لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 2 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خاکهای شور و قلیا
خاکهای شور و قلیا مخصوص مناطق نیمه مرطوب یا خشک بوده و زهکشی در آنها نامناسب است. این خاکها دارای مقدار زیادی املاح محلول هستند که فقط گیاهان نمک دوست در این خاکها قابلیت زیست دارند. خاکهای قلیا اغلب در خاکهای شور به صورت نقاط پراکنده یافت میشوند. دید کلی مناطق خشک به مناطقی گفته میشود که میزان باران سالیانه آنها معمولا کمتر از 50 سانتیمتر است. به علت عدم شسته شدن طبیعی مواد در این موارد ، مقدار کاتیونهای بازی این خاکها زیاد است. در بعضی از افقهای این خاکها تجمع کربنات کلسیم () به مقدار زیاد صورت گرفته و هر قدر مقدار بارندگی کمتر باشد، این لایه کربناتی نزدیکتر به سطح خاک قرار دارد. PH این خاکها بازی است. خاک بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک سرشار از املاح محلول است که منشا متفاوتی دارد.در بعضی خاکها ، سنگ مادر خود محتوی املاح است و در برخی دیگر در اثر هوازدگی ، املاح محلول از سنگ مادر آزاد میشود، ولی چون مقدار رطوبت کم است، نمیتواند آبشویی یافته و از خاک خارج شود. وزش باد نیز میتواند املاحی را از سطح دریا و اقیانوس انتقال داده و در سواحل به جای گذارد. این نوع خاکها اصطلاحا هالومورفیک نامیده میشوند، به سه گروه شور ، شور و قلیایی و قلیایی تقسیم بندی میشوند. خاکهای شور (Saline Soils) مقدار نمکهای خنثی در این خاکها به حدی است که در رشد طبیعی بیشتر گیاهان اختلالاتی ایجاد میشود. PH این خاکها معمولا کمتر از 8.5 است. آنیونهای عمده کلر ، سولفات کلسیم ، منیزیم و سدیم در بعضی مواد نیترات و بیکربنات است که به آسانی قابل شستشو بوده ولی شستشوی آنها سبب بالا رفتن PH خاک نمیشود. به علت وجود لکههای سفید پراکنده نمک در سطح این خاکها به آنها خاکهای قلیایی سفید (White alkali) گفته میشود. انواع خاکهای شور انواع مهم خاکهای شور عبارتند از:خاک شور نیتراتی ، که محتوی املاح نیترات سدیم و نیترات پتاسیم است.خاک شور کلروری ، محتوی املاح کلرور سدیم ، منیزیم و کلسیم است. این خاکها بیشتر در نقاط ساحلی قرار دارد و شوری آب زیرزمینی نیز قابل توجه است.خاک شور سولفات و کلرور ، دارای درصد متفاوتی از کلر و سولفات بوده و کلر بیشتر از سولفات است.خاک شور سولفاتی ، دارای سولفاتهای سدیم ، منیزیم و کلسیم بوده ، آبشویی و اصلاح آن آسان است.خاکهای شور کربناتی ، این خاکها محتوی کربنات و بیکربنات سدیم بوده و PH بین 9 تا 11 نوسان دارد.خاک شور بوراتی ، این خاکها در نواحی آتشفشانی مشاهده شده، محتوی املاح بورات هستند. بوراتها معمولا با کلرورها و سولفاتها یافت میشوند و از حاصلخیزی خاک میکاهند. خاکهای شور قلیایی در این خاکها میزان نمکهای محلول زیاده بوده، علیرغم سدیم زیاد ، وجود نمکهای خنثی همچنان PH را در حد کمتر از 8.5 حفظ مینماید، ولی بر عکس خاکهای شور شستشوی این خاکها ، سبب بالا رفتن PH میگردد، زیرا با شسته شدن نمکهای خنثی قسمتی از سدیم قابل تعویض هیدرولیز شده و مقدار یون در محلول بالا میرود. سدیم همچنین در صورت شسته شدن سایر نمکها سبب از هم پاشیدگی ذرات خاک شده و قابلیت نفوذ آن را به شدت کاهش میدهد. علاوه بر این اثرات نامطلوب سدیم بطور مستقیم میتواند برای گیاهان اثر سمی نیز داشته باشد.درباره خاکهای شور و قلیا مطالعات فراوانی در کشورهای مختلف صورت گرفته و سازمان بینالمللی یونسکو نیز از سال 1952 مطالب جالبی در این موارد منتشر کرده است. رسوب املاح در خاکهای مختلف با نوع خاصی از پستی و بلندی همراه است و بطور کلی زمینهای شور و قلیا همیشه در نقاط پست مانند دلتا ، تراسهای رودخانهای و دریاچهای وجود دارند و سفره آب زیرزمینی در این مناطق نیز چندان عمیق نیست. خاک قلیایی مقدار نمکهای محلول در این خاکها ، کم ، ولی مقدار سدیم آن زیاد است. به علت هیدرولیز شدن قابل ملاحظه سدیم ، PH خاک بالا رفته، ممکن است حتی تا 10 هم برسد. اثرات مضر این خاکها روی رشد گیاهان از سدیم و یون OH زیاد ناشی میشود. به علت اثر از هم پاشیدگی سدیم ، این خاکها دارای شرایط فیزیکی نامناسب میباشند. محیط قلیایی زیاد این خاکها سبب حل هوموس خاک و حمل آن به سطح خاک و تیره کردن رنگ آن میشود. به همین دلیل به این خاکها نام قلیایی سیاه هم داده شده است. روابط بین شوری و قلیائیت خاک مطالعات دانشمندان در نقاط مختلف دنیا حاکی از این است که بین شوری و قلیائیت خاک همبستگی خاص وجود دارد. اگر غلظت املاح در خاک کمتر از 4 گرم در لیتر باشد، PH چنین محلولی معمولا از 8 کمتر است. هرچه میزان املاح افزایش یابد، میزان قلیائیت رو به کاهش میگذارد. خاکهای بسیار شور در مناطقی ایجاد میشوند که آب زیرزمینی فوقالعاده شور بوده، قلیائیت آن بسیار اندک است و خاکهای قلیایی نیز در مناطقی تشکیل میشوند که مقدار املاح آنها کمتر باشد. ساختمان خاکهای شور و قلیا سطح خاکهای مناطق شور و قلیا ، اغلب ساختمان ورقهای دارد که رگبارهای فصلی نیز بر تراکم آن میافزاید. در زیر این قشر سطحی ساختمان اغلب تکهای ، منشوری و یا ستونی است. وجود املاح سدیم و تا حدی منیزیم تاثیر عمدهای در ساختمان خاک دارد، زیرا املاح موجب تجمع ذرات رس شده و هرچه مقدار املاح بیشتر باشد، خاک دانههای حاصل ساختمان سختتری پیدا میکند.وجود سدیم سبب میشود که ذرات سطح خاک به حالت انتشار در آمده، حتی در شیبهای کمتر از یک درصد نیز فرسایش قابل توجهی صورت گیرد. آبیاری خاکهای شور و قلیا همواره با خرابی ساختمان خاک همراه است، مگر اقدامات اصلاحی انجام شود. کانیهای رسی خاکهای شور و قلیایی کانیهای رسی ، استعداد حاصلخیزی هر خاک را تعیین میکنند. مونتموریلونیت ، میکا ، کلریت و کوارتز مهمترین کانیهای مناطق شور و قلیا میباشد. چون شرایط اقلیمی مناطق خشک برای تغییر و تحول کانیها مساعد نیست، لذا اغلب کانیهای این خاکها مشابه کانیهای سنگ بستر یا سنگ مادر است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
مرسریزه بدون کشش (Caustisizing)
پنبه در حالت آزاد در سود سوزآور جمع شده (آب رفته) و در نتیجه ارتجاعیت و حجم آن افزایش مییابد. این خاصیت سود سوزآور برای تولید پارچههای پنبهای با ارتجاعیت مثل لباس ورزشی، جوراب و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. مقدار جمعشدگی به غلظت سود سوزآور بستگی دارد بر اثر جمعشدگی پارچه، وزن در واحد سطح افزایش مییابد. مرسریزاسیون بدون کشش مقداری از جلای الیاف پنبه میکاهد ولی در عوض استحکام و میل جذبی آن برای رنگینه افزایش مییابد به علاوه پوشش الیاف پنبه نرسیده (مرده) در رنگرزی بهتر و رنگرزی یکنواختتر میگردد. در انجام مرسریزاسیون بدون کشش، استفاده از موادتر کننده مقاوم در مقابل قلیا، به یکنواختتر نمودن و سریعتر کردن عمل کمک میکند (Leophen U). غلظت سود سوزآور و مدت زمان لازم برای مرسریزه بدون کشش به کیفیت پارچه بستگی دارد.
محلولهای غلیظتر به زمان واکنش کوتاهتری احتیاج دارد. معمولاً برای مرسریزه بدون کشش، از سود سوزآور با غلظت 20 درجه بومه استفاده میگردد و زمان لازم با توجه به غلظت سود سوزآور حدود 40 تا 60 ثانیه می باشد. چنانچه به دلایل مکانیکی نتوان زمان واکنش را کم انتخاب نمود. لازم است که محلول سود سوزآور رقیقتر گردد (حدود 15 درجه بومی).
سادهترین روش مرسریزه بدون کشش، پد کردن پارچه پنبهای با محلول سودسوزآور محتوی ترکننده مقاوم در مقابل قلیا میباشد. پس از پد شدن، کافی است به پارچه حدود 30 تا 90 ثانیه زمان داده میشود و سپس به کمک ماشین شستشوی مداوم، ابتدا گرم و سپس سرد آبکشی شود. غلتکهای فشار دهنده (فولارد) بین حمامها، سودسوزآور را از پارچه جدا میکند. خنثی سازی سودسوزآور در آخرین حمام، مخصوصاً برای پارچههای ضخیم ضروری میباشد. مرسریزه بدون کشش برای الیاف ویسکوز بایستی با دقت فراوان انجام گیرد چون سودسوزآور با غلظت حدود 10 درجه بومه میل به حل ویسکوز دارد و از این رو برای انجام مرسریزه بدون کشش روی الیاف ویسکوز غلظتهای پائینتر از 8 درجه بومه توصیه میشود. خطر صدمه دیدن الیاف با اضافه کردن مقداری نمک طعام به محلول سود سوزآور کمتر میگردد. استفاده از هیدورکسید پتاسیم به جای سودسوزآور صدمه کمتری را به همراه داشته و بعلاوه زیردست پارچه هم نرمتر می باشد. ولی ازدیاد جذب رنگینه توسط الیاف چندان زیاد نیست. برای مرسریزه بدون کشش ویسکوز میتوان از دستورهای 9 و 10 استفاده نمود. در دستور 9 پارچه به مدت زمان کافی در محلول سودسوزآور قرار گرفته و سپس آبکشی و خنثی میگردد در صورتیکه در دستور 10 پارچه بعد از پد شدن روی یک نوار نقاله قرار گرفته و پس از مدت زمان کافی آبکشی و خنثی میشود. این روش به Pad- Plait معروف میباشد.
مرسریزاسیون
این عمل بنام جان مرسر، که در سال 1844 اثر سود سوزآور را بر پنبه مطالعه میکرد نامگذاری شده است و منظور از آن قرارداد نخ و یا پارچه پنبه در حالت کشش در محلول سودسوزآور قوی میباشد. بر اثر مرسریزاسیون جلای پنبه افزایش مییابد. معمولاً پارچههای مرغوب پنبه ای پیراهنی، رومیزی، ملحفهای و همچنین نخهای قرقره مرسریزه میشود. جلای حاصل از مرسریزاسیون به نوع پنبه و شرایط مرسریزاسیون بستگی دارد. پارچههای تهیه شده از نخ پنبهای شانه شده برای این فرایند مناسبتر میباشد. زیرا وجود انتهای آزاد الیاف در سطح نخ و پارچه از جلای کالا میکاهد. علت افزایش جلای پنبه بعد از مرسریزاسیون، ناپدید شدن پیچیدگی در طول پنبه و دایرهای شکل شدن سطح قاعده در نتیجه صاف شدن سطح ناهموار آن توضیح داده میشود. سطح صاف پنبه مرسریزه شده انعکاس نور را بیشتر و یکنواختتر مینماید. علاوه بر افزایش جلاء بر اثر مرسریزاسیون استحکام پنبه هم افزونی مییابد. این افزایش ممکن است تا 50 درصد استحکام اولیه برسد. ولی در عوض ارتجاعیت آن کاهش مییابد. افزایش استحکام بر اثر مرسریزاسیون را می توان چنین توضحیح داد که بر اثر کشش در حالت تورم مواضع کریستالی الیاف در جهت محور لیف جهتگیری میکنند. بر اثر مرسریزاسیون قدرت تورم پنبه در آب افزونی مییابد. و این خود جذب رنگینه را برای الیاف آسانتر میسازد. بعنوان مثال رنگینههای خمی با سرعت بیشتری جذب پنبه مرسریزه شده و راندمان رنگی بالاتر میباشد. به عبارت دیگر پنبه مرسریزه شده بطور کلی در مقایسه با پنبه مرسریزه نشده، در شرایط رنگرزی مساوی پررنگتر جلوه میکند. (مرسریزه بعد از رنگرزی هم عمق رنگ را افزایش میدهد.)
شدت اثر مرسریزاسیون با درجه مرسریزاسیون نشان داده میشود که با تعدادی پیچیدگی باز شده لیف پنبه و یا نمره فعالیت باریم اندازهگیری میشود.
مرسریزاسیون نخ
جهت کسب جلای بیشتر، ابتدا نخ پرزسوزی و مرسریزه معمولاً بعد از پخت انجام میشود. چنانچه نخ قبل از پخت مرسریزه گردد، مرسریزه را خام گویند. در مرسریزه خام قلیا سریعاً کثیف میگردد. نخ را می توان بصورت مداوم و یا غیر مداوم مرسریزه نمود. در مرسریزه غیر مداوم نخ بصورت کلاف به دو گیره متصل می گردد یکی از دوگیره در جای خود ثابت و دیگری متحرک می باشد در شروع تماس کلاف نخ با قلیا که حدوداً 60 تا 180 ثانیه بطول میانجامد گیرهها از یکدیگر فاصله می گیرند. در نتیجه کلاف نخ کشیده میشود (گیره متحرک ممکن است چند دور چرخیده و کلاف را نیز تاب دهد). کشیدگی کلاف به مقدار 3 تا 5 درصد طول اولیه آن میباشد. ازدیاد کشش، جلای بیشتری را به همراه دارد ولی ازدیاد بیش از حد آن، از استحکام نخ میکاهد. غلظت مناسب سودسوزآور برای مرسریزاسیون نخ در حدود 27 تا 33 درجه بومی انتخاب میگردد و غلظت کمتر یا بیشتر از این مقدار اثر مرسریزاسیون را کاهش می دهد. با توجه به گرمازا بودن واکنش سلولز در مقابل قلیا لازم است که جهت سرد نگهداشتن حمام از محلول سودسوزآور سرد شده (حدود 10 درجه سانتیگراد) استفاده گردد. بعد