لینک دانلود و خرید محصول در پایین توضیحات
نوع فایل: WORD
قابل ویرایش و آماده پرینت
تعداد صفحات : 10 صفحه
پنج نوع مدرسه شش محور سازمانی چکیده این مقاله مدارس را با نگاهی به ویژگیهای مدرسهها بر اساس نوع سازمانها و فعالیتهای محوری آنها تقسیمبندی میکند.
مدارس به پنج دسته تقسیم شده و شش محور سازمانی مهم در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میگیرند.
پنج نوع مدرسه عبارتند از: سنتی، خام، دارای عملکرد بهبودیافته، پیشرو و دارای عملکرد عالی.
منبع : روزنامه همشهری، شنبه 25 تیر 1384، سال سیزدهم، شماره 3748، صفحه 11.
کلیدواژه : مدرسه؛ مدیریت مدرسه؛ انواع مدرسه؛ مدیر مدرسه 1- مقدمه این مقاله به شیوهای جدید یک تقسیمبندی از مدارس به مدیران مدرسهها و مسئولان آموزش و پرورش ارائه میکند.
این تقسیمبندی مدرسهها و به طور طبیعی مدیران آنها را به پنج دسته تقسیم میکند و شش محور سازمانی مهم را در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میدهد.
مدیران محترم مدرسهها میتوانند جایگاه خود را در جدول پیدا کنند و اگر متأسفانه خود را ردیفهای سنتی و خام یافتند، نسبت به تجدید نظر کلی در شیوه اداره مدرسه خویش اقدام کنند و در صورتی که در سایر ردیفها هستند، در مورد حرکت به سمت کیفیتگرایی، از تلاش بیوقفه باز نایستند.
2- تقسیمبندی مدارس مدرسه سنتی منشها عکسالعملی هستند.
سیستمها جزء به جزء هستند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک یادگیری نوآوری افراد مشتریان امور عملکردی ● سمتوسویمدرسه نامشخص و نامتغیر است.
● فرهنگ سازمانی مبتنی بر شرمنده کردن یا ترساندن خطاکار است.
● رفتارهای مدیریتی ثابت است.
●تنها در مورد آموزش، حرف زده میشود.
● اگر بودجهای باشد و امکاناتی، دورههای آموزشی خاصی، برای افراد خاص گذاشته میشود.
● آموزش، مبتنی بر احساسهای زودگذر و آنی است.
● نوآوری در مدرسه معنی ندارد.
● در تقابل با تجربهها و کمتجربهها، معلمان تازهکار، با باتجربهها همراه میشوند.
● معلمان نوآور، در انزوا باقی میمانند.
●ارزشیابی افراد، ذهنی صورت میگیرد و ملاکها(اگرچه تعریف هم میشوند) شخصی است.
● تنها کار افراد و شغل و مهارت ایشان مورد تأکید است.
● اصول کاری مشخص در ارتباط با افراد (مثلاً سیستم پیشنهادها) وجود ندارد.
● تنها اولیا، دانشآموزان و معلمان کلیدی راضی نگاه داشته میشوند.
● این که در لحظه برنامهریزی، چه شکایتی و از سوی کدام مشتری مطرح شود، سمت وسوی کار را ایجاد میکند.
● درصد قبولی محور است.
● امور مالی کنترل شده است.
● همواره به دنبال کاهش هزینهها (به هر قیمتی که باشد)هستند.
● سیستم های قانونی و آییننامههای فراوانی وجود دارد.
مدرسه خام منشها متغیر هستند.
سیستمها تغییر نمیکنند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک یادگیری نوآوری افراد مشتریان امور عملکردی ● تنها مدیر مدرسه و نیز مدیران بالاتر از او میخواهند نقشآفرین و الگو باشند.
● عمده بحثهای استراتژیک در سطح مدیران صورت میپذیرد و معلمان نقشی در طراحی هدفها و برنامهها ندارند.
● معمولاً بر روی آموزش و یادگیری به عنوان یک امر مهم بحث میشود.
● تنها میتوان تغییرات مع
چون فقط تکه هایی از متن اصلی برای نمونه در این صفحه درج شده است ممکن است هنگام انتقال مطالب از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل با فرمت ورد word را که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند می توانید در ادامه دانلود نمائید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پنج نوع مدرسه شش محور سازمانی
چکیده
این مقاله مدارس را با نگاهی به ویژگیهای مدرسهها بر اساس نوع سازمانها و فعالیتهای محوری آنها تقسیمبندی میکند. مدارس به پنج دسته تقسیم شده و شش محور سازمانی مهم در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میگیرند. پنج نوع مدرسه عبارتند از: سنتی، خام، دارای عملکرد بهبودیافته، پیشرو و دارای عملکرد عالی.
منبع : روزنامه همشهری، شنبه 25 تیر 1384، سال سیزدهم، شماره 3748، صفحه 11.
کلیدواژه : مدرسه؛ مدیریت مدرسه؛ انواع مدرسه؛ مدیر مدرسه
1- مقدمه
این مقاله به شیوهای جدید یک تقسیمبندی از مدارس به مدیران مدرسهها و مسئولان آموزش و پرورش ارائه میکند. این تقسیمبندی مدرسهها و به طور طبیعی مدیران آنها را به پنج دسته تقسیم میکند و شش محور سازمانی مهم را در ارتباط با این مدرسهها مورد بررسی قرار میدهد. مدیران محترم مدرسهها میتوانند جایگاه خود را در جدول پیدا کنند و اگر متأسفانه خود را ردیفهای سنتی و خام یافتند، نسبت به تجدید نظر کلی در شیوه اداره مدرسه خویش اقدام کنند و در صورتی که در سایر ردیفها هستند، در مورد حرکت به سمت کیفیتگرایی، از تلاش بیوقفه باز نایستند.
2- تقسیمبندی مدارس
مدرسه سنتی
منشها عکسالعملی هستند.
سیستمها جزء به جزء هستند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک
یادگیری
نوآوری
افراد
مشتریان
امور عملکردی
● سمتوسویمدرسه نامشخص و نامتغیر است. ● فرهنگ سازمانی مبتنی بر شرمنده کردن یا ترساندن خطاکار است. ● رفتارهای مدیریتی ثابت است.
●تنها در مورد آموزش، حرف زده میشود.● اگر بودجهای باشد و امکاناتی، دورههای آموزشی خاصی، برای افراد خاص گذاشته میشود. ● آموزش، مبتنی بر احساسهای زودگذر و آنی است.
● نوآوری در مدرسه معنی ندارد. ● در تقابل با تجربهها و کمتجربهها، معلمان تازهکار، با باتجربهها همراه میشوند. ● معلمان نوآور، در انزوا باقی میمانند.
●ارزشیابی افراد، ذهنی صورت میگیرد و ملاکها(اگرچه تعریف هم میشوند) شخصی است. ● تنها کار افراد و شغل و مهارت ایشان مورد تأکید است. ● اصول کاری مشخص در ارتباط با افراد (مثلاً سیستم پیشنهادها) وجود ندارد.
● تنها اولیا، دانشآموزان و معلمان کلیدی راضی نگاه داشته میشوند. ● این که در لحظه برنامهریزی، چه شکایتی و از سوی کدام مشتری مطرح شود، سمت وسوی کار را ایجاد میکند.
● درصد قبولی محور است.● امور مالی کنترل شده است.● همواره به دنبال کاهش هزینهها (به هر قیمتی که باشد)هستند. ● سیستم های قانونی و آییننامههای فراوانی وجود دارد.
مدرسه خام
منشها متغیر هستند.
سیستمها تغییر نمیکنند.
رهبری/ برنامهریزی استراتژیک
یادگیری
نوآوری
افراد
مشتریان
امور عملکردی
● تنها مدیر مدرسه و نیز مدیران بالاتر از او میخواهند نقشآفرین و