لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جرم سیاسی (قسمت اول)
مقدمه
اصل (168) قانون اساسی جمهوری اسلامی مقرر می کند که رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی به صورت علنی و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت گیرد . به موجب این اصل ، نحوة انتخاب ، شرایط و اختیارات هیأت منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین میکند .
در اجرای این اصل ، طرح جرم سیاسی که از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده بود در تاریخ 8/3/1380 ، با تغییراتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و همچنان که در اصل (94) قانون اساسی آمده است ، اگر مغایر موازین اسلامی شناخته نشود ، قابل اجرا خواهد بود .
پیش از آن لایحه ای تحت عنوان « جرایم سیاسی و نحوة رسیدگی به آن »در قوه قضائیه تهیه و پس از تغییراتی در هیأت وزیران به مجلس شورای اسلامی تقدیم شده بود .
در این مقدمه ، لایحة جرایم سیاسی و نحوة رسیدگی به آن ، تهیه شده در قوه قضائیه ، لایحة جرایم سیاسی مصوب هیأت وزیران ، طرح جرایم سیاسی پیشنهاد شده از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مصوبة مجلس در این زمینه از منظر حقوقی مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد .
در فصول ششگانه این مقاله ، متون فوق در زمینه های تعریف جرم سیاسی ، نحوة برخورد کلی با مجرمان سیاسی ، میزان و نوع مجازات در جرایم سیاسی ، نقش هیأت منصفه ، علنی بودن دادگاه و… مورد نقد واقع می شوند .
فصل نخست ـ تعریف جرم سیاسی :
در مباحث کلی مربوط به جرم سیاسی آمده است که پس از پیدایش مفهوم جرم سیاسی ، دو نظریه در تعریف آن شکل گرفته است : نظریه سیستم درونی و نظریةسیستم بیرونی .
در نظریه سیستم درونی برای تشخیص جرایم سیاسی از جرایم عمومی ، انگیزه مجرم مورد توجه قرار می گیرد . بر این اساس ، هرگاه شخص با انگیزه منافع شخصی و ارضای خود پسندی و جاه طلبی سیاسی مرتکب جرم شود ، مجرم سیاسی تلقی نمی شود و عمل او در صورتی جرم سیاسی محسوب می شود که با اندیشة منافع عمومی انجام گرفته باشد .
در نظریه سیستم بیرونی به جای انگیزة مجرم ، به اثر جرم توجه می شود .بر این اساس ، جرمی که در اثر ارتکاب آن به حیات و تشکیلات نظام حاکم ضربه واردمی شود ، فارغ از انگیزة مجرم ، جرم سیاسی محسوب می شود .
در قوانین کشورهای مختلف ، از یکی از این نظریات یا ترکیبی از آنها پیروی می شود . ترکیب این دو نظریه به دو شکل متصور است :
در شکل اول ، جرم در صورتی سیاسی شناخته می شود که آثار و انگیزة آن هر دو سیاسی باشد . در شکل دوم ، سیاسی بودن هریک از دو عنصر آثار و انگیزه کافی است تا جرم ارتکابی سیاسی محسوب شود .
اینک نوبت آن است که مفاد لوایح قوة قضائیه و هیأت وزیران و طرح تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز مصوبة مجلس در زمینة جرایم سیاسی را از حیث پیروی از نظریة سیستم درونی یا نظریة سیستم بیرونی مورد مطالعه قرار دهیم .
لایحة جرایم سیاسی و نحوة رسیدگی به آن ، تهیه شده در قوة قضائیه :
مادة (1) لایحة جرایم سیاسی و نحوة رسیدگی به آن ، تهیه شده در قوة قضائیه ، تعریف جرم سیاسی را بر عهده دارد . این ماده دارای ابهاماتی است که موجب می شود قضاوت قاطع در مورد چگونگی پیروی آن از نظریه های مذکور میسر نباشد . در این ماده آمده است :
« جرم سیاسی عبارت است از اقدام مجرمانه ای که بدون اعمال خشونت ، توسط اشخاص حقیقی با انگیزة سیاسی و یا بوسیلة گروههای سیاسی قانونی ،علیه نظام سیاسی مستقر و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران و یا علیه حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان انجام گیرد ، مشروط به این که انگیزة ارتکاب آن منافع شخصی نباشد .
تبصره ـ گروههای سیاسی قانونی عبارتند از : احزاب ، مجامع ، انجمنها ، سازمانهای سیلسی و امثال آنها که طبق قانون تشکیل و فعالیت می نمایند .
نکان قابل توجه در مورد تعریف قوة قضائیه از جرم سیاسی به قرار زیر است :
1ـ مادة مزبور ، در فرضی که مرتکب ، شخص حقیقی باشد دلالت صریحی ندارد و برداشتهای مختلفی از آن متصور است :
ـ ممکن است گفته شود جرم شخص حقیقی در صورتی که انگیزة سیاسی وجود داشته باشد سیاسی محسوب می شود ، چه « علیه نظام سیاسی مستقر و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران و یا علیه حقوق سیاسی و اجتماعی شهروندان » باشد و چه نباشد .
ـ ممکن است گفته شود جرم شخص حقیقی در صورتی سیاسی محسوب می شود که با انگیزة سیاسی انجام شده و یا علیه نظام سیاسی و مستقر و ….باشد حتی اگر انگیزة سیاسی وجود نداشته باشد .
ـ ممکن است گفته شود برای سیاسی محسوب شدن جرم شخص حقیقی ، هم باید انگیزة سیاسی وجود داشته باشد و هم جرم انجام شده ، علیه نظام سیاسی مستقر و …. باشد .
2ـ در فرضی که مرتکب ، گروه سیاسی قانونی باشد ظاهراً مادة مزبور از نظریة سیستم بیرونی پیروی می کند ، بدین ترتیب هر گاه جرم ارتکابی ، علیه نظام سیاسی مستقر و … باشد ، جرم سیاسی محسوب می شود ، چه تصمیم گیرندگان گروه سیاسی انگیزةسیاسی داشته باشند و چه نداشته باشند .همچنین اگر جرم ارتکابی ، علیه نظام سیاسی مستقر و … نباشد ، جرم سیاسی محسوب نخواهد شد حتی اگر تصمیم گیرندگان گروه سیاسی در ارتکاب جرم دارای انگیزة سیاسی باشند .
3ـ تعبیر « حقوق اجتماعی شهروندان » که در کنار « حقوق سیاسی شهروندان » در مادة مزبور در تعریف جرم سیاسی وارد شده است ، خالی از ابهام نیست و ابهام آن به بخشهای دیگر ماده نیز سرایت می کند . علاوه بر آن ، درج این تعبیر موجب می شود جرم ارتکاب شده به وسیلة یک گروه سیاسی قانونی علیه حقوق اجتماعی شهروندان بدون آنکه انگیزة سیاسی یا آثار سیاسی وجود داشته باشد ، جرم سیاسی محسوب شود در حالی که صرف انجام جرمی بوسیلة گروه سیاسی قانونی ، در موارد دیگر از موجبات سیاسی محسوب شدن جرم شمرده نشده است . از سوی دیگر بر اساس آنچه در شق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
1909- 1948
کوشیار پارسی
اوسامو دازایی هنوزهم مدرن ترین و محبوب ترین نویسنده ی ژاپن به شمار می آید. حتا رنگین نامه های ژاپن هنوز از او می نویسند و افسانه هایی درباره ش می بافند نظیر افسانه بافی رنگین نامه های غرب درباره ی الویس پریسلی.
دازایی شاعرانه نمی نوشت. از نور ِ ماه در برکه ی پر از شکوفه ی گیلاس. از انسان می نوشت که تصادفی در ژاپن زندگی می کرد، اما می توانست هم که در نیویورک ِ هنری میلر، پاریس ِ ژانه ژنه و یا هرجای دیگری زندگی کند.
دازایی بارها دست به خودکشی زد. نخستین بار در بیست ساله گی. آخرین بار با خودکشی دوگانه در سی و نه ساله گی درگذشت.
در شب 13 جون 1948 ناپدید شد. روزنامه ها در 15 جون خبر ناپدیدشدن اش را دادند. پلیس به جست و جوی او در کانال تاماگاوا در نزدیکی خانه ش پرداخت. دازایی در یکی از داستان هاش این کانال را "رودخانه ی آدم خوار" نامیده بود. فصل باران آغاز شده بود و کار جست و جو را در رودخانه ای که آبش بالا می آمد، مشکل می کرد.
صبح 19 جون، جسد او که با طناب به تومی یامازاکی (Tomie Yamazaki) بسته شده بود، پیدا شد.
19 جون، سی و نهمین زادروز دازایی یا به حساب ژاپنی ها: چهلمین بود.
ۀۀۀ
ژاپنی ها برای خودکشی واژه های گوناگونی دارند. درست مثل اسم های متفاوت برای دانه های برف. دو تا از این واژه ها شهرت جهانی یافته اند: هاراکیری و کامی کازه (harakiri وkamikaze).
سامورایی های قدیم دو شمشیر همراه خود داشتند، یکی برای مبارزه با دیگران و یکی برای کشتن ِ خود. اگر خود را می کشتند، حرف از "هاراکیری" در میان بود که Seppoekoe هم نامیده می شود. شکلی از خودکشی که حق ویژه ی سامورایی ها و اشراف زاده گان بود.
هاراکیری شکل پذیرفته، زیبا و آیینی خودکشی بود برای حفظ شرف، وفاداری و ایمان به قربانی کردن و شدن. سامورایی که مبارزه را باخته بود یا استادش را از دست داده بود، با دست زدن به هاراکیری می توانست شرف اش را حفظ کند و یا وفاداری ش به استاد را نشان دهد. شکل کار در کتاب چه راه نما توضیح داده شده بود: باید زانو می زدی، در وسط اتاق، و به تر که روی چیزی باشد کمی بالاتر از کف. شمشیر یا خنجری با اندازه ی خاصی به دست می گرفتی و به شکم فرو می بردی و به راست و چپ می چرخاندی. در کتاب چه، تعداد حاضران را هم نوشته بودند. یکی از شاهدان پشت سر می ایستد، با شمشیری بالا گرفته و آماده به ضربت برای جدا کردن سر؛ اگر گمان می رفت که هاراکیری با شکست مواجه می شود و یا کننده ی کار فوری نخواهد مرد.
سنت هاراکیری بیش از هزار سال عمر دارد و زمانی که پارلمان ژاپن 1869 پیش نهاد حذف این سنت را به رای گذاشت، دویست نفر از دویست و نه نفر به آن رای منفی دادند.
در سده ی بیستم، روزنامه های جهان، بارها از هاراکیری خبر داده اند.
امپراتور کبیر موتسوهیتو (Mutsuhito) در سپتامبر 1912 درگذشت و ژنرال و اشراف زاده کیتن ماره سوکی نوگی (Kiten Maresuki Nogi) برای اثبات وفاداری بی قید و شرط هاراکیری کرد. او 8 سال پیش از آن قهرمان اشغال پورت آرتور (Port Arthur) شناخته شده بود. همسرش نیز در اثبات وفاداری به شوهر و امپراتور، هم زمان خودکشی کرد. روزنامه های آن زمان از وجد و خلسه ی "پنج میلیون نفر" خبر دادند. اما خیلی از واکنش ها نیز ستایش آمیز و از سر قدردانی نبود. برای مثال روزنامه ی فرانسوی اومانیته در آن زمان، این عمل را "دیوانه گی وحشت ناک" نامید. نویسنده ی آن گزارش نوشته بود که آیا این عمل چیزی "بیش از نمایش ِ کور و بی هوده ی تعصبی رازآمیز است"؟
یوکیو میشیما، نویسنده ی بزرگ ژاپن در 25 نوامبر 1970 دست به هاراکیری نمایش گونه ای زد. هم خود ِ کار و هم شکلی که پیش رفت، سبب سر و صدا و انتقاد بسیار شد. دست یار ِ خودکشی او ماساکاتسو موریتا ( Masakatsu Morita) که پشت سر او ایستاده بود تا ضربه ی نهایی را بزند، تنها توانست خراشی بر گردن معشوق خود ایجاد کند و به دست یار دوم فورو-کوگا (Furu-Koga) نیاز بود تا به نتیجه ی نهایی دست یابد. او سر میشیما را از تن جدا کرد. بر اساس گزارش شاهدان، میشیما در آخرین لحظه ی زندگی ش به ارگاسم هم رسید، زیرا دست یار نخست اش موریتا را بی نهایت دوست می داشت. موریتا نیز فوری دست به هاراکیری زد، اما چنان عصبی و احساساتی بود که باز فورو-کوگا باید به کمک می آمد. وقتی یاسوناری کاواباتا (Yasunari Kawabata)، برنده نوبل ادبی سال 1968 وارد اتاقی شد که این عمل وحشت ناک در آن انجام شده بود، سپید از خشم سرش را تکان داد و گفت: "چه دست و پا چلفتی!"
کاواباتا خود یک سال و نیم بعد دست به خودکشی زد. او زمان دریافت جایزه در استکهلم گفته بود: "هر چه هم انسان از جهان بیگانه شده باشد، خودکشی راه حل نیست. هر چه آدمی که دست به خودکشی زده باشد، درخور ستایش باشد، بسیار دورتر از قدیسان جای دارد."
زمان جنگ جهانی دوم، افسران ژاپنی، پس از شکست ارتش ژاپن در جنگ پاسیفیک، هاراکیری کردند. ساکنان سایپان (Saipan)، اوکیناوا(Okinawa) و جزایر پاسیفیک دست به خودکشی جمعی زدند. درست پس از تسلیم ژاپن به متفقین، مردان و زنان بسیاری بر درگاه کاخ امپراتور- خدا، هاراکیری کردند. همه ی اینان به کلام کاواباتا "بسیار دورتر از قدیسان" جای داشتند. این واژه های استاد بسیار "غیر ژاپنی" بود.
زمان جنگ به هزاران ارتشی ژاپن آموخته بودند که خودکشی آگاهانه، قربانی دادن و به ترین شکل اثبات وفاداری به امپراتور خدای گونه است. می گفتند کسی که این گونه مرگ آگاهانه را بگزیند، هم چون خدای بی مرگ جاودانه خواهد شد. این گونه مرگ را کامی کازه می نامیدند. کامی(Kami) به معنای خدا و کازه(Kaze) به معنای باد که برای ژاپن زمان اشغال مغول ها در سده ی سیزدهم برکت آور بود. واژه ی دیگر تای آتاری (tai atari) است به معنای حمله ی تن به تن. به تن خود نارنجک می بستند و خود را زیر تانک دشمن می انداختند. هواپیمای تک نفره ی ساخت کارخانه ی میتسوبیشی را از مواد منفجره می انباشتند و خلبان هواپیما را هدایت می کرد و به هدف می زد. خود را داخل موتور، قایق یک نفره یا اژدر(kaiten) انباشته از مواد منفجره می گذاشتند و به سیاه متفقین می زدند. در ژاپن شش تا هفت هزار خدای بی مرگ وجود دارد که یکی شان – شینتو – دین رسمی ژاپن است و در این دین مردن برای امپراتور خدای گونه زیباترین کار انسانی است. شینتو یعنی "راه ِ خدایان". در 1946 این باور بیش تر