لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
عید نوروز
بزرگ ترین, قدیمی ترین و منسجم ترین جشن باستانی که توسط تمام قوم های ایرانی در میان اهالی شهر و روستا و عشایر با هر طبقه اجتماعی برگزار می شود, مراسم جشن عید نوروز است.
بزرگ ترین, قدیمی ترین و منسجم ترین جشن باستانی که توسط تمام قوم های ایرانی در میان اهالی شهر و روستا و عشایر با هر طبقه اجتماعی برگزار می شود, مراسم جشن عید نوروز است. ایرانی ها، نوروز را در آغاز سال و آغاز گردش طبیعت، جشن میگیرند و معتقدند که سالی دیگر گذشته و بایستی کهنگیها را به سال کهنه واگذارکرد. واژهٔ جشن، از ریشهٔ «یز» (Yaz) به معنی نیایش و پرستش است و جشن نوروز سپاس آغاز سالی نو است. به اعتقاد پارسیان، نوروز اول روز از زمانه و فلک را آغاز گشتن است. اندیشهٔ ایرانی، نوروز را آغاز زندگی میداند و شروع هر پدیدهٔ مهمی را بدین روز منسوب میدارد. ایرانیان هر آغازی را جشن میگیرند و نوروز بزرگ ترین آغاز و بزرگ ترین جشن، با اصیلترین سنتها و مراسم جاودانه است. آغاز ِمراسم باشکوه عید نوروز به زمان پادشاهی جمشید شاه بازمی گردد. گفته می شود او در زمان سلطنت خود در آبادانی ایران و آسایش خاطرِ مردم از هجوم بیگانگان، نقش بسیاری داشت. در نوشته ها آمده روزی جمشید سفری با تخت زرینش به آسمان ( به سوی خورشید ) داشت و پس از بازگشت دین را تجدید و آن روز را نوروز نامید. پس از جمشید, سال به سال بر اهمیت و فراگیری این روز افزوده شد. در زمان هخامنشیان و ساسانیان نوروز به عنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه ( نه فقط زرتشتیان ) اجرا می شد. اسطوره های گوناگونی در ایران باستان, درباره این جشن ملی آورده شده است که به برخی از آن ها جهت اطلاع علاقمندان اشاره می شود.
یکی از این افسانه ها, اسطوره زیبای آفرینش است. اورمزد شش پیش نمونه گیتی یعنی نمونه اولیه وآرمانی موجودات را در شش گاه با فاصله های نابرابر و در درازای یک سال می آفریند که به ترتیب عبارتند از: آسمان، آب، زمین، گیاه، چهار پای سودمند ومردم.
به یادبود این آفرینش های شش گانه، سال را به شش قسمت نابرابر تقسیم می کردند و سالگرد این آفرینش ها را به صورت جشن های پنج روزه که در آیین ایران باستان «گاهانبار» نام دارد، برگزار می کردند.
جشن سالگرد آفرینش آسمان از ۱۱ تا ۱۵ اردیبهشت، نخستین گاهانبار است. دومین گاهانبار سالگرد آفرینش آب از ۱۱ تا ۱۵ تیر است. سومین گاهانبار که سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است، از ۲۶ تا ۳۰ شهریور برگزار می شد. چهارمین گاهانبار سالگرد آفرینش گیاه و از ۲۶ تا ۳۰ مهر است. پنجمین گاهانبار سالگرد آفرینش چهارپای مفید جشن میان زمستان است و زمانی است که برای دام انبار زمستانی می شود. آخرین گاهانبار, سالگرد آفرینش انسان است که در پنج روز آخر سال, یعنی پنج روز کبیسه برگزار می شود. سالگرد این پنج روز پایانی سال که دوازده ماه سی روزه را در پشت خود دارد، مدخلی بر نوروز است. پس جشن نوروزسالگردی است از آفرینش انسان، عزیزترین موجود آفرینش برای آفریدگار بزرگ که آفرینش اهورایی را پاسداری خواهد کرد و رقیبی برای اهریمن و آفریده های دیوی اش خواهد شد.به همین مناسبت، سالگرد آن با شکوه بیش تری برگزار می شود.
اسطوره دیگری نیز آیین های نوروزی را همراهی می کند، یکی از آن ها آیین نیایش به ایزد«رپیتوین» است. «رپیتوین» سرور گرمای نیمروز و ماه های تابستان است و در زمستان، در زیر زمین جای می گیرد و آب های زیرزمینی را گرم نگاه می دارد تا گیاهان و درختان نمیرند و به خصوص ریشه های درختان را در برابر یورش سرمای زمستانی پاس می دارد. بازگشت سالانه او در بهار است که نمادی از پیروزی نهایی نیکی ها بر بدی ها و بهارها بر زمستان ها است. به همین مناسبت جشنی ویژه و نیایشی که تقدیم رپیتوین می شد، بخشی از مراسم نوروزی را تشکیل می دهد و از این دید، نوروز نمادی از پیروزی عنصر نیک در نبرد فصل ها است.
نوروز هم چنین نمادی است از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی و مرگی است که به رستاخیز و زندگی منتهی می شود و به همین مناسبت جشن مربوط به «فروهر»ها نیز بوده است. «فروهر» یا «فروشی» گونه ای از روان است و نوعی همزاد آدمیان که پیش از آفرینش مردمان در آن جهان به وجود می آید و پس از مرگ مردمان به دنیای دیگر می شتابد و از کیفرهای خاصی که روان می بیند به دور است. فروهرها سالی یک بار در طلیعه ماه فروردین (= ماه فروهرها) به زمین باز می گردند و هر یک به خانه خود فرود می آیند. آنان از دیدن پاکیزگی و درخشندگی خانه دل خوش می شوند و بر شادکامی خانواده وبر برکت خانه دعا می کنند و اگر خانه را آشفته و درهم، پاک نشده و نا آراسته بینند, غمگین می شوند و دعا نکرده و برکت نخواسته خانه را ترک می کنند. مراسم خانه تکانی از همین جا نشات گرفته است. ایرانیان در آغاز سال نو همه جای خانه را تمیز و پاکیزه می کنند تا فروهرهای درگذشتگان, به خانه آنان بیایند و برای خانواده برکت بیاورند. مردمانی که بر این باورند، روز نوروز از خانه بیرون نمی روند، چون نمی خواهند که فروهرها صاحب خانه را در خانه نیابند و ناخشنود شوند. چراغ خانه ها برای این که راه را بر فروهرها بهتر بنمایانند, دراین شب ها باید روشن باشد.
در آغاز پنج روز آخرین گاهانبار و به روایتی در پایان این پنج روز و درست شب نوروز بزرگ، مراسم آتش افروزی بر بام ها انجام می دادند که هم راهگشای فروهرها باشد و هم به دورو نزدیک خبر دهند که سال نو می آید. این آتش افروزی بعد از آمدن اسلام نیز در میان ایرانیان معمول بوده است و چون مراسم به طور رسمی نخستین بار در شب چهارشنبه انجام شد، این رسم در شب چهارشنبه پای برجا ماند و چهارشنبه سوری یکی از جشن های جنبی نوروز شد. به روایتی «سوری» به معنی «سرخ» است و سرخی دلیل انرژی و تحرک. شاید باورهایی که در ایران کهن مردمان بر آن اعتقاد راسخ داشته اند و برخی از آن ها با افسانه ها درآمیخته, امروزه چندان مورد قبول مردم نباشد و برخی آن را از خرد گرایی به دور بدانند. امروزه بیش تر ایرانی ها از ریشه اعتقادات کهن اطلاع چندانی ندارند ولی جشن بزرگ نوروز را کما کان شبیه اجداد خود انجام می دهند و برپایی این جشن ها را وسیله ای برای حفظ هویت ایرانی خود در برابر هجوم فرهنگ های مختلف می دانند.
خرید و پوشیدن لباس های جدید و آراستگی در آغاز نوروز برای ایرانیان اهمیت خاصی دارد. از مراسم زیبا و باشکوه نوروزی که از دوران کهن تا زمان ما باقی مانده و از پیش درآمدهای نوروز به شمار می آید, سبزهٔ نوروزی است. در تمام مناطق ایران، سبزههای زیبا و سبز و خرمی در ظروف خاصی پیش از عید با آداب و مراقبت بسیار آماده و در زمان تحویل سال نو، بر سر سفرهٔ نوروزی گذارده میشود و آن را تا روز سیزدهم فروردین، هم چنان تازه و باطراوت حفظ میکنند. تهیه و مصرف غذاهای مخصوص عید نوروز که مهم ترین آن ها سبزی پلو و ماهی سفید است از دیگر آداب ورود به جشن های نوروز است. زمان جشن نوروز ۱۳ روز است و در اولین روز نوروز ایرانیان سفره ای پهن می کنند و بر آن هفت چیز که نامشان با حرف سین شروع شده باشد, می گذارند و آن را سفره هفت سین می نامند. ( سبزه : نمودارِ گل های زیبا و زینتی ، سرسبزی و خرمی, سیب : میوه ای بهشتی و نماد زایش, سمنو : از جوانه ی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مراسم و روسوم عید نوروز
مراسم و روسوم عید نوروز
بزرگترین جشن ملی ایرانیان آداب و مراسم خاص خود را دارد. چشمگیر ترین این مراسم ،شاید همان چیدن سفره هفت سین است که علی الاوصول باید در زمره اصلی ترین نکالیف بر پای دارندگان جشن به حساب می آید. پس سفره هفت سین یا هفت شین ایرانی باید مجموعه ای از بهترین عطایای ایزدی را در خاک معطّر ایران در بر داشته باشدو نماینده معقول انتظاراتی هم به حساب آید که در هر سال به ابناء وطن تعلق می گیرد.
تحویل سال :
در روز گار ما ،به هنگام تحویل سال ،جز از هفت سین و کتاب آسمانی،یک نان بزرگ،یک کاسه آب که رویش برگ سبز استف یک شیشه گلاب ، سبزه علاوه بر آجیل شیرین و میوه و شیرینی وخروس وماهی در خوانچه می نهند و البته غیر از اینها یک کاسه ماست و مقداری شیر و پنیر وچند تخم مرغ رنگ شده را نیز فراموش نمی کنند،چون همه از فراوانی سخن می گویند و چشم و دل اهل خانه را در آغاز سال نو،سیر نگاه می دارند.
نوروز عامه :
روز اول فروردین ابتداء بهار است، واین را نوروز کوچک و نوروز عامه و نوروز صغیر، گویند.خدای تعالی در این روز عالم را آفرید و هر هفت کوکب در اوج تدویر بودندواوجات همه در نقطه اول حمل بود در این روز حکم سده که به سیرو دور در آیندو آدم علیه السلام را نیز در این روز خلق کرده است.
محرز است که اگر هم در دربار شاهان ساسانی، یک ماه را به نوروز اختصاص می دادند، این امر مستلزم آن نبود که آحاد رعیت نیز دست از کار بکشند وبه عیش و نوش پردازند. چون روال زندگی اکثریت زحمتکش نیز بر کار و تلاش دائم استوار بوده است.
سیزده بدر اندیشه والا وانسانی ایرانی هر عزیزی و هر بزرگی و هر میهمانی را به نیکویی می پذیرد و پیشوازمی کنند، آنگاه به نیکویی هم بدرقه می کنند. نوروز بزرگ را هم با چهار شنبه سوری استقبال می نماید و آنگاه با سیزده به در که آخرین روز جشنهاینوروزی است بدرود می گوید.در این روز غم وغصه ورنج و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
عید نوروز[*]
ارزشها و ضد ارزشهاى
اعیاد چهار نوع است
نظافت و خانه تکانى
غسل عید
نماز عید
نظافت و لباس تمیز
دید و باز دید
هدیه و عیدى
توجه به قرآن
دعا
روزه گرفتن
زیارت اهل قبور
ارزشها و ضد ارزشهاى
نوروز روز نو، روز تازه و روز جدیدى است اول فروردین، روز نو سال جدید آغاز مى گردد و کهنگى سال قبل که با سرما، خستگى و تکرار کارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جدید که طراوت طبیعت آن را ترو تازه ساخته تبدیل مى گردد. این روز براى بسیارى از ملتها روز عید محسوب مى شود. عید به معنى بازگشت است که از ریشه «عود» گرفته شده است.
به گفته راغب اصفهانى [1] عید به معناى بازگشت به وضعیت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نیز گفته مى شود.
عید یکى از بزرگترین و مهیج ترین مظاهر حیات اجتماعى یک ملت است.
با ما باشید تا پیرامون عید بیشتر بدانید.
اعیاد چهار نوع است
اول، اعیاد دینى مانند عید فطر و عید قربان که مسلمانان جهان این روزها را عید مى گیرند.
دوم، اعیاد مذهبى مانند عید غدیر و عید نیمه شعبان که شیعیان جشن مى گیرند.
سوم، اعیاد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.
چهارم، عید طبیعى و تکوینى مانند عید نوروز که در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.
در اسلام روزهایى به عنوان عید اعلام گردیده است که مهمترین آنها عبارتند از: اول شوال (عید فطر)، دهم ذیالحجه (عید قربان)، هیجدهم ذى الحجه (عید غدیر)، بیست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام این روزها به نوعى بازگشت به خویشتن و احساس مسوولیت و به انگیزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.
بنابراین عید نه جامه رنگارنگ پوشیدن است که این عید کودکان است. نه شربت و شیرینى و غذاهاى متنوع خوردن است که این عید شکمبارگان است. نه به سیاحت و تفرج بى محتوى پرداختن است که این عید ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عیاشى کردن است که این عید بوالهوسان است. نه قاه قاه خندیدن و همدیگر را به مسخره گرفتن است که این عید غافلان است و نه سبزه رویاندن و سفره هفت سین چیدن و آتش بازى کردن است که این عید خرافه پرستان است.
هیچ کدام از اینها مفهوم عید از دیدگاه اسلام نیست که عید اسلامى براى موفقیت در راه انجام وظیفه و تطهیر نفس و تصفیه جان از ناپاکیها و تمرین صبر و استقامت و شکستن غرور و خودخواهى است.
و اگر بخواهیم عید نوروز براى ما یک عید واقعى باشد باید به ارزشهاى اسلامى این عید که در سایه تعالیم اسلامى رنگ دینى پیدا کرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عید که احیاى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماییم در این جا مرورى داریم به ارزشها و ضد ارزشهاى عید نوروز.
نظافت و خانه تکانى
از ارزشهاى عید نوروز نظافت و خانه تکانى است که مردم قبل از رسیدن سال نو تحولى در زندگى خود ایجاد مى کنند و با خرید لباس نو تغییر ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.
غسل عید
از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: در نوروز غسل کن و تمیزترین لباسهاى خود را بپوش و به بهترین عطر خود را خوشبو کن و این روز را روزه بگیر. [2]
و به استناد این دستور بسیارى از فقها همچون: مرحوم نائینى، صاحب جواهر، آیت الله حکیم و امام خمینى(ره) غسل روز عید نوروز را به عنوان یک تکلیف مستحبى و یک دستور اخلاقى و بهداشتى مورد توصیه قرار دادهاند. [3]
نماز عید
شیخ طوسى(ره) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندى چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) مى خوانى رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان 50 ساله ات را ببخشد. [4]
نظافت و لباس تمیز
نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: «و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک». [5]
تمیزترین لباست را بپوش و با بهترین عطرت خود را خوشبوى ساز.
دید و باز دید
یکى از ارزشهاى عید نوروز دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان شهر و روستااست و دیدار جمعى از مصیبت دیدگان در سال گذشته.
در این دیدوبازدیدها از غمها و مشکلات یکدیگر آشنا مى شوند. چه بسیار کدورتهایى که در این ایام با نگاهى دوباره فرو مى ریزد و به عشق و محبت مبدل مى گردد و به قول حافظ:
درخت دوستى بنشان که کام دل به بارآرد نهال دشمنى برکن که رنج بى شمارآرد
در این رابطه امام خمینى(ره) در یک سفارشى مى فرمودند: در ایام نوروز به مریضخانه ها بروید و احوال اینها را بپرسید. [6]
هدیه و عیدى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درود بر نوروز
به نام خـداونـد جـان و خردکزین برتر اندیشه بر نگذرددکتر مرتضی هنریدرود بر نوروزدر جهان هر چـیز به نامی شنـاخنه است .گل ها ، پرندگان ، کوه ها، رودها و دشت ها نامی دارند و ویژگی هایی ، ملت ها همین جور ، کشور ها هم همین طور .میهن ما نیز به نام ایران و ایـران به فرهنگ خود شـناخـته اسـت . فرهنگ ایرانی مجموعه تمامی ویژگی های رفتاری و روانی و فکری و تجربی مردمی است که به این سرزمین وابسته اند ، مردمی که در این سرزمین به دنیا آمده ، کار کرده و زیسته اند ، و اگر به جای دیگری هم رفته اند بخش هایی از آن را با خود برده اند . فرهنگ ما از سرچشمه های تاریخ بر خاسته ، فراز و فرودهای بسیار را پیموده ، از گدارهای بسیار گذشته ، و به ما رسیده است . اگر ماندگاری و پویایی محک باشد ، فرهنگ ایران در شمار ماندگار ترین و پویا ترین فرهنگ های جهان است .برای سـخن گفـتن از فرهـنگ ایـران ، همـیشه منـاسب است . دل را پر تپـش می کند ، جان را شادی می بخشد ، و گرمای مطبوعی را در تمام وجود می دواند . سخن گفتن از نوروز ، آن چنان راآن چنان ترمی کند .بـنـال بلـبـل اگر با منـت سـرِ یاریـستکه ما دو عاشـق زاریم و کار ما زاریـستلطیفه ای است نهانی که عشق از آن خیزدکه نام آن نه لب لعل و خال زنگاریـستقلـندران حقیقت به نیـم جـو نـخـرنـدقبـای اطـلـس آن را که از هنر عاریـستبر آسـتـان تـو مشـکل توان رسید آریعروج بر فلک سـروری به دشواریـستمن این را برای هم دلان خودم مینویسم ، به عنوان هدیه نوروزی فرزندی کوچک برای میهنی بزرگ .من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانستتو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانینوروز نمادی از تمامی فرهنگ ایران است و هر گوشه ای از آن بخشی از فرهنگ را در خود دارد . نوروز متْل یک قاب خاتم زیباست که هر رنگ و نقش و ذره ای از آن ، نشانه ای از پیامی یا تجربه ای یا آرزویی یا تمنایی است که در درازای هزاران سال زندگانی هزاران هزار مردم به هم پیوسته ودر کنار هم نشسته تا نقـش فرهنـگی این دیار را نشـان دهـد . در نوروز تمامی پدیده های طبیعی ایران زمین ، و تمامی ویژگی های احساسی و روانی و آرمانی مردم ایران زمین در هم بافته شده ، تا شناسنامه ای شایسته این نقش را به تماشا بگذارد .ویژگی های نوروز نـوروز بـه عنوان یک پدیده فرهنگی ویژگی هایی دارد ، که آن را از دیگر پدیده ها متمایز و ممتاز می کند . اینک برخی از این ویژگی ها را به اشاره می آورم که درودی دیگر باشد به نوروز .نوروز جشن طبیعت شناخت نوروز را باید از شناخت ایران زمین شروع کرد . ایران در نیمکره شمالی - که بیشترین خشکی ها در آنجایند - در میان فاصله استوا به قطب شمال قرار دارد ، که در آن جا سال چهار فصل مشخص و جداگانه دارد .بهار در ایران فصل زندگی است . از نیمه های اسفند ماه کمر سرمای سخت زمسـتانی می شـکند . روزها با شـتاب بلند می شود . باران ملایم صبحگاهی جای برف ریزان را می گیرد ، و نسیم جای باد را . نور درخشان خورشید آفتاب بی رمق زمستانی را پس می زند . هر بامداد ، هر چاشتگاه ، هر پسین ، و هر نماشام با روز و شب پیشین فرق دارد . زمین نفس می کشد . بوی خاک تازه همه جا هست . برف به نرمی آب می شود و به درون خاک فرو می رود تا از کاریز ها برآورد ؛ یا از جویبارها روان شود ، و رودها راپرآب ودشت های تشنه را سیراب کند .سبزه ها و کاشته ها از خاک سر می زند . کشاورز در اندیشه آبیاری و سبزی کاری و هرس کردن درختان است . جانوران و پرندگان از خواب دراز زمستانی بر می خیزند . بهاران فصل زایش چارپایان و گوسفندان است ، وهمه جا شیر و ماست و دوغ و کشک تازه فراهم .نوروز در دامان طبیعت ایران زمین زاده شده و از آن پرورش یافته است . نوروز جشن طبیعت ایران است . در نوروز تمامی پدیده های طبیعی این سرزمین رنگی دوباره دارند .نوروز جشن زمانآگاهی به زمـان و وقـت از ویژگی های عمده افـراد و فرهنگ هاست . مردم و فرهنگ ها به دلایل بـسـیار روانـی و عملی می خواهند زمان و وقت را بشناسند ، می گویند "زمان یعنی استمرار حالات روانی" . زندگی و حیات همه جانداران درون زمان جریان دارد ، انگار که یک ساعت درونی زندگی تک تک جانداران را هدایت می کند . به زندگی و حرکت بوته و گل و پرنده و خرگوش و هر موجد زنده دیگر در طبیعت نگاه کنید ، رشد و خوراک و بالیدن آن ها همه با ساعتی بسیار دقیق هدایت می شود . تخم گیری تمامی جانداران و پرورش تخم و نگهداری از جنین و زایش و خانه سازی برای نوزاد و پروراندن نوزاد نظمی شگفت انگیز دارد که این نظم به زمان بسته است .در ایران زمین و در نیمکره شمالی ، و در تمامی کره زمین ، در نظم حیاتی و زیستی تمامی جانداران و جانوران و حتی موجودات بی جان حرکت های مداوم وجود دارد که به هیچ روی یک نواخت نیست . بلکه شتاب و کمون خود را دارد .حرکت پیوسته . در تمامی آفرینش یک حرکت مدام و همه جایی جریان دارد که زمان را می توان شاخص و ابزار سنجش آن دانست . آفرینش و زیست تمامی جاندار و بی جانان در این حرکت مداوم جاری است . من این حرکت را نه به صورت یک خط راست ، بلکه به صورت دایره ای چنبرین و گرد می بینم که از یک نـقطـه شـروع می شود ، دور آن می چرخد و بزرگ و بزرگتر می شود .حـرکت سـالوار . نوع دیگر حرکت سالوار است . حرکت جهان حرکتی است فعال و متنوع و رنگارنگ ، نه یک نواخت و کسالت آور ، گاه شتابنده تر برای تکاپوی زنده تر ، و گاه آرام تر برای آمادگی بیشتر . خواب زمستانی موجودات ، پیش درآمدی است برای حرکت زنده تر . بدین گونه نوروز ناقوسی است برای آماده باش طبیعت و سرآغاز دیگرباره زمانی نو .نوروز آغاز چرخش سالوار جهان است و ایرانیان هزاران سال است که آن را هوشمندانه نقطه شروع سنجش زمان قرار داده اند چرا که خواست انسان برای اندازه گیری زمان و طول زندگی و گذران عمر خود و دیگر موجودات ، طبیعی و غریزی است .نوروز جشن سال شماریبهترین شاهد بر ویژگی نوروز به نام جشن زمان ، نوشته تبرک شده عمر خیام است ؛ "اما سبب نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند که آفتاب را دو دور بود ، یکی آن که هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانه روز به اول دقیق حمل باز آید ، به همان وقت و روز که رفته بود بدین دقیقه نتواند آمدن ، چه هر سال از مدت همی کم شود . و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن آیین آورد ، و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند" .تاکنون نشانه ای پیدا نشده که ایرانیان باستان چگونه و با چه ابزاری سال را - یعنی گردش زمین به دور خورشید را - چنین دقیق اندازه گیری می کرده اند . نوشته های موجود هم در این زمینه قانع کننده نیست ، این است که باید پاسخ را از مکان جغرافیایی ایران گمان برد یا به دست آورد .یک نقشه جغرافیایی پیش رویمان می گذاریم و به جهان باستان یعنی آسیا و اروپا نگاه می کنیم . اگر ساحل خاوری چین را مرز شرقی ، و ساحل باختری اروپا را مرز غربی جهان باستان تصورکنیم ، ایران در میانه آن قرار می گیرد .با توجه به ده ساعت تفاوت زمانی میان این دو مرز خاوری و باختری ، در بعضی از ساعات شبانه روز ، در تمامی روزهای سال ، تمامی جهان باستان روز خواهد بود . آن زمان ایران نیمروز است .آن چه ذهن مرا متوجه این نکته کرد اشاره ای بود که سال ها پیش خوانده بودم به این که "دایره رسـد های قـدیمی ایران از سیستان می گذشـته است که آن جا را به همـین منـاسبـت نیمروز و زاول می گفته اند" . بنابر این گنگ دژ - این نخـستـین رسـدخـانـه جهان که لابد نصف النهار (=نیم روز) مبدأ هم از آن جا می گذشته - باید در همان جاها باشد .نتیجه این که نیاکان ما در هزاران سال پیش زمین را و آسمان را رسد کرده بودند ، و از گردش زمین به دور خورشید آگاهی دقیق داشتند ، و درست ترین هنگام را برای آغاز سال گردشی انتخاب کرده بودند . شاید هم خیزش طبیعت و رویش گیاهان و زایش جانوران در نوروز بود که به محاسبه نیم روز و گردش زمین راهنماشان شد .چرخش زمان سال تحویل در نوروزلحـظه تحویل سـال از سالی به سال دیگر برای ما ایرانیان متفاوت است ، و به اندازه گیری دقیق زمان وابسته است . زیبایی این پدیده وقتی روشن می شود که آن را در مقیاس جهانی و در مقایسه با دیگر فرهنگ ها ببینیم .در فرهنگ غربی زمان تحویل سال همیشه نیمه شب است . گاه برای تبریک به دوستی باید 3 یا 5 یا 12 یا 20 ساعت صبر کنند که سال آنان نیز نو شود ، متْلا باید در چله برف و سرمای اسکاتلند دوستی را در استرالیا وسط چله گرمای 45 درجه ، و تازه هنوز پس از 12 در کنار ساحل پیدا کنید و مبارک باد بگویند . ایرانیان درفرا رسیدن نوروز چنین مشکلی ندارند ، لحظه گذر به سال نو در همه جا یکی است ، فقط یک جا بامداد است و جای دیگر نیمروز و در دیگر جای شامگاه .نوروز و پاکیزگی یکی دیگر از ویژگی های اصلی نوروز پاکیزگی است . ایرانیان باستان بر این باور بودندکه لحظه تحویل سال باید همه جا پاک و پاکیزه باشد ؛ اتاق های جارو شده ، فرش ها شسته ، در و دیواره ها رنگ تازه گرفته ، غبار کهنگی از همه جا و همه چیز زدوده ، چهره ها شسته و موها شانه زده . حتی اگرنـوروز همین یک ویژگی را هم - اصراریک ملت برپاکیزگی فردی و اجتماعی در یک زمان - می داشت ، برای شکوهش بسنده بود .نوروز و نونواریآماده شدن خانواده ها برای نوروز آهنگی ویژه دارد . در این میان بیشترین نقش زنان دارا هستند . در سراسر ایران در همه خانه ها تلاشی همگانی است ، هرکس به وسعش .جـامـه می دوزند ، سـبزه سـبز می کنند ، شـیریـنی می پزند ، شـربت فراهـم می کنند ، آجیل بو می دهند ، خانه تعمیر می کنند ، اتاق رنگ می کنند ، ظرف های مسـین را سـفید می کنند ، فرش ها و گلیم ها را می شورند ؛ مردم در روز نو و در سال نو زندگی را نو می خواهند .مردم در هر شـهر و روسـتا ، خرابی ها و شکـستگی های خانه و اتاق و ایوان و پسـتو و آشـپزخانه و انـبـار و آغل را تعـمیر می کنند ، گـل کاری و گچ کاری و رنگ آمیزی می کنند و گرد و غبارها را می روبند . اواخر زمستان بهترین هنگام چنین کارهاست ، باید دوده و بوی دود و کهنگی و خفگی و خفتگی را بیرون ریخت و تازگی و نوی و هوای تازه و عطرآگین و شادی و زندگی را به درون خانه و زندگی آورد . نوروز و تکاپو و تندرستیآمدن نوروز با شادی و تلاش و کار و ورزش همراه است . نوروز جـشـنی اسـت فعـال و پر حرکت . در همه آیین های نوروزی نمادی از نو شدن جهان و نوشدن طبیعت و جنبش به چشم می خورد . سروده ها و ترانه های نوروزی خود بهترین گواهند و تکیه های مانند : به صحرا رو ، به گلزار آی ، منزل در بستان کنیم ، شکوه ها رابنه ، عاشقا خیز کآمد بهاران ، و بیا و تازه کن ایمان به نوبهار ، بهترین شاهد .ورزش و بازی درنوروز اهمیت بسیار دارد . در بیشتر نقاط ایران عصر وشامگاه هنگام بازی گوی و چوگان و ورزش های گوناگون است .نوروز جشن شعر و سرود شعر و ادب مهمترین جلوه گاه فرهنگ ایران است و تـمـامی ویژگی های انسانی و آرزوها و نمادهای فردی و اجتماعی ما در پهنه خویش نهفته دارد . نوروز در این میان از درخششی سزاوار برخوردار است . کمتر شاعر ایرانی است که از طبیعت و بهار و نوروز سخن نگفته باشد . کمتر نویسنده ای است که به بهانه نوروز و به اندیشه پیوند طبیعت و زندگی با انسان و با خودش قلم برکاغذ نگذاشته باشد . کمتر دانش آموزی است که درباره نوروز انشا ننوشته باشد . به طور کلی کمتر ایرانی است که در نوروز به آفرینش و به مقام خویش در آفرینش و نیز به آفریننده خویش نیندیشیده باشد . از این روی گزیده ای از این سروده ها در پایان این کتاب می آید .نوروز حلقه بست و پیوست اقوام ایرانیایران یکی از نخستین کشورهای چندفرهنگی جهان است . هزاران سال است که بیش از دویست قوم مختلف فارس و آذری و کرد و لر و بلوچ و خراسانی و سیستانی و بندری و مازندرانی و گیلانی و بختیاری و خوزستانی و ترک و عرب و اصفهانی و کرمانی و البته خوری در کنار هم زیسته اند ؛ متْل گل های رنگین یک گلزار پر شکوه ، هر یک با رنگ و بوی ویژه . اگر به ویژگی های قومی فرهنگ ایرانی در مقایسه با دیگر اقوام ، به ویژه با اقوام اروپایی ، بپردازیم درمی سابیم که بین اقوام ایرانی هرگز جنگ و کشتار و ستم -چنان که تا روزگار کنونی هم درمیان اروپاییان می بینیم - نبوده است . مجسمه های تخت جمشید ، آن جا که پیکره نمایندگان اقوام ایرانی است گواه این نکته هستند ؛ همه یک اندازه ، همه ایستاده ، همه رو به جلو ، همه در حرکت ، هم دست در دست هم . این همه جلوه از فرهنگ انسانی ایران است .شاهد دیگر بر چندفرهنگی بودن فرهنگ ایران این که حـکـمـرانان ایران درطول تاریخ از میان اقوام مختلف برخاسته و پایتخت نیز هرگز یک شهر تْابت نبوده است .با این اشاره ها - که البته نیازمند بحتْ بیشتری است - فرهنگ ایران را می توان نخستین و بزرگترین و انسانی ترین فرهنگ چندفرهنگی جهان دانست . نوروز مهمترین حلقه پیوستگی اقوام ایرانی است که هزاران سال است درون فلات ایران یا در بیرون آن با هم زیسته اند . نوروز را تمامی اقوام ایرانی بی توجه به تفاوت های زیستی و مذهبی و جغرافیایی و زبانی و تاریخی جشن می گیرند .نوروز جشن تمامی ایرانیان است و هرگز متعلق به گروه یا اندیشه یا فرقه خاصی نبوده و نیست . نوروز لنگرِاستوار فرهنگ ایرانی ایرانیان در بسیاری از تنگناهای دشوار تاریخ خود ، نوروز را به نشانه زندگی و زنده بودن خود جشن گرفته اند . وگر نه چطور می شود در گوشه خانه ای روستایی در آذربایجان و یا شهری در خراسان و یا باغی در مازندران و یا زیر چادری در بلوچستان ، در هجوم اشغالگران اسکندرانی و رومی و عرب و اموی و تاتار و مغول و ترک و روسی و انگلیسی فریاد برآورد ایران عزیز خانه ماست ، نه خانه آن بیگانگان؟ همین جاروکردن ها ، همین رخت نو پوشیدن ها ، همین شیرینی درست کردن ها ، همین از آتش پریدن ها ، همین چهره خندان کردن ها ، همین آشتی و روبوسی کردن با خودی ها ، و قهر و ندیده گرفتن بیگانگان درنوروز ، به بیگانه می فهمانده این جا خانه منِ ایرانی است ، نه جای تویِ بیگانه . همین هاست که ایران را زنده نگاه داشته است . پیوستگی و شکوه و ماندگاری ایران و فرهنگ ایران مرهون تلاش ها وفداکاری های آگاهانه و بی امان تمامی فرزندان نیک ایران است .نوروز و آبـیاریمن عمری را به بررسی آب و آبیاری در ایران گذرانده ، و دینم را به قنات با رساله ای که در این باره نوشته ادا کرده ام . در بیشتر نقاط ایران به ویژه در مناطق مرکزی و در خور ، گردش سالـوار نـظام آبیاری از 36 روز پس از نـوروز ( بامداد ششم اردیبهشت ) آغاز می شود . به گمان من این با گاه شماری باستانی ایران پیوندی دارد که آغاز سال آبـیاری شان از یک ماه پس از نوروز بود ، و شاید بعدها 5 روزِ پنجه اندرگاه را به آخر ماه فروردین افزودند . سال شماری هم در جنبه عملی خود برای نگهداری حساب آبیاری و کاشت و برداشت بوده است .نوروز و کشاورزینوروز آغاز تکاپوهای کشاورزی است . پس از سکون زمستانه ، نگاه ها به دست نوروز است که برف های را آب کند ، و دانه ها را پر آب ، که شکوفه ها را ببندد ، و درختان را به بار بنشاند ، و زمین پر زور کند و آب را فراوان .نوروز یعنی آمادگی برای کار و فعالیت شبانه روزی است ، آمادگی برای آبیاری و وجین و درو از زمین های کاشته ، ورز دادن و کود دادن زمین های کنده ، کندن زمین های افتاده ، و سبزی کاری و سبزی چینی .نوروز جشن امیدواری کشاورزان است ، که نتیجه زحمت هاشان پر برکت باشد .نوروز و دامداریدر نوروز گوسفندان آبستن نوزادن شان را برزمین می نهند . پستان های پر شیر که از عـطر علف های نودمیده آگین شـده هم بـرکـتی خدایی است برای بره ها و بزغاله ها ، و هم برای روستاییان و کوچ نشینان . در روزهای نوروزی در خانه های روستایی و ایلی شیر و ماست و دوغ و کشک و پنیر تازه فراوان است ، و آغل ها در هر بامداد به نوزادی شادان .نوروز جشن دوستیدر آیین های نوروزی تمامی جنبه های عملی و نمادین زندگی همآهنگی ویژه ای دارد . در این میان آرزوی شادمانی و آرامش و نیک خواهی و نیک اندیشی و نیک کرداری جایی بس والا دارد . نوروز جشن مردم و جلوه گاه رفتارهای مردمی است . دوستی و آشتی بر تمام آیین های نوروزی حکم فرما دارد .نوروز جشن یک فرد یا یک خانواده یا یک گروه در تنهایی نیست . بلکه جشن با هم بودن و برای هم بودن است .شادمانی ، شادزیوی ، شادکامی ، تندرستی ، بهروزی ، بخت یاری ، پیروزی ، برکت ، خجستگی ، خوش بختی ، سر سبزی ، و بسیاری دیگر آرزوهای دیگر خواهی نوروزی است که در گفتارها و نوشتارهای نوروزی شکل می گیرد .گو این که در زندگی اجتماعی از دلگیری ها گزیری نیست . اما در فرهنگ ایرانی ، بریدن ها دیر نمی پاید چرا که نوروز بهانه ای است برای آشتی و برقراری دوستی دوباره و تازه کردن دیدارها و تجدید ارادت و از یکدیگر باخبرشـدن و پرسیدن و برای هم پیام شادباش و پیشکش فرستادن نیست .واگویه هایی از آیین های نوروزیاز نگارش و نخستین چاپ کتاب آیین های نوروزی بیست و پنج سال گذشته است ، چارک قرنی که پایـیز داشت و تابستان داشت و زمستان داشت ، اما اگر بهاری هم بود کوتاه بود ، و گاه خیلی کوتاه ، خیلی کوتاه تر از رویاهای بهاری . نگارش این گفتار و آن متن باید خیلی تفاوت ها را نشان بدهد ، تفاوت هایی که زندگی مرا در خود پیچیده ، و با این همه عشق زنده ام نگه داشته است .اینک نکته هایی چند را که در چاپ نخست نیست واگویه می کنم و سپس به متن کتاب آیین های نوروزی می پردازم : یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجبکز هر زبان که می شـنوم نا مکـرر اسـت پیشواز نوروزپیـشـواز نوروز از همان اوج سرما و خفـتگی طبـیعت و تاریکی زمستان شروع می شود . در ایران زمین زمستان هنگام خمودگی است . روزهای کوتاه شتابان است ، و شب های دراز را باید با گردِهم آیی و نشست های دوستانه و خانوادگی و گفتن افسانه ها کوتاه کرد .برای کشاورزان و آبیاران و باغداران و دامداران که بدنه اصلی زندگی را در ایران تشکیل می دهند زمستان فصل کم کاری است . از این روی آنان بیشتر به کارهای درونِ خانه می پردازند .زمستان ، سرما ، بـادسرد ، تاریکی و خمودگی نمادهای بیکارگی ، تنبلی ، ستم و شکست های زندگی است . گفتارهایی مانند "پـایـان شب سیه سفـید اسـت" یا "پشت زمستان ، بهار است " و یا " زمستان می رود و رو سیاهی به زغال می ماند" نشانگر کوتاه عمری و گذرا بودن ظلم و سیاهی است .نوروز پیام آور امیدبه فردای روشن است . امیـد ، اصل زندگی است . تمامی آدمیان تا زمانی که امیدوارند ، زنده اند . نوروز یک رستاخیز همگانی و همه جایی را نوید می دهد . امید را باید با کار و سازندگی و تلاش و پاکیزگی و شادی و شیرینی و سرسبزی و رویش زنده داشت . این جاست می بینیم تمامی خصوصیات نوروز و امید یگانه است . چنین که مردم ایران از هزاران سال پیش امیدوار و مشتاق به پیشواز نوروز می روند ، نوروز تلاشی همگانی برای زنده داشتن امیدواری های والاست .مردم با تلاشی که سزاوار برای مقدم نوروز است به پیشواز آن می روند و زمستان را از زندگی خویش بیرون می رانند و بهزیستی را فرا می خوانند . چو خورشید بر زد سر از پشت زاغجهان گشت از او همچو نوروز باغجشن سدهشاید بتوان جشن سده را پیشوازی بر نوروز دانست . داستان جشن سده را بر بنیادشاهنامه می دانیم : هوشنگ دومین شاه کیانی به کوه می رود . ماری می بیند. سنگی به سوی آن پرتاب می کند . مارمی رهد . اما سنگ به سنگ می خورد . از این برخورد و جرقه می جهد . لابد علف های چزّ و تِرخ و تاغ که در نیمه های زمستان در پیرامون کویر خشک وفراوان است ، شعله می کشد . بدین گونه جشن سده که راز پیدایی آتش در آن است به وجود می آید .فردوسی اشاره ای به زمان جشن سده ندارد . در بسیاری از روستاها و شهرهای ایران سده را در روز دهم بهمن جشن می گیرند و می گویند "سده" یعنی صد شبانه روز (50 شب و 50 روز) مانده به نوروز . منوچهری هم جشن سده را تلایه نوروز می داند و می گوید :بر لشکر زمستان نوروز نامدار
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل: ppt _ pptx
( قابلیت ویرایش )
قسمتی از اسلاید پاورپوینت :
تعداد اسلاید : 9 صفحه
زندگی دوباره سین اوّل سبزه قرآن نوروز، تنها جشن بازمانده از ایران باستان است که رنگوبویی اسلامی به خود گرفته.
افسانههای قدیمی، جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز میدانند.
کسی که محبوبیتش باعث شد بنای باشکوه تختجمشید با نام او خوانده شود.
تختجمشید برای برگزاری جشنهای نوروزی ساخته شده.
که این امر اهمیت جشن نوروز در دورهی هخامنشیان را نشان میدهد.
نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار سین دوم سمنو برکت و فراوانی ماهـِیـ نوروز به هنگام اعتدال ربیعی (برابری شب و روز) و در روز اول فروردین آغاز میشود.
نماد سال کهنه، «عجوزه خانمی» است که همیشه به هنگام تحویل سال به خواب میرود و از دیدار «عمو نوروز»، نماد سال جدید، محروم میماند.
و به شوق دیدار او، یک سال دیگر انتظار میکشد.
اینها توجیهات یک افسانهی اصفهانی برای گردش سالهاست.
نامگذاری سالها به نام حیوانات، از طالعبینی چینی سرچشمه میگیرد و ریشهی ایرانی ندارد.
اگر سال تولدتان را بر عدد 12 تقسیم کنید، باقیمانده، حیوان سال تولتان را مشخص میکند : ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی سین سوم عشق سنجد سنبل بیش از 300 میلیون نفر در جهان، نوروز را جشن میگیرند.
کشورهایی که نوروز در آنها جشن ملی است: با پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل ۲۱ ماه مارس(مصادف با اول فروردین) را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهی ایرانی به رسمیت شناخت و در تقویم خود جای داد.
ایران تاجیکستان هند قزاقستان گرجستان قرقیزستان لبنان ترکمنستان آذربایجان پاکستان ترکیه افغانستان شمالغرب چین سوریه ازبکستان آلبانی جشن نوروز در نیویورک برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز سین چهارم سلامتی سـیر سکه ایرانیان اعتقاد داشتند در شب آخرین چهارشنبهی سال، روان درگذشتگان راه خانه را پیش میگیرند تا نوروز را در کنار خانواده باشند.
برای همین بازماندگان آتش روشن میکردند تا رفتگان راه خانه را گم نکنند.
ای بلبل خوشنوا فغان کن عید است نوای عاشقان کن سین پنجم امیدواری سماق آینه خاستگاه سیزدهبه در کاملاً روشن نیست.
اما نحسی سیزده از دوران اساطیری جهان است.
در سیزدهمین روز سال، حوادثی سهمگین به همراه زلزله، زمین را ویران کرد.
مردم هم با احتمال وقوع دوبارهی زلزله در آن روز، برای فرار از آوار ویرانی، از هر سقفی میگریختند و به دامان طبیعت پناه میبردند.
سیزده فروردین همان روزی است که آرش کمانگیر تمام توانش را خرج تیری ساخت که مرز ایران و توران را در آنسوی توران معین کرد.
و پس از رها شدن تیر جان به جانآفرین تسلیم کرد.
باد نوروز وزیـــده است به کوه و صحرا جامه عیـــد بپـــوشنـــد، چه شاه و چه گدا سین ششم ز یبایی سیب نــان عبدالله مستوفی بختگشایی تهرانیهای دورهی قاجار در روز سیزدهبهدر را به زیبایی شرح میدهد: « دخترهای دم بخت، برای پیدا کردن شوهر، به سبزه گره میزدند و میگفتند: سیزدهبهدر، سال دگر، خانهی شوهر، بچه به بر.» روز سیزدهبهدر سبزههای عید را به آب روان میسپارند تا پیغام برکت و شکوفایی دوباره را به طبیعت برسانند.
عید آمد و عید آمد و
متن بالا فقط قسمتی از اسلاید پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل کامل را فورا دانلود نمایید
لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت: توجه فرمایید.
در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرماییدپس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواه شددر صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارددر صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »