لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 274
بسمه تعالی
شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی همدان – تاریخ جلسه :9/6/82 گزارش اول
خواهان: مرتضی خرمی نوین فر
خوانده: اداره ثبت احوال همدان
موضوع: تقاضای صدور حکم تغییر نام از نا هید به محدثه با حفظ دیگر مشخصات سجلی
کلاسه پرونده: 82/251/11
شرح دادخواست:
خواهان پرونده دادخواستی با مضمون اینکه به ولایت و از طرف فرزندش ناهید تقاضای تغییر نام او را بعلت ایجاد مشکلات خانوادگی تقدیم نموده و اینکه در منزل ایشان را به محدثه صدا می زنند.
شهودی نیز مراتب را گواهی کرده اند.
خوانده پرونده ضمن تقدیم لایحه ای به ماده 20 قانون ثبت احوال استناد نموده و اینکه طبق تبصره 4 ماده 3 فقط اسامی نامناسب قابل تغییر می باشند تقاضای رد دعوی خواهان را بدلیل بی اساس بودن نموده است.
که در این خصوص جلسه رسیدگی در تاریخ 4/6/82 در شعبه 11 دادگاه حقوقی تشکیل و صورتجلسه و برگ بازجویی تنظیم و رئیس شعبه با عنایت به محتویات پرونده بشرح ذیل مبادرت بصدور رای نموده است.
رای دادگاه:
در خصوص دعوی خواهان به ولایت از فرزندش ناهید خرمی نوین فر بطرفیت خوانده به خواسته تغییر نام از ناهید به محدثه در سند سجلی شماره ....... بدین توضیح که با عنایت به اینکه مشارالیه در محل زندگی به محدثه معروف می باشد صدور حکم شایسته دائر به تغییر نام بشرح موصوف مورد استدعاست نظر به دادخواست تقدیمی خواهان و صرفنظر از اینکه تاریخ تولد مولی علیه 14/1/82 می باشد با عنایت به اینکه قانونگذار برای اعلام کننده ولادت اهلیت تعیین نام را پیش بینی نموده است و نه تغییر نام را علیهذا نظر به مراتب فوق و با عنایت به اینکه صرف مشهور بودن مولی علیه نمی تواند مجوزی برای تغییر نام مشارالیه توسط خواهان و ایجاد اهلیت برای خواهان محسوب گردد علیهذا نظر به مراتب فوق دعوی خواهان بنظر دادگاه محکوم به رد تشخیص و دادگاه مستنداً به مواد 84 و 89 قانون آ.د.م قرار رد دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید رای صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان همدان می باشد.
تحلیل حقوقی:
در خصوص دعوی خواهان مبنی بر تقاضای تغییر نام به اسم مورد خواسته به نظر می رسد دادگاه محترم مبادرت به صدور رای شایسته نموده است چرا که صرفنظر از اهلیت پدر مولی علیه جهت تغییر نام که دادگاه بدان توجه نموده است قانون جلوگیری از تزلزل اسناد سجلی اشاره به موارد این چنین دارد که بدلایل سطحی افراد موجبات تغییر و تزلزل اسناد سجلی را فراهم نیاورند ضمن اینکه در مورد این پرونده اسم مولی علیه نیز نامی نامانوس و ناپسند بنظر نمی رسد و لذا رای صادره مطابق موازین قانونی بوده و فاقد اشکال و ایراد می باشد.
شعبه 107 دادگاه عمومی جزایی همدان – تاریخ جلسه :18/6/82 گزارش دوم
شاکیه: فاطمه الماسی به نشانی همدان
مشتکی عنه: علی حسنی مجد به نشانی همدان
موضوع: ترک انفاق و مخالفت از ملاقات فرزند مشترک
کلاسه پرونده:82/75/ 107
شرح شکایت:
شاکی پرونده شکایتی تقدیم نموده مبنی بر اینکه همسرش حدود 6 ماه بدون جهت با گرفتن فرزند چهارساله شان علیرغم تمکین ایشان را از ادامه زندگی با خود محروم ساخته است شدیداً در عسروحرج می باشد و شاکیه را از ملاقات فرزند مشترکشان مانع گردیده است.
همچنین شاکیه در برگ تحقیق نیروی انتظامی اظهار نمود مشتکی عنه اسباب و اثاثیه و جهیزیه مشترکشان را به مادرش سپرده و خود نیز متواری است.
مشتکی عنه قبلا در طرح دعوی عدم پرداخت مهریه و محکومیت مالی ایشان از جانب شاکی در زندان تحمل حبس می نماید. دادگاه محترم در تاریخ 9/6/82 با دعوت طرفین تشکیل جلسه نموده و اظهارات طرفین را صورتجلسه کرده است.
خلاصه اظهارات متهم، مشتکی عنه اظهار داشته شاکیه در شب یلدا ساعت 7 شب به اتفاق خواهر زاده اش از منزل خارج شده است و بعداً من در راه به او رسیدم و او را به منزل برادرش بردم و من یکسری خواستم بروم و او را بیاورم که برادرش دخالت کرد و الان حاضرم به سر زندگیم برگردد و قصد طلاق ندارم.
خلاصه اظهارات شاکی؛ شوهرم حدود 8 ماه پیش مرا از خانه بیرون انداخته و گفته به خانه پدرت برو من می خواهم تو را طلاق بدهم و جهیزیه ام را به خواهر و مادرش سپرده است.
8 ماه است که من بدون خرجی در منزل برادرم هستم و به قرآن قسم که خودش مرا به خانه برادرم برده و من خودم نرفتم و از شوهرم شاکی هستم و به شرطی به خانه برمی گردم که به من تهمت نزند و مرا کتک کاری نکند و برای خود و بچه ام مزاحمت ایجاد نکند و سرزندگی خودمان باشد و خرجی کفاف زندگی را بدهد.
دادگاه پس از ختم رسیدگی مبادرت به صدور قرار کفالت نموده که متعاقب آن مشتکی عنه اظهار داشت ندارم و پس از صدور برگ اعزام زندانی نامبرده روانه زندان گردید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کانون تربیت با کارایکشا شوروی
حول قوانین و مقررات مربوط به اطفال بزهکار در کشور شوروی (روسیه سابق ) تقریبا\" نظیر تحولات مربوط در کشورهای مترقی جهان بوده و به طور کلی مجازات اطفال بزهکار در ادوار مختلف خفیف تر از کیفر بزرگسالان در قوانین پیش بینی می شد. طبق قانون 1742 شکنجه بدنی و شلاق زدن و مجازات اعدام در مورد اطفال کمتر از 17 سال ممنوع گردید .
در سال 1765 کاترین دوم با صدور فرمانی اطفال کمتر از10 سال تمام را غیر مسئول اعلام و در صورت ارتکاب هر جرمی به ولی یا سرپرست و یا کارفرمایش سپرده می شود و اطفال 10 تا 14 سال تمام را از مجازات با اعمال شاقه معاف نمود. تخفیف مجازات با اعمال شاقه در مورد اطفال بزهکار کمتر از 17 سال تمام در فرمان اجباری اعلام شد .
طبق قانون 1864 دادرسی اطفال بزهکار از 10 سال تمام تا 17 سال تمام به دادگاههای بخش محول گردید و نگهداری اطفال محکوم به حبس ، دارلتادیب پیش بینی شد. قانون مذکور عملا\" از 1909 اجرا گردید .
طبق قانون 14 ژوئیه 1918 که با اقتباس از قوانین دادرسی اطفال بزهکار در کشورهای مترقی (آمریکا - انگلستان - فرانسه - بلژیک و غیره ) تدوین شده بود دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک تا سن 14 سال تمام به کمیسیون خاص اطفال محول گردید و اطفال مذکور از مجازات معاف شدند .
در سال 1919 اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول اعلام شدند.
در 30 آوریل 1921 اولین (کانون تربیت با کار ) در مسکو تاسیس شد در اولین قانون جزای شوروی که در سال 1922 به تصویب رسید سن کبر کیفری از 17 سال تمام به 16 سال تمام تقلیل یافت در صورت محکومیت ، دادرسان مخیر بودند که مجازات اطفال از 14 سال تا 16 سال تمام را تا یک دوم مجازات پیش بینی شده در قانون مذکور تخفیف دهند .
در سال 1929 کمیته مرکزی حزب کمونیست پیشنهاد نمود که کمیسیون خاصی مرکب از نمایندگان : وزارت دادگستری - وزارت آموزش و پرورش - سندیکای کارگران - یک نفر مددکار اجتماعی - یک نفر پزشک به جرائم ارتکابی اطفال تا 16 سال تمام رسیدگی نموده و روشهای اصلاحی یا تربیتی یا درمانی اتخاذ نماید .
در سال 1935 قوانین مربوط به اطفال مورد تجدید نظر قرار گرفت 0 سن اطفال غیر مسئول از 14 سال تمام به 12 سال تمام تقلیل یافت و برای اطفال بیش از 12 سال تمام تا 16 سال تمام که مرتکب جرائم : سرقت - ضرب و جرح - قتل می شدند مجازات تعیین گردید .
در سال 1940 به تعداد جرائم فوق الذکر ، جرائم خرابکاری راه های ارتباطی و بی انضباطی نیز افزوده گردید .
در سال 1943 برای پیش گیری از بزهکاری اطفال و ارتکاب بزه به طور دسته جمعی ( تشکیل باند ) موسسات مختلف و تربیتی با کار در اکثر جمهوری های شوروی تاسیس شد اطفال یتیم - ترک شده - بی سرپرست - بی مسکن - بی انضباط و سارقین اشیاء کم ارزش در موسسات مذکور نگهداری شدند
در 19 ژوئن 1943 دادگاه اطفال به ریاست دادرس متخصص اطفال با دستیاری متخصص علوم تربیتی و مربی اخلاقی برای دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک (تا 16 سال تمام ) در شهرهای بزرگ اکثر جمهوری های شوروی دایر شد .
طبق قانون جزای اتحاد جماهیر شوروی ( مصوب 25 دسامبر 1958) -اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول و در صورت ارتکاب جرائم مختلف ، روش های اصلاحی یا تربیتی یادرمانی در مورد آنان بایستی اجرا شود .
اطفال 14 سال تا 16 سال تمام در صورت ارتکاب جرائم مهم (قتل - ضرب و جرح عمدی - نقض عضو - هتک ناموس - حمله مسلحانه - سرقت - ایجاد ضرر و زیان عمدی به اموال اجتماع و دولت یا ملت شوروی - اعمال عمدی که منجر به خرابکاری یا حادثه شود(سابوتاژ) هر عملی که منجر به خارج شدن راه آهن از خط ( ریل ) گرددمسئول بوده و بایستی مجازات شوند. اطفالی که به اتهام ارتکاب جرائم مذکور محکوم به حبس گردند و هم چنین جوانان از 16 سال تا 18 سال تمام که محکوم به کیفر سالب آزادی می شوند (در کانون تربیت با کار ) نگهداری می شوند .
از جمله این کانون ها کانون تربیت با کارایشا است که مورد بازدید قرار گرفت .
این کانون در 60 کیلومتری شهر مسکو واقع شده و تعدادجوانان مقیم در آن در روز بازدید به شرح زیر بود :
سن تعداد
بین 16 سال تا 17 سال 120 نفر
بین 17 سال تا 18 سال 210 نفر
جمع 330 نفر
نوع جرائم ارتکابی به شرح زیر اعلام گردید :
- نظم عمومی
- سرقت
- عمل منافی عفت
- متفرقه
مدت محکومیت آنان به قرار ذیل بود :
تعداد مدت محکومیت
106 نفر 3سال حبس در کانون تربیت با کار
160 نفر از3 سال تا 5 سال حبس تربیت باکار
64 نفر از 5 سال تا10سال حبس تربیت با کار
1- محل و طرز ساختمان کانون
کانون در محوطه ای به مساحت 10 هکتار که دارای درختان میوه (سیب و گلابی و آلو )بی شمار است تاسیس شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کانون تربیت با کارایکشا شوروی
حول قوانین و مقررات مربوط به اطفال بزهکار در کشور شوروی (روسیه سابق ) تقریبا\" نظیر تحولات مربوط در کشورهای مترقی جهان بوده و به طور کلی مجازات اطفال بزهکار در ادوار مختلف خفیف تر از کیفر بزرگسالان در قوانین پیش بینی می شد. طبق قانون 1742 شکنجه بدنی و شلاق زدن و مجازات اعدام در مورد اطفال کمتر از 17 سال ممنوع گردید .
در سال 1765 کاترین دوم با صدور فرمانی اطفال کمتر از10 سال تمام را غیر مسئول اعلام و در صورت ارتکاب هر جرمی به ولی یا سرپرست و یا کارفرمایش سپرده می شود و اطفال 10 تا 14 سال تمام را از مجازات با اعمال شاقه معاف نمود. تخفیف مجازات با اعمال شاقه در مورد اطفال بزهکار کمتر از 17 سال تمام در فرمان اجباری اعلام شد .
طبق قانون 1864 دادرسی اطفال بزهکار از 10 سال تمام تا 17 سال تمام به دادگاههای بخش محول گردید و نگهداری اطفال محکوم به حبس ، دارلتادیب پیش بینی شد. قانون مذکور عملا\" از 1909 اجرا گردید .
طبق قانون 14 ژوئیه 1918 که با اقتباس از قوانین دادرسی اطفال بزهکار در کشورهای مترقی (آمریکا - انگلستان - فرانسه - بلژیک و غیره ) تدوین شده بود دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک تا سن 14 سال تمام به کمیسیون خاص اطفال محول گردید و اطفال مذکور از مجازات معاف شدند .
در سال 1919 اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول اعلام شدند.
در 30 آوریل 1921 اولین (کانون تربیت با کار ) در مسکو تاسیس شد در اولین قانون جزای شوروی که در سال 1922 به تصویب رسید سن کبر کیفری از 17 سال تمام به 16 سال تمام تقلیل یافت در صورت محکومیت ، دادرسان مخیر بودند که مجازات اطفال از 14 سال تا 16 سال تمام را تا یک دوم مجازات پیش بینی شده در قانون مذکور تخفیف دهند .
در سال 1929 کمیته مرکزی حزب کمونیست پیشنهاد نمود که کمیسیون خاصی مرکب از نمایندگان : وزارت دادگستری - وزارت آموزش و پرورش - سندیکای کارگران - یک نفر مددکار اجتماعی - یک نفر پزشک به جرائم ارتکابی اطفال تا 16 سال تمام رسیدگی نموده و روشهای اصلاحی یا تربیتی یا درمانی اتخاذ نماید .
در سال 1935 قوانین مربوط به اطفال مورد تجدید نظر قرار گرفت 0 سن اطفال غیر مسئول از 14 سال تمام به 12 سال تمام تقلیل یافت و برای اطفال بیش از 12 سال تمام تا 16 سال تمام که مرتکب جرائم : سرقت - ضرب و جرح - قتل می شدند مجازات تعیین گردید .
در سال 1940 به تعداد جرائم فوق الذکر ، جرائم خرابکاری راه های ارتباطی و بی انضباطی نیز افزوده گردید .
در سال 1943 برای پیش گیری از بزهکاری اطفال و ارتکاب بزه به طور دسته جمعی ( تشکیل باند ) موسسات مختلف و تربیتی با کار در اکثر جمهوری های شوروی تاسیس شد اطفال یتیم - ترک شده - بی سرپرست - بی مسکن - بی انضباط و سارقین اشیاء کم ارزش در موسسات مذکور نگهداری شدند
در 19 ژوئن 1943 دادگاه اطفال به ریاست دادرس متخصص اطفال با دستیاری متخصص علوم تربیتی و مربی اخلاقی برای دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک (تا 16 سال تمام ) در شهرهای بزرگ اکثر جمهوری های شوروی دایر شد .
طبق قانون جزای اتحاد جماهیر شوروی ( مصوب 25 دسامبر 1958) -اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول و در صورت ارتکاب جرائم مختلف ، روش های اصلاحی یا تربیتی یادرمانی در مورد آنان بایستی اجرا شود .
اطفال 14 سال تا 16 سال تمام در صورت ارتکاب جرائم مهم (قتل - ضرب و جرح عمدی - نقض عضو - هتک ناموس - حمله مسلحانه - سرقت - ایجاد ضرر و زیان عمدی به اموال اجتماع و دولت یا ملت شوروی - اعمال عمدی که منجر به خرابکاری یا حادثه شود(سابوتاژ) هر عملی که منجر به خارج شدن راه آهن از خط ( ریل ) گرددمسئول بوده و بایستی مجازات شوند. اطفالی که به اتهام ارتکاب جرائم مذکور محکوم به حبس گردند و هم چنین جوانان از 16 سال تا 18 سال تمام که محکوم به کیفر سالب آزادی می شوند (در کانون تربیت با کار ) نگهداری می شوند .
از جمله این کانون ها کانون تربیت با کارایشا است که مورد بازدید قرار گرفت .
این کانون در 60 کیلومتری شهر مسکو واقع شده و تعدادجوانان مقیم در آن در روز بازدید به شرح زیر بود :
سن تعداد
بین 16 سال تا 17 سال 120 نفر
بین 17 سال تا 18 سال 210 نفر
جمع 330 نفر
نوع جرائم ارتکابی به شرح زیر اعلام گردید :
- نظم عمومی
- سرقت
- عمل منافی عفت
- متفرقه
مدت محکومیت آنان به قرار ذیل بود :
تعداد مدت محکومیت
106 نفر 3سال حبس در کانون تربیت با کار
160 نفر از3 سال تا 5 سال حبس تربیت باکار
64 نفر از 5 سال تا10سال حبس تربیت با کار
1- محل و طرز ساختمان کانون
کانون در محوطه ای به مساحت 10 هکتار که دارای درختان میوه (سیب و گلابی و آلو )بی شمار است تاسیس شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مصاحبه با کاظم قلم چی: شرکت کانون فرهنگی آموزش
نام و نام خانوادگی: کاظم قلم چی
شرکت: کانون فرهنگی آموزش
نام محصول: انواع کتابهای کنکور تقویتی و تستهای مربوطه
تحصیلات: لیسانس مهندسی معدن
در یک خانواده فرهنگی متولد شدم مادر من سرگذشت جالبی داشتند، تحصیلات ایشان تا پنجم ابتدایی بیشتر نبود و با وجود اینکه هم پدر خانواده بود هم مادر، تحصیلاتشان را ادامه دادند. ایشان دوره ی شش ساله ی دبیرستان را در سه سال تمام کردند و در رشته ی ادبیات دانشگاه تهران قبول شدند. مادرم فوق لیسانس را زمانی گرفتند که من تازه وارد دانشگاه شده بودم. مادر من الگوی سخت کوشی و تلاش بودند ایشان هم درس می خواندند و هم کار می کردند فضای فرهنگی که در دوران کودکی در خانواده ما حاکم بود من را در مسیر آموزش قرار داد. من سه سال آخر دبیرستان را در مدرسه ی شبانه گذراندم، وقتی که من کلاس چهارم دبیرستان بودم بیشتر همکلاسیهایم از من بزرگتر بودند. خیلی از همکلاسیهای من شاغل بودند و می خواستند صرفاً دیپلم بگیرند به همین دلیل معلم های آن دبیرستان نکات کنکوری و تستی را به ما نمی گفتند. در آن زمان دانشگاه تهران موقعیت فعلی دانشگاه شریف را داشت و نابغه های ایران به آنجا می رفتند. من خیلی علاقه داشتم به دانشگاه تهران بروم به همین دلیل پایین ترین رشته ای را که ممکن بود یعنی مهندسی معدن را انتخاب کردم، اگر چه بعداً متوجه شدم که در تمام رشته ها پذیرفته شده ام به این ترتیب در سال 1352 وارد رشته مهندسی معدن دانشگاه تهران شدم.
من کار را با تدریس خصوصی شروع کردم ولی به مرور زمان به دنبال راههای جدیدتری می رفتیم که جزئیات تهیه و طراحی جدید آموزش را ارائه دهیم. اولین شاگردی که داشتم کلاس پنجم دبستان بود. در آن زمان دانش آموز دبیرستان بودم. شاگرد من جزو کسانی بود که جهشی درس خوانده بود و افت تحصیلی داشت قرار شده من به او ریاضی درس بدهم.
طرحی که امروز به این شکل وجود دارد از ابتدا به شکل منسجم و جامع طراحی نشده بود و بخش عظیمی از آن در طول سالهایی که تدریس می کردم شکل گرفته بود.
سال 70 ما کانون فرهنگی آموزش را در وزارت ارشاد ثبت کردیم کاری که انجام دادیم یک کار جدید و نوآورانه بود که تا به آن روز در ایران انجام نشده بود. ما توانستیم مقوله برنامه ریزی و آزمونهای منظم را وارد سیستم آموزشی نمائیم بدون اینکه نیاز به فضای درسی داشته باشیم. قبل از این که ما کار را در سال 71 شروع کنیم به صورت تدریس خصوصی کار می کردیم. بعد از آن به تدریج به این سمت رفتیم، سال 71-70 ما آزمون را با پنجاه نفر شروع کردیم که سال بعد ده برابر شد. این روند صعودی در سالهای بعد ادامه داشت چون موفقیت بچه ها زیاد بود فقط قبول شدن در کنکور برای ما ملاک نبود بلکه افرادی که می آمدند تحولی نو در آنها بوجود می آمد.
من در کارم به این مسأله معتقد هستم که باید از آموخته های دیگران استفاده کرد ولی به الگو برداری معتقد نیستم به این معنا که هر کس باید سبک و روش خود را داشته باشد جالب اینکه من از همکاران خودم و دوستانی که به آنها یاد می دهم نیز آموزش می گیریم. اعتقاد من بر این است که در درس نباید یک رابطه ی یک طرفه وجود داشته باشد به این معنا که همانطور که آموزش می دهیم آموزش نیز بگیریم.
من یک مسیر اکتشافی را طی می کنم بسیاری از همکاران ما یا داوطلب بودند یا دانش آموزان نخبه ی خود بودند. این افراد اصولاً با اعتقاد و علاقه کار می کنند چون تجربه ی هر دو طرف بودن را دارند در حال حاضر هم که با ما کار می کنند جزء بهترین همکاران ما هستند.
ما تقریباً مجموعه کار را از صفر شروع کردیم. من زمانی که شروع به کار کردم با خودم عهد بستم که حتی یک ریال هم وام نگیرم و به میزانی که می توانم روی پای خود بایستم. قبل از شروع کار من به همراه گروهی از همکارانم تدریس خصوصی می کردیم بنابراین همکارانی بودند که موفقیت و تجربه شان در حوزه ی تدریس مشخص بود.
برنامه ای را که ما برای دوره های آتی داریم این است که اگر کسی نام قلم چی یا کانون فرهنگی آموزش را بشنوند یاد آموزش به مفهوم کلی اش بیافتند. من آرزو دارم به جایی برسم که دانش آموزان روش فکر کردن را بیاموزند و بتوانند برای خودشان برنامه ریزی کنند.
دانش آموزان در این دوره درست درس خواندن را یاد می گیرند تا وقتی که به سالهای بالاتر می روند استرس نداشته باشند و بهتر بتوانند نتیجه بگیرند. برنامه ی ما اینست که کاری را به صورت فشرده و در یک سال انجام می گیرد با یک برنامه طولانی در سالهای تحصیل انجام می دهیم. من از این کاری که می کنم بسیار راضی هستم و از آن لذت می برم و دیگر نیازی نمی بینم که کار دیگری را شروع کنم.