و با آنکه نمیخواست بدانجا بازگردد عزم توس (طوس) کرد. ولی در طوس نیز خلوت گزید و تا دل را تصفیه کند به ذکر پرداخت. حادثههای زمان و مهمهای عیال و ضررهای معاش از مقصد بازش میداشت و آرامش خاطر او را برهم میزد. این حال ده سال بطول انجامید، و غزالی در این مدت مشهور ترین کتابهای خود و به ویژه احیاء علوم الدین را تألیف کرد.
بازگشت به نیشابور
امام ابی حامد الغزالی در سال ۴۹۹ هجری قمری از عزلت بیرون آمد و قصد نیشابور کرد. در نظامیه این شهر به تدریس مشغول شد. علت بازگشت او به نیشابور و تدریس در نظامیه، با آنکه در بغداد از تدریس اعراض کرده بود و از این ماجرا ده سال میگذشت، فرمان پادشاه بود، زیرا این اصرار به قدری شدید شده بود که اگر استنکاف میورزید، بیم جان خویش داشت. اما پادشاهی که امام غزالی را فرا خوانده بود، محمد برادر برکیارق سلجوقی بود که در سال ۴۹۸ هجری به پادشاهی رسیده بود و شاید از عوامل بازگشت به نظامیه نیشابور، فخرالملک وزیر، پسر نظام الملک طوسی بود که در بغداد غزالی را به تدریس واداشته بود. توفق غزالی در نیشابور بیش از دو سال به طول نینجامید، که بار دیگر تدریس را ترک گفت و در طوس عزلت گزید. در خانهٔ خود را به روی آشنا و بیگانه فروبست و با اینکه سلطان سنجر او را به تدریس خواند، امام غزالی از رفتن سرباز زد و عذر خواست و همچنان در خانهٔ خود منزوی ماند، تا اینکه بعد از دو سال بدرود حیات گفت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارتفاع و پستى و بلندى
عوامل و شرایطى که محلى را براى ایجاد شهرى مساعد مىکند و امکان توسعههاى بعدى آن را فراهم مىآورد، متعدد است. معمولاً، روستاها و شهرها در نقاط مرتفع توسعه نمىیابند. غالب شهرها و روستاها، در جلگهها و دشتها و نقاطى که ارتفاع زیادى نداشتهاند بهوجود آمدهاند. پستى و بلندى همچنانکه در تغییرات آب و هوائى مؤثر مىباشد، در شهرها نقش مؤثرى دارد. در احداث شبکهٔ تأسیسات شهرى مانند شبکهٔ آب و فاضلاب، حتىالامکان سعى مىشود که از شیب طبیعى زمین به منظور توسعهٔ چنین شبکههائى کمک گرفته شود. اراضى پست و بلند، از نظر توسعه شهرى قابل تأمل هستند. نقاطى که پست و کمارتفاع هستند، معمولاً از جمله اراضى مرغوب براى ایجاد محلات بهحساب نمىآیند؛ خاصه در نواحى سیلگیر، ضمن آنکه امکان بروز سیل در آنها مىرود، از نظر توسعهٔ شبکههاى آب و فاضلاب و جمعآورى و دفع آبهاى سطحى نیز، با مشکلاتى روبهرو مىگردند. نقش پستى و بلندى زمین و شیب مناسب، در احداث راهها، سیماى شهرها، ارتفاع ساختمانها و بالاخره دید و منظر شهرى بسیار قابل توجه است.
قرارگاه شهر یا روستا و شکل ناهموارى زمین، ممکن است بهکلى مانع رشد آنها و یا باعث رشد و توسعهٔ آنها گردد. مثلاً اگر شهرها یا روستاها در محل تلاقى کوه و جلگه واقع شده باشند، یا در محل درّههائى که کوهستانها را از هم جدا مىکند، یا در نقطهٔ به همگرائى و پیوستگاه درّهها جاى گرفته باشند، ایجاد و توسعهٔ آنها با مشکلات چندانى روبهرو نخواهد بود. در حالىکه توسط کوهها محصور باشند، این کوهها خود از موانع مهم براى توسعه محسوب مىشوند.
عامل پستى و بلندى (شیب)
در مواقعى که کلیه شرایط یکسان باشند شیبهاى تند فرسایش بیشترى ایجاد مىکنند، زیرا در شیبهاى تند آب با سرعت بیشترى بهطرف پائین جارى مىشود و در نتیجه انرژى جنبشى و قدرت فرسایدگى آن بیشتر مىشود که در حوضهٔ مورد مطالعه با تهیه نقشه هیپسومترى و نقشه شیب و محاسبه ارتفاع متوسط که معادل ۱۳۰۰ متر مىباشد و نسبت ناهموارى که معادل ۲۹/۰ مىباشد، کیفیت پستى و بلندى در حوضه مورد مطالعه مشخص شده است.
از لحاظ کمّى و جهت امتیاز دهى به مدل پسیاک اصلاحشده با تهیه جداول هیپسوگرام براى هر زیر حوضه یا واحد هیدرولوژیکى یک درجه حاصل شده است. به طورىکه واحد هیدرولوژیکى شماره ۱ معادل ۷۹/۴، واحد هیدرولوژیکى شماره ۲ معادل ۰۳/۴، واحد هیدرولوژیکى شماره ۳ معادل ۰۶/۱، واحد هیدرولوژیکى شماره ۴ معادل ۶۶/۱ و کل حوضه معادل ۳۲/۱۰ مىباشد که با جایگزینى امتیازات (درجات) حاصله در فرمول پسیاک (اصلاحشده) در آن:
S33/0 = 5 X
درجه رسوبدهى XX5=
شیب متوسط برحسب درصد مىباشد S=
امتیاز بهدست آمده براى واحد هیدرولوژیکى شماره ۱ معادل ۵۸/۱، واحد هیدرولوژیکى شماره ۲ معادل ۳۲/۱، واحد هیدرولوژیکى شماره ۳ معادل ۵۲/۰، واحد هیدرولوژیکى شماره ۴ معادل ۵۴/۰ و امتیاز این عامل براى کل حوضه ۴۰/۳ مىباشد، نتیجه مىگیریم که امتیاز کسبشده براى این عامل پائین بوده و شیب، تأثیر کمى در فرسایش حوضه دارد.
ناهمواریهای زمین
تقسیمات ناهمواریها
سطح زمین بهطور طبیعى در هیچ کجا کاملاً هموار نیست بلکه در سراسر زمین وضع نامشابه و ناهموارى دارد و به نسبتى داراى شیب مىباشد و همین شیب است که سبب حرکت آبهاى روان مىگردد، آبها همیشه بهسمت نقاط پست زمین جریان دارند و از بههم پیوستن آنها در نقاط پست دریاها ایجاد مىگردند، دریاها همه بهیکدیگر متصل هستند و از اتصال آنها سطح واحد یکسانى تشکیل مىگردد که سطح ”دریاهاى آزاد“ نامیده مىشوند. سطح دریاهاى آزاد مبداء اندازهگیرىهاى ارتفاعات قرار گرفته است.
برخلاف اقیانوسها و دریاها که در سراسر کرهزمین بههم مرتبط و در مجموع سطح دریاهاى آزاد (صفر متر ارتفاع) آبها را تشکیل مىدهند، اگر وضع این ناهموارىها را در نظر بگیریم، در نقاط مختلف خشکىهاى کرهزمین نوسان پستى و بلندىها را بین صفر (گاهى پائینتر) تا حدود ۸۸۰۰ متر مشاهده مىکنیم.
این اختلاف سطح است که نتایج انسانى بىشمارى را بهوجود آورده است. مثلاً حفر قنات، جریان آب جویبارها، سیستم آبیارى در کشاورزی، عبور از جلگه و کوهستان، شیب جادهها، وجود درهها همه و همه بر اثر این اختلاف سطح انجام مىگیرد.
تقسیمات ناهموارىها
با در نظر گرفتن وضع ناهموارىهاى سطح زمین بهطور اعم و وضع ناهموارىها و فلات ایران بهطور اخص و در نظر گرفتن ارتفاعات عظیم دیوارههاى فلات ایران و نقاط پست جلگهاى ساحلى که در پاى این ارتفاعات واقع شدهاند مىتوان ایران و یا هر کشور و یا قارهاى را از نظر ناهموارىها چنین تقسیم نمود.
۱ . زمینهاى پست جلگهاى
۲ . زمینهاى متوسط فلاتىشکل
۳ . زمینهاى مرتفع کوهستانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش آینه کاری در معماری
آینه کاری را باید واپسین ابتکار هنرمندان ایرانی در این گروه هنرهای زیبا دانست که ایرانیان در معماری داخلی و تزیین درون نما به کار گرفته اند . اجراکنندگان این شاخه از هنر که به دقت، ظرافت و حوصلهٔ بسیار در کار نیازمند است از زمان پیدایش تاکنون همواره هنرمندان ایرانی بوده و هستند.
آینه کاری را باید واپسین ابتکار هنرمندان ایرانی در این گروه هنرهای زیبا دانست که ایرانیان در معماری داخلی و تزیین درون نما به کار گرفته اند . اجراکنندگان این شاخه از هنر که به دقت، ظرافت و حوصلهٔ بسیار در کار نیازمند است از زمان پیدایش تاکنون همواره هنرمندان ایرانی بوده و هستند . آینه کار با ایجاد اشکال و طرحهای تزیینی منظم و بیشتر هندسی از قطعات کوچک و بزرگ آینه در سطوح داخلی بنا فضائی درخشان و پرتلالو پدید می آورد که حاصل آن بازتاب پی در پی نور در قطعات بی شمار آینه و ایجاد فضائی پر نور ، دل انگیز و رؤیایی است .
● پیدایش آینه کاری
مدارک تاریخی نشان می دهد که تزیین بنا با آینه برای نخستین بار در شهر قزوین پایتخت شاه تهماسب اول و در دیوان خانه ای که او به سال ۹۵۱ ق آغاز و به سال ۹۶۵ ق به پایان رساند آغاز شده است . خواجه زین العابدین علی عبدی بیگ نویدی شیرازی در کتاب (( دوحه الازهار )) که پیش از سال ۹۵۵ ق . سروده شده در وصف دیوان خانهٔ قـزوین و ایـوان آینه کاری شـده آن ابیات زیر را می سراید :
زهـی فـرخ بتـای عـالـم آرای
که در عالم ندیدی کس چنان جای
به هـر یکجـا نبـش ایوان دیگر
جهـان آرا نـگـارستـان دیـگر
بهـر ایـوان کـه آیـد در مقابل
شـود آینیـهٔ بـخشـش مـقابـل
پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان به سال ۱۰۰۷ ق آینه کاری در کاخهای تازه ساز این شهر و کاخ اشرف (بهشهر) گسترش یافت . در تزیین بسیاری از کاخهای سلطنتی اصفهان که به نوشتهٔ شاردن شمار آنها از ۱۳۷ فزونتر بود از آینه کاری استفاده شد . از میان آنها کاخ معروف به (آینه خانه) که به سبب کاربرد بسیار آینه در آن بدین نام شهرت داشت از همه زیباتر بود . (آینه خانه) چون چهلستون ایوانی با ۱۸ ستون آینه کاری شده داشت و تالار و سقف ایوان و دیوارهای آن را با آینه های یک پارچه به درازای ۵/۱ تا ۲ متر و پهنای یک متر آراسته بودند.
بازتاب تصویر زاینده رود و بیشه های ساحل شمالی آن در آینه های این بنا منظره ای دلپذیر به وجود مـی آورد . میـرزا مظفـر که به سال ۱۰۷۶ ق . در ردهٔ منشیان دربـار شاه عباس دوم صفوی بوده اشعـاری در وصـف (آینه خانه) سـروده و آن را (عشرت سرای) شاه صفـی می خـواند . از سروده های او روشن است که این کاخ و کاخ (هفت دست) در دورهٔ شاه صفی آغاز و در دورهٔ شاه عباس دوم پایان یافته است . بخشی از آنچه او دربارهٔ (آینه خانه) سروده چنین است :
فـانـوس و شمـع قـدی و پـا تـا سـر آینـه
رویت صباح عهد عید ، ترا پیکر آینه
نقـاش صنـع لـم یـزل از سـایـهٔ تـو بسـت
بر پرده های دیدهٔ هفت اختر آینـه
این جلوه گاه کیست که در هر طرف در او
صـورت نمـای گشتـه زیکدیگر آینـه
عشـرت سـرای شاه صفـی دان کـز او بـود
روشـن چـراغ اختـر چشـم هـر آینه
خـوانـد خـط جبیـن مـلائـک بــه نـه فلـک
افتـد اگـر ز روی تو عکس در آینـه
در کاخ چهلستون نیز که بین سالهای ۱۰۵۲ ق تا ۱۰۷۸ ق در دورهٔ پادشاهی شاه عباس دوم بنا شده از آینه با گستردگی استفاده کرده اند . در این کاخ آینه های قدی یا بدن نما و قطعات کوچک آینه و شیشه های رنگین برای آراستن سقف و بدنه ایوان و تالار به کاررفته و بدنهٔ ۱۸ ستون ایوان نیز با شیشه های رنگین و آینه تزیین شده بود.
جملی کارری (Gemlli Careri) جهانگرد ایتالیائی که سفرنامهٔ خود را به سال ۱۱۰۵ ق به روزگار شاه سلیمان صفوی نوشته در شرح بازدید خود از کاخ میرزا طاهر حاکم آذربایجان می نویسد : در یکی از حیاطهای داخلی کاخ اتاق آینه کاری زیبائی وجود دارد که نه تنها دیواره حتی روی بخاری آن نیز با قطعات درخشان آینه تزیین شده و در زیر تابش آفتـاب صحنـه ای خیـره کننده ایجاد می کند . پیداست که این جهانگرد برای نخستین بار با چنین آرایه ای در معماری روبرو و از دیدن آن شگفت زده شده است .
برافتادن صفویان و ناپایداری سیاسی و اقتصادی سرچشمه گرفته شده از آن برای مدتی آینه کاری را دچار رکود کرد . نخستین بنای آینه کاری شده پس از این دوره دیوانخانهٔ کریمخان زند در شیراز بود که آنهم به سال ۱۲۰۹ ق به فرمان آقا محمد خان قاجار ویران شد و ستونهای یک پارچه حجاری شده و درهای خاتم و آینه های بزرگ آن را برای توسعه و بازسازی ایوان دارالاماره تهران (ایوان تخت مرمر کنونی) به تهران حمل کردند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مولاریته
نگاه کلی
مولاریته یا غلظت مولار که با (M) نشان داده میشود، عبارت است از تعداد وزن مولکول گرم (یا تعداد مول) از یک جسم حل شده در یک لیتر محلول. مول کمیت اساسی است که یک شیمیدان تجزیه با آن سر و کار زیادی دارند. یک مول برابر با 6.023X1023 مولکول از یک جسم است. اصطلاح مول در یک مفهوم وسیع برای توصیف مقادیر ترکیبات مولکولی ، عناصر آزاد و یونها بکار میرود. به بیان دیگر وزن تعداد 6.023X1023 عدد مولکول ، یون یا عنصر برابر با 1 مول مولکول ، یون یا عنصر است که به صورت مولکول گرم ، یون گرم یا عنصر گرم نامیده میشود.
تهیه محلولهای مولار
برای تهیه یک محلول مولار از یک ترکیب باید یک مول از آن را وزن کرده و به مقدار کافی به آن آب اضافه کنیم تا دقیقا یک لیتر محلول بدست آید. به عنوان مثال برای تهیه یک محلول 2M از اسید سولفوریک باید گرم 196.16=98.08×2 از اسید سولفوریک را در مقدار کافی آب حل کنیم تا یک لیتر محلول 2M اسید سولفوریک بدست آید. وقتی یک محلول مایع تهیه میکنیم، حجم محلول به ندرت مساوی مجموع حجمهای اجزا خالص سازنده آن است. معمولا حجم نهایی محلول بیشتر یا کمتر از مجموع حجمهای اجزا سازنده آن است.
از این رو برای تهیه یک محلول معین عملا نمیتوانیم مقدار حلال لازم را پیشبینی کنیم. برای تهیه محلولهای مولار و سایر محلولهایی که بر اساس حجم کل است، معمولا از بالنهای حجمسنجی استفاده میشود. در این صورت برای تهیه یک محلول مقدار دقیق ماده حل شونده را در بالن جای میهیم و با دقت آن قدر آب میافزائیم و بطور مداوم و با احتیاط هم میزنیم تا سطح محلول به خط نشانهای که روی گردن بالن مشخص شده برسد.
محاسبه غلظت یک محلول بر حسب مولاریته
برای محاسبه غلظت یک محلول بر حسب مولاریته ابتدا باید تعداد مولهای جسم حل شده را بدست آوریم. تعداد مولهای جسم حل شده از تقسیم کردن وزن آن (برحسب گرم) به وزن فرمولی بدست میآید.
اگر ماده حل شده به صورت مولکولی باشد، در آن صورت تعداد مول از فرمول وزن مولکولی/گرمهای ماده حل شده=تعداد مولها (مولکول حل شده) محاسبه میشود.
اگر بخواهیم تعداد مولهای یک یون را محاسبه کنیم، باید بجای وزن مولکولی وزن یون مربوطه را در فرمول قرار دهیم. یعنی وزن یونی/گرمهای ماده حل شده=تعداد مولها (یون حل شده).
اگر ماده حل شده به صورت اتمی باشد، مثلا نقره فلزی در آن صورت تعداد مولها از فرمول وزن اتمی/گرمهای ماده حل شده = تعداد مولها (اتم حل شده) بدست میآید. بعد از بدست آوردن تعداد مولهای ماده حل شده با قرار دادن آن در فرمول غلظت مولار ، مولاریته محلول بدست میآید. یعنی داریم
لیتر محلول/میلی مولهای ماده حل شده= M
یا
لیتر محلول/تعداد مولهای حل شده=M
وقتی غلظت محلول بر حسب مولاریته بیان میشود، محاسبه مقدار ماده حل شده موجود در یک نمونه معین از محلول آسان است. به عنوان مثال یک لیتر محلول 2 مولار دارای 2 مول ماده حل شده است. 500ml آن دارای یک مول ماده حل شده ، 100ml آن دارای 0.2 مول ماده حل شده است.
نکته مهم
تنها اشکال تعیین غلظتها بر اساس حجم محلول این است که چنین غلظتهایی با تغییر دما اندکی تغییر میکنند، زیرا تغییر دما موجب انقباض یا انبساط محلول میشود. بنابراین برای اینکه غلظت محلول تهیه شده دقیقتر باشد، باید محلول در دمایی که قرار است استفاده شود، تهیه شده و از بالن حجم سنجی که در این دما مدرج شده است استفاده شود.
تهیه محلول وتعیین مولاریته آن
غلظت مولی یا مولاریته
بیشتر واکنشهای شیمیایی در محلولها و بخصوص محلولهای آبی صورت می گیرند. استوکیومتری واکنشها بر حسب مول تفسیر می شو. بنابر این در محاسبه های استوکیومتری محلولها از «غلظت مولی» استفاده می کنیم. غلظت مولی یا مولاریته عبارت است از تعداد مولهای حل شده از یک ماده در لیتر محلول.
برای تهیه محلولهای رقیق می توان از رقیق کردن محلولهای غلیظ تر استفاده کرد. طبق فرمول زیر :
n=M × V = M
× v
غلیظ غلیظ رقیق
رقیق
واکنش دهندی محدود کننده
در هنگام انجام واکنشهای شیمیایی معمولاً یکی از واکنش دهنده ها به مقدار کمتر از مقدار استوکیومتری وجود دارد. بنابراین در جریان واکنش زودتر از واکنش دهنده های دیگر به مصرف می رسد و تمامی می شود.
این ماده تعیین کننده پیشرفت واکنش است و آن را محدود کننده می نامند. واکنش دهنده های دیگر را که پس از پایان واکنش نیز مقداری از آنها در ظرف می ماند، واکنش دهنده های اضافی می نامند.