دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره نقطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

نقطه

اولین عنصر بصری، نقطه است که مبدا پیدایش فرم می‌باشد. وجود نقطه مبین مکانی در فضاست.

نقطه به عنوان ساده‌ترین و ناچیزترین عنصر تصویری، در شرایط خاصی جلوه‌های تازه به خود می‌گیرد و نمود آن متغیر می‌شود و حتی ارزش تصویری تازه‌ای پیدا می‌کند. یک نقطه دارای انرژی تصویری است و هر گاه برای قوه بینایی مطرح شود و ادراک گردد، موجودیت خود را اعلام کرده است. و در ضمن هر گاه شروع به رشد نماید جلوه خط یا عناصر دیگر را به خود می‌گیرد.

نقطه ممکن است کوچک و یا بزرگ باشد، البته بستگی دارد که در چه فضایی قرار گرفته باشد و در نتیجه از نظر اندازه مورد توجه قرار گیرد. نقطه ممکن است علاوه بر اندازه، از نظر شکل نیز متفاوت باشد، در این صورت هر شکلی با توجه به خصوصیاتش، بیان تصویری ویژه‌ای خواهد داشت. اما شکل معمول و متداول نقطه به صورت دایره مطرح می‌شود و به ندرت آنرا به شکل‌های دیگر، از جمله چهار گوش و یا چند ضلعی می‌شناسد. در تعریف نقطه میتوان گفت: اولین اثری که یک شیئ مثل مداد یا گچ و غیره بر روی صفحه می‌گذارد نقطه محسوب می‌شود. به تعبیری دیگر نقطه ساده‌ترین واحد تقلیل ناپذیر ارتباطات بصری است.

نقطه ممکن است در سطح مطرح شود یا به صورت حجم و سه بعدی در فضا وجود داشته باشد. در تعریف ریاضی نقطه باید گفت: نقطه عبارتست از نمونه تصویری که فاقد طول و عرض و عمق و ارتفاع باشد. تصور عینی نقطه با توجه به تعریف ریاضی آن غیر ممکن است زیرا با چنین تعریفی نقطه وجود خارجی و عینی ندارد. اما از نظر تجسمی و تصویری، نقطه دارای وجود خارجی بوده و قابل تشخیص و تمیز است و حتی ممکن است واقعیت فیزیکی نداشته باشد ولی از لحاظ تجسمی قابل ادراک باشد.

تعریف نقطه را از نظر تصویری می‌توان به این صورت بیان نمود: نقطه کوچکترین جلوه و نمود بصری یک عنصر تصویری است. از جمله یک نقطه در الفبا، یک برگ در فضا، یک گوی در آسمان، یک لکه روی دیوار، یک گره قالی، یک گل سرخ در فاصله‌ای کافی، یک قلوه سنگ در کف رودخانه، یک چراغ روشن در شهر از فاصله دور، یک ستاره یا قرص ماه در آسمان و بسیاری مثالهایی دیگر. با توجه به مثالهای فوق نقطه را به دو صورت می‌توان مد نظر قرار داد. نقطه هم در طبیعت وجود دارد و قابل تشخیص است و هم در آثار هنری مورد استفاده قرار می‌گیرد و قابل ادراک است.

هر نقطه‌ای دارای مفهوم و جلوه خاص تصویری است از جمله: دارای «مرکزیت» و «ایستا» است، خصوصاً اگر به صورت واحد در سطح یا در فضا مطرح شود. هر گاه قطره‌ای از یک مایع رنگین مانند جوهر بر روی سطحی می‌افتد، شکلی که حاصل می‌شود نقطه را تصویر می‌کند، حتی اگر به صورت دایره و یا شکل هندسی مشخص نباشد.

هر گاه دو نقطه با فاصله یکدیگر، ولی مرتبط با هم مطرح شوند، در آن صورت علاوه بر جلوه بصری دو نقطه، فاصله بین آنها نیز به صورت خط ادراک خواهد شد. با تکرار نقطه در کنار یکدیگر، منظم یا غیر منظم، شکل به دست آمده جلوه سطح را خواهد داشت.

از برخورد دو خط با هم یک «نقطه تاکید» بوجود می‌آید. همین خاصیت را در محل تقاطع مجموعه‌ای از خطوط می‌توان مشاهده کرد. در نتیجه نقطه به منزله یک عنصر تصویری می‌تواند برای نشان دادن مفهوم «تاکید» مورد استفاده قرار گیرد.

نقطه می‌تواند به شکل یک عنصر تصویری «مثبت» و یا یک عنصر تصویری «منفی» در بوجود آوردن یک ترکیب بکار گرفته شود.

در ترکیبی که تنها از نقطه بعنوان عامل تصویری استفاده می‌شود، به سهولت می‌توان مفهوم «مثبت و منفی» را نمایش داد. در چنین ترکیبی نقطه‌های سیاه و سفید عامل اصلی و شکل دهنده ترکیب می‌باشد.

با تکرار نقطه، در ترکیب‌های بسیار متنوع و متعدد، مفهوم «ریتم» را می‌توان شناخت و به صورت یکی از عوامل بسیار مهم ترکیب‌های جدید در نظر گرفت. با «تجمع و تفرق» نقطه‌ها در یک ترکیب جدید، مفهوم «انبساط و انقباض» را می‌توان نمایش داد.

«فضا» به صورت یک مفهوم عینی و تجسمی، مفاهیم اساسی زیبایی شناسی را بوجود می‌آورد. همین مفهوم را به صورت بسیار متنوع و متعدد با نقطه به عنوان عنصر تصویری شکل دهنده بوجود می‌آورند.

مفهوم «فضا» با توجه به «اندازه نقطه» و ترکیب آنها ایجاد می‌گردد. همین مفهوم را با «تکرار نقطه» می‌توان دید، و «تنوع نقطه» خود یکی از عوامل ایجاد نمونه‌های تصویری و ترکیب‌های تجسمی است. نقطه به صورت یک عنصر بصری، ممکن است در سطح مطرح شود و نمایش دو بعدی داشته باشد (در اینجا منظور از نقطه با توجه به تعریف ریاضی آن نیست)، و همچنین به صورت سه بعدی در فضا و در فاصله دور و پلانهای مختلف به نمایش درآید. مانند گوی و توپ و امثالهم در فضا؛ در ضمن با همین وضعیت نیز نقطه می‌تواند با اندازه و شکل‌های متنوع جلوه داشته باشد.

بطور کلی نقطه را هم در طبیعت و هم در ترکیب‌های آثار هنری می‌توانیم به صورتهای بسیار متفاوت مشاهده کنیم، توجه داشتن به جلوه‌های بصری و حالت‌ها و کیفیات بصری عناصر تجسمی باعث شناختن دقیقتر نمونه‌های طبیعی و آثار هنری می‌گردد، از جمله: منظم یا بی‌نظم، شفاف و یا کدر، سنگین یا سبک و غیره ...

نقطه با توجه به »تعریف ریاضی» آن موجودی ذهنی و غیر قابل رؤیت است. هر گاه قابل رؤیت باشد، حتی در کوچکترین شکل و اندازه آن، نقطه دارای وجودی عینی و نمودی تجسمی است. بدین ترتیب «تعریف هنری» و تجسمی نقطه با «تعریف ریاضی» آن متفاوت می‌گردد.

در تعریف نقطه گفته شد که نقطه در اثر اولین برخورد یک وسیله و شیئ اثر گذار مانند مداد، گچ، قلم مو، چوب یا فلز بر روی صفحه بوجود می‌آید. با انجام این عمل نقطه به حالت بصری و مادی خود وجود پیدا می‌کند. در چنین شرایطی، اندازه، شکل، تنوع، جهت، حرکت، تکرار، تاکید، فضا و حتی بافت و رنگ نقطه، کیفیت بصری و بیان تصویری آن را به نمایش در می‌آورد. گفته می‌شود که نقطه، کوچکترین عنصر بصری است؛ این تعریف متأثّر از تعریف ریاضی نقطه است و تعریفی کامل محسوب نمی‌گردد، زیرا که نقطه می‌تواند اندازه بزرگ داشته و تا مرز سطح، بزرگ و گسترده باشد. در نتیجه این امر بستگی دارد که نقطه در چه شرایطی و در چه فضایی قرار گرفته باشد. در یک صفحه خطاطی و نوشته، نقطه



خرید و دانلود تحقیق درباره نقطه


تحقیق درباره قیام 15 خرداد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

 پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاریخ معاصر؛ یادگاری است از پیوند معنوی توده های عظیم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عمیق مذهبی ملت ایران؛ نمایشی است ازبه پاخاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بن بر کنند؛ تجسمی است از تاریخ اسلام و درجه ای است برای سنجش فداکاری و از خود گذشتگی انسان هایی که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند. پانزدهم خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند

دستگیری امام خمینی (ره)

در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستم شاهی به خانه امام خمینی رحمة الله یورش بردند. آنها امام را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، در سخنان کوبنده ای، از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او پرده برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم، به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان های شهر قم، زیرپای مردان و زنان انقلابی – که در اعتراض به رژیم شاه و حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند – به لرزه درآمد. این صحنه، درآن روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و بدین ترتیب، مردم ایران با این قیام گسترده، نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. 

 

قیام پانزدهم خرداد قم

پس از انتشار خبر دستگیری امام (ره) در پانزدهم خرداد 1342، بسیاری از مردم قم، به منزل ایشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) حرکت کردند. پس از مدتی، صحن مطهر و خیابان های اطراف، لبریز از جمعیتی شد که شعار " یا مرگ یا خمینی" را با هیجان شدیدی تکرار می کردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بیانیه هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام (ره) شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلّح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسل ها شروع شد و تعداد زیادی از مردم زخمی شده یا به شهادت رسیدند. شدّت تیراندازی به حدّی بود که امکان انتقال زخمی ها و اجساد شهیدان نبود و این کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه یافت.

 

حمام خون در تهران

در پانزدهم خرداد 1342، مردم تهران هم چون سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) به خیابان ها ریختند و قیام خونین خویش را آغاز کردند. سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کن و نیز مردم جماران به سوی تهران سرازیر شد. انبوه جمعیت بازاری، بار فروش، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای رعد آسای "یا مرگ یا خمینی" و "مرگ بر شاه" تهران را به لرزه درآورد. شاه که در برابر قیام قهر آلود ملٌت، تاج و تخت خود را درحال زوال می دید، با رگبار مسلسل به جنگ ملٌت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد 1342، به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت.

 

راه پیمایی در سایر شهرها

در روز پانزدهم خرداد 1342، در بیشتر شهرها، درگیری، راه پیمایی، برگزاری جلسات و نیز سخنرانی بر ضد رژیم و اعتراض به دستگیری امام صورت گرفت. در بعضی از شهرها مانند شیراز، تبریز و مشهد، اعتراض از شدٌت و گشتردگی بیشتری برخوردار بود که در اثر این حوادث، تعداد زیادی کشته، مجروح یا زندانی شدند.

 

تلاش رژیم برای تغییر واقعیت

قیام پانزدهم خرداد، جوششی از طرف مردم بود برای درهم کوبیدن رژیم سلطنت و گرچه به سرعت نتیجه قطعی نداد، آثار بسیار باقی گذاشت. از این رو، عوامل رژیم حاکم، به روش های گوناگون کوشیدند با استفاده از همه امکانات و ازجمله رسانه های گروهی، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگیرند و جهت خارجی به آن داده، افکار عمومی را فریب دهند. بنابراین رژیم مدعی شد که عده ای از مردم، برای به دست آوردن پول، به تهاجم بر ضد دولت دست زده اند و گفتند که این پول ها را شخصی به نام "جمال عبدالناصر" فرستاده تا در ایران، توطئه هایی صورت گیرد. البته با همه این تلاش ها و ادعاهای پوچ و بی اساس، شعله قیام پانزدهم خرداد 1342، روز به روز روشن تر می گردید.

 

پانزدهم خرداد در مطبوعات جهان

پس از قیام پانزدهم خرداد 1342، مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تیترهایی درشت، از این روز نام بردند. برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت: "در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد". یا روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "دیروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند".

 

انعکاس نهضت پانزدهم خرداد

پس از واقعه پانزدهم خرداد 1342، با وجود سانسورهای شدید دستگاه شاه، خبرهای دستگیری امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد؛ در مدت کوتاهی، تنها در سراسر کشور، که به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم بر ضد شاه به راه افتاد. حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین، به حمایت از امام خمینی (ره)، تلگراف هایی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدٌت محکوم کردند. تمام این جریان ها در حالی صورت می پذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری ازحقایق و وقایع منعکس نمی شد.

 

اعتراض شخصیت ها

پس از واقعه خونین پانزدهم خرداد 1342 و کشتار مردم ایران، شخصیت های سیاسی و علمی نقاط  مختلف جهان، با صدور اطلاعیه هایی، مراتب اعتراض خویش را  اعلام می داشتند. از آن جمله می توان به اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمود شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد که شش روز پس از قیام پانزدهم خرداد صادر شد. در این بیانیه، دستگیری علما و اهانت به ساحت مقدٌس آنان، داغ ننگی بر پیشانی عالم انسانی معرفی گردیده است. وی طیٌ تلگرافی، خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علمای اسلام خودداری کند وهر چه زودتر، علمای بازداشت شده را آزاد سازد.

 

آزادی امام امٌت

جنبش پانزده  خرداد، اگرچه واکنش طبیعی مردم مسلمان در برابر مصوٌبات خلاف اسلام رژیم و بازداشت امام خمینی(ره) بود، آزادی فوری ایشان را در برنداشت. از این رو، اعتراض ها از همه نقاط ادامه داشت و سرانجام علمای طراز اوٌل کشور،برای چاره جویی، در تهران اجتماع کردند. رژیم حاکم که از یک پانزده خرداد دیگر بیمناک بود، کوشید آنها را پراکنده سازد و قدمی در راه خواست آنها برندارد. از طرفی مراجع تقلید، اعلامیه ای صادر کردند مبنی بر این که امام خمینی (ره) مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید است و براساس قانون، از محاکمه و تعرٌض مصون است. سپس با انتشار این مطلب، رژیم خود به خود مجبور شد برای فرو نشاندن نارضایتی های عمومی، امام خمینی را در هجدهم فروردین 1343 آزاد کند.

 

ندای ملکوتی امام

حادثه سترگ پانزدهم خرداد 1342، در اوج اصلاحات دروغین شاه خائن اتفاق افتاد؛ چرا که در آن زمان، اختناقی فراگیر بر ایران سایه افکنده بود. در این جوٌ، ناگهان ندای ملکوتی امام از شهر مقدس قم بلند شد و باافشای نقشه خائنانه شاه، مردم را از آن چه درپشت پرده ها می گذشت، آگاه کرد. آری، امام در ضمن بیدار کردن مردم، آنان را برای قیامی صددرصد اسلامی دعوت کرد و چارچوب قیام را به آنان نشان داد. از این رو در روز پانزده خرداد گروهی از متعهدان و مخلصان که خبر دستگیری امام را شنیدند، قیام خویش را آغاز نمودند و با شعارهای "لااله الا الله" و "یا مرگ یا خمینی" دیگران را از خواب غفلت بیدار و بنیان های انقلابی استوار را پایه ریزی کردند.

 

اسلامی بودن قیام پانزده خرداد

در قیام پانزدهم خرداد 1342، شعارهایی که از حنجره های دردمند ملٌت ایران بلند می شد، صرفاً اسلامی و مذهبی بود و به طور کلٌی حرکت پانزدهم خرداد، به دلیل توهین به اسلام و رهبری اسلام که از هر طرف



خرید و دانلود تحقیق درباره قیام 15 خرداد


تحقیق درباره قیام 15 خرداد؛ نقطه عطف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

قیام 15 خرداد؛ نقطه عطف

نویسنده:مظفر شاهدی

پیروزی انقلاب پر فراز و نشیب مشروطیت ایران در سال 1285 ش / 1906 م و تشکیل نظام سیاسی پارلمانی برغم تمام فداکاری‌ها، جانفشانی‌ها و زحماتی که اقشار وسیعی از مردم کشور متحمل شدند و نیز علی‌رغم تدابیر و ایده‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نوین و مترقیانه‌ای که برای آن اندیشیده شده بود، به دلایل عدیده داخلی و خارجی نتوانست بر خواسته‌ها و آرزوهای تاریخی ـ اجتماعی مغفول مانده جامعه ایرانی پاسخی در خور و تعیین کننده بدهد.

این روند با قدرت‌یابی و سپس سلطنت دیکتاتور مآبانه رضاخان که تفکرات و دستاوردهای مشروطیت ایران را تقریباً به هیچ گرفت، بیش از پیش به چالش طلبیده شده و نادیده انگاشته شد. دوران دوازده ساله نخست سلطنت محمد‌رضا شاه پهلوی هم با تمام تکاپوها و تلاش‌های صورت گرفته از سوی احزاب، تشکل‌ها و گروههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی و نیز همراهی اقشار وسیعی از مردم باز هم به دلایل متعدد داخلی و مداخلات و تجاوزکاری‌های خارجی خیلی زود به پایان بدفرجامی انجامید و به تبع کودتای تأسفبار 28 مرداد 1332 نظام سیاسی حاکم بر کشور اساساً با اتکای به پشتیبانی حامیان خارجی خود (آمریکا و در درجه بعدی انگلستان) آشکارا و به طور فزاینده در روش استبدادی و خلاف قاعده حکومت‌داری گام نهاد و هر آنچه توانست در تضییع حقوق اساسی ملت ایران و نقض قانون اساسی مشروطیت کوشید و با سرکوب قهر‌آمیز مخالفان و منتقدان سیاسی و مجموعه کسانی که به ساختن فردایی بهتر برای کشور می‌اندیشیدند، گستاخانه در برابر خواسته‌های مردم ایران موضع مخالف و در واقع دشمنانه گرفت. با این احوال و برغم تمام حق‌کشی‌ها و تضییع حقوقی که صورت می‌گرفت، هنوز اقشاری از مردم و گروهها و احزاب سیاسی، اجتماعی و نیز علما و روحانیون امیدوار بودند جهت نجات دستاوردهای چندین ده ساله مردم ایران در زمینه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی روش‌های مسالمت‌آمیز‌تر و در واقع کم هزینه‌تر جستجو شود اما حکومت با تداوم سرکوب‌ها و سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر پیام می‌داد که نمی‌خواهد در راه ناصوابی که در پیش گرفته است، تجدید نظر کرده و احیاناً خواسته‌ها و توصیه‌های مخالفان را مورد عنایت و توجه قرار د هد.

با این احوال عمدتاً بخاطر بحران‌های زودهنگام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در اواخر دهه 1330 دامنگیر حکومت شده و بالاخص موجبات رنجش و نگرانی حامیان خارجی آن ( به ویژه آمریکائیان) را فراهم آورده بالاجبار نوعی فضای باز سیاسی در عرصه کشور ظاهر شد که البته بسیار کوتاه مدت بوده و به دلایل عدیده داخلی و خارجی به سرعت از میان رفت. در چنین فضایی بود که حکومت تحت فشار آمریکائیان طرح‌های اصلاحی چندی در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی (جهت نجات از بحران گرفتار آمده) مورد توجه قرار داد که برخی از این موارد اصلاحی با قانون اساسی مشروطیت ایران در تناقض و تعارض بود. این طرح‌های پیشنهادی آمریکاییان که رژیم خیلی زود مدعی شد خارجیان در طرح آن نقشی نداشته‌اند و شخص شاه مبتکر آن بوده است، نام انقلاب سفید به خود گرفت و اجرای جدی‌تر آن با انتصاب اسدالله علم به نخست‌وزیری (در 27 تیر 1341) آغاز شد. رژیم امیدوار بود بدون برخورد با مانعی جدی آن را به مورد اجرا گذارد و با جلب رضایت خاطر آمریکائیان در راستای تحکیم موقعیت خود در رأس حاکمیت بکوشد. این در حالی بود که از اوایل سال 1340 مجلس شورای ملی منحل شده و دیگر وجود خارجی نداشت و اینک دولت وقت در چارچوب لوایحی که خود تدوین کرده و مورد تأیید شاه هم قرار گرفته بود، بر آن شده بود بدون جلب نظر مخالفان و نیز تأیید مجلس فرمایشی‌ای که آن هم در آن مقطع وجود نداشت، مقدمات اجرایش را فراهم آورد. اما بر خلاف انتظار حکومت ایران طرح‌های اصلاحی از سوی اقشار وسیعی از مخالفان سیاسی و مذهبی که علما و روحانیون در رأس آن قرار داشتند، با مخالفت جدی روبروشد. در این میان به ویژه آیت‌الله امام خمینی رهبر و پیشرو مخالفان حکومت و دولت وقت را به درستی مورد انتقاد و سرزنش قرار می‌داد که با طرح این به اصطلاح اصلاحات آشکارا در راستای نقض قانون اساسی مشروطیت گام بر می‌دارد و در شرایط تعطیلی مجلسین شورای ملی و سنا اقداماتی غیر قانونی و خلاف مصالح و منافع ملی و اسلامی مردم کشور از اقشار مختلف مرتکب می‌شود.

بدین ترتیب در همان مراحل نخست مخالفت‌ها، برغم تمام اعمال فشارها و تدابیر امنیتی‌ـ انتظامی حکومت، آنچنان شدید و تعیین کننده بود که حکومت ودولت وقت (با تمام حمایت‌هایی که از سوی حامیان خایجی از آن شده و اساساًً مقید به اجرای اصلاحات پیشنهادی شده بودند) بناچار ولو موقتاً عقب‌نشینی کرده و جهت آرام کردن فضای ملتهب سیاسی ـ اجتماعی کشور اعلام کرد که از اجرای اصلاحات مورد نظر چشم پوشی می‌کند. اما بزودی آشکار شد که حکومت درصدد است با ترفندی دیگر و این بار با توسل به آرای عمومی برای اجرای اصلاحات مورد نظر خود محمل و دستاویزی پذیرفتنی و به اصلاح قانونمندتر پیدا کند. بدین ترتیب و در حالی که فشار پیدا و پنهان دستگاه‌های اطلاعاتی و انتظامی بر مجموعه مخالفان سیاسی و مذهبی در تهران، قم و دیگر شهرها و مناطق مستعد مخالفت افزایش چشمگیری یافته بود، حکومت پیرامون برنامه‌های اصلاحی موسوم به انقلاب سفید و ضرورت شرکت گسترده مردم در رفراندوم و سرزنش مخالفان سیاسی و مذهبی خود تبلیغات گسترده و آزار دهنده‌‌ای به راه انداخت. این در حالی بود که برغم تمام فشارها، روحانیون و علما و اسلامگرایان تحت رهبری‌های فکری ـ ایدئولوژیکی و سیاسی امام خمینی بار دیگر بر حملات و انتقادات صریح و آشکار خود از حکومت و دولت شدت بخشیدند. به همین دلیل حکومت که مصمم بود به هر طریق ممکن رفراندوم مورد نظر را در موعد تعیین شده (6 بهمن 1341) برگزار کند بر شدت برخورد قهر‌آمیز با مخالفان افزود و در آستانه برگزاری رفراندوم تعداد کثیری از مخالفان را دستگیر و روانه زندان ساخت. با این احوال علما و روحانیون از تداوم مخالفت پیگیر با طرح‌های موسوم به انقلاب سفید و سیاست‌های خشن و سرکوبگرانه عوامل حکومت باز نایستادند و بدین ترتیب برغم برگزاری رفراندوم و رضایت خاطری که حکومت از این منظر برای خود احساس می‌کرد، مخالفت‌ها تداوم یافت و شواهد و قراین موجود هم نشان می‌داد که در آینده‌ای نه چندان دور حکومت ناگزیر از برخوردی خشن و سرکوبگرانه‌تر به ویژه با علما، روحانیون تحت رهبری‌ امام خمینی است.

مقارن شدن سالروز شهادت امام جعفر صادق با دومین روز فروردین سال 1342 و اعلامیه امام خمینی مبنی بر این که مسلمانان در نوروز سال جدید عید نخواهند داشت و به ویژه همراهی‌های گسترده‌ مردم با امام تصادف میان طرفین را تقریباً چاره‌ناپذیر کرد و بدین ترتیب در روز 2 فروردین 1342 نیروهای امنیتی ـ اطلاعاتی و انتظامی حکومتی طی برنامه‌ای حساب شده و از پیش تعیین شده طلاب، علما و روحانیونی را که در مدرسه فیضیه قم گرد آمده بودند، مورد تهاجم قرار داده، تعداد کثیری را مجروح و مصدوم و مقتول ساختند و به تبع آن رعب و وحشت در شهرهای قم، تهران و چند شهر بزرگ دیگر کشور حکمفرما شد.

علما و روحانیون مخالف تحت فشار قرار گرفتند و تعداد قابل توجه دیگری از آنان دستگیر و راهی زندان شدند. این سیاست سرکوبگرانه، مخالفان را بر این باور نزدیک ‌کرد که دیگر رژیم قصد ندارد جهت عدول از روش غیراصولی و ناصوابی که در عرصه سیاسی در پیش گرفته است، گامی مساعد بردارد و بر آن است از هر راه ممکن مخالفانش را با بهره‌گیری از قوه قهر‌آمیز و سرکوبگرانه از میان بردارد. بر همین اساس آگاهان به امور پیش‌بینی می‌کردند که تقابل حکومت با مخالفان به نتیجه مسالمت آمیز و ‌آشتی‌جویانه‌ای منجر نخواهد شد و بنابراین برخوردهای باز هم خشن‌تر و سرکوبگرانه‌تری از ناحیه حکومت صورت خواهد گرفت. در شرایطی که تعداد قابل توجهی از رهبران و اعضای برجسته گروههای سیاسی‌ و تعداد کثیری از دانشجویان دانشگاهها در زندان به سر می‌بردند و در واقع هم در آن مقطع حکومت خطر چندانی از ناحیه این احزاب و گروهها احساس نمی‌کرد، شواهد موجود نشان می‌داد که مرکز ثقل مخالفت‌ها کماکان در میان علما و روحانیون تحت رهبری امام خمینی در شهر قم قرار دارد. حکومت نشانه‌های آشکاری از تندتر شدن مخالفت‌ها در میان روحانیون و طلاب با حکومت برغم حمله سبعانه به مدرسه فیضیه در شهر قم (2 فروردین 1342) در دست داشت. به همین دلیل تمهیدات امنیتی و انتظامی در قم، تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور گسترش چشمگیری پیدا کرد و ساواک و دیگر دستگاههای امنیتی ـ انتظامی طرح‌های مراقبتی و کنترلی متعددی را جهت جلوگیری از گسترش بحران به مورد اجرا گذشتند. اما گذشت زمان نشان داد که مخالفان حکومت در میان علما و اسلامگرایان کماکان مصمم به تداوم مخالفت صریح و آشکار با آن بوده به ویژه امام خمینی طی سخنرانی‌ها و پیام‌های متعدد خود بر ضرورت مبارزه و برخود با اقدامات خلاف قاعده رژیم پهلوی تأکید داشت.

نزدیکتر شدن روزهای منتهی به محرم‌الحرام 1383 / خرداد 1342 بیانگر گسترش مخالفت‌ها با حکومت و نگرانی شدید رژیم پهلوی از تبعات سوء فراگیر‌تر شدن دامنه مخالفت‌ها در میان مردم ایران در اقصی نقاط کشور بود. به ویژه این که خبر می‌رسید، علما، طلاب، وعاظ و سخنرانان مذهبی بسیاری خود را برای ابراز مخالفت سیاسی با رژیم پهلوی در ماه محرم آماده می‌کنند.

در 28 اردیبهشت 1342 امام خمینی به روحانیون و وعاظ تکلیف کرد بدون واهمه از تهدیدات «دستگاه جبار» ماه محرم را به فرصتی جدی برای افشای مظالم حکومت تبدیل کنند. در واکنش به این موضعگیری تند و صریح، شاه در 6 خرداد 1342 طی سخنانی شدید‌ اللحنی روحانیون و مخالفان حکومتش را مورد انتقاد قرار داد و به دنبال آن در 13 خرداد 1342 امام خمینی آن سخنرانی سراسر نکوهش آمیز و سرزنش کننده‌اش برضد شاه را ایراد کرد که طی آن متذکر شده بود:

«... آقا من به شما نصیحت می‌کنم. ای آقای شاه، ای جناب شاه، من به تو نصیحت می‌کنم. دست بردار از این کارها، آقا اغفال دارند می‌کنند تو را، من میل ندارم که یک روز اگربخواهند تو بروی همه شکر بکنند. آیا روحانیت اسلام، آیا روحانیون اسلام، اینها حیوان نجس هستند؟ در نظر ملت اینها حیوان نجس هستند که تو می‌گویی؟ اگر اینها حیوان نجس هستند پس چرا این ملت دست آنها را می‌بوسند، دست حیوان نجس را می‌بوسند...؟ آقا ما حیوان نجس هستیم،‌ خدا کندکه مرادت این نباشد، خدا کند مرادت از اینکه مرتجعین سیاه مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتراز کند، مرادت علما نباشند و الا تکلیف ما مشکل می‌شود و تکلیف تو مشکل می‌شود، نمی‌توانی زندگی کنی، ملت نمی‌گذارد زندگی کنی، نکن این کار را نصیحت مرا بشنو... آقا نکن اینطور، بشنو از من، بشنو از روحانیون... اینها صلاح ملت را می‌خواهند اینها صلاح مملکت را می‌خواهند. ما مرتجع هستیم؟ احکام اسلام ارتجاع است؟ آن هم ارتجاع سیاه است؟ تو انقلاب سیاه، انقلاب سفید درست کردی؟ شما انقلاب سفید به پا کردید؟ کدام انقلاب را کردی آقا؟ چرا مردم را اغفال می‌کنید؟ چرا نشر اکاذیب می‌کنید، چرا اغفال می‌کنی ملت را؟ والله اسرائیل به درد تو نمی‌خورد، قرآن به درد تو می‌خورد.»

این اظهارات صریح و تحقیر کننده‌، سخت خشم شاه را برانگیخت و به دنبال آن نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در شا مگاه روز 14 خرداد 1342 امام خمینی را دستگیر و به تهران منتقل کردند و در حالی که نیروهای امنیتی و انتظامی شهر قم را تحت مراقبت شدید قرار داده بودند، مردم قم و به ویژه علما و روحانیون و طلاب و نیز خیل عظیمی که از ایشان پیروی و تبعیت می‌کردند از صبح روز 15خرداد به خیابان‌ها ریختند و در اطراف و اکناف منازل امام خمینی و دیگر علما و نیز مدرسه فیضیه و حرم مطهر به اجتماع اعتراض آمیزی همت گماشتند. ضمن این که در همان روز شهر تهران و بسیاری از مناطق اطراف آن نیز در اعتراض به دستگیری امام خمینی به خیابان‌ها ریخته و با نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر شدند.

بدین ترتیب بود که آن قیام معروف و سرنوشت ساز که به نقطه عطفی مهم و تعیین کننده در تاریخ مبارزات مردم ایران بر ضد رژیم پهلوی تبدیل شد‌، به وقوع پیوست و آمار شهدا و مجروحان قیام از مرز چند صد تن فراتر رفت. با این توضیح که مجموعه حکومت بر این تصور باطل قرار گرفت که با سرکوب (علی‌الظاهر) قیام 15خرداد برای همیشه مخالفان و منتقدان خود در میان علما و روحانیون، طلاب و اسلامگرایان را از میان برداشته است. اما شواهد وقراین موجود نشان می‌داد که مبارزه سازش‌ناپذیر مخالفان و منتقدان با حکومت پهلوی که دیگر آشکارا فقط حربه زورو زبان اسلحه را برای برخورد با مخالفان و معارضان خود برگزیده بود، در مقیاسی بسیار وسیع‌تر و سازمان یافته تر در شرف آغازی دوباره است.

قیام 15 خرداد نقطه عطفی بدون بدیل در مبارزه با رژیم پهلوی شد. از این مقطع دیگر کاملاً آشکار شد که حکومت بنا ندارد هیچ‌گونه حق انتقاد و اعتراضی را برای منتقدان و مخالفانش به رسمیت بشناسد. بنابراین تنها به از میان برداشتن و سرکوب قهر‌آمیز و بدون انعطاف مخالفان روش استبدادی و خودکامانه حکومتش می‌اندیشید. و بدین ترتیب امید کسانی از مخالفان را که هنوز تصور می‌کردند برای به سر عقل آوردن حکومت می‌شود از روش‌های مسالمت‌آمیز و آشتی‌جویانه‌تر بهره برد. به یأس مبدل ساخت و آشکار شد که جز به سقوط کشانیدن و از بین برداشتن قطعی و نهایی رژیم حاکم بر کشور تقریباً هیچگونه راه کم‌هزینه‌تر دیگری برای به سامان آوردن امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور

ازجمله پیامدهای قیام 15 خرداد 1342 رشد و گسترش چشمگیر و فزاینده مبارزه روحانیون، علما و اسلامگرایان تحت رهبری امام خمینی علیه رژیم شاه بود. آنان برغم اعمال فشارها و سرکوبگری‌های تمام ناشدنی نیروهای امنیتی و انتظامی کماکان در صف مخالفت با رژیم پهلوی پایدارتر از سابق ظاهر شدند و این روند نهایتاً موجبات تبعید امام خمینی از کشور را (در 13 آبان 1343) فراهم آورد. مخالفان بویژه روحانیون با سازماندهی و انسجام درونی بیشتر و ارتباطات تنگاتنگ پیدا و پنهانی که با آیت‌الله امام خمینی در تبعید برقرار نمودند، به مبارزه پایان ناپذیر با حکومت، جانی تازه و دوباره بخشیدند و اساساً هم همین جریان بود که در نیمه دهه 1350 از فرصت بهره برد و با متشکل کردن گسترده طرفداران خود که در اقصی نقاط کشور به صدها هزار تن بالغ می‌شدند، تحرک تعیین کننده و سرنوشت سازی را رقم زد تحرکی که حاصل نهایی آن سقوط قطعی رژیم پهلوی و بنیان یافتن نظمی نوین در عرصه سیاسی، اجتماعی ایران زمین بود.

منابع و مآخذ

ـ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، تهران،‌رسا، 1360.

ـ جواد منصوری، قیام 15 خرداد به روایت اسناد،‌تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377.

ـ ‌قیام 15خرداد به روایت اسناد ساواک، 4 جلد، چاپ اول، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378 ـ 1379.

ـ رحیم روح‌بخش، نقش بازار در قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.

ـ‌انقلاب اسلامی به روایت خاطره، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.

ـ عباس خلجی، اصلاحات آمریکایی، 1339 ـ 1342 و قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.

ـ فریبا جعفری، نقش روحانیت در قیام 15 خرداد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385.

ـ مظفر شاهدی، مردی برای تمام فصول، اسدالله علم و سلطنت محمد‌رضا پهلوی، چاپ دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386.

ـ مظفر شاهدی، ساواک: سازمان اطلاعات و امنیت کشور (1335 ـ 1357) چاپ اول، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386.

ـ حمید روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، قم، دارالفکر و دارالعلم، 1356.

ـ امام خمینی، کوثر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1371 ـ 1373.

ـ امام خمینی، صحیفه نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361.

ـ اسناد انقلاب اسلامی، جلد 1 ـ 4، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374.

ـ علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، 11 جلد، بی‌جا، بنیاد فرهنگی امام رضا، بی‌تا.

ـ مهدی بازرگان‌، خاطرات بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت، تهران، رسا، 1375.

ـ عمادالدین باقی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم، نشر تفکر، 1373.

ـ حمید روحانی، نهضت امام خمینی، جلد دوم، تهران، بنیاد شهید، 1364.

ـ حمید روحانی، نهضت امام خمینی، جلد سوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374.

ـ اسدالله علم، یادداشتهای علم، جلد 1 ـ 5، تهران، کتابسرا، 1371 ـ 1382.

ـ عباسعلی عمید زنجانی، انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، تهران، نشر کتاب سیاسی، 1367.



خرید و دانلود تحقیق درباره قیام 15 خرداد؛ نقطه عطف


تحقیق در مورد ورزش از نقطه نظر بهنجار سازی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ورزش از نقطه نظر به هنجار سازی:

همانطوری که دیده شده است، یکی از روش های تنبیه برای رفتار بد و یا غیر نرمال و نا به هنجار جناح محدود کننده نام دارد که در آن زندانیان امکانات کمتری برای تمرین ورزش دارند. در جناح محدود کننده ،اتاق آموزش وزنه برداری کوچکی وجود دارد. زندانیانی که در جناح محدود کننده تمرین می کنند به دو دسته تقسیم می شوند که هر گروه هفته ای چهار بار و هر بار یک ساعت کار می کند. در طول یک سال کارمیدانی، وزنه کاری آزاد در این اتاق وزنه برداری برداشته شده و یا وسایل آموزش وزنه برداری تعویض شده اند. دلیل این موضوع این است که مدیریت زندان از این بیم داشته اند که زندانیان ممکن است از آنها به عنوان سلاح برای ضربه زدن به یکدیگر و کارمندان زندان استفاده کنند. در یک سالن، خارج از اتاق وزنه برداری، تعدادی دوچرخه تمرین قرار داشته اند.

وقتی زندانیان در خارج محدود کننده، در حال تمرین در سالن آموزش بدنسازی هستند، دو افسر زندان همیشه حاضرند، در حالیکه هیچ مربی حاضر نیست. زندانیان آزادانه تمرین می کنند و بیشتر از یکدیگر یاد می گیرند، زندانیان در جناج محدود کننده، یکبار در هفته می توانند در آموزش فوتبال زیر نظر یکی از افسران « دپارتمان فعالیت ها» شرکت کنند. برخی از زندانیان بعد از ظهر و هنگام تمرین در محوطه زندان می دوند و یا پیاده روی می کنند و گاهی اوقات با یکدیگر و طبق میل خود در هنگام ساعات تمرین، فوتبال بازی می کنند. برخی تعطیلات هنگام کارمیدانی، زندانیان در جناح محدود کننده، تورمنتی تشکیل می دهند و با یکدیگر در ورزش های مختلف مانند پرش طول، پرتاب توپ، دویدن دور محوطه و .... رقابت می کنند. برندگان این مسابقات به عنوان «قوی ترین مرد زندان لهستان» لقب می گرفتند و نام آنها در مجله زندان چاپ می شد.

در جناح مقابل، اتاق تمرین وزنه بزرگتری وجود دارد که هم وسایل آموزشی و هم وسایل وزنه های آزاد قرار دارند. در این اتاق، همچنین تعدادی دوچرخه تمرینی هم وجود دارند. جناح محدود کننده، زندانیان در جناح مقابل هم به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه سه بار در هفته و هر بار دو ساعت کار می کنند. در حین تمرین، یک افسر زندان حضور دارد. حضور تنها یک افسر زندان در مجموع با وزنه های آزاد می تواند اینگونه تفسیر شود که زندانیان در جناح متقابل به عنوان تهدید کننده خطرناک محسوب نمی شوند بر خلاف جناح محدود کننده در جناح مقابل، زندانیان می توانند در لیگ های محلی، فوتبال بازی کنند. در تابستان، زندانیان می توانند در زمین فوتبال هر ورزشی بکنند ولی در زمستان تنها در سالن و در تعطیلات مسابقه دهند.آموزش تیم های فوتبال معمولا توسط خود زندانیان انجام می شود ولی گاهی اوقات برخی از افسران زندان از دپارتمان «فعالیت ها» شرکت می کنند. در جناح مقابل، زندانیان همچنین یک تیم تغییر روی میز دارند. در زمستان، این تیم در لیگ های محله شرکت می کنند و تیم هایی برای مسابقه از خارج از زندان به زندان می آیند. مسابقات تغییر روی میز، چندان سازمان دهی شده نیست و نفرات مسابقه به مسابقه تعویض می شوند. زمانی که در زندان هستند برخی از زندانیان آموزش می بینند تا داور بولینگ روی چمن شوند. آنها تورنمنت های بولینگ را برای معلولین و بچه ها در خارج از زندان قضاوت می کنند. همچنین در جناح مقابل، برخی از زندانیان زمان تمرین را برای دویدن و پیاده روی در محوطه می گذرانند. زندانیان در این جناح، همچنین به گروههایی تقسیم می شوند که در تعطیلات زندان را همراه با افسر زندان برای تمرین زندگی عادی ترک می کنند. همچنین در جناح مقابل، دپارتمان فعالیت ها، فعالیت های فیزیکی خاصی را دو بار در سال برنامه ریزی می کنند. در تابستان، مسافرت با قایق و در زمستان اسکی که هر دو آن ها یک هفته به طول می کشد. زندانیان مجبورند برای شرکت در این برنامه ها ثبت نام کنند و از یک رژیم تمرین فیزیکی قبل و بعد از مسافرت پیروی کنند. یک سالی که کار عملی طول کشید. گروهی از دوچرخه سواران بین شش تا هشت نفر از جناج مقابل وجود داشتند. آنها برای مسابقه تمرین می کردند و برای دوچرخه سواری همراه افسر زندان و نماینده دپارتمان فعالیت ها به بیرون می رفتند.

آغازی برای بحث درباره آموزش وزنه برداری:

همانطورکه دیده شده است، شرایط برای تمرین ورزشی در جناح مقابل بیمار بهتر از جناح محدود کننده است. امکانات بالای برای تمرین ورزش، در جناح مقابل را می توان کالای با ارزشی دانست که بخاطر رفتار خوب زندانیان تجارت می شود. استفاده از امکانات بهبود یافته آموزشی وزنه برداری به عنوان بک کالای با ارزش می تواند ضد و نقیض به نظر آید، چون نه وزارت دادگستری و نه پلیس و نیز نه بسیاری از افسران زندان به نظر می آید که عقیده ندارند، آموزش وزنه برداری، همان اهداف آموزشهای اجتماعی را دنبال می کند که آنها از ورزش توقع دارند. اگر چه آن به عنوان یک کالای با ارزش به نظر می رسد، زیرا آموزش کار با وزنه فعالیت ورزشی بوده که برای زندانیان در هر دو جناح مقابل و محدود کننده را به خود جذب می کرد. بعد از مدتی در زندان من فهمیدم که برای زندانیان «آموزش دادن» هم معنی با آموزش کار با وزنه بود «آموزش» آموزش کار با وزنه بود. موقعیت های بهتری برای تمرین کار با وزنه ممکن است دلیلی برای این باشد که زندانیان در پاسخ رفتار بهتری از خودشان نشان می دهند و محکومیت خود را در جناح مقابل می گذرانند. برهانی که در بحثی



خرید و دانلود تحقیق در مورد ورزش از نقطه نظر بهنجار سازی


تحقیق در مورد مفهوم نقطه سر به سر نقدی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مفهوم نقطه سر به سر نقدی

دارایی‌ها به شخص احساس گرمی می‌دهند ولیکن موجه وجه نقد نیستند.

والتدریستون

امروزه اولین سئوالی که از متقاضیان وام پرسیده می‌شود این است که نقطه سر به سر نقدی شما چقدر است؟

جریانهای نقدی و چارچوب نظری

چارچوب نظری تدوین شده توسط هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی دارای موضعی صریح و روشن در ضرورت تهیه و افشاء اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد است. این موضع با تعریف نیازهای استفاده کنندگان بالقوه از اطلاعات مالی آغاز می گردد. فرض شده است که تصور سرمایه‌گذاران، وام دهندگان و کارکنان از بنگاه، منبعی از وجه نقد است که منجر به تقسیم سود، پرداخت بهره، افزایش در ارزش بازار اوراق سرمایه، بازپرداخت وامها، پرداخت بهای کالا و خدمات و یا حقوق و دستمزد می‌گردد. به همین لحاظ، هدف اصلی گزارشگری مالی که منعکس کننده علایق مشترک همه استفاده‌کنندگان بالقوه صورتهای مالی است، بر روی توانایی بنگاه در تأمین در تأمین جریانهای نقدی مطلوب متمرکز گردیده است. بیانیه شماره 1 مفاهیم حسابداری مالی است، بر روی توانایی بنگاه در تأمین جریانهای مقدس مطلوب متمرکز گردیده است. بیانیه شماره 1 مفاهیم حسابداری مالی در این زمینه گفته است:

گزارشگری مالی باید اطلاعاتی در مورد چگونگی تحصیل یا پرداخت وجه نقد، استقراض و بازپرداخت آن، معاملات مربوط به حقوق صاحبان سرمایه شامل تقسیم سود نقدی و سایر موارد توزیع منافع بنگاه بین صاحبان آن و سایر مواردی که ممکن است بر نقدینگی و قدرت پرداخت دیون آن تأثیر می‌گذارد، فراهم نماید. . . . . اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی یا سایر جریانهای وجوه می تواند در آشنایی با عملیات بنگاه، ارزیابی فعالیتهای تأمین مالی، ارزیابی نقدینگی، قابلیت پرداخت دیون و تفسیر اطلاعات تهیه شده مفید و سودمند باشد.

این بیانیه نشان دهنده این مطلب بود که هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی توجه خود را به گزارشگری جریانهای نقدی و در نهایت انتشار بیانه شماره 95 معطوف نموده است. این حرکت هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی ناشی از برخی باورها و اعتقادات اعای آن به شرح زیر بود:

این بیانیه نشان دهنده این مطلب بود که هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی توجه خود را به گزارشگری جریانهای نقدی و در نهایت انتشار بیانیه شماره 95 معطوف نموده است. این حرکت هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی ناشی از برخی باورها و اعتقادات اعضای آن به شرح زیر بود:

«ارزیابی بازار از موفقیت قابل پیش بینی یک بنگاه در تحصیل جریانهای نقدی مطلوب بر قیمتهای بازار اوراق بهادار آن تأثیر می‌گذارد، اگر چه ارزش بازار این اوراق تحت تأثیر عوامل گوناگونی چون شرایط عمومی اقتصادی، نرخهای بهره، روانشناسی بازار و غیره نیز قرار دارد که مربوط به یک بنگاه به خصوص نمی‌باشد:

همچنین جالب است به این نکته توجه شود که هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه شماره 5 مفاهیم حسابداری ویژگیهای مثبتی را که صورت گردش وجوه نقد می‌بایست در بر داشته باشد، بیان نموده است.

اطلاعات سودمندی را در مورد فعالیتهای بنگاه در تحصیل وجه نقد از طریق عملیات جاری به منظور بازپرداخت بدهیها، تقسیم سود یا سرمایه‌گذاری مجدد به منظور حفظ یا توسعه ظرفیت عملیاتی، در مورد فعالیتهای تأمین مالی چه از طریق استقراض و چه از طریق صاحبان سرمایه و همچنین در مورد فعالیتهای سرمایه‌گذاری یا پرداخت‌های نقدی ارائه می‌کند. استفاده های مهم از اطلاعات مربوط به دریافتها و پرداختهای نقدی جاری به منظور کمک کردن به



خرید و دانلود تحقیق در مورد مفهوم نقطه سر به سر نقدی