لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
آلبالو با نام علمی (prunus serasus) از نظر گیاه شناسی بسیار به گیلاس شبیه است. آلبالو بومی نواحی بین دریای خزر و دریای سیاه است که احتمالاً بذر آن توسط پرندگان به سایر نقاط از جمله اروپا برده شده است. مناطق عمده کشت آلبالو فرانسه، یوگسلاوی و آلمان می باشد.
گیاه شناسی :
آلبالو گیاهی خزان پذیر با برگهای لوزی بصورت متناوب روی شاخه قرار دارند. رنگ پوست آن قهوه ای روشن تا نقره ای است. آلبالو از نظر حجم در مقایسه با گیلاس جای کمتری را اشغال می کند.
ارتفاع درختان آلبالو 4-2 متر و ساقه بعضی از ارقام بسیار قابل انعطاف است و براحتی بدون آنکه شکسته شود خم می شود بهمین دلیل در چیدن میوه بعضی ارقام نیازی به نردبان نمی باشد و میتوان درخت را خم کرد و میوه آنرا چید. گل روی اسپورهای سـالهای قبل و همچنین روی شــاخه های ســال قبل هم تشکیل می شود. گلها بصورت 5-3 تایی در یک جوانه ظاهر و گلها دارای 5 گلبرگ، 5 کاسبرگ، پرچم و یک مادگی است. بر عکس گیلاس آلبالو خود بارور است و برای تلقیح نیازی به ارقام گرده افشان ندارد. گرده آلبالو میتواند گل گیلاس را تلقیح کند.
گل آلبالو معمولاً دیرتر از سایر میوه های هسته دار باز می شود بهمین دلیل معمولاً با خطر سرمازدگی مواجه نمی شود. میوه آلبالو دارای دم بلند که بر اساس بلندی یا کوتاهی دم تقسیم بندی می شود و معمولاً ارقام دم کوتاه مرغوب ترند.
اقلیم :
نیاز سرمایی آلبالو بین 1600-600 ساعت زیر 7 درجه سانتیگراد می باشد. تابستان های خشک و خنک برای این درخت مناسب است. مقاومت به سرما در حد سیب است. ریشه آلبالو در برابر خاک مرطوب نسبت به گیلاس دارای مقاومت بیشتری است و ریشه آلبالو سطحی و تا حداکثر عمق 5/1 متر گسترش می یابد.
ازدیاد :
آلبالو به سه روش کاشت بذر، پاجوش و پیوند قابل ازدیاد است. آلبالوهای معمولی بیشتر بصورت پاجوش ازدیاد میگردد. ولی ارقام جدید آلبالو از قبیل آلبالو گیسی و آلبالو مجارستان (سیکانی مجی-اردی جوبیلیوم و بوترمو) با پیوند روی پایه آلبالو تلخ(محلب) ازدیاد می یابد و پیوند شکمی(T) در آلبالو معمول می باشد.
کاشت و تربیت درختان آلبالو :
فاصله کاشت در آلبالو 5*4 و یا 5*5 است. زمان انتقال نهال به زمین اصلی از پاییز و پس از ریزش برگها آغاز و تا قبل از باز شدن شکوفه ها در بهار ادامه دارد. درخت آلبالو معمولاً در خزانه دارای شاخه های جانبی است که در موقع کاشت باید این شاخه های جانبی را قطع کرد. آلبالو معمولاً سربرداری نمی شود و پس از سال دوم 6-5 شاخه در اطراف ساقه اصلی حفظ و بقیه حذف میگردد
پیوند زدن
از نظر اجرایی کلیه عملیاتی را که منجر به اتحاد بافتهای دو گیاه مختلف روی یکدیگر میشود، پیوند زدن مینامند.
دید کلی
پیوند در لغت بدین معنی است که طی آن قسمتی از یک گیاه را روی گیاه دیگر طوری قرار می دهند که آندو پس از مدتی با یکدیگر جوش می خورند. به طوری که گیاه حاصل از اتحاد آنها می تواند به صورت یک گیاه مستقل به رشد و نمو خود ادامه دهد.
برخی از پژوهشگران پیوند زدن را فن خاصی میدانند که طی آن بخشی از یک گیاه با قسمتی از گیاه تعویض میشود تا با ایجاد تکیه گاه مناسب شرایط تغذیه و رشد گیاه جدید فراهم شود. برخی دیگر پیوند را انتقال بخشی از یک گیاه روی قسمتی از گیاه دیگر با هدف گیاه افزایی یا برای عادت دادن گیاه جدید به شرایط محیطی ویژه تعریف میکنند.
از نظر باغبانی ، قسمتی را که بخشهای هوایی یک گیاه پیوند شده را بوجود میآورد، پیوندک یا فرازیست و بخش دیگر که رشد گیاه را شامل میشود، پایه یا فروزیست مینامند. بدون تردید هر قدر این دو قسمت از نظر صفات ژنتیکی مشابه و از لحاظ گیاه شناسی دارای خویشاوندی نزدیکتری باشد به همان نسبت جوش خوردن بافتها در پیوندگاه آسانتر و پایداری پیوند مطمئنتر است.
تاریخچه پیوند
اسناد و مدارک موجود بیانگر این واقعیت است که چینی ها چندین دهه قبل از میلاد مسیح با دانش پیوند زدن گیاهان آشنا بودهاند. در زمان امپراطوری روم نیز این فن مرسوم بوده است.
سیرتحولی پیوند
در طی قرون سیزدهم تا شانزدهم میلادی علاقه به پیوند زدن گیاهان قوت گرفت و موجب شد تا تعداد زیادی از گیاهان از کشورهای خارجی و زیستگاههای اصلی به اروپا منتقل شوند. ناگریز گیاهان وارداتی را با روش پیوندزنی افزایش داده و نگهداری کردند. با این حال در این مقطع زمانی اهل فن هنوز از انواع پیوندها اطلاعات کامل نداشتند. در اواخر قرن هیجدهم ضمن آشنایی با نحوه جریان شیره گیاهی ، اعمال برخی از پیوندها مانند پیوند مجاورتی ممکن گردید. در همین راستا طرح پیوند سه گیاه با یکدیگر ارائه شد. با گذشت زمان و پیشرفت علوم باغبانی مسائل مربوط به جوش خوردن و اتحاد بافتهای پایه بطور جدی بررسی شد. در طی قرن نوزدهم انجام روشهای مختلف پیوند در گیاهان بررسی شد.
نقش پیوند و اهداف آن
پیوند کردن درختان میوه به منظور ایجاد یک ترکیب پیوندی مطلوب ، زمانی امکانپذیر است که شرایط محیطی و وضعیت فیزیولوژیکی گیاه برای تشکیل یک اتحاد پیش بینی شده مناسب باشد. در ضمن موفقیت در این مهم به عوامل دیگری از جمله ساختار گیاه – زمان و نحوه اجرایی فنون پیوندزنی بستگی دارد. معمولا از اواخر خرداد تا اواخر تابستان زمان مناسب برای انجام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
موضوع تحقیق: رابطه ی آب و گیاه
منابع تحقق: رابطه ی آب و خاک و گیاه
مؤلف: پال کرامر مترجم: دکتر امین علیزاده
فیزیولوژی گیاهی:
مؤلف: تایز و ازیگر
مترجمین: دکتر محمد کافی، دکتر مهرداد لاهوتی،مهندس اسکندر زند، مهندس حمیدرضا شریفی، مهندس مرتضی گلدانی
کشاورزی آب و هوا
مترجمین:دکتر امین علیزاده، دکتر عوض کوچکی
گیاهان در محیط های تنش زا
مؤلف: سیدعباس میرجلیلی
نام درس مربوطه: مبانی اکولوژی
نام استاد: استاد حنطه
نام دانشجو: معصومه کولیوند
نام رشته: تولید و بهره برداری از گیاهان دارویی و معطر
آب
آب و خاک
تنش آب
آب در رابطه با رشد گیاه
اثرات آب بر فتوسنتز
تعرق
بیلان آب
شبنم، مه، رطوبت
آب از اساسی ترین عناصری است که باعث وجود حیات می شود همه موجودات زنده کوچک و بزرگ ماده نیاز دارند. و بیشترین قسمت اعضاء موجودات را این مایع به شکلهای مختلف تشکیل می دهد. این مایع حیاتی باعث ایجاد ارتباط وهمزیستی موجودات و گیاهان در کنار یکدیگر می شود حتی منجر به همزیستی موجودات زنده و غیرزنده. بیشتر فعالیت های شیمیایی درون و بیرون از بدن موجودات زنده و فرسایش و تجزیه وتحلیل عناصر غیرزنده در کنار آب انجام می شود. می توان گفت: اولین گروه موجودات زنده که از آب استفاده می کنند و باعث ایجاد چرخه ی زیستی می شوند گیاهان هستند. گیاهان بصورت های مختلف مثل جذب از طریق خاک، توسط ریشه ها یا جذب از هوا ازطرق برگها آب را در اختیارخود قرار می دهند. در این بین عواملی هستند که باعث می شود استفاده از آب و مقدار آبی که در اختیار گیاهان قرار می گیرد متفاوت باشد و این تفاوت باعث بوجود آمدن تنوع گیاهان و پوشش گیاهی مختلف می شود.
آب:
اهمیت اکولوژیکی آب
نقش های گوناگون در گیاهان
ساختمان و خواص آب
نیروهای که در حرکت دخالت دارند
اهمیت اکولوژیکی آب:
توزیع گیاهان در سطح زمین در مرحله اول بسته به وجود دارد.
مناطقی که در بارندگی زیاد دارند و توزیع باران در فصل رویش نسبتاً یکنواخت است پوشش گیاهی انبوهی دارند.
حتی قسمتی از اثر درجه حرارت روی گیاهان نیز از طریق ارتباط آن با آب آشکار می شود. زیرا کاهش در جه حرارت با کم شدن میزان تبخیز و تعرق همراه است و افزایش درجه حرارت باعث تبخیر و تعرق زیاد در گیاهان می شود بنابراین مناطقی که گرمسیرهستند آب موجود نیاز علفزار ها را مرتفع می سازد و مناطقی که سردسیر هستند و تبخیر و تعرق کم در آنها انجام می شود و آب موجود در آنجا می تواند نیازجنگلها را از نظر آب تأمین کند.
اهمیت فیزیولوژیکی آب:
اهمیت اکولوژیکی آب به دلیل اهمیتی است که این ماده از نظر فیزیولوژیکی دارد. تنها راهی که یک عامل محیطی مثل آب بتواند اثری بر رشد گیاه داشته باشد این است که فرآیندها و شرایط فیزیولوژیکی داخل گیاه را تحت تأثیر قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه :
گیاهان ناشناخته بسیار زیادی در ایران وجود دارد که هنوز به اثرات مفید و کاربری آنها توجه نشده است . این گیاهان علاوه بر اینکه بومی منطقه می باشند ، توانایی رشد و سازگاری با این محیط را دارا می باشند . لرا در صورتی که به آنها توجه شود می توان باپتانسیلهای فراوان آنها از آنها بهره برداری نمود . گرچه ایران به عنون کشوری که در حال تویعه است برای رسیدن به کشورهای توسعه یافته راه درازی را در پیش رو دارد اما بایستی فعالیت ها و تحقیقات را از یک نقطه شروع نمود تا این روش کار الگو محققین و دانش پژوهان ما قرار گیرد . کرامب از آن دسته گیاهانی است که در کشورهای پیشرفته جدیدا به آن توجه شده است و با تحقیقات انجام یافته برروی آن در دانشگاه داکوتای شمالی ، دانشگاه نبرسکا در آمریکا به توانایی های آن برای مصارف صنعتی پی بردهاند و در حال بهره برداری از آن می باشند . این گیاه به شرایط اقلیمی ایران نیز به خوبی سازگاری دارد و می طلبد تا مراکز تحقیقاتی کشور با سرمایه گذاری بر روی شناسایی توامندیهای این گیاه نسبت به تولید و صادرات محصولات آن به خارج از کشود زمینه ایجاد اشتغال و ارز آوری را برای کشور فراهم آورند . در این مقاله سعی شده است تا علاوه بر خصوصیات گیاه شناسایی و مورفولوژی کرامب ، آخرین اطلاعات تحقیقاتی در خصوص فنولوژی کاشت و برداشت ، انبار داری و نیز بازاریابی آن را که از اینترنت استخراج شده است را به بحث بگذاریم .
تاریخچه و خاستگاه
کرامب، Cramba byssinica (Hochst) ، از جنس Cramb ، عضو خانواده چلیپاییان و از تیره براسیکا است و با شلغمها و خردل قرابت نزدیک دارد. این جنس شامل 3 گونه است، که هر چند تعداد کمی از آنها بوته ای ویک ساله هستند، اما اکثراً چند ساله اند و عمدهً در ناحیه مدیترانه،منطقه اروپا- سیبری و ترکیه- ایران پراکنده اند .گونه های یک ساله عمدهًدر منطقه مدیترانه و اتیوپی تا تانزانیا می رویند، در حالی که بوته ها ظاهراً به جزایر قناری تا ناحیه مادیرا محدودند. گونه ای از این گیاه در شیلی یافت می شود (شکل 1-10). در جنس کرامب، بویژه در میان Cramb hispanica , Cramb abyssinica تعدادی قابل ملاحظه از گیاهان بدرستی شناسایی نشده اند و از این رو بسیاری از اشاره ها در تالیفات و نقشه های پراکندگی آنها، گمراه کننده اند. هر گاه اعتبار مراجع مورد شک بود- بجز آنهایی که دارای ماهیت یا فایده ای کلی بودند- آنها را حذف کرده ایم. تنها عضو اهلی این جنس Cramb abyssinica است که به کلم پیچ حبشی نیز موسوم است و اشاره هایی که در یک کتاب به کرامب می شود، محدود به این گونه است.)
کرامب گیاهی روغنی و از خانواده خردل است که منشاء آن ناحیه مدیترانه است . این گیاه در آسیا ، اروپای غربی نیز رایج است . نتایج آزمایشات انجام شده در سال 1932 روی کرامب در شوروی سابق ، کانادا ، سوئد ،آلمان و لهستان در قالب USDA برای اولین بار به جهانیان در سال 1950 معرفی شد . در نبراسکا در سال 1953 تا 1954 برای اولین بار أزمایشی روی کرامب انجام گرفت . طی سالهای 1950 – 1960 آزمایشات انجام شده به منظور تعیین مشخصات کرامب برای استفاده در تناوب زراعی بوده است . در سال 1992 در ایالت متحده دانشگاه داکوتای شمالی 20000 ایکر ( معادل 8000 هکتار ) زیر کشت کرامب رفت ، چون بازاری برای مصرف آن در نبراسکا نیافتند در سال 1986 USDA به این نتیجه رسید که ائتلاف HEA ( اروسیک اسید بالا ) خود را توسعه داده و مرکز تحقیقات امریکا ، ARS ، و دانشگاه های ایداهر ، ایلی نویز ، لووا ، کانزاس ، سی سوری ، نبراسکا ، مکزیک جدید و دانشگاه داکوتای شمالی را به مجموعه اضافه نماید . هدف از این تشکیلات توسعه و ترویج منابع محلی برای شناسایی کرامب و کلزا بود . با توجه به ارزش کم روغن کرامب و وضعیت توسعه و ترویج منابع محلی برای نتوانستند در ترویج و آشنا سازی این گیاه موفق باشند . گونه تحقیق شده در آنجا به نام Crambe abyssinica بود . بذر کرامب در صنعت بدلیل اسید اروسیک بالا کاربرد فراوان دارد تولید تجارتی برای تهیه روغن آن در سطح 4500 ایکر در سال 1991 و 20000 ایکر در سال 1992 برای تولید 1000 ایکر در دانشگاه داکوتای شمالی و 200 ایکر در نبراسکا و کانزاس آزمایش شد ، بدست آوردن بذر کوچک آن و مدیریتش ساده بود و همچنان مشخص شد که این گیاه برای مصارف غذایی کاربرد ندارد .
-گیاه شناسی :
کرامب با نام علمی
crambe1 .
نام انگلیسی : E.cole – wort,sea cabbage
نام فرانسوی : F.chou marin ; crambe
نام آلمانی : d. Meerkohl;seekohl;strandkohl
نام فارسی : سپیده
که از لحاظ طبقه بندی سیستماتیک به شکل زیر است .
Classis : Dicotyledones
Sou.cl. : Dialypetales
ORDO : Parietales
Familia : Cruciferae
Genus : crambe
گونه های موجود در ایران :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نقش فسفر در متابولیسم گیاه
جذب فسفر به مقدار کافی در اوایل رشد گیاه اهمیتی بسیار دارد این اهمیت در اندامهای زایشی بیشتر مشهود می باشد. این عنصر در تشکیل بذر نقش اساسی داشته و به مقدار زیاد در بذر و میوه یافت می شود. فسفر عامل زودرسی محصولات بویژه غلات می باشد. از جمله نقشهای حیاتی فسفر در گیاه فسفریل شدن می باشد. طی این واکنش عامل فسفات در یک واکنش انتقالی جابه جا می شود و بدین ترتیب قدرت واکنش دهندگی ترکیب دریافت کننده فسفات افزایش می یابد. در واقع فسفریل شدن باعث کاهش موانع انرژی فعال سازی گشته و در درون شبکه گیاهی به شرایطی که از نظر ترمودینامیکی نامساعد است چیره می گردد. در نتیجه شمار واکنشهایی که از در نظامهای زنده امکان پذیر است افزایش می یابد.
در زیر نقش فسفر در گیاهان به صورت خلاصه ذکر می گردد.
تشکیل و تقسیم سلولی ( تسریع تقسیم سلولی )
شرکت در ساختمان ترکیباتی مثل ------- و ------- ( عوامل موروثی)
شرکت در ساختمان فسفولیپیدهای دیواره سلولهای گیاهی
شرکت در ساختمان فسفاتهای آلی ( ------- و -------) که در فعل و انفعالات انرژی زایی و متابولیسمی دخالت دارند.
اثر بر روی تکامل یا رشد زایشی گیاهی فسفر برای تشکیل بذر ضروری است. و در اندامهای زایشی مقدار ان از اندامهای رویشی بیشتر است.
رشد و توسعه ریشه های فرعی را موجب می شود.
تاثیر در کیفیت محصول خصوصا علوفه سبزیجات و میوه جات
ازدیاد مقاومت گیاهان در مقابل امراض نباتی
تولید چربی و آلبومین
ازدیاد مقاومت ساقه غلات و جلوگیری از خوابیدن یا ورس ( بر عکس ازت)
تسریع در رسیدن گیاه یا کوتاه کردن دوره رشد خصوصا در غلات
افزایش جذب مولیبدن ( -----) توسط گیاه
خنثی کردن اثرات نامطلوب زیادی ازت در گیاه
بعنوان کلید زندگی گیاه نامیده می شود بخاطر این که در ساختمان ----- و بسیاری از ترکیبات فسفری دیگر شرکت می کند و به همین دلیل کمبود این عنصر باعث اختلالات آنی گیاه می شود.
اشکال مختلف فسفر در خاک
فسفر در خاک به دو شکل آلی و معدنی یافت می شود. بخش الی آن در هوموس و مواد آلی و قسمت معدنی آن به صورت ترکیباتی با کلسیم ( در خاکهای آهکی ) آهن و آلومینیوم ( در خاکهای اسیدی ) و سایر فلزات همراه است. این مواد به مقدار کمی در آب حل می شوند. فسفاتها با رسها نیز ترکیب شده و بدین ترتیب نیز فسفر از حالت محلول خارج می گردد.
به جز در خاکهای آلی مقدار فسفر معدنی در خاکها همواره بیشتر از فسفر آلی است. با این حال میزان فسفر آلی در افقهای سطحی خاکهای معدنی معمولا بیشتر از افقهای پایینی است. علت این امر انباشته شدن مواد آلی در بخشهای بالایی و نیمرخ خاک می باشد.
بطور کلی فسفر موجود در خاک را می توان به چهار دسته ( به شرح زیر ) تقسیم نمود:
فسفری که به صورت یونها و ترکیبات محلولی در محلول خاک یافت می شود.
فسفری که جذب سطوح مواد معدنی خاک شده است.
فسفری که به صورت بلوری و یا بی شکل در مواد معدنی خاک موجود است.
فسفری که جزیی از مواد آلی خاک بوده و حتی در شرایطی می تواند تا 50 درصد از فسفر کل خاک را شامل شود. این فسفر یکی از اجزا تشکیل دهنده مواد آلی خاک است.
مقدار فسفر در خاک سطح الارض حداکثر به 1000 کیلوگرم در هکتار بالغ می شود. این مقدار در مقایسه با 10 الی 40 کیلو گرم فسفری که به وسیله محصولات زراعی برداشت می شود قابل توجه نیست. البته باید در نظر داشت که درصد بالایی از کل فسفر خاک به صورت غیر قابل استفاده گیاه می باشد. غلظت فسفر در محلول خاک در مقایسه با ازت پتاسیم کلسیم و منیزیم ناچیز بوده و حدود 5/0 میلی گرم در لیتر می باشد. مقدار فسفات محلول در بیش از 50 % خاکها کمتر از 6/0 میلی گرم در لیتر می باشد. فراوانی نسبی هر یک از ارتوفسفاتهای اولیه ( ----) و ثانویه ( --------) بستگی به واکنش محیط ( ------ ) داشته و در – 2/7 با یکدیگر برابر می باشند. در – اسیدی یون ارتو فسفات اولیه و مقدار کمی ( 1/0) را نیز به شکل ارتو فسفات ثانویه جذب میکند. گیاهان قادرند علاوه بر ارتو فسفاتها بعضی از فسفاتهای آلی محلول را نیز تا حدودی جذب نمایند.
ترکیبات فسفری در –----- کمتر و یا بیش از 5/6 تدریجا به صورت غیر قابل جذب در می آیند. بیشترین جذب فسفر در ---- 5/6 تحقق می یابد.
جذب فسفر به وسیله ریشه گیاه به روشهای حرکت توده ای پخشیدگی و تبادل تماسی انجام می گردد. به دلیل تحرک بسیار اندک فسفر در خاک ارتو فسفاتها عمدتا از طریق پخشندگی به ریشه گیاه می رسند و وجود آب برای پخشیده شدن یونها ضروری می باشد. با افزایش رطوبت خاک شدت پخشیدگی نیز افزایش می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
روابط آب و خاک و گیاه
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
تبخیر و تعرق (Evapotransopiration)
عوامل محیطی مؤثر بر تبخیر و تعرق
عوامل گیاهی مؤثر بر تبخیر و تعرق
تبخیر و تعرق بالقوه(Potential evapotranspiration)
تنش کمبود رطوبت
تنظیم فشار اسمزی Osmotic adjustment
عکسالعمل روزنهها به تنش رطوبت
اثرات تنش آب بر عملکرد
بازده مصرف آب
خاک گیاه علفى سریعالرشد عمدتاً از آب تشکیل شده است. محتوى آب گیاه بین ۷۰ تا ۹۰% مىباشد که بسته به سن گیاه، گونه گیاه، بافت موردنظر و محیط، متفاوت است. آب براى بسیارى از فعالیتهاى گیاهى لازم است:
۱. حلال بوده و محیطى مناسب براى واکنشهاى شیمیائى فراهم مىنماید.
۲. محیطى مناسب براى انتقال مواد آلى و معدنى مىباشد.
۳. موجب تورم سلولهاى گیاهى مىشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گیاه و شکلگیرى آن مىگردد.
۴. باعث آبگیرى (Hydration)، خنثىسازى (Neutralization)، بار الکتریکى روى مولکولهاى کلوئیدى مىشود. در مورد آنزیمها، آبگیرى موجب حفظ ساختمان آنزیم و تسهیل فعالیتهاى کاتالیزورى آن مىگردد.
۵. ماده خام فتوسنتزى فرآیندهاى هیدرولتیکى و سایر واکنشهاى گیاهى را تشکیل دهد.
۶. تبخیر آب (تعرق) موجب خنک شدن گیاه مىگردد.
در شرایط مزرعه، ریشهها در خاک نسبتاً مرطوب نفوذ مىکنند، درحالىکه ساقه و برگها در محیط نسبتاً خشک رشد مىنمایند. این امر موجب جریان مستمر آب از طریق خاک به داخل گیاه و به اتمسفر مىگردد که در جهت کاهش انرژى پتانسیل صورت مىگیرد. مقدار آبى که روزانه از این طریق جریان مىیابد حدود ۱ تا ۱۰ برابر مقدارى است که بافت گیاهى در خود نگه داشته و ۱۰ تا ۱۰۰ برابر مقدار آبى است که براى توسعهٔ سلولهاى جدید مصرف مىشود و ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر مقدار آبى است که در فتوسنتز به مصرف مىرسد. بنابراین در اولین مرحله، آب از طریق خاک به برگ حرکت مىکند تا مقدار آبى که از طریق تعرق از دست رفته را جبران نماید.
بهخاطر تقاضاى شدید و همچنین بهعلت اهمیت آب، گیاه به یک منبع آب مستمر براى رشد و نمو خود نیاز دارد، هر وقت که آب محدود مىگردد رشد نیز کاهش مىیابد و معمولاً عملکرد هم کاهش مىیابد. مقدار کاهش عملکرد متأثر از ژنوتیپ، شدت کمبود آب و مرحلهٔ نمو گیاه مىباشد.
پتانسیل آب
آب قابل استفادهٔ خاک
جذب و حرکت آب
سیستمی که ماهیت آب و حرکت آن را در خاک و گیاه بیان میکند بر مبناء روابط انرژی پتانسیل استوار است. وقتی که آب از یک منطقه دارای انرژی پتانسیل زیاد به یک منطقه دارای انرژی پتانسیل کم حرکت میکند ، این آب دارای توان انجام کار است. انرژی پتانسیل یک سیستم آبکی (Aqueos) ، در مقایسه با انرژی پتانسیل آب خالص قیاس میشود. چون آب در گیاه و در خاک معمولاً بهعلت دارا بودن مواد محلول (Solutes) ، از نظر شیمیائی خالص نیست و از نظر فیزیکی بهعلت کششهای قطبی ، نیروی ثقل ، و فشار ، انرژی پتانسیل آن کمتر از آب خالص میباشد انرژی پتانسیل آب در گیاه و خاک را پتانسیل آب مینامند که با حروف یونانی سای (ψw) نشان داده میشود و بهصورت نیرو بر واحد سطح بیان میشود. واحد اندازهگیری آن معمولاً بار یا پاسکال (Pa) ، میباشد. یکبار مساوی ۱۰ به توان ۵ پاسکال یا ۱۰ به توان ۶ دین بر سانتیمتر مربع یا ۹۹/۰ اتمسفر و یا ۱۰ به توان ۲ ژول بر کیلوگرم میباشد. آب خالص دارای پتانسیل آب صفر بار میباشد. پتانسیل آب در خاک و گیاه معمولاً کمتر از صفر بار میباشد. یعنی مقدار آن منفی است. هر چقدر این مقدار بیشتر منفی باشد پتانسیل آن کمتر است:
پتانسیل آب گیاه و خاک حاصل جمع چند پتانسیل به شرح زیر مىباشد:
ψw = ψm + ψs + ψp + ψz
ψm = پتانسیل ماتریک (Matrix potential)، نیروئى که توسط آن، آب به گیاه یا سطح ذرات خاک چسبیده است (بهوسیله نیروى جذب سطحى Adsorption، یا شعریهاى Capillarity)، این جاذبهها فقط از طریق اعمال نیروى دیگرى مىتوان خنثى کرد. بنابراین مقدار آن همواره منفى است.
ψs = پتانسیل مواد محلول (پتانسیل اسمزی). انرژى پتانسیل آب است که تحت تأثیر غلظت مواد حل شده قرار مىگیرد. مواد حل شده انرژى پتانسیل آب را کاهش مىدهند و در نتیجه محلول داراى پتانسیل منفى مىگردد.
ψp = پتانسیل فشارى (فشار آماس Turgor pressurer)، نیروئى که توسط فشار هیدرواستاتیکى حاصل مىشود. از آنجائى که این نیرو توسط آب به گیاه وارد مىشود بنابراین داراى مقدار مثبت مىباشد. معمولاً این پتانسیل در خاک اهمیت کمى دارد ولى در سلولهاى گیاهى داراى اهمیت زیادى است.
ψz = پتانسیل ثقلى که همیشه در گیاهان وجود داشته لیکن در مقایسه با ۳ پتانسیل دیگر در گیاهان کوتاه قامت، داراى اهمیت ناچیزى است. در درختان بلند پتانسیل ثقلى داراى اهمیت است.
آب قابل استفادهٔ خاک
ریشه گیاهان در خاک مرطوب رشد مىنمایند و آب را تا زمانىکه پتانسیل آب خاک به یک حد بحرانى برسد از خاک مىگیرند. آبى که از خاک مىتواند از طریق ریشه گیاهان خارج گردد بهنام آب قابل