لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پودر شفیره کرم ابریشم – یک ماده غذایی غیر متداول
پودر شفیره کرم ابریشم یک خوراک پروتئینی غیرمتداول برای حیوانات بوده که بهعنوان یک محصول فرعی پس از جدا کردن رشتههای ابریشم از پیله بدست میآید. همانطور که در تحقیقات نشانداده شده، به نظر میرسد که ارزشغذایی آن محدود باشد.
منشاء اولیه پرورش کرم ابریشم کشور چین بوده و بیش از 5000 سال قدمت دارد. کشورهای اصلی تولیدکننده ابریشم شامل چین(5/57% از تولید جهانی)، ژاپن(2/13%)، هند(3/10)، کره جنوبی(4/5%) و تایلند(1/2%) میباشد.
معمولترین گونه برای تولید تجاری ابریشم، کرم ابریشم درخت توت یا Bmbyx mori از زیر شاخه جانوران بند پا یا Tracheata است. کرم پروانه ابریشم عمدتاً از برگهای درخت توت تغذیه میکند. توت سفید یا Morus alba از خانواده Moraceae متداولترین نوع درخت توت در کشور ژاپن است. این خانواده شامل بیش از هزار گونه میباشد.
قبل از باز شدن رشتههای ابریشم، پیله را حرارت میدهند تا شفیره آن کشته شود. از یک پیله ابریشم حدود 800 متر نخ رشتهای با ملکولهای کشیده و لیفیشکل بدست میآید. پس از جدا شدن نخ ابریشم، شفیره باقیمانده خشک و سپس آسیا میشود. میتوان با استفاده از یک مایع حلال چربی آنرا استخراج نمود. پیلههای کرم ابریشم هیچ ارزش غذایی ندارند.
مشخصات پودر شفیره کرم ابریشم
محتوای پروتئین خام پودر شفیره کرم ابریشم(SPM)1 بسیار متفاوت است. در پودرهایی که روغن آنها گرفته شده، نسبت به پودرهای فرآوری نشده میزان پروتئین خام بیشتر بوده(بهترتیب 8/72% و 1/55%) و قابل مقایسه با پودر ماهی با کیفیت خوب است(جدول 1). بهدلیل وجود اسیدهای آمینه لیزین2، متیونین3، آرژنین4، هیستیدین5 و ترئونین6 که اسیدهای آمینه محدود کنندهای هستند، پروتئین پودر کرم ابریشم ارزش بالایی ندارد(جدول 2). ضریب اسیدهای آمینه ضروری و ارزش بیولوژیکی آن به ترتیب 3/61% و 6/51% است.
جدول 1- ترکیب شیمیایی پودر شفیره کرم ابریشم در مقایسه با پودر ماهی و کنجاله سویا(% ماده خشک)
پودر خام
پودر بدون روغن
پودر ماهی(سفید)
کنجاله سویا
ماده خشک
9/88
9/91
0/91
0/90
پروتئین خام
1/55
8/72
2/68
9/49
چربی خام
2/23
0/2
1/5
4/1
خاکستر
8/3
6/5
4/25
0/7
فیبر خام
5/5
2/6
8/0
5/6
جدول 2- نمودار اسیدهای آمینه ضروری پودر شفیره کرم ابریشم در مقایسه با پودر ماهی و کنجاله سویا(g/6gN)
پودر شفیره کرم ابریشم
پودر ماهی(سفید)
کنجاله سویا
آرژنین
0/6
4/4
4/3
هیستیدین
3/3
5/1
2/1
ایزولوسین
0/3
3/2
لوسین
8/7
8/4
7/3
لیزین
1/6
0/5
0/3
متیونین
9/1
8/1
6/0
فنیل آلانین
5/2
5/2
4/2
ترئونین
6/4
8/2
9/1
تریپتوفان
1/1
7/0
7/0
والین
7/4
3/3
3/2
چربی پودر شفیره کرم ابریشم شامل 12/2% لسیتین7 ، 7/20% اسید چرب اشباع و 1/70% اسیدهای چرب غیر اشباع(شامل 14% اسید پالمیتیک8، 1/9% اسید اُلئیک9، 6/24% اسید لینولئیک10، 14% اسید لینولنیک11 و 4/8% دیگر اسیدهای چرب) میباشد. فیبر خام پودر شفیره کرم ابریشم عمدتاً کیتین12 بوده که استفاده از آن برای اغلب حیوانات (بهاستثناء سختپوستان که برای تشکیل اسکلت خارجی خود به کیتین نیاز دارند) مشکل است. اطلاعات زیادی در مورد محتوای مواد معدنی و ویتامینهای پودر شفیره کرم ابریشم در دسترس نیست(جدول 3).
جدول 3-محتوای مواد معدنی و ویتامینی پودر شفیره کرم ابریشم
مواد معدنی(%)
ویتامینها(g1000/mg)
کلسیم
63/0
ویتامین E
1000
فسفر
25/1
ویتامین B1
0/15
سدیم
03/0
ویتامین B2
0/80
پتاسیم
07/1
ویتامین B12
5/0
واضح است که انرژی قابل هضم پودر بدون روغن شفیره کرم ابریشم کمتر از پودر خام است:
· انرژی ناخالص: kcal/kg5939(MJ8/24)
· انرژی قابل هضم پودر خام kcal/kg4190
· انرژی قابل هضم پودر روغنگیری شده: kcal/kg3672
جوجهها و خوکها بهتر از ماهی و میگو پروتئین خام پودر شفیره کرم ابریشم را هضم میکنند. در بین ماهیها، ماهی قزلآلا بهتر از کپور معمولی پروتئین را مصرف میکند(بهترتیب 4/84% و 9/63%). همانطور که در جوجهها نشان داده شده، ممکن است محتوای بالای چربی پودر شفیره کرم ابریشم باعث کاهش قابلیت هضم پروتئین شود(جدول 4).
جدول 4- قابلیت هضم آشکار(%) مربوط به پودر شفیره کرم ابریشم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
پروبیوتیک به عنوان یک افزودنی غذائی برای حیوانات مزرعه
پروبیوتیکها میکروبهای انتخاب شدهای میباشند که جهت جایگزین شدن در لوله گوارش انسان یا حیوانات مورد استفاده قرارمیگیرند . هدف از این جایگزینی بهبود شرایط فیزیولوژیکی و بطور کلی تغییر اکوسیستم پیچیده روده میباشد.
پروبیوتیکها میکروبهای انتخاب شدهای میباشند که جهت جایگزین شدن در لوله گوارش انسان یا حیوانات مورد استفاده قرارمیگیرند . هدف از این جایگزینی بهبود شرایط فیزیولوژیکی و بطور کلی تغییر اکوسیستم پیچیده روده میباشد.
در طول لوله گوارش انسان تقریبا در شرایط عادی ۱۰۱۴ و یا ۱۰۰۰۰۰ برابر بیشتر از تعداد افراد جهان و بیشتر از ۴۰۰ نوع میکروارگانیسم متفاوت وجود دارد . موقعی که یک فرد و یا یک حیوان متولد میشود دستگاه گوارش او فاقد هرنوع میکرو ارگانیسمی میباشد . بعد از تولد جایگزینی میکروبها شروع میگردد و میکروبها از محیط وارد دستگاه گوارش شده و تشکیل کلنی میدهند .
این میکروبها بوسیله غذای خورده شده و همچنین شرایط محیط روده تحت تاثیر قرار میگیرند. بعد از یک مدت زمان مشخص میکروبهای دستگاه گوارش بدلیل شرایط ثابت محیط و ترکیب مواد غذائی و فیزیولوژی موجود تثبیت میگردند که این برای حفظ حیات موجود ضروری میباشد این میکروبها تعداد زیادی از اعمال حیاتی از جمله تجزیه مواد غذائی ،تولید بعضی از متابولیتها ، از جمله اسیدها ، ویتامینها ، و باکتریوسینها و در نتیجه حذف رقابتی و تجزیه شدن ترکیبات فعالی مثل هورمونهای استروئیدی و تحریک سیستم ایمنی بدن را انجام میدهند .
تحت شرایط عادی غلظت میکروارگانیسمها در طول لوله گوارش و در قسمتهای تحتانی دستگاه گوارش حتی به میزان ۱۰۱۱ افزایش مییابد. در حیوانات بعضی از عوامل، محیط لوله گوارش را تحت تاثیر قرار میدهند که در این میان تنش مهمترین عامل تاثیر گذار بر روی دستگاه گوارش و در نتیجه روی عملکرد میباشد .
حمل و نقل ، تغییر درجه حرارت ، نوع ماده غذائی ، بیماریها ، و آنتی بیوتیکها فاکتور اصلی تغییردهنده توازن میکروبها در لوله گوارش می باشند.زمانی که توازن میکروبی بهم میخورد احتمال تشکیل کلنی توسط باکتریهای بیماریزا در روده افزایش مییابد . تغییر ماده غذائی یکی از عوامل تغییر دهنده محیط میکروارگانیسمها میباشد و در طول زمانی که این میکروارگانیسمها به محیط جدید عادت پیدا میکنند تعدادشان پائین تر از حد نرمال خواهد بود و این به معنی ایجاد فضا برای باکتریهای بیماریزا وتولید سم توسط آنهاست که در نهایت موجب اسهال و یا مرگ حیوان خواهد شد .
تشکیل کلنی درروده در سطوح متفاوت میتواند به وجود آید میکروبها میتوانند به سطح سلولهای اپیتلیال روده متصل شده و یا در کریپتها شروع به تشکیل کلنی نمایند. پروبیوتیکها، افزودنی غذائی هستند که فواید زیادی برای حیوانات دارند .
بطور کلی این مواد امکان تشکیل کلنی توسط باکتریهای بیماریزا را کاهش داده و از طریق توانائی تولید آنزیم موجب تجزیه مواد غذائی میگردند. در انسان اولین تاثیر پروبیوتیک جلوگیری از اسهال بخصوص در ارتباط با بیماری یا سفر میباشد . در حیوانات افزایش وزن روزانه، بهبود ضریب تبدیل مواد غذائی و کاهش تلفات اولین پارامترهای تحت تاثیر میباشد و در همان حال کاهش اسهال و بیماریها، پارامترهای ثانویه میباشد . یک میکروارگانیسم که به عنوان پروبیوتیک استفاده میگردد باید توانائی عبور از معده و رشد در روده کوچک یا سکوم و یا کلون را داشته باشد .
تاثیر پروبیوتیک بر روی عملکرد ناشی از اثر متقابل آنزیم و متابولیتهای تولید شده توسط آنها و حذف رقابتی و یا تحریک سیستم ایمنی بدن میباشد. پروبیوتیکهای تولید شده بر اساس باسیلهای اسپور دار نوعی از پروبیوتیکهای مورد استفاده در کارخانجات خوراک دام و طیور میباشد . این محصولات دارای مزایای فراوانی میباشد که مهمترین آن حفظ کیفیت در طی فرایند پلت شدن میباشد . علاوه بر آن قادر به تولید مقدار زیادی آنزیم در دستگاه گوارش میباشد که موجب افزایش هضم مواد غذائی ، مصرف غذا و حفظ ثبات لوله گوارش میگردد .
همچنین پروبیوتیکها تولید متابولیتهائی میکنند که خاصیت جلوگیری کننده از تشکیل کلنی توسط پاتوژنها را دارا میباشد . البته توجه به بی خطر بودن مصرف پروبیوتیکها به عنوان افزودنی غذائی برای انسان ، حیوانات و محیط در تمام دنیا افزایش پیدا کرده بطوری که دراتحادیه اروپا پروبیوتیکها مراحل فشردهای را جهت تضمین سلامتی آن به عنوان یک افزودنی طی میکنند.
بررسی اثر استفاده از پروبیوتیک بر روی عملکرد گله تخمگذار
در آزمایش اثر پروبیوتیک ( Bio – Plus ۲ ) بر روی عملکرد گله تخم گذار و مشخصات تخم مرغ مورد بررسی قرار گرفت. در این طرح که پروبیوتیک به میزان ۲۵۰ ، ۵۰۰ و ۷۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم جیره مورد استفاده قرار گرفت و نتایج عبارت بودند از :
۱- افزایش تولید در مقایسه با گروه کنترل
۲- کاهش آسیب دیدگی تخم مرغ در مقایسه با گروه کنترل
۳- کاهش کلسترول سرم خون و زرده در مقایسه با گروه کنترل
۴- بهبود ضریب تبدیل غذایی در مقادیر ۲۵۰ و ۵۰۰ میلی گرم در کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل
۵- عدم تفاوت معنی دار بین کلیه گروهها در مصرف غذا ، وزن تخم مرغ ، وزن مخصوص تخم مرغ ،وزن بدن و وزن زرده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
یک مدرسه خوب دارای چه ویژگی هایی است. مدرسه ای که مایلید فرزند شما در آنجا درس بخواند؟
مدرسه خوب و مطلوب مدرسه ای است که دارای ویژگی های خاصی باشد شاید بتوانم فهرست وار این طور خدمتتان عرض کنم که یک مدرسه خوب مدرسه ای است که:
اول) مدیر مدرسه یک رهبر آموزشی است و کارها را از طریق مشارکت جلو می برد.
دوم) معلم خود را وقف بچه ها می کند.
سوم) در این مدرسه به توانمندی ها و علایق بچه ها توجه می شود.
چهارم) مدرسه دارای برنامه است و همه تلاش ها در جهت و همسو با همان برنامه است.
پنجم) مدرسه ای شاد و بانشاط است.
ششم) فضایی زیبا و آرام بخش و نظافت و تمیزی قابل توجه دارد.
هفتم) در این مدرسه همه همدیگر را دوست دارند و برای یکدیگر احترام قائلند.
هشتم) مدرسه ای که فرزندم را درگیر یادگیری می کند.
نهم) مدرسه ای که معلم فرزندم شیفته کارش است.
دهم) مدرسه خوب مدرسه ای است که کوشش و تلاش فراگیران در این مدارس نادیده گرفته نمی شود و آنها موردتشویق و تحسین قرار می گیرند.
یازدهم) در چنین مدرسه ای آموزش معلمان به کارآیی فراگیران منجر می شود.
دوازدهم) ارتباط رضایت بخش بین معلم و والدین برقرار است.
سیزدهم) در مدرسه مطلوب، فرآیند یادگیری ثمربخش است و همه عوامل مدرسه در خدمت فرآیند یادگیری هستند.
چهاردهم) در این مدرسه معلم صلاحیت لازم علمی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی لازم را دارد.
پانزدهم) مدرسه برای دانش آموزان جاذبه دارد.
شانزدهم) دانش آموزانی که از این مدرسه فارغ التحصیل می شوند مطالعه کنندگان خوب و شهروندانی مطلوب هستند.
فکر می کنم در این مختصر به پاره ای از ویژگی های یک مدرسه مطلوب اشاره شد هرچند که ممکن است بتوان فاکتورهای دیگری به آن افزود. به هرحال من امیدوارم که روزی فرا برسد که بتوانیم بگوییم همه مدارس کشور ما در زمره مدارس خوب و با ویژگی های مطلوب قرار دارند.
ویژگی های مدرسه هوشمند
مدرسه هوشمند مدرسه ای است که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه ای و شبکه ای انجام می شود و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.
در مدرسه هوشمند، برنامه درسی محدودکننده نیست و به دانش آموزان اجازه داده می شود از برنامه های درس خود فراتر گام بردارند. در این مدرسه، روش تدریس براساس دانش آموز محوری است.
تاکید بر مهارت های فکر کردن و فراهم ساختن محیط یاددهی ـ یادگیری، از راهبردها و خط مشی های مدرسه هوشمند است.
● هفت اصل کلیدی در مدارس هوشمند عبارتند از:
۱- دانش خلاق،
۲- استعداد یادگیری،
۳- توجه به فهم مطالب،
۴- آموختن با هدف تسلط و انتقال آن،
۵- ارزیابی آموخته ها به شکل متمرکز،
۶- غلبه بر مشکلات،
۷- مدرسه به عنوان یک سازمان آموزشی.
مدرسه هوشمند مدرسه ای است که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه ای و شبکه ای انجام می شود و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.
در مدارس هوشمند کامپیوتر جایگزین تخته سیاه و سی دی جای دفتر مشق را می گیرد. دانش آموزان می توانند از طریق اینترنت اطلاعات بسیاری درباره هر موضوع که بخواهند بدست آورند. در این سیستم، معلم و شاگرد هر دو تولید محتوای الکترونیکی و درس را به صورت سی دی ارائه می کنند.
در مدارس هوشمند آموزش منحصر به معلم نیست بلکه یاددهی و یادگیری کاملاً تعاملی است و دانش آموزان نقش اساسی در آموختن مباحث علمی دارند.
در مدارس هوشمند، دبیران با استفاده از محتوای درسی الکترونیکی موجب تفهیم بهتر مطالب درس و صرفه جویی در وقت می شوند و دانش آموزان هم این فرصت را دارند که توانایی و قابلیت های خود را آشکار و به تولید محتوا بپردازند.
در این گونه مدارس، کسب موفقیت دست یافتنی است و میزان آن به تلاش و پیگیری دانش آموزان و هدایت صحیح و جهت دار بستگی دارد. در این روش روح پژوهش و جستجوگری قطعاً جایگزین روحیه بی هدف دانش آموزان خواهد شد.
در این سیستم رکن اصلی برای هر گونه تغییر، تغییر در فکر است و ابزار و امکانات تنها وسیله ای برای جامه عمل پوشاندن به افکار هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
هنرپیشه به عنوان یک داستانگو و کسی که دایم رنج می کشد، بین دو مضمون متعالی قرار گرفته است. این دو مضمون را با عنوانهای «هنرپیشه» و «کمدین» تعریف کرده اند. نخستین مقوله دربارة هنرپیشه ای است که لذت و رنج را از طریق شخصیت درونی، صدا، حرکت و شیوه های خاص بیانی خودش نشان می دهد؛ همیشه «خودش»است و به خاطر داشتن حساسیتهای خاص دربیان عقاید و احساسات، خوش خلقی و گیرایی منحصر به فرد خودش، شناخته شده است و بلافاصله به عنوان کسی که نیابت انعکاس زندگی و احساسات ما را دارد، علاقة ما را نسبت به خود برمی انگیزد. او در حقیقت کمتر با ما بوده و بیشتر سخنگوی ما به شمار می رود. گیل گود در صحنة تئاتر همیشه چنین ظاهر شده است. او از طریق بیان حالات و احساسات صوری خودش قادر به شناخت نقش کاراکتر مورد نظر بود، بی آنکه هیچ کدام از خصوصیات انسانی فکری و روانی خودش را از دست بدهد و البته او تنها یک هنرمند بزرگ تراژدی (گرچه بازیگر درخشان نمایشنامه های کمدی است) که عمدتاً به کمک شخصیت ذاتی خودش نقش را اجرا کند، محسوب نم شود. هنرپیشگان کمیک از چاپلین گرفته تا بیل فراستر اصولاً فقط یک کاراکتر را به نمایش می گذارند؛ یک مرد آسیب پذیر و در همان حال بسیار از خود ما انعطاف پذیرتر، به طوری که کارهای او اغلب بسیار تراژدیک است. حتی فریبندگی، جذابیت و یا بی مایگی شخصیت هنرپیشگان سینما قابل برآورد نیست. با وجود آنکه هر نقشی که آنها ایفا می کنند، ممکن است دارای همین ویژگیها باشد، اما آنها همیشه برای مردم پذیرفتنی نیستند و هنرپیشگان لایق و ماهر یا سهل انگار و حتی معمولی، اغلب محصول سالها کار و تجربه هستند.
از سوی دیگر، ما با هنرپیشه «فراخود» رو به رو هستیم که بندرت به «خودش» اهمیت می دهد. در تغییر ماهیت و ظاهرش بسیار ماهر و در میمیک ، بسیار تواناست. مجذوب ظاهر و نمودهای آشکار شخصیت مردم، یعنی گفتار و رفتار آنها می باشد. در صحنة بازیگری، کارش نشان دادن یک شخصیت دیگر است. او شاید به هنگام بازی، کاراکتر درونی خودش را تا حد زیادی از دست بدهد. با وجود این، بسیاری از هنرپیشگان «فراخود» خصوصیاتی دارند که نمی توانند تغییر ماهیت داده و استحاله شوند. برای مثال می توان به اولیور اشاره نمود که به هنگام بیان ، از طنین و انعطاف عضلانی بسیاری برخوردار است؛ با این همه، برجستگی او در اجرای نقشهای کمدی است. البته باید با دقت و وسواس گریم شود و از حرکات و قدرت بیانش با ذهنیتی خلاق استفاده شود. بازی او را در نقشهای «اتلو»، «استروف» و «کاپیتان» در نمایش «رقص مرگ» با دقت ارزیابی کنید.
پی بردن به اینکه هنرپیشه به هنگام اجرای نقش تا چه حد کاراکتر درونی «خودش» را حفظ می نماید و یا اینکه تغییر می کند و از خودش بیرون می رود، بستگی به شخصیت درونی و دلایل خاص او برای اجرای آن نقش دارد. هر نقشی تا حدی از روان شناسی خود هنرپیشه بهره می گیرد. در وسایل ارتباط جمعی مانند تلویزیون و سینما، شیوة بازیگری معینی ارائه می شود که در آ« برای عینی بودن و واقعی بودن بازی، همیشه نیازمند دقت و وسواس فراوان است. اینجا دیگر شیوة بازیگری «فراخود» به نظر بیننده غیر واقعی و تئاتری جلوه می کند. در این وسایل ارتباط جمعی، بازیگر باید بیشتر «خودش» باشد. قضاوت دربارة قابلیتهای هنرپیشه بدون مشاهدة نقشهای متنوعی از او، دشوار است و کارگردان باید با بررسی همه کارهای قبلی هنرپیشه، او را مورد بررسی و آزمایش قرار دهد و دریابد که تواناییهای ذاتی او به هنگام اجرای نقش چگونه عمل می کنند. ارزیابی هنر او به موضوع دیگری هم بستگی دارد. کارگردان باید آنچه را که هنرپیشه از طریق حسی و آنچه را که از طریق تجربه آموخته است، از خمدیگر تشخیص بدهد. برخی بازیگران بی آنکه از خلاقیت چندانی برخوردار باشند، استعدادشان تنها به قدرت بیان عالی و توانایی حرکت آنها مربوط می شود. برخی دیگر، مهارت چندانی ندارند، ولی در ارتباط حسی برقرار کردن، بسیار توانا هستند. بازیگر آموزش ندیده شاید از شناخت و درک و حساسیت بسیاری برخوردار باشد، اما در نشان دادن و بازی نقش، ضعیف عمل کند. رایج ترین شیوة غلط بازیگری این است که در تأثیرگذاری بر تماشاگران، به حسی بودن عمیق اجرای نش بیش از حد اهمیت داده شود. در چنین شرایطی معمولاً هنرپیشة مجرب می آموزد که برای الهام و تحریک احساسات، فقط از تکنیک استفاده کند.
ما باید به شرایط و ویژگیهای عمومی یک هنرپیشه اهمیت بدهیم، یعنی مجموعه ای را در نظر داشته باشیم که شامل تأثیرات شخصیت خود بازیگر و آن قسمتهایی که او به بازی آنها می پردازد، باشد. البته باید هدف اصلی از تحقق بخشیدن به این مجموعه را هم به شرایط یاد شده افزود. خلاقیت ذهنی، القای حسی، توانایی آموزش، قدرت توسعه و تغییر یک نقش، کیفیات درونی و اساسی یک بازیگر هستند و کاربرد صدا و بیان و استفادة بجا و هماهنگ و در عین حال دینامیک از بدن، ویژگیهای عینی و فیزیکی او را تشکیل می دهند. کلیف سویفت که خودش کارگردان، مدرس و بازیگر بوده، گفته است که آنچه او در بازیگر می جست، انرژی بود، این عامل ناپایدار، خلاصه می شود در آنچه که سبب ارائه یک بازی خوب و استفاده از احساس، به هنگام اجرای نقش است و به بازیگر کمک می کند تا با تماشاگران ارتباط برقرار کند، یعنی آنها را بخنداند و به گوش دادن وادار نماید. عامل انرژی، تنها به نظریه ای مربوط می شود که می خواهد همة قابلیتهای یک بازیگر را به طور درست و حساب شده به کار بگیرد.
پرورش بازیگر
دربارة تربیت و آموزش هنرپیشه گفتنیهای بسیاری وجود دارد. پرورش یک بازیگر سه مرحله دارد: پرورش ذهنی و فکری، صدا و شیوة بیان و حرکت. شیوة آماده سازی ذهن یک بازیگر از طریق بدیهه گویی و ابتکار ذهنی صورت می گیرد و امکان دارد که با تمرینها و کارهای عملی تحقق پذیرد. آیا بدیهه گویی چیزی جز تمرین و یافتن بهترین شیوه ها برای بیان و القای عمیق ترین و ذهنی ترین مفاهیم نیست؟ متأسفانه این کار برای رونق دادن به آثار کم مایة نمایشی و دستیابی به بیانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
سرخک یک بیماری عفونی، مسری، ویروسی و واگیردار در اثر یک ویروس RNA از خانواده پارامیکسوویریده ایجاد میشود. توسط ترشحات تنفسی گسترش پیدا میکند. که بیشتر در اطفال خردسال دیده میشود، شاید بیشتر کودکان قبل از ورود به کودکستان به این ناخوشی مبتلا شده باشند ولی این احتمال وجود دارد که عدهای در دوران کودکستان یا دبستان بدان مبتلا میآیند سرخک در کودکان خردسال (از شش ماهگی تا دو سالگی) سبکتر میباشد ولی بعد از آن بصورت شدیدتری بروز میکند. قبل از تهیه واکسن و تزریق آن ، همه کودکان به این بیماری مبتلا میشدند.
علایم بیماری
در صورت دیدن سرفه ، توکسیک ، تب کم شدت و دیدن راش بر روی صورت و تنه و اندامها باید به بیماری سرخک مشکوک شد. که این راشها بعدا بصورت لکههای قهوهای درمیآید. بیماری سرخک شدیدا مسری است و سرایت آن اغلب بطور مستقیم یعنی از راه تماس صورت گرفته و کمتر اتفاق میافتد که بیماری بطور غیرمستقیم یعنی بوسیله اسباب بازی و وسائل بکار رفته بیمار به دیگر کودکان سرایت کند. علت آن این است که میکروب سرخک در خارج از محیط بدن استقامت کمی دارد. دوران نهفتگی مرض 8 تا 19 روز (بطور متوسط 12 روز) است یعنی افراد سالم 8 تا 19 روز بعد از این که به بیماران نزدیک شده و تماس گرفتند علائم بیماری را هویدا میسازند. در دوره نهفتگی معمولا علامت مهمی وجود ندارد. ممکن است در اخر دوران نهفتگی مختصر تبی وجود داشته باشد. ویروس در خون بیماران و ترشحات گلو و بینی و چشم آنان وجود دارد. برخلاف تصور عوام ، سرخک بو ندارد یعنی سرعت انتشار آن در نقاط دور دست شدید نیست. در بیمارستان از یک تخت به تخت دیگر به توسط پرستار و پزشک یا خود بیماران میتواند انتقال یابد، انتقال آن از یک اطاق به اطاق دیگر نیز امکانپذیر است ولی انتقال از یک عمارت به عمارت دیگر و از همسایه به همسایه دیگر نادر است و بعبارت دیگر اگر مادر از یک طفل سرخکی در همسایگی خود دیدار کند نمیتواند ناخوشی را به فرزند خود پس از مراجعت در منزل انتقال بدهد برای اینکه عامل بیماری بزودی در محیط خارج از بین میرود. تلفات سرخک بیشتر در اطفال 3 تا 5 سال در گروه فقرا با شرایط تغذیه و زندگی بد است. بیماری بیشتر در فصل سرما دیده میشود تمام ملل و نژادها به این ناخوشی مبتلا میگردند. سرخک قبل از پیدایش علائم بطور واضح و کامل ، مسری است ولی در دوران پوستهریزی قابل سرایت نیست. در کلاسها آموزگاران باید دقت کنند اطفالی را که دچار آبریزش بینی و چشم باشند و یا اینکه سرفه و عطسه کنند اگر سابقه ابتلا به سرخک نداشته بطور موقت از آموزشگاه خارج نمایند و سپس در منزل چگونگی بیماری آنها را تحقیق کنند در صورتی که علائم سرخک تظاهر کند تا شانزده روز از ورود آنان به کودکستان یا آموزشگاه ممانعت نمایند.
مراحل بروز بیماری
دوران پنهانی
دورانی که ویروس وارد بدن میشود و در بدن تکثیر پیدا میکند و 10 تا 12 روز طول میکشد و کودک نشانهای از بیماری ندارد.
مرحله یورش مرض (دوران آبریزش(
در این دوران تب کودک شدید است و به 40 درجه سانتیگراد میرسد. در این زمان در دهان کودک در مجاورت دندانهای آسیای پایین ، دانههای سفید رنگ مانند دانههای نمک برروی زمینه قرمز رنگ ظاهر میشود که آنرا دانههای کوپلیک مینامند. این دانهها معمولا در خلال 12 تا 18 ساعت از بین میرود. فاصله بین شروع تب تا پیدایش شدن گلگونهها را دوران یورش مینامند این دوره معمولا سه تا چهار روز طول میکشد ولی ممکن است کمتر باشد. مهمترین علامت این دوره ناخوشی ریز آب از چشم و بینی و سرفه است که بیشتر موارد با تب 5/38 تا 5/39 همراه میباشد. تب اشکال مختلف دارد گاهی طفل خردسال در ضمن این تب تشنج و هذیان دارد. قریب 2 ساعت بعد از شروع تب در گوشه چشم در روی برآمدگی آن گاهی نقاط برجسته سفید رنگ دیده میشود، چشمها و پلکها قرمز و برافروخته است و بیمار از نور ناراحت میشود (آماس ملتحمه و حتی قرنیه) در این موقع روی لوزهها و حلق و مخاط کام تورم و گاهی طاولهای کوچک دیده میشود. غدههای گردنی ممکن است کمی بزرگ شود.
در هنگامی که 24 ساعت از شروع مرض گذشت حالت مریض سنگینتر شده سرفه ، عطسه و ریزش اشک واضحتر میگردد ضمنا مبتلا به سرفه خشک و خستهکننده است. گاهی سرفه با صدای خروسکی همراه میباشد و علائم ریوی را طبیب میتواند درک نماید. سرفه مدتها پس از خوابشدن مریض نیز ادامه مییابد. یک تا دو روز بعد از جمله بیماری دانههای برجسته و سفیدرنگی در داخل مخاط گونه مقابل اولین دندان آسیا دیده میشود و شبیه به خاک قندی است که در ناحیه پاشیده باشند و چون مخاط دهان قرمز است بخوبی میتوان آنها را ملاحظه کرد و بیمار با نوک زبان هم میتواند آنها را حس کند گاه این دانهها همراه پورپورا در سقف دهان میباشد (نشانه کوپلیک).
مرحله گلگونهها
قریب 2 روز بعد از ظاهر شدن دانههای خاک قندی دانههای قرمز رنگی در روی پوست پیدا میشود. قبل از پیدا شدن این دانهها معمولا شب هنگام همان روز تب بالا رفته و حالت عمومی مریض بدتر میشود. گلگونهها هنگام شب در پشت گوش ظاهر شده سپس در صورت ، پیشانی ، گردن ، شانه ، دستها ، شکم و سرانجام در پاها منتشر میشود. گلگونهها معمولا روی تنه زیادتر بوده و در دست و پا کمتر است دانههای سرخکی کمی برجسته و نرم بوده و قرمز رنگ میباشد، با فشار انگشت از بین رفته و مجددا ظاهر می شود، در فاصله بین گلگونهها پوست سالم است در پشت و کفل لکههای سرخکی تیرهتر میباشد، دانهها در عرض 5 تا 6 روز از بین میروند. ابتدا از صورت پریده و سپس از تنها و در مرحله آخر از پاها محو میگردد ولی تا چند روز در روی بدن بیمار لکههای قهوهای رنگی بعد از محو شدن گلگونهها مشاهده میشود که ممکن است تا مدت زیادی پس از خاتمه بیماری برقرار بماند. بعد از بروز بثورات علائم عمومی تا حدی تخفیف مییابد و تب در عرض 3 تا 4 روز پائین میآید و علائم نزله بینی و چشم از بین میروند.
دوران پوست ریزی (پیدایش دانههای سرخک(
پنج تا 6 روز پس از برآمدگی گلگونهها پوستریزی شروع میشود. پوستههایی که میریزند خیلی ریز بوده (آردی شکل) و ظاهرا پیدا نیستند ولی اگر دقت شود در صورت و تنه میتوان تا حدی آنها را تشخیص داد از طرفی اگر ملافه سیاهی زیر بیمار پهن کنیم پوستریزی بخوبی آشکار خواهد شد. دانهها ابتدا از قسمت فوقانی و طرفی گردن و پشت گوش شروع میشود و سپس به تمام صورت منتشر میشود سپس در خلال 24 ساعت به بالای قفسه سینه و به پشت و رانها و روز سوم به ساق پاها انتشار مییابد. در این موقع تب کودک قطع میگردد. موقعی که دانههای سرخک محو میشوند رنگ پوست در محل دانهها قهوهای رنگ میگردد و بعدا از بین خواهد رفت. گاهی اوقات سرخک شکل خونی (دانههای خونریزی) بخود میگیرد و سبب مرگ میشود.
عواقب مورد انتظار
بندرت سرخک مادرزاد هم دیده میشود که عاقبت وخیمی دارد. در افراد سالمند سرخک با بثورات زیاد و حالت عمومی خوب همراه است. سرخک ممکن است یا بیماریهای دیگر مانند آبله مرغان ، سیاه سرفه ، دیفتری و غیره همراه باشند. سرانجام یادآوری میکنیم که سرخک بیماری ضعیف کنندهای است و کودک را برای ابتلای به سل و امراض دیگر آماده میسازد و گاهی اوقات هم عوارض سختی دربردارد مانند ، ورم حنجره ، آماس گوش ، ورم مغز ، اسهالهای وبایی شکل ، خونریزی از بینی ، عوارض ششی ، چشمی (کوری) و عفونتهای متعدد ثانوی.
در خلال بیماری سرخک ممکن است غدد لنفاوی زیر فک و گردن بزرگ شود و همچنین اختلال گوارشی به صورت اسهال و استفراغ مخصوصا نزد شیرخواران دیده شود. اگر پس از 3 تا 4 روز که از زمان پیدایش دانهها سرخک گذشت و هنوز کودک تب دارد باید امکان پیدایش یکی از عوارض بیماری سرخک را در نظر داشت. سرخک یکی از بیماریهای خطرناک و ناراحت کننده است که نه فقط کودک را در دوران بیماری ناراحت میکند و خواب و آرامش او را برای دو سه هفته میگیرد، بلکه ممکن است کودک دچار عوارضی مانند انواع ذات الریه که ممکن است منجربه مرگ کودک گردد یا کودک دچار گوش درد چرکی و از همه بدتر مبتلا به عوارض مغزی شود و ضایعات همیشگی برای او به جا گذارد. یکی از عوارض شناخته شده و مهم بیماری سرخک کم شدن فعالیت مغز و هوش و استعداد فکری و ذهنی کودک است، بطوری که ممکن است این ضایعه زمانی که کودک به دبستان و دبیرستان میرود، خودنمائی کند و کودک از نظر فراگیری عقب باشد. بنابراین وظیفه پدر و مادر است که به کودک در موقع خود واکسن سرخک تزریق کنند.
راه سرایت بیماری
بیماری سرخک یک بیماری ویروسی بسیار مسری است. بدین ترتیب که کودک مبتلا به سرخک در موقع عطسه و سرفه کردن همراه ترشحات دهان و بینی خود تعداد زیادی ویروس به اطراف خود منتشر مینماید. این ویروس قادر است حتی تا 34 ساعت در اتاق بیمار به صورت زنده و فعال باقی بماند. اگر به هر کودکی واکسن سرخک تزریق نشده باشد و با بیمار مبتلا به سرخک تماس پیدا کند، ویروس مزبور وارد دستگاه تنفسی او میگردد و پس از گذشت 10 تا 12 روز که دوران کمون مینامند علایم بیماری ظاهر میشود.
دوران مسری بودن بیماری
دوران واگیری سرخک از اولین روزی است که علایم سرخک (تب ، آبریزش بینی و سرفه ) شروع میشود تا پنجمین روز پیدایش دانههای سرخک. در این مدت کودک باید به مدرسه نرود و کاملا از کودکان دیگر جدا باشد.
پیشگیری و درمان
بیماران سرخکی باید از شروع بیماری تا شانزده روز از دیگران مجزا بوده در این مدت مانع به مدرسه رفتن آنها شد. بستری کردن بیماران سرخکی در بیمارستان دور از احتیاط است. سرخک را ممکن است با تزریق 25/0 میلیلیتر بر حسب هر کیلوگرم وزن بدن گاماگلوبین تا 5 روز بعد از قرار گرفتن در معرض آلودگی متوقف ساخت با مصرف واکسن بدست آمده از ویروس زنده یا ضعیف شده سرخک بدون آلوده کردن محیط میتوان ایمنی فعال ایجاد کرد. گرچه کودک مبتلا به سرخک را باید در دوران مسری بودن آن از دیگران کاملا جدا کرد. ولی کودک مبتلا به بیماری سرخک مخصوصا در مرحله کاتارال (آبریزش از بینی ، عطسه و سرفه) که هنوز بیماری مشخص نشده است، نیز واگیردار میباشد. بنابراین بهترین اقدام تزریق واکسن سرخک است که باید به همه کودکان تزریق گردد. واکسن سویههای ضعیف شده (Attenovax ,Schwarz) که از پاساژ سویه B ادمونیتون اولیه در کشت سلولی جوجه تهیه شده اخیرات توصیه شده است آنتی واکسن با چند واکنش موضعی یا عمومی همراه است. واکسیناسیون حداقل 20 سال مصونیت میدهد ولی دوره کامل ایمنی معلوم نمیباشد. واکسن زنده سرخک را نباید به زنان باردار ، مسئولیت درمان نشده بیماران مبتلا به لوسمی یا لنفوما و یا افرادی که داروهای متوقف کننده واکنش ایمنی دریافت میدارند تجویز کرد. مهیا ساختن مایعات ، تجویز داروهای ضد تب در صورت بستری شدن در بیمارستان ، ایمنیسازی بیمار الزامی است. جز در موارد خاص واکسن سرخک را میباید در 15 ماه اول زندگی کودک تزریق کرد معهذا در صورت اپیدمی مرض میتوان واکسن را در سن کمتر از 15 ماه تزریق کرد ولی لازم است تزریق دوم در سن 24-15 ماهگی انجام گیرد. هنگامی که واکسن به تنهایی یا همزمان همراه با واکسن سرخجه و اوریون تزریق شود اثر یکسان خواهد داشت. در میان افراد واکسینه نشده که غالبا از طبقه پائین اجتماعی ، اقتصادی میباشند سرخک شایع میباشد. بیماری بندرت در افراد واکسینه شده گزارش شده است. علت شکست واکسیناسیون را به تزریق زودتر بچهها یعنی هنگامی که هنوز آنها دارای آنتیکور خنثی کننده مادری هستند و یا واکسن کهنه و نامطلوب نسبت میدهند. چون این بیماری ویروسی است دارویی که دوران بیماری را کوتاه یا درمان کند وجود ندارد. بنابراین دوران بیماری سرخک باید طی شود و کودک بهبود یابد. پدر و مادر باید تب کودک را هر 6 ساعت اندازه گیری نمایند و داروهای پایین آورنده تب را در زمانی که تب کودک بالا است به او بدهند اما سرخک پس از خوب شدن، ایمنی دائمی میدهد یعنی دیگر ابتلای مجدد به این بیماری امکان ندارد. ایجاد بخار آب در اتاق کودک برای کاهش یافتن سرفههای خشک کودک موثر میباشد. چون در زمانی که کودک دچار قرمزی و ورم چشم است نور زیاد او را ناراحت میکند، بنابراین بهتر است اتاق او را تاریک نمایید و او را به خوردن مایعات تشویق کنید، ولی اگر کودک غذای ساده دیگری خواست به او بدهید. دادن آنتیبیوتیک در بیماری سرخک اثری ندارد و نباید داده شود. درمان با ویتامین A خوراکی به مقدار 100 هزار واحد در سنین 6 ماهگی تا یک سالگی و 200 هزار واحد برای کودکان بزرگتر از یک سال ، عوارض بیماری را کم خواهد کرد. اگر کودک دچار عوارضی گردید باید در بیمارستان بستری و درمان شود.
پرسشها و پاسخها
آیا کودک قبل از 6 تا 7 ماهگی مبتلا به سرخک میشود؟ شیر خواران در خلال 4 تا 6 ماه اول عمر خود در مقابل بیماری سرخک مصون هستند و به این بیماری مبتلا نمیشوند، زیرا ماده ضد بیماری سرخک که در خون مادر وجود دارد، از راه جفت از مادر به جنین میرسد و خون نوزاد در موقع تولد دارای این ماه میباشد. این حالت در صورتی است که مادر در دوران کودکی خود مبتلا به سرخک شده باشد. این ماده مصونیتزا که از مادر به کودک میرسد به تدریج کاهش مییابد و در سن یک سالگی کاملا از بین میرود. زمانی که این ماده مصونیتزا از بین رفت، باید واکسن سرخک به کودک تزریق گردد.
اگر کودک سالم با کودک مبتلا به سرخک ، تماس پیدا کرد چه باید بکند؟ اگر کودک سالمی که قبلا واکسن سرخک به او تزریق شده است با کودک مبتلا به بیماری سرخک تماس پیدا کند، هیچ اقدامی ضرورت ندارد، ولی اگر واکسن سرخک به او تزریق نشده باشد، اگر در خلال 1 تا 2 روز اول تماس باشد، با توصیه پزشک میتوان به کودک واکسن سرخک تزریق کرد. اگر در خلال 5 روز اولی است که تماس پیدا کرده است باید گاماگلوبین به عنوان پیشگیری به او تزریق گردد، در نتیجه کودک مبتلا نخواهد شد، ولی اگر بیش از 5 روز از تماس گذشته باشد، مقدار گاماگلوبین زیادتری باید تزریق گردد.