لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
موضوع: پروین اعتصامی
محقق: امیر هراتی
زیر نظر:آقای روحی
آذر 84
خانواده پروین:
پدر پروین:
اعتصامی میرزا ابراهیم خان مستوفی یکی از نجیب زادگان اشتیان بود. که در جوانی به سمت مستوفی آذربایجان رفت و تا پایان عمر همان جا زیست. یوسف اعتصام الملک ادب عرب وفقه واصول ومنتطق وکلام وحکمت قدیم وزبانهای ترکی وفرانسه را درتبریز
اموخت. ودر لغت عرب احاطه کامل یافت. وهنوز بیست سال از عمرش نگذشته بود. که کتاب قلاعد الاادب فی شرح اطواق الذهب را که رساله ای عربی نوشت.
مادر پروین:
از خاندان فتوحی تبریزی که خانواده های اصیل تبریز بودنسب می گرفت حاصل ازدواج اعتصام الملک با اختر فتوحی چهار پسر و یک دختر بود.
پروین:
رخشنده اعتصامی متخلص به (پروین) در 25 اسفند 1285شمسی در تبریز به دنیا آمد.او یگانه دختر خانواده بودوطبعاً طرف توجه و محّبت مخلص پدرواقع گردید. بدان گونه که درتمام سفرهاییکه پدرش درداخل وخارج ایران بود همراه پدررفت.
پروین در خانواده ای پا به عرصه وجود نهاد که گر چه ثروتمند نبود لکن برای زندگی فرزندان وتعلیم وتربیت صحیح انها هیچدر زحمت و مضیقه نبودند. او مقدمات عربی وبرخی متون فارسی را درخانه نزد پدرفرا می گرفت.خانه پدرش که محفل شاعران وفرزانگان ان زمان بود.در کودکی اسباب تفریح وبازی او غالباَ کتاب بوده است. بعد از اموختن مقدمات ادب عربی وفارسی به مدرسه دخترانه (ایران بتل ) که از سوی امریکا ییان اداره می شد رفت. اودر تمام دوره تحصیل در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
زندگانی پروین:
پروین رخشنده معروف به پروین اعتصامی متولد 1385 خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد که پروین اعتصامی دختر میرزا یوسف خان اعتصامی آشتیانی معروف به «اعتصام الملک» که خود از دانشمندان معروف است.
پروین ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر دانشمند خود و معلمان خصوصی و خانوادگی فرا گرفت پس از اتمام دوره در مدرسه دختران امریکایی در تهران به تحصیل زبان پرداخت و دور دانشجویی رت سپری کرد. پروین رخشنده فقط سی و چهار سال در این دنیای فانی زندگی کرد، در تاریخ 16 فروردین ماه 1320 شمسی برابر با 1360 قمری در تهران وفات کرد و در شهر مقدس قم در صحن مطهر حضرت معصومه در کنار مزار خانوادگی و در کنار مزار پدرش بخاک سپرده شد و قطعه کوچک شعر در مورد خود می سراید
ایدل اول قدم نیکدلان با بد و نیک جهان ساختن است
دل دیوانه عمارت کردن خوشتر از کاخ بر افراختن است
پروین اعتصامی در دورانی به کمال قدرت سخن خویش و دید که پردة سیاه دیکتاتوری بر سر ایران کشیده شده بود حکیمه سنگین دیکتاتوری و دژخیمان هرزه اش بر سینه های مردم فشار وارد می آورد، مسلم است که این وضع رسوا نمی توانست در روح شاعر و در سخن نغز او تأثیر نکند بر عکس می توان گفت که فشار ظلم و ستم بحدی که بر مردم ایران وارد می شد. پروین را خرد کرده و نگاه او را از زندگی از شادی شگفتی آفرینش منصرف ساخته بود. دوران دیکتاتوری رضاخان در آثار پروین بخوبی نمایان و مشهود است در گرایش او بطرف تصورات عرفانی بی تأثیر نبوده است این دوره شکل منفی در آثار او بروز کرده است این تنها عامل نبوده بلکه پروین زن بود و بعلت وضع خاص زنان در اجتماع آن روز ایران امکان هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی را نداشته است و دنیا و مسائل روزمره زندگی را نه از راه یک مشاهده عینی بلکه تنها از خلال کتابها بیشتر از راه مطالعه کتابهای عرفانی مشاهده کرد.
رندگی پروین: در اثر مطالعه کتب و آثار گذشته ایران، پروین بطرف عرفان و تصوف کشیده شده در نظر پروین همه چیز نشانی از یک قدرت ارلی و ابدی است و تعبیرات عرفانی در تمام دیوان پروین و بخصوص در قصائدش به خوبی نمودار اصلی و محتوا و مفهوم این قصائد بی اعتباری دنیا، حکومت قضا و قدر، کوری سرنوشت و وجود تقدیر ازلی و ابدی است پایان زندگی پروین روح افسرده این شاعر ناکام نمی توانست در این چهار دیوار قیود و شرایط که جنبة ریا و نفع پرستی آن بیش از همه جنبه دیگر است محصور بماند.
خصوصیات پروین:
از خصوصیات پروین این بوده پروین خانم از همان اول از ذوق و شوق و قریحه شاعری بهره ای تمام داشته و از نه سالگی شعر میسرود، پروین از نوادر بلکه از نوابغ روزگار بود. پروین خانم تفکرات خود را جامة عمل پوشانده و در گفته هایش پر از نورد ساده گفتن است. و از دیگر خصوصیات پروین خانم می توانست با اسلوب و شخصیت و آراء فلسفی و کلمات اخلاقی خویش از سایرین متمایز باشد.
آری پروین در کارگاه سخن سرائی و مفهوم لطیفه و صفای تخیل و ذوق ابداع پرنیانی بافته چنان ظریف و رنگین و زیبا که به جرأت میتوان گفت:«از نوادر و نوابغ تقلید ناپذیر است.
ایدآلیسم پروین یکی از خصوصیات و یک نوع ایدآلیسم اخلاقی است آرزوی زندگی خوب که در آن ظلم و ستم و دشمنی کینه نباشد به آرزوی یک اجتماع سراسر دوستی و پاکی، پروین دوستدار انسان و بخصوص کسانی است که نظام اجتماعی آنها را بدبخت کرده است دوستدار کارگران و زجرکشیدگان است.
پروین در هر کجا به سلطنت و پادشاهی اشاره می کند آنرا می گوید و فشار این دستگاه را نشان می دهد و آن را بعنوان مظهر ظلم و پستی معرفی می نماید.
خصوصیات اشعار پروین:
شعرهای پروین شعر اوقات و اشخاص و افراد نیست، بلکه شعر تعلیم تربیت و تهذیب و اصلاح اخلاق کریم است. شعرهای پروین بسیار پخته و مردانه است مخصوصاً که هنگامی به پند و اندرز عارفانه و حکیمانه می گفت. در این هنگام بسیار متین و دلپذیر میسراید و خواننده تصور می کند که سراینده این اشعار حکیم ناصر خسرو یا سنائی غزنوی است. دیوان پروین در حدود 5600 بیت شامل خصائه مثنویات و قطعات اخلاقی و اجتماعی است.
یکی از خصائص اشعار پروین تشخیص است: تشخیص یعنی اینکه گوینده برای تصویر معانی مجرده اشخاصی تصور کرده و گفتار زندگانی را به آنان منسوب دارد شاعر و نویسنده بزرگ کسی است که در توصیف و وصف راز و خلق و خوی انسانها ماهر بوده و تخیلات و افکار را بطرز خوش آیند نغز بدنبال بگذارد. از متمایزات شعرهای پروین این است که شعر پروین شعر اوقات و اشخاصی نیست شعر تربیت و تهذیب و تعلیم اخلاق کریمه است و دیگر متمایز شعر پروین این است که بکلی از تصنع لفظی و معنوی دور است و مطلقاً با ساختگیها و تصورهایی که در نظرها و منظومات و پیشنهادهای دیگران دیده می شود آشنا نیست و از گفتن صریح عقیده خویش در مظهرها عقاید مختلف بیم نداشت. ترانه روح افزای مهر و عاطفت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
پروین اعتصامی
مقدمه
پروین اعتصامی(1285- 1320 خورشیدی)شاعر بلند آوازهی دوران معاصر ما، مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. چه شعر او پس از مرگش به کتابهای درسی قرائت فارسی در ایران را ه یافت و در نتیجه، دست کم تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، دانش آموزان دبستانهاو دبیرستانها شعرهای او را در کلاس میخوانند و برخی از اشعارش را نیز از بر میکردند. بدیهیست چنین توفیقی به ندرت نصیب شاعران معاصر ما گردیدهاست.
آیا شگفت آور نیست که در زمان حاضر، پس از دوازده قرن که شعر فارسی در انحصار مردان بوده است، ناگهان دو تن از زنان، با فاصله ی سه دهه در شعر فارسی درخشیدن بگیرند؛ یکی با پیروی کامل از شعر کهن فارسی ( از نظر قالب و لفظ و محتوا و با تکیه بر سنتها و مضمونهای اخلاقی و اجتماعی مورد قبول قدما) و دیگری، در شعر نو و با شکستن سنتهای شعر فارسی از نظر قالب و لفظ و محتوا و از همه مهمتر در بیان احساسات زنانه در شعر.
نخستین این زنان، «پروین اعتصامی» بود و دیگری «فروغ فرخزاد». دریغا که هر دو شاعر چیرهدست در جوانی و به ترتیب در سنین 34 و 32 درگذشتند.
موضوع مورد بحث در این مقاله، «پروین اعتصامی» است. نه شرح احوال او و نه ارزیابی اشعارش که تا کنون بارها مقالههایی دربارهی او نوشتهشدهاست.
علت نگارش مقالهی حاضر را باید در مقالهای جست که در تابستان 1368، با عنوان«چند نکته در بارهی پروین اعتصامی» در «ویژهنامهی پروین اعتصامی»، در ایرانشناسی نوشتم.
در آن مقالهی کوتاه پنج موضوع کلی را به اختصار در بارهی «پروین» و شعرش مورد بحث قرار دادهام، که یکی از آنها اعتقاد او به «آزادی نسوان» بود و قصیدهای که در این باب، با عنوان «گنج عفت» سروده و اقدام «رضاشاه» را در کشف حجاب مورد تأیید قرار داده بود.
دیگر طرح این موضوع که چون از زندگانی «پروین اعتصامی» بسیار کم میدانیم، از همهی کسانی که مستقیم یا غیر مستقیم با «پروین»، در خانه، مدرسه، محل کار و در رفتو آمدها سر و کار داشتهاند، تقاضا شدهبود اطلاعات خود را در بارهی وی، از زمان کودکی تا مرگ، ولو بسیار محدود، برای چاپ به مجلهی «ایرانشناسی» بفرستند تا برای اطلاع محققان چاپ کنیم.
همچنین از آن زمان تا کنون کوشیدهام از کسانی که احتمالا با «یوسف اعتصامی»،(اعتصامالملک)، پدر «پروین»، و یا خود «پروین» آشنا بودهاند، اطلاعاتی کسب کنم. بدین منظور در سالهای گذشته به افراد مختلف یا نامه نوشته یا تلفنی در گوشه و کنار دنیا به مذاکره پرداخته و حاصل آنها را در پروندهای نگهداری کردهام.
حاصل اطلاعاتی را که در این مدت دراز به دست آوردهام، ضمن بررسی دیوان «پروین اعتصامی» در چند قسمت به اطلاع خوانندگان میرسانم:
نخست از قصیدهی «گنج عفت» او سخن خواهم گفت و از سه بیتی که برادر «پروین» از سال 1323 به بعد از این قصیده، حذف کرده و نیز از دیگر تغییراتی که او در دیوان «پروین» دادهاست.
سپس به این موضوع مهم خواهم پرداخت که چگونه در 60 سال اخیر، افرادی در نوشتههای خود از «پروین اعتصامی»، شخصیتی سیاسی و ضد «رضاشاه» ارائه دادهاند.
علاوه براینها، مرگ او را نیز از نظر دور نداشتهام. در پایان، چهل و یک نامهای را که «پروین» به یکی از نزدیکترین دوستانش نوشته – و فتوکپی آنها در اختیار بنده است- مورد بررسی قرار داده و متن همهی آنها را بی کم و کاست در بخش «برگزیدهها»ی این شماره (مجلهی ایرانشناسی، سال سیزدهم، شمارهی 1 بهار 1380) به چاپ رسانیدهام.
پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از شاعران قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین شعرای مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است.
رمز توفیق این شاعرارزشمند فرهنگ و ادب فارسی، علاوه بر استعداد ذاتی؛ معجزه تربیت و توجه پدر اوست .
یوسف اعتصام الملک در 1291 هـ.ق در تبریز به دنیا آمد. ادب عرب و فقه و اصول و منطق و کلام و حکمت قدیم و زبانهای ترکی و فرانسه را در تبریز آموخت و در لغت عرب احاطه کامل یافت. هنوز بیست سال از عمرش نرفته بود که کتاب (قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب) را که رساله ای بود در شرح یکصد مقام از مقامات محمود بن عمر الزمخشری در نصایح و حکم و مواعظ و مکارم اخلاق به زبان عربی نوشت که بزودی جزء کتابهای درسی مصریان قرار گرفت. چندی بعد کتاب (ثورة الهند یا المراة الصابره) او نیز مورد تحسین ادبای ساحل نیل قرار گرفت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بیست و پنجم اسفند ماه، زادروز «پروین اعتصامی» شاعر معاصر ایرانی است .
نوشتهای که از نظر شما میگذرد برگرفته از مقالهی بسیار پژوهشگرانه و عمیقی است از دکتر «جلال متینی» که آن را در سال 1380 در فصلنامهی ایرانشناسی با عنوان «نامههای پروین اعتصامی و چند نکته در بارهی دیوان شعر و زندگانی وی»، منتشر ساختهاست. «پروین اعتصامی» از شاعرانی است که با وجود زندگی بسیار کوتاه و آرام خود، اشعاری سروده است که بازتاب دو گونه دیدگاه را میتوان در آنها آشکارا دید. دیدگاه اول، همان دیدگاه زنانه است که کاملا طبیعی جلوه میکند اما دیدگاه دوم دیدگاه مردانه و بخصوص مردانهای است که رنگ و بوی اخلاقیات عرفانی در آن برجستگی چشمگیری دارد.
نامه های «پروین» که در این نوشته به همت «دکتر متینی» منتشر شده، دنیای بسیار ساده و صمیمی این شاعر را به نمایش میگذارد. مهمتر از همه آنکه مکاتبات او با «مهکامه محصص»، نشانگر آنست که «پروین» در مجموع، معاشرت گسترده و متنوعی نداشته است. اما وقتی که شعر وی را میخوانیم میتوانیم ببینیم که چگونه از خانه به محیط اداره و از محیط اداره، چگونه سر از دادگاه و محیطهای مردانهی دیگر در میآورد تا از یکسو رنج زن را به نمایش بگذارد و از طرف دیگر، ارزش کار و شخصیت وی را به همگان بنمایاند.
این نوشتار دربردارندهی بخشهای زیر است:
- «پروین اعتصامی» و حقوق نسوان
- دستبرد برادر به دیوان خواهر
- چرا برادر، سه بیت از قصیدهی «گنج عفت» را حذف کردهاست؟
- «پروین» و «رضاشاه»
- دروغ این مرد آمریکایی همه را گمراه کردهاست
- نشان درجهی 3 علمی
- «پروین» از نظر معاصران وی
- بیماری حصبه و درگذشت «پروین»
- دستخط «پروین»
- نامههای «پروین»
مقدمه
پروین اعتصامی(1285- 1320 خورشیدی)شاعر بلند آوازهی دوران معاصر ما، مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. چه شعر او پس از مرگش به کتابهای درسی قرائت فارسی در ایران را ه یافت و در نتیجه، دست کم تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، دانشآموزان دبستانها و دبیرستانها شعرهای او را در کلاس میخوانند و برخی از اشعارش را نیز از بر میکردند. بدیهیست چنین توفیقی به ندرت نصیب شاعران معاصر ما گردیدهاست.
آیا شگفتآور نیست که در زمان حاضر، پس از دوازده قرن که شعر فارسی در انحصار مردان بودهاست، ناگهان دو تن از زنان، با فاصلهی سه دهه در شعر فارسی درخشیدن بگیرند؛ یکی با پیروی کامل از شعر کهن فارسی ( از نظر قالب و لفظ و محتوا و با تکیه بر سنتها و مضمونهای اخلاقی و اجتماعی مورد قبول قدما) و دیگری، در شعر نو و با شکستن سنتهای شعر فارسی از نظر قالب و لفظ و محتوا و از همه مهمتر در بیان احساسات زنانه در شعر.
نخستین این زنان، «پروین اعتصامی» بود و دیگری «فروغ فرخزاد». دریغا که هر دو شاعر چیرهدست در جوانی و به ترتیب در سنین 34 و 32 درگذشتند.
موضوع مورد بحث در این مقاله، «پروین اعتصامی» است. نه شرح احوال او و نه ارزیابی اشعارش که تا کنون بارها مقالههایی دربارهی او نوشتهشدهاست.
علت نگارش مقالهی حاضر را باید در مقالهای جست که در تابستان 1368، با عنوان«چند نکته در بارهی پروین اعتصامی» در «ویژهنامهی پروین اعتصامی»، در ایرانشناسی نوشتم.
در آن مقالهی کوتاه پنج موضوع کلی را به اختصار در بارهی «پروین» و شعرش مورد بحث قرار دادهام، که یکی از آنها اعتقاد او به «آزادی نسوان» بود و قصیدهای که در این باب، با عنوان «گنج عفت» سروده و اقدام «رضاشاه» را در کشف حجاب مورد تأیید قرار داده بود.
دیگر طرح این موضوع که چون از زندگانی «پروین اعتصامی» بسیار کم میدانیم، از همهی کسانی که مستقیم یا غیر مستقیم با «پروین»، در خانه، مدرسه، محل کار و در رفتو آمدها سر و کار داشتهاند، تقاضا شدهبود اطلاعات خود را در بارهی وی، از زمان کودکی تا مرگ، ولو بسیار محدود، برای چاپ به مجلهی «ایرانشناسی» بفرستند تا برای اطلاع محققان چاپ کنیم.
همچنین از آن زمان تا کنون کوشیدهام از کسانی که احتمالا با «یوسف اعتصامی»،(اعتصامالملک)، پدر «پروین»، و یا خود «پروین» آشنا بودهاند، اطلاعاتی کسب کنم. بدین منظور در سالهای گذشته به افراد مختلف یا نامه نوشته یا تلفنی در گوشه و کنار دنیا به مذاکره پرداخته و حاصل آنها را در پروندهای نگهداری کردهام.
حاصل اطلاعاتی را که در این مدت دراز به دست آوردهام، ضمن بررسی دیوان «پروین اعتصامی» در چند قسمت به اطلاع خوانندگان میرسانم:
نخست از قصیدهی «گنج عفت» او سخن خواهم گفت و از سه بیتی که برادر «پروین» از سال 1323 به بعد از این قصیده، حذف کرده و نیز از دیگر تغییراتی که او در دیوان «پروین» دادهاست.
سپس به این موضوع مهم خواهم پرداخت که چگونه در 60 سال اخیر، افرادی در نوشتههای خود از «پروین اعتصامی»، شخصیتی سیاسی و ضد «رضاشاه» ارائه دادهاند.
علاوه براینها، مرگ او را نیز از نظر دور نداشتهام. در پایان، چهل و یک نامهای را که «پروین» به یکی از نزدیکترین دوستانش نوشته – و فتوکپی آنها در اختیار بنده است- مورد بررسی قرار داده و متن همهی آنها را بی کم و کاست در بخش «برگزیدهها»ی این شماره (مجلهی ایرانشناسی، سال سیزدهم، شمارهی 1 بهار 1380) به چاپ رسانیدهام.
«پروین اعتصامی» و حقوق نسوان
با آن که نوشتهاند «پروین» دختری کمرو و خجالتی بودهاست، او به «آزادی نسوان» از دل و جان اعتقاد داشته و سالها پیش از آن که به فرمان «رضاشاه» در 17 دیماه 1314، کشف حجاب در ایران عملی گردد، او در خردادماه 1303 خورشیدی در خطابهای با عنوان «زن و تاریخ» در روز جشن فارغالتحصیلی خود در مدرسهی «اُناثیهی آمریکایی تهران»، از ستمی که در طی قرون و اعصار، در شرق و غرب به زنان روا داشتهاند، سخن گفت و در ضمن تصریح نمود که:
«سرانجام زن پس از قرنها درماندگی، حق فکری و ادبی خود را به دست آورد و به مرکز حقیقی خود نزدیک شد... در این عصر، مفهوم عالی «زن» و «مادر» معلوم شد و معنی روحبخش این دو کلمه که موسس بقا و ارتقاء انسان است، پدیدار گشت. این که بیان کردیم راجع به اروپا بود. آنجا که مدنیت و صنعت، رایت فیروزی افراشته و اصلاح حقیقی بر اساس فهم و درک تکیه کرده... آنجا که دختران و پسران، بیتفاوت جنسیت، از تربیتهای بدنی و عقلی و ادبی بهرهمند میشوند... آری آنچه گفتیم در این مملکتهای خوشبخت وقوع یافت. عالم نسوان نیز در اثر همت و اقدام، به مدارج ترقی صعود نمود. اما در مشرق که مطلع شرایع و مصدر مدنیت علام بود... کار بر این نهج نمیگذشت. اخیراٌ کاروان نیکبختی از این منزل کوچ کرد و معمار تمدن از عمارت این مرز و بوم، روی برتافت.... درطی این ایام، روزگار زنان مشرق زمین، همهجا تاریک و اندوهخیز، همهجا آکنده به رنج و مشقت، همهجا پر از اسارت و مذلت بود... مدتهاست که آسایی از خواب گران یأس و حرمان برخاسته میخواهد، آب رفته را به جوی بازآرد. اگرچه برای معالجهی این مرض اجتماعی بسیار سخنها گفته و کتابها نوشتهاند، اما داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تربیت و تعلیم است. تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گستردهی معرفت مستفید نماید.
ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمهی آن زینتافزای تاریخ جهان است، ایران که تمدن قدیمیش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد، ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق، سهم وافر برده، اکنون به دنبال گمشدهی خود میدود و به دیدار شاهد نیکبختی میشتابد... امیدواریم به همت دانشمندان و متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و با تربیت نسوان اصلاحات مهمهی اجتماعی در ایران فراهم گردد. در این صورت، بنای تربیت حقیقی استوار خواهد شد و فرشتهی اقبال در فضای مملکت سیروس و داریوش، بالگشایی خواهد کرد.»
«پروین اعتصامی» در همین جلسه، شعر «نهال آرزو» را که برای جشن فارغالتحصیلی کلاس خود سروده بود، خواند. شعری که همان دختر شرمگین و آرام و کمرو در آن، فریاد برآورده که«از چه نسوان از حقوق خویشتن بیبهرهاند»:
نهــــــــــال آرزو
ای نهـــــــــال آرزو، خـــــوش زی کـــــه بار آوردهای
غنچــــــه بیباد صبا، گــــــل بی بهــــــــار آوردهای
باغبــــــانان تــــــو را امسال، سال خــــــرمی ست
زین همــــایون میوه، کز هــــــــر شاخسار آوردهای
شـــاخ و برگت نیکنـــامی، بیخ و بارت سعی و علم
این هنـــــــرها، جملـــــــه از آمــــــــــوزگار آوردهای
خــــرم آن کـــــاو وقت حاصل ارمغانی از تـــــو بــرد
برگ دولت، زاد هستی تــــــــوش کــــــــار آوردهای
***
غنچهای زین شاخه، ما را زیب دست و دامن است
همتی ای خواهـــران، تا فــــرصت کوشـیـدن است
پستی نسوان ایــــران، جمـــــله از بیدانشیست
مــــــرد یا زن، بــرتـــــــری و رتبت از دانستن است
زین چـراغ معرفت کامــــروز اندر دست مـــــــاست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 77
زندگی پروین اعتصامی
اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی در25 اسفندماه 1285 شمسی در تبریز چشم به جهان گشود. مادر پروین اهل آذربایجان و پدرش یوسف اعتصام الملک آشتیانی اهل آشتیان بود.
پروین آموختن و نوشتن زبان فارسی و عربی را در دامان خانواده آموخت. تا اینکه پدرش در سال 1291 شمسی تصمیم گرفت از تبریز به تهران بیاید. بنابراین پروین به همراه پدر به تهران آمد. پدر پروین انسانی روشنفکر و تحصیل کرده بود و این امر نقش مهمی در پیشرفت پروین داشت. به پیشنهاد پدر، پروین برای یادگیری زبان انگلیسی وارد کالج آمریکایی تهران شدو به این طریق توانست به زبان انگلیسی تسلط کامل یابد که این امر بعدها در سرودن اشعارش تأثیر به سزایی داشت.
درسال 1303 شمسی پروین از مدرسه ی دختران آمریکایی فارغ التحصیل شد برای جشن فارغ التحصیلی پروین قعطه ی زیر را سرود و برای آنانی که در جشن شرکت داشتند این شعر را خواند.
ای نهال ارزو خوش زی که بار آورده ای
غنچه بی باد صبا گل بی بهار آورده ای
باغبانان تو را، امسال سال خرمی است
زین همایون میوه، کز هر شاخسار آورده ای
شاخ و برگ ات نیکنامی، بیخ و بارت سعی و علم
این هنرها، جمله از آموزگار آورده ای
غنچه ای زین شاخه، ما را زیب دست و دامن است
همتی ای خواهران تا فرصت کوشیدن است
پستی نسوان ایران جمله از بی دانشی است
مرد یا زن برتری و رتبت از دانستن است
به که هر دختر بداند قدر علم آموختن
تا نگوید کس پسر هوشیار و دختر کودن است
از چه نسوان از حقوق خویشتن بی بهره اند
نام این قوم از چه دور افتاده از هر دفتری
دامن مادر نخست آموزگار کودک است
طفل دانشور،کجا پرورده نادان مادری
« دیوان پروین اعتصامی، صص 288- 289»
پروین از همان آغاز زندگی به شعر و ادب علاقه ی زیادی داشت و محیط مناسب خانه او را در شکوفایی استعدادهایش یاری می کرد. اعتصام الملک پدر پروین، سردبیر مجله ی بهار بود. پروین از سن هشت سالگی شعر می سرود.پدر نیز تعدادی از سروده هایش را در مجله ی بهار به چاپ می رساند. این تشویق بزرگی برای پروین بود تا درسرودن اشعارش سعی و استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافل ادبی آن روزگار بود که پدرش با آنها سروکار داشت.»
در یکی از این محفل ها پروین با شاعر و روشنفکر زمان خود، ملک الشعرای بهار آشنا می شود بهار با دیدن سروده های پروین بسیار تعجب کرد. بطوریکه در ابتدا باروش نمی شد شاعر جوانی چون پروین بتواندچنین شعرهای زیبایی بسراید. بخصوص که پروین، زنی با حجب و حیا بود و زنان در آن زمان کمتر اجازه داشتند در میدان علم و ادب اظهارنظری کنند،