لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
روشهای آموزش انشاء 3
مشکلات درس انشاء در پایه ی پنجم ابتدائی 5
راهکارهای اصلاح مشکلات درس انشاء 8
منابع 11
درس:
زبان تخصصی انگلیسی
موضوع تحقیق:
مشکلات آموزش درس انشاء به دانش آموزان مقطع ابتدایی سنندج
نام استاد:
جناب آقای دکتر فهیم نیا
نام دانشجو:
منیر پاک وجدان
مقطع:
کارشناسی ارشد
رشته:
آموزش زبان فارسی
مقدمه:
یکی از عواملی که در ایجاد ارتباط نقش تعیین کننده دارد مهارت نوشتن و انشاء و نقش آن در ایجاد خلاقیت فکری در انسان مخصوصاً در کودکان دبستانی می باشد. کسانی که از توانایی نوشتن و نویسندگی خوبی برخوردار هستند، در زمینه ی خلاقیت نیز می توانند موفق شوند چرا که یک نویسنده خوب و یک نوشته خوب باید از همه لحاظ و به همه جوانب موضوع پرداخته باشد اما متأسفانه در جامعه ما افراد معدودی از توانایی نویسندگی و توانایی خلق نوشته خوب و خلاق برخوردارند. مشکلات زیادی در مدارس ما مخصوصاً در مدارس ابتدایی دست به دست هم داده تا دانش آموزان نتوانند به خلق نوشته ی خوب بپردازند. از عواملی که باعث ایجاد این مشکلات شده می توان به پایین بودن فرهنگ عمومی مطالعه، توجیه نبودن مسئولین، معلمان و مردم در خصوص ارزش و اهمیت نوشتن و نقش آن در ایجاد خلاقیت فکری دانش آموزان است. این مسائل و مشکلات در مناطق تک زبانه تا حدودی مورد بررسی قرار گرفته ولی در مناطق دو زبانه در سطح خیلی کمتر به آن پرداخته شده و به نظر محقق، نمود این مشکلات در مقطع ابتدایی و خصوصاً اواخر این دوره بیشتر بوده و از این رو این پژوهش با هدف بررسی مشکلات درس انشا در پایه پنجم ابتدایی در نواحی شهری سنندج انجام شده و از آنجایی که کتاب آموزش زبان فارسی در نواحی شهری سنندج انجام شده و از آنجایی که کتاب زبان فارسی در بالا بردن و ایجاد خلاقیت توانایی نوشتن، نقش تعیین کننده دارد به نقش کتاب (بخوانیم- بنویسیم) در کاهش یا بروز این مشکلات در مقایسه با روش قدیمی در مناطق دو زبانه تا حدودی توجه شده است.
نوشتن مهارتی است که فرد با استفاده از علایم و نمادهای قراردادی به خلق کلمات و جملاتی پرداخته، تا احساسات و نگرش خود را بیان کند و با اطرافیان ارتباط برقرار سازد. نوشتن از یک طرف خلق افکار و اندیشه هاست و از طرف دیگر نظم بخشی به اندیشه ها در قالب زبان نگارش است از این رو انشاء یکی از مهارت های اساسی است که در بهتر یادگیری سایر دروس و برقراری ارتباط با دیگران و غیره به ما کمک می کند. از طرف دیگر با توجه به اهمیت نوشتن و درس انشاء در پیشبرد سایر دروس، اهمیت آن در بیان افکار و اندیشه و احساسات و بروز خلاقیت در دانشآموز، مشکلات عدیده ای سبب شده تا دانش آموز نتواند چه در مقاطع تحصیلی پایین و چه در مقاطع تحصیلی بالا به خلق افکار و اندیشه های خود به صورت نوشته بپردازد و همچنین از آنجایی که یکی از هدف های آموزش و پرورش دستیابی به چهار رکن اساسی یعنی خوب گوش کردن، خوب نگاه کردن، خوب سخن گفتن و خوب نوشتن است. این چهار رکن در درس انشاء به تمامی به کار گرفته می شود بنابراین درس انشاء دریچه ای است به روی خوب اندیشیدن، خوب تحلیل کردن و خوب تعمق کردن.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
طبقه بندی مشکلات نوجوانان وجوانان وروشهای بررسی آنها می توان مشکلات نوجوانان را به پنچ دسته تقسیم نمود :
اختلال درتصویر بدنی
2.بحران خودشناسی
3.مشکل اجتماعی شدن
4.مسئله جنسی
5.بیماریهای روانی
با انجام چند تحقیق در زمینه مشکلات جوانان ایران مسائل آنان به صورت زیر طبقه بندی می شود:
1.دشواریهای مالی
2.دشواریهای تحصیلی
3.دشواریهای ناشی از تعارض گذشته و روزگار کنونی
4.دشواریهای ناشی از مناسبتهای خانوادگی
5.دشواریهای ناشی از تمایلات جنسی
6. اعتیاد در جوانان
7. دشواری ایام فراغت
8. اضطرابها ونگرانیها
روشهای بررسی مشکلات : برای تحقیق وبررسی مشکلات نوجوانان می توان از روشهای مختلفی استفاده کرد که ذیلا به برخی از این روشها اشاره ای می شود:
مطالعات مردم شناسی : در این گونه مطالعات شیوه زندگی در جوامع مختلف مورد بررسی قرار می گیرد که محقق به مشاهدات خویش وبر اطلاعات افرادمحلی متکی است
تحقیقات تاریخی : در این تحقیقات به بررسی منظم حقایق می پردازند ومدارک واطلاعات مربوط به یک موضوع را جمع آوری می کنند که این نوع بیشتر به اسناد تاریخی متکی است
مطالعات موردی: مطالعه ای همه جانبه از سوابق وضع فعلی وعوامل محیطی موثر در یک فرد یا یک گروه است مانند مطالعه پیاژه در رشد ذهنی کودکان
مطالعات همبستگی: بررسی دو خصیصه وحالت در دو گروه وتعیین میزان ارتباط آنهاست .میزان ارتباط دومتغیر مانند روابط خوب خانوادگی وسازگاری رابیان می کند اگر دو متغیر دارای ارتباط کامل باشند ضریب همبستگی 1+ است . همبستگی صفر نمایانگر عدم ارتباط کامل است
مطالعات تجربی : یک طرح دقیق در شرایط کنترل شده اجرا می شود و نتیجه آن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار می گیرد در مطالعات معمولا دو گروه شرکت دارند که در یکی از گروهها ،طرح تجربی به کار می رود دو گروه دیگر به عنوان گروه گواه مورد آزمایش قرار نمی گیرد نتایج حاصل از دو گروه آزمایش و گواه با یکدیگر مقایسه می شوند .
تحقیقات توصیفی : به توصیف دقیق حقایق و بیان خصوصیات دسته ای خاص یا موضوع مورد علاقه محقق می پردازد و شامل بررسی عقاید عامه و نیازها و خصوصیات یک گروه می شود تحقیقات توصیفی معمولا به دو صورت انجام می پذیرد : الف – تحقیقات پیمایشی ب- تحقیقات مشاهده ای
تحقیقات مربوط به رشد: برای بررسی الگوهای رفتاری و خصوصیات مربوط به رشد یا تغییراتی که در اثر گذشت زمان ایجاد می شود . مطالعه مربوط به رشد مستقیما طبیعت رفتار و میزان تغییرات آن را در نمونه ای از کودکان یا نوجوانان در مراحل مختلف رشد بررسی می کند .
بحران بلوغ : فرآیند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی هر فرد است . استانلی هال که به پدر روانشناسی بلوغ معروف است این مرحله را دوران طوفان و فشار می نامد
نوجوانی با تغییرات بیولوژیکی آغاز می شود این تغییرات در دختران در سنین 9 تا 12 سالگی و در پسران از 11 تا 13سالگی بروز می کند . تغییرات بیولوژیکی با افزایش وزن و طول ناگهانی قامت همراه است . رشد سریع بدنی در این دوره تحت تاثیر هورمونهای غدد درونریز مخصوصا غده هیپوفیز قرار دارد . ترشح سریع غده هیپوفیز سایر غدد مانند غده آدرنال غده تیروئید غدد جنسی را فعال می کند . رشد بدنی 3 تا 4 سال طول می کشد و اوج آن در پسران 14 سالگی است طی این دوره 15 تا 20 سانتیمتر بر قد و 20 تا 25 کیلوگرم بر وزن نوجوان اضافه می شود
در تاریخچه روانشاسی دو جریان فکری در زمینه تحول بلوغ وجود داشته است :
جریان اول : رشد را پدیده ای مداوم و پیوسته می داند براساس این نظریه رشد امری پیوسته است که از کودکی شروع می شود و ادامه می یابد . رشد گاهی سریع و گاهی کند است و نمی توان برای آن خصوصیات مشخصی را تعیین کرد . برطبق این نظریه دوره بلوغ دنباله رشد دوران است ولی آهنگی سریعتر دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
«بررسی مشکلات آموزش زبان دوم (عربی)»
((زهرا نظریان دبیر دبیرستانهای آموزشوپرورش ناحیة 5 شهر اصفهان))
چکیده
در این مقاله، موانع یادگیری زبان عربی در ابعاد دانشآموزی ـ اجتماعی ـ معلمان و نظام آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل مربوط به دانشآموز: کمبود انگیزه وسیلهای و یکپارچه ـ عدم تسلط بر پیشنیازهای این درس ـ قرار نگرفتن در محیطی که به زبان عربی تکلم میشود. از عوامل مربوط به معلمان ـ عدم تسلط آنان در مکالمه به زبان عربی ـ عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی و تأکید بیشازحد بر روش سخنرانی قابل ذکر است. از موانع اجتماعی میتوان به عدم اهمیت جامعه بر یادگیری زبان عربی ـ وجود نگرش منفی نسبت به عربزبانان و کمبود مؤسسات آموزشی زبان عربی در سطح شهر اشاره کرد. سرانجام از عوامل مربوط به نظام آموزشی میتوان محدود بودن ساعت درس عربی، وسعت مطالب مورد تدریس و تأکید بر یادگیری قواعد به منظور موفقیت در پاسخ به سؤالات کنکور و عدم تبیین هدفهای درس عربی برای معلمان و دانشآموزان را نام برد. علاوه بر موانع مذکور، روشهای عمده آموزش زبان عربی مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی به منظور رفع برخی از این موانع ارائه گردیده است.
انسان موجودی با ابعاد زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی است و در هر یک از این ابعاد نیازهایی دارد. به منظور برآورده ساختن نیازهای خود ناچار گردید تا به صورت اجتماعی زندگی کند و در این شرایط نیاز به داشتن وسیله ارتباطی در حد بالایی احساس شد. ابتدا به زبان اشارهای روی آورد اما به دلیل محدودیتهای این زبان، به خلق زبان کلامی نیاز پیدا کرد و برای پاسخگویی آن به زبان کلامی و بعد هم نوشتاری پرداخت. این موضوع امروزه به حدی تنوع دارد که حدود 4000 زبان را میتوان در دنیای امروزی شناسایی نمود. (وزیرنیا، 1379).
تعدد زبانی و نمادهای نوشتاری و نیاز روزافزون انسانها در دهکده جهانی به برقراری ارتباط و استفاده از امکانات علمی، فنی و... یکدیگر، ضرورت یادگیری بعضی از زبانهای دنیا را بسیار حتمی نموده است. از جمله یادگیری زبان انگلیسی و عربی برای ایرانیان. این آموزش در آموزشوپرورش کشور ما از دوره راهنمایی به طور رسمی آغاز میشود و سالانه وقت زیادی از معلمان و دانشآموزان صرف یادگیری مسائل مختلف این زبانها به عنوان زبان خارجی میشود.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا نظام تعلیم و تربیت به اهدافی که در یادگیری زبانهای خارجی تعیین نموده است، دست مییابد؟ تا چه حد این اهداف با روشهای فعلی قابل دستیابیاند؟ موانع موجود کدامند؟ در این مقاله به برخی از موانع فعلی در یادگیری زبانهای خارجی در نظام آموزشوپرورش پرداخته شده است.
بدین منظور این موانع در چند مقوله زیر مورد بحث قرار میگیرند:
1ـ عوامل مربوط به دانشآموزان
2ـ عوامل مربوط به جامعه
3ـ عوامل مربوط به نظام آموزشی
4ـ عوامل مربوط به معلمان
بدیهی است که دانشآموزان محور مهمی از آموزشوپرورش را تشکیل میدهند و ویژگیهای آنان در تسهیل یا دشواری یادگیری تمام دروس مؤثرند. این ویژگیها در یادگیری دروسی که برای آنان تازگی دارند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. ویژگیهای دانشآموزان در دو حیطه شناختی و عاطفی با یادگیری دروس زبان خارجی مرتبط میشوند. از ویژگیهای شناختی آنان میتوان به هوش، تجارب و آموختههای گذشته اشاره کرد. هوش دانشآموزان در یادگیری تمامی دروس تأثیرگذار است. تجارب و آموختههای گذشته آنان در یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی به شکل خاصی نقش بازی میکند. بدین صورت که دانشآموزان در کلاس اول راهنمایی تقریباً بدون گذراندن هیچ درس پیشنیاز، یادگیری این دروس را آغاز میکنند و طبیعی است که عملکرد آنان در این دروس در مقایسه با دروس دیگر از جمله ریاضی، فارسی و... متفاوت و احتمالاً پایینتر باشد. تحقیقات مختلف از جمله تحقیق بلوم در چندین کشور دنیا نشان داده است که رفتارهای ورودی شناختی نقش مهمی در یادگیری آموزشگاهی دارند (سیف، 1379) بنابراین، یکی از موانع یادگیری دروس عربی و زبان انگلیسی فقدان رفتارهای ورودی شناختی کافی در دانشآموزان است.
در حیطه عاطفی و رفتارهای ورودی عاطفی میتوان به تجارب دانشآموزان که در سالهای قبل از یادگیری زبان عربی و انگلیسی از طریق اعضاء خانواده (خواهران و برادرانی که در دوره راهنمایی و دبیرستان تحصیل میکنند) و دوستان و... کسب میشوند، اشاره کرد.
به نظر میرسد که بیشتر دانشآموزان در هنگام ورود به کلاسهای این دو درس نگرش مثبتی نسبت به یادگیری آنها ندارند و احتمالاً یا دارای حالتی خنثی و یا منفی هستند.
با توجه به اینکه تحقیقات قبلی نقش رفتارهای ورودی عاطفی را در یادگیری دروس تقریباً 25 درصد بیان داشتهاند، لذا میتوان گفت که 25 درصد از علت پیشرفت یا عدمپیشرفت دانشآموزان در این دروس به رفتارهای ورودی عاطفی آنان مربوط میباشد. (بلوم به نقل از سیف، 1363).
عامل دوم در زمینه رفتارهای ورودی عاطفی به انگیزه دانشآموزان بر میگردد. در واقع هیچ فردی بر نقش انگیزه در یادگیری تردید ندارد و این انگیزه در یادگیری زبان خارجی به دو شکل مطرح میباشد:
انگیزه یکپارچه و انگیزه وسیلهای. مطالعات پژوهشی گسترده ثابت کردهاند که زبانآموزان هنگامی بیشترین موفقیت را کسب میکنند که فرهنگ و مردم وابسته به زبان خارجی مورد مطالعه خود را دوست داشته باشند و بخواهند با جامعهای که در آن به آن زبان تکلم میشود، آشنا شوند. این حالت را اصطلاحاً انگیزه یکپارچه گویند. منظور از انگیزش وسیلهای این است که در این نوع انگیزه هدف از یادگیری زبان خارجی بیشتر کاربرد آن است، مانند گذراندن واحد درسی یا آماده شدن برای کنکور. زبانآموزانی که دارای انگیزة وسیلهای هستند، موفقیت چندانی در کلاسهای زبان خارجی کسب نمیکنند. حال اگر بیانگیزگی تعدادی از دانشآموزان در زبان عربی و انگلیسی به این عامل افزوده شود، پیشبینی عملکرد آنان در یادگیری این دروس بسیار آسان خواهد بود و آن هم این است که صرف داشتن انگیزه ابزاری باعث یادگیری سطحی دروس مذکور خواهد شد و نداشتن انگیزه هیچگونه یادگیری را به دنبال نداشته و حتی باعث احساس استرس و سرانجام ایجاد تنفر نسبت به کتاب و دبیران این دروس خواهد شد (گرجی، 1375).
به عبارتی دیگر، میتوان گفت فراگیرانی که دارای انگیزة یکپارچه هستند، میتوانند در یادگیری زبان خارجی موفقیت کسب نمایند، حال آنکه زبانآموزان واجد انگیزه وسیلهای ممکن است حتی در هنگام قرار گرفتن در بافت زبان دوم، موفقیت چندانی به دست نیاورند.
البته میزان قرار گرفتن در معرض زبان دوم نیز اهمیت دارد. هیچ کس نمیتواند بدون اینکه به اندازه کافی در معرض زبانی قرار گیرد، بر آن مسلط شود. مهمترین برنامههای زبانی طوری طرحریزی میشوند که از هر سه عامل مورد بحث یعنی انگیزه یکپارچه، وسیلهای و قرار گرفتن در معرض زبان و بافت زبان موردنظر استفاده کنند.
از این رو برنامههای تابستانی در خارج از کشور (مثل سفر حج یا زیارت عتبات عالیه در کشورهای عربی) یا برنامههای مربوط به گذراندن سال آموزشی در خارج از کشور موجب خواهد شد تا آنانی که از انگیزه یکپارچه برخوردارند فرصت یادگیری زبان را در بافتی پیدا کنند که در همان زبان به منزلة وسیله ارتباطی عمده عمل میکند و لذا فرصت استفاده دائمی از آن زبان را به دست میآورند. هر چند که انجام این راهبرد پیشنهادی برای نظام آموزشوپرورش تقریباً امکانپذیر نیست.
یکی از عواملی که باعث کاهش انگیزه وسیلهای دانشآموزان نسبت به یادگیری درس عربی میشود این است که این درس برای آنان جنبه کاربردی ناچیزی دارد. بدین معنی که یک دانشآموز ممکن است این گونه پیشبینی نماید که تا پایان عمر خود با یک فرد عرب زبان مواجه نخواهد شد و یا در شرایطی قرار نخواهد گرفت که مجبور به استفاده از آموختههای کلاسی خود شود. علاوه بر این، چنانچه دانشآموزان قصد ادامه تحصیل در دانشگاه را نداشته باشد و یا رشته مورد علاقه او در دانشگاه نیازی به یادگیری زبان عربی نداشته باشد، انگیزه وسیلهای او بسیار کاهش خواهد یافت.
عاملی که در کاهش انگیزه یکپارچه دانشآموزان نقش دارد وجود نگرش منفی و یا خنثی نسبت به مردمان کشورهای عربزبان در زمینه پیشرفت علمی، تکنولوژی و انسانی است. این عامل باعث میشود تا شاید هیچ دانشآموزی آرزوی زندگی و تحصیل در کشورهای عربزبان را در ذهن نداشته باشد و لذا ضرورتی برای یادگیری این درس احساس نکند.
از عوامل مربوط به جامعه میتوان به ناکافی بودن مؤسسات آموزش زبان عربی در سطح شهرها اشاره نمود. ملاحظه میشود که برای یادگیری زبان انگلیسی، دانشآموزان میتوانند در مؤسسات خصوصی آموزش زبان شرکت نمایند. اما در خصوص زبان عربی چنین مؤسساتی یا وجود ندارد و یا بسیار محدوداند. طبیعی است که دانشآموزان با یادگیری زبان انگلیسی در دوره ابتدایی و یا همزمان با درس زبان انگلیسی در مدرسه میتوانند عملکرد بهتری در این درس از خود نشان دهند ولی در درس عربی این امتیاز در جامعه ما وجود ندارد.
در جامعه، مردم و خانوادهها نیز اهمیتی که برای یادگیری زبان انگلیسی قایلاند، نسبت به درس عربی و زبان عربی قایل نیستند. به عبارتی دیگر، ضمن بیاهمیت دانستن یادگیری زبان عربی، نگرش چندان مثبتی به تکلم با آن زبان وجود ندارد. از این رو، تقویتهای اجتماعی که زبانآموز در درس زبان انگلیسی از دیگران دریافت میکند، در درس عربی دریافت نمینماید.
در یادگیری زبان فارسی و قواعد آن عوامل دیگری به غیر از معلم و مدرسه نقش دارند از جمله کتابهای غیردرسی، داستانی، رسانههای گروهی مانند تلویزیون و رادیو، مطبوعات مانند مجلات و روزنامهها. این عوامل در یادگیری درس عربی و زبان در جامعه وجود ندارند. لذا یادگیری دانشآموز به فعالیتهای معلم و کتب درس عربی محدود میباشد.
در مقایسه با دبیران زبان میتوان گفت که آنان تقریباً به خوبی میتوانند به این زبان تکلم کنند و با یک فرد خارجی زبان مکالمه نمایند. اما دبیران عربی در این حد توانمند نیستند، شاید یکی دیگر از موانع مربوط به معلمان وجود این قانون در آموزشوپرورش باشد که یک دبیر اگر 3 سال این درس را در دبیرستان تدریس کرده باشد میتواند این دروس را ارائه نموده و به عنوان دبیر عربی شناخته شود. سؤال این است که آیا میزان اطلاعات یک دبیر باید صرفاً در حد مطالب کتاب باشد؟ آیا دبیری که یک شب از دانشآموزان جلوتر باشد میتواند کارایی مورد انتظار نظام آموزش را تأمین نماید؟!!
معلمان عربی شناختی از دانش زبانشناسان و روانشناسان ندارند. بدین معنی که یک دبیر عربی فاقد آشنایی لازم با یادگیری زبان و مراحل تکامل آن و روانشناسی یادگیری و روشهای آموزشی کارآمد میباشد.
دبیران عربی نمیتوانند اهداف تدریس زبان عربی را به حدی که دانشآموزان متقاعد شوند، تبیین نمایند و شاید علت آن نظام آموزشی باشد که این تبیین را برای دبیران بیان نکرده است و لذا هر دبیر در حد توان خود تلاش میکند تا هدف از یادگیری زبان عربی را برای دانشآموزان تبیین نماید.
بنابراین وقتی دانشآموزان پاسخ کافی نسبت به این سؤال که چرا باید درس عربی را یاد گرفت؟ دریافت نمیدارند، انگیزه لازم برای تحمل دشواریهای یادگیری این درس را پیدا نخواهند کرد.
عدم استفاده دبیران از روشهای متنوع تدریس در کلاسهای عربی و تأکید صرف بر روش آموزش سنتی به صورت سخنرانی باعث افت جذابیت مطالب این درس میشود. عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی نیز بر این مشکل خواهد افزود.
بنابراین، تا زمانی که اهداف یادگیری و آموزش درس عربی تبیین و اصلاح نشوند، روشهای سنتی جای خود را به روشهای فعال و فرآیند مدار و روش یادگیری در حد تسلط ندهند و دبیران دانش کافی در خصوص علم روانشناسی و زبانشناسی به دست نیاورند، عملکرد یادگیری دانشآموزان و عملکرد آموزشی دبیران در همین سطحی که وجود دارد، خواهد بود.
آیا دبیران زبان غربی در مورد تئوریهای رشد زبان و آموزش زبان دوم شناختی دارند؟ نگاهی به واحدهای درسی گذرانده شده آنان نشان میدهد که آنان مستقیماً این مطالب را در طول دوران تحصیل خود فرا نمیگیرند. لازم است در اینجا مختصری از این روشها و مطالب موردنیاز آورده شوند. اول اینکه باید خاطرنشان شود که بین زبان دوم و زبان خارجی تفاوت وجود دارد. بدین صورت که در یادگیری زبان دوم امکان قرار گرفتن زبانآموز در بافت آن زبان وجود دارد. اما این شرایط برای یادگیری زبان خارجی میسر نیست. برای مثال برای یک فرد ترکزبان، زبانفارسی به عنوان زبان دوم مطرح میباشد و او میتواند در شهرهایی که به زبان فارسی تکلم میکنند قرار گیرد و یا از صداوسیما آن را فرا گیرد و یا در محیط مدرسه روزانه چند ساعت در معرض و بافت زبان فارسی قرار گیرد اما برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی این امکان به راحتی فراهم نمیباشد و ناچاراً باید در قالب کتاب و دستورات آموزشی آن را فرا گیرد.
از طرف دیگر، بین یادگیری زبان اول (تکلم به زبان مادری) و زبان دوم یا خارجی تفاوت وجود دارد. بدین معنی که یادگیری زبان اول نوعی فراگیری جهانی است یعنی همة کودکان یاد میگیرند تا به زبان مادری خود تکلم نمایند. اما یادگیری زبان دوم یا خارجی برای آنان حالتی فراگیر و اجباری ندارد. یعنی یک کودک فارسزبان همان زبان مادری خود را میداند و اجباری به یادگیری زبان عربی و انگلیسی احساس نمیکند. ولی یک کودک ترکزبان ناچار میشود زبان فارسی رادر مدرسه بیاموزد ولی برای یادگیری زبان عربی و انگلیسی آنچنان تحت فشار و اجبار قرار ندارند.
در واقع تنها دلیل یادگیری زبان دوم یا خارجی برآورده نشدن نیازهای ارتباطی افراد به وسیله زبان اول است. از آنجا که تعداد زیادی از همسایههای ایران را کشورهای عربزبان تشکیل میدهند و ارتباطات بیشتری بین ایرانیان و کشورهای عربزبان مثل عراق، کویت، عربستان و سوریه وجود دارد، برای ایجاد ارتباط با آنها، نیاز به یادگیری زبان عربی وجود دارد.
از طرفی دیگر، بخشی از کلمات زبان فارسی را لغات عربی تشکیل میدهند و به منظور ریشهیابی لغات، نیاز دانشآموزان فارسزبان به یادگیری دستورات و قواعد، صرف و نحو و واجشناسی زبان عربی بیشتر میباشد. کتاب آسمانی ما مسلمانان و بسیاری از متون دینی معتبر به زبان عربی بوده و به منظور درک بهتر و استفاده بهینه از آن، یادگیری زبان عربی ضروری مینماید. سرانجام این که زبان عربی، زبان مشترک مسلمین محسوب شده و برای تحکیم ارتباطات خود لازم است به این زبان در حد تسلط آشنا شده باشند.
اکثر شرایط یادگیری زبان دوم مانند یکی از سه نوع زیر میباشد:
اضافی، تکمیلی و جانشینی در نوع اضافی، فرد علاوه بر یادگیری زبان اول به یادگیری زبان دوم نیاز دارد یعنی یادگیری زبان دوم در شرایط خاص موردنیاز خواهد بود. مثلاً وقتی فرد برای مدت کوتاهی به یک کشور عربزبان میرود یا علاقمند به خواندن مطالب نویسندگان خارجی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
گیاهان دارویی
اهمیت - مزیتها - مشکلات - نتیجهبا ظهور داروهای شیمیایی و بیولوژیک، نقش و اهمیت گیاهان دارویی در تأمین سلامت بشر، در معرض فراموشی قرار گرفت. امّا با گذشت زمان، استقبال از گیاهان دارویی با رشد قابلتوجهی روبرو شده است. اهمیتصنعت گیاهان دارویی یکی از معدود صنایع دارای رشد دو رقمی است مؤسسه اسکریپ طی سالهای قبل از ورود به هزاره سوم رشد صنعت گیاهان دارویی را با1.3 میلیارد دلار گردش مالی در سال 1996 برای سالهای ابتدایی هزاره سوم رقمی حدود 15 تا 20 درصد پیشبینی کرده بود. این پیشبینی نهتنها بیش از میزان واقع نبود، بلکه در این مدت صنعت مذکور، 25 درصد رشد داشته است. به نظر میرسد مردم از یک سری نارساییهای طب مدرن خسته شدهاند و به طور روزافزون به سمت داروهای گیاهی روی میآورند. اصولاً زمانیکه قانون ابنسینا را در غرب به آتش کشیدند و ادعا کردند شیمی, مولکول و فیزیولوژی را شناختهاند, طب به انحراف کشیده شد. بهطوریکه هماکنون طب مدرن توانایی حل بسیاری از مشکلات بشر را ندارد و طی سالهای اخیر در کتب درسی به این موضوع اعتراف کردهاند.طبق گزارش بانک جهانی گردش مالی صنعت گیاهان دارویی در سال 2050 معادل 500 میلیارد دلار خواهد بود. هماکنون کشورهای مختلف به گونهای تلاش میکنند تا سهم مناسبی از این بازار عظیم داشته باشند. حدود 50 درصد از داروهای تولیدشده در دنیا، منبع طبیعی دارند . نباتات کاربردهای وسیعی دارند که یکی از مهمترین آنها، استفادههای دارویی است. حدود 50 درصد از داروهای تولیدشده در جهان، منشاء طبیعی دارند که با تغییراتی به عنوان دارو مورد استفاده قرار میگیرند. نیمی از این مقدار از منابع معدنی، حیوانی و باکتریایی بدست میآید و نیمیدیگر منشاء گیاهی دارد. به عنوان مثال، تمام هورمونهای مصرفی گیاهی هستند و از گیاهان مختلفی نظیر سیبزمینی مکزیکی, شنبلیله و غیره به دست میآیند. همچنین ترکیباتی مثل وینبلاستین و وینکریستین که از داروهای ضدسرطان هستند از گیاه به دست میآیند و یا گلیکوزیدهای قلبی از جمله این گروه داروها محسوب میشوند. البته امروزه ترکیبات زیادی از گیاهان به عنوان نگهدارنده و طعمدهنده در صنایع غذایی، محافظتکننده و شادابکننده پوست در صنایع آرایشی و بهداشتی و روغنهای فرار مختلف در آروماتراپی مورد استفاده قرار میگیرند. ماهیت طبیعی گیاهان دارویی باعث سازگاری بیشتر با بدن و رفع عوارض جانبی میشود گیاهان دارویی به دلیل ماهیت طبیعی و وجود ترکیبات همولوگ دارویی در کنار هم، با بدن سازگاری بهتری دارند و معمولاً فاقد عوارض ناخواسته هستند، لذا به خصوص در موارد مصرف طولانی و در بیماریهای مزمن، بسیار مناسب میباشند. به عنوان مثال، گیاهان دارویی در بسیاری از اختلالات اعصاب و روان به عنوان بهترین انتخاب خواهند بود. بیشترین داروهای مصرفی در سال 1380 با تعداد حدود 6/6 میلیارد عدد مربوط به ناراحتیهای اعصاب و روان میباشد که دارای عوارض ناخواسته متعددی میباشند؛ درحالیکه به راحتی میتوان بخش قابلتوجهی از آنها را با داروهای گیاهی جایگزین کرد. مزیت ها ی گیاهان دارویی برای ایرانایران میتواند سهم مناسبی از بازار جهانی داروهای گیاهی را به خود اختصاص دهد ایران به لحاظ تنوع اقلیمی، از تنوع زیستی وسیع و منحصربهفردی برخوردار است. این تنوع درمورد گیاهان و از جمله گیاهان دارویی به روشنی مشهود است. اما تاکنون نتوانستهایم از این نعمت الهی در جهت خدمت به مردم استفاده نماییم. اگرچه در زمینه توسعه صنعت گیاهان دارویی در ابتدای راه هستیم، ولی میتوانیم با برنامهریزی صحیح، بخش قابلتوجهی از بازار جهانی را بهخود اختصاص دهیم. شاید در ابتدای کار نتوانیم با کشورهایی که محصولات خود را به تولید انبوه رساندهاند، رقابت نماییم؛ امّا به لحاظ تنوع گونهای و تولید طبیعی گونههای دارویی رقبای چندانی در جهان نداریم و در مواردی حتی بیرقیب هستیم. همه اینها منوط به این نکته است که داراییهای کشور را بشناسیم و بتوانیم از آنها استفادة بهینه نماییم. در اینصورت حتی میتوان تا 5 درصد از تولید ناخالص ملی (GDP) را از این طریق تأمین نمود. طب سنتی ایران قابلیتهای فراوانی دارد که عمدتاً بر پایه استفاده از گیاهان دارویی است طب سنتی ایران با پیشینة چندصدساله, ظرفیتهای بالایی در زمینه پیشگیری و درمان بیماریهادارد که در تعامل با طب نوین میتوانند بسیاری از مشکلات بهداشتی و پزشکی را حل نمایند. به عنوان مثال، در زمینة درمان بیماریهای پوستی، اختلالات کبدی یا مشکلات اعصاب و روان, با استفاده از طب سنتی، روشهای درمانی مطمئن و منحصربهفردی وجود دارد که فقط در اختیار عده معدودی است. از آنجاییکه طب سنتی ایران عمدتاً بر پایة استفاده از گیاهان دارویی استوار است و استفاده از گیاهان دارویی ریشه در سنت ما ایرانیان دارد، بسط و توسعة طب سنتی در کشور نهتنها یکی از راهکارهای گسترش صنعت گیاهان دارویی است، بلکه با توجه به توصیههای سازمان جهانی بهداشت (WHO) یکی از روشهای مناسب برای دسترسی راحت عموم مردم به طب مطمئن و ارزانقیمت میباشد. پژوهش در صنعت گیاهان دارویی نقطه قوت داروسازی کشور یکی دیگر از نقاط قوت برای توسعه صنعت گیاهان دارویی وجود امکانات مناسب تحقیقاتی دردانشکدههای داروسازی همچنین حضور متخصصین مختلف در زمینههای مرتبط با صنعت گیاهان دارویی میباشد. استفاده از این امکان میتواند باعث رشد و توسعه صنعت گیاهان دارویی شود. در مجموع یکی از بهترین زمینههای سرمایهگذاری داروسازی کشور همین صنعت میباشد، زیرا با ورود به بازار جهانی یکی از صنایعی که با شکست قطعی روبرو خواهد شد صنعت داروسازی شیمیایی موجود میباشد و اگر بخت با بعضی از شرکتهای موجود یار باشد آنها در کمپانیهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مشکلات تیرویید در کودکان و نوزادان
غده تیروئید در جلو و طرفین گردن و مقابل مهرههای تحتانی گردن و اولین مهره پشتی قرار دارد. غده تیروئد دولوب راست و چپ در هر سمت گردن دارد که توسط بخش باریکی به نام تنگه تیروئید (اسیموس) به یکدیگر متصل هستند. اسیموس تیروئید بلافاصله زیر حنجره از عرض تراشه عبور میکند. غده تیروئید از تعدادی فولیکول حاوی مواد زرد رنگ و نیمه مایع به نام کلوئید ساخته شده است. تقریبا 5 سانتیمتر طول ، 3 سانتیمتر عرض و 30 گرم وزن دارد.
غده تیرویید: تیرویید، غده کوچکی است که جلوی گردن و زیر سیب آدم قرار گرفته و هورمونهای تیرویید را تولید و ترشح میکند. این غده به شکل پروانهای است که بالهای آن در طرفین نای گسترش یافته است.اگر این غده دچار اختلال شود نمیتواند عملکرد مناسبی داشته باشد. بیماری کم کاری تیرویید یعنی زمانیکه غده تیرویید قادر به تولید هورمون کافی نیست و در بیماری پرکاری تیرویید این غده بسیار فعال است و بیش از حد هورمون ترشح میکند.آگاهی معلمان، والدین، مربیان بهداشت از اختلالات غده تیرویید بسیار اهمیت دارد.خصوصاً والدینی که دارای سابقه خانوادگی مشکلات تیرویید هستند، باید نسبت به این مسائل هوشیارتر باشند زیرا برخی از این اختلالات ارثی هستند.
مشکلات تیرویید در کودکان و نوزادان زمانیکه غده تیرویید به درستی کار نکند. علائم و نشانههای مختلفی در کودکان همانند بزرگسالان بروز میکند. این اختلال از رشد کودکان تأثیر میپذیرد بطوریکه رشد آنها سبب فعالیت بیش از حد و یا کاهش فعالیت غده تیرویید میشود.مشکلات تیرویید در کودکان سختتر از بزرگسالان شناخته میشود، زیرا کودکان قادر به تشخیص علائم بیماری و بیان شکایات خود نیستند، حتی در کودکان بزرگتر هم علائم جسمی و روانی ناشی از بیماری، طبیعی بنظر میرسد.علائم آشکار بیماری تیرویید زمانی بروز میکند که غده تیرویید رشد بیش از حد و قابل مشاهدهای داشته باشد، که اصطلاحاً گواتر خوانده میشود. گواتر در هر سنی دیده میشود. اما در دختران سنین بلوغ شایعتر است.البته ممکن است بزرگ شدن غده تیرویید در جلوی گردن مشخص نباشد. اگر کودک نشانههایی از اختلال غده تیرویید را دارد باید بدانید که در رابطه با این علائم چه حسهایی را تجربه میکند؟ و باید چه علائمی را در او جستجو کرد؟علائمی را که باید در کودکتان جستجو کرد بستگی به افزایش یا کاهش عملکرد غده تیرویید دارد. همینطور یکی از عوامل مربوطه رشد کودک شماست (که عملکرد تیرویید را تحت تأثیر قرار میدهد).
کم کاری تیرویید مادرزادی وقتی نوزادی با کم کاری تیرویید متولد میشود، ممکن است در بدو تولد طبیعی به نظر برسد. اغلب این نوزادان زردی یا یرقان پیدا میکنند اما این تغییر به آهستگی صورت میگیرد. در روزها و هفتههای بعد، این نوزادان ممکن است علائمی مثل کسالت، خوابآلودگی، صدای گریه خشن و گرفته، یبوست، گرفتگی بینی، صورت پفآلود داشته باشند که ناشی از نوعی کمکاری تیرویید بنام کرتینیسم میباشد.اگر این کودکان در نخستین روزهای پس از تولد درمان نشوند، آسیبهای مغزی و عقبماندگیهای ذهنی ماندگاری ایجاد میشود. خوشبختانه، در صورت تشخیص و درمان به موقع میتوان از آسیبهای جدی جلوگیری نمود.بنابراین مسئله مهم، تشخیص هرچه سریعتر این اختلال است که با یک آزمایش خون در بدو تولد مشخص میشود.
کم کاری تیرویید اکتسابی: اگر غده تیرویید کودک کمکار باشد (گاه به دلیل التهاب مزمن تیرویید) علائمی مثل کسالت و خستگی با وجود خواب کافی در آنها مشاهده میشود.یکی از اولین علائم کمکاری، کند شدن عملکرد تیرویید و کندی قابل توجه الگوی رشد این کودکان میباشد. در هر فرد یکی و یا بیشتر از این علائم از قبیل: عقب ماندگی رشد، ضعف، فراموشی، موهای خشک و خشن، صورت و چشمهای پفآلود، یبوست، کندی ضربان، پوست خشک، عدم تحمل سرما، افزایش وزن و گواتر مورد توجه قرار میگیرد.
پرکاری غده تیرویید در نوزادان یکی از نادرترین اختلالات غده تیرویید پرکاری آن در نوزادان میباشد. این وضعیت در نوزادانی که مادران آنها در طول دوران بارداری پرکاری تیرویید داشتهاند، بندرت رخ میدهد.علائم و نشانههای پرکاری تیرویید در نوزادان شامل: گواتر (بزرگی غده تیرویید)، تولد زودرس، تب، قرمزی صورت، تپش قلب، فعالیت و بیقراری میباشد.اگر بیماری خفیف باشد ممکن است نیاز به درمان خاصی پیدا نکند و خود به خود به حالت طبیعی بازگردد. اما اگر اختلال، کودک را به واقع بیمار کرده باشد درمان باید صورت گیرد و یا داروهای ضد تیروییدی مورد نیاز است. بنابراین