دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانلود تخقیق در مورد شرح احوال باباطاهر عریان (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شرح احوال باباطاهر عریان

بابا طاهر عریان از شاعران وعارفان اواسط قرن پنجم معاصر طغرل سلجوقی است وی از عرفا و اولیاء جبال می باشد که در سیر تکاملی عرفان وتصوف اسلامی نقش موثری داشته است بعضی به دلیل ملاقات بابا طاهر با طغرل سلجوقی تولدش را در اواخر قرن چهارم می دانند وی در دوران حکومت دیلمیان می زیسته است . تاریخ تولد ووفات باباطاهر مورد اختلاف است که این به دلیل عزلت وگوشه گیری درویشانه او می باشد .وی به احتمال قوی وطبق شواهد تاریخی بعد از سال 450 هجری قمری در همدان وفات یافت وهمانجا دفن شده ومقبره او که در غرب شهر همدان بالای تپه مرتفعی مقابل بقعه امامزاده حارث بن علی واقع است همواره مورد توجه وزیارت صاحب دلان واهل معرفت  حتی مردم عادی بوده است .

یکی از قدیمی ترین اسناد تاریخی درباره باباطاهر در راحه الصدور وآیه السرور راوندی درتاریخ  آل سلجوق آمده است مولف این کتاب چنین نقل می کند(( شنیدم که چون سلطان بک به همدان آمد از اولیاء سه پیر بودند باباطاهر وباباجعفر وشیخ حمشاء کوهکی است بر در همدان آنرا خضر خوانند برانجا ایستاده بودند نظرسلطان برایشان آمد کوکبه لشکر بداشت وپیاده شد وبا وزیر ابونصر الکندری پیش ایشان آمد و دستهاشان ببوسید . باباطاهر پاره ای شیفته گونه بودی او را گفت ای ترک با خلق خدا چه خواهی کرد؟

سلطان گفت : آنچه توفرمایی . باباگفت : آن کن که خدا فرماید : ان الله یامر بالعدل والاحسان سلطان بگریست وگفت چنین کنم بابا دستش بستد وگفت از من پذیرفتی سلطان گفت آری بابا سر ابریقی شکسته که سالها از آن وضوکرده بود در انگشت داشت بیرون کرد ودر انگشت سلطان کرد وگفت مملکت عالم چنین در دست تو کردم . بر عدل باش سلطان پیوسته ان در میان تعویذ ها داشتی وچون مسافی پیش آمدی آن در انگشت کردی اعتقاد پاک وصفای عقیدت او چنین بود ودر دین محمدی صلعم  از او دیدار تر وبیدارتر نبود.

مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب ضمن اشاره به این روایت راوندی چنین می گوید (( این بابای شیفته گونه که در وجود این فاتح ناتراش صحراها چنین تاثیری کرد بدون شک همان صوفی وعارف نام آوریست که هنوز در همدان مقبره او مزار عام است ووجود او در چنان هاله یی از قدس وکرامات مستور است که شناخت حقیقت حالش برای مورخ دشواری بسیار دارد در واقع روایات راجع به او به قدری افسانه آمیز است که وی را از یکسو با آل بویه وابن سینا معاصر جلوه می دهد واز سوی دیگر شاهد قتل عین القضات  وحتی هم عصر خواجه نصیر طوسی می سازد.در هر حال چون قدیمی ترین مآخذی که درباب وی هست حاکی از آنست که در هنگام ورود طغرل به همدان هنوز زنده بوده است  سال 410 را که بعضی مآخذ متاخر در باب تاریخ وفاتش ذکر کرده اند قابل قبول  نمی توان یافت اما ملاقات طغرل به قول کسانی که وی را معاصر دیالمه دانسته اند البته منافات ندارد. از روایات دیگر آنچه وی را با عین القضات  و.خواجه نصیر همعصرمی  کند نیز نه با یکدیگر می سازد نه با این یکتا برگه روایت راوندی معهذا ممکن هست از این اقوال استنباط شود که بابا طاهر همدانی متعدد بوده است ویا آنکه شاید این پیوند با نام عین القضات وخواجه نصیر اشارتی باشد به وجود یک رابطه نامرئی بین وجود باباطاهر از یکسو وتعالیم عین القضات و بعضی فرقه های شیعه از سوی دیگر))

منبعی کهنتر از راحه الصدور که اشاراتی به طاهر ومزار او در همدان دارد نامه های عین القضات همدانی است که میان سالهای 520 و525 نوشته شده است در این نامه ها از طاهر د رکنار دو تن دیگر از عارفان بزرگ آن شهر شیخ بَرَکه  وشیخ فَتحه یاد شده و به احتمال قریب به یقین منظورهمان باباطاهر همدانی عارف است .

دکتر زرین کوب رحمه الله علیه در شرح حال بابا طاهر می نویسد (( در اینکه ذکری هم در کتب صوفیه چون تذکره الاولیاء ونفحات الانس وجز آنها از باباطاهر در بین نیست حاکی از آن است که طریقه او در ترد مشایخ صوفیه معهود یا مقبول نبوده است با اینهمه بعد از عین القضات واحتمالا به سبب تاثیر آثار اوذکر طاهر در ادب شفاهی صوفیه تدریجا انتشار یافته است واز همین جاست که مخصوصا از قرن نهم به بعد از نشر مقالات حروفیه واهل حق عنوان عارف وقدوه العارفین هم گه گاه در حق او بکار می رود هر چند در مآخذ قدما جز در راحه الصدور وشاید مکتوبات عین القضات ذکری از طاهر همدانی نیست .

بابالقبی است که مردم بر سبیل تفخیم بر نام اصلی عرفا واولیاء وپیروان می افزوده اند عین القضات بدون ذکر این لقب می نویسد : (( از برکه قدس سره شنیدم که طاهر گفت مردم می آیند وریش خود را به افسوس ما فرامیدارند. پس افسوس می برند وبه ریش خود می دارند))  یا ((فتحه رحمه الله علیه می گوید هفتاد سال است تامی کوشم مگر ارادت در حق طاهر درست کنم نمی توانم ...)) یا (( ای عزیز ! این نبشته هم بر سر تربت طاهرنبشتم روز شنبه ...)) و((...بر تربت فتحه و هم بر تربت طاهرخاطر بر این قرارگرفت که چیزی دیگر نویسم ...)) از این عبارات بر می آید که طاهرتقریبا هفتاد سال پیش از عین القضات می زیسته وبنابراین او همان باباطاهری است که در گزارش راوندی از او یاد شده است ونیز پیوند عقیدتی یا طریقتی عین القضات از طریق استادانش برکه وفتحه به باباطاهر معلوم می شود گذشته از این شواهد دیگری نیز دال بر وابستگی معنوی عین القضات  با طاهر عارف وجود دارد .

باباطاهر عریان از عرفا واولیاء جبال می باشد که در سیر تکاملی عرفان و تصوف اسلامی نقش موثری داشته است این عارف صاحب دل دردمندان اشعاری را سروده وکتبی به زبان فارسی وعربی تصنیف نموده است از جمله تقریرات وی کلمات قصاری به عربی است که عقاید تصوف را بیان نموده است  شهرت بابا ی سوته دلان بیشتر به خاطر دو بیتی هایی است که به زبان محلی با لهجه لری سروده  ودر آنها از پریشانی وتنهایی شکایت کرده واز این راه اشتقیاق معنوی خود را به وعبود بروز داده است بر کلمات قصار باباطاهر چنین شرح



خرید و دانلود دانلود تخقیق در مورد شرح احوال باباطاهر عریان (2) (با فرمت word)


تحقیق در مورد شرح احوال باباطاهر عریان (2) (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شرح احوال باباطاهر عریان

بابا طاهر عریان از شاعران وعارفان اواسط قرن پنجم معاصر طغرل سلجوقی است وی از عرفا و اولیاء جبال می باشد که در سیر تکاملی عرفان وتصوف اسلامی نقش موثری داشته است بعضی به دلیل ملاقات بابا طاهر با طغرل سلجوقی تولدش را در اواخر قرن چهارم می دانند وی در دوران حکومت دیلمیان می زیسته است . تاریخ تولد ووفات باباطاهر مورد اختلاف است که این به دلیل عزلت وگوشه گیری درویشانه او می باشد .وی به احتمال قوی وطبق شواهد تاریخی بعد از سال 450 هجری قمری در همدان وفات یافت وهمانجا دفن شده ومقبره او که در غرب شهر همدان بالای تپه مرتفعی مقابل بقعه امامزاده حارث بن علی واقع است همواره مورد توجه وزیارت صاحب دلان واهل معرفت  حتی مردم عادی بوده است .

یکی از قدیمی ترین اسناد تاریخی درباره باباطاهر در راحه الصدور وآیه السرور راوندی درتاریخ  آل سلجوق آمده است مولف این کتاب چنین نقل می کند(( شنیدم که چون سلطان بک به همدان آمد از اولیاء سه پیر بودند باباطاهر وباباجعفر وشیخ حمشاء کوهکی است بر در همدان آنرا خضر خوانند برانجا ایستاده بودند نظرسلطان برایشان آمد کوکبه لشکر بداشت وپیاده شد وبا وزیر ابونصر الکندری پیش ایشان آمد و دستهاشان ببوسید . باباطاهر پاره ای شیفته گونه بودی او را گفت ای ترک با خلق خدا چه خواهی کرد؟

سلطان گفت : آنچه توفرمایی . باباگفت : آن کن که خدا فرماید : ان الله یامر بالعدل والاحسان سلطان بگریست وگفت چنین کنم بابا دستش بستد وگفت از من پذیرفتی سلطان گفت آری بابا سر ابریقی شکسته که سالها از آن وضوکرده بود در انگشت داشت بیرون کرد ودر انگشت سلطان کرد وگفت مملکت عالم چنین در دست تو کردم . بر عدل باش سلطان پیوسته ان در میان تعویذ ها داشتی وچون مسافی پیش آمدی آن در انگشت کردی اعتقاد پاک وصفای عقیدت او چنین بود ودر دین محمدی صلعم  از او دیدار تر وبیدارتر نبود.

مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب ضمن اشاره به این روایت راوندی چنین می گوید (( این بابای شیفته گونه که در وجود این فاتح ناتراش صحراها چنین تاثیری کرد بدون شک همان صوفی وعارف نام آوریست که هنوز در همدان مقبره او مزار عام است ووجود او در چنان هاله یی از قدس وکرامات مستور است که شناخت حقیقت حالش برای مورخ دشواری بسیار دارد در واقع روایات راجع به او به قدری افسانه آمیز است که وی را از یکسو با آل بویه وابن سینا معاصر جلوه می دهد واز سوی دیگر شاهد قتل عین القضات  وحتی هم عصر خواجه نصیر طوسی می سازد.در هر حال چون قدیمی ترین مآخذی که درباب وی هست حاکی از آنست که در هنگام ورود طغرل به همدان هنوز زنده بوده است  سال 410 را که بعضی مآخذ متاخر در باب تاریخ وفاتش ذکر کرده اند قابل قبول  نمی توان یافت اما ملاقات طغرل به قول کسانی که وی را معاصر دیالمه دانسته اند البته منافات ندارد. از روایات دیگر آنچه وی را با عین القضات  و.خواجه نصیر همعصرمی  کند نیز نه با یکدیگر می سازد نه با این یکتا برگه روایت راوندی معهذا ممکن هست از این اقوال استنباط شود که بابا طاهر همدانی متعدد بوده است ویا آنکه شاید این پیوند با نام عین القضات وخواجه نصیر اشارتی باشد به وجود یک رابطه نامرئی بین وجود باباطاهر از یکسو وتعالیم عین القضات و بعضی فرقه های شیعه از سوی دیگر))

منبعی کهنتر از راحه الصدور که اشاراتی به طاهر ومزار او در همدان دارد نامه های عین القضات همدانی است که میان سالهای 520 و525 نوشته شده است در این نامه ها از طاهر د رکنار دو تن دیگر از عارفان بزرگ آن شهر شیخ بَرَکه  وشیخ فَتحه یاد شده و به احتمال قریب به یقین منظورهمان باباطاهر همدانی عارف است .

دکتر زرین کوب رحمه الله علیه در شرح حال بابا طاهر می نویسد (( در اینکه ذکری هم در کتب صوفیه چون تذکره الاولیاء ونفحات الانس وجز آنها از باباطاهر در بین نیست حاکی از آن است که طریقه او در ترد مشایخ صوفیه معهود یا مقبول نبوده است با اینهمه بعد از عین القضات واحتمالا به سبب تاثیر آثار اوذکر طاهر در ادب شفاهی صوفیه تدریجا انتشار یافته است واز همین جاست که مخصوصا از قرن نهم به بعد از نشر مقالات حروفیه واهل حق عنوان عارف وقدوه العارفین هم گه گاه در حق او بکار می رود هر چند در مآخذ قدما جز در راحه الصدور وشاید مکتوبات عین القضات ذکری از طاهر همدانی نیست .

بابالقبی است که مردم بر سبیل تفخیم بر نام اصلی عرفا واولیاء وپیروان می افزوده اند عین القضات بدون ذکر این لقب می نویسد : (( از برکه قدس سره شنیدم که طاهر گفت مردم می آیند وریش خود را به افسوس ما فرامیدارند. پس افسوس می برند وبه ریش خود می دارند))  یا ((فتحه رحمه الله علیه می گوید هفتاد سال است تامی کوشم مگر ارادت در حق طاهر درست کنم نمی توانم ...)) یا (( ای عزیز ! این نبشته هم بر سر تربت طاهرنبشتم روز شنبه ...)) و((...بر تربت فتحه و هم بر تربت طاهرخاطر بر این قرارگرفت که چیزی دیگر نویسم ...)) از این عبارات بر می آید که طاهرتقریبا هفتاد سال پیش از عین القضات می زیسته وبنابراین او همان باباطاهری است که در گزارش راوندی از او یاد شده است ونیز پیوند عقیدتی یا طریقتی عین القضات از طریق استادانش برکه وفتحه به باباطاهر معلوم می شود گذشته از این شواهد دیگری نیز دال بر وابستگی معنوی عین القضات  با طاهر عارف وجود دارد .

باباطاهر عریان از عرفا واولیاء جبال می باشد که در سیر تکاملی عرفان و تصوف اسلامی نقش موثری داشته است این عارف صاحب دل دردمندان اشعاری را سروده وکتبی به زبان فارسی وعربی تصنیف نموده است از جمله تقریرات وی کلمات قصاری به عربی است که عقاید تصوف را بیان نموده است  شهرت بابا ی سوته دلان بیشتر به خاطر دو بیتی هایی است که به زبان محلی با لهجه لری سروده  ودر آنها از پریشانی وتنهایی شکایت کرده واز این راه اشتقیاق معنوی خود را به وعبود بروز داده است بر کلمات قصار باباطاهر چنین شرح



خرید و دانلود تحقیق در مورد شرح احوال باباطاهر عریان (2) (با فرمت word)


دانلود تحقیق درباره ی میگرن (2)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

شرح بیماری‌

میگرن (Migraine) بیماری است که با سردردهای مداوم و سخت مشخص می‌شود و غالبا با اشکالات زود گذری در جریان خون مغزی و استفراغ همراه است. این بیماری با یک‌ نوع‌ سردرد شدید و ناتوان ‌کننده‌ معمولا در یک‌ طرف‌ سر ، که‌ به‌ همراه‌ آن‌ علایم‌ دیگری‌ مثل‌ تهوع ‌، استفراغ‌ و مشکلات‌ بینایی‌ همراه است. حمله‌ این‌ سردرد می‌تواند 72 - 2 ساعت‌ طول‌ بکشد. حملات‌ میگرن‌ در بعضی‌ از افراد ممکن‌ است‌ بطور هفتگی‌ رخ‌ دهند، در حالی‌ که‌ در بعضی‌ دیگر ممکن‌ است‌ حتی‌ یک‌ بار نیز در سال‌ رخ‌ ندهند.

میگرن‌ هر دو جنس‌ را تحت ‌تأثیر قرار می‌دهد، اما در زنان‌ شایع‌تر است‌. میگرن همچنین ممکن است ارثی باشد. بیماری در حوالی سنین بلوغ شروع شده و در میانسالی از نظر شدت و دفعات تکرارش کاهش می‌یابد. حملات میگرن بیشتر صبحها شروع شده و علایم اولیه آن تار شدن دید یا ظهور نقاط رنگی در خطوط جلوی چشم است. حملات سردرد چند ساعتی به طول می‌انجامد و پس از خوابیدن بهبود می‌یابد.

انواع میگرن

میگرن کلاسیک

میگرن کلاسیک عموما یک سردرد یکطرفه می‌باشد و به صورت ضربان‌دار اتفاق می‌افتد. قبل از شروع سردرد بیمار دچار تغییرات بینایی می‌شود که به صورت توهمات و جرقه‌های بینایی هستند که در اصطلاح به آن اورا می‌گویند. اکثر بیماران یک حمله را در طول هفته تجربه می‌کنند و اصولا بین 2 تا 24 ساعت طول می‌کشد. بیمار دچار حالتهایی مانند تهوع ، استفراغ ، گریز از نور ، سستی و حتی گاهی در مراحل حاد دچار اخلال حس نیمه بدن و تکلم می‌شود. در بین حملات بیمار سردرد یا ناراحتی دیگری ندارد.

میگرن غیر کلاسیک

در میگرن غیر کلاسیک علایم بینایی قبل از حمله بوجود نمی‌آید. این نوع سر درد بیشتر دو طرفه بوده و ضربان‌دار است. درد بیشتر دور حلقه چشم احساس می‌شود و ممکن است در ادامه آن سفتی گردن هم بوجود آید این نوع میگرن شیوع بیشتری دارد و همراه با تهوع و استفراغ است.

ارتباط میگرن با سن

میگرن در میان کودکان هم اتفاق می‌افتد اما مدت آن کوتاه است و به سرعت بهبود می‌یابد با افزایش سن از تعداد حملات کاسته می‌شود ولی به طول آن اضافه می‌شود. میزان و شدت دفعات حمله در افراد مختلف متفاوت است و نمی‌توان ارتباط معنی‌داری بین حملات افراد مختلف پیدا کرد اما اصولا بعد از 55 سالگی به ندرت اتفا ق می‌افتد.

علت بوجود آمدن میگرن

تنگ‌ شدن ‌، سپس‌ گشادشدن‌ و التهاب‌ رگ‌های‌ خونی‌ که‌ به‌ پوست‌ سر و مغز می‌روند. سردرد زمانی‌ آغاز می‌شود که‌ رگ‌ها دوباره‌ گشاد می‌شوند. تغییر الگوی خواب ، بیدار ماندن شبانه ، کار کردن زیاد و خستگی بیش از حد می‌تواند باعث بروز میگرن شود. گاهی اوقات خانمها بروز این سردردها را به دوران عادت ماهیانه نسبت می‌دهند و مصرف قرصهای ضد بارداری را عامل مهمی برای بوجود آمدن میگرن می‌دانند. صدای بلند ، نور زیاد ، کنسرت موسیقی و فشار به گردن و حتی درد دندان باعث بروز میگرن می‌شود.

تشخیص میگرن

هیچ آزمایش خاصی برای تشخیص میگرن وجود ندارد و بر اساس شرح حال بیمار و معاینه ، میگرن بیمار تشخیص داده می‌شود.

مشکلات مبتلایان به میگرن

مشکل مبتلایان به میگرن تنها سردرد نیست. اکثر افراد کاملا بیمار می‌شوند و نمی‌توانند کارهای روزمره خود را انجام دهند و مجبور می‌شوند که در یک اتاق تاریک و ساکت بی‌حرکت دراز بکشند تا حمله میگرنی پایان یابد. بعضیها حتی نمی‌توانند فکر غذا خوردن را هم داشته باشند چون دچار استفراغ می‌شوند و در انتها دچار خواب آلودگی و رخوت می‌شوند. در طول حمله فعالیت و عملکرد طبیعی معده مختل می‌شود و باعث می‌شود دارهایی که برای تسکین میگرن خورده می‌شود به خوبی جذب نشود.

عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ خطر

استرس‌

سابقه‌ خانوادگی‌ میگرن‌

سیگار کشیدن‌

نوشیدن‌ الکل‌

مصرف‌ بسیاری‌ از داروها

کمبود خواب ‌، یا در بعضی‌ از افراد خوابیدن‌ زیاد

پیشگیری‌



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره ی میگرن (2)