دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تاریخچه تصویرسازی 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

فصل اول

تاریخچه تصویرسازیتصویرسازی در طول تاریخ چیزی جز روایت گری یا داستان پردازی نبوده است.اما شروع داستان سرایی به صورت مکتوب خود با آغاز تمدن های اسطوره ای و پیدایش اشکال خطوط نوشتاری بوده است که به کمک آنها افسانه های اساطیری در کتیبه های سنگی و مهرها یا پاپیروس نوشته می شد.هنر تصویر سازی قبل از پیدایش خط در دوران پارینه سنگی ومیان سنگی در نمونه هایی مثل نقاشی غارها چیزی جز نقاشی جادویی نبوده است. در آن دوران نقوش در ارتباط با انتقال جادویی قدرتهای مرموز جهان طبیعت به درون زندگی جمعی انسانها و در مواقع شکار برای سیطره بر قدرت حیوانات یا در مواقع دیگر به همراه مراسم در رقص های آئینی به منظوره چیرگی بر قدرتهای تخریبگر طبیعت و … به تصویر کشیده می شوند.در مشرق زمین مثلا در سرزمین چین تصویر سازی بازگویی نمادین گونه نقوش بود و به تدریج تحت تاثیر تعلیمات فرزانگانی چون لائوسه تصویر سازی،حکایتی اندرزگونه و پرداختی شاعرانه ازپدیده های طبیعی می شود.در سرزمین ایران سنت نقاشی مینیاتور پس از دوره عباسی وسلجوقی تا دوره تیموریان و پس از آغاز عصر نوین در عهد صفویه،نقوش تصویری روایی راوی قصص و حکایت های منظوم بوده اند . در دوره صد ساله اخیر تصویر سازی معاصر در سبک قهوه خانه ای و سقاخانه ای، دیگر بار داستان های حماسی شاهنامه درپرده سازی ها و حکایت های مذهبی مانند داستان های مربوط به واقعه کربلا به تصویر کشیده اند. تصویر سازی(تعریف)هنر تصویر سازی از شاخه هنرهای کاربردی می باشد که تصویرگر برای بیان ایده ها و ادراک خود از عناصر تجسمی به بهترین نحو سود می جوید.تصویرساز باید فرا گیرد که ضمن ایجاد تصویر و رعایت اصول آن سلایق مختلف سفارش دهندگان و اذهان عمومی را زیر نظر داشته باشد. تصویرگر باید سعی کند پیام هایی را که در صدد انتقال آن می باشد از نظر موضوع و محتوای فکری و شکل و قالب افکارش را بسیار غنی وباارزش وبارعایت همه جانبه ی اصول زیبا شناسی ارائه نماید.درگذشته وقبل از پیدایش هنرهای کاربردی فعالیت های برخی از هنرمندان بیشتر در حیطه چاپ بود و هنرمندان تصویرساز تنها تصویرگران صنعت چاپ بودند. هنر تصویرسازی که از جمله هنر های کاربردی است شاخه ای از گرافیک می باشد.تصویرسازی هنری است که تصویرگر در آن اقدام به روایت گری مصور می نماید. موضوع کار تصویرگر می تواند یکی از داستان های مذهبی، ادبی، تاریخی ، علمی و ... می باشد.هنرهای مختلف علی رغم این که هر کدام از وسایل و شیوه های اجرایی خاصی استفاده می‌کنند ولی نقطه مشترک در بین آنها بیان تصویری می باشد. استفاده از همه امکانات در هنر تصویرگری، موجب تعدد و گوناگونی تخصص هاو روش ها در این هنر شده است که با گسترش فن آوری بشری روز به روز به این اشعابات افزوده می شود و منجر به پیدایش شگردهای بدیع و نوظهور گردیده است.تصویر سازی صورتهای مختلفی دارد که برخی از هنرمندان به تصویرسازی کتب با موضوعات مختلف مشغول می باشد. این موضوعات می توانند شامل متون داستانی، تصویرسازی خبری مطبوعاتی، تصویر سازی فرهنگ عامیانه (فولکلوریک) ، تصویرسازی آموزشی، تصویرسازی فنی و تصویرسازی کاربردی که بیشتر با محیط جوامع انسانی سرو کار دارند و ... را شامل می شود.تصویرسازان علاوه بر مصور ساختن کتاب ها و جملات، پوسترهای تبلیغاتی ، در زمینه تصویرسازی برای فیلم های نقاشی متحرک و همچنین تابلوهای محیطی رایانه ای تبلیغاتی مشغول می باشد. در یک تعریف کلی می توان گفت کار تصویرگری تجسم تصویری یک موضوع برای نمایش بهتر فضای مطلب و در نهایت درک بهتر آن می باشد که عناصر بصری را در غالبی زیبا ترکیب نموده و عرضه نماید.اهداف تصویرسازیامروزه، تصویر محیط زندگی انسان را احاطه کرده و در فعالیت های اجتماعی او نقش اساسی را بر عهده دارد. همان گونه که کلام و نوشته ازعناصرارتباطی انسان ها با یکدیگر می باشد، تصویر نیز با ویژگی های منحصر به فرد خود، بدون محدودیت زمانی و مکانی نقش مهمتر و عام تری را در ارتباطات انسانی دارا می باشد.



خرید و دانلود  تاریخچه تصویرسازی 34 ص


تاثیر ورزش بر فعالیت های روانی 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تاثیر ورزش بر فعالیت های روانی

روان‌شناسان پیرو مکتب گشتالت که بر سایر روان‌شناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت نفوذ دارند، بر این نکته تأکید می‌کنند که هر فردی در محیط خود به‌صورت یک کل عمل می‌کند و بنابر این رفتاری هماهنگ با محیط خود دارد. هال و لیندسی احساس روان‌شناسان پیرو مکتب گشتالت را به‌خوبی بیان می‌کنند: اندام انسان همیشه به‌صورت یک کل واحد عمل می‌کند نه به‌صورت یک سری بخش‌های جدا از هم. ذهن و بدن از هم جدا نیستند، نه ذهن از عناصر و استعدادهای مختلف تشکیل شده است و نه بدن از اندام‌ها و بخش‌های متفاوت به‌وجود آمده است. اندام انسان واحدی یکپارچه است و هر بخش آن به تنهایی می‌تواند بر کل اندام اثر بگذارد. تئوری دیگر در این زمینه مبتنی بر مفهوم ادراکی‌ـ‌حرکتی است که در سال 1960 توسط کفارت بیان شد. او بر رشد کامل ادراکی‌ـ‌حرکتی کودک تأکید می‌ورزد و اظهار می‌دارد که مشکلات یادگیری بعضی از کودکان از زمانی آغاز می‌شود که کلیه رفتارهای آن‌ها به‌طور بنیادی رفتار حرکتی است و مشکلات مذکور بر اثر قطع روند رشد ادراکی‌ـ‌حرکتی رخ می‌دهد. روان و جسم انسان، پدیده واحدی را تشکیل می‌دهند که به هم آمیخته و با هم پیوند یافته‌اند و تربیت بدنی دانش سلامت و تندرستی است که رشد همه جانبه‌ی فرد را از طریق پرورش قوای جسمانی عهده‌دار می‌باشد. فعالیت منظم ورزشی و جسمانی، روی انسان، به طرق مختلف تأثیر می‌گذارد و تأثیر کلی، افزایش ظرفیت انجام کار جسمانی است.

باید توجه کرد که ورزش از نظر متخصصان تعلیم و تربیت به منزله‌ی یک ابزار قوی تربیتی مطرح است. پرداختن به ابعاد سازنده‌ی ورزش در جهت سلامتی جسمانی، روانی، اجتماعی و فرهنگی نسل جدید نقش مهمی ایفا می‌کند. عادت کردن به ورزش به عنوان یک عامل مهم از نقطه نظر سلامتی، می‌تواند زندگی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا، بدون تردید، شرکت در برنامه‌های ورزشی، کسب قدرت بدنی، صحت و سلامت جسمی، آثار و نتایج روانی اجتماعی قابل ملاحظه‌ای به ارمغان می‌آورد. سازگاری فرد با محیط اجتماعی که هدف عمده‌ی اجتماعی شدن، است با ارتباط سالم و مؤثری که بین فرد و جامعه برقرار می‌شود، محقق می‌سازد. عبارت اجتماعی شدن، فرایندی را توصیف می‌کند که طی آن، افراد قوانین رفتاری، سیستم‌های اعتقادی و نگرش‌هایی را کسب می‌کنند که شخص را آماده می‌کند تا به‌عنوان یکی از اعضای جامعه به‌طور مؤثر عمل کند. ورزش می‌تواند وسیله‌ای برای اجتماعی شدن نیز باشد، یعنی بر رشد نگرش‌های اجتماعی، ارزش‌ها و رفتار، مؤثر واقع شود. وانس (1980) در یک پژوهش تجربی در فرانسه نشان داد که اثرات تربیت بدنی و ورزش دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نتایج نشان داد، دانش‌آموزانی که ورزش می‌کنند، در وضع مطلوب‌تری نسبت به گروه کنترل (غیرورزشکار) قرار دارند. آن‌ها نه تنها از نظر تحصیلی بهتر بودند، بلکه در برابر فشار عصبی آسیب کمتری دیدند و نسبت به سن خود از رشد و تکامل خوبی برخوردار بودند.

مطالعات نشان داده‌اند که فرایند تمرین بدنی، پیشرفت روان‌شناختی کوتاه‌مدت و درازمدتی را در احساس تندرستی ایجاد می‌کند. عصب‌شناسان معتقدند، برای اینکه انسان به عملکرد صحیح حرکتی پیچیده دست یابد، باید کلیه ساختارهای عصبی سیستم اعصاب مرکزی او به‌طور کامل رشد و تکامل پیدا کنند و از نظر فیزیولوژیکی آمادگی یکپارچه کردن محرک‌ها و الگوهای پاسخ را داشته یاشند. اغلب تئوری‌ها بر اساس فرضی پایه‌ای ساخته می‌شوند که بر طبق آن تربیت ادراکی‌ـ‌حرکتی همان ارتباط بین روند حسی و پاسخ‌های حرکتی است که در طول کورتکس مغز و مراکز پایین‌تر در جهت بهبود عملکرد ادراکی‌ـ‌حرکتی اتفاق می‌افتد. بر اساس این فرض، چنانچه عملکرد و فعالیت‌های سیستم مرکزی به خاطر کم‌رشدی، بی‌حسی یا مرگ برخی از سلول‌های عصبی دچار ضعف شده باشد، می‌توان این سلول‌ها را تحریک کرد و به آن‌ها توان دوباره بخشد و یا اینکه کاری کرد که وظایف آنان را سایر سلول‌ها و انواع سلول‌های تازه شکل گرفته به‌عهده بگیرند و بالاخره استین هاوس در سال 1964، توجه ما را به این واقعیت معطوف داشت که مهم‌ترین عضو حسی بدن بافت عضلاتی است. در حدود 40% اکسون‌های اعصاب حرکتی عملاً فیبرهای حسی هستند که تکانه‌ها را به مغز هدایت می‌کنند و انتقال می‌دهند. بافت عضلانی که بیش از نیمی از بدن ما را تشکیل می‌دهد در واقع یکی از مهم‌ترین منابع اطلاعاتی اعصاب را به وجود می‌آورد، زیرا اطلاعات را به اشکال مختلف مانند حافظه، تشکیل مفاهیم و فکر کردن از محیط بیرونی به سیستم مرکزی اعصاب منتقل می‌کند.

در بیانات‌ روسو دو نکته‌ مهم‌ وجود دارد؛ یکی‌ هدف‌ تربیت‌ که‌ عبارت‌ است‌ از رشد و شکوفایی‌ استعدادهای‌ کودک‌، و دیگری‌ روش‌ و وسیله‌ تحقق‌ هدف‌ که‌ همان‌ فعالیت‌ است‌. بر این‌ اساس‌، به‌‌منظور تحقق‌ هدف‌ تربیت‌ نه‌ تنها باید شرایط‌ و عواملی‌ به‌ وجود آورد تا کودک‌ به‌ بازی‌ و ورزش‌ بپردازد؛ بلکه‌ باید شوق‌ حرکت‌ را نیز در او بیدار کرد. ارتباط‌ هدف‌ و وسیله‌ در این‌ فرایند، همان‌ مفهومی‌ است‌ که‌ تحت‌ عنوان‌ نظریه‌ مکتب‌ گشتالت‌ و روش‌ ادراکی‌ - حرکتی‌ به‌ آن‌ اشاره‌ شد. بر این‌ اساس‌، می‌توان‌ گفت‌ که‌ یکی‌ از عوامل‌ اصلی‌ رشد و شکوفایی‌ استعدادهای‌ روانی‌ و ذهنی‌ کودک‌، حرکت‌ است‌. اسمایل‌، کفارت‌ و کاول‌ (1963) در تحقیقات‌ خود بین‌ استعداد حرکتی‌ وعملکرد ذهنی‌، همبستگی‌ مثبت‌ معنی‌داری‌ مشاهده‌ کردند و توانستند با استفاده‌ از شاخص‌ آزمون‌ حرکتی‌، عملکرد ذهنی‌ را پیش‌بینی‌ و برآورد کنند. یکی از زمینه‌های متداول تحقیقاتی در جمعیت بهنجار، مقایسه پیشرفت درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. این نوع مطالعات اغلب در دهه‌های 1960 و 1970 انجام شده است. ایدزمور در سال 1951 و لستن در سال 1964، نمرات درسی ورزشکاران و غیر ورزشکاران را با یکدیگر مقایسه کردند. در هر دو مورد، ورزشکاران معدل درسی بالاتری نسبت به غیر ورزشکاران داشتند. به‌طورکلی اغلب تحقیقات وجود این همبستگی را تأیید کرده‌اند، اما در بعضی از تحقیقات نیز نتایج متناقضی به‌دست آمده است. به‌طور مثال، دیویس و برگر در سال 1973 هیچ اختلاف معنی‌داری بین نمرات آخر سال ورزشکاران و غیر ورزشکاران دبیرستانی مشاهده نکردند. روش دیگری که در این زمینه برخی پژوهشگران دنبال کرده‌اند، مقایسه بهره هوشی ورزشکاران و غیر ورزشکاران است. یافته‌های این‌گونه تحقیقات وجود ارتباط مثبت بین هوش و شرکت در فعالیت‌های ورزشی را نشان نمی‌دهد، به‌طور مثال تروپ در سال 1967 سعی کرد تا در میان محصلان 375 کالج دخترانه ارتباطی بین میزان هوش و موفقیت ورزشی در رشته‌های بدمینتون و تنیس به‌دست آورد. ولی بین این دو عامل هیچ ارتباط معنی‌داری مشاهده نکرد.

اسلوشر در سال 1964، بهره‌هوشی گروه‌های مختلف ورزشکاران دبیرستانی را با 100 نفر غیر ورزشکار مقایسه کرد. او بدین منظور از آزمون هوش لورج ثورندایک استفاده کرد، گروه ورزشکاران شامل 100 بازیکن بیس‌بال، 100 بازیکن بسکتبال، 50 شناگر،‌50 کشتی‌گیر و 100 بازیکن فوتبال بود. نتایج این پژوهش نشان داد که بهره هوشی آزمودنی‌های غیر ورزشکار به‌طور قابل توجهی بالاتر از گروه ورزشکاران است.

توجه به مطالعات دیگری که در این زمینه انجام شده است و درک مشکلات عینی کار به ما کمک خواهد کرد تا در نتیجه‌گیری‌ها جانب احتیاط را رعایت کنیم. یکی از مشکلات اصلی این گونه پژوهش‌ها مربوط به ورزشکارانی است که در مدرسه نمرات درسی پایینی کسب می‌کنند و از تیم ورزشی کنار گذاشته می‌شوند. اینگونه ورزشکاران نمی‌توانند حداقل معدل لازم برای شرکت در مسابقات را کسب کنند. انتخاب این قبیل ورزشکاران نه تنها روی نتایج نمرات درسی بلکه ممکن است روی نتایج نمرات هوش نیز تأثیر بگذارد. به‌علاوه اگر گروه ورزشکاران نمرات هوشی بالاتری به‌دست آورند،‌می‌توان تصور کرد که هوش بالاتر آن‌ها به علت فعالیت‌های ورزشی سطح بالاست، در حالی‌که این قابلیت،‌ یعنی هوش، ممکن است از راه‌های دیگری کسب شده باشد. مشکل دیگری که در کلیه سطوح دیده می‌شود، مسئله ثبت‌نام ورزشکاران و غیر ورزشکاران در دروس مختلف است. در سطوح بالاتر به‌ندرت اتفاق می‌افتد که ورزشکاران در درجه‌بندی و کسب نمرات با شکست مواجهه شوند، در حالیکه در مورد غیر ورزشکاران چنین نیست، به‌طور کلی می‌توان گفت اگر چه بین ورزشکار بودن و موفقیت تحصیلی همبستگی مثبت وجود دارد ولی به‌ندرت می‌توان تحقیقی یافت که پیشنهاد کرده باشد که تمرینات بدنی به‌طور مستقیم به افزایش و رشد هوش می‌انجامد.

یکی از مهم‌ترین عوامل در از بین بردن افسردگی‌ها و یا پیشگیری از به‌وجود آمدن این نوع بیماری‌ها ورزش است. ورزش موجب کاهش اضطراب و افسردگی، تنظیم و تعدیل میزان استرس و حتی تغییرات شخصیتی به‌صورت پیدایش دیدی مثبت‌تر نسبت به زندگی می‌شود. مطالعات انجام‌شده در افراد میانسال نشان داده است که افرادی که ورزش می‌کردند، کم‌تر دچار اضطراب، فشار عصبی، افسردگی و خستگی



خرید و دانلود  تاثیر ورزش بر فعالیت های روانی 34 ص


بطن و تأویل قرآن 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بطن و تأویل قرآن*

اشاره

تأویل از مهم‌ترین موضوعاتی است که در دانش‌های قرآنی از آن بحث می‌شود. آن‌چه پیش‌رو دارید، مشروح یکی از سلسله کرسی‌های نظریه‌‌پردازی با موضوع بطن قرآن است که با حضور جمعی از فضلا و اندیشمندان برگزار شده است. نظریه‌پرداز محترم این نشست، کوشیده است تا گامی جدید دراین‌باره برداشته و طرحی نو دراندازد. میهمانان این نشست عبارتند از: دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی- دبیر کرسی - آیت‌الله محمدهادی معرفت، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر رشاد، حجت‌الاسلام علی‌اکبر بابایی، استاد سید‌رضا مودب، استاد قدسی، دکتر آصفی، حجت‌الاسلام حسین علوی‌مهر و استاد علی نصیری. لازم به ذکر است که در این نشست آیت‌الله معرفت نظریه خویش را مطرح کردند و دیگر میهمانان به نقد آن پرداختند.

رضایی:** پیش از شروع جلسه دکتر رضایی، از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گروه قرآن پژوهی، دفتر نهضت تولید‌علم و انجمن قرآن پژوهی که در برپایی این کرسی نظریه‌پردازی زحمت کشیدند، تشکر کردند؛ همچنین ایشان از شبکه چهارم سیما، رادیو معارف، رادیو قرآن و روزنامه‌هایی که نمایندگانشان در جلسه حاضر بودند، قدردانی به عمل آوردند.

ایشان موضوع جلسه را که در زمینه نظریه‌پردازی است، برای حاضران بازگو کرده و به سبب روشن بودن اهمیت نظریه‌پردازی وتولید علم فقط اشاره می‌‌کنند که این کرسی در نوع خود اولین کرسی در زمینه مباحث دینی در حوزه علمیه قم به شمار می‌رود. این گردهمایی با حضور آیت الله معرفت به‌عنوان نظریه‌پرداز جلسه تشکیل گردید که پیش از سخنرانی ایشان دکتر رضایی در چند جمله به معرفی شخصیت استاد پرداختند.

حضرت آیت الله محمد هادی معرفت در سال 1309 شمسی در کربلا متولد شدند.

وطن اصلی ایشان اصفهان است، اما تحصیلات خود را در نجف گذرانده‌اند. ایشان از محضر بزرگانی همچون، آیت الله العظمی‌حکیم و آیت الله خویی و حضرات آیات: زنجانی، حاج‌شیخ‌حسین‌حلی، سید‌علی‌فانی و امام خمینی (ره) استفاده برده‌اند. ایشان در زمینه فقه، فردی صاحب نظر، مدرس درس خارج حوزه علمیه و در مباحث قرآن پژوهی از پیشگامان قرآن‌پژوهی کشور به شمار می‌روند. کتاب «التمهید فی علوم القرآن» ایشان در هفت مجلد مشهور است؛ همچنین کتاب «التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب» در دو جلد و نیز کتاب «صیانه القرآن عن التحریف» که از آثار ایشان است و اخیراً نیز با همکاری برخی از فضلای حوزه به‌تالیف کتاب گرانسنگی مشغول شده‌اند که «التفسیر الاثری الجامع» نام دارد و جلد اول آن منتشر شده است.

بحث ایشان که درزمینه «بطن و تأویل قرآن» است، در حقیقت نظریه نوینی است که در این جلد مطرح شده است؛ هر چند پیش از این نیز در کتاب «التفسیر و المفسرون» این بحث را به نوعی مطرح فرموده بودند.

موضوع بطن قرآن که گاه با عنوان تأویل از آن یاد می‌شود، یکی از موضوعات مهم علوم قرآن به شمار می‌‌آید. روایات متعددی هم از شیعه و سنی درموضوع بطن و تاویل قرآن وارد شده که «ان للقرآن ظهرا و بطنا»، یعنی قرآن ظاهری دارد و باطنی وحتی در برخی از روایات وارد شده است که هیچ آیه‌‌ای از قرآن نیست، مگر این‌که ظاهری دارد و باطنی که علامه مجلسی (ره) این روایات را در جلد 92 بحارالانوار گردآوری کرده است. در مورد بطن قرآن سه دیدگاه عمده در طول تاریخ اسلام مطرح شده است.

ـ دیدگاه اول که برخی از صوفیان و اسماعیلیه مطرح می‌‌‌‌کنند، این است که قرآن را به بطن منحصر می‌کنند و از ظاهر آن می‌گذرند؛ البته در طول تاریخ این دیدگاه مورد انتقاد گسترده‌ای واقع شده است.

ـ دیدگاه دوم که به اهل ظاهر و گاه به ابن تیمیه نسبت داده می‌شود که اکتفا به ظاهر شریعت است و تردید در روایات بطن.

ـ دیدگاه سوم که علامه طباطبایی در مقدمه المیزان مطرح کرده است، همان دیدگاه اهل بیت(ع) است و معتقد است قرآن، هم ظاهر دارد و هم باطن. این دیدگاه می‌گوید ما هم به ظاهر قرآن تمسک کنیم، چون ظهور حجت است و هم از باطن قرآن استفاده کنیم. در ذیل این دیدگاه، مطالب و دیدگاه‌هایی هم مطرح شده است؛ مانند دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی. آن‌چه در این‌ نشست محل بحث است، دیدگاه جدیدی است که استاد معرفت در مورد بطن و تاویل قرآن مطرح می‌کنند و تفاوتهای آن را با دیدگاه‌های دیگر بیان می‌دارند و چنان‌چه ابهاماتی دارد، ایشان به‌توضیح می‌پردازند.

معرفت*: بسم الله الرحمن الرحیم. مسأله تأویل قرآن از دیرباز یعنی از همان دوران اول مطرح بوده و احیانا مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بسیاری از صاحبنظران درباره این موضوع تحقیقاتی کرده‌ و نظراتی داده‌اند و بنده چون به این مسأله علاقه داشتم، از همان آغاز درباره این موضوع حساسیت نشان دادم و در پی این بودم که ببینم مقصود از بطن چیست و مبالغه نمی‌کنم که اگر بگویم بیش از ده، پانزده سال فکر مرا مشغول کرده بود و همین‌طور به عنوان یک مشکل لاینحل باقی مانده بود. شما می‌دانید برای یک نفر که دنبال مطلبی تحقیق می‌کند، این مساله برایش دغدغه و شاید عقده باشد و تا حل نشود، نمی‌تواند آرام باشد و از باب «من جد وجد» بالاخره خداوند کمک می‌کند.

پیغمبر اکرم (ص) مسأله بطن را از روز اول مطرح کرده‌ و فرمودند به این‌که «ان للقرآن ظهرا و بطنا».

بنابراین بسیاری در بیان مطالبی درباره قرآن و تفسیر آن بویژه در زمینه بطن احتیاط می‌کردند. این عده خود را راحت می‌کردند و معتقد بودند که بطن قرآن را کسی نمی‌داند و جزء اسرار است و مخصوص کسانی است که تنها با وحی رابطه داشته باشند؛ در نتیجه به همان مواردی که روایت، حال صحیح یا ناصحیح، پیرامون یک آیه به عنوان بطن می‌آورند، بسنده می‌کردند.

اما مسأله شمول که پیغمبر مطرح کردند، مسأله دیگری است. بنده اساساً روی این مسأله اندیشیده‌‌ام، اگر بنا بود بطن قرآن را عده مخصوصی بدانند، پیغمبر این را در ملأعام مطرح نمی‌کرد پس این که نبی اسلام (ص) بطن قرآن را مکرر در ملأعام و برای همه مسلمان‌ها مطرح کردند، مخاطبش همه انسان‌ها وهمه کسانی هستند که به قرآن علاقه‌مندند و قطعاً انگیزه‌ای در کار بوده است و می‌دانیم که اگر کسی دستور یا تکلیفی به شخصی یا اشخاصی کرد، معنایش این است که آن افراد قادر بر انجام آن هستند. پس اگر پیامبر به عموم مسلمانان و اندیشمندان اسلامی خطاب می‌کند که قرآن ظهری دارد و بطنی. یعنی این‌که دنبال آن بروید، زیرا می‌توانید به دست آورید، و معنایش این نیست که نمی‌توانید به‌دست آورید! پیغمبر نمی‌خواهد بگوید قرآن یک ظاهری دارد همه کس فهم و یک باطنی دارد که مخصوص دیگران است و شما نمی‌‌فهمید. این را نمی‌خواهد بفرماید! حضرت می‌خواهد این را بفرماید که قرآن یک مدلول ظاهری بر حسب دلالت سطحی کلام، یعنی سطحی‌نگری دارد که اگر شما روی قرآن بنگرید، قادرید از آن برداشت کنید، همچنین پیغمبر می‌خواهد تأکید کند که قدری عمق‌نگر هم باشید. در واقع این همان تبیین آیه شریفه «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» است؛ یعنی قرآن صرفاً بسنده کردن به سطح ظاهری این مطلوب نیست. برای عده‌ای مطلوب است، اما مطلوب بالاتر درون‌نگری است. بطن یعنی درون نگری و تعمق.

پس این کار برای اندیشمندان جهان اسلام امکانپذیر است. این نکته را نیز بنده فروگذار نکنم که ما نمی‌خواهیم نقش اهل‌بیت (ع) را در این زمینه نادیده بگیریم، کلا بنده مکرر در جلسات خدمت دوستان عرض کرده‌ام که نقش ائمه (ع) در تفسیر و تبیین قرآن نقشی کلیدی است؛ یعنی راه فهم قرآن و نحوه استنباط وکشف معانی ظاهر وباطن را ائمه (ع) به ما یاد می‌دهند، مانند یک استادی که به شاگردان تعلیم می‌دهد که مثلاً فقها چگونه از روایات و قرآن برداشت کنند. ائمه (ع) در ضمن این‌که احیانا تفسیر می‌کرده‌اند، ولی عملاً می‌خواستند یاد دهند که چگونه باید تفسیر کرد. پس ما اگر بخواهیم در تک‌‌تک جزئیات در پی این باشیم که ببینیم روایتی از ائمه (ع) درباره ظهر یا بطن قرآن رسیده، این اشتباه است، اصلا چنین چیزی نبوده است؛ چون خود ائمه تأکید می‌کردند که بکوشید این مطلب را خود از قرآن در‌یابید؛ البته روش این کار را نیز یاد داده‌اند و بیشترین تأکید ائمه (ع) برای حل رموز قرآن و فهم معانی دقیق آن این بود که می‌فرمودند شما هنگامی که می‌خواهید به حقانیت و مفاهیم عالیه قرآن و هر آیه‌ای دست یابید، در‌پی آن نکته‌ها (ظرافت‌هایی) باشید که در آیه‌ اعمال شده است؛ یعنی یکی از روش‌های ائمه (ع) این بود که خیلی سطحی نگر نباشید، ببینید در آیه نکته‌های ظریفی احیانا وجود دارد که شما از آن نکته می‌توانید به معنای واقعی و اصیل پی برید. یک مفسر باید به نکات و ظرایف آیات توجه کند، نه این که فقط به «المنجد» مراجعه کند تا ببیند این کلمه معنایش چیست! پس ائمه (ع) نقش اساسی داشته‌اند؛ اما برای این‌که ما بتوانیم به مفاهیم عالیه قرآن دست یابیم، راه آن را به ما آموخته‌اند.

عبیده سلمانی و بره حمدانی وعلقمه بن قیس سه تا از شاخصه‌های تابعین هستند؛ این‌ها از مولا امیرالمومنین پرسیدند که ما احیانا با مشکلاتی در فهم قرآن روبه‌رو می‌شویم، چه کنیم؟ حضرت فرمود: «علیکم بالعتره» و امام باقر (ع) شاخصه دوره تابعین است و همه این‌ها به حضرت رجوع می‌کردند. حضرت باقر (ع) در عهد تابعین برای حل مشکلات تمام مردم. به عنوان شاخص مطرح بودند. گفتنی است که خانه حضرت پناهی بود برای فهم دین در تمام ابعادش، حتی برای علما. دوره تابعین دوره‌ای بود که همگان به خاندان نبوت علاقه‌مند بودند ابن ندیم در الفهرست می‌گوید: «جل التابعین بل الاکثریه الغالبه من التابعین هم شیعه آل البیت» این‌ها همه گرد شمع امام باقر و امام صادق (ع) می‌‌چرخیدند و از این‌ها استفاده می‌‌کردند. پس نقش ائمه (ع) در تمام ادوار نقش معلم بوده است؛ حتی عبد‌الکریم شهرستانی می‌گوید: در فکر بودم که یک تفسیر قرآن بنویسم، ولی در پی استاد بودم و چون می‌دانستم که استاد باید از خاندان پیامبر باشد، مدتها کاوش کردم «حتی اثرت علی سید جلیل من ذریه رسول الله….» بنابراین نوشتن تفسیر را شروع کردم؛ البته با این عقیده که باید حل معضلات قرآن از این طریق شود. پس این یک مسأله‌ای بوده که در صدر اسلام مطرح بوده از نقش والای ائمه خبر می‌دهد. پس ما نمی‌توانیم هیچ کدام از این مسائل را نادیده بگیریم.

ولی آن چه بنده می‌خواهم عرض‌ کنم این است که ما برای فهم یک آیه دقیقا باید ببینیم چه روایتی این‌جا هست؛ خوب بسیاری از آیات وجود دارد که درباره آن‌ها هیچ روایتی نیست. پس ما خود موظفیم که پیرامون قرآن و به دست آوردن مطالب اساسی که در قرآن مطرح شده است، تحقیق کنیم؛ البته ائمه (ع) راه فهم را نیز به ما آموخته‌اند.

فخمی‌بن یسار از امام باقر (ع) می‌پرسد: این که پیغمبر اکرم فرموده است «ان للقرآن ظهرا و بطنا» مقصود چیست؟ یعنی این دغدغه برای آن‌ها هم بوده است که مقصود از بطن چیست. حضرت فرمودند: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله» بعد توضیح می‌دهند: مقصود این است که شما یک وقت به قرآن سطحی می‌نگرید، سطحی‌نگری یعنی همین اسباب نزول و یک وقت عمقی می‌نگرید که همان بطن است؛ اکنون بنده این نکته را در این‌‌جا عرض می‌کنم که سر این‌که قرآن ظاهرا و باطنا ذودلالتین است این است که قرآن به عنوان یک کتاب مدون از آسمان نازل نشده است، بلکه در مدت بیست سال (بعضی‌ خیال می‌کنند که قرآن در طول بیست و سه سال نازل شد که اشتباه می‌کنند زیرا؛ نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز شد) «نزول نجوما و بالمناسبات» داشته است یعنی هرگاه پیشامد و رخدادی می‌شد و مشکلاتی در جامعه اسلامی آن روز رخ می‌داد، حال هر نوع مشکل از قبیل مشکلات سیاسی، علمی، از لحاظ معارف و … آن وقت پیغمبر و مسلمان‌ها در انتظار این بودند که حل این مشکل با نزول وحی قرآنی باشد؛ درنتیجه آیاتی برای حل آن مشکل می‌آمد یا یک مناسبتی رخ می‌داد و آیه‌‌ای برای آن نازل می‌شد. خلاصه قرآن چون در زمان‌ها و مناسبات مختلف نازل شده است و هر کدام ناظر به یک جهت خاصی است، همین امر قرآن را با همان جنبه خاص مرتبط می‌کند. معنای این سخن این است که قرآن می‌شود «تاریخ»؛ در صورتی که قرآن برای همه بشریت تا ابد هدایت عامه است. این دغدغه‌ای بود که پیغمبر را واداشت که این هشدار را به ما بدهد که درست است این آیه به مناسبت خاصی نازل شد و ناظر به همان مناسبت است، اما شما باید درون‌نگر باشید؛ زیرا این آیه در درون خود حامل رسالت عام و ابدی است. شما نگویید این آیه که در این مورد خاص نازل شده، مشکل خاصی را حل کرده است! اگر این‌گونه باشد، به فرموده امام باقر (ع) مبنی بر: «اذا لمات القرآن بموتهم» تاکنون قرآن مرده بود! مثل نسخه‌هایی که یک دکتر برای یک مریض می‌نویسد، امروز یک نسخه می‌نویسد، فردا یک نسخه دیگر،… بعدها نسخه‌ها به هیچ دردی نمی‌خورد. قرآن نسخه‌ای است برای علاج مسائل و مشکلاتی که آن روز رخ داد. اما در عین حال که نسخه‌ای برای علاج مسائل آن روز است، ولی در طی هر یک از این‌ها رسالتی نهفته است، یک پیام عام است. پیغمبر می‌خواهد بفرماید که شما در عین این‌که به شأن نزول‌ها مراجعه می‌کنید که این آیه در چه موردی نازل شده و چه کسی را هدف گرفته است و فلان کس را مثلاً ابوجهل یا فلان… را هدف گرفته است، این حسب تنزیل است. ولی به این بسنده نکنید؛ زیرا آن وقت می‌شود کتاب تاریخ. بلکه باید درون نگر باشید! باید درک کرد که در طی این آیه چه رسالت و چه پیامی است که همین مطلب، جاوید بودن این کتاب مقدس را تضمین می‌کند. اگر قرآن سطحی بود، مربوط به همان گذشته می‌شد. در اینجا لازم است مثالی بیاورم، البته آن را همه جا گفته‌ام، ولی برای تقریب ذهن مجددا بیان می‌کنم.

بسیاری ازآیات قرآن خطاب به شخص وجود دارد و مخاطب آن اشخاص خاصی هستند و مثال‌های بسیاری هم در این زمینه آمده است؛ برای نمونه «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» (نحل/44) مخاطب این آیه مشرکین هستند و سبب نزول این آیه تشکیک مشرکین در مسأله نبوت است که آیا ممکن است بشر پیامبر شود؟ البته خداوند به این شبهه، هم جواب حلی داده است، هم نقضی. جواب حلی را با آیه دیگر یعنی و قالوا لو لا انزل علیه ملک و لو انزلنا ملکا لقضی الامر ثم لا ینظرون همچنین و لو جعلناه ملکا لجعلناه رجلا و للبسنا علیهم ما یلبسون داده است، یعنی اگر بنا بود که ما ملکی بفرستیم، ملک چون قابل ملاقات و قابل مقابله و مواجهه و مکالمه با انسان‌ها نیست، پس باید به صورت بشر درآید و همین لباس بشر را بپوشد و وقتی این طور شد، شبهه خواهند کرد که چه کسی گفته است که تو ملک هستی؟ آن ملک که آمده است، به‌صورت انسان با شما صحبت می‌کند، شما از کجا می‌گویید این ملک است؟ باید خود بگوید من ملک هستم، خوب می‌گویند از کجا می‌گویی ملک هستی؟ این جواب حلی است. جواب نقضی این است: شما عرب‌ها که همدست یهودی‌ها هستید و معتقدید: که این گروه عالم هستند، پس از آن‌ها بپرسید که پیامبرانشان چه کسانی بودند؟



خرید و دانلود  بطن و تأویل قرآن 34 ص


بتن 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

over view (نظر اجمالی)

مواد ساختمانی و اینکه چگونه آنها استخراج، تولید، انتقال، بهره‌برداری و بازیافت می‌شوند، تأثیر بسیار مهمی بر روی بهره‌وری اقتصادی، تأثیرات محیطی و دوام و ایمنی محیط ساختمان می‌گذارد. از قدیم مقدار زیادی از توجهات به استفاده از مواد نوآورانه به منظور تقویت صرفة اقتصادی،‌ ایمنی و دوام‌پذیری محیطی از ساختار زیربنایی محیطی، مبذول شده است مثلاً جاده‌های ما، پلها و تونلها و غیره. بهرحال، زیر ساختهای صنعتی، یک عامل اصلی از ظرفیت تولید صنعتی و کارآمدی و کیفیت امکانات مرتبط با آن می‌باشد و دارای اهمیت حیاتی است. زیربنای صنعتی که اشاره به زیربنای مالکیت خصوصی دارد و تنها برای استفاده از استخراج مواد و تولدی محصولات صنعتی می‌باشد، از موضوعات پیچیده این تحقیق بوده و ترسیم کنندة تمام حوضه‌های اصلی طراحی، مهندسی و ترکیب‌بندی می‌باشد. هرحال بواسطة حجم پایة تولید صنعتی آمریکا، انتخابهای متفاوتی در مواد و روشهای مورد استفاده وجود دارد که تأثیرات مهم و برجستة اقتصادی و محیطی را بر جای می‌گارد. بنابراین علاوه بر حفاظت صنعت زیربنای، توانایی ایجاد محیطی صمیمانه، گزینشهای پایدار بدن کارآیی مواد، ادغام ساختاری، بادوامی، هزینه و بهره‌وری صنعتی، اهمیت ویژه‌ای دارد. این مقاله قصد دارد یک نظر اجمالی در خصوص انواع مختلف مواد جدید و تکنولوژیهایی که وجود دارد، ارائه دهد ما قصد نداریم یک نگاه جامع به نوآوریهای جدید در مواد و تکنولوژیها داشته باشیم. همچنین قصد ما این نیست که یک گفتگو را در خصوص مکان تحقیق و گسترش آن ارائه دهیم زیرا در این راه موانعی وجود دارد این مقاله در دو بخش اصلی تنظیم گردیده است. بخش اول که یک نظر اجمالی در خصوص دسته‌های مختلف و متعددی از تکنولوژیها و یا روشهای پروسه شده می‌باشد که یا گسترش‌یافته‌اند و یا در حال کاربری هستند. هر کدام از اینها بعنوان یک نمونه از مواد تکنولوژیها و روشهایی است که برای بکارگیری در زیر ساختهای صنعتی وجود دارد و همچنین بحث در خصوص ابتکارات آنها و مزایای انرژی، محیطی، اقتصادی‌ای که آنها ارائه می‌دهند می‌بشد. این بخش همچنین ویژگیهای این مواد را مورد بررسی قرار می‌دهد این ویژگیها شامل استقامت، انعطاف‌پذیری، مقاومت در برابر ترک، مقاومت در برابر فرسودگی، دوام در برابر انعطاف پذیری مقاومت در برابر سایش و پوسیدگی می‌باشد. بخش دوم نگاهی دارد به موانعی که این مواد و تکنولوژیها برای ورود به بازارهای بزرگتر تجاری با آنها روبرو هستند.

زمانیکه به مسائل پیرامون تأثیر گزینش مواد برای زیربنایی صنعتی نگاهی می‌اندازیم، درک محیط بزرگتری که در آن آنها مورد استفاده خواهند بود، مه می‌شود. بیش از تحقیقات عادی به منظور تقویت و دوام، یک سؤال باید در خصوص تأثیرات محیطی آنها و همچنین پتانسیل آنها برای پاسخگویی به بلایای طبیعی و ساخته بشر مطرح گردد. تکنولوژیهای جدید و عملکرد بالای مواد برای برآورده کردن ای نازها گسترش یافته است. همچنین راه‌حلهای پایدار و خلاق برای مشکلات پایدار ارائه گردیده است. این مواد و تکنولوژیها، از آلیاژهای مقاوم در برابر پوسیدگی تا محصولات ترمیمی بتنی برای عایق‌بندی در مقابل لرزش ر در بر می‌گیرد. همگی آنها مزایایی را ارائه می‌دهند. چه از نظر پایداری ساختاری، محیطی و یا از نظر نگهداری و فرآیند تعمیرات.

ساختار یک بنا، که می‌تواند مستقیماً انرژی را مصرف کند، تأثیر بسیار مهمی بر کل انرژی مورد استفاده در اقتصاد را از طریق بنا و امکاناتی که ایجاد می‌کند، داشته باشد و ارائه‌کنندة فرصتی مهم برای بهره‌برداری از مواد جنبی و بی‌استفادة سایر صنایع و فرآیند‌های تغییر انرژی می‌باشد. دلیل این عوامل، صنعت پتانسیل بسیار بالایی را در تغییر الگوها و سطوح مصرف انرژی در کاهش اسراف مواد و ایجاد زیربنای بادوام، در حوزة عمومی و صنعتی، دارد.

بعبارت دیگر، زیر ساخت ایجاد شده می‌تواند تقویت‌کننده بهره‌وری در کل صنعت گردد اگر بطور کارآمدی طراحی و اجرا شود. برعکس آن می‌تواند بعنوان یک تباهی برای آن محصول گردد اگر طرح و ساختش ضعیف باشد.

بهمین دلیل، مفاهیم،‌ ابزارها و روشهای جدید در طراحی و ساختار صنعتی می‌تواند سهم بسزایی را در کارآیی انرژی، تغییر متعادل جو جهانی و ایجاد توسعة پایدار داشته باشد. این سطح‌بندی بطور خاص مرتبط با آن چیزی است که ما آنرا بعنوان مسائل گسترده و جدیدی از ایمنی زیر ساخت مورد توجه قرار می‌دهیم. جامعه ما بدرستی نمی‌تواند بدون الحاق پایدار، کارآمدی انرژی و بهره‌وری اقتصادی در داخل آن طرح، طرحی دقیق ارائه دهد.

تکنولوژی Road maps (نقشه‌های جاده‌ای) برای صنایع متنوع تولید انرژی متمرکز تحت عناوین زیر تولید شده است. تحت حمایت ادارة امور انرژی و انرژی جایگزین شونده (DOE-EERE) صنایع برنامه‌ریزی تکنولوژیکی برای استراتژی آینده (IOF). این Road map یک پهنة وسیع از زمینة مشترک را نشان می‌دهد و نظرت بسیاری را که ممکن است در حوزة ساختار صنعتی قابل اجرا باشد، ارائه می‌دهد. ظهور مجدد چنین اهدافی نظیر افزایش حساسیت محیطی افزایش کارآمدی اقتصادی، تأکید بیشتر بر روی همکاری و برداشتن موانع تحقیق و توسعه، همگی ممکن است بعنوان گواهی بر روندهای مؤثرتر، ارائه گردد. همچنانکه قبلاً ذکر شد، صنعت ساختمان نقش ممتازی را هم برای مصرف‌کننده و هم برای تهیه‌کنندة کالا و خدمات برای صنایع IOF دارد. ارتباط اختصاص یافته بین صنعت ساختمان و صنایع معدنی، الوار، آلومینیوم، شیشه،‌ استیل ریخته‌گری و سیمان باید پاسخگوی این روند باشد. از این رو معطوف داشتن توجه به نوآوریها در مواد و روشهای موجود ضرورت دارد و این در صورتی است که صنایع طراحی و ساختمانی، روابط هم زیستانة خود را با صنایع آتی به حداکثر برسانند.

What are the Criteria

ملاک چه چیزهایی است؟

قبل از اینکه در خصوص مواد جدید و فرآیندهای موجود بحث کنیم. ضرورت دارد که مشخصه‌های مورد جستجو را تعریف نمائیم. مواد جدید و فرآیند تولید ممکن است یک پهنة وسیعی از مزایا، کم کردن تأثیرات محیطی تا افزایش تقویت و دوام و صرفة اقتصادی را در بر گیرد. برای اهداف این نوشته، معیارش توسط سازمان تحقیقات مهندسی شهری و سیستمها و مواد ساختمانی (CONMAT) استفاده خواهد شد. این برنامه یک تلاش مشترک در راستای صنعت طراحی و ساختمان است و نگاهی داد به مشخصه‌هایی که در مواد جدید منظور تنظیم اهداف چهارگانه صنعتی مطلوبیت دارد.

علاوه بر این، این برنامه قصد دارد از طریق نگاهی به مواد قدیمی دارای عملکرد بالا و همچنین مواد و تکنولوژیهای جدید، نوآوریها را تشویق نماید. معیارهای مشخص شده توصیف کننده ویژگیهای مطلوب در خود زیر ساخت می‌باشد. اما بخاطر ساختار صنعتی باید مشخصات مناسب و ویژه‌ای را کسب نماید. این مشخصات شامل موارد زیر است:

انعطاف‌پذیری، سختی و قدرت بالا



خرید و دانلود  بتن 34 ص


ایمانوئل کانت 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

فهرست

عنوان

صفحه

پیشگفتار

2

زندگینامه

4

کانت چه می گوید؟

9

قانون آزادی، حکومت جمهوری و صلح جاودان

13

منابع

34

پیشگفتار

ایمانوئل کانت (Immanuel Kant) در 1724 در پروس شرقی متولد شد.زندگی او خالی از فراز و نشیب بود . ازدواج نکرد ، از زادگاه خود هرگز زیاد دور نشد و در آنجا مدت 27 سال استاد منطق و فلسفه بود.

کانت معتقد بود گزاره هایی وجود دارد که عقل توانایی داوری در مورد آنها را ندارد مثلا اگر بگویی جهان آغازی در زمان داشته یا بگویی چنین آغازی نداشته است ، هیچ یک از این دو بی معنا نیست و عقل نمی تواند میان این دو یکی را برگزیند .

همچنین او به این نتیجه رسیده بود که عقل و تجربه هیچ کدام مبنای محکمی برای دعوی وجود خدا نیست . آنجایی که پای عقل و تجربه می لنگد خلایی پدید می آید که می توان با ایمان پر کرد. کانت معتقد بود فرض بر وجود خدا یک ضرورت اخلاقی است. یعنی وجود خدا یا عدم وجود او با اینکه غیر قابل اثبات است به خاطر اخلاق باید فرض گردد. همچنین او باور داشت که باید مبانی ایمان مسیحی را نگه داشت. تفکر کانتی خطوط ممنوعی را برای عقل نشان می دهد که نباید انسان خطر ورود به آنها را بر خود هموار کرد و گرنه خطر فرو رفتن در اوهام در کمین است. کانت نشان می دهد عقل نمی تواند از حدودی فراتر رود بی آنکه به هذیان گویی و تناقض منجر شود چنانکه عقل در اثبات حقایق مابعدالطبیعی همیشه تناقض هایی را ایجاد می کند.

کانت به این نتیجه رسید که علم انسانی به جهان پدیداری (اشیا آنگونه که پدیدار می شوند یا جهان در نظر ما ) می پردازد و دین به آنچه فی نفسه در جهان غیر قابل شناخت است می پردازد ( اشیا آنگونه که واقعا هستند یا جهان فی نفسه) پس علم و دین حاجتی به تعارض با هم ندارند . اما اگر آنچه می توانیم تجربه کنیم جهان پدیداری است پس چگونه می توانیم به وجود عالم فی نفسه اطمینان داشت ؟

پرسش های مهمی که کانت مطرح می کند شامل موارد زیر است :1.درباره جهان چه می توانم بدانم ؟

2.چه باید بکنم ؟

3.حق دارم به چه چیز امیدوار باشم ؟

بر روی سنگ قبر کانت حک شده است : دو چیز ذهن مرا به بهت و حیرت می اندازد و هر چه ژرفتر می اندیشم بر شگفتی ام می افزاید : یکی آسمان پرستاره ای که بالای سر ماست و دیگری موازین اخلاقی که در دل ماست.

زندگینامه

ایمانوئل کانت در ۱۷۲۴ در شهر کوینسبرگ در پرس شرقی ،از پدری استاد سراجی به دنیا آمد.تا سن هشتاد سالگی که درگذشت همه عمر خود را عملا در این شهر گذراند.خانواده اش بسیار دیندار بود،و اعتقاد مذهبی خود او پیش زمینه ای مهم برای فلسفهء او شد.کانت هم مانند بارکلی عقیده داشت ، مبانی ایمان مسیحی را باید نگه داشت.در میان فیلسوفانی که تا کنون بحث کردیم کانت نخستین کسی است که در دانشگاه فلسفه تدریس می کرد.استاد فلسفه بود. دو گونه فیلسوف داریم .یکی کسی که برای پرسشهای فلسفی خود شخصا دنبال پاسخ می رود.دیگری کارشناس تاریخ فلسفه است اما فلسفه ای ضرورتا از خود ندارد. کانت هر دو بود.چنانچه فقط استادی برجسته و متخصص اندیشه های فلاسفهء دیگری می بود ، هرگز چنین جایگاهی در تاریخ فلسفه پیدا نمی کرد ،و مهم است بخاطر بسپاریم که کانت دارای آموزش قرص و استوار در سنت فلسفی گذشته بود .هم با عقل گرایی دکارت و اسپینوزا آشنا بود و هم با تجربه گرایی لاک،هیوم،بارکلی.

عقل گرایان می گفتند پایه معرفت انسان همه در ذهن است.و تجربه گرایان می گفتند شناخت جهان همه زاییدهء حواس ماست.به نظر کانت هر دو دیدگاه تا اندازه ای درست و تا اندازه ای نادرست بود.مسئله ای که ذهن تمامی آنها را به خود مشغول داشته بود این بود که دربارهء جهان چه می توان دانست .این طرح کار فلسفی از زمان دکارت به این طرف هوس و حواس همهء فیلسوفان را ربوده بود .اینان دو امکان عمده پیشنهاد کرده بودند : جهان یا دقیقا همان است که ما با حواس خود درک می کنیم، یا آن است که به عقل ما می رسد. کانت گفت: در ادراک ما از جهان هم<حس> دخالت دارد و هم <عقل> اما به نظر او عقلیان در میزان کاربرد عقل ، و تجربیان در تاکید تجربهء حسی، غلو ورزیده اند .آنچه ما می بینیم در درجهء اول ادراک حسی پدیده هایی است در زمان و مکان .کانت<زمان > را دو صورت شهود ما خواند.و تاکید ورزید که این دو صورت در ذهن ما بر هر تجربه ای پیشی می جویند.به عبارت دیگر پیش از این که چیزی را تجربه کنیم، می دانیم که آن را به صورت پدیده ای در زمان و مکان ادراک حسی خواهیم کرد.زیرا عینک عقل را نمی توانیم از چشم خود برداریم.

به مفهومی آنچه ما می بینیم چه بسا بستگی به این دارد که در هندوستان بزرگ شده ایم یا در گروئنلند ، ولی به هر حال هر چه باشیم ، جهان را به صورت یک رشته فرایند در زمان و مکان تجربه می کنیم.و این چیزی است که از پیش می توان گفت .کانت اعتقاد داشت زمان و مکان وابسته به حالت انسان است.زمان و مکان بیش و پیش از هر چیز حالات ادراک حسی ماست و نه صفات جهان فیزیکی.کانت می گفت : تنها ذهن نیست که



خرید و دانلود  ایمانوئل کانت  34 ص