لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
اولین کارخانه ذوب آهن در ایران
اولین تلاش در مسیر استقرار صنعت ذوب آهن در ایران در سال 1887 م. توسط مرحوم"حاج محمد ح سن امین الضرب" بوده است. وی با اخذ اجازه و انحصار تأسیس کارخانه ذوب آهن از "ناصرالدین شاه" به مدت سی سال و در محل شهر آمل برای خرید توربینهای بخار، کوره های دمشی و نیز سایر تجهیزات یک واحد فولاد سازی از فرانسه اقدام کرد.
ارتفاع کوره خریداری شده 8 متر و تولید آن 15 تن آهن خام در شبانه روز بود. اما طرز فکر زمانه و نیز خواست دولتهای استعمارگر مانع انجام این مهم شد و وی متهم به اخاذی و ضرب مسکوک اضافه بر مقدار تعیین شده و حتی همکاری با بیگانگان گردید و با توقیف اموال ، محکوم به پرداخت 765 هزار تومان جریمه شد.
پس از گذشت مدتی طولانی، قانونی در تاریخ چهارم اسفند 1305 ه. ش. تصویب شد که به موجب آن از محل وجوه عایدات قند و شکر مبلغ 5/4 میلیون تومان برای ایجاد ذوب آهن اختصاص داده شد و بدین منظور "مسیو هارتمان" در سال 1306 ه. ش. و "مسیو مارتن" در سال 1308 ه. ش. از طرف وزارت فواید عامه جهت مطالعات ضروری برای احداث واحدهای تولید آهن و فولاد در ایران انتخاب شدند، ولی اقدامات آنها در این زمینه نیز به نتیجه نرسید. حتی سنگ زیر بنای یک واحد تولید آهن و فولاد به وسیله "رضاه شاه" در سال 1312 ه. ش. در امین آباد شهر ری (زیر مسگر آباد در جنوب تهران) قرار داده شد، اما این طرح به علت کمبود آب این محل صورت عمل به خود نگرفت
پس از آن در آبان ماه 1316 ه.ش. ( اوایل نوامبر 1937 م. ) قراردادی بین دولت ایران و کنسرسیوم دماگ – کروپ از آلمان برای احداث یک واحد فولاد سازی به ظرفیتی حدود 100 هزار تن فولاد در سال (معادل 300 تن در روز) در کرج واقع در 40 کیلومتری شمال غرب تهران امضاء و تأسیسات آن بین سالهای 1318 و 1319 ه. ش. (1936 و 1940 م.) بنا شد. اما به علت جنگ جهانی دوم قسمتی از تأسیسات این کارخانه در راه انتقال از آلمان به ایران به علت خطر نابودی توسط متفقین به حبشه برده شد. قسمتی مفقود و بقیه پس از جنگ به ایران حمل، ولی عملأ همه آنها نابود شدند.
تا سال 1339 چندین طرح و قرارداد با کنسر سیوم د ماگ – کروپ برای راه اندازی کارخانه تولید آهن و فولاد در ایران منعقد که هر یک به عللی به اجرا در نیامدند. پس از آن به دعوت دولت ایران کارشناسان شرکت ایرسید از فرانسه برای بنیان نهادن یک واحد تولید آهن و فولاد در ایران انجام دادند. آنها نقاط کرمان، بافق، قم، ازنا، اصفهان و یکی از بنادر خوزستان را برای استقرار کارخانه فولار سازی مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه رسیدند که حوالی اصفهان برای استقرار یک کارخانه فولادسازی با ظرفیت 600 هزار تن فولاد خام در سال مناسب می باشد که تأمین کننده سنک آهن آن معادن چغارت بوده و روش تولید مناسب کوره بلند پیشنهاد شد، اما این طرح نیز مسکوت ماند
سرانجام توسعه و گسترش مناسبات اقتصادی با اتحاد شوروی در سال 1344 منجر به عقد قرارداد ایجاد کارخانه ذوب آهن اصفهان به ظرفیت 500-600 هزار تن، قابل توسعه در مرحله اولیه تا 9/1 میلیون تن و در مرحله بعد تا چهار میلیون تن شد. برای انتخاب محل دقیق کارخانه در اواسط سال 1344 هیأتی مرکب از کارشناسان ایران و شوروی به اصفهان عزیمت و حدود 11 ناحیه را در اطراف اصفهان از نظر زمین شناسی، مهندسی، شبکه ارتباطی، آب، گاز، برق مورد لزوم، نیروی انسانی و سایر عوامل فنی اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده و در نتیجه دشت طبس واقع در شمال قریه ریز در 45 کیلومتری جنوب غربی اصفهان به فاصله 5 کیلومتری زاینده رود را مناسب ترین ناحیه تشخیص دادند. به دنبال آن عملیات ساختمانی در نیمه دوم سال 1346 آغاز شد و در 23 اسفند ماه 1350 نخستین کارخانه ذوب آهن در ایران نصب و اولین شمش چدن در دی ماه 1351 تحویل شد. کوره بلند نیز رسمأ در 23 اسفند ماه 1351 تولید خود را آغاز کرد
تاریخچه شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان
ایران در قرون واعصار گذشته، از جهت آشنایی با نحوه به دست آوردن آهن و فولاد همسطح و همتراز دیگر جوامع و تمدن های بزرگ بود. اما در سه قرن اخیر به لحاظ افزایش سرعت تحولات در زمینه تکنولوژی تولید فولاد در کشورهای صنعتی و نیاز روزافزون به محصولات فولادی ایران در زمره وارد کنندگان محصولات فلزی قرار گرفت و ایجاد یک کارخانه ذوب آهن که مادر صنایع محسوب می شود به عنوان یک آرمان ملی از دوره قاجار مطرح بود که همواره با موانع متعددی از جمله مشکلات سیاسی خارجی و داخلی و محدودیت های مالی مواجه بود.
تا اینکه در چهارچوب پروتکل همکاری های فنی و اقتصادی بین دولتین ایران و شوروی سابق، احداث کارخانه ذوب آهن مورد توافق قرار گرفت و موافقت نامه ای به امضاء رسید که در 23 دی ماه 1344 به تصویب مجلس رسید. یکی از اصول این توافق نامه همکاری دولت شوروی در زمینه احداث کارخانه ذوب آهن در ایران بود. بر همین اساس شرکت ملی ذوب آهن ایران قراردادی با موسسه ( تیاژپروم اکسپورت شوروی ) برای تهیه طرح و تجهیزات لازم کارخانه و تجهیز معادن سنگ آهن و زغال سنگ و سنگ آهک منعقد کرد. کارشناسان شوروی با توجه به محدودیت منابع مالی و مواد اولیه خصوصاً ذخایر شناخته شده زغال سنگ، ظرفیت کارخانه را در فاز اول 550 هزار تن فولاد در سال تعیین کردند که مورد موافقت قرار گرفت.
متعاقباً کارشناسان ایرانی و شوروی اطراف شهر اصفهان را از نظر استحکام طبقات زمین، موقعیت محل از نظر زلزله، تامین آب، انرژی الکتریکی، مواد اولیه، خطوط ارتباطی، عوامل فنی، اقتصادی اجتماعی مورد بررسی قرار دادند.
در نتیجه مطالعات آنها دشت طبس واقع در 45 کیلومتری جنوب غربی اصفهان برای احداث کارخانه مناسب تشخیص داده شده و قطعیت یافت. کارهای اجرایی احداث ساختمان واحدهای مختلف کارخانه از سال 1346 آغاز و با ایجاد کارگاه های کک سازی، اگلومراسیون و کوره بلند شماره 1 در نیمه اول دی ماه 1350 ، بهره برداری از مجتمع با تولید چدن آغاز شد و تولید محصولات فولادی نیز با راه اندازی بخش فولاد سازی و مهندسی نورد در دی ماه 1351 با ظرفیت 550 هزار تن در سال شروع شد. متعاقب آن در سال 1351 کارهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
چکیده کلی:
منابع انسانی سازمان در مقایسه با سایر منابع از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و دستیابی به راهکـارهای عـلمی برای استـفاده از آنها نقـش اصـلی را در ارتقای کیفیت و بهره وری دارد. امروزه بررسی های متعدد نشان داده که یکی از راهکارها و فنون علمی جهت توسعه منابع انسانی و افزایش رضایت شغلی و بهبود بهره وری کارکنان، بهره گیری از شیوه مدیریت مشارکتی می باشد.
مدیریت مشارکتی به عنوان وسیله ای انسانی کردن کار و برانگیختن بیشتر کارکنان، تقریباً در هر مورد و در هر رده سازمانی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیریت مشارکتی اثربخش با توان بالقوه خود مسائل به طور گروهی هدف گزینی، برقراری ارتباط اثربخش، حل تناقضات سازمانی، بهبود روابط میان گروهی و ارزشیابی به وسیله همکاران توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است.
از این رو در این تحقیق تلاش برآن است تا به تبیین و بررسی نقش مدیریت مشارکتی اثربخشی در سازمان بپردازیم.
فصل اول: مدیریت مشارکتی
تحولات جهان امروز، گواه بر آن است که سرمایه گذاری در نیروی انسانی از اهمیت فراوانی برخوردار بوده و بازدهی بسیاری نیز به دنبال دارد. از این رو برش کشورها، سرمایه های کلانی را به نیروی انسانی خود، رشد و شکوفایی آن اختصاص داده اند و اقدام سازمان بازرسی و نظارت در آموزش کارکنان نیز از امور مهم محسوب می شود. مشارکت قدمتی به اندازه ی سرآغاز پیدایش انسان دارد و می توان خانواده را کانون پدیداری جنبش مشارکت تلقی نمود. از دویست سال پیش مشارکت در نظام سیاسی کشورهای باختری راه یافت و آرام آرام مراحل تحول و دگرگونی کارساز را پیمود. مشارکت در نظام سیاسی با آنکه به گونه فراگردی تکاملی پدید نیامد ولی با گذر زمان در رویارویی با انبوهی از دشواریها چنان رشد و بالندگی یافت که سرانجام مردمان حق آن را یافتند تا در تعیین سرنوشت خویش مختار باشند و در طراحی آینده خود مشارکت جویند.
هم اکنون سخن از «منشور شهروندی» است که بر پایه آن فراهم آوردن کیفیت بهتر زیستن مردم اصلی کانـونی خواهد شد و مردم به نام مخدوم و نه خادم نظام سیاسی جای خواهند گزید. این همان اندیشه ای است که «آدام اسمیت» به نام «نیرومند کردن و قدرت بخشیدن» خوانده و هم اکنون شماری از سیاستمداران جهان از آن با عبارت «واگذاری قدرت به مردمان» یاد می کنند. همراه با مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت خویش و گسترش دامنه دخالت آنان در قلمروهای گوناگون زندگی، مشارکت در پی جنگ جهانی دوم با آهنگی آهسته در پاره ای از کشورهای صنعتی جهان به ویژه آنها که در جنگ جهانی دوم شکست خورده و ویرانی بسیاری را متحمل شده بودند، در قلمرو بازرگانی و صنعت آغاز شد و در چهل سال گذشته برای دست یافتن به هدفهایی این چنین پرورده گردید:
افزایش میزان بهره وری در تولید، پرتوان کردن سازمان های بازرگانی و صنعتی، نیرومند کردن نیروی کار، فراهم آوردن امکان مالکیت گسترده مردمان، و سرانجام پدید آوردن یگانگی و وحدت میان شهروندان.
مشارکت کارکنان در کارگردانی واحدهای صنعتی و بازرگانی با کامیابی های بسیار همراه گردید. بررسی های گوناگون و بی شمار نشان دادند که به دلیل گسترده کردن دامنه مشارکت در مدیریت نه تنها کیفیت کار بهبود می یابد که پذیرش دگرگونی در سازگاری با دگرگونی ها رو به فزونی می گرایید.
تجربه های کامیابی که از شرکت دادن کارکنان در کارگردانی سازمان های صنعتی و بازرگانی به دست آمد چنان نوید بخش بود که راه برای گشودن دروازه مشارکت در مالکیت نهادهای صنعتی و بازرگانی هموار گردید. با تصویب قانون هایی در این زمینه از دهه 1970 به این سد راه مشارکت کارکنان در مالکیت نهادهای صنعتی و بازرگانی گشوده شد و طرح هایی از جمله «طرح مشارکت کارکنان در مالکیت» با تصویب قانون های ضروری به پیشنهاد دولت ها برای تضمین سرمایه گذاری کارکنان در پاره ای از کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا به کار گرفته شد.
مشورت و مشارکت و نظرجویی رایزنی در فرهنگ غنی اسلامی و تاریخ کهنه ایران جایگاهی بس بالا و رفیع دارد و به مدد به کارگیری این شیوه در مدیریت و تصمیم گیری است که می توان به طریق صواب در انجام امور دست یافت از میان راه های مختلف راه اصلح را برگزید و با یاری جستن از مشارکت و مشورت است که مخاطرات تصمیم گیری کاهش یافته و ضمانت اجرایی تصمیمات افزایش یافته دامنه بصیرت و آگاهی مشورت کننده گسترده تر و روحیه کاری تقویت می گردد. مولای متقیان حضرت علی (ع) که دستور آن حضرت به مالک اشتر زیربنای مدیریت اسلامی است، در مورد مشورت می فرماید: «شاور قَبلَ أن تَعزم و فَکِّر قَبل ان تقدم» قبل از تصمیم، مشورت کن و پیش از اقدام فکر کن». اما باید یادآور شد که بین مشارکت و مشورت تفاوت وجود دارد و در واقع مشورت نقطه آغازین مشارکت با مدیریت مشارکتی است، چرا که در روش مدیریت مبتنی بر مشورت مدیران غالباً قدرت و اختیارات را به میزان وسیعی در دست خود نگه می دارند ولی در عین حال مشورت با افراد و کارکنان خود را نیز طلب می کنند. اما در مدیریت مشارکتی مدیریت در اختیارات و قدرت برای تصمیم گیری با تمامی کارکنان و زیردستان شریک و سهیم می شود.
مبحث اول- شیوه های مشارکت:
تعریف مشارکت Participation: مشارکت به مفهوم یاری دادن در پدید آوردن و پشتیبانی کردن از چیزی می تواند در دو سوی از هم جداولی پیوسته روی دهد: یکی در اداره امور و دیگری در پدید آوردن و مالکیت فرآورده ها. مشارکت از دیدگاه مدیریت را می توان در قلمرو انگیزشهای فرامرتبه انسان به شمار آورد.
شیوه مشارکت سنتی: این شیوه غیر اثربخش و متعارض است و خیلی دیرتر یعنی بعد از اینکه مشکل ایجاد شد و اکثر تصمیمات اتخاذ شدند در فرآیند اتفاق می افتد؛ مدیران افراد محلی و بومی هستند و در برابر تسهیم اطلاعات برای تصمیم گیری مقاومت نشان می دهند و بر تخصص فنی و حرفه ای خود جهت اثبات نقش خود در فرآیند اداری تأکید می کنند و مشارکت افراد نیز به جای نقش واقعی، نقش سمبلیک دارد.
زمینه مشارکت صحیح: مشارکت صحیح مشارکتی است که واقعی و قابل اعتماد باشد. مشارکت صحیح، مشارکت عمیق و دائمی در فرایندهای اداری با استعدادهای بالقوه برای همه مشارکت کنندگان جهت اعمال نفوذ بر موقعیت است.
شکل 1: زمینه مشارکتی سنتی شکل 2: زمینه مشارکت صحیح
مبحث دوم- شیوه های مختلف مشارکت کارکنان در امر مدیریت
شیوه و روش مشارکت فردی:
در این روش یک فرد، یک کارگر می تواند به طور انفرادی و مستقیم در فعالیتهای بنگاهی که در آن کار می کند دقت و ممارست کرده و نظر خود را به صور مختلف به مدیران اعلام دارد. بدیهی است عکس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مواد هوشمند و مواد حافظه دار
چکیده
برای رفاه اقتصادی کشور از آنجایی که هزینه ایجاد زیرساختهای شهری بخش اصلی ثروت ملی را تشکیل می دهد ، توسعه مواد ساختمانی و سیستمهای با راندمان بالا ، کم هزینه و با دوام مهم است . تحقیق و پژوهش درباره مواد هوشمند می تواند قسمتی از مسائل و مشکلات زیرساختهای شهری را حل نماید . فناوریهای نوین هوا فضا ، پزشکی و مهندسی عمران و شهرسازی در آینده بطور قطع تاثیر زیادی از مواد هوشمند خواهند گرفت . آلیاژهای حافظه دار یکی از این مواد هستند که با قابلیتهای بی نظیر خود، فصل جدیدی را در صنایع مختلف از جمله در مواد ساختمانی و تاسیسات شهری گشوده اند.
مقدمه
عصر دانش؛ پیش به سوی انقلاب صنعتی دوم
نوتردیدی نیست که اصلیترین عامل تعیین کنندة پیشرفت وتوسعة جامعه در شرایط متحول کنونی جهان، مسأله چگونگی برخورداری از دانش، آموزش و پژوهش و وضعیت نیروی انسانی کارآمد است. در تحولات شتابان امروز جهان، نقش مزیت بخشی همة عوامل طبیعی، اقتصادی و استراتژیک جای خود را به سرعت به میزان بهرهمندی از علوم و فنون میدهد و در حال حاضر، برتری رقابتی یک کشور، بیش از آنکه به منابع طبیعی به ارث رسیده یا ظرفیت موجود صنعتی متکی باشد به " مزیت رقابتی تکنولوژیک " کشور وابسته است که تجلی آن را میتوان در عرضة محصولاتینو، با کیفیت، دوام و با قیمتی ارزان مشاهده نمود.
این تأثیر البته حالت تعاملی و متقابل دارد بدین صورت که با توسعه بیشتر جامعه یعنی با افزایش میزان آگاهی، خردمندی و توسعه انسانی و بیشتر شدن اعتماد متقابل، بسط عدالت اقتصادی، اجتماعی و تسهیل تطابق انسان با محیط و به طور اخص رفع نیازهای زندگی، رفع موانع اداری و مالی، رفع محدودیت بودجه وگرفتاریهای آموزشی، رفع تنگناهای فیزیکی، بسط آزادی ومشارکت همگانی، زمینه برای گسترش مؤسسات آموزشی و پژوهشی، افزایش تعداد محققان و بهبود کمی و کیفی تولیدات علمی نیز بیشتر فراهم میشود. این امر در بعد نظری انسانها را آگاهتر و در بعد عملی آنها را در تعیین سرنوشت خویش تواناتر میسازد و این خود به توسعه اجتماعی- انسانی بیشتر کمک میکند. اصولاً نظامهای معاصر تولید به فرآیند نوآوری تکنولوژیک، که به علت رقابت و تقسیم شدن بازارهای جهانی تسریع شده، وابسته است. از اینرو خصیصة اصلی سرمایه گذاریهای نوین، دیگرتقسیم تکنیکی نیروی کار یا تولید انبوه نیست بلکه فرآیند مداوم " نوآوری تکنولوژیک " است که از روشهای" تولید انعطاف پذیر" بدست میآید و تقاضا برای آن پیشرفت علم را باعث میشود. لذا توسعه آتی به پیشرفت علم وابسته است و میتوان به صراحت گفت که علم و تکنولوژی گرچه نمیتوانند همة مشکلات را حل کنند اما نقش مؤثری در توسعه آینده کشورها ایفا میکنند که میتواند مورد توجه کشورهای درحال توسعه قرار گیرد. برای بهرهبرداری از علم و تکنولوژی و هدایت تحولات تولیدی، اتخاذ استراتژیهای چندبعدی بلندمدت ضرورت دارد که بایستی بر تمامی جنبه¬های موجود در روند اختراعات، از آموزش عمومی پایه ای گرفته تا تجربههای علمی دانشمندان، مهندسان، ومدیران متمرکز گردد.
البته باید به این مطلب توجه داشت که هر چند نقش اساسی علم و تکنولوژی در توسعه اقتصادی است و به کمک آن میتوان خطرات ناشی از مصرف شدید منابع، رشد جمعیت، کمبود انرژی و تخریب محیط زیست را بر طرف نمود، تا جائیکه گفته اند «محیط فعالیت بشر محدود است اما این محدودیت تابعی از تکنولوژی است»، لیکن سهم علم و تکنولوژی در توسعه و بهبود زندگی افراد به همین بخش محدود نمیگردد و در هر یک از ابعاد ذیل که نیازهای فردی یک جامعه توسعه یافته هستند میتواند دخیل باشد یعنی:
- سلامت و صحت فردی و محیطی
- رفاه اجتماعی بر مبنای همامنگی اجتماعی و عدالت
- حقوق سیاسی نظیر آزادی، احترام و موقعیت فردی
- حرمت داشتن ارزشها و باورهای فرهنگی
با در نظر گرفتن ایـن مباحـث، طبعــاً کشور ما نیــز نمیتواند از آنچـه کـه امـروزه انقلاب جهانــی تکنولوژی نامیده میشـود دور بمانــد. رونـد فوقالعاده سریــع تحولات در عـرصه فناوریـهای نویـن به ویــژه بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و انقلاب در مواد نــو و ساخت و تولید آنها قطعاً آینـده ما را نیز تحت تأثیــر قرار خواهد داد و بر همه ارکان کشور و نظام واجب است که هر چه سریعتــر تدابیــر ویـژه و فوقالعـادهای بـرای هماهنگــی با این مـوج عظیم بیندیشند.
پدیدههایی نظیــر اصلاح ژنتیک، مشابـهسازی انسان و دستکاری ژنــهای آن، مواد هوشمند، ساخت و تولید چالاک و مولکولی، میکروسیستمهای یکپارچه، کامپیوترهای در مقیاس نانـومتر و غیره را اگر امـروز درک نکنیم فردا قطعـاً دیـر خواهد بود.
همچنین کلان رونـدهای امروز جهان تکنولوژی که علاوه بر رونـد سریع تحولات آن به موضوعاتی نظیـر تشدید ماهیت چند رشتهای تکنولوژی و رقابت بر سر راهبــری آن و نیز استمــرار جهانگرایـی و مسائل امنیتـی و دفاعــی ناشـی از آن میپردازند بایستـی مورد توجــه قرار گیرد.
ظهور نتایـج این تحولات، مسائلــی را نیز به دنبال خواهد داشت. همچنان که درک توده مردم از تأثیـرات بالقوه این رونـدها بر فرهنگ و زندگی افزایش مییابد، بایسته است که تصمیمهایی در مورد مسائل گوناگون اخلاقی، اقتصادی، قانونـی، محیطی، ایمنــی و دیگر دغدغههای اجتماعی اتخاذ شود. احتمالاً مهمترین این مسائـل عبارتنـد از: حریــم خصوصـی اشخاص، شکاف اقتصـادی، تهدیـدها و واکنشـهای فرهنگـی، اخلاقیات بیولوژیک به ویــژه مسائلــی همچون "به نــژادی"، مشابـهسازی انسان و اصلاح ژنتیک که شدیدتریـن واکنشهای اخلاقـی و معنـوی را به همراه خواهند داشت.
ماهیت این مسایل بسیار پیچیـده است، زیرا از یک سو بر مسیـر پیشرفت تکنولوژی و از سوی دیگر ـ مستقیم و غیرمستقیم، بر یکدیگر تأثیر میگذارند. شهروندان و سیاستگذاران نیازمند آنند که درباره تکنولوژی، اطلاعات کاملی کسب کنند تا با تشخیص و تحلیل این تعاملهای پیچیده بتوانند منـاقشـاتـی را که پیرامون تکنولوژی وجود دارد به درستـی بفهمند. چنین تلاشهایی، مانع از اخذ تصمیمهـای سادهانگارانــه میشوند؛ منافــع تکنولوژی را با ملاحظه ارزشهای فــردی بیشینه میسازند، و نقاط عطفــی را در فرآیند تصمیمگیری مشخص میکنند که در آنها تصمیمها میتوانند نتایج مطلوبــی به بار آورند بدون آنکه مسائل نادیده و تحلیل نشده بتوانند این تصمیمها را خدشـهدار کنند.
بشارتهای امیدبخش تکنولوژی در همین جا است و در آینده بیشتر نیز خواهد بود و سراسر جهان را با تأثیرات گستـرده خود در خواهد نوردید. با این همه، تأثیرات انقلاب تکنولوژی در گوشه و کنار جهان یکسان نخواهد بود و بسته به آمادگی و پذیرش ملتها و میزان سرمایهگذاریها و تصمیمهایی که اتخاذ میشود شکلهای متفاوتی پیدا خواهد کرد. خوب یا بد، راه بازگشتی وجود ندارد، زیرا پارهای از جوامع در مسیر این انقلاب قرار گرفتهاند و برای بهرهبرداری حداکثر از نتایج و منافع آن آماده شدهاند. روند جهانگرایـی نیز محیط زندگی همه جوامع را تغییر خواهد داد. نقشآفرینــی این پیشرفتها در صحنــه جهانـی، سیمای جهان را به کلی متحول خواهد کرد و بایستی ایران ما نیز در متن این تحول قرار گیرد. که یکی از جدیدترین علوم موادهوشمند می باشد.
مواد هوشمند، مو ادی هستند که با توجه به محرک های محیط پاسخ می دهند به همین دلیل به این مواد "مواد واکنشی" نیز می گویند. در این مواد تغییرات خواص،ساختار و موقعیت اتم ها رخ می دهد. مواد هوشمند توانایی فکر کردن دارند و IQ این مواد توسط روش هایی قابل تعیین است. این مواد به صورت زیر دسته بندی می شود:
١- موادی که در شرایط خاص تغییر رنگ می دهند، مانند:
مواد فتو کرومیک
مواد ترموکرومیک
٢- موادی که در شرایط خاص از خود نور متصاعد می کنند، مانند:
مواد الکترو لامینسنت
مواد فلوروسنت
مواد فسفوروسنت
٣- موادی که در شرایط خاص از خود حرکت نشان می دهند، مانند:
پلیمر های رسانا
دی الکتریک های الاستومر
مواد پیزو الکتریک
ژل های پلیمری
آلیاژهای حافظه دار
٤- موادی که در شرایط خاص تغییر دما می دهند، مانند:
مواد ترموالکتریک
مواد هوشمند کاربردهای زیادی دارند که در زیر به بخشی از آن ها اشاره می شود:
موادغذایی مدرن یا هوشمند
مواد غذایی طبیعی زیادی هوشمندند و در گرما و نور دارای تغییرات رورسیبلی هستند چنین مشخصات کاری تقریبا همیشه در غذاها به کار گرفته می شود مثل موادی که وقتی گرم می شوند ضخامت آن ها افزایش می یابد، اما وقتی سرد می شوند به شکل اول بر می گردند (پیترا و دسر) از انواع موادغذایی مدرن آنتی اکسید، آنزیم تعدیل کننده، Tvp، Quorn، Tofu است.
پارچه های مدرن یا هوشمند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه
قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و پدیدۀاستقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیدۀ اجتماعی ویژگی های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است . در مورد اقتصاد هم ، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت های انسان در تولید ، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعی است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده های اقتصادی را تبین کرد . از آنجا که این قوانین طبیعی است پس ، مناسب ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزادبکار روند و دولت یا اخلاق یا دین ، در عملکرد آنها دخالتی نکنند . بنابراین پدیده های عینی اقتصادی و رفتار های انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد ، همانند دیگر رخداد های فیزیکی ، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررسی است . واقعیت این است که پیدایش رفتار های اقتصادی ، تصادفی و اتفاقی نیست ، بلکه نظام علّی و معلولی بر آنها حاکم است ؛ به گونه ای که می توان در سایه رابطه علیت ، این رفتار ها را تفسیر کرد ؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتار ها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است . رابطه اقتصادی در جامعه الزاما"در چهارچوب یک نظام اقتصادی ، مشکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون « جهت » و « هدف » پذیرفته نیست و « باید » های که « جهت » و « هدف » نظام اقتصادی را تبیین می کنند ؛ « باید » های مبانی نامیده می شود .
اقتصاد چیست
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیاز های خود دارد ، سعی می کند که با صرف حداقل تلاش یا هزینه ، حداکثر نتیجه را به دست آورد ، این راه و روش ، اصل اقتصاد نامیده شده ، فرد تحت تأثیر هر مشرب خاص که باشد ، لازم است بر مبنای این اصل رفتار کند . بنابرین ، « اقتصاد » علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمی یابد ، مطالعه می کند . مطالعه اقتصاد باید درک ، بیان و تا حدی پیش بینی رفتار اقتصادی انسان را امکان پذیر سازد . این مطالعه باید به بهبود رفاه مادی فردی و اجتماعی بشر کمک کند ؛ بنابرین می توان ادعا کرد که اقتصاد ، قبل از هر چیز ، به تجزیه و تحلیل و تو ضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارد ، می پردازد . و اقتصاد بر خلاف علوم طبیعی ، علم محض نیست ؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تأثیر اراده بشر قرار می گیرد .
موضوع علم اقتصاد
موضوع اقتصاد عبارت است : از ثروت (کالاها ، خدمات و منابع ) از حیث چگونگی تولید ، توزیع و مصرف آن . مقصود از « ثروت » جنبه مالیت و ارزش کالاها و خدمات است ، نه جنبه عینیت اموال ؛ بنابرین ثروت از نظر ارزشمند بودن و مالیت موضوع اقتصاد است . ثروت ،از حیث چگونگی رشد ، توزیع و به مصرف رساندن آن موضوع اقتصاد است ، نه از حیث آن به این شخص یا آن شخص
تعریف اقتصاد
یکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است . در آیه « و اقصد فی مشیک » نیز به همین معنی آمده است . از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه « اقتصاد » دربارۀ آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در به کار گیری عرفی از « اقتصاد » غالبا" همین معنی مقصود بوده است . اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخلو خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل economy قرار گرفته است . به هر حال برای « اقتصاد » که اقتصاددانان از بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است . ارسطو : علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه . آدام اسمیت : اقتصاد ، علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل است . استوارت میل : اقتصاد ، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع ریکاردو :اقتصاد علم است . آلفرد مارشال : اقتصاد ،عبارت است از مطالعه بشر در زندگی شغلی و حرفه ای . در تعریف دیگر : علم اقتصاد بررسی کردار های انسان در جریان عادی زندگی اقتصاد یعنی کسب درامد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی است .
روشهای تحقیق ، تحلیل و طرح مسائل اقتصادی
روش شناسی
اقتصاد دارای روش های تحقیق ، تحلیل و بیان موضوعاتی است که در بعضی از آنها با سایر علوم مشترک است . در اقتصاد دو روش شناخته شده « روش قیاسی » و « روش استقرای » برای شکل دادن به نظریه های اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد . مبنای اصل روش قیاسی ، قیاسی منطقی و مبنای اصلی روش استقرای ، استقرای منطقی می باشد .
قیاس منطقی
حجتی است که در آن ، ذهن از قضایای کلی ، نتیجه ای جزئی را استنتاج می کند ؛ به تعبیر دیگر ، قولی است ، فراهم آمده از چند قضیه ، به نحوی که از آن قول ، به طور ذاتی قول دیگری لازم آید . قیاس منطقی عمل ذهن برای استنتاج از کلی است .
استقرایی منطقی
حجتی است که در آن ذهن از قضایای جزئی به نتیجه ای کلی می رسد و از محسوس به معقول یا از پدیده به قانون میرسد . در این استدلال ، در واقع بخشی از قضایای جزئی دیده شده و سپس حکم آن به همه موارد تعمیم داده شده ، قانون کلی استخراج می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه ای بر Rational Unified process
Rational Unified process چیست؟
هنگامیکه این سئوال پرسیده می شود، معمولاً جوابهای مختلفی شنیده می شود. این پاسخها بسته به اینکه سؤال از چه کسی پرسیده شده و زمینه سؤال چه بوده متفاوتند. آنچه موضوع را عجیب می کند این است که Rational Unified process ( RUP) به سه مورد کاملاً متفاوت اشاره می کند :
RUP یک روش تولید و توسعه نرم افزار می باشد که تکراری ، معماری محور و Use – Case گر است، و در مقالات و کتابهای مختلفی در مورد آن صحبت شده است. کاملترین اطلاعات در مورد RUP را می توان در خود محصول یافت که شامل راهنمائیهای مشروح، مثالها و قالبهایی است که کل چرخه حیات نرم افزار را شامل می شوند.
RPU یک فرآیند مهندسی نرم افزار خوش ساختار و خوش تعریف است. RUP طور روشن و واضح مشخص می کند که چه کسی مسئول چه چیزی است و چگونه و چه موقع هر چیزی انجام شود. RUP همچنین یک ساختار خوش تعریف برای چرخه حیات یک پروژه فراهم می کند که بطور روشن مراحل مهم و نقاط تصمیم گیری را بیان می کند.
RUP یک محصول فرآیندی است که یک چارچوب فرآیند با قابلیت سفارشی شدن را برای مهندسی نرم افزار فراهم می کند. محصول RUP از سفارشی کردن فرآیند و تألیف آن، و دامنه وسیعی از فرآیندها با پیکربندی های فرآیند، پشتیبانی می کند که می توان از RUP بدست آورد.
پیکربندی های مختلف RUP را می توان برای پشتیبانی از تیم های کوچک یا بزرگ و با استفاده از روشهای تولید و توسعه قانونمند یا نیمه قانونمند، انجام داد. محصول RUP شامل چندین نوع پیکربندی فرآیند و نماهای مختلف از فرآیند می باشد که تحلیلگران ، توسعه دهندگان، تست کنندگان، مدیران پروژه، مدیران پیکربندی، تحلیلگران داده، و دیگر اعضای تیم را در نحوة تولید و توسعه نرم افزار هدایت می کنند. RUP در بسیاری از شرکتها و صنایع مختلف استفاده شده است.
در این فصل با شرح سه دیدگاه فوق از RUP به فهم بهتری از آن دست خواهیم یافت.
روش RUP
در این قسمت در مورد اصول اساسی که RUP جهت تسهیل فرآیند تولید و توسعه نرم افزار، از آنها استفاده می کند و همچنین روش تکراری برای بکار بردن این اصول بحث می کنیم.
اصول اساسی روش RUP
هسته RUP از چندین اصل اساسی تشکیل شده است که از تولید تکراری4 پشتیبانی کرده و معرف ماهیت آن می باشد.
این اصول از مجموعه ای از پروژه های موفق، جمع آوری شده و چکیده آن به صورت مجموعه ای از رهنمودهای ساده در آمده اند. این اصول در ذیل شرح داده می شوند :
حمله سریع و مداوم به ریسک های اصلی .... در غیر اینصورت آنها به شما حمله خواهند کرد.
تضمین کنید که محصول با ارزشی به مشتری تحویل می دهید.
روی نرم افزار قابل اجرا متمرکز بمانید.
تغییرات را هرچه زودتر در پروژه بگنجانید.
هرچه زودتر معماری قابل اجرایی را مبنا قرار دهید.
سیستم را با مؤلفه ها بسازید.
در قالب یک تیم با هم کار کنید.
کیفیت را بعنوان یک اصل قرار دهید نه یک فرع
RUP و تولید تکراری
اکثر تیمهای نرم افزاری هنوز هم از فرآیند آبشاری برای پروژه های تولیدی استفاده می کنند که در آن هر فاز را در یک مرحله کامل می کنند. در این توالی ابتدا شناخت نیازمندیها انجام می شود و سپس تحلیل و طراحی و بعد از آن پیاده سازی یا مجتمع سازی و سپس تست انجام می شود. رایج تر از این روش، یک روش تست آبشاری تغییر یافته است که در آن حلقه های بازخورد به این جریان کلی و اساسی که توضیح داده شد، اضافه می شود. چنین روشهایی، اعضاء کلیدی تیم را برای مدت طولانی بیکار می کند و تست کردن را تا پایان چرخة حیات پروژه، یعنی زمانی که حل کردن مشکلات سخت و پرهزینه است و تهدیدهای جدی برای ضرب الاجلهای انتشار نرم افزار وجود دارد، به تأخیر می اندازد.
برخلاف این روش، RUP از یک روش تکراری استفاده می کند، یعنی یک توالی از گامها افزایشی یا تکرارها. هر تکرار چنانکه در شکل 1-1 می بینید شامل تعداد زیادی دیسیپلین های تولید است. (نیازمندیها، تحلیل، طراحی، پیاده سازی و غیره) . هر تکرار مجموعه ای تعریف شده از اهداف است و بخشی از پیاده سازی سیستم نهائی را تولید می کند که این بخش قابلیت کار کردن دارد. هریک از این تکرارهای متوالی برای تکمیل و اصلاح سیستم تا زمان کامل شدن محصول نهائی ، بر مبنای نتایج کار تکرارهای قبلی ساخته می شود.