لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آیین سماع در کشف المحجوب
محمد رضا قلی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد نیمه حضوری
چکیده
آنچه پیش روی شماست بحثی است کوتاه در باب سماع در کشف المحجوب.ما در این بر نوشته، ابتدا مقدمه ای در تاریخچه ی سماع یادآور شده و بعد وارد بحث اصلی؛ یعنی بررسی این آیین از دیدگاه علی بن عثمان هجویری می شویم ونظرات او را در این خصوص تبیین می نماییم.
باید متذکر شوم که هدف ما در این مقاله، اثبات یا ردّ این آیین نیست، بلکه فقط نظر و دیدگاه مؤلّف کشف المحجوب را مورد کند و کاو قرار داده و جویا می شویم.
کلید واژه ها : کشف المحجوب، سماع ، احکام، آداب، مراتب
Sama in kashfolmahjub
The article which you are reading is a short discussion about sama in kashfolmahjub . we have mentioned a introductory about history of sama in it‚then we will investigat the main discussion that is Investigation f this custom through Ali ebn osman ‘s view. And will clarity his idea in this area. It should be reminded that provening or rejecting of this custom is not our goal. But only the idea and viewof the author of kashfolmahjub will be investigated.
Key words: kashfolmahjub‚ sama‚ordrs‚manners‚degrees.
مقدمه
اگربخواهیم زمان پیدایش سماع را به دقّت بررسی کنیم نباید آن را با زمان تولّد موسیقی یکی بدانیم ،زیرا انسان در آغاز که خود را شناخته، موسیقی را نخستین انعکاس التهاب و هیجان درونی خود دیده است که در خارج از وجود تحقّق یافته و موجب حالات وجد و شادی گردیده ؛ پس باید این مسأله را از زمانی در نظر بگیریم که این حالت نشاط و وجد فردی را جمعی کرده اند و آن را با سننی آمیخته اند. این آیین قطعاً از زمانهای دور قبل از اسلام نیز در پرستشگاه ها مرسوم بوده تا به کمک آن در شنوندگان تأثیرگذاشته و رقّّت قلبی ایجاد کند ،همان گونه که امروزه به عنوان مثال درکلیسا ها می بینیم که شرکت کنندگان با موسیقی و آهنگ خاصّی دعای های خویش را زمزمه می کنند( ودر بسیاری از آیین های دیگر)
قدر مسلّم این است که در صدر اسلام سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه برگزار می شده وجود نداشته است.
«این مراسم نزد صوفیان آن زمان شکل گرفت که در سال(245) هجری ذوالنّون مصری از زندان متوکّل رهایی یافته بود و صوفیان ارادتمندش در جامع بغداد دور او گرد آمده، همان موسیقی درباری و اشرافی قبل از اسلام را که با موسیقی حکمای الهی تفاوت بسیار داشت ودر اصطلاح فقهی " مطربی" خوانده می شد به کار گرفته بودند؛ قوّال شعری خواند و ذوالنّون هم ابراز شادمانی نمود. به نظر می آید این گونه شادی ها که با موسیقی رایج غیر اسلامی به سرور و شادمانی مطربی توأم می شد... نزد صوفیان به حلقه ی سماع و دست افشانی و پایکوبی آنان شکل می پذیرفت.»(حیدرخانی،1374،26 ).
این مراسم در ابتدا به صورت مراسم شعرخوانی بوده و کسانی که در آن شرکت می کردند تحت تأثیر قرار گرفته به شادمانی و پایکوبی می پرداختند، کم کم در این مراسم برای اینکه تأثیر بیشتری داشته باشد از دفّ و نی هم استفاده می شد.
مرا چون نی در آوردی به ناله چو چنگم خوش بساز و با نوا کن
اگر چه می زنی سیلیم چون دف که‹‹آواز خوشی داری صدا کن››
چو دف تسلیم کردم روی خود را بزن سیلی و رویم را قفا کن
همی زاید ز دفّ و کف یک آواز اگر یک نیست از همشان جدا کن
(شفیعی کدکنی،1362،383)
طعم خوش بیخودی وشیدایی صوفیان را متوجّه سماع نمود تا حدّی که بیش از هر مراسم دیگری به این مراسم پرداختند. هجویری نیز در کتاب خود در باب الرّقص این مطلب را تأیید می کند که ابتدا این مراسم، به صورت رقص و پایکوبی بوده است و گروهی ظاهرآن را برداشت کرده و « من دیدم از عوامّ گروهی می پنداشتند که مذهب تصّوف جز این نیست؛ آن بر دست گرفتند .»
(هجویری،1383،605)
و این ظاهر بینی ازرقص و پایکوبی از نظر او هیچ جایگاهی ندارد .‹‹بدان که اندر شریعت و طریقت رقص را هیچ اصلی نیست.›› (هجویری،1383،605)
امّا او رقص را با اضطراب های درونی که حاصل خفّتی است که بردل پدیدار شده وهمچنین حاصل قوّت وقت باشد فرق می گذارد وآن اضطراب را گداختن جان معرّفی می کند نه رقص و پای بازی. « امّا چون خفّتی در دل پدیدار آید خفقانی بر سّر سلطان شود؛ وقت قّْوت گیرد ، حال اضطراب خود پیدا کند ، ترتیب ورسوم بر خیزد . آن اضطراب که پدیدارآید، نه رقص باشد و نه پایکوبی ونه طبع پروردن که جان گداختن بود . و سخت دور افتد آن کس ازطریق صواب که آن را رقص خواند...» (هجویری،1383،606)
اینکه از چه زمانی به این گونه مجالس اسم "سماع" نهادند تاریخ دقیقی نمی توان معیّن نمود؛ امّا چیزی که قطعی است، این است که توجّه و دلبستگی بیش ازحّد صوفیان به این مجالس باعث شد تا شرایطی را برای سماع در نظربگیرند تا هم از فتنه ی عوام در امان باشند و هم شوق وذوق صوفیان را تا حدّی کنترل کنند . از همین تاریخ مکانی به نام " سماع خانه " بنا شد وسماع ازجمله رسوم صوفیان قرار گرفت که با آداب وسنن خاصّی برگزارمی شد . و همان گونه که تصّوف در جا معه پذیرفته شده بود؛ سماع نیز به عنوان مراسم مذهبی صو فیان پذیرفته شد و صوفیه برای این که سماع را یک رسم مذهبی نشان دهند به استناداتی متوسّل می شدند وادّعا می کردند که در حضور رسول اکرم (ص) نیز مجلس سماع بر گزارمی شده است و روایاتی از عایشه نقل می کردند تا با این کار حرمت سماع را مطرح کنند.)1( البته آنها تنها به این روایات اکتفا نمی کردند بلکه جایی که در مباحث علمی باید از این رسم و آیین خویش دفاع می کردند وجوه مختلفی را برای سماع بیان می کردند تا مجادله کنندگان را قانع نمایند.
« گروهی می گفته سماع از آنجا ست که حق سبحانه گفت؛ الست بربّکم ؟ اوّل خطابی که از حق شنیدند وخوشترین سماعی آن است که ازخدا شنوی و به این صورت بلی جواب دادند و اکنون که سماع می شنوند شادی ایشان از لذّّت آن سماع اوّل است. و گروهی گفته اند که اصل سماع از لذّت خطاب تکوین است... وگروهی گفته اند سماع نصیب روح است نه نفس از بهرآنکه هر چیزی را به چیزی تعّلق است مگر روح را که عاوی است و به چیزی تعلّق ندارد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
تا پیش از کشف، استخراج و فروش نفت خام، عمده منابع درآمدی دولت از طریق اخذ مالیات تامین می شد که حاصل کار کشاورزان بود. سابقه این تامین بودجه تا ایران باستان و عصر هخامنشی قابل پیگیری است.
● بودجه ریزی در ایران باستان
می گویند آینده از آن ملتی است که گذشته خود را می شناسد. یا به بیانی دیگر ملتی که گذشته خود را نمی شناسد، نمی تواند آینده اش را بسازد.معلوم نیست ایرانی های امروز مصداق این جمله باشند شاید هم گذشته را به خوبی می شناسند اما برای اثبات خودشان به گذشته بی اعتنا هستند.
در هر صورت چه آن را بشناسیم و بی اعتنایی کنیم و چه نشناسیم، در رفتار امروزمان نشانه های کاربست تجربه پیشینیان کمتر به چشم می خورد.
بی توجهی به گذشته در عرصه های متفاوت و مختلفی قابل پیگیری است و رفتار اقتصادی دولت و مردم روابط این دو، یکی از بهترین عرصه های مشاهده این تغییرات است.
تا پیش از کشف، استخراج و فروش نفت خام، عمده منابع درآمدی دولت از طریق اخذ مالیات تامین می شد که حاصل کار کشاورزان بود. سابقه این تامین بودجه تا ایران باستان و عصر هخامنشی قابل پیگیری است. پس از اضافه شدن درآمد حاصل از فروش نفت، منبع درآمد دولت رفته رفته از مالیات و به تبع آن از مردم جدا شد و دولت در تامین هزینه هایش خود را محتاج مردم ندید و سپس طی سال اخیر با مبتلا شدن به بیماری هلندی از فراهم آوردن زیرساخت های توسعه هم بازماند.
این نوشته می کوشد تا با نگاهی به گذشته برخی نکات مثبت سیاست های اقتصادی زمامداران ایران باستان را به تصویر بکشد و تاکید کند که قصد ندارد شرایط کاملا متفاوت ایران امروز را با آن دوران مقایسه کند، بلکه صرفا به برخی رفتارهای اصلاح گرایانه در نظام اقتصادی اشاره دارد.
الف) تاریخ نگارانی نظیر هرودوت که از عصر هخامنشیان روایت کردند، اشاراتی به سیاست های اقتصادی دولت ها داشتند ولی کمتر وارد جزییات شدند. تنها منبعی که اطلاعات نسبتا جامعی از اوضاع اقتصادی هخامنشیان ارایه کرده. اثری است به نام «اقتصادها» که یکی نمایندگان مکتب ارسطو آن را تالیف کرده و به ارسطوی دروغی معروف است. تنها در این کتاب است که یک تحلیل کلی از نظام اقتصادی هخامنشیان یافت می شود.
در عصر هخامنشیان و به ویژه در دوره داریوش اول نظام اقتصادی به گونه ای سامان یافته بود که شاه هرگز با مشکلات مالی برخورد نمی کرد و در عین حال طبقات مختلف مردم نیز تحت فشار سنگین نبودند.
پیر بریان، ایرانشناس فرانسوی در کتاب امپراتوری هخامنشی می نویسد: «علت علاقه نویسنده اقتصادها به شاهنشاهی این است که به یونانیان امکان تعمق در یک نمونه از تشکیلاتی را می داند که در آن بر خلاف دولت شهرهای یونانی، شاه هرگز با مشکلات مالی برخورد نمی کرد.یکی از نکات جالب توجه در عصر هخامنشی تنوع منابع درآمدی دولت است.
▪ در اقتصادها به شش منبع اشاره شده که عبارتند از:
خراج
هدایا
منافع حاصل از اماکن تجار
مالیات بر زمین
عوارض گله داری
مالیات صنعتگری از میان شش نوع درآمدی که ارسطوی دروغی آن را به اقتصاد ایالت های هخامنشی نسبت می دهد «فرآورده های خاص زمین در منطقه ای معین» است.
او در ادامه تصریحی دارد که نشان می دهد منظور از فرآورده های خاص زمین، فرآورده های زیرزمینی است: «این گروه را فرآورده های خاص زمین تشکیل می دهند: اینجا طلا، آنجا نقره، جای دیگر مس یا هر آنچه می توان در سرزمین یافت.» لذا هر چند که منابع حاصل از فروش فرآورده های معادن در بخش درآمدهای دولت قرار می گرفت اما بخش اصلی آن نبود.
نکته قابل توجه دیگر در تنظیم سیاست های اقتصادی عصر داریوش تعیین منبع خراج از سوی حاکم پس از مشورت یا حاکمان ایالات است.
پلوتارک در کتاب اخلاق قطعه ای را به این موضوع اختصاص داده است: «شاه پس از تعیین منبع خراج های رعایای خود، مصادر امور ایالات را احضار کرد و درباره این خراج ها از آنان پرسید مبادا بیش از حد سنگین باشد. چون اینان پاسخ دادند که خراج ها سبک نیستند وی حکم کرد که هر کدام فقط نیمی از آن را بپردازند.»داریوش همچنین نخستین کسی است که دفتر دولتی خراجگزاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالات را مشخص و منتشر کرد تا همه ایالات از میزان خراج اطلاع داشته باشند.
ب) تنوع منابع درآمدی در عصر ساسانی هم حفظ شد. فرانتس آیتهایم در کتاب «تاریخ اقتصاد دولت ساسانی» می نویسد: درآمدهای مالیاتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آیین سماع در کشف المحجوب
محمد رضا قلی زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد نیمه حضوری
چکیده
آنچه پیش روی شماست بحثی است کوتاه در باب سماع در کشف المحجوب.ما در این بر نوشته، ابتدا مقدمه ای در تاریخچه ی سماع یادآور شده و بعد وارد بحث اصلی؛ یعنی بررسی این آیین از دیدگاه علی بن عثمان هجویری می شویم ونظرات او را در این خصوص تبیین می نماییم.
باید متذکر شوم که هدف ما در این مقاله، اثبات یا ردّ این آیین نیست، بلکه فقط نظر و دیدگاه مؤلّف کشف المحجوب را مورد کند و کاو قرار داده و جویا می شویم.
کلید واژه ها : کشف المحجوب، سماع ، احکام، آداب، مراتب
Sama in kashfolmahjub
The article which you are reading is a short discussion about sama in kashfolmahjub . we have mentioned a introductory about history of sama in it‚then we will investigat the main discussion that is Investigation f this custom through Ali ebn osman ‘s view. And will clarity his idea in this area. It should be reminded that provening or rejecting of this custom is not our goal. But only the idea and viewof the author of kashfolmahjub will be investigated.
Key words: kashfolmahjub‚ sama‚ordrs‚manners‚degrees.
مقدمه
اگربخواهیم زمان پیدایش سماع را به دقّت بررسی کنیم نباید آن را با زمان تولّد موسیقی یکی بدانیم ،زیرا انسان در آغاز که خود را شناخته، موسیقی را نخستین انعکاس التهاب و هیجان درونی خود دیده است که در خارج از وجود تحقّق یافته و موجب حالات وجد و شادی گردیده ؛ پس باید این مسأله را از زمانی در نظر بگیریم که این حالت نشاط و وجد فردی را جمعی کرده اند و آن را با سننی آمیخته اند. این آیین قطعاً از زمانهای دور قبل از اسلام نیز در پرستشگاه ها مرسوم بوده تا به کمک آن در شنوندگان تأثیرگذاشته و رقّّت قلبی ایجاد کند ،همان گونه که امروزه به عنوان مثال درکلیسا ها می بینیم که شرکت کنندگان با موسیقی و آهنگ خاصّی دعای های خویش را زمزمه می کنند( ودر بسیاری از آیین های دیگر)
قدر مسلّم این است که در صدر اسلام سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه برگزار می شده وجود نداشته است.
«این مراسم نزد صوفیان آن زمان شکل گرفت که در سال(245) هجری ذوالنّون مصری از زندان متوکّل رهایی یافته بود و صوفیان ارادتمندش در جامع بغداد دور او گرد آمده، همان موسیقی درباری و اشرافی قبل از اسلام را که با موسیقی حکمای الهی تفاوت بسیار داشت ودر اصطلاح فقهی " مطربی" خوانده می شد به کار گرفته بودند؛ قوّال شعری خواند و ذوالنّون هم ابراز شادمانی نمود. به نظر می آید این گونه شادی ها که با موسیقی رایج غیر اسلامی به سرور و شادمانی مطربی توأم می شد... نزد صوفیان به حلقه ی سماع و دست افشانی و پایکوبی آنان شکل می پذیرفت.»(حیدرخانی،1374،26 ).
این مراسم در ابتدا به صورت مراسم شعرخوانی بوده و کسانی که در آن شرکت می کردند تحت تأثیر قرار گرفته به شادمانی و پایکوبی می پرداختند، کم کم در این مراسم برای اینکه تأثیر بیشتری داشته باشد از دفّ و نی هم استفاده می شد.
مرا چون نی در آوردی به ناله چو چنگم خوش بساز و با نوا کن
اگر چه می زنی سیلیم چون دف که‹‹آواز خوشی داری صدا کن››
چو دف تسلیم کردم روی خود را بزن سیلی و رویم را قفا کن
همی زاید ز دفّ و کف یک آواز اگر یک نیست از همشان جدا کن
(شفیعی کدکنی،1362،383)
طعم خوش بیخودی وشیدایی صوفیان را متوجّه سماع نمود تا حدّی که بیش از هر مراسم دیگری به این مراسم پرداختند. هجویری نیز در کتاب خود در باب الرّقص این مطلب را تأیید می کند که ابتدا این مراسم، به صورت رقص و پایکوبی بوده است و گروهی ظاهرآن را برداشت کرده و « من دیدم از عوامّ گروهی می پنداشتند که مذهب تصّوف جز این نیست؛ آن بر دست گرفتند .»
(هجویری،1383،605)
و این ظاهر بینی ازرقص و پایکوبی از نظر او هیچ جایگاهی ندارد .‹‹بدان که اندر شریعت و طریقت رقص را هیچ اصلی نیست.›› (هجویری،1383،605)
امّا او رقص را با اضطراب های درونی که حاصل خفّتی است که بردل پدیدار شده وهمچنین حاصل قوّت وقت باشد فرق می گذارد وآن اضطراب را گداختن جان معرّفی می کند نه رقص و پای بازی. « امّا چون خفّتی در دل پدیدار آید خفقانی بر سّر سلطان شود؛ وقت قّْوت گیرد ، حال اضطراب خود پیدا کند ، ترتیب ورسوم بر خیزد . آن اضطراب که پدیدارآید، نه رقص باشد و نه پایکوبی ونه طبع پروردن که جان گداختن بود . و سخت دور افتد آن کس ازطریق صواب که آن را رقص خواند...» (هجویری،1383،606)
اینکه از چه زمانی به این گونه مجالس اسم "سماع" نهادند تاریخ دقیقی نمی توان معیّن نمود؛ امّا چیزی که قطعی است، این است که توجّه و دلبستگی بیش ازحّد صوفیان به این مجالس باعث شد تا شرایطی را برای سماع در نظربگیرند تا هم از فتنه ی عوام در امان باشند و هم شوق وذوق صوفیان را تا حدّی کنترل کنند . از همین تاریخ مکانی به نام " سماع خانه " بنا شد وسماع ازجمله رسوم صوفیان قرار گرفت که با آداب وسنن خاصّی برگزارمی شد . و همان گونه که تصّوف در جا معه پذیرفته شده بود؛ سماع نیز به عنوان مراسم مذهبی صو فیان پذیرفته شد و صوفیه برای این که سماع را یک رسم مذهبی نشان دهند به استناداتی متوسّل می شدند وادّعا می کردند که در حضور رسول اکرم (ص) نیز مجلس سماع بر گزارمی شده است و روایاتی از عایشه نقل می کردند تا با این کار حرمت سماع را مطرح کنند.)1( البته آنها تنها به این روایات اکتفا نمی کردند بلکه جایی که در مباحث علمی باید از این رسم و آیین خویش دفاع می کردند وجوه مختلفی را برای سماع بیان می کردند تا مجادله کنندگان را قانع نمایند.
« گروهی می گفته سماع از آنجا ست که حق سبحانه گفت؛ الست بربّکم ؟ اوّل خطابی که از حق شنیدند وخوشترین سماعی آن است که ازخدا شنوی و به این صورت بلی جواب دادند و اکنون که سماع می شنوند شادی ایشان از لذّّت آن سماع اوّل است. و گروهی گفته اند که اصل سماع از لذّت خطاب تکوین است... وگروهی گفته اند سماع نصیب روح است نه نفس از بهرآنکه هر چیزی را به چیزی تعّلق است مگر روح را که عاوی است و به چیزی تعلّق ندارد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عنوان:
سبک شناسی کشف المحجوب
چکیده
این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .
تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.
کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری
مقدمه:
کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست .
هجویری در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد ( م :421)
علوم متداول عصر، خاصه قرآن، حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام را درزادگاه خود آموخت آن چه که که درباره ی شخصیت ومقام او می توان گفت اینکه او طبعی نازک و روحیه ای حساس داشت تنها اثری که از دیرزمان به هجویری نسبت داده اند و امروزه در دست است کشف المحجوب است و از طریق همین کشف المحجوب از دیگر آثار وی می توان آگاهی یافت، هجویری در ضمن سخن و مناسبت های گوناگون از کتب و رسایل خود نام برده است نظیر:
ذهن و قلم هجویری تحت تآثیر زبان عربی بود بخصوص که اصطلاحات تصرف نیز تقریباً همه کلماتی قرآن اند و کمتر واژه ای فارسی مثل دوستی، درویشی، نیستی و ... ظرفیت معنایی را داشت که به خوبی بتواند به جای محبت ، فقر و فنا و ... به کار رود
دیوان اشعار ، منهاج الدین ، کتاب فنا وبقا و البیان لاهل العیان و چند کتاب دیگر
موضوع کشف المحجوب تصرف اسلامی است و شامل مطالب زیر است :
1. مقدمه ای در سبب تالیف کتاب و بیان موضوع آن :
در این مقدمه علاوه بر طرح سوالات ابوسعید هجویری – همشهری مولف که وی را متعهد کرده تا با این کتاب بدان ها پاسخ دهد – مولف مجال یافته از روزگار و نااهلان شکایت کند.
2. باب اثبات العلم (ص 21-11)
3. باب الفقر (ص 34-21)
4. باب التصوف (ص 49-34).
5. باب مرقعه داشتن (لبس المرقعات ) ص 65-49.
6. باب اختلافهم فی الفقر و الصفوه (ص 68-65)
7. باب بیان ملامه ( ص 78-68)
8. باب ذکر ائمتهم من اصحابه التابعین (ص 85-87)
9. باب فی ذکر ائمتهم من اهل البیت (ص 97-85)
10. باب ذکر اهل الصفه ( ص 107-97)
11. باب فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین الی یومنا ( ص 202-107)
12. باب فی ذکر ائمتهم من المتاخرین (ص 214-202)
13. باب فی ذکر رجال الصوفیه من المتاخرین علی الاختصار اهل البلدان (ص 218-214)
14. باب فی فرق فرقهم و مذاهبهم و آیاتهم و مقاماتهم و حکایاتهم (ص 219-218)
15. مکتبهای صوفیه ، عقاید و اقوال و نظریات آن ها ( 245-219)
سپس در حقیقت نفس و معرفت آن و دیگر مقولات عرفانی و فلسفی به اشباع تمام سخن می راند (546-245).
نثر این کتاب زلال و از برترین نمونه های نثر قرن 4 و 5 است و به همان شیوه ای است که در زبان اهل ادب به نثر مرسل ساده شهرت دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
کشف دنیاهای جدید:
یکی از نقش های حسابداری و حسابرسی اجتماعی و محیطی.
گلن لیمان
دانشگاه جنوب استرالیا، مؤسسه تحقیقات اجتماعی هاوک، نورث تریس، ادلاید 5000، استرالیا.
چکیده:
این مقاله با دیدی انتقادی حسابداری اجتماعی و محیطی مدرن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در ابتدا، راجع به این موضوع بحث می کنیم که مدل های حسابداری اجتماعی و محیطی نوین بر پایه چهارچوب های لیبرال و فرایند گرایی که برای پیشنهادات و طرح های اصلاحی محدودیت هایی قایلند توسعه یافته اند. پس از آن بر موارد تمرکز حسابداری اجتماعی و محیطی بر شرکت ها خواهیم پرداخت که در این مورد حسابداری اجتماعی و محیطی به عنوان موجودیتی که به سیستم های حسابداری هویت می بخشد و سعی در رفع اشتباهات متداول در این زمینه دارد، عمل خواهد کرد. برای توسعه در ایجاد دیدگاهی جدید نسبت به نقش های اجتماعی و محیطی حسابداری، این مسئله به نظر رسید که آیا افکار کمونیستی نوین می توانند فرایندهای دموکراتیک را تقویت کنند. هدف از این بررسی ترغیب مناظرات و مباحثی است که در حوزة نقش شرکت ها و اثرات آن ها بر طبیعت در بر می گیرند. ما در این زمینه بحث می کنیم که موراد نهفته در تئوری کمونیستی نوعی مدل دموکراتیک می باشند که از طریق آن می توان به طور انتقادی مسیر و هدف حسابداری را به عنوان مؤسسه ای در حوزه عمومی مورد نقد و بررسی قرار داد.
مقدمه:
"حسابداری محیطی" و "حسابرسی محیطی" طی 5 سال گذشته حوزه رو به رشدی برای تحقیقات محققان حسابداری بوده است.1 این مقاله بر پایه همین توسعه ها و پیشرفت های اخیر در حسابداری محیطی انجام شده است تا به سه هدف متعامل زیر نایل شود:
- نشان بدهد که حسابداری محیطی همانطور در حال حاضر نیز به همین گونه است و به عنوان روح حسابداری در شرکت ها به کار می رود تا بتواند بر اشتباهات متداول این بخش اثر گذار باشد.
- ساختارهای لیبرال را که حسابداری محیطی بر پایه آن بنا شده است را مورد بررسی و آزمون قرار دهد و مباحثی را که در اجتماعات گوناگون در این مورد در می گیرد، توضیح دهد.
- مشخص کند که آیا تفکرات کمونیستی مدرن 2 می توانند فرایند های دموکراتیک را که مباحث و مناظرات مربوط به نقش شرکت ها و آثار آن ها بر محیط را ترغیب می کنند، تقویت کند.
در این مقاله، کمونیست به عنوان یک حرکت سیاسی که تلاش های مدل های مدرن لیبرال را که برای پشتیبانی و توسعه چهار چوب های مسئولیت پذیری و قابلیت حسابرسی شدن به کار می روند، مورد چالش قرار می دهد، مد نظر قرار گرفته است.3 کمونیست ها اعتقاد دارند که حوزه تعریف "خوبی" همیشه برای تعریف آنچه که صحیح است کافی نیست، زیرا ملاک استقلال و آزادی در دیدگاه لیبرال می تواند برخی موارد "معنا دار" را مد نظر قرار ندهد.
واژه "معنا دار" به برداشت " تیلور" از بشریت به عنوان حیوانات خودآگاه بر می گردد. تیلور با طرح واژه "خودآگاهی" بحث می کند که هیچ تعریف و توضیح کاملی درباره این که بشر چگونه می تواند برای خویشتن خود احترام قایل باشد، در صورتی که درک کامل از خود نداشته باشد، وجود ندارد (تیلور، 1983، ص 144) درک افراد به عنوان موجوداتی خودآگاهی، از "خوبی" تحت تأثیر "پیش فرض های قوی" ذهنی افراد قرار می گیرد (تیلور 1989) پیش فرض هایی که وابستگی های فرهنگی، اجتماعی و محیطی افراد نشئات می گیرند و فرد هویت خود را به شدت در گرو آن ها می داند.
در اینجا ما بحث می کنیم که چهارچوب های مسئولیت پذیری سخت گیرانه لیبرال پا دادن اطلاعات اضافی به صاحبان سرمایه بدون این که دقیقاً تأثیرات شرکت را بر محیط مورد نقد و بررسی قرار دهند، وضعیت موجود را به وجود آورده اند. رابطه بین چهارچوب های مسئولیت پذیری سخت گیرانه لیبرال و تئوری سرمایه داری منجر به ایجاد یک دید ابزاری نسبت به نقش حسابداری شده اند. در ادبیات مفصل حسابداری اجتماعی و محیطی مدرن نوعی مباحثه دموکراتیک لیبرال و فراینی سخت گیرانه وجود دارد که به شرکت ها نقشی چون مؤسسات عامل تغییرات اجتماعی می دهد (برای مطالعه بیشتر به مؤسسه کانادایی حسابداری رسمی و دارای حق امتیاز، 1992، و بنگاه تحقیقاتی حسابداری استرالیا 1997 مراجعه کنید). 4
علاوه بر این، موانع لیبرال دموکرات بر پایه قراردادهای اجتماعی بین شهروندان ساختاربندی شده اند، که بر این اساس تفکر همکاری آزادانه افراد آن، شناخته می شود. در این مورد بحث می کنیم که ادراک کمونیستی از مسئولیت پذیری، یک قرارداد اجتماعی غیر ضروری است که براساس اصول لیبرال بنا شده است و ارتباط نزدیکی نیز با مفهوم ابزاری استدلال عملی یا کاربردی دارد. تصحیح کمونیستی این مسئله به نظر ضروری می رسد، زیرا نظریات جدید متخصصان حسابداری، مسئولیت پذیری محیطی را به عنوان اجرای فرایندی که مسایل محیطی را با شناخت و تعیین دارایی ها و تعهدات محیطی تا حد امکان، استاندارد کرده است، تعریف کرده اند. تا زمانی که این مشکلات توسط تئوری های جدید حسابداری محیطی تصحیح نشده اند. متخصصان حسابداری به راحتی می توانند حسابداری محیطی را براساس مفاهیم ابزاری آن به عنوان راهی برای قانونی جلوه دادن فعالیت هایشان تعریف کنند. کمونیست ها در مورد گرایش به کاهش دلایل عملی در مقایسه با استدلال های ابزاری که نوعی از استدلال هستند که توسط اقتصاددانان برای رسیدن به بهترین نتیجه با استفاده از کمترین هزینه استفاده می شوند، و دلیل اصلی مشکلات مدل های مسئولیت پذیری لیبرال هستند، نگران هستند. (تیلور 1995، a و b و c)
در این مقاله بحث می کنیم که چهارچوب های حسابداری اجتماعی و محیطی مدرن تمایل به تبعیت از ضوابط ابزاری دارند، بنابراین در حال محدود کردن حوزه خود در استدلال عملی هستند که روش ها و ابزارهایی را که ما توسط آن ها زیر سلطه حکومت قرار می گیریم، تحت نظر قرار می گیریم و کنترل می شوند، را مورد بررسی قرار می دهد. گری، اُوِن و آدامز (1996) مفهومی از مسئولیت پذیر را بر پایه اصول لیبرال راولسیان، توسعه دادند، که در آن، افراد مانند آنچه که در تئوری، هابز آمده است، به شدت تحت تأثیر مفروضات خودخواهانی و فردگرا قرار نمی گیرند (برای مطالعه بیشتر به لیمان، 1995، هاوک 1995 مراجعه کنید) در مطالعات و تحقیقات اصلاح گران مسئولیت پذیری لیبرال، باعث می شود که شرکت ها می توانند متحول شده و مسئولیت پذیر شوند (گری و همکاران، 1995). گری (1989)؛ گری، کاوهی و لورس (1995) توضیح می دهند که حس لیبرالیسم به عنوان وسیله ای برای در برگرفتن انواع علایق گوناگون در جامعه، و تمام آن هایی که نشان دهنده دیدگاه های گوناگون نسبت به فعالیت های شرکت هستند، عمل می کند. با این نتیجه گیری، پروژه گری – اُوِن نشان دهنده دموکراسی مشارکتی است که با بازنگری در تحقیقات راولز (1971 و 1993) و مک فرسون (1979) به دست آمده است. در تأیید دیدگاه های دموکراتیک و لیبرال کلاسیک، عنوان می شود که جوامع مدنی و دولتی می توانند با مشارکت های و ایجاد یک درک مثبت از آزادی که در آن شرکت ها نیز می توانند به گونه ای مسئولیت پذیر شوند که براساس علایق عمومی فعالیت کنند، با یکدیگر همکاری کنند. یک بخش از نقش دولت ایجاد قوانین و ساختارهای فرایندی خواهد بود که به وسیله آن نیازهای صاحبان سرمایه در جوامع دموکراتیک و پلورالیست برآورده شوند. برای ایجاد شناخت رسمی و حقوقی، حقوق صاحبان سرمایه در کسب اطلاعات اجتماعی و محیطی، تئوری نئوپلورالیسم گری – اُوِن دیدگاه لیبرال کلاسیک جامعه مدنی – دولتی را مدون و اصلاح می کند. بدین ترتیب می تواند به نیازهای صاحبان سرمایه پاسخگو باشد. البته با این که نظریات پیشنهادی گری – اُوِن جالب توجه هستند، اما آن ها نوع ادراک از رابطه بین جامعه مدنی و دولتی را که از ضروریات جوامع جمهوری خواه هستند، مشخص نمی کنند. همچنین اهمیت زیادی به نقش مؤسسات شهری به عنوان ابزارهایی جهت غلبه به مشکلات و مدل هال کنترلی و هدایت قوانین دولتی داده نشده است.
تیلور از تئوری نئوپلورالیسم داورکین (1987)، مک فرسون (1979)، و راولز (1971) که نظریات گری – اُوِن و ماوندرز (1991، 1988) را تأیید می کنند، پا را فراتر گذاشته است. یک مدل شهری و جمهوری خواه که مهم از نظریات تیلور است، ابزارهایی را جهت تحت کنترل درآوردن کاربردهای سلطه جویانه کاپیتالیسم بین الملل ارائه کرده است و راهی را برای درک کاربردها و آثار محیطی و اجتماعی این پدیده ارائه داده است. آنچه که در اینجا حیاتی به نظر می رسد، یک نیاز تئوریکی جهت مطالعه کاربردهای