دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت

چکیده:

بعد از ارزیابی تعداد زیادی از برنامه های یکپارچه تکنولوژی در دانشگاه هاو مدارس مناطق مختلف ، مشخص شد که وجود تکنولوژی تضمین کننده استفاده از آن در کلاس درس نمی باشد. البته مدلها و فرضیه های مختلفی تلاش کردهاند تا عوامل دخیل در پذیرش تکنولوژیرا توضیح دهند مدلها و فرضیه ها بر عوامل مرتبط با تکنولوژی تکیه کر ده اند . بر مبنای باز بینی نوشته ها ،ما یک مدل جدید برای پذیرش تکنولوژی را فرض کرده ایم شامل ایدئولوژی آموزش و پرورش بعنوان یک عامل خارجی است. ما سعی کردایم مدلی را ایجاد کنیم که با توجه به اطلاعات گرد آوری شده از پرسشنامه های کامل شده بوسیله 320 معلم قبل از خدمت مطابق با مدل فرضی باشد .متغیرهای مورد استفاده از مراحل تحلیل مدل بخشهای از مدل اصلی پذیرش تکنولوزی وشش ایدئولوژی آموزشی مختلف هستند. نتایج نشان دادند که مدل جدید ،با مدل فرض شده مطابقت دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد که ایدئولوژی های مختلف آموزشی ممکن است اثرات متفاوت روی پذیرش تکنولوزی توسط معامان داشته باشند.

واژه های کلیدی:ایدئولوژی های آموزشی ،پذیرش تکنولوژی ،انطباق تکنولوژی ،آموزش معلم

مقدمه:

با ظهور سریع تکنولوژی در دهه های گذشته تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)در شرکتهای مدرن جدید همراه با دولتهای که زمینه لازم را فراهم کردند یک فرا ساختار تخصصی را ایجاد کردند .علاوه بر این تغییرات سریع در جنبه های مختلف جامعه ،آموزش و پرورشبصورت یک هنر مرسوم باقی مانده است .(پرکنیز1992ص3)براساس گفته استورمن تغییرات تکنولوژی که جامعه را تحت تاثیر قرار دادهاند ،عمدتا سیستمهای آموزشی را بدون تغییر قرار دادهاند . از آنجایی که کاربران مهم بوده ونقش عمده ای در بهینه سازی تکنولوژی دارند عواملی که استفاده از این تکنولوژی را تحت تاثیر قرار می دهند برای محققان از اهمیت خاص بر خوردار است این بدان خاطر است که مبدرت وجود تکنولوژی در کلاس درس تضمین کننده استفاده از آن تکنولوژی است. معلمان علاقه چندانی به ترکیب تکنولوزی در آموزش خود ندارند مگر اینکه آنها قبول کنند که تکنولوژی را احساس می کنند و چه عواملی باعث عدم بکار گیری آن میشود.

پذیرش تکنولوژی:

عموما پذیرفته شده است که معامهن امروزی از تکنولوژی آموزشی بنحو گستردهای بهره برداری می کنند .بنابراین ضعف در بکار گیری یا پذیرش تکنولوژی یک مسئله مهم است .از این نظر لازم است که وازه "پذیرش تکنولوژی"را برای تعیین عوامل اثر گذار براستفاده حقیقی از تکنولوژی آموزشی در محیط کلاس تعریف کنیم.

دیویسی ،باگوزی و وارث (1989)عوامل خاص تاثیرگذار بر پذیرش تکنولوژی را در مدل پذیرش تکنولوژی خود نشان تعریف کردند . (TAM )TAM.از تئوری رفتاری مشتق شده است ویک مدل کاملا شناخته شده است .که پس از پذیرش آن پیشرفته های قابل ملاحظه ای کرد .برای مشخص شدن استفاده از تکنولوژی عوامل متعددی به TAMاضافه شده است . با این حال فقط برخی عوامل باقی مانده اند که تاثیر عمدهای بر استفاده از تکنولوژی دارند برای درک صحیح مدل TAMلازم است تا تئوری های تایید کننده آن مشخص گردند . یکی از این تئوری ها ی رفتاری فرضیه شناخت اجتماعی (SCT)است . فرضیه SCTسه عامل متقابل فرد ؛رفتار و محیط را مشخص می کند.و روابط بین آنها را توضیح می دهد . بر اساس این تقابل عوامل فردی و محیطی رفتار را تحط تاثیر قرار می دهند و بالعکس. SCT دو کانال مختلف نتیجه مورد انتظار و خود اثری را برای دو عامل فرد و رفتار مشخص کرده است بر اساس این فرضیه افراد قبل از انجام کاری دو سوال را از خود می پرسند "آیا من می توانم آن را انجام دهم؟"و"آیا من باید آن را انجام دهم؟"اگر آنها بر این باور باشند که قادر به انجام آن رفتار هستند ونیز اگر آنها نتایج خوبی بعد از انجام آن بدست آورند آنها به احتمال زیاد آنرا انجام می دهند . البته مدل SCT نشان میدهد که چگونه دو عامل اصلی نتیجه مورد انتظار و خود اثری که بر رفتار اثر می گذارند عوامل گرایشی هستند که همچنان نا مشخص مانده اند . در سال 1975فیش بین وآژن با توجه به عوامل گرایشی در رفتار تئوری عملکرد استدلالی (TRA)را ایجاد کردند.TRAگرایش رفتاری را به عنوان معیار توجه فرد به انجام یک رفتار خاص معرفی کرد و پیش بینی اولیه از رفتار واقعی را نشان داد. بنابراین مطابق با TRAخود اثری و نتیجه مورد انتظار مستقیما بر روی رفتار واقعی تاثیری ندارد و تنها گرایش رفتاری را تحت تاثیر قرار می دهند در سال 1988مدلTRAاصلاح شد و تئوری به تئوری رفتار طراحی شده(TPB)تغییر کرد .براساس TPB؛رفتار به ندرت بوسیله گرایش رفتاری تحت تاثیر قرار می گیرد و در عوض گرایش رفتاری بوسیله اهداف نُرم شده و کنترل رفتاری دریافت شده و گرایش به سمت رفتار تحت تاثیر قرار می گیرد .

سرانجام در سال 1989،دیویس ،ب ا گوزیوورث و مدلی تحت نام "مدل پذیرش تکنولوژی" "TMA"را معرفی کردند که شامل برخی عوامل شاخص تاثیر گذار بر استفاده از تکنولوژی بود . همانند TRAمدل TAMتوضیح می دهد که چگونه یک عامل اولیه گرایش رفتاری به استفاده بر کاربرد و اتمی سیستم تاثیر مشابه باTAMتوضیح می دهد که چگونه یک عامل اولیه ،گرایش رفتاری باستفاده ،استفاده از سیستم واقعیرا تحت تاثیر قرار داده است .البته گرایش رفتاری به استفاده تنها عامل مرتبط به کاربرد سیستم واقعی است ،مطالعات اخیر نشان داده است که این عامل فقط یک عامل واسطه است ویک عامل فرضی می باشد که در اکثر مطالعات مورد استفاده قرار نمی گیرد.

با توجه به TPB ،TAMعوامل گرایشی تاثیر گذار بر گرایش رفتاری به استفاده بر مبنای آن عامل و گرایش به سمت استفاده از تکنولوژی را توضیح می دهد .در مجموع همانند با SCT ،TAMاثرات خود اثری ونتیجه مورد انتظار در گرایش به سمت استفاده از تکنولوژی را توضیح می دهد TAMعوامل خود اثری ونتیجه مورد انتظاررادر صورت استفاده از تکنولوژی و عدم استفاده از تکنولوژی توضیح می دهد در TAMسایر عوامل دیگر مرتبط با پذیرش تکنولوژی را متغییرهای خارجی می نامند .

به صورت خلاصه،پذیرش تکنولوژی با چهار عامل اصلی متبط هستند،احساس راحتی در استفاده از تکنولوژی ،احساس مفید بودن تکنولوژی ،گرایش به سمت استفاده از نکنولوژی و دفعات استفاده از تکنولوژی .برای مثال ،اگر افراد احساس کنند که تکنولوؤی کاربردی آسان داشته ودر حوزه آنها مفید است ،این عوامل باعث می شود که یک گرایش مثبت به سمت استفاده از تکنولوژی ایجاد گردد.گرایش مثبت به سمت استفاده از تکنولوژی دارای یک رابطه مثبت با گرایش رفتاری به سمت استفاده از تکنولوژی است .با توجه به این مطالب چهار عاملTAM ،که در شکل یک نشان داده شده است ،به عنوان عوامل اصلی در پذیرش تکنولوژی در این مطالعه در نظر گرفته شده است . (شکل 1)

بنابراین متغییرهای خارجی زیادی در این مدل مورد بررسی قرار گرفته است و تعدادی کمی از مطالعات بیش از40%انحراف در استفاده از تکنولوژی دا توضیح دادهاند . در مجموع لگریش واینگهام وکلریتی گفته اند که TAMیک مدل مفید است اما بایستی با یک مدل گسترده تر که شامل متغییرهای مرتبط با انسان و فر آیند های تغییراجتماع است ادغام شده وبه یک مدل نو آوری شده تبدیل گردد."مطابق با این ادعا ،سوال اصلی این مطالعه این بوده است که"چه عواملی بطور مستقیم ویا غیر مستقیم تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار می دهند؟این مقاله حدس می زند که ایدئولوژیآموزش می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر تصمیمات یک فرد اثر بگذارد هر چند هر فردی دارای یک سیستم اعتقادی خاص خود است.

ایدئولوژی آموزشی

ایدئولوژی و آموزشیریشه در ایدئولوژی سیاسی دارندو تصمیمات مرتبط با تصمیم گیری ها را تحت تاثیر قرار می دهند .در سال 1981ویلیام اف اونیل ایدئولوژی های آموزشی را به شش گروه مختلف و دو مجموعه اصلی تقسیم کردند .اونیل این ایدئولوژی ها را بصورت ایدئولوزی آموزشی سنتی و لیبرال تقسیم و برای هر گروه سه زیر گروه دیگر را مشخص کردند . ایدئولوژی سنتی آموزشی شامل بنیاد گرایی آموزشی ،روشنگری آموزش و محافظه کاری آموزش است ایدئولوژی های آموزش ایبرال شامل لیبرالیسم آموزشی ،لیبراثییم آموزشی و



خرید و دانلود  ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت 25 ص


تحقیق درمورد بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

چکیده

مقاله پژوهشی حاضر با هدف بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن، رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشت‌گانه شهر شیراز بود که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق براساس عقاید «اروینگ گــافــمن»، «بــوردیو»، «گیدنز» و «نظریه مبادله» شکل گرفته است. نتایج تحقیق با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن اعم از آرایشی، مراقبت و... است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانه‌ای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

کلید واژه

مدیریت بدن، زنان شیراز، جامعه مصرفی، پذیرش اجتماعی بدن

1) مقدمه

در سال‌های اخیر بدن انسان به عنوان یک موضوع مهم مورد مطالعه جامعه‌شناسان معاصر قرار گرفته است. اهمیت بدن نه تنها در تحقیقات تجربی، بلکه در تئوری‌پردازی‌های جامعهشناختی آشکار شده است (Howson&Inglis,2001: p1297) در میان جامعه‌شناسان پیشین، تنها «زیمل»[1] و «وبلن»[2] و بعدها «مارسل موس»[3] و «مید»[4] به میزان زیادی علاقه‌مند به بررسی این موضوع بودند. این دغدغة خاطر, امروزه در حوزه «جامعه‌شناسی بدن» قابل پیگیری است (Synnot,1990: pp 66-67). زیبایی و صورت تا آن‌جا که تجربه و تحقیقات علمی نشان می‌دهد نماد و نشانه قدرتمندی «خود» هستند (Ibid: p 61). «برایان ترنر»[5] بر این باور است که بدن در نظام‌های اجتماعی مدرن زمینه اصلی فعالیت فرهنگی و سیاسی گردیده است. صنعت زیبایی، ضمن ارائه دانش و مهارت‌های ویژه به کارفرمایان و اشخاص به اهـــمیت رو به رشد آن دسته از اشکال اجتماعی هویت بدنی که از نظر اجتماعی پذیرفته شده هستند، دامن می‌زند (Wellington,2001: p 933).

وضع بدن در جامعه مصرفی متضمن نوعی علاقه تجاری، نمایشی و آرایشی به آن است. در این جامعه، وضع بدن باید متناسب، لاغر وجوان نگاه داشته شود. در جامعه ما، فراگیرشدن پدیده آرایش دختران و زنان در عرصه زیست اجتماعی و استفاده از لباس‌هایی که در آن‌ها سه خصوصیت چسبان، کوتاه و بدن نما بودن به وضوح قابل مشاهده است با آموزه‌های دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی جامعه که هر نوع کامجویی زن و مرد از یکدیگر را در چارچوب تشکیل خانواده تعریف میکند در تعارض آشکار است.

2) اهداف تحقیق

هدف کلی تحقیق، بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان می‌باشد. اهداف فرعی این پژوهش شامل بررسی رابطه هفت متغیرِ اصلیِ دینداری، سرمایه فرهنگی، پذیرش اجتماعی بدن، مصرف رسانه‌ای، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، سن و تحصیلات با مدیریت بدن به عنوان متغیر وابسته است.

3) اهمیت و ضرورت

در ضرورت پرداختن به موضوع مقاله سه نکته قابل طرح است:

1- جمعیت قابل توجه دختران و زنان و نیز ضرورت مشارکت اجتماعی آنان در همه سطوح اجتماعی؛

2- توجه به برخی از پیامدهای منفی خودآرایی زنان در عرصه عمومی جامعه ایران مانند تشدید اختلالات هنجاری در فرهنگ رسمی جامعه؛

3- مصرفی شدن جامعه و پیامدهای منفی اقتصادی آن .

4) مروری برتحقیقات گذشته

1-4) تحقیقات داخلی

تاکنون تحقیقات مشابه‌ای درباره موضوع مقاله به ثمر رسیده است که به نتایج برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. میزان پایبندی مردم به ارزشهای مذهبی و از جمله حجاب در سال 1371 نسبت به سال 1365 کاهش داشته است. همچنین مردم درسال 1365 به خانم‌های چادری بیشتر از سال 1371 احترام می‌گذاشتند (رفیع پور، 1376: ص166). حدود 54 درصد از زنان تهرانی دارای پوشش کم یا غیراسلامی و غیرقانونی در معابر عمومی هستند (رضایی،1384: ص47). عناصر اولویت‌دار و تعیین‌کننده در نوع حجاب دانشجویان دختر به ترتیب شامل خانواده، مد، اعتقادات مذهبی، آیین‌نامه، دوستان، الگوهای رسانه‌ای و اساتید می‌باشد (علیمحمدزاده، 1384: ص89). بین زنان و مردان در مقوله مدیریت بدن تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان به آرایش صورت یا اصلاح سر و صورت اهمیت می‌دهند. افراد سنتی و دیندار نسبت به افراد غیرسنتی و دیگران، نظارت و مدیریت کمتری را در تظاهرات بدنی خود اعمال می‌کنند (چاوشیان،1381: ص74). گرایش زنان به جراحی‌های زیبایی در تهران متأثر از عقیده شوهران آنان است. تمایل صاحبان کار در بکارگیری افراد زیبا و خوش‌اندام برای تصدی برخی مشاغل در اعمال مدیریت بدن زنان مؤثر است (آقایاری،1382: ص193). 5/15درصد از زنان تهرانی بر ملاک تمایزبخش بودن لباس اصرار دارند و آن را مهم‌ترین ملاک در انتخاب لباس می‌دانند (فرجی و حمیدی، 1384: ص16). جوانان مصرف‌گرا، محروم بودن از استفاده از لباس‌های مورد علاقه با سایز کوچک را نوعی محرومیّت جدی تلقی می‌کنند (ذکایی، 1386: ص19).

2-4) تحقیقات خارجی

تحقیقات انجام شده پیرامون زیبایی و بدن در خارج از کشور در مقایسه با تحقیقات داخل کشور از حیث کیفیت و کمیت در مرتبه بالاتری قرار دارد. گروه تحقیقاتی داو[6] در سال 2004 در پژوهشی با عنوان « زیبایی نقادانه»[7] طی بررسی 3200 زن از 10 کشور جهان در گروه سنی 18 تا 64 سال که به صورت پیمایش تلفنی انتخاب شده بودند، دریافتند که 44 درصد از زنان بر این بـاور هـستند که زیـبـایی مـقوله‌ای فراتر از ویژگـی‌هـای جسـمانی اسـت (Toni,2004:p19). یافته‌های همین تحقیق نشان می‌دهد زنان، مفهوم زیبایی را به عنوان ویژگی‌های جسمانی ذاتی، امری کهنه و منسوخ دانسته و در عوض، موقعیت‌ها و تجربیات را به عنوان عامل توانمندساز در احساس زیبایی در نظر گرفته‌اند. از دیگر نتایج تحقیق یاد شده این است که 21 درصد از زنان با خرید محصولات زیبایی و 17 درصد از زنان با نگاه کردن به مجلات مد، زیبایی را تجربه می‌کنند (Ibid: p 9). همچنین تحقیق یاد شده بیان می‌دارد «از آنجا که از یک سو دائماً در رسانه‌های جمعی مفهوم تقلیل یافته زیبایی مورد استعمال واقع می‌شود و به دیگر مؤلفه‌های آن نظیر خوشحالی، مهربانی، تعقل، عشق و درک خود، توجهی نمیگردد و از سوی دیگر آن کیفیت خاصی از زیبایی که در رسانه‌ها مورد تأکید قرار می‌گیرد، پدیده‌ای غیرقابل دسترسی است، بیشتر زنان، خصوصاً زنان و دختران جوان‌تر که الگوهای خود را از فرهنگ عمومی اخذ می‌کنند، دچار نوعی افسردگی و خودکم‌بینی و اعتماد به نفس پایین می‌گردند» (Etcoff, 2004: p 47). از یافته‌های دیگر این پژوهش، شناسایی میزان به کارگیری محصولات مختلف



خرید و دانلود تحقیق درمورد بررسی نوع ارتباط میان پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن در زنان


تحقیق درباره کامل پذیرش اجتماعی شاپوری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 119

 

1-1- مقدمه

انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384).

ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384).

رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد (اعزازی،1376، نقل از منادی،1384).

بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت روابط والـدین با فــرزندان در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد.

همانطور که سهرابی و حسنی (1386) عنوان می کنند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجاد کننده و هم یک عامل بازدارندۀ رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان است. مطالعاتی که نشان داده اند رفتارهای ضد اجتماعی در اثر شیوه های فرزندپروری نامناسب افزایش می یابند، بیشتر بر شیوه های فرزندپروری استبدادی یا سهل گیر تأکید دارند.

اثرات و نفوذ خانواده در رشد کودک و نوجوان بی شمار است. خویشتن پنداری و احساس ارزشمندی نوجوانان از نگرشهای اعضای خانواده نسبت به او نشأت می گیرد. هرگاه والدین در هر یک از مراحل رشد به کودک مسئولیتی در خـــور توانش بدهند، به تدریج دربارۀ خــــود به عنوان یک فــرد قابل اعتماد و شایسته می اندیشد. اگر والدین صادقانه به او محـبت کنند، او دوست داشتن دیگران و یاری رساندن به دیگران را یاد می گیرد و بالاخره اگر والدین از اعتماد او نسبت به استقلال یافتن جلوگیری بعمل نیاورند، او قادر خواهد بود در خلال دورۀ نوجوانی به درجه و میزان لازمی از آزادی دست یابد و به تدریج خود را از وابستگی کودکانه رها سازد (نوابی نژاد،1373).

تمامی این موارد در نهایت به افزایش شایستگی اجتماعی فرزند می انجامد. همانطور که ابوالقاسمی و همکاران (1390) شایستگی اجتماعی را توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی مراقبت از خود و یاری رساندن به دیگران می دانند.

با توجه به اهمیت دورۀ نوجوانی و بحرانی بودن آن لزوم پژوهشی مبنی بر ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین و شایستگی های اجتماعی فرزند- والد با پذیرش اجتماعی دانش آموزان نوجوان احساس می شد. امید است یافته های این تحقیق با توصیف وضعیت موجود شیوه های فرزندپروری والدین و ارتباط آن با شایستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی فرزندان بتواند اطلاعات پایه برای برنامه ریزی آینده در اختیار مسئولان امور بهداشتی و آموزشی کشور قرار دهد. همچنین می تواند منبع اطلاعاتی آموزنده ای برای والدین در زمینۀ شیوۀ تربیتی و پیامدهای آن بر رشد اجتماعی نوجوانان باشد.

1-2- بیان مسئله

امروزه توجه به مسئلۀ نوجوانان در کلیۀ کشورهای جهان بصورت یک مسئله حاد علمی و تربیتی درآمده است و در حقیقت یکی از مشکلات مهم زندگی اجتماعی به شمار می رود. با توجه به چالش های دورۀ نوجوانی شگفت آور نیست که نوجوانان به عنوان گروه در معرض خطر برای مشکلات رفتاری در نظر گرفته شوند.نوجوانی رهایی از وابستگی های کودکانه به والدین و بزرگسالان و دستیابی به استقلال و خودکفایی در عرصه های گوناگون زندگی است. فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی دشوار و پر کشمکش است. نوجوان در دورۀ گذر از وابستگی به استقلال و جدایی از والدین تلاش می کند نقشهای عاطفی و اجتماعی جدیدی را کسب کند. بسیاری از والدین به هنگام گذر فرزندشـــان از این مرحــــله با آنان دچـــار تعارض و کشمکش می گردند. این کشمکش همراه با دوگانگی روانی خود نوجوان دربارۀ ترس از جدایی از والدین و نیاز به استقلال یابی می تواند پیامد منفی و نابهنجار داشته باشد. تربیت فرزند اگر به شکل سالمی صورت بگیرد هم باعث رشد استقلال وی در مسیری صحیح خواهد شد و هم روابط صمیمانه وی با والدین حفظ خواهد گردید.

(سید فاطمی، رحمانی، برادران رضایی و صداقت،1388).

روانشناسان رشد نیز از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند (علیزاده و آندرایس،2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).

اجتماعی شدن فرایندی است که از طریق آن یک فرهنگ به اعضای خود می آموزد عملکرد خود را با راههایی که از نظر اجتماعی مورد پذیرش است هماهنگ کنند. اجتماعی شدن برای انسان ضروری است چرا که انسان فاقد غرایزی است که رفتارهای خاصی را برای موقعیتهای ویژه ای مشخص کند. ما باید بیاموزیم که در موقعیتهای مختلف چگونه احساس، اندیشه و رفتار کنیم. این فرایند از طریق تأثیر والدین، رسانه های گروهی، همسالان، مدرسه و مذهب صورت می گیرد. همانطور که ما بزرگ می شویم نقشها تغییر می یابند، بنابراین اجتماعی شدن یک فرایند همیشگی است. اما در طی کودکی و نوجوانی به علت انعطاف پذیری نسبی در روش اهمیت ویژه ای دارد. اجتماعی شدن در زمینۀ فرهنگی و اجتماعی خاصی صورت می گیرد و تجربۀ نوجوان از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. همچنین تجربۀ نوجوانان حتی در یک فرهنگ خاص نیز ممکن است کاملاً مختلف باشد (بیابانگرد، 1379).

از مقوله های مرتبط با اجتماعی شدن، پذیرش اجتماعی می باشد.

مفهوم پذیرش اجتماعی حرف زدن و رفتار کردن مطابق انتظارات دیگران است. پذیرش اجتماعی همانند یک پیوستاری است که در یک انتهای آن پذیرش اجتماعی خیلی بالا، یعنی افرادی قرار دارند که نظرات و تجربیات خود را در مصاحبه ها و پاسخگویی به سؤالات تغییر می دهند و در انتهای دیگر پذیرش اجتماعی پایین است و افرادی را شامل می شود که به هیچ وجه نظرات و تجربیات خود را تغییر نمی دهند و طبیعی است که اغلب افراد در حد وسط قرار دارند (گنجی، 1384).

حال چون انسان موجودی اجتماعی است و با محیطهای اجتماعی مختلف در ارتباط است از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی تبدیل شود. در گذر از فرد بدون هویت به شخص اجتماعی فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. عوامل متعددی در شکل گیری هویت نوجوان نقش دارند، عواملی مانند خانواده، مدرسه، محلۀ زندگی، نهادهای اجتماعی، مذهبی و رسانه های گروهی. مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است. شیخــــاوندی در مورد تأثیر خــــانواده بر شخــصیت فرزندان معتقد است کـــه بر اساس مطالعـات روانی – اجتماعی ملاحظه شده است که فرزندان در خانواده های سختگیر سر بر طغیان می زنند و خشونت به خرج می دهند یا احساس گناه و محرومیت می کنند و در خود فرو می روند (شیخاوندی،1373).

مقدار بسیار زیادی از متون مربوط به اجتماعی شدن معطوف به کارهایی است که والدین برای نوزادان، کودکان و نوجوانان انجام می دهند. مصداق بارز این موضوع آن است که کودکان از کسانی که آنها را نگهداری می کنند چیزهای زیادی یاد می گیرند (برنادرز،1384).

یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزند پروری می باشد که توسط دارلینگ (1999) صورت گرفته است. شیوه فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد – کودک را در طول دامنۀ گسترده ای از موقعیتها توصیف می کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را بوجود می آورد (علیزاده و آندرایس، 2002، نقل از رحمتی، اعتمادی و محرابی، 1386).

خانواده اولین و مهمترین نهاد در تاریخ و تمدن انسانی است که افراد بشر در آن با شیوه های زندگی جمعی و تفاهم و سازگاری با دیگران آشنا می گردند. خانواده مناسبترین بستر فعلیت یافتن قابلیتها و استعدادها و



خرید و دانلود تحقیق درباره کامل پذیرش اجتماعی شاپوری


تحقیق در مورد نمونه گیری 23 ص (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

ج) نمونه گیری جهت پذیرش

1ـ نمونه گیری جهت پذیرش

بحث نمونه گیری جهت پذیرش یکی از مباحث مهم در کنترل کیفیت آماری محسوب می گردد. یکی از کاربردهای معمول و متداول نمونه گیری جهت پذیرش بدین صورت است که تامین کننده أی انباشته أی را برای شرکتی می فرستد. این محصول غالباً یک قطعه و یا مواد اولیه است که در فرآیند تولید این شرکت استفاده می گردد. بعد از دریافت این انباشته معمولاً نمونه أی از آن انتخاب و مشخصة کیفی مورد نظر بازرسی می شود. با توجه به اطلاعات حاصل از این نمونه تصمیمی در مورد رد یا پذیرش انباشته اتخاذ می گردد. در بعضی مواقع به این تصمیم حکم انباشته نیز گفته می شود. انباشته های پذیرفته شده در خط تولید استفاده و انباشته های رد شده یا به تامین کننده باز گردانده می شوند و یا از روشهای دیگر مورد بازرسی قرار می گیرند.

گرچه معمولاً تصور می شود که روشهای نمونه گیری جهت پذیرش فعالیتهایی هستند که در قسمت دریافت کالا کاربرد دارند ولی باید توجه داشت که این روشها در موارد دیگری نیز قابل استفاده می باشند. به عنوان مثال، یک تولید کننده معمولاً محصول خود را در مراحل مختلف تولید، نمونه گیری و بازرسی می کند. انباشته هایی که از این طریق پذیرفته شده اند به مراحل بعدی فرآیند منتقل و انباشته های رد شده دوباره کاری و یا اسقاطی محسوب می شوند.

نمونه گیری سه جنبة مهم دارد:

هدف از نمونه گیری جهت پذیرش ارزیابی انباشته است و نه برآورد کیفیت انباشته. اغلب طرحهای نمونه گیری جهت پذیرش به منظور برآورد کیفیت انباشته طراحی نشده اند.

طرحهای نمونه گیری جهت پذیرش روش مستقیمی از کنترل محسوب نمی گردد. از طریق طرحهای نمونه گیری جهت پذیرش انباشته ها پذیرش و یا رد می شوند. حتی اگر کلیة انباشته ها دارای کیفیت یکسان باشند از روش نمونه گیری بعضی انباشته ها پذیرش و بقیة آنها رد می شوند و این در حالی است که انباشته های پذیرفته شده دارای کیفیتی بهتر از انباشته های رد شده نیستند. روشهای کنترل فرآیند روشهایی هستند که به طور سیستماتیک کیفیت را بهبود می بخشند و این دقیقاً چیزی است که روشهای نمونه گیری جهت پذیرش قادر به انجام آن می باشند.

یکی از نکات مهم در مورد استفاده از روشهای نمونه گیری جهت پذیرش عدم توانایی آنها در ایجاد کیفیت در فرآورده از طریق بازرسی است. به عبارت دیگر، این روشها باید به عنوان ابزار ممیزی جهت کسب اطمینان از انطباق خروجی فرآیند با خواسته های موردنظر استفاده گردند.

به طور کلی سه روش برای تصمیم گیری در مورد انباشته وجود دارد: (1) پذیرش بدون بازرسی،(2) بازرسی %100( صد درصد) و با به عبارت دیگر، بازرسی تک تک محصولات انباشته و جدا سازی محصولات معیوب( محصولات معیوب ممکن است برای تامین کننده پس فرستاده شوند، دوباره کاری شوند، با محصولات خوب جایگزین شوند و یا به دور ریخته شوند) و (3)نمونه گیری جهت پذیرش.

روشهای نمونه گیری جهت پذیرش غالباً در موارد ذیل مورد استفاده قرار می گیرند:

1ـ وقتی که آزمایشها مخرب هستند.

2ـ وقتی که هزینة بازرسی %100 خیلی زیاد است.

3ـ وقتی که بازرسی%100 از نظر فن آوری توجیهی ندارد یا آنقدر زمان نیاز دارد که برنامة تولید مختل می گردد.

4ـ وقتی که تعداد محصولاتی که باید بازرسی شوند خیلی زیاد است و میزان خطا نیز آنقدر بالاست که بازرسی %100 ممکن است باعث گردد تا تعداد محصولات معیوبی که از روش بازرسی%100 پذیرش می شوند بیشتر از محصولاتی باشند که از طریق طرحهای نمونه گیری پذیرفته می شوند.

5ـ وقتی که تامین کننده از سابقة عالی در زمینة کیفیت برخوردار است و می خواهیم میزان بازرسی را از %100 به سطح کمتری کاهش دهیم ولی نسبت کارآیی فرایند تامین کننده آنقدر بزرگ نیست که بتوانیم روش بدون بازرسی را اعمال کنیم.

6ـ وقتی که ریسک تعهد و مسئولیت در قبال محصول به طور بالقوه زیاد است و علی رغم رضایتبخش بودن فرآیند تامین کننده هنوز استفاده از یک برنامه نظارت مستمر برای محصول ضروری احساس می گردد.

برتریها و ضعفهای نمونه گیری

روش نمونه گیری جهت پذیرش در مقایسه با روش بازرسی %100 از برتری هایی برخوردار است که از میان آنها می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1ـ هزینة کمتر به علت بازرسی کمتر

2ـ خسارت کمتر به علت جا به جایی کمتر

3ـ قابل استفاده در آزمایشهای مخرب

4ـ دخالت تعداد کمتری پرسنل در فعالیتهای بازرسی

5ـ کاهش قابل توجهی در میزان خطای بازرسی

6ـ ایجاد انگیزه برای تامین کننده جهت بهبود کیفیت یا رد کل انباشته به جای فقط ارجاع محصولات معیوب

روش نمونه گیری جهت پذیرش، از نقاط ضعفی نیز برخوردار است که از میان آنها می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1ـ وجود ریسک برای پذیرش انباشته های بد و رد انباشته های خوب

2ـ کسب اطلاعات کمتر در مورد محصول و یا فرآیندی که آن را تولید کرده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد نمونه گیری  23 ص (با فرمت ورد)


مقاله درباره ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت

چکیده:

بعد از ارزیابی تعداد زیادی از برنامه های یکپارچه تکنولوژی در دانشگاه هاو مدارس مناطق مختلف ، مشخص شد که وجود تکنولوژی تضمین کننده استفاده از آن در کلاس درس نمی باشد. البته مدلها و فرضیه های مختلفی تلاش کردهاند تا عوامل دخیل در پذیرش تکنولوژیرا توضیح دهند مدلها و فرضیه ها بر عوامل مرتبط با تکنولوژی تکیه کر ده اند . بر مبنای باز بینی نوشته ها ،ما یک مدل جدید برای پذیرش تکنولوژی را فرض کرده ایم شامل ایدئولوژی آموزش و پرورش بعنوان یک عامل خارجی است. ما سعی کردایم مدلی را ایجاد کنیم که با توجه به اطلاعات گرد آوری شده از پرسشنامه های کامل شده بوسیله 320 معلم قبل از خدمت مطابق با مدل فرضی باشد .متغیرهای مورد استفاده از مراحل تحلیل مدل بخشهای از مدل اصلی پذیرش تکنولوزی وشش ایدئولوژی آموزشی مختلف هستند. نتایج نشان دادند که مدل جدید ،با مدل فرض شده مطابقت دارد. بنابراین نتایج نشان می دهد که ایدئولوژی های مختلف آموزشی ممکن است اثرات متفاوت روی پذیرش تکنولوزی توسط معامان داشته باشند.

واژه های کلیدی:ایدئولوژی های آموزشی ،پذیرش تکنولوژی ،انطباق تکنولوژی ،آموزش معلم

مقدمه:

با ظهور سریع تکنولوژی در دهه های گذشته تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)در شرکتهای مدرن جدید همراه با دولتهای که زمینه لازم را فراهم کردند یک فرا ساختار تخصصی را ایجاد کردند .علاوه بر این تغییرات سریع در جنبه های مختلف جامعه ،آموزش و پرورشبصورت یک هنر مرسوم باقی مانده است .(پرکنیز1992ص3)براساس گفته استورمن تغییرات تکنولوژی که جامعه را تحت تاثیر قرار دادهاند ،عمدتا سیستمهای آموزشی را بدون تغییر قرار دادهاند . از آنجایی که کاربران مهم بوده ونقش عمده ای در بهینه سازی تکنولوژی دارند عواملی که استفاده از این تکنولوژی را تحت تاثیر قرار می دهند برای محققان از اهمیت خاص بر خوردار است این بدان خاطر است که مبدرت وجود تکنولوژی در کلاس درس تضمین کننده استفاده از آن تکنولوژی است. معلمان علاقه چندانی به ترکیب تکنولوزی در آموزش خود ندارند مگر اینکه آنها قبول کنند که تکنولوژی را احساس می کنند و چه عواملی باعث عدم بکار گیری آن میشود.

پذیرش تکنولوژی:

عموما پذیرفته شده است که معامهن امروزی از تکنولوژی آموزشی بنحو گستردهای بهره برداری می کنند .بنابراین ضعف در بکار گیری یا پذیرش تکنولوژی یک مسئله مهم است .از این نظر لازم است که وازه "پذیرش تکنولوژی"را برای تعیین عوامل اثر گذار براستفاده حقیقی از تکنولوژی آموزشی در محیط کلاس تعریف کنیم.

دیویسی ،باگوزی و وارث (1989)عوامل خاص تاثیرگذار بر پذیرش تکنولوژی را در مدل پذیرش تکنولوژی خود نشان تعریف کردند . (TAM )TAM.از تئوری رفتاری مشتق شده است ویک مدل کاملا شناخته شده است .که پس از پذیرش آن پیشرفته های قابل ملاحظه ای کرد .برای مشخص شدن استفاده از تکنولوژی عوامل متعددی به TAMاضافه شده است . با این حال فقط برخی عوامل باقی مانده اند که تاثیر عمدهای بر استفاده از تکنولوژی دارند برای درک صحیح مدل TAMلازم است تا تئوری های تایید کننده آن مشخص گردند . یکی از این تئوری ها ی رفتاری فرضیه شناخت اجتماعی (SCT)است . فرضیه SCTسه عامل متقابل فرد ؛رفتار و محیط را مشخص می کند.و روابط بین آنها را توضیح می دهد . بر اساس این تقابل عوامل فردی و محیطی رفتار را تحط تاثیر قرار می دهند و بالعکس. SCT دو کانال مختلف نتیجه مورد انتظار و خود اثری را برای دو عامل فرد و رفتار مشخص کرده است بر اساس این فرضیه افراد قبل از انجام کاری دو سوال را از خود می پرسند "آیا من می توانم آن را انجام دهم؟"و"آیا من باید آن را انجام دهم؟"اگر آنها بر این باور باشند که قادر به انجام آن رفتار هستند ونیز اگر آنها نتایج خوبی بعد از انجام آن بدست آورند آنها به احتمال زیاد آنرا انجام می دهند . البته مدل SCT نشان میدهد که چگونه دو عامل اصلی نتیجه مورد انتظار و خود اثری که بر رفتار اثر می گذارند عوامل گرایشی هستند که همچنان نا مشخص مانده اند . در سال 1975فیش بین وآژن با توجه به عوامل گرایشی در رفتار تئوری عملکرد استدلالی (TRA)را ایجاد کردند.TRAگرایش رفتاری را به عنوان معیار توجه فرد به انجام یک رفتار خاص معرفی کرد و پیش بینی اولیه از رفتار واقعی را نشان داد. بنابراین مطابق با TRAخود اثری و نتیجه مورد انتظار مستقیما بر روی رفتار واقعی تاثیری ندارد و تنها گرایش رفتاری را تحت تاثیر قرار می دهند در سال 1988مدلTRAاصلاح شد و تئوری به تئوری رفتار طراحی شده(TPB)تغییر کرد .براساس TPB؛رفتار به ندرت بوسیله گرایش رفتاری تحت تاثیر قرار می گیرد و در عوض گرایش رفتاری بوسیله اهداف نُرم شده و کنترل رفتاری دریافت شده و گرایش به سمت رفتار تحت تاثیر قرار می گیرد .

سرانجام در سال 1989،دیویس ،ب ا گوزیوورث و مدلی تحت نام "مدل پذیرش تکنولوژی" "TMA"را معرفی کردند که شامل برخی عوامل شاخص تاثیر گذار بر استفاده از تکنولوژی بود . همانند TRAمدل TAMتوضیح می دهد که چگونه یک عامل اولیه گرایش رفتاری به استفاده بر کاربرد و اتمی سیستم تاثیر مشابه باTAMتوضیح می دهد که چگونه یک عامل اولیه ،گرایش رفتاری باستفاده ،استفاده از سیستم واقعیرا تحت تاثیر قرار داده است .البته گرایش رفتاری به استفاده تنها عامل مرتبط به کاربرد سیستم واقعی است ،مطالعات اخیر نشان داده است که این عامل فقط یک عامل واسطه است ویک عامل فرضی می باشد که در اکثر مطالعات مورد استفاده قرار نمی گیرد.

با توجه به TPB ،TAMعوامل گرایشی تاثیر گذار بر گرایش رفتاری به استفاده بر مبنای آن عامل و گرایش به سمت استفاده از تکنولوژی را توضیح می دهد .در مجموع همانند با SCT ،TAMاثرات خود اثری ونتیجه مورد انتظار در گرایش به سمت استفاده از تکنولوژی را توضیح می دهد TAMعوامل خود اثری ونتیجه مورد انتظاررادر صورت استفاده از تکنولوژی و عدم استفاده از تکنولوژی توضیح می دهد در TAMسایر عوامل دیگر مرتبط با پذیرش تکنولوژی را متغییرهای خارجی می نامند .

به صورت خلاصه،پذیرش تکنولوژی با چهار عامل اصلی متبط هستند،احساس راحتی در استفاده از تکنولوژی ،احساس مفید بودن تکنولوژی ،گرایش به سمت استفاده از نکنولوژی و دفعات استفاده از تکنولوژی .برای مثال ،اگر افراد احساس کنند که تکنولوؤی کاربردی آسان داشته ودر حوزه آنها مفید است ،این عوامل باعث می شود که یک گرایش مثبت به سمت استفاده از تکنولوژی ایجاد گردد.گرایش مثبت به سمت استفاده از تکنولوژی دارای یک رابطه مثبت با گرایش رفتاری به سمت استفاده از تکنولوژی است .با توجه به این مطالب چهار عاملTAM ،که در شکل یک نشان داده شده است ،به عنوان عوامل اصلی در پذیرش تکنولوژی در این مطالعه در نظر گرفته شده است . (شکل 1)

بنابراین متغییرهای خارجی زیادی در این مدل مورد بررسی قرار گرفته است و تعدادی کمی از مطالعات بیش از40%انحراف در استفاده از تکنولوژی دا توضیح دادهاند . در مجموع لگریش واینگهام وکلریتی گفته اند که TAMیک مدل مفید است اما بایستی با یک مدل گسترده تر که شامل متغییرهای مرتبط با انسان و فر آیند های تغییراجتماع است ادغام شده وبه یک مدل نو آوری شده تبدیل گردد."مطابق با این ادعا ،سوال اصلی این مطالعه این بوده است که"چه عواملی بطور مستقیم ویا غیر مستقیم تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار می دهند؟این مقاله حدس می زند که ایدئولوژیآموزش می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر تصمیمات یک فرد اثر بگذارد هر چند هر فردی دارای یک سیستم اعتقادی خاص خود است.

ایدئولوژی آموزشی

ایدئولوژی و آموزشیریشه در ایدئولوژی سیاسی دارندو تصمیمات مرتبط با تصمیم گیری ها را تحت تاثیر قرار می دهند .در سال 1981ویلیام اف اونیل ایدئولوژی های آموزشی را به شش گروه مختلف و دو مجموعه اصلی تقسیم کردند .اونیل این ایدئولوژی ها را بصورت ایدئولوزی آموزشی سنتی و لیبرال تقسیم و برای هر گروه سه زیر گروه دیگر را مشخص کردند . ایدئولوژی سنتی آموزشی شامل بنیاد گرایی آموزشی ،روشنگری آموزش و محافظه کاری آموزش است ایدئولوژی های آموزش ایبرال شامل لیبرالیسم آموزشی ،لیبراثییم آموزشی و



خرید و دانلود مقاله درباره ارتباط بین ایدئولوژی آموزش و پرورش و پذیرش تکنولوژی در معلمان قبل از خدمت 25 ص