لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه و کلیات
پنبه مهمترین گیاهی لیفی است. این گیاه از زمانهای دور در نقاط مختلف دنیا که برای رشد و نمو آن ماسب بوده، کشت میشد. در کتب گیاهشناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره شده و گزارش گردیده که حدود 1500 سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت میشده که محصول آن مانند پشم سفید و کیفیت آن به مراتب بهتر از پشم گوسفند بوده است.
عدهای از گیاهشناسان اصل این گیاه را از آفریقا و برخی نیز از هندوچین دانسته و معتقدند که این گیاه از طریق آفریقا به هندوستان و سپس به چین برده شده و در کشور اخیر آن را به عنوان بک گیاه زینتی کشت مینمودهاند و پس از گذشت سالها موفق شدند از الیاف پنبه پارچه و لباس تهیه نمایند. قدیمیترین نمونه پارچههای پنبهای در دور Mohenjo dava واقع در دره سند پاکستان غربی به دست آمد که آن را مربوط به 3000 سال قبل از میلاد میدانند. الیاف پنبه توسط کاروانهای هندی به کناره دریای سرخ برده شده و درختچههای دائمی پنبه در نواحی مدیترانهای به مقدار زیاد وجود داشته است.
آنچه از مدارک بدست آمده، برمیآید مبداء پنبه به احتمال زیاد از هندوستان بوده و هرودوت نیز در نوشتههایش پنبه را جزء عجایب هندوستان به شمار آورده است. پنبه توسط اعراب به اروپا برده شد و احتمالاًٌ اولین کشور اروپایی که زراعت پنبه در آنجا شروع گردیده، اسپانیا میباشد، زیرا نام فعلی پنبه در این کشور با نام عربی آن مطابقت کامل دارد و از طریق اسپانیا به مکزیک برده شد.
پنبه پس از ورود به اروپا در کشورهای مختلف این قاره که دارای شرایط مناسب برای کشت آن بودهاند، زراعت آن رواج یافته و با استفاده از الیاف آن از قرن 15تا17 صنعت نساجی در بریتانیا متداول و از قرن 18 نیز کشت و صنعت آن در آمریکا شروع شد. در حال حاضر انواع وحشی پنبه در مناطق گرمسیری برخی از کشورهای جهان نیز وجود دارد.
اسم پنبه از کلمه عربی «القعلن» گرفته شده که در زبانهای مختلف تقریباً مشابه و به شرح زیر بوده است:
آمریکا و انگلستان (کشورهای انگلیسی زبان) Cotton
اسپانیا Algodon
ایتالیا Cottone
فرانسه و بلژیک Coton
مکزیک Elalgodon
هلند Katoon
هندوستان Kapas
در زبان یونانی و لاتین، نامهای Karbasus, Karpasos از ریشه سانسکریت «کارپاسا و کارباسا» که در ایران نیز کرباس نام دارد، مشتق گردیده است. در کشور آلمان این گیاه Baumwoll (درخت پشم) نامیده میشود.
کلمه قوزه که که اصطلاح میوه یا کپسول پنبه میباشد و در زبانهای فارسی، افغانی، ترکی و عربی با کمی تفاوت همنام هستند، از Gossypium اقتباس گردیده است.
آبیاری پنبه
پنبه محصولی است که به آب نیاز کامل داشته و آبیاری به موقع و مرتب در عملکرد آن اثر فراوان دارد.
این محصول در اغلب نقاط ایران احتیاج به آبیاری دارد. زیرا غیر از مازندران و گرگان، در سایر مناطق کشور ما میزان بارندگی سالیانه کفاف احتیاجات این محصول را از نظر آب نمیدهد.
در ناحیه پنبهخیز شمال بخصوص گرگان و دشت گرچه ممکن است میزان بارندگی سالیانه از نظر مقدار ریزش مناسب به نظر برسد.
با وجود این چون همه ساله این باران در فصول مساعد نمیبارد، نمیتوان در کشت پنبه فقط به بارندگی اکتفا نمود. تنها زراعینی موفق میگردند که آب برای زراعت پنبه در اختیار داشته باشند و در فصل تابستان چنانچه باران نبارد، به آبیاری مزرعه خود اقدام کنند.
در مازندران نیز گاهی در تابستان به آبیاری نیاز پیدا میشود، ولی غالباً در این منطقه نزولات آسمانی کفاف احتیاجات پنبه را میدهد و بدون احتیاج به آبیاری پنبه را بطور دیم زراعت میکنند.
در سایر نقاط کشور پنبه از ابتدای کاشت و در تمام دوره رویش باید آبیاری گردد و برای بدست آوردن حداکثر محصول در آبیاری آن دقت زیاد لازم است.
در هر ناحیه با درنظر گرفتن شرایط آب و هوایی، جنس خاک و میزان بارندگی، آبیاری پنبه عملی میگردد و هر زارع باید بر حسب مقدار آبی که در مواقع حساس تابستان در اختیار دارد، سطح کشتی برای پنبهکاری در نظر گیرد تا دچار خسارت و زیان نگردد.
استفاده صحیح از آب در مناطقی که آبیاری صورت میگیرد، مهمترین و دقیقترین قسمت در زراعت پنبه بوده و مسئله آبیاری در طرز کاشت، تهیه زمین و سایر عملیات زراعی نیز تاثیر مینماید. واضح است که برداشت محصول پنبه از یک هکتار در شرایط آبیاری و دیم از نظر میزان مخارج متفاوت بوده و زراعتی که آبیاری میگردد، پرخرجتر خواهد بود، زیرا علاوه بر قیمت آب، تسطیح زمین، مرزبندی، ایجاد جویهای آبیاری و بالاخره مرز کارگرانی که آبیاری مینماید، بر مخارج زراعت میافزاید، ولی به طور کلی در زراعتی که آبیاری میگردد، مقدار عملکرد بیشتر بوده و جبران مخارج را خواهد کرد.
طبق محاسباتی که صورت گرفته، در شرایط معمولی و با طرز مرسوم، آبیاری در ایران در نقاط مختلف بطور متوسط حداکثر 40% از مقدار آب آبیاری به مصرف گیاه رسیده و بقیه یعنی 60% تلف میگردد. و بدین ترتیب راندمان آبیاری پایین است. این مقدار آب در اثر تبخیر سطحی و نفوذ در زمین، جویهای آبیاری و غیره از دست میرود.
در کشورهای مترقی مانند آمریکا توانستهاند با اجرای روشهای صحیح آبیاری تا میزان 75% از مقدار آب مصرفی استفاده برده و بدین ترتیب 25% از آب ناگزیر هدر میرود. با توجه به ارزش و کمبود آب در ایران، سیستم صحیح آبیاری و بالابردن راندمان آن بسیار ضروری و لازم به نظر میرسد.
روابط آب با خاک و گیاه
قبل از تشریح آبیاری پنبه، دانستن مطالبی در مورد چگونگی استفاده گیاه از آب و اینکه به چه طریق آب در زمین ذخیره شده و به مصرف گیاه میرسد، مفید بوده و مسائل آبیاری را روشنتر میسازد.
خاک تودهای متخلخل است، باین جهت نسبت به هوا و آب قابل نفوذ بوده و فضای خالی بین زراعت آن بوسیله این دو اشغال میگردد. همینکه زمین آبیاری گردید، هرطبقه از خاک مقداری آب در بین ذرات خود نگه داشته و چنانچه بیش از ظرفیت نگهداری به این طبقات آب برسد، این آب به قسمتهای پایینتر نفوذ کرده و بدین ترتیب هرچه بیشتر آب به زمین داده شود، عمق بیشتری از خاک مرطوب میگردد.
هیچوقت نمیتوان بیش از ظرفیت نگهدرای آب در خاک ذخیره نمود، ولی میتوان با دادن آب زیاد خاک را در عمق بیشتری تا حد ظرفیت نگهداری، مرطوب ساخت.
ظرفیت نگهداری آب از درصد اشباع خاک کمتر است. درصد اشباع خاک عبارت است از تعداد آبی که لازم است تا 100گرم خاک را به حالت اشباع درآورد و این مقدار آب در خاکهای مختلف متفاوت میباشد. بنابراین میتوان با اندازهگیری این عامل نوع خاک را تعیین نمود. در خاکهایی که درصد اشباع از 20% کمتر باشد، خاک سبک محسوب میشود و چنانچه 30-45% باشد، خاک متوسط و از 45-60% خاک نسبتاً سنگین محسوب میشود.
چگونگی گسترش ریشه در پنبه
چون بوته پنبه فقط آب را از ناحیه گسترش ریشه جذب میکند، باین جهت دانستن طرز گسترش ریشه و عمقی که در خاک نفوذ مینماید، در آبیاری اهمیت دارد.
پس از آنکه بذر پنبه جوانه زد، ریشهها شروع به نمو مینمایند، ابتدا ریشه عمومی ظاهر شده و با چند ریشه فرعی در زمین نفوذ میکند. به تدریج که بوته بزرگ میشود، ریشه اصلی طویل شده و ریشههای فرعی نیز در خاک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق:
الیاف ابریشم
الیاف پنبه
الیاف پشم
محقق : سارا ایران نژاد
ابریشم:
جزو الیاف حیوانی است.(حدود 98 درصد وزن ابریشم را پروتیین تشکیل میدهد.) الیاف ابریشم دارای قدمتی بسیار طولانی میباشد.(2700 سال قبل از میلاد) ابتدا الیاف ابریشم توسط چینی ها بدست امده و به سایر نقاط جهان گسترش داده شده است .( به خصوص کشورهای همجوار) ایران نیز در 2400 قبل از میلاد به این الیاف دسترسی پیدا کردند .(ابریشمی که در ایران هست رنگش کدر و ضخامتش بیشتر است.)
الیاف ابریشم از کرم ابریشم (پیله) بدست میاید. این کرمها از برگ درختان توت تغذیه میکنند که نژادهای مختلفی دارند. این کرمها بعد از رشد کردن و بزرگ شدن شروع به تغییر رنگ دادن و تنیدن تار به دور خود میکنند و پیله را درست میکنند. کرم ابریشم بعد از رشد کامل در مرحله تنیدن مایع لزجی از غده نزدیک دهان خارجکرده ( ابریشمی است دارای 2 فیلامنت که در اطراف آن صمغی به نام سیریسینوجود دارد.) که در مجاورت هوا خیلی زود سفت و سخت میشود. (هر پیله حدود 900 متر است.)
کرمها بعد از سه هفته تبدیل به پروانه میشود و از پیله خارج میشود. پروانه ها برای اینکه به بیرون پیله بیایند پیله را بعد از تنیدن در مجاورت بخار قرار میدهند باعث میشود که کرمها در پیله کشته شوند. البته بعضی از کرمها را به پروانه تبدیل میکنند برای تخمگذاری کرمهای بعدی . تخمهای کرم ابریشم سیاه رنگ و وزن 47/0 میلی گرم و طول (ابعاد) 2 تا 3 میلی گرم در محیط سرد نگه داشته میشود. برای تخم کشی 24 روز پیله را نگه میدارند. در 24 ساعت 400 الی 500تخم می گذارد. سپس برای نرم کردن الیاف پیله ها را داخل آب گرم قرار میدهند. در مراحل بعدی الیاف را از پیله جدا کرده به صورت کلاف در می آورند. معمولا از هر 250 کیلو گرم پیله حدود 20 کیلو گرم ابریشم خام بدست می آید.
مراحل پرورش کرم ابریشم:
قرار دادن تخم ابریشم در محیطی با درجه حرارت 20 الی 23 درجه سانتی
گراد به مدت 3 الی 4 روز .
بیرون آمدن از تخم- به مدت 6 الی 7 روز به آن برگ توت می دهند–
دو نوبت در روز به کرم ابریشم برگ توت میدهند – به این دوره (ریزه داری) می گویند.
خواب اول به مدت 24 ساعت – در این مرحله تغذیه قطع میشود و کرمپوست اندازی می کند- (مرحله پوست اندازی)
در طول 5 الی 6 روز – باز دو نوبت در روز به کرم برگ توت می دهند.
خواب دوم به مدت 24 ساعت – در این مرحله کرم دوباره پوست اندازی
می کند. ( پوست اندازی دوم )
کرم ابریشم 5 الی 6 روز در دو نوبت باید با برگ توت تغذیه شود.
خواب سوم – پوست اندازی سوم به مدت 48 ساعت .
کرم ابریشم به مدت 6 الی 7 روز و روزانه در 3 نوبت تغذیه میشود.
شروع به تنیدن ابریشم به دور خودش به مدت 5 الی 6 روز.
پاک کردن پیله ها.
خصوصیات فیزیکی الیاف ابریشم :
الیاف طبیعی و حیوانی و پروتیینی هستند و دارای اسیدهای آمینه می باشند. الیافی نرم و شفاف و ظریف و محکم هستند. این الیاف کاربرد زیادی در منسوجات و فرشهای مرغوب دارد. خاصیت ارتجاعی ابریشم از پنبه بیشتر و از پشم کمتر است. پرورش ابریشم در استانهای مختلفی مانند خراسان و گیلان و... صورت میگیرد و در کارخانه ها به نام (( نوغان ))دایر است. این کارخانه ها همه ساله در فصول بهار و تابستان بیشترین ابریشم کشی را دارند. رنگ الیاف ابریشم زرد کمرنگ یا کرم است. الیاف ابریشم بسیار شفافند و برق جلای بسیار خوبی دارند و تقریبا الیاف گرانقیمتی هستند.
ساختار داخلی الیاف ابریشم :
الیاف ابریشم از فیبریل و میکروفیبریل و زنجیره های پلیمری تشکیل شده است. که هر فیبریل از 1000 تا میکروفیبریل تشکیل شده و خود میکروفیبریل از زنجیره های پلیمری تشکیل شده است. الیاف ابریشم دارای طول و قطرهای متفاوتی هستند.
طول الیاف ابریشم:
طول بسیار بلند و درازی دارند. این طول بین 400 تا 800/1 متر است.
قطر الیاف ابریشم:
قطر الیاف ابریشم 16 میکرون میباشد. از نظر استحکام – الیاف ابریشم از استحکام بسیار بالایی برخوردار است. این الیاف به اندازه 20 تا 50 درصد طول خود کش می آیند. از دیگر خصوصیات ابریشم این است که رطوبت را به خوبی به خود جذب میکند و می تواند تا 35 درصد وزن خود آب جذب کند و در مقابل حرارت 175 درجه سانتی گراد متلاشی میشود و از بین می رود. در مقابل بید زدگی مقاومت بسیار خوبی دارد . تا 140 درجه سانتی گراد حرارت را به خوبی تحمل میکند. عرق بدن باعث کم رنگ و بی رنگ شدن الیاف ابریشم میشودو قابلیت ریسندگی و تابندگی خوبی دارد. سطح مقطع الیاف به صورت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
پنبه
کاشت پنبه :
آمادهسازی زمین برای پنبه
زمان کاشت بذر پنبه
عمق کاشت بذر و فاصله بوتهها در پنبه
آمادهکردن بذر پنبه
- کرکگیری
- ضدعفونی کردن بذر پنبه
روشهای کاشت بذر پنبه
مقدار بذر پنبه
آمادهسازى زمین براى پنبه
براى آمادهسازى زمین سه مرحله شخم، دیسک و مالهکشى انجام مىگیرد:
- شخم: شخم یکى از کارهاى مهم در آمادهسازى زمین براى کشت پنبه است که بهصورت عمیق و نسبتاً عمیق و براى زیر و رو کردن خاک انجام مىشود. بیشتر کشاورزان در فصل بهار شخم مىزنند. برخى نیز در فصل پائیز یا زمستان این کار را انجام مىدهند.
- دیسک: بذر براى بهتر سبز شدن نیاز به بستر نرم و آماده دارد. بههمین دلیل در ماههاى اسفند و فروردین عمقى از خاک زراعى را که بذر در آن قرار خواهد گرفت، بهوسیله دیسک که با تراکتور کشیده مىشود، نرم مىکنند.
- مالهکشى: پس از دیسکزنى با استفاده از مالههاى چوبى یا غلطک، زمین را هموار و بستر بذر را فشرده و آماده کاشت مىکنند.
آمادهکردن بذر پنبه
کرکگیرى
بذر پنبه داراى کرکهائى است که به آن ”لینتر“ گفته مىشود، حتى درصورتىکه بذر در کارخانه لینترگیرى شود، باز مقدارى کرک روى دانه مىماند که هنگام کاشت اشکالهائى بهشرح زیر ایجاد مىکند:
- کرک مانع جذب آب توسط بذر مىشود و در نتیجه بذر دیرتر سبز مىشود.
- کرک باعث آلودگى بذر به انواع قارچها مىشود.
- کرک باعث بههم چسبیدن بذرها مىشود و در کار ماشین بذرکار اشکال ایجاد مىکند. - ضدعفونى کردن بذرهاى کرکدار دشوار است.
- کرک مصرف بذر را افزایش مىدهد.
- براى جلوگیرى از این اشکالات بذر را به سه روش کرکگیرى مىکنند:
کرگگیرى دستى: در این روش کشاورزان بذر پنبه را با مخلوطى از آب و خاکستر یا خاک معمولى مالش مىدهند تا کرکها روى دانه خوابانده شود و دانههاى بههم چسبیده از هم جدا شوند - (این روش در واقع کرکگیرى نیست بلکه با روشهائى مانع بههم چسبیدن بذر و برخى از اشکالات مىشود که نام برده شد)
کرکگیرى با حرارت: این روش بهطور آزمایشى انجام شده و بین کشاورزان رایج نیست. در این روش بذر را در کارخانه سریعاً از روى شعله آتش عبور مىدهند در نتیجه کرکها مىسوزند.
روش شیمیائى: با استفاده از اسید کلریدریک یا اسید سولفوریک کرکها را از بین مىبرند.
ضدعفونى کردن بذر پنبه
بذر پنبه را پیش از کاشتن در مقابل بعضى از آفتها (آگروتیس و مگس هیلمیا) و عوامل بیمارىزا با استفاده از سموم قارچکش و حشرهکش مناسب (مانند براسیکو) به نسبت ۶ در هزار ضدعفونى مىکنند. (یک هزار کیلو بذر، ۶ کیلو سم مصرف مىشود)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه
تاریخچة پنبه در ایران احتمالاً به دوران هخامنشیان بازمی گردد، اما دربارة کاشت پنبه پیش از دورة اسلامی ایران اطلاعات معتبر اندکی در دست است . ] به نوشتة مؤلف حدودالعالم (ح 372)، در مرو، ری و ناحیة فارس کشت پنبه رواج داشته است (ص 94، 130، 142). مراکز تولید که احتمالاً به مناطق کاشت گیاه نزدیک بود، عبارت بود از: هرات ، نیشابور، ری ، طبرستان ، آمل ، جبال ، اصفهان ، شوشتر، خوزستان ، تَوَّز و آذربایجان ( رجوع کنید به اشپولر ، ص 395؛ سارجنت ، جاهای متعدد) [ . همچنین اشارات متعددی به پنبه در آثار شاعران ، بویژه شاهنامة فردوسی (کتاب سوم ، ج 5، ص 1475ـ 1476، کتاب چهارم ، ج 6، ص 1999، 2004) وجود دارد. ] در قرن هفتم / سیزدهم ، مارکوپولو به محصولات عمدة ایران از جمله پنبه اشاره می کند (ج 1، ص 84) [ . ژان شاردن ، جهانگرد مشهور فرانسوی در قرن یازدهم / هفدهم ، که از ایران دورة صفویه بازدید کرده ، وجود کشتزارهای وسیع پنبه را تأیید کرده است (ج 2، ص 712). در اوایل قرن سیزدهم / نوزدهم ، کمپانی هندشرقی بریتانیا در مقابل کالاهایی مانند شکر، ادویه ، رنگ و روغن ،پنبة خام را از ایران به هند صادر می کرد. در همین زمان ، جهانگردان به کشتزارهای پنبه در بسیاری از مناطق ایران ، از آذربایجان تا خراسان و شرق مازندران ، نواحی مرکزی ،اطراف یزد، کاشان ، کرمان و قم ، اشاره کرده اند. در این زمان پنبه هنوز از محصولات تابستانی بود که در حدود فروردین کاشته می شد و در مرداد (در آب و هوای گرم و مرطوب سواحل دریای خزر) یا در مهر (در نواحی خشکتر مانند آذربایجان و نواحی اطراف شیراز) برداشت می شد. اما بیشتر پنبة کشت شده از گونه های تار کوتاه و زبر بود که همراه با نرخ بالای حمل ونقل ، فنون ابتدایی پرداخت و بسته بندی نادرست و غیردقیق ، سبب عدم موفقیت پنبة ایران در بازار اروپا شد (عیساوی ، ص 246ـ247، 249). پنبه علاوه بر این که منبع امرار معاش ساکنان مناطق کاشت پنبه بود، برای صنعت نساجی داخلی و صنایع دستی که افراد بسیاری را به کار می گمارد، مادة خام فراهم می آورد. بعلاوه ، تجاری شدن روبه رشد تولید پنبه در قرن سیزدهم / نوزدهم ، با افزایش اهمیت پنبه در تجارت خارجی ایران همراه بود.
در اوایل قرن چهاردهم / آغاز قرن بیستم ، پنبه هم اصلیترین محصولِ فروشی و هم عمده ترین محصول صادراتی بود.
دو عامل این فرآیند را تقویت می کرد: نخست ، محرک کوتاه مدت اما نیرومند جنگ داخلی امریکا در اوایل دهة1860 میلادی (1277ـ1287) باعث کمبود بین المللی پنبه و افزایش شدید قیمت پنبة خام در بازار جهانی شده ، تولید پنبه را در ایران و مناطق بسیار دیگری در خاورمیانه و هند و امریکای لاتین افزایش داد. در میان مسیرهای جدیدوگوناگون تجارت خارجی که درگزارشهای کنسولی بریتانیادرآن دوره ذکرشده است ،می توان ازمسیرهای بنادرخلیج فارس به هندومسیرتبریزبه مارسی نام برد(نوشیروانی ،ص 573ـ574؛گیلبار،ص 354؛عیساوی ،ص 245).این تحول ،در نیمة همان دهه که قحطی پایان یافت و قیمت پنبه سقوط کرد، ناگهان متوقف شد. عامل دوم و پایدارتر، روسیه بود که به عنوان شریک تجاری عمدة ایران دردهه های آخرقرن ظاهر شد. پنبه بسرعت مهمترین کالای صادراتی به روسیه شدوصادرات آندر1331به حدود000،25تن رسید و بتدریج 94ـ97% صادرات پنبه به بازارهای روسیه اختصاص یافت (انتنر ، ص 73). این افزایش ، تغییر ماهیت روابط اقتصادی بین دو کشور را تأیید کرده بوضوح درتمرکزکاشت پنبه دراستانهای مرزی تأثیرگذاشت .اگرچه پنبه از نقاط مختلف کشور از جمله اصفهان و یزد و کرمان صادر می شد، یک سوم از کل صادرات ایران محصول خراسان بود. در واقع ، رفاه این استان تا حد زیادی به رشدتجارت پنبه در اواخر این قرن مربوط بود (مک لین ، ص 5؛ گیلبار، ص 355).پنبه از محصولات مهمی است که برای رشد مطلوب نه تنها به عناصرماکرواحتیاج دارد بلکه استفاده ازعناصر میکرو باعث بهبود کیفیت آن میگردد
●تاثیر عناصر مختلف بر پنبه وعلائم کمبودآنها
▪ازت(N):باعث افزایش رشد عمومی گیاه شده تعداد غوزه ها ونیز اندازه آنها راافزایش میدهد ورشد را طولانی ترمینماید. درصورت کمبود برگهای پایینی سبز مایل به زرد شده واندازه آنهاکوچک مانده وازرشد بازمی ماند
▪فسفر(P):درتوسعه سیستم رشد ریشه ای گیاه نقش داشته وباعث تسریع درظهورغوزهای پنبه شده ورشد گیاه راکامل میکند . درصورت کمبود فسفرگلدهی به تعویق افتاده رشدغوزه هاباتاخیرصورت گرفته وکیفیت الیاف شدیدا کاهش میابد
▪پتاسیم (K):باعث افزایش اندازه غوزه شده طول الیاف واستقامت آنها را زیاد نموده و باعث سفید تر شدن رنگ الیاف می گردد. اگر پنبه کمبود پتاسیم داشته باشد برگها دچار پیری زود رس می شود.حاشیه آنها نکروز شده شاخه دهی گم وکیفیت الیاف افت پیدا می کند
▪روی (Zn):مهمترین نقش ان بهبودکیفیت الیاف پنبه است. درصورت کمبودروی برگها فنجانی شده برگهای کوچک به سفید رنگی بین رگبرگی دچار می شوند. رشدبوته های جوان متوقف گشته وتعداد گلها کاهش می یابد(شکل ۳).
▪بر(B):درتقسیم سلولی بافتهای مریستمی وترمیم بافتهای آوندی نقش داشته وباعث رشد بهترریشه می گردد. در صورت کمبود رشد جوانه انتهای متوقف شده وگیاه زرد می شود . همچنین گلها وغوزه های جوان تغییرشکل پیدا می کنند.
▪آهن (Fe):درساخت کلروفیل نقش مهمی دارد واگر گیاه دچار کمبود آهن شود برگهای جوان حالت بی رنگی به خود می گیرند ولی رگبرگهاسبز باقی مانده گیاه قدرت خود را از دست می دهد ومحصول کاهش می یابد.
خصوصیات گیاهی: پنبه گونه های وحشی زیاید دارد که همگی به جنس Gossypium تعلق دارد . بنظر می رسد که منشأ تمام گونه ها از آفریقای استوائی باشد . قابلیت شستشو ،دوام ، استحکام (هنگام خشک و تر بودن ) ،قابلیت هدایت بخار آب ، دوام شیمیایی ، نرمی ، قابلیت انعطاف و سهولت آب رفتن یا تجمع اولیه از خصوصیات الیاف پنبه می باشد .
بیشتر ارقام زراعی از گونه G.hirsutum می باشد .
پنبه گیاهی است ذاتاً چند ساله که بصورت گیاهی یکساله مورد زراعت قرار می گیرد . پنبه دارای ریشه مستقیمی است که به سرعت زیادی به اعماق خاک نفوذ می کند .میوه بصورت کپسول یا غوزه است .
سازگاری: پنبه گیاهی است گرما دوست که به هوای گرم و یک فصل رشد بدون یخبندان حداقل 200 روزه محتاج است . پنبه به آفتاب فراوان نیاز دارد . کمبود نور موجب افزایش رشد سبزینه ای و نقصان تولید غوزه می شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مرسریزه بدون کشش (Caustisizing)
پنبه در حالت آزاد در سود سوزآور جمع شده (آب رفته) و در نتیجه ارتجاعیت و حجم آن افزایش مییابد. این خاصیت سود سوزآور برای تولید پارچههای پنبهای با ارتجاعیت مثل لباس ورزشی، جوراب و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. مقدار جمعشدگی به غلظت سود سوزآور بستگی دارد بر اثر جمعشدگی پارچه، وزن در واحد سطح افزایش مییابد. مرسریزاسیون بدون کشش مقداری از جلای الیاف پنبه میکاهد ولی در عوض استحکام و میل جذبی آن برای رنگینه افزایش مییابد به علاوه پوشش الیاف پنبه نرسیده (مرده) در رنگرزی بهتر و رنگرزی یکنواختتر میگردد. در انجام مرسریزاسیون بدون کشش، استفاده از موادتر کننده مقاوم در مقابل قلیا، به یکنواختتر نمودن و سریعتر کردن عمل کمک میکند (Leophen U). غلظت سود سوزآور و مدت زمان لازم برای مرسریزه بدون کشش به کیفیت پارچه بستگی دارد.
محلولهای غلیظتر به زمان واکنش کوتاهتری احتیاج دارد. معمولاً برای مرسریزه بدون کشش، از سود سوزآور با غلظت 20 درجه بومه استفاده میگردد و زمان لازم با توجه به غلظت سود سوزآور حدود 40 تا 60 ثانیه می باشد. چنانچه به دلایل مکانیکی نتوان زمان واکنش را کم انتخاب نمود. لازم است که محلول سود سوزآور رقیقتر گردد (حدود 15 درجه بومی).
سادهترین روش مرسریزه بدون کشش، پد کردن پارچه پنبهای با محلول سودسوزآور محتوی ترکننده مقاوم در مقابل قلیا میباشد. پس از پد شدن، کافی است به پارچه حدود 30 تا 90 ثانیه زمان داده میشود و سپس به کمک ماشین شستشوی مداوم، ابتدا گرم و سپس سرد آبکشی شود. غلتکهای فشار دهنده (فولارد) بین حمامها، سودسوزآور را از پارچه جدا میکند. خنثی سازی سودسوزآور در آخرین حمام، مخصوصاً برای پارچههای ضخیم ضروری میباشد. مرسریزه بدون کشش برای الیاف ویسکوز بایستی با دقت فراوان انجام گیرد چون سودسوزآور با غلظت حدود 10 درجه بومه میل به حل ویسکوز دارد و از این رو برای انجام مرسریزه بدون کشش روی الیاف ویسکوز غلظتهای پائینتر از 8 درجه بومه توصیه میشود. خطر صدمه دیدن الیاف با اضافه کردن مقداری نمک طعام به محلول سود سوزآور کمتر میگردد. استفاده از هیدورکسید پتاسیم به جای سودسوزآور صدمه کمتری را به همراه داشته و بعلاوه زیردست پارچه هم نرمتر می باشد. ولی ازدیاد جذب رنگینه توسط الیاف چندان زیاد نیست. برای مرسریزه بدون کشش ویسکوز میتوان از دستورهای 9 و 10 استفاده نمود. در دستور 9 پارچه به مدت زمان کافی در محلول سودسوزآور قرار گرفته و سپس آبکشی و خنثی میگردد در صورتیکه در دستور 10 پارچه بعد از پد شدن روی یک نوار نقاله قرار گرفته و پس از مدت زمان کافی آبکشی و خنثی میشود. این روش به Pad- Plait معروف میباشد.
مرسریزاسیون
این عمل بنام جان مرسر، که در سال 1844 اثر سود سوزآور را بر پنبه مطالعه میکرد نامگذاری شده است و منظور از آن قرارداد نخ و یا پارچه پنبه در حالت کشش در محلول سودسوزآور قوی میباشد. بر اثر مرسریزاسیون جلای پنبه افزایش مییابد. معمولاً پارچههای مرغوب پنبه ای پیراهنی، رومیزی، ملحفهای و همچنین نخهای قرقره مرسریزه میشود. جلای حاصل از مرسریزاسیون به نوع پنبه و شرایط مرسریزاسیون بستگی دارد. پارچههای تهیه شده از نخ پنبهای شانه شده برای این فرایند مناسبتر میباشد. زیرا وجود انتهای آزاد الیاف در سطح نخ و پارچه از جلای کالا میکاهد. علت افزایش جلای پنبه بعد از مرسریزاسیون، ناپدید شدن پیچیدگی در طول پنبه و دایرهای شکل شدن سطح قاعده در نتیجه صاف شدن سطح ناهموار آن توضیح داده میشود. سطح صاف پنبه مرسریزه شده انعکاس نور را بیشتر و یکنواختتر مینماید. علاوه بر افزایش جلاء بر اثر مرسریزاسیون استحکام پنبه هم افزونی مییابد. این افزایش ممکن است تا 50 درصد استحکام اولیه برسد. ولی در عوض ارتجاعیت آن کاهش مییابد. افزایش استحکام بر اثر مرسریزاسیون را می توان چنین توضحیح داد که بر اثر کشش در حالت تورم مواضع کریستالی الیاف در جهت محور لیف جهتگیری میکنند. بر اثر مرسریزاسیون قدرت تورم پنبه در آب افزونی مییابد. و این خود جذب رنگینه را برای الیاف آسانتر میسازد. بعنوان مثال رنگینههای خمی با سرعت بیشتری جذب پنبه مرسریزه شده و راندمان رنگی بالاتر میباشد. به عبارت دیگر پنبه مرسریزه شده بطور کلی در مقایسه با پنبه مرسریزه نشده، در شرایط رنگرزی مساوی پررنگتر جلوه میکند. (مرسریزه بعد از رنگرزی هم عمق رنگ را افزایش میدهد.)
شدت اثر مرسریزاسیون با درجه مرسریزاسیون نشان داده میشود که با تعدادی پیچیدگی باز شده لیف پنبه و یا نمره فعالیت باریم اندازهگیری میشود.
مرسریزاسیون نخ
جهت کسب جلای بیشتر، ابتدا نخ پرزسوزی و مرسریزه معمولاً بعد از پخت انجام میشود. چنانچه نخ قبل از پخت مرسریزه گردد، مرسریزه را خام گویند. در مرسریزه خام قلیا سریعاً کثیف میگردد. نخ را می توان بصورت مداوم و یا غیر مداوم مرسریزه نمود. در مرسریزه غیر مداوم نخ بصورت کلاف به دو گیره متصل می گردد یکی از دوگیره در جای خود ثابت و دیگری متحرک می باشد در شروع تماس کلاف نخ با قلیا که حدوداً 60 تا 180 ثانیه بطول میانجامد گیرهها از یکدیگر فاصله می گیرند. در نتیجه کلاف نخ کشیده میشود (گیره متحرک ممکن است چند دور چرخیده و کلاف را نیز تاب دهد). کشیدگی کلاف به مقدار 3 تا 5 درصد طول اولیه آن میباشد. ازدیاد کشش، جلای بیشتری را به همراه دارد ولی ازدیاد بیش از حد آن، از استحکام نخ میکاهد. غلظت مناسب سودسوزآور برای مرسریزاسیون نخ در حدود 27 تا 33 درجه بومی انتخاب میگردد و غلظت کمتر یا بیشتر از این مقدار اثر مرسریزاسیون را کاهش می دهد. با توجه به گرمازا بودن واکنش سلولز در مقابل قلیا لازم است که جهت سرد نگهداشتن حمام از محلول سودسوزآور سرد شده (حدود 10 درجه سانتیگراد) استفاده گردد. بعد