لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشرفت تاریخی مواد پلاستیک:
پلاستیک های طبیعی:
در طی یک و نیم قرن گذشته، دو گروه مواد جدید که نه تنها با مواد قدیمی تر به سبب مصارف کاملاً جا افتاده شان به رقابت پرداخته اند، بلکه امکان تولید محصولاتی را فراهم کرده اند که به توسعة دامنه ی فعالیت های نوع بشر کمک کرده است. بدون این دو گروه از مواد یعنی لاستیک ها و پلاستیک ها مشکل می توان تصور کرد که چکونه شکل هر روزه زندگی مدرن مانند اتومبیل، تلفن، تلویزیون می توانست بوجود آید و توسعه یابد.
در حالیکه استفاده از لاستیک طبیعی با فرارسیدن قرن حاضر بخوبی جا افتاد بود ول دوره رشد عمده صنعت پلاستیک از سال 1930 بوده است.
موادی که هم اکنون تحت عنوان پلاستیک ها طبقه بندی شده اند، قبل از این زمان ناشناخته بودند، زیرا نشانه هایی از استفاده از پلاستیک های طبیعی را به آسانی می توان در عهد باستان یافت.
رزین، طبیعی دیگری که بیشتر متعلق به مشرق زمین بود، یعنی لاک برای حداقل یکهزار سال پیش از اینکه پلینی متولد شود بکار رفت. یا لاک صدفی را که امروزه بنام خراطی هندی شناخته شده و هنوز هم معمول است.
اولین مرجع ثبت شده برای لاستیک طبیعی درکتاب Valdes La historia naturally general de indias انشتار یافته در سویل( 1557- 1535) بود.
لاستیک منعقدشده یک ماده بسیار کشسان بود و با قالبگیری یا روزن رانی نمی توانست شکل داده شود. در سال 1840 فردی انگلیسی به نام توماس هانکوک،کشف کرد در صورتی که لاستیک به شدت تحت تنش کشیده یا خرد شود پلاستیک شده و بنابراین قابلیت جاری شدن را پیدا می کند. د رحال حاضر می دانیم که این امر به علت کاهش شدید وزن مولکولی در اثر خردشدن می باشد.
واکنش لاستیک گوگرد توسط ویلیام بورکندون یکی از دوستان هانکوک، و ولکانش نامیده شد.
در ادامه کار روی و ولکانش که بطور عادی انجامش مستلزم وجود تنها درصدکمی گوگرد بود گودیر و هانکوک دریافتند که در صورتی که لاستیک با مقادیر بیشتری گوگرد( حدود 50 قسمت بازای 100 قسمت لاستیک) گرما داده شود، محصولی سخت بدست می آیداین ماده بعدها به نام های مختلف مانند ابونیت، وولکانیک، و لاستیک سخت مشهور شد. مقاله ی ثبت شده ای برای تولید لاستیک سخت توسط نلسون گودیر در سال 1851بیرون داده شد.
کشف ابونیت معمولاً بعنوان یک مرحله ی برجسته و مهم در تاریخچه صنعت لاستیک در نظر گرفته شد. اهمیت این ماده در این امر است که ابونیت اولین پلاستیک گرما سختی بود که تهیه شد و همچنین اولین پلاستیکی بود که تولیدش مستلزم یک تغییر شیمیایی مجزا برروی یک ماده طبیعی بود.
2 پارکزین و سلولوبید
هنگامی که هانکوک و گودیر در حال بهبودبخشی فرآیندهای اساسی تکنولوژی لاستیک بودند اکتشافات مهم دیگری در اروپا در حال رخداد بود. با ادامه کارهای ابتدایی انجام شده توسط پلوز، شوبنانین توانست شرایطی برای نیتروژن دار کردن کنترل شده سولفور بنا نهد.
محصول بدست آمده در ساخت کلودین( یک ماده منفجره) و جامد باقیمانده از تبخیر حلال کلودین مصرفی درعکاسی ماده ای سخت شدیداً کشسان و ضدآب را تولیدکند. تولید پارچه های بافته شده ضدآب را با استفاده از چنین محلول های به نام خود ثبت کرد. در سال 1866 شرکت پارکزین با مسئولیت محدود تشکیل یافت ولی در سال 1868 هزینه تولید، محصولات به مرغوبیت پائین تری نسبت به تولیداتی که در سال 1862 به نمایش گذارده شده بود، رسیده بودند. اگرچه شرکت پارکزین متحمل یک شکست اقتصادی شد ولی باید به پارکسی بعنوان اولین انسانی که در بهره برداری تجاری از یک بسار اصلاح شده از طریق شیمیایی بعنوان یک ماده گرماسخت مبادرت و تلاش نموده اعتبار داد.
در آمریکا نیز پیشرفت هایی درزمینه استفاده از سلولوز نیترات در حال بوقوع پیوستتن بود. جان وسلی هایت در سال 1865در ابداع روشی برای تولید توپ های بیلیارد از مورادی به غیر از عاج موفق شد. او استفاده از کلودین برای پوشش دادن به توپ های بیلیارد را به صورت مقاله ای ثبت کرد.
محصولاتی که تا این زمان چه در انگلیس و چه در ایالات متحده آمریکا ساخته شده بود، بعلت تبخیر حلال از جمع شدگی بسیار زیادبرخوردار بودند. اگرچه پارکسی و اسپیل به کافور در کارهای خود اشاره کرده بودند ولی این موضوع برای برادران هایت باقی گذاشته شد تا ارزش بی نظیر کافور را بعنوان نرم کننده ای برای سلولوز نیترات احساس کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بخش اعظمی از بارگذاری اولیه پل های بتنی، تحت تأثیر خمش، برش و لنگر وزن خود عرضه پل می باشد. در نتیجه استفاده از بتن سبک، باعث کاهش این بازگذاری اولیه (Pre-stress) و در نتیجه کاهش اقتصادی طرح تا 15%-20% می شود.
این پروژه به منظور بررسی استفاده از بتن سبک با مقاومت بالا در ساخت پل ها انجام شده است.
در بتن های معمولی (از نظر وزنی)، مقاومت معمولی در حدود 8000psi تا 12000psi می باشد. در بتن های سبک این مقدار حدود 6000psi یا کمی بیشتر باشد. مقاومت بیشتر با کم کردن میزان آب به سیمان و افزودنی ها بدست می آید. میزان صرفه جویی در بتن با استفاده از بتن سبک، باید هزینه های بتن سبک را پوشش دهد.
مورد دیگر استفاده از بتن سبک، در پانل های خاصی از پل ها می باشد که قبلاً بارگذاری شده اند و طول دهانه کمتری دارند. این دهانه ها به روی Girder ها قرار می گیرند و به عنوان اعضای قاب عمل می کنند. و معمولاً بقسمی قرار می گیرند که بقیه عرشه پل به روی آنها قرار می گیرد و تکیل سازه کامپوزیت می دهد.
این اعضای از پیش تحت بار، به عنوان اعضای پذیرنده وزن و بار اعضای بتنی جدید و معمولی (از نظر وزنی) هستند.
برای رسیدن به مورد استفاده بالا، بایستی بررسی می شد که آیا بتن سبک مقاومت psi 6000-8000 را دارد یا خیر و همچنین جرم حجمی آن در حد 125 lb/H3 مطلوب است.
قسمت اولیه پروژه، شامل مسائل سازه ای مانند تحمل و انتقال بار، قابلیت ارتجاعی تیرها و نحوه تولید تیرها و پنل های بتن سبک بود. این آزمایش طبق استاندارد AASHTO انجام شد.
فاز نهایی، بررسی مسائل اقتصادی و روش اجرای پل بود.
دو نوع طرح اختلاط بررسی شد که مقاومت 28 روزه طرح اول 6000psi مطلوب بود و برای طرح دوم مقاومت 8000 psi که مقاومت و تولید طرح دوم در اجرا غیرممکن بود و عملاً 7500 را داد. همچنین در دو طرح مقاومت 1 روزه 3500 psi مد نظر بود تا بار اجزای در حال اجرا را تحمل کند.
35 طرح اختلاط از نظر کیفیت و اجرا و مقاومت آزمایشگاهی بررسی شدند که در نهایت 2 طرح از نظر آسانی اجرا، انتخاب شد.
برای هر دو طرح اختلاط، دو نمونه 25# و نمونه عادی و استاندار 40ft تیرها تهیه شد. پس از بازگذاری، قابلیت ارتجاعی و میزان کرنش بررسی شد و با استاندارد شماره AASHTO IV مقایسه شد.
طرح نمونه اقتصادی انتخاب شد که به راحتی مقاومت 6000psi داشت و مقاومت 1 رزه آن (برای تحمل بار قسمتهای درحال اجرا) 4000psi بود!
نمونه با 7.15 کیسه سیمان نوع III با PFL 25% ساخته شد. مقاومت در آزمایشگاه 7200psi و در سایت 7800psi بدست آمد. وزن مخصوص هم 127 1b/ft3 بدست آمد که در شرایط آزمایشگاهی با مرور زمان به 118 رسید. زمان ساخت نمونه حدود 30 دقیقه زمان می خواهد. برای رسیدن به 8000psi میزان سیمان به 1.05 کیسه (واحد) رسید که مقاومت یک روزه 180 , 5000psi روزه 7900psi را داد. وزن مخصوص به 129 رسید که با ادامه هیدارتاسیون به 122هم رسید. هر چند مقاومت عملی بتن در کارگاه 7500 بدست می آید که مطلوب نیست.
ولی بررسی سازه ای باتوجه به استاندارد AASHTOO نشان داد که استاندارها برای بتن سبک بسیار محافظه کارانه در نظر گرفته شده است. به طوریکه نمودارهای لنگر و میزان کرنش در بتن سبک را می توان به بتن معمولی نزدیک دانست.
بتن سبک 7500 psi استانداردها را برای ساختن پل با دهانه 100ft و فاصله تیرهای 8.5ft مناسب بود ولی بتن سبک 6000psi اینگونه نبود.
مقایسه هزینه ها نشان از پرهزینه تر بودن استفاده از بتن سبک بود. به طور کلی استفاده از بتن سبک به عنوان آلترناتیوی برای تیرها است ولی باید طول دهانه را مد نظر داشت.
رطوبت بیش از حد باعث صدمه دیدن بسیار اسلاب های بتنی و هزینه های هنگفت تغییرات شده است. این صدمات در سازه ای حساس مانند محل های تهیه نیمه رساناها و آزمایشگاه ها، غیر قابل قبول است.
سیمان به علت کشش های سطح تماس به هم وصل می شوند و وجود آب در سیمان باعث افزایش 1000 برابر سطح تماس می شود. بدون وجود آب سطح تماس کافی برای اتصال دانه ها به هم وجود ندارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
این مقاله به بحث و بررسی پیرامون انواع پل ها و ساختارشان پرداخته است. شما در این مقاله با انواع پل های تیری, پل های قوسی, پلهای زیرقوسی و پل های معلق آشنا خواهید شد. به علاوه این که نیروهایی را که بر پلها تاثیر می گذارند را خواهید شناخت. و نیز عکس هایی را از پلهای معلق, پلهای تیری و پل های قوسی و زیر قوسی را تماشا خواهید کرد. این مقاله با زبانی ساده و قابل فهم به بررسی پلها می پردازد. امید است مورد رضایت شما قرار گیرد.بدون شک تا به حال پلی را دیده اید و یا به احتمال زیاد از روی یکی از آنها عبور کرده اید. حتی اگر شما تخته یا کنده درخت را برای جلوگیری از خیس شدن خود بر روی آب قرار دهید در واقع شما یک پل ساخته اید. حقیقتاً پل ها در همه جا وجود دارند و در واقع یک بخش طبیعی و بدیهی از زندگی روزمره ی ما را تشکیل می دهند. یک پل مسیری را بر روی مانع ایجاد می کند که این موانع می تواند رودخانه, دره, جاده, خطوط راه آهن و ... باشد.در این مقاله ما سه نوع اصلی از پل ها را مورد مطالعه و بررسی قرار خواهیم داد که شما می توانید بفهمید که هرکدام چگونه کار می کنند. نوع پل بکار رفته در یک مکان به نوع مانع موجود در آنجا بستگی دارد. معیار اصلی در تعیین نوع پل وسعت و گستردگی آن مانع می باشد. چه مسافتی میان طرفین مانع وجود دارد؟ این مسئله, فاکتور اصلی در تعیین نوع پلی است که قرار است در آن محل احداث شود. با سپری شدن زمان و مطالعه ای مقاله علت آن را متوجه خواهید شد.
پل قوسی
یک پل قوسی سازه ای است به شکل نیم دایره که در هر طرف آن نیم پایه (پایه های جناحی) قرار دارد. طراحی قوس طوری است که به طور طبیعی وزن عرشه پل را به نیم پایه ها منتقل و منعطف می کند.
فشار
پلهای قوسی همواره تحت فشار قرار گرفته اند. نیروی فشاری همواره در امتداد قوس و به سمت نیم پایه ها وارد می شود.
کشش
کشش در یک قوس ناچیز و قابل اغماض است. خاصیت طبیعی خمیدگی قوس و توانایی ان در پخش نیرو به بیرون, به طور قابل ملاحظه ای تاثیرات کشش را در قسمت زیرین قمس کاهش می دهد. هرچند با زیاد شدن زاویه ی خمیدگی ( بزرگتر شدن نیمدایره قوس) تاثیرات نیروی کششی نیز در آن افزایش می یابد.
همانطور که اشاره شد, شکل قوس به تنهایی موجب می شود که وزن مرکز عرشه پل به پایه های جناحی منتقل شود. مشابه پلهای تیری محدوده ی اندازه پل در مقاومت پل تاثیر گذاشته و در نهایت بر ان چیره خواهد گشت.
*** سه نوع اصلی از پلها موجودند: پل تیری پل قوسی پل معلق
تفاوت عمده ی این سه پل در فاصله دهانه ی پل است. دهانه, فاصله ای است بین پایه های ابتدایی و انتهایی پل, اعم از اینکه آن ستون, دیوارهای دره یا پل باشد. طول پل تیری مدرن امروزه از 200 پا (60متر) تجاوز نمی کند. در حالی که یک پل قوسی مدرن به 800 تا 1000 پا (240 تا 300 متر) همو می رسد. پل معلق نیز تا 7000 پا طول دارد.چه عاملی سبب می شود که یک پل قوسی بتواند درازای بیشتری نسبت به پل تیری داشته باشد؟ و یا یک معلق بتواند تقریباً تا 7 برابر طول پل قوسی را داشته باشد. جواب این سوال زمانی بدست می آید که بدانیم چگونه انواع پلها از دو نیروی مهم فشاری و کششی تاثیر می پذیرند.
نیروی فشاری : نیرویی است که موجب فشرده شدن و یا کوتاه شدن چیزی که بر روی آن عمل می کند می شود.
نیروی کششی : نیرویی است که سبب افزایش طول و گسترش چیزی که بر روی آن عمل می کند, می گردد.
در این زمینه می توان از فنر به عنوان یک مثال ساده نام برد. زمانی که آن را روی زمین فشار می دهیم و یا دو انتهای آن را به هم نزدیک می کنیم, در واقع ما آن را را متراکم می سازیم. این نیروی تراکم یا فشاری موجب کوتاه شدن طول فنر می شود. و نیز اگر دو سر فنر را از یکدیگر دور سازیم, نیروی کششی در فنر ایجادشده, طولفنر را افزایش می دهد.نیروی فشاری و کششی در همه پل ها وجود دارند و وظیفه طراح پل این است که اجازه ندهد این نیروها موجب خمش و یا گسیختگی گردد. خمش زمانی اتفاق می افتد که نیروی فشاری بر توانایی شئ در مقابله با فشردگی غلبه کند. بهترین روش در موقع رویارویی با این نیروها خنثی سازی,پخش و یا انتقال آنهاست. پخش کردن نیرو یعنی گسترش دادن نیرو به منطقه وسیع تری است چنانکه هیچ تک نقطه مجبور به متحمل شدن بخش عمده ی نیروی متمرکز نباشد. انتقال نیرو به معنی حرکت نیرو از یک منطقه غیر مستحکم به منطقه مستحکم است, ناحیه ای که برای مقابله با نیرو طراحی شده و منظور گردیده است. یک پل قوسی مثال خوبی برای پراکندگی است حال آنکه پل معلق نمونه ای بارز از انتقال نیروست.
پلهای تیری : یک پل تیری, اساساً یک سازه افقی مستحکم است که بر روی دو پایه نصب شده است و این پایه ها, هر یک در انتهای طرفین پل قرار دارند. وزن پل و هرگونه وزن اضافی دیگر که بر روی پل اعمال می شود, مستقیماً توسط پایه ها تحمل می شوند.
فشار : نیروی فشاری خود را در بالای عرشه پل یا جاده نمایان می سازد. این نیرو موجب می شود که بخش بالایی عرشه کوتاه- تر گردد.
کشش : برآیند نیرو فشاری در بخش بالایی عرشه به ایجاد نیروی کششی در بخش پایینی عرشه پل منجر می شود. این کشش موجب افزایش طول در بخش پایینی پل می شود.
پراکندگی : بسیاری از پلهای تیری که شما می توانید آنها را در بزرگراهها بیابید, برای تحمل بار از تیرهای بتونی یا فولادی بهره می گیرند. اندازه تیر و بویژه ارتفاع تیر بر حسب مسافتی که تیر دارد محاسبه می شود.با افزایش ارتفاع تیر, به مقدار مصالح بیشتری برای پراکنده کردن کشش مورد نیاز است. طراحان پل برای ایجاد تیر های بلند از شبکه های فلزی یا خرپا بهره می گیرند. این خرپا به تیر استحکام داده و توانایی آن را در پخش کردن نیروی فشاری یا کششی افزایش می دهد. زمانی که تیر شروع به متراکم شدن می کند, این نیرو در میان خرپا پخش می شود. به غیر از خلاقیت موجود در خرپا, پل تیری در میزان طول خود محدود است. با افزایش طول آن اندازه خرپا نیز می بایست افزایش یابد تا زمانی که خرپا به نقطه می رسد که دیگر نمی تواند وزن خود را تحمل کند.