لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نرخ بهره و بازار سرمایه
مقدمه
در مطالعه اقتصاد کلان هرگاه با چارچوب تحلیل هیکسی و معادلات IS-LM رو به رو شوید یک نکته اساسی را محور ارتباط بین درآمد ملی با سایر ارکان اقتصادی خواهید دید و آن نرخ بهره میباشد. ظرافت کاربرد و استفاده از این عامل برای پوند دادن بازار پول و کالا باعث تداوم جذابیت این چارچوب تحلیلی بعد از گذشت نیم قرن از طرح آن گردیده است. بازار پول، سرمایهگذاری و حتی مصرف به نوعی درگیر یک جایگزین یا در اصطلاح دارای هزینه فرصت هستند که معیاری به نام نرخ بهره دارد.
دریافت ارتباط بین هر یک از این ارکان با نرخ بهره بسیار ساده است: اگر نرخ بازده سپردههای بانکی بالا باشد:
* مصرف در حال حاضر کم گردیده و بخش بیشتری از درآمد در بانکها پس اندازه (به این امید که عایدی بیشتری کسب شود؛ و مصرف آینده افزایش یابد فرض این نتیجهگیری این است که بانکها به عنوان نهادهای کم ریسک برای سرمایهگذاری در بین عامه پذیرفته شدهاند).
اگر نرخ تسهیلات اعتباری اعطایی بانکها پایین باشد:
* فرصتی مغتنم خواهد بود تا سرمایهگذاری در بخش تولیدی و خدماتی را تجربه کرد.
* سرمایه موجود در بخشهای کاذب (دلالی) را به بخشهای اقتصادی منتقل نمود.
* ریسک سرمایهگذاری کاهش یافته پس میتوان ذخیره احتیاطی از پول نقد را کاهش داد.
این امر نهایتاً به معنای سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
تناقض کاهش مصرف (کنترل تقاضا) و افزایش سرمایهگذاری به دلیل نوع رابطه با نرخ بهره از مسایل مهم اقتصاد کلان و سیاست گذاران اقتصادی محسوب میشود. اگر نرخ بهره تسهیلات اعطایی به طور دستوری کمتر از نرخ بازده سپردههای بانکی باشد این تناقض رفع خواهید گردید. اما چه نهادی باید پاسخگوی زیان بانکها باشد؟ به این ترتیب دو گانگیهای اهداف اقتصاد کلان در این حیطه با شدت بیشتری نمود مییابد. اکنون با دریافت اهمیت این واژه در علم اقتصاد به جایگاه کنترلکننده و ناظر آن پرداخته میشود. از دیدگاه اقتصاددانان طرفدار سیاست پولی انسان در تاریخ حیات خود؛ یک کشف و دو اختراع مهم انجام داده است؛ آتش؛ چرخ و بانک مرکزی!
غلظت این طنز؛ ناشی از نقش والایی است که برای بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار پولی میتوان فایل شد. امروزه بانکها علاوه بر راهبری نقدینگی جامعه، به عنوان نهاد اصلی بازار سرمایه عمل میکنند و به نوعی با تضمین سود سالیانه نقدینگی سرگردان جامعه را صرف سرمایهگذاری در طرحهای خود مجری یا برون سپاری شده؛ مینمایند نرخ بهره به عنوان اهرم قانونی برای کنترل بازار پول و سرمایه در اختیار بانک مرکزی است. این سازمان تنها مرجع دستوری و تعیینکننده نرخ رسمی بهره در هر کشور به حساب میآید.
تورم و نرخ بهره
در اقتصاد؛ نرخ بهره به دو نوع اسمی و واقعی تفکیک میشود. نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم ؛ نرخ بهره رایج یا اسمی بازار را به دست میدهد. اما نکته مهم ارتباط تورم و نرخ بهره بر سر تابعیت آنهاست. نرخ بهره تابعی از نرخ تورم است یا نرخ تورم تابعی از نرخ بهره؟ اگر دخالت سیاستگذاران اقتصادی نباشد؛ تورم و نرخ بهره چگونه به حد تعادلی خود میرسند؟ بر اساس نتایج تحقیقات جان تایلور استاد دانشگاه استانفورد که اکنون به عنوان قانون تابیلور مشهور است؛ نرخ بهره تابعی از؛ میزان تورم برنامهریزی شده و اختلاف بین محصول ناخالص داخلی بالفعل و محصول ناخالص داخلی بالقوه (output Gap) میباشد. با توجه به این قانون؛ و ارتباط مستقیم بین نرخ بهره و تورم بر پیچیدگی تاثیر سیاستهای پولی افزوده میشود. در کشور آمریکا با مشاهده شتاب تورم و شکاف تولید ناخالص داخلی؛ نرخ بهره رسمی افزایش داده شد و پیامد آن نقدینگی کاهش یافت و برعکس (تجربه 1987).
ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی بر اساس نظریههای موجود در دو مقطع کوتاه مدت و بلندمدت باید بررسی شود چرا که در بلندمدت ممکن است اثر علت و معلولی (شکل تابعی) معکوس گردد یعنی این بار تورم تابعی از نرخ بهره شود.
نرخ بهره و سرمایهگذاری 1385ـ 1360
شناخت نرخ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
خ ـ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
بنیادهای اقتصادی نقش کلیدی دارد. نرخ بهره را میتوان به نرخ بهره به عنوان یک عامل مالی در بین مردم مبلغی که در هنگام بهرهبرداری از سرمایه پرداخت میگردد به صورتهای گوناگونی تعریف کرد به بهره معروف است چنانچه اندازه مبلغ بهره پرداختی به سرمایه بر حسب درصد بیان شود گفته میشود اندازه یا نرخ بهره از دیدگاه کلان و بنگاههای اقتصادی نرخ بهره قیمتی است که برای دریافت اعتبار یا پول پرداخت میگردد و یا برخی در اصطلاح آن را هزینه اجاره پول عنوان میکنند. از دیدگاه خانوارها میتوان گفت نرخ بهره جایزهی به تعویق انداختن مصرف است. در این حالت نرخ بهره بیانگر نرخی است که یک فرد میتواند قدرت خرید امروز را با انداختن مصرف کند یا مصرف کنونی خود را به تاخیر بیاندازد. پس نرخ نقش متفاوت بین مصرف کنونی و پس انداز بازی میکند.
در شناختی که از نرخ بهره به دست دو گروه بزرگ خانوارها و بنگاههای اقتصادی نگاه خاصی داشتند اما نکته قابل توجه آن است که برای آنها عام بهره بسیار اهمیت دارد. در واقع نرخ بهره به آنها علامت میدهد که چگونه تصمیم بگیرند و در چه قیمتی پول را در اختیار قرار دهند و یا آن را قرض بگیرند بازارهای مالی که در آن پول نقش کلیدی را بر عهده دارد، به نرخ بهره واکنش نشان میدهد نرخ بهره در چنین ارتباط مهمی که بین پساندازهای خانوارها و سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی برقرار میشود نقش تعیینکنندهای بازی میکند.
5 ـ نرخ تورم ... و توجه خاص به نرخ بهره تصمیم میگیرند که چه خیران از درآمدهای خود را پسانداز کنند. آنها بر اساس سطح بهره رایج میتوانند برای درآمدهای پولی خود برنامهریزی و تصمیمگیری کنند. پاسخ آنها به چگونگی تخصیص درآمدهای پولی به عامل نرخ بهره ارتباط زیادی پیدا میکند. خانوارها میتوانند درآمدهای پولی خود را به خرید کالاهای مصرفی بادوام، مخارج روزمره سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار، سپردهگذاری در بانک، خرید اوراق قرضه یا شکلهای دیگری کنند. در هر صورت نرخ بهره عاملی است که آنها را راهنمایی میکند. مصرفکنندگان با نرخ بهره معین بین مصرف کنونی و پس انداز تصمیم خواهند گرفت آنها در هر زمان از خود میپرسند که آیا باید با توجه به نرخ بهره کنونی باید کالاهای بادوام خریداری کنند و یا بهتر است درآمدهای خود را با پس انداز در جهت سرمایهگذاری هدایت کنند، نرخ بهره به جامعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نرخ بهرهی منطبق با ربا (بهره پولی)، عامل یا مانع رشد اقتصادی
چکیده
شدت نکوهش ربا در قرآن و روایات و اطمینان از وجود حکمت پشت آن، این پرسش را ایجاد میکند، که فلسفه تحریم ربا چیست؟ از طرفی با توجه به، وجود واژگان متفاوتی برای بیان نرخ بهره در ادبیات اقتصادی که برآمده از مصادیق و موقعیتهای مختلف اقتصادی است، این پرسش مطرح میشود که نرخ بهره منطبق با ربا کدام است؟ و نرخهای بهره منطبق با ربا چه اثراتی بر رشد اقتصادی دارند؟
این تحقیق پس از بررسی فلسفه تحریم ربا و مبانی نظری اثرات نرخ بهره پولی، شواهد تجربی نرخ بهره پولی را در منتخب کشورهای در حال توسعه، OECD و کشورهای جنوب شرق آسیا بررسی میکند. سپس اثر رجحان زمانی و نرخ بهره را در مدل رشد فناوری درونزای رومر (1990) در سه حالت خالص رمزی (فقدان رجحان زمانی)، فضای رمزی- کینز و حالتی که در آن سرمایه انسانی تابعی منفی از نرخ بهرهی پولی است، بررسی میکند. در این بررسی رشد مداوم اقتصادی در افق نامحدود نیز مد نظر است که تامین کنندهی اهداف توسعهی اقتصادی است.
شواهد تجربی نشان میدهد، کشورهای OECD و جنوب شرق آسیا در سه دهه اخیر به سرعت نرخ بهره سپرده و وام خود را کاهش دادهاند. همچنین نتیجه بررسی اثر رجحان زمانی و نرخ بهره پولی در مدل رومر بیانگر اثر منفی آنها بر رشد اقتصادی است.
واژهگان کلیدی: ربا، نرخ بهره، رجحان زمانی، فناوری درونزای، رشد اقتصادی
1- مقدمه
قرآن کریم هرگونه رباخواری را به شدت محکوم و در حکم جنگ با خدا و پیامبر میداند. همچنین برخی روایات ائمهی اطهار گرفتن یک درهم ربا را معادل هفتاد بار زنا یا زنای در بیتالله الحرام میدانند. این شدت نکوهش ربا در قرآن و روایات و اطمینان از وجود حکمت پشت آن، این پرسش را ایجاد میکند، که فلسفه تحریم ربا چیست؟ از طرفی با توجه به، وجود واژگان متفاوتی برای بیان نرخ بهره در ادبیات اقتصادی که برآمده از مصادیق و موقعیتهای مختلف اقتصادی است، این پرسش مطرح میشود که نرخهای بهرهی منطبق با ربا کدامند؟ بررسی شواهد تجربی نرخ بهره پولی بیانگر کاهش این نرخ در کشورهای توسعه یافته طی سه دههی اخیر است. برای نمونه نرخ بهره وام در ژاپن در سال 2004 به 1.7 درصد رسیده است. بنابراین سوال مطرح شدهی دیگر اینست که نرخهای بهره منطبق با ربا چه اثراتی بر رشد اقتصادی دارند؟
درجهت پاسخ به این سوالها تحقیق به شش بخش اصلی تقسیم میشود. ابتدا ماهیت ربا و فلسفهی تحریم آن بررسی میشود. سپس در ادامه ماهیت نرخ بهره و تاثیرات نرخ بهره پولی در اقتصاد بررسی میگردد. بخش بعد بررسی شواهد تجربی نرخ بهره در منتخب کشورهای در حال توسعه، OECD و کشورهای جنوب شرق آسیا است. سپس اثر رجحان زمانی و نرخ بهره در مدل رشد فناوری درونزای رومر (1990) در سه حالت خالص رمزی (فقدان رجحان زمانی)، فضای رمزی- کینز و حالتی که در آن سرمایه انسانی تابعی منفی از نرخ بهرهی پولی است، بررسی شده و در نهایت نتیجه تحقیق ارائه میشود.
2- ماهیت ربا و فلسفهی تحریم
اگر مقداری از جنسی را که با وزن یا پیمانه میفروشند، به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلا یک من را به یک من و نیم گندم بفروشد، ربا و حرام است (امام خمینی، توضیحالمسائل مسئله 2072). بر اساس یک تعریف حقوقی، ربا عبارت است از: بهره وامی که از پیش تعیین شده باشد (مجتهد و حسن زاده، 1384).
حکم تحریم ربا در قرآن در چهار مرحله بیان شده است. در آیه 39 سورهی روم، نخست درباره ربا به یک پند اخلاقی قناعت شده است: «آنچه ربا میپردازید تا در اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت؛ و آنچه را به عنوان زکات میپردازید و تنها رضای خدا را میطلبید (مایه برکت است؛ و) کسانی که چنین میکنند دارای پاداش مضاعفند». در آیه 161 سورهی نساء ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط یهود، به عادت زشت رباخواری آنها اشاره میکند و میفرماید: «یکی از عادات بد آنها این بود که ربا میخوردند؛ با اینکه از آن نهی شده بودند». در آیه 130 سورهی آلعمران حکم تحریم ربا به صراحت ذکر شده، هرچند به نظر در این آیه فقط به نوعی از ربا و نوع شدید و فاحش آن (یعنی ربای مرکب) اشاره شده است (قرآن کریم همراه با شرح آیات منتخب، ص 66 و تفسیر نمونه، ج3، ص106). در آیات 275 تا 279 سورهی بقره، هرگونه رباخواری به شدت ممنوع اعلام شده و در حکم جنگ با خدا و پیامبر ذکر گردیده است.
در روایات ائمه اطهار نیز ربا به شدت نکوهش شده و گناه گرفتن یک درهم ربا بیش از هفتاد بار زنا ذکر شده است (ابراهیمی، 1372، ص122؛ اطیب البیان، ج3، ص 62؛ وسائل الشیعه، ج12، ص 427).
توجه به آیات تحریم ربا و یقین در حکمت موجود در آنها و توجه به روایات موجود در باب ربا و اطمینان از عصمت و علم لدونی ائمه این سوال را مطرح میکند، که فلسفه و حکمت موجود در پشت این همه تاکید چیست؟ در مورد فلسفهی تحریم ربا مواردی توسط ائمهی اطهار و برخی علما ارائه شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
پیامبر اکرم (ص) ربا را بدترین کسبها میداند (ابراهیمی، 1372، ص 123؛ وسائل الشیعه، ج12، ص426). امام رضا (ع) میفرماید: «علت حرمت ربا اینست که علاوه بر نافرمانی خدا در آن فساد مالی، ظلم و تباه شدن اموال وجود دارد» (ابراهیمی، 1372، ص153؛ مسند الامام الرضا، ج2، ص305). همچنین ایشان میفرماید: «ربا موجب از بین رفتن عمل پسندیده (قرض) است. و در عین حال موجب تلف شدن اموال و سبب طمع و رغبت مردم در بهره شده و این طمع و حرص موجب ترک قرض میگردد» (ابراهیمی، 1372، ص153). امام صادق (ع) میفرمایند: «علت تحریم ربا این است که مردم تجارت را ترک نکند و از حلال رو گردان نشوند و به حرام روی نیاورند» (ابراهیمی، 1372، ص 153؛ وسائل الشیعه، ج12، ص 424 و 425).
امام خمینی معتقداند، ربا موجب ظلم و بیکاری است (ابراهیمی، 1372، ص 166؛ صحیفه نور، جلد 18، ص281). ایشان در جای دیگر میفرمایند: «در کمترین جایی است که به اندازه ربا در قرآن و سنت به آن اهمیت داده شده است و آن را طرد کرده باشد و نکتهاش هم این است که اگر ربا رواج بگیرد فعالیت کم میشود... از یک طرف ظلم است و از یک طرف بیکاری است» (ابراهیمی، 1372، ص 167؛ صحیفه نور، ج 18، ص 281).
شهید مطهری چند دلیل برای حرمت ربا ذکر میکند که عبارتند از: 1- ربا مانع احسان و استفاده محتاجان از دیگران است، 2- قطع رابطه ثروت و کار (کسی که منافع از پول میگیرد ثروتی در اختیار میگیرد که کار نکند.) 3- معطل ماندن قوای انسانی صاحب پول و در نتیجه رکود اقتصادی 4- از بین رفتن طبقه مولد (ابراهیمی، 1372، ص 160و 161).
فوزی عطوی چهار دلیل برای حرمت ربا معرفی میکند، که عبارتند از: 1- ربا موجب افزایش شکاف طبقاتی میشود. 2- نظام رباخواری سبب تمرکز ثروت در عدهای میگردد. 3- رباخواری موجب خوف و ترس غنی از حفظ مال و جانش میشود و موجب خوف فقیر بخاطر روزی معاشش میگردد. نه فقیر از آیندهاش آرامش خاطر دارد و غنی از حفظ مالش خیال راحت دارد. 4- رباخواری موجب افزایش جرایم میشود و در نتیجه عقیده را متزلزل میکند (ابراهیمی، ص 161 تا 166).
خلاصه موارد بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا عبارتند از: کفر، ظلم، تباهی و نابودی اموال، ترک تجارت، بیکاری، هدر رفتن قوای انسانی، ضربه به طبقه مولد، افزایش شکاف طبقاتی، کاهش امنیت و افزایش جرایم، تمرکز ثروت و فراموشی قرض. این موارد بر انواع سهگانه سرمایه در اقتصاد (سرمایه فیزیکی، انسانی و اجتماعی) اثر منفی دارند. به عبارتی توجه به فلسفهی تحریم ربا و مطالعه دقیق اثرات ربا در اقتصاد نشان میدهد، ربا به هر سه نوع سرمایه حد میزند. در شکل (1) مسیر اثرگذاری علل بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا بر رشد اقتصادی مشخص شده است.
شکل (1): تاثیر علل بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا بر رشد اقتصادی
منبع: دستاورد محققان
پرسشی که در اینجا ممکن است مطرح شود اینکه چرا در کشورهای سرمایه داری که بهره و ربا کاملا توجیه شده است و نظام پولی و بانکی این کشورها ربوی است، سرمایه فیزیکی، انسانی و اجتماعی و رشد اقتصادی بالاست. جهت درک جواب این پرسش باید به چند نکته توجه کرد. اول اینکه در این کشورها همانگونه که در ادامه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نرخ بهره و بازار سرمایه
مقدمه
در مطالعه اقتصاد کلان هرگاه با چارچوب تحلیل هیکسی و معادلات IS-LM رو به رو شوید یک نکته اساسی را محور ارتباط بین درآمد ملی با سایر ارکان اقتصادی خواهید دید و آن نرخ بهره میباشد. ظرافت کاربرد و استفاده از این عامل برای پوند دادن بازار پول و کالا باعث تداوم جذابیت این چارچوب تحلیلی بعد از گذشت نیم قرن از طرح آن گردیده است. بازار پول، سرمایهگذاری و حتی مصرف به نوعی درگیر یک جایگزین یا در اصطلاح دارای هزینه فرصت هستند که معیاری به نام نرخ بهره دارد.
دریافت ارتباط بین هر یک از این ارکان با نرخ بهره بسیار ساده است: اگر نرخ بازده سپردههای بانکی بالا باشد:
* مصرف در حال حاضر کم گردیده و بخش بیشتری از درآمد در بانکها پس اندازه (به این امید که عایدی بیشتری کسب شود؛ و مصرف آینده افزایش یابد فرض این نتیجهگیری این است که بانکها به عنوان نهادهای کم ریسک برای سرمایهگذاری در بین عامه پذیرفته شدهاند).
اگر نرخ تسهیلات اعتباری اعطایی بانکها پایین باشد:
* فرصتی مغتنم خواهد بود تا سرمایهگذاری در بخش تولیدی و خدماتی را تجربه کرد.
* سرمایه موجود در بخشهای کاذب (دلالی) را به بخشهای اقتصادی منتقل نمود.
* ریسک سرمایهگذاری کاهش یافته پس میتوان ذخیره احتیاطی از پول نقد را کاهش داد.
این امر نهایتاً به معنای سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
تناقض کاهش مصرف (کنترل تقاضا) و افزایش سرمایهگذاری به دلیل نوع رابطه با نرخ بهره از مسایل مهم اقتصاد کلان و سیاست گذاران اقتصادی محسوب میشود. اگر نرخ بهره تسهیلات اعطایی به طور دستوری کمتر از نرخ بازده سپردههای بانکی باشد این تناقض رفع خواهید گردید. اما چه نهادی باید پاسخگوی زیان بانکها باشد؟ به این ترتیب دو گانگیهای اهداف اقتصاد کلان در این حیطه با شدت بیشتری نمود مییابد. اکنون با دریافت اهمیت این واژه در علم اقتصاد به جایگاه کنترلکننده و ناظر آن پرداخته میشود. از دیدگاه اقتصاددانان طرفدار سیاست پولی انسان در تاریخ حیات خود؛ یک کشف و دو اختراع مهم انجام داده است؛ آتش؛ چرخ و بانک مرکزی!
غلظت این طنز؛ ناشی از نقش والایی است که برای بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار پولی میتوان فایل شد. امروزه بانکها علاوه بر راهبری نقدینگی جامعه، به عنوان نهاد اصلی بازار سرمایه عمل میکنند و به نوعی با تضمین سود سالیانه نقدینگی سرگردان جامعه را صرف سرمایهگذاری در طرحهای خود مجری یا برون سپاری شده؛ مینمایند نرخ بهره به عنوان اهرم قانونی برای کنترل بازار پول و سرمایه در اختیار بانک مرکزی است. این سازمان تنها مرجع دستوری و تعیینکننده نرخ رسمی بهره در هر کشور به حساب میآید.
تورم و نرخ بهره
در اقتصاد؛ نرخ بهره به دو نوع اسمی و واقعی تفکیک میشود. نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم ؛ نرخ بهره رایج یا اسمی بازار را به دست میدهد. اما نکته مهم ارتباط تورم و نرخ بهره بر سر تابعیت آنهاست. نرخ بهره تابعی از نرخ تورم است یا نرخ تورم تابعی از نرخ بهره؟ اگر دخالت سیاستگذاران اقتصادی نباشد؛ تورم و نرخ بهره چگونه به حد تعادلی خود میرسند؟ بر اساس نتایج تحقیقات جان تایلور استاد دانشگاه استانفورد که اکنون به عنوان قانون تابیلور مشهور است؛ نرخ بهره تابعی از؛ میزان تورم برنامهریزی شده و اختلاف بین محصول ناخالص داخلی بالفعل و محصول ناخالص داخلی بالقوه (output Gap) میباشد. با توجه به این قانون؛ و ارتباط مستقیم بین نرخ بهره و تورم بر پیچیدگی تاثیر سیاستهای پولی افزوده میشود. در کشور آمریکا با مشاهده شتاب تورم و شکاف تولید ناخالص داخلی؛ نرخ بهره رسمی افزایش داده شد و پیامد آن نقدینگی کاهش یافت و برعکس (تجربه 1987).
ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی بر اساس نظریههای موجود در دو مقطع کوتاه مدت و بلندمدت باید بررسی شود چرا که در بلندمدت ممکن است اثر علت و معلولی (شکل تابعی) معکوس گردد یعنی این بار تورم تابعی از نرخ بهره شود.
نرخ بهره و سرمایهگذاری 1385ـ 1360
شناخت نرخ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
خ ـ بهره و اثرات آن از دیدگاه نظری
بنیادهای اقتصادی نقش کلیدی دارد. نرخ بهره را میتوان به نرخ بهره به عنوان یک عامل مالی در بین مردم مبلغی که در هنگام بهرهبرداری از سرمایه پرداخت میگردد به صورتهای گوناگونی تعریف کرد به بهره معروف است چنانچه اندازه مبلغ بهره پرداختی به سرمایه بر حسب درصد بیان شود گفته میشود اندازه یا نرخ بهره از دیدگاه کلان و بنگاههای اقتصادی نرخ بهره قیمتی است که برای دریافت اعتبار یا پول پرداخت میگردد و یا برخی در اصطلاح آن را هزینه اجاره پول عنوان میکنند. از دیدگاه خانوارها میتوان گفت نرخ بهره جایزهی به تعویق انداختن مصرف است. در این حالت نرخ بهره بیانگر نرخی است که یک فرد میتواند قدرت خرید امروز را با انداختن مصرف کند یا مصرف کنونی خود را به تاخیر بیاندازد. پس نرخ نقش متفاوت بین مصرف کنونی و پس انداز بازی میکند.
در شناختی که از نرخ بهره به دست دو گروه بزرگ خانوارها و بنگاههای اقتصادی نگاه خاصی داشتند اما نکته قابل توجه آن است که برای آنها عام بهره بسیار اهمیت دارد. در واقع نرخ بهره به آنها علامت میدهد که چگونه تصمیم بگیرند و در چه قیمتی پول را در اختیار قرار دهند و یا آن را قرض بگیرند بازارهای مالی که در آن پول نقش کلیدی را بر عهده دارد، به نرخ بهره واکنش نشان میدهد نرخ بهره در چنین ارتباط مهمی که بین پساندازهای خانوارها و سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی برقرار میشود نقش تعیینکنندهای بازی میکند.
5 ـ نرخ تورم ... و توجه خاص به نرخ بهره تصمیم میگیرند که چه خیران از درآمدهای خود را پسانداز کنند. آنها بر اساس سطح بهره رایج میتوانند برای درآمدهای پولی خود برنامهریزی و تصمیمگیری کنند. پاسخ آنها به چگونگی تخصیص درآمدهای پولی به عامل نرخ بهره ارتباط زیادی پیدا میکند. خانوارها میتوانند درآمدهای پولی خود را به خرید کالاهای مصرفی بادوام، مخارج روزمره سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار، سپردهگذاری در بانک، خرید اوراق قرضه یا شکلهای دیگری کنند. در هر صورت نرخ بهره عاملی است که آنها را راهنمایی میکند. مصرفکنندگان با نرخ بهره معین بین مصرف کنونی و پس انداز تصمیم خواهند گرفت آنها در هر زمان از خود میپرسند که آیا باید با توجه به نرخ بهره کنونی باید کالاهای بادوام خریداری کنند و یا بهتر است درآمدهای خود را با پس انداز در جهت سرمایهگذاری هدایت کنند، نرخ بهره به جامعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
1. مقدمه
نرخ سود بانکی از جمله متغیرهایی است ک نقش بسیار مهم و کلیدی در سیاستهای پولی و روابط اقتصادی جوامع ایفا مینماید. طی سال های گذشته لزوم انجام بررسیهای فراگیر و نگاهی جامع و همه جانبه در زمینه نظری و عملی، در خصوص مبحث نرخهای سود بانکی همواره احساس شده است. در اوایل سال 1378 پس از طرح پیشنهادهایی در زمینه تعدیل نرخهای سود بانکی از سوی برخی کارشناسان و سیاست گذاران اقتصادی و طرح مباحث بعضاً غیرکارشناسی و آمیختگی تحلیلهای تخصصی و غیرتخصصی در برخی جراید، لازم دیده شد که به منظور پیشگیری از اتخاذ هر گونه تصمیم قبل از انجام بررسیهای همه جانبه مطالعاتی در این زمینه آغاز گردد. با توجه به جوانب امر ابتدا در زمینه نظری موضوع مطالعاتی انجام شد. پس از این مراحل با جهت گیری به سمت جوانب کاربردی امر و امعان نظر به الزامات قانون عملیات بانکی بدون ربا و شرایط اقتصاد ایران، مطالعات ادامه یافت و به این منظور سعی گردید تا جهت تعیین نرخهای سود از برخی شاخصها و معیارهای اقتصادی استفاده گردد. در ضمن جهت آگاهی هر چه بیشتر از تبعات تصمیمات متخذه مطالعات وسیعی در خصوص تاثیر تغییر نرخهای سود بر واحدهای تولید و نیز ساختار مالی بانکها صورت پذیرفت و نهایتا در طول سالهای برنامه سوم توسعه، با توجه به شرایط اقتصاد کشور و خطوط کلی سیاستهای اقتصادی، شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی تغییراتی را در نرخهای سود سپردههای و تسهیلات اعمال نمودند.
از عمدهترین کاستی ها و ضعفهای موجود در ارتباط با جذب منابع سپردهای در برخی از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مسئله پایین بودن نرخ سود بانکها در مقایسه با نرخ تورم است. به طوری که طی سالیان متمادی در کشور تورم از نرخ سود سپرده های بانکی پیش گرفته و عملاً سود منفی به این سپردهها تعلق میگیرد. از طرف دیگر برخی از مسئولین اقتصادی و سیاسی عقیده دارند که نرخهای سود بانکی در سطح بالایی بوده و لازم است با کاهش آن به رونق سرمایهگذاری و تولید کمک کرد.
2. تفاوت میان سود و بهره
چهار تفاوت میان نرخ بهره و سود وجود دارد.
تفاوت اول این است که نرخ بهره از متغیرهای هزینه سرمایه است؛ بنابراین با سرمایهگذاری رابطه عکس دارد؛ اما سود، تفاوت درآمد و هزینه است.
تفاوت دوم در این است که نرخ بهره در بازار پولی تعیین میشود؛ در حالی که سود در بازار حقیقی کالا و خدمات تعیین میشود.
تفاوت سوم در نوع رابطه حقوقی است. در بهره، وقتی صاحب و مالک منابع معین، آن را در اختیار متقاضی در ازای مازاد بر اصل آن قرار میدهد، رابطه حقوقی خود را با مال مورد نظر قطع کرده است و او در برابر چگونگی استفاده از آن بی تفاوت است؛ اما در سود هر چه میزان سود بیشتر باشد سود مشارکت کننده نیز افزایش مییابد.
چهارمین تفاوت به مساله ریسک اشاره دارد. نرخ بهره به دلیل ماهیت قرض آن فاقد ریسک است؛ اما در سود به دلیل ماهیت خود، پدیدهای ریسکی به شمار میرود.
ویکسل معتقد است که گرچه این دو با هم تفاوت دارند، نرخ بهره و نرخ سود در بلند مدت با هم دیگر برابر میشوند؛ ولی چون این دو نرخ در دو بازار کاملا متفاوت تعیین شده و تحت تاثیر اوضاع و عوامل گوناگونی قرار دارند نمیتوان به لحاظ نظری به برابری این دو نرخ در بلند مدت رسید.
کینز معتقد است که نرخ بهره در بازار مالی است در حالی که نرخ سود در بازار حقیقی تعیین میشود به دلیل وجود انگیزه سفتهبازی، به طور طبیعی تجهیز منابع به برابری پس انداز و سرمایه گذاری نمیانجامد. سود تحت تاثیر عواملی مانند بازده انتظاری پروژه ساختار اقتصادی و… قرار میگیرد؛ در حالی که نرخ بهره تحت تاثیر عوامل شتابنده و زودگذر است؛ پس او معتقد است که به ندرت اتفاق میافتد این دو نرخ با هم برابر باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نرخ بهرهی منطبق با ربا (بهره پولی)، عامل یا مانع رشد اقتصادی
چکیده
شدت نکوهش ربا در قرآن و روایات و اطمینان از وجود حکمت پشت آن، این پرسش را ایجاد میکند، که فلسفه تحریم ربا چیست؟ از طرفی با توجه به، وجود واژگان متفاوتی برای بیان نرخ بهره در ادبیات اقتصادی که برآمده از مصادیق و موقعیتهای مختلف اقتصادی است، این پرسش مطرح میشود که نرخ بهره منطبق با ربا کدام است؟ و نرخهای بهره منطبق با ربا چه اثراتی بر رشد اقتصادی دارند؟
این تحقیق پس از بررسی فلسفه تحریم ربا و مبانی نظری اثرات نرخ بهره پولی، شواهد تجربی نرخ بهره پولی را در منتخب کشورهای در حال توسعه، OECD و کشورهای جنوب شرق آسیا بررسی میکند. سپس اثر رجحان زمانی و نرخ بهره را در مدل رشد فناوری درونزای رومر (1990) در سه حالت خالص رمزی (فقدان رجحان زمانی)، فضای رمزی- کینز و حالتی که در آن سرمایه انسانی تابعی منفی از نرخ بهرهی پولی است، بررسی میکند. در این بررسی رشد مداوم اقتصادی در افق نامحدود نیز مد نظر است که تامین کنندهی اهداف توسعهی اقتصادی است.
شواهد تجربی نشان میدهد، کشورهای OECD و جنوب شرق آسیا در سه دهه اخیر به سرعت نرخ بهره سپرده و وام خود را کاهش دادهاند. همچنین نتیجه بررسی اثر رجحان زمانی و نرخ بهره پولی در مدل رومر بیانگر اثر منفی آنها بر رشد اقتصادی است.
واژهگان کلیدی: ربا، نرخ بهره، رجحان زمانی، فناوری درونزای، رشد اقتصادی
1- مقدمه
قرآن کریم هرگونه رباخواری را به شدت محکوم و در حکم جنگ با خدا و پیامبر میداند. همچنین برخی روایات ائمهی اطهار گرفتن یک درهم ربا را معادل هفتاد بار زنا یا زنای در بیتالله الحرام میدانند. این شدت نکوهش ربا در قرآن و روایات و اطمینان از وجود حکمت پشت آن، این پرسش را ایجاد میکند، که فلسفه تحریم ربا چیست؟ از طرفی با توجه به، وجود واژگان متفاوتی برای بیان نرخ بهره در ادبیات اقتصادی که برآمده از مصادیق و موقعیتهای مختلف اقتصادی است، این پرسش مطرح میشود که نرخهای بهرهی منطبق با ربا کدامند؟ بررسی شواهد تجربی نرخ بهره پولی بیانگر کاهش این نرخ در کشورهای توسعه یافته طی سه دههی اخیر است. برای نمونه نرخ بهره وام در ژاپن در سال 2004 به 1.7 درصد رسیده است. بنابراین سوال مطرح شدهی دیگر اینست که نرخهای بهره منطبق با ربا چه اثراتی بر رشد اقتصادی دارند؟
درجهت پاسخ به این سوالها تحقیق به شش بخش اصلی تقسیم میشود. ابتدا ماهیت ربا و فلسفهی تحریم آن بررسی میشود. سپس در ادامه ماهیت نرخ بهره و تاثیرات نرخ بهره پولی در اقتصاد بررسی میگردد. بخش بعد بررسی شواهد تجربی نرخ بهره در منتخب کشورهای در حال توسعه، OECD و کشورهای جنوب شرق آسیا است. سپس اثر رجحان زمانی و نرخ بهره در مدل رشد فناوری درونزای رومر (1990) در سه حالت خالص رمزی (فقدان رجحان زمانی)، فضای رمزی- کینز و حالتی که در آن سرمایه انسانی تابعی منفی از نرخ بهرهی پولی است، بررسی شده و در نهایت نتیجه تحقیق ارائه میشود.
2- ماهیت ربا و فلسفهی تحریم
اگر مقداری از جنسی را که با وزن یا پیمانه میفروشند، به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلا یک من را به یک من و نیم گندم بفروشد، ربا و حرام است (امام خمینی، توضیحالمسائل مسئله 2072). بر اساس یک تعریف حقوقی، ربا عبارت است از: بهره وامی که از پیش تعیین شده باشد (مجتهد و حسن زاده، 1384).
حکم تحریم ربا در قرآن در چهار مرحله بیان شده است. در آیه 39 سورهی روم، نخست درباره ربا به یک پند اخلاقی قناعت شده است: «آنچه ربا میپردازید تا در اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت؛ و آنچه را به عنوان زکات میپردازید و تنها رضای خدا را میطلبید (مایه برکت است؛ و) کسانی که چنین میکنند دارای پاداش مضاعفند». در آیه 161 سورهی نساء ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط یهود، به عادت زشت رباخواری آنها اشاره میکند و میفرماید: «یکی از عادات بد آنها این بود که ربا میخوردند؛ با اینکه از آن نهی شده بودند». در آیه 130 سورهی آلعمران حکم تحریم ربا به صراحت ذکر شده، هرچند به نظر در این آیه فقط به نوعی از ربا و نوع شدید و فاحش آن (یعنی ربای مرکب) اشاره شده است (قرآن کریم همراه با شرح آیات منتخب، ص 66 و تفسیر نمونه، ج3، ص106). در آیات 275 تا 279 سورهی بقره، هرگونه رباخواری به شدت ممنوع اعلام شده و در حکم جنگ با خدا و پیامبر ذکر گردیده است.
در روایات ائمه اطهار نیز ربا به شدت نکوهش شده و گناه گرفتن یک درهم ربا بیش از هفتاد بار زنا ذکر شده است (ابراهیمی، 1372، ص122؛ اطیب البیان، ج3، ص 62؛ وسائل الشیعه، ج12، ص 427).
توجه به آیات تحریم ربا و یقین در حکمت موجود در آنها و توجه به روایات موجود در باب ربا و اطمینان از عصمت و علم لدونی ائمه این سوال را مطرح میکند، که فلسفه و حکمت موجود در پشت این همه تاکید چیست؟ در مورد فلسفهی تحریم ربا مواردی توسط ائمهی اطهار و برخی علما ارائه شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
پیامبر اکرم (ص) ربا را بدترین کسبها میداند (ابراهیمی، 1372، ص 123؛ وسائل الشیعه، ج12، ص426). امام رضا (ع) میفرماید: «علت حرمت ربا اینست که علاوه بر نافرمانی خدا در آن فساد مالی، ظلم و تباه شدن اموال وجود دارد» (ابراهیمی، 1372، ص153؛ مسند الامام الرضا، ج2، ص305). همچنین ایشان میفرماید: «ربا موجب از بین رفتن عمل پسندیده (قرض) است. و در عین حال موجب تلف شدن اموال و سبب طمع و رغبت مردم در بهره شده و این طمع و حرص موجب ترک قرض میگردد» (ابراهیمی، 1372، ص153). امام صادق (ع) میفرمایند: «علت تحریم ربا این است که مردم تجارت را ترک نکند و از حلال رو گردان نشوند و به حرام روی نیاورند» (ابراهیمی، 1372، ص 153؛ وسائل الشیعه، ج12، ص 424 و 425).
امام خمینی معتقداند، ربا موجب ظلم و بیکاری است (ابراهیمی، 1372، ص 166؛ صحیفه نور، جلد 18، ص281). ایشان در جای دیگر میفرمایند: «در کمترین جایی است که به اندازه ربا در قرآن و سنت به آن اهمیت داده شده است و آن را طرد کرده باشد و نکتهاش هم این است که اگر ربا رواج بگیرد فعالیت کم میشود... از یک طرف ظلم است و از یک طرف بیکاری است» (ابراهیمی، 1372، ص 167؛ صحیفه نور، ج 18، ص 281).
شهید مطهری چند دلیل برای حرمت ربا ذکر میکند که عبارتند از: 1- ربا مانع احسان و استفاده محتاجان از دیگران است، 2- قطع رابطه ثروت و کار (کسی که منافع از پول میگیرد ثروتی در اختیار میگیرد که کار نکند.) 3- معطل ماندن قوای انسانی صاحب پول و در نتیجه رکود اقتصادی 4- از بین رفتن طبقه مولد (ابراهیمی، 1372، ص 160و 161).
فوزی عطوی چهار دلیل برای حرمت ربا معرفی میکند، که عبارتند از: 1- ربا موجب افزایش شکاف طبقاتی میشود. 2- نظام رباخواری سبب تمرکز ثروت در عدهای میگردد. 3- رباخواری موجب خوف و ترس غنی از حفظ مال و جانش میشود و موجب خوف فقیر بخاطر روزی معاشش میگردد. نه فقیر از آیندهاش آرامش خاطر دارد و غنی از حفظ مالش خیال راحت دارد. 4- رباخواری موجب افزایش جرایم میشود و در نتیجه عقیده را متزلزل میکند (ابراهیمی، ص 161 تا 166).
خلاصه موارد بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا عبارتند از: کفر، ظلم، تباهی و نابودی اموال، ترک تجارت، بیکاری، هدر رفتن قوای انسانی، ضربه به طبقه مولد، افزایش شکاف طبقاتی، کاهش امنیت و افزایش جرایم، تمرکز ثروت و فراموشی قرض. این موارد بر انواع سهگانه سرمایه در اقتصاد (سرمایه فیزیکی، انسانی و اجتماعی) اثر منفی دارند. به عبارتی توجه به فلسفهی تحریم ربا و مطالعه دقیق اثرات ربا در اقتصاد نشان میدهد، ربا به هر سه نوع سرمایه حد میزند. در شکل (1) مسیر اثرگذاری علل بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا بر رشد اقتصادی مشخص شده است.
شکل (1): تاثیر علل بیان شده در مورد فلسفه تحریم ربا بر رشد اقتصادی
منبع: دستاورد محققان
پرسشی که در اینجا ممکن است مطرح شود اینکه چرا در کشورهای سرمایه داری که بهره و ربا کاملا توجیه شده است و نظام پولی و بانکی این کشورها ربوی است، سرمایه فیزیکی، انسانی و اجتماعی و رشد اقتصادی بالاست. جهت درک جواب این پرسش باید به چند نکته توجه کرد. اول اینکه در این کشورها همانگونه که در ادامه در