دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درباره طرحهای تیپ گروه پزشکی و پیراپزشکی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

طرحهای تیپ گروه پزشکی و پیراپزشکی

مقدمه

گسترش کسب و کارهای حوزه نظام سلامت با هدف ارتقای سلامت جامعه و اشتغالزایی گروههای پزشکی و پیراپزشکی بویژه دانش آموختگان جوان و بیکار از مهم ترین اهداف دفتر کارآفرینی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.

در این مسیر اعطای تسهیلات از محل آیین نامه گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زود بازده و کارآفرین راهکاری اجرایی در حمایت از کارآفرینان نظام سلامت می باشد. تدوین مشاغل نظام سلامت در قالب طرحهای تیپ شغلی زمینه را برای آشنایی بیشتر دانش آموختگان با بازار کار سلامت و طرحهای کسب و کار مربوطه فراهم می نماید.

مطب پزشک عمومی :

شرایط کار آفرین : فارغ التحصیل مقطع دکترای عمومی.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز : داشتن فضای مناسب بر اساس استانداردهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

تجهیزات : ست کامل تشخیص، اتوسکوپ افتالمسکوپ، دیکتافون، میکروجت، برانکارد، تخت عمل جراحی، ترالی اورژانس، کپسول اکسیژن ....

نیروی انسانی مورد نیاز :

پزشک عمومی- پرستار یا بهیار- منشی.

اشتغالزایی : حداقل 2 نفر.

ابعاد اقتصادی طرح : (ارقام به میلیون ریال است)

ردیف

تیپ دانشگاه

برآورد هزینه راه اندازی طرح حداکثر تا سقف

برآورد هزینه رهن مکان طرح حداکثر تا سقف

1

تیپI

400

600

2

تیپII

%90هزینه دانشگاه تیپ I

%80هزینه دانشگاه تیپ I

3

تیپIII

%80هزینه دانشگاه تیپ I

%60هزینه دانشگاه تیپ I

مطب پزشک متخصص :

شرایط کارآفرین : فارغ التحصیل مقطع دکترای تخصصی در یکی از رشته های: جراحی، پوست، اطفال، بیهوشی، قلب و عروق، ارولژی، چشم، عفونی، رادیولوژی، ریه، مغزواعصاب، ارتوپدی، زنان و زایمان، گوارش گوش وحلق وبینی و سایر تخصص های مورد تایید وزارت بهداشت.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز :

داشتن فضای مناسب بر اساس استاندارهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

تجهیزات : با توجه به اینکه تجهیزات مورد نیاز هر رشته تخصصی زیاد می باشد از ذکر آنها خودداری میشود ولی فهرست کاملی از این تجهزات موجود می باشد.

نیروی انسانی مورد نیاز : پزشک متخصص، پرستار یا بهیار، منشی، نگهبان.

اشتغالزایی : حداقل 2 نفر، حداکثر 10 نفر.(حداقل یک نفر به جز پزشک از گروه پزشکی و پیراپزشکی بالاتر از مدرک بهیاری)

ابعاد اقتصادی طرح : (ارقام به میلیون ریال است)

ردیف

تیپ دانشگاه

برآورد هزینه راه اندازی طرح حداکثر تا سقف

برآورد هزینه رهن مکان طرح حداکثر تا سقف

1

تیپI

800

700

2

تیپII

%90هزینه دانشگاه تیپ I

%80هزینه دانشگاه تیپ I

3

تیپIII

%80هزینه دانشگاه تیپ I

%60هزینه دانشگاه تیپ I

تبصره : در مناطق محروم متقاضیان میتوانند با تایید دفتر کارآفرینی دانشگاه علوم پزشکی مربوطه از محل تسهیلات بنگاه های کوچک اقتصادی زودبازده و کارآفرین معادل مبلغ رهن برای خرید مکان طرح اقدام نمایند.

داروخانه:

شرایط کار آفرین : فارغ التحصیل مقطع دکترای دارو سازی.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز : داشتن فضای مناسب بر اساس استانداردهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

نیروی انسانی مورد نیاز :

دکتر دارو ساز، تکنسین دارو خانه، بهیار، حسابدار، منشی.

اشتغالزایی : به کار گرفتن حداقل 4 نیروی کار و درصورت شبانه روزی بودن 8 نفر.

ابعاد اقتصادی طرح : (ارقام به میلیون ریال است)

ردیف

تیپ دانشگاه

برآورد هزینه راه اندازی طرح حداکثر تا سقف

برآورد هزینه رهن مکان طرح حداکثر تا سقف

1

تیپI

1100

1100

2

تیپII

%90هزینه دانشگاه تیپ I

%80هزینه دانشگاه تیپ I

3

تیپIII

%80هزینه دانشگاه تیپ I

%60هزینه دانشگاه تیپ I

آزمایشگاه:

شرایط کار آفرین : فارغ التحصیل مقطع دکترای علوم آزمایشگاهی یا متخصصین پاتولوژی.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز : داشتن فضای مناسب بر اساس استانداردهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

تجهیزات مورد نیاز: سل کانتر، میکروسکوپ، سانتریفوژ، فریزر، انکوباتورco2،میکروتوم کرایو، دستگاه کشت خون، الکتروفورز، شیکر، کانتر و ...

نیروی انسانی مورد نیاز : دکترای تخصصی پاتولوژی، دکترای علوم آزمایشگاهی، کارشناس پرستاری یا دیپلم بهیاری، کاردان علوم آزمایشگاهی 2 نفر، کارشناس علوم آزمایشگاهی 2 نفر، نگهبان 1 نفر، حسابدار، نیروی خدماتی.

اشتغالزایی : حداقل 3 نفر.

.

ابعاد اقتصادی طرح : (ارقام به میلیون ریال است)

ردیف

تیپ دانشگاه

برآورد هزینه راه اندازی طرح حداکثر تا سقف

برآورد هزینه رهن مکان طرح حداکثر تا سقف

1

تیپI

1650

1100

2

تیپII

%90هزینه دانشگاه تیپ I

%80هزینه دانشگاه تیپ I

3

تیپIII

%80هزینه دانشگاه تیپ I

%60هزینه دانشگاه تیپ I

مرکز مراقبت از سالمندان :

نیروی کارآفرین : فارغ التحصیل مقطع پزشکی، روانشناس، روانپرستار، لیسانس پرستاری و بالاتر در رشته روانشناسی.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز : داشتن فضای مناسب بر اساس استانداردهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

تجهیزات: شامل تجهیزات دفتری و هتلینگ بر اساس استاندارد ( میز، صندلی، تلفن، فاکس، کامپیوتر و ... )

نیروی انسانی مورد نیاز :

پزشک، پرستار، مددکار(مشاور)، مدیر، منشی، اپراتور، نیروی خدماتی، بهیار

اشتغالزایی : حداقل 3 نفر.

ابعاد اقتصادی طرح : (ارقام به میلیون ریال است)

ردیف

تیپ دانشگاه

برآورد هزینه راه اندازی طرح حداکثر تا سقف

برآورد هزینه رهن مکان طرح حداکثر تا سقف

1

تیپI

700

1100

2

تیپII

%90هزینه دانشگاه تیپ I

%80هزینه دانشگاه تیپ I

3

تیپIII

%80هزینه دانشگاه تیپ I

%60هزینه دانشگاه تیپ I

مطبهای مامائی :

نیروی کارآفرین : فارغ التحصیل مقطع کارشناسی و به بالاتر در رشتة مامائی.

امکانات لازم جهت ایجاد مرکز : داشتن فضای مناسب بر اساس استانداردهای مورد قبول وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دارا بودن مجوز و پروانه تاسیس از معاونت سلامت (درمان) دانشگاه علوم پزشکی مربوطه.

تجهیزات : ست واکیوم زنان، تخت ژینکولوژی، هیسترومتر، تخت زایمان، هیسترسکوپ، کپسول co2 اسپلکوم، فیتال مانیتورینگ، ساکشن کورت، ساکشن واکیوم، ست کامل تشخیص، میکروجت، ترالی اورژانس، کپسول اکسیژن، اتوسکوپ افتالمسکوپ.

نیروی انسانی موردنیاز : کارشناس مامائی، کاردان پرستاری یا بهیارماما ، منشی.

اشتغالزایی : حداقل 1 یا 2 نفر.



خرید و دانلود مقاله درباره طرحهای تیپ گروه پزشکی و پیراپزشکی 21 ص


دانلود تخقیق در مورد شاهنامه فردوسی 21 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

بارخدایا!

ما را از کسانی قرار ده که به ریسمان قرآن چنگ می‌زندد

و در فهم متشابهاتش به پناهگاه محکم و استوارش پناه می‌برند،

و در سایبان آن آرام می‌گیرند

و به روشنی بامدادش راه می‌یابند و به درخشیدن روشنایی آن اقتدار می‌کنند، از چراغ آن چراغ می‌افروزند

و هدایت و رستگاری را در غیر آن نمی‌طلبد.

«صحیفه سجادیه، دعا 42»

پیشگفتار

ادبیات کهن فارسی حاوی فرهنگ دینی و ملی ما ایرانیان است. بنابراین حفظ و اشاعه آن حفظ و اشعه آن فرهنگ است. ادبیات در هر شکل و قالبی باشد، نمایانگر زندگی و بیان کنندة ارزشها و معیارها و ویژگی‌هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آنها می‌چرخد نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز همین گونه است و نمی‌تواند به دور از آن ارزشها باشد و نمی‌تواند بی‌توجه از کنار آن گذشت.

ادبیات از دو گذرگاه ما را با زندگی پیوند می‌دهد:

گذرگاه عاطفی

گذرگاه خردورزی

مطالعه و بررسی آثار باید با بررسی توأم جنبه‌های زمانی، هنری و محتوائی انجام شود.

مجموعة حاضر تحقیقی است پیرامون اوضاع سیاسی و اجتماعی و تاریخی عصر فردوسی و مختصری دربارة زندگی و شرح وقایع مهم دورة زندگی وی و بررسی و نقد شاهنامه از دیدگاههای مختلف، جایگاه شاهنامه در ادب فارسی و ادبیات جهان، مرگ فردوسی و ... می‌باشد که با تحقیق و نگارش پژوهنده در طول ترم جمع‌آوری شده است.

فردوسی

استاد بزرگ بی‌بدیل حکیم‌ابوالقاسم منصوربن حسن فردوسی طوسی، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستارة درخشندة آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامدار ملت ایرانست و به سبب همین عظمت مقام و مرتبت سرگذشت او مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه‌ها و روایات مختلف در آمیخته است. مولد او قریة «باژ» از قراء ناحیه طابران طوس بوده، یعنی همانجا که امروز آرامگاه اوست و او در آن ده حدود سال 329 ـ 330 هجری، در خانواده‌ای از طبقة دهقانان چشم به جهان هستی گشود.

چنانکه می‌دانیم «دهقانان» یک طبقه از مالکان بودند که در دورة ساسانیان در ایران زندگی می‌کرده و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقة کشاورزان و اشراف درجة اول را تشکیل می‌داده و صاحب نوعی از «اشرافیت ارضی» بوده‌اند.

فردوسی از چنین طبقة اجتماعی ایران و به همین روی از تاریخ ایران آگاه بود، به ایران عشق می‌ورزید، به ذکر افتخارات ملی علاقه و از سرگذشت نیاکان خویش آگهی داشت. وی از خاندان صاحب مکنت و ضیاع و عقار بود و به قول نظامی عروضی صاحب چهار مقاله در دیه باژ «شوکتی تمام داشت و به دخل آن ضیاع از امثال خود بی‌نیاز بود» ولی این بی‌نیازیش پایدار نماند زیرا او همة سودهای مادی خود را به کناری نهاد و وقتی تاریخ میهن خود و افتخارات گذشتة آن را در خطر نیستی و فراموشی یافت هم خود را به احیاء تاریخ گذشته مصروف داشت و از بلاعت و صفاحت معجزه‌آسای خود در این راه یاری گرفت،س از تهی‌دستی نیندیشید، سی‌سال رنج برد، و به هیچ روی، حتی در مرگ پسرش از ادامة کار باز نایستاد، تا شاهنامه را با همة رونق و جلا و شکوه و جلالش جاودانه برای ایرانی که می‌خواست جاودانی باشد، باقی نهاد«که رحمت بر ان تربت پاک باد»

فردوسی ظاهراً در اوان قتل دقیقی به نظم داستانهای منفردی از میان داستانهای قدیم ایرانی سرگرم بود، مثل داستان «بیژن و گرازان» که بعدها آنها را در شاهنامه خود گنجانید، و گویا این کار راحتی در عین شاهنامة ابو منصوری یا بعد از آن نیز ادامه داد و داستانهای منفرد دیگری را مانند اخبار رستم، داستان رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، داستانهای مأخود از سرگذشت بهرام گور، جداگانه به نظم درمی‌آورد، اما تاریخ نظم این داستانها مشخص نیست و تنها بعضی از آنها دارای تاریخ نسبتاً روشن و آشکار نیست مثلاً سیاوش در حدود سال 387 ه.ق سروده شده و نظم داستان نخجیر کردن رستم با پهلوانان در شکارگاه افراسیاب در سال 389 شروع شد.

آغاز نظم شاهنامه

اما نظم شاهنامه. یعنی نظم شاهنامه‌هایی که در سال 346 هجری به امر ابومنصور محمدبن عبدالرزاق سپهسالار خراسان فراهم آمده بود، دنبالة اقدام دقیقی شاعر است در همین مورد بیش از این گفته شد که دقیقی بعد از سال 365 که سال جلوس نوح بن منصور سامانی بود، به امر او شروع به نظم شاهانة ابومنصوری کرد ولی هنوز بیش از هزار بیت آنرا به نظم درنیاورده بود و بدست نبوه‌یی کشته شد.

بعد از شهرت کار دقیقی در دهة اول از نیمة قرن چهارم و رسیدن آوازة آن



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد شاهنامه فردوسی 21 ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد سعدی 21 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگی‌نامه

سعدی در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود.

سعدی هنوز طفل بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات علوم را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمدخوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاث الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید. سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.

پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای متنوعی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است. در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان چندان اعتماد کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است[نیازمند منبع] و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.

سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج می‌داد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی به پاس مهربانی‌های شاه سرودن بوستان را در سال ۶۵۵ شروع نمود. و کتاب را در ده باب به نام اتابک ابوبکر بن سعدبن زنگی در قالب مثنوی سرود. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان می‌گوید. هنوز از گلستان بستان یقینی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.

تاریخ تولد و وفات

بر اساس تفسیرها و حدس‌هایی که از نوشته‌ها و سروده‌های خود سعدی در گلستان و بوستان می‌زنند، و با توجه به این که سعدی تاریخ پایان نوشته شدن این دو اثر را در خود آنها مشخص کرده‌است، دو حدس اصلی در تاریخ تولد سعدی زده شده‌است. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم») که بر اساس بیت «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاه‌ساله می‌دانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری می‌گیرند. از طرف دیگر، عده‌ای، از جمله محیط طباطبایی در مقالهٔ «نکاتی در سرگذشت سعدی»، بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان (با شروع «سالی محمد خوارزمشاه، رحمت الله علیه، با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد») که به صلح محمد خوارزمشاه که در حدود سال ۶۱۰ بوده‌است اشاره می‌کند و سعدی را در آن تاریخ مشهور می‌نامد، و بیت «بیا ای که عمرت به هفتاد رفت» از اوائل باب نهم بوستان، نتیجه می‌گیرد که سعدی حدود سال ۵۸۵ قمری، یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در ۶۵۵ قمری، متولد شده‌است. اکثریت محققین (از جمله بدیع‌الزمان فروزانفر در مقالهٔ «سعدی و سهروردی» و عباس اقبال در مقدمه کلیات سعدی) این فرض را که خطاب سعدی در آن بیت بوستان خودش بوده‌است، نپذیرفته‌اند. اشکال بزرگ پذیرش چنین نظری آن است که سن سعدی را در هنگام مرگ به ۱۲۰ سال می‌رساند! حکایت جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی داستان‌پردازی دانسته شده‌است، اما محمد قزوینی نظر مشخصی در این باره صادر نمی‌کند و می‌نویسد «حکایت جامع کاشغر فی‌الواقع لاینحل است». محققین جدیدتر، از جمله ضیاء موحد (موحد ۱۳۷۴، صص ۳۶ تا ۴۲)، کلاً این گونه استدلال در مورد تاریخ تولد سعدی را رد می‌کنند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران اهل «حدیث نفس» نبوده‌اند بنابراین نمی‌توان درستی هیچ‌یک از این دو تاریخ را تأیید کرد.

وفات سعدی را اکثراً در ۶۹۱ قمری می‌دانند. ولی عده‌ای از جمله سید حسن تقی‌زاده احتمال داده‌اند که سعدی در حدود ۶۷۱ قمری فوت کرده‌است. محمد قزوینی در نامه‌ای به تقی‌زاده می‌نویسد که احتمال ۶۷۱ بسیار قوی است ولی آن را «خرق اجماع مورخین» و «باعث طعن» می‌داند.

آسعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همانجا دفن شده‌است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبره‌ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقب نماند. تا این که در سال ۱۱۸۷ ه.ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل ۲ طبقه بود. طبقه پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می‌شد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اطاق می‌شد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت دفن شد. طبقه بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ ه-ش با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. رو به روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد.

سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ آغاز نمود و به شهرهای خاور نزدیک و خاور میانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد(این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید)؛ حکایت هایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده است، نگرش و بینش او را نمایان می سازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش آموخته بود و در آنجا وی را ادرار بود. در سفرها نیز سختی بسیار کشید، او خود گفته است که پایش برهنه بود و پاپوشی نداشت و دلتنگ به جامع کوفه درآمد و یکی را دید که پای نداشت، پس سپاس نعمت خدایی بداشت و بر بی کفشی صبر نمود. آن طور که از روایت بوستان برمی آید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت؛ وی در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کرده است. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و و پاره‌ای مطایبات است. سعدی، ایمان را



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد سعدی 21 ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد ساختار آموزشی برزیل 21 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

ساختار آموزشی برزیل

نظام آموزشی برزیل شامل موسسات دولتی ( فدرال ، ایالت وشهری ) وموسسات خصوصی که از پیش دبستانی ، دبستان ( مقطع اول ) ومتوسطه ( مقطع دوم ) تا مقاطع دانشگاه وکارشناسی ارشد ودکتری تقسیم بندی می شود .آموزش برای سنین 7 تا 14سال اجباری می باشد ، آموزش ملی در تمامی مقاطع آزاد است . مدارس غیر انتفاعی واجد شرایط دریافت کمک مالی دولتی می باشند .

مجلس سال 1988 برزیل ، 25 % از درآمدهای مالیالت خارجی وایالتی را به آموزش وپرورش اختصاص داد.پیشرفتهای چشمگیری در ساختار آموزشی برزیل در 25 سال گذشته صورت گرفته است . در سال 1964 ، 10 میلیون دانش آموز ودانش جو در تمامی مقاطع تحصیلی حضور داشتند .درسال 1990این رقم به 6/37 میلیون دانش آموز ودانشجو بالغ گردید که از این تعداد 9/3 میلیون در مقطع پیش دبستان ، 2/28 میلیون در مقطع دبستان ، 8/3 میلیون در مقطع متوسطه و7/1 میلیون در دانشگاه به کس آموزش ودانش مشغول بوده اند .

با وجود این پیشرفت ، کمتر از 40% از جنعیت سنی دبیرستان در مدرسه ثبت نام کرده اند  .نظام آموزشی برزیل به شرح ذیل به صورت خلاصه ارائه گردیده است:

آموزش پایه

سن آغاز دوره : 7 سالگی

سن اتمام دوره :14 سالگی

آموزش ابتدایی

طول دوره : 8 سال

بین سطوح سنی 7 سال تا 14سال

مدرک اعطایی : CERTIEICADO DE CONCLUSAO DE PRIMEIRO GRAU

آموزش متوسطه

طول دوره : 3 سال

بین سطوح سنی 15 سال تا 17 سال

مدرک اعطایی : DIPLOMA DE SEGUNDO GRAU

آموزش فنی

نوع مدرسه : مدرسه فنی متوسطه (هنرستان)

طول دوره : 4 سال

بین سطوح سنی 15 سال تا 18 سال

مدرک اعطایی : DIPLOMA DE TECNICO DE NIVEL MEDIO

آموزش پیش دبستانی

ساختار آموزشی

آموزش پیش دبستانی مدت زمان 2 سال طی سنین6-4 سالگی به کودکان ارائه می گردد. برنامه های آموزشی از طریق سازمان یا نهادی که اداره و  مدیریت مؤسسه را به عهده دارد  تعیین می گردد .

تعداد کل معلمان

تعداد کل ثبت نامی

تعدادمدارس

سال

256208

5283894

57842

1991

258157

5574514

71053

1992

272619

5780566

84366

1993

274582

5686762

93214

1994

-

5749237

-

1995

-

5714303

-

1996

اهداف آموزشی

. فراهم نمودن شرایط مناسب جهت ترقی جسمی ، عاطفی ، درک ذهنی و اجتماعی کودک

. افزایش دانش و تجربه و علاقمند نمودن به تحول ماهیت در زندگی پویا

. اطمینان دادن به تاثیرگذاربودن روابط و عملکرد کودک در همبستگی ، آزادی ، تعاون و احترام در جامعه

آموزش همگانی

استراتژیهای کلی

برنامة‌ آموزشی ملی که توسط دولت مرکزی به پارلمان ملی ارجاع داده شده بود پس از یکسری مذاکرات جامعه با ابالت و شهرها، ‌یک ابزار استراتژیک یا پایه‌ای را برای رسیدن به اهداف مد نظر قرار گرفته در آموزش برای همة طرح‌ها ایجاد کرد. در مرحلة ….. آن می‌تواند به‌عنوان یک قانون اجرا شود و همة‌آژانسهای دولتی مختلف در نشر یک مساعی با سازمان‌های اجتماعی مجبور خواهند بود تا با اهداف بیان شده در آن  موافقت کنند.

دومین ابزار استراتژیک مهم برای به‌کارگیری سیاست آموزش ملی برای همه (EFA)  تقویت کردن و بهبود سیستم ارزیابی ملی در همة‌سطوح آموزشی است. این ابزار محکم گردیده بود از طریق یک آژانس دولتی ویژه – (‌با نام مؤسسة ملی مطالعات و تحقیقات آموزش (INEP) ) که از طریق سرشماری مدارس داده‌های عینی و قابل اتکائی را در بارة دسترسی داشتن به مدارس و نرخ فقط افراد در گروه سنی و سطوح آموزشی، نرخ‌های قبولی، تجدیدی و افت تحصیلی، نرخ تعلیم و آموزش در سطوح مختلف، کیفیت معلمین و زیربنای در دسترس مدارس و سایر موارد را بدست آورده بود. به‌علاوه راهنمایهای همة مذاکرات توسط دولت مرکزی با ایالات و شهرها انجام می‌شد. این داده‌ها و اطلاعات به‌عنوان مبنایی برای اختصاص منابع مرکزی ارائه شد.

INEP  (مؤسسة ملی مطالعات و تحقیقات آموزشی ) هم‌چنین آزمونهای عملکرد آموزشی اولیه را از طریق سیستم اسامی ارزیابی آموزش ملی (SAEB) به‌کار گرفت و شروع به



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد ساختار آموزشی برزیل 21 ص (با فرمت word)


دانلود تخقیق در مورد زندگینامه فردوسی 21 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

شرح زندگی نامه حکیم ابوالقاسم فردوسی

استاد بزرگ بی بدیل ، حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی، حماسه سرای بزرگ ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامبردار ملت ایرانست که به علت همین عظمت مقام و مرتبت ، سرگذش مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه و روایات مختلف در آمیخته است

استاد بزرگ بی بدیل ، حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی، حماسه سرای بزرگ ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامبردار ملت ایرانست که به علت همین عظمت مقام و مرتبت ، سرگذش مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه و روایات مختلف در آمیخته است. مولد او قریه باژ از قراء ناحیه طابران (یا: طبران) طوس بود، یعنی همانجا که امروز آرامگاه اوست، و او در آن دِه در حدود سال ۳۲۹ – ۳۳۰ هجری، در خانواده ای از طبقه دهقانان چشم به جهان هستی گشود.چنان که می دانیم "دهقانان" یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ی ساسانیان (و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامی) در ایران زندگی می کردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می دادند و صاحب نوعی "اشرافیت ارضی" بودند . زندگانی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند می گذشت . آنها به وسیله ی "روستاییان" از آن اراضی بهره برداری می نمودند و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری داشتند و حدودا تا زمان حمله مغول به تدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند. اینان در حفظ نژاد و نسب و تاریخ و رعایت آداب و رسوم ملی، تعصب و سختگیری خاص می کردند و به همین سبب است که هر وقت در دورهی اسلامی کسی را "دهقان نژاد" می دانستند مقصود صحت نژاد ایرانی او بود و نیز به همین دلیل است که در متون فارسی قرون پیش از مغول "دهقان" به معنی ایرانی و مقابل "ترک" و "تازی" نیز استعمال می شده است .فردوسی به خاطر تعلق به این طبقه از جامعه، از تاریخ ایران وسرگذشت نیاکان خویش آگاهی داشت، به ایران عشق می ورزید، به ذکر افتخارات ملی علاقه داشت. وی از خاندانی صاحب مکنت و ضیاع و عقار بود و به قول نظامی عروضی صاحب چهار مقاله، در دیه باژ «شوکتی تمام داشت و به دخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود» . ولی این بی نیازی پایدار نماند ؛ زیرا او همه سودهای مادی خود را به کناری نهاد و وقتی تاریخ میهن خود و افتخارات گذشته آن را در خطر نیستی و فراموشی یافت زندگی خود را به احیاء تاریخ گذشته مصروف داشت و از بلاغت و فصاحت معجزه آسای خود در این راه یاری گرفت . از تهیدستی نیندیشید، سی سال رنج برد، و به هیچ روی، حتی در مرگ پسرش، از ادامه کار باز نایستاد، تا شاهنامه را با همه ی رونق و شکوه و جلالش، جاودانه برای ایرانی که می خواست جاودان باشد، باقی می گذارد «که رحمت بر آن تربت پاک باد»فردوسی ظاهراً در ابتدای قتل دقیقی (حدود ۳۶۷- ۳۶۹ ه) به نظم داستانهای منفردی از میان داستانهای قدیم ایرانی سرگرم بود، مثل داستان "بیژن و گرازان"، که بعدها آنها را در شاهنامه ی خود گنجانید و گویا این کار را حتی در حین نظم شاهنامه ابومنصوری یا بعد از آن نیز ادامه می داد و داستانهای منفرد دیگری را مانند اخبار رستم، داستان رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، داستانهای مأخوذ از سرگذشت بهرام گور، جداگانه به نظم در می آورد . اما تاریخ نظم این داستانها مشخص نیست و تنها بعضی از آنها دارای تاریخ نسبتا روشن و آشکاری است. مثل داستان سیاوش که در حدود سال ۳۸۷ ه. سروده شده و نظم داستان نخجیر کردن رستم با پهلوانان در شکارگاه افراسیاب که در ۳۸۹ شروع شد. آغاز نظم شاهنامه: اما نظم شاهنامه، یعنی شاهنامه ای که در سال ۳۴۶ هجری به امر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان فراهم آمده بود، دنباله ی اقدام دقیقی شاعرست در همین مورد. دقیقی بعد از سال ۳۶۵ که سال جلوس نوح بن منصور سامانی بود، به امر او شروع به نظم شاهنامه ابومنصور کرد ولی هنوز بیش از هزار بیت آن را به نظم در نیاورده بود که به دست بنده ای کشته شد. بعد از شهرت کار دقیقی در دهه ی دوم از نیمه ی دوم قرن چهارم و رسیدن آوازه ی آن و نسخه ای از نظم او به فردوسی، استاد طوس بر آن شد که کار شاعر جوان دربار سامانی را به پایان برد. ولی مأخذی را که دقیقی در دست داشت مالک نبود و می بایست چندی در جست و جوی آن بگذراند . بر حسب اتفاق یکی از دوستان او در این کار وی را یاری کرد و نسخه ای از شاهنامه منثور ابومنصوری را بدو داد و فردوسی از آن هنگام به نظم شاهنامه دست یازید، بدین قصد که کتاب مدون و مرتبی از داستانها و تاریخ کهن ترتیب دهد. تاریخ این واقعه ، یعنی شروع به نظم شاهنامه ، صریحاً معلوم نیست ولی با استفاده از قرائن متعددی که از شاهنامه مستفاد می گردد و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به وسیله استاد طوس سال ۳۷۰ – ۳۷۱ هجری معلوم کرد.این کار بزرگ، خلاف آنچه تذکره نویسان و افسانه سازان جعل کرده اند، به امر هیچ یک از سلاطین، خواه سامانی و خواه غزنوی، انجام نگرفت بلکه استاد طوس به صرافت طبع، بدین مجاهدت عظیم دست زد و در آغاز کار فقط از یاوری دوستان خود و یکی از مقتدرین ایرانی نژاد محلی در طوس بهره مند شد که نمی دانیم که بود ، ولی چنانکه فردوسی خود می گوید او دیری نماند و بعد از او مردی دیگر، هم از متمکنان و بزرگان محلی طوس، به نام "حیی" یا "حسین" بن قتیبه ، شاعر را زیربال رعایت گرفت و درامور مادی، حتی پرداخت خراج سالانه، یاوری نمود، و مردی دیگر به نام "علی دیلمی" هم در این گونه یاوریها شرکت داشت. اما اینان همه از یاوران و دوستان و بزرگان محلی طوس یا ناحیه طابران بودند و هیچ یک پادشاه و سلطان نام آوری نبودند. تذکره نویسان در شرح حال فردوسی نوشته اند که او به تشویق سلطان محمود به نظم شاهنامه پرداخت . علت این اشتباه آن است که نام محمود در نسخه موجود شاهنامه، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است، توسط خود شاعر گنجانیده شد و نسخه اول شاهنامه ( که منحصر بود به منظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری ) ، موقعی آغاز شده بود که هنوز ۱۹ سال از عمر دولت سامانی باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را به پادشاهی لازم می شمرد ناگزیر به درگاه آل سامان، که خریدار این گونه آثار بودند، روی می نمود نه به درگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود. محمود ترکزاد غزنوی نه تنها در ایجاد شاهنامه استاد طوس تأثیری نداشت بلکه قصد قتل گوینده آن، به گناه دوست داشتن نژاد ایرانی و اعتقاد به تشیع، را داشت .اتمام اولین نسخه شاهنامه: گفتیم که فردوسی، مدتی پیش از به دست آوردن نسخه ی شاهنامه منثور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی، در دوران جوانی و پیش از چهل سالگی، سرگرم نظم بعضی از داستانهای قهرمانی بود و بنا بر شرحی که گذشت در حدود سال ۳۷۰-۳۷۱ هجری نسخه شاهنامه منثور ابومنصوری را به یاری یکی از دوستان طوسی خود به دست آورد و به نظم آن همت گماشت، و پس از سیزده یا چهارده سال، در سال ۳۸۴ یعنی ده سال پیش از آشنایی بادربار محمود غزنوی، آن را به پایان رسانید. تاریخ مذکور درپاره ای از نسخ قدیمی شاهنامه دیده می شود.

سهراب سپهری

 

سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.

سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر

یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود

مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.

دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.

سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد زندگینامه فردوسی 21 ص (با فرمت word)