لینک دانلود و خرید محصول در پایین توضیحات
نوع فایل: WORD
قابل ویرایش و آماده پرینت
تعداد صفحات : 6 صفحه
معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت 3- بوروکراسی ( دیوانسالاری ) واژه (( بوروکراسی )) غالبا با مفاهیم منفی از قبیل تشریفات زاید اداری ، دوباره کاری ، کاغذ پراکنی ، حاکمیت مقررات خشک و بی روح اداری ، دستگاههای عریض و طویل و دست و پا گیر اداری ، سلسله مراتب پیچیده و مفصل سازمانی ، کندی جریان امور ، تمرکز در تصمیم گیری ، اتلاف وقت و منابع و نظایر آن ، به کار برده می شود .
(( بورو کراسی )) به مفهوم فنی کلمه یعنی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، نخستین بار با توجه به کاربرد عملی آن به وسیله (( ماکس وبر )) بنیان نهاده شد .
(( وبر )) توجه خود را عمدتآ روی تأثیر سازمانهای(( بورو کراتیک )) در ساختار سیاسی جامعه متمرکز کرد .
او بیشتر به ((علت وجودی سازمانها )) و (( نحوه اعمال قدرت )) نظر داشت .
(( وبر )) ، قدرت را (( امکان تحمیل اراده انسان بر رفتار اشخاص دیگر )) تعریف می کند .
البته قدرت به صورت عام و کلی آن مورد نظر (( وبر )) نیست ، بلکه به نوع خاصی از روابط ناشی از قدرت که آن را (( سلطه )) یا استیلا می خواند ، توجه دارد .
منظور (( وبر )) از سلطه آن نوع رابطه قدرتی است که در آن فرمانروا، رئیس یا شخصی که اراده خود را بر دیگران تحمیل می کند ، اعمال قدرت را حق خود دانسته و اطاعت از دستورها را وظیفه فرمانبردار ( مرئوس ) می داند .
به عبارت دیگر ، نوعی (( صلاحیت پذیرفته شده )) که به اعمال قدرت، هم از نظر رهبر و هم از نظر پیرو ، مشروعیت می بخشد .
عامل مهم دیگر در نظریه (( وبر )) (( بورو کراسی )) است .
اعمال قدرت ( سلطه ) بر تعداد زیادی از افراد احتیاج به صاحب منصبان اداری دارد که دستورها را اجرا کرده و مانند یک پل ، فرمانروا ( رئیس ) و فرمانبردار ( مرئوس ) را به هم متصل کند .
بنابراین اعتقاد ، (( مشروعیت قدرت )) و (( دیوان سالاری )) دو ضابطه اصلی است که برای شناخت نوع سلطه از نظر ((وبر )) و پیروانش ، ضرورت دارد .
در این خصوص ، (( وبر )) سه نوع مشروعیت برای اعمال اقتدار تشخیص داده است که هر یک با شکل معینی از دستگاه اداری تطابق دارد .
اینها عبارتند از : سلطه (( کریزماتیک )) ، سلطه سنتی ، سلطه قانونی 1 – سلطه کریزماتیک ( سلطه به واسطه فره مندی ) : (( کریزما )) در لغت به معنای(( فره یا موهبت رهبری )) است ، استعدادی استثنایی که به اعتبار آن شخص لیاقت رهبری پیدامی کند.
رهبر (( کریزماتیک )) ( فره مند ) اعم از اینکه یک قهرمان یا یک آدم عوام فریب باشد ، سلطه خود را به واسطه استعدادهای استثنایی و کردارش موجه می کند .
پیروانش سلطه و اقتدارش را به این سبب که به شخص او ایمان دارند ، می پذیرند .
در این نوع سلطه ، معمولآ دستگاه اداری بسیار سست و بی ثبات است و وفادارترین پیروان ، معمولآ ، نقش واسطه بین رهبر و توده مردم را به عهده می گیرند .
2 – سلطه سنتی : در این مورد ، رهبر قدرت مشروعیت خود را از اعتقاد به قانون ابدی ((درست بودن و متناسب بودن طریقه سنتی انجام امور )) به دست می آورد .
رهبر سنتی ، مدیری است که به اعتبار موقعیت و پایگاه موروثی خودش دستور می دهد .
دستورهای او ، در محدوده آداب و سنن ، شخصی و مستبدانه است .
عوامل او دستورهایش را بدون احساس و
چون فقط تکه هایی از متن اصلی برای نمونه در این صفحه درج شده است ممکن است هنگام انتقال مطالب از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل با فرمت ورد word را که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند می توانید در ادامه دانلود نمائید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
معرفی مکاتب کلاسیک مدیریت
3- بوروکراسی ( دیوانسالاری )
واژه (( بوروکراسی )) غالبا با مفاهیم منفی از قبیل تشریفات زاید اداری ، دوباره کاری ، کاغذ پراکنی ، حاکمیت مقررات خشک و بی روح اداری ، دستگاههای عریض و طویل و دست و پا گیر اداری ، سلسله مراتب پیچیده و مفصل سازمانی ، کندی جریان امور ، تمرکز در تصمیم گیری ، اتلاف وقت و منابع و نظایر آن ، به کار برده می شود .
(( بورو کراسی )) به مفهوم فنی کلمه یعنی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، نخستین بار با توجه به کاربرد عملی آن به وسیله (( ماکس وبر )) بنیان نهاده شد . (( وبر )) توجه خود را عمدتآ روی تأثیر سازمانهای(( بورو کراتیک )) در ساختار سیاسی جامعه متمرکز کرد . او بیشتر به ((علت وجودی سازمانها )) و (( نحوه اعمال قدرت )) نظر داشت .
(( وبر )) ، قدرت را (( امکان تحمیل اراده انسان بر رفتار اشخاص دیگر )) تعریف می کند . البته قدرت به صورت عام و کلی آن مورد نظر (( وبر )) نیست ، بلکه به نوع خاصی از روابط ناشی از قدرت که آن را (( سلطه )) یا استیلا می خواند ، توجه دارد . منظور (( وبر )) از سلطه آن نوع رابطه قدرتی است که در آن فرمانروا، رئیس یا شخصی که اراده خود را بر دیگران تحمیل می کند ، اعمال قدرت را حق خود دانسته و اطاعت از دستورها را وظیفه فرمانبردار ( مرئوس ) می داند . به عبارت دیگر ، نوعی (( صلاحیت پذیرفته شده )) که به اعمال قدرت، هم از نظر رهبر و هم از نظر پیرو ، مشروعیت می بخشد .
عامل مهم دیگر در نظریه (( وبر )) (( بورو کراسی )) است . اعمال قدرت ( سلطه ) بر تعداد زیادی از افراد احتیاج به صاحب منصبان اداری دارد که دستورها را اجرا کرده و مانند یک پل ، فرمانروا ( رئیس ) و فرمانبردار ( مرئوس ) را به هم متصل کند .
بنابراین اعتقاد ، (( مشروعیت قدرت )) و (( دیوان سالاری )) دو ضابطه اصلی است که برای شناخت نوع سلطه از نظر ((وبر )) و پیروانش ، ضرورت دارد . در این خصوص ، (( وبر )) سه نوع مشروعیت برای اعمال اقتدار تشخیص داده است که هر یک با شکل معینی از دستگاه اداری تطابق دارد .
اینها عبارتند از :
سلطه (( کریزماتیک )) ، سلطه سنتی ، سلطه قانونی
1 – سلطه کریزماتیک ( سلطه به واسطه فره مندی ) : (( کریزما )) در لغت به معنای(( فره یا موهبت رهبری )) است ، استعدادی استثنایی که به اعتبار آن شخص لیاقت رهبری پیدامی کند. رهبر (( کریزماتیک )) ( فره مند ) اعم از اینکه یک قهرمان یا یک آدم عوام فریب باشد ، سلطه خود را به واسطه استعدادهای استثنایی و کردارش موجه می کند . پیروانش سلطه و اقتدارش را به این سبب که به شخص او ایمان دارند ، می پذیرند . در این نوع سلطه ، معمولآ دستگاه اداری بسیار سست و بی ثبات است و وفادارترین پیروان ، معمولآ ، نقش واسطه بین رهبر و توده مردم را به عهده می گیرند .
2 – سلطه سنتی : در این مورد ، رهبر قدرت مشروعیت خود را از اعتقاد به قانون ابدی ((درست بودن و متناسب بودن طریقه سنتی انجام امور )) به دست می آورد . رهبر سنتی ، مدیری است که به اعتبار موقعیت و پایگاه موروثی خودش دستور می دهد . دستورهای او ، در محدوده آداب و سنن ، شخصی و مستبدانه است . عوامل او دستورهایش را بدون احساس وفاداری نسبت به شخص او یا بدون قایل شدن احترام برای موقعیت سنتی وی ، اطاعت می کنند .
3- سلطه قانونی : مشروعیت این نوع سلطه را اعتقاد به درستی قانون ، حفظ می کند . در این مورد به فرمانروا (مدیر ) به عنوان مافوقی که بر اساس رویه های قانونی انتخاب و منصوب شده است، نگریسته می شود و به اعتبار سمت است که او اعمال قدرت می کند . ترکیب دستگاه اداری متناسب با نوع قانونی سلطه ( اعمال قدرت قانونی ) را اصطلاحاً (( بوروکراسی )) (دیوانسالاری ) می نامند . (13)