لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انقلاب ایران و استقرار مشروطیت
مقدمات و علل انقلاب مشروطیت
این نکته مسلم است که در طی تاریخ چند هزار ساله این کشور ، ایرانیان هیچگاه از استقلال خود صرف نظر نکرده و شخصیت ملی خویش را از دست نداده اند . هر گاه بواسطه پیش آمدهای ناگوار اساس و استقلال این کشور متزلزل می گشت و مرز و بوم ما عرصه تاخت و تاز ملت بیگانه ای واقع می گردید .
ساکنین این دیار با انواع مختلف پرچم استقلال را برافراشته گاه خصم را با تیغ آبدار از میان به در می کردند . چنانچه خراسانیان با بنی امیه نمودند . و زمانی با تدبیر و حسن سیاست و دشمن را مستهلک در خومی نمودند و زمام امور را در دست می گرفتند . چنانکه با دودمان چنگیز خونخوار همین معامله را کردند .
مهمترین علت انقلاب مشروطیت ایران در زمان قاجاریه همین حس استقلال طلبی و آتش ملیت است که در سینه ایرانیان شعله ور بوده و هیچگاه خاموش نشده است .
آری چگونه ایرانی ملیت خود را فراموش می نمود در حالیکه طبقه سوم کشور هم آشنا بر استانهای ملی خود بوده و از اشعار فردوسی تمتع برده و در هر گوشه این کشور اثری از آثار عظمت نیاکان خود دیده است .
ایرانیان وطن دوست به چشم خود می دیدند که در زمان قاجاریه در اثر مجالیاقی آنان بخش های مهمی از کشور به دست بیگانه افتاد و اجانب در امور داخلی مملکت دخالت می کنند و اصلاحات گردید و هر روز به وسیله به دست آوردن امتیازات گوناگون بزرگترین لطمه را به حقوق ایرانیان وارد می کنند . اعلام جهاد یکه در زمان فتحعلیشاه داده شد به ضرر ملت تمام و در زمان ناصر الدین شاه هم که اعلام جهاد بر علیه انگلیسها داده شد فایده نبخشید در طی این احوال چندتن از وزراء دانشمند و کاردان یعنی میرزا بزرگ قائم مقام و میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی میرزا تقی خان امیر نظام . میرزا محمد خان سپهسالار نقشه اصلاحات سودمندی طرح کردند هر چند این اقدامات بی نتیجه یا ناتمام ماند ولی در آگاهی افکار مردم بی اثر نبود مخصوصاً می توان گفت اقدامات میرزا تقی خان امیر کبیر در توسعه معارف تاسیس دارالفنون . ایجاد روزنامه ، تشویق محصلین به فرار گرفتن علوم جدید باب تازه ای به روی بسیاری از ایرانیان باز کرد و با مطالعه کتب اروپائی سر ترقی و تعالی اروپائیان را دریافتند . از جهت دیگر رفت و آمد باطل غرب خواه نا خواه بیشتر شد . دیدن آثار علوم و صنایع آنها و آزادی و مساوات افراد آن دیار بر هوشمندان ایرانی ثابت کرد که استبداد بر ضرر دولت و ملت است اگر اصلاحات لازمی به عمل نیاید خطر نابودی کشور قطعی است در این شرایط که افکار مردم روشن و روشن تر می شد . حکام در نقاط مختلف با استبداد و خود کاملی می گذارانیدند و آنچه می خواستند می کردند . این ظلم و جور و تعدیات بیشتر نارضایتی ملت را فراهم می کرد . خلاصه می توان گفت اوضاع و احوالیکه موجب انقلاب گردید به شرح زیر است :
تعدی بیگانگان و تجاوز به اراضی ایران چنانکه روسیه تزاری 17 شهر مهم ایران را طبق دو قرارداد عهد نامه گلستان و ترکمن چای و انگلستان افغانستان و بلوچستان ایران که امروز بنام بلوچستان پاکستان است و ارمنستان که کشوری مستقل امروز است از پیکره ایران جدا کردند
فروختن و واگذار کردن حقوق ایرانیان به موجب امتیازت گوناگون بانک و دخانیات
استبداد و ظلم و تعدی حکام
ارتباط باطل غرب و مشاهده اوضاع هماهنگ آنان
بیداری ملت در نتیجه علل مختلفه
مطالعه جراید و مجلات خارجه
قرار گرفتن علوم جدید
اطلاع و آگاهی بتاریخ بیداری علل اروپا
تاثر اصلاحات میرزا تقی خان امیر کبیر
10-تبلیغات دانشمندان مانند سید جمال الدین اسد آبادی
11-و امور پست و تلگراف این اوضاع و احوال ملت ایران را آماده انقلاب نمود به خصوص واگذاری خرید و فروش دخانیات که به وسیله ناصرالدین شاه به دولت انگلیس داده شد . مردم ایران قیام کردند و این امتیاز را لغو نمودند با لغو این قرارداد مردم متوجه شدند که می توانند در مقابل بیدادگری قیام نمایند چنانکه در سال ( 1309 ه ) این کار صورت گرفت .
پس از مرگ ناصرالدین شاه مظفرالدین شاه به سلطنت رسید . ( 1313ه )
مظفرالدین شاه مردی بود رئوف . مهربان ، مایل به آسایش ملت ولی بیحال از این رو مفتخواران بر او مسلط بودند تا آنجا که توانستند وی را از همراهی با ملت و اجرای اصلاحات باز دارند با وجود این دست خود را به خون ملت آلوده نساخت و با اعطاء فرمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشروطیت
فرمان مشروطیت در اصل فرمان تشکیل مجلس شورای ملی ست که مظفرالدین شاه قاجار در ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ در پاسخ به متحصنین در جنبش مشروطه ایران امضا کرد و از طریق آن با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت کرد و اینچنین حکومت مشروطه برای اولین بار در ایران تاسیس شد.
خطاب فرمان به صدراعظم یعنی میرزا نصراللهخان مشیرالدوله است که خود در تهیه آن و راضی کردن شاه به امضای آن کوشش کرده بود. اصل فرمان به خط احمد قوام (قوامالسلطنه) است.
جنبش مشروطه ایران مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدینشاه قاجار و سپس در دوره محمدعلیشاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.
اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشتههای روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمالالدین اسدآبادی و دیگران زمینههای مشروطهخواهی را فراهم آورد. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملکالمتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا میکرد. نشریاتی مانند حبلالمتین و چهرهنما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادیخواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.
کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمالالدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
عدالت خانه
اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عینالدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عینالدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران بهمیان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.
عدهای از مردم و روحانیان بهصورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدینشاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالتخانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک میکنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عدهای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.
عینالدوله با گسترش ناآرامیها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصراللهخان مشیرالدوله صدراعظم شد.
فرمان مشروطیت
بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.
مجلس اول
مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدینشاه این قانون نیز به امضای او رسید.
محمدعلیشاه
پس از مرگ مظفرالدینشاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلیاصغرخان امینالسلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی بهنام عباسآقا تبریزی با تیر زد و کشت.
نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلیشاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
توپبستن مجلس
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلیشاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلیشاه کشتند.
شکست در تهران
پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطهخواهی با شکست روبرو شده بود. بسیاری از مشروطهخواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تفاوت مشروطیت و انقلاب اسلامی ١٣٥٧
در آستانهی صدمین سالگرد مشروطیت که با بیست و هفتمین سال انقلاب اسلامی ایران مصادف است، جای دارد که میان ایدهها، عقاید و ادبیاتی که به مشروطیت منجر شد با آن افکار و ادیاتی که انقلاب سال ١٣٥٧ را شکل داد، مقایسه یی اساسی صورت بگیرد.از آن جایی که، اکثریت شرکت کننده در هر دو انقلاب مهم ایران، در نهایت، قصدشان، حٌریت و عدالت و استقلال، و یا رهایی و سربلندی ملی بود، بسیاری، آن دو را ماهیتاً یکی پنداشتهاند. برخی نیز فراتر رفته انقلاب اسلامی را تکامل و ادامهی مشروطیت معرفی کردهاند.اما به رغم وجوه مشترکی که میان دو واقعه بزرگ تاریخ ایران، به طور ظاهری دیده میشود، میتوان به جرئت ادعا کرد که عقاید و ادبیات و ذهنیتی که به مشروطیت منجر شد، با آن ادبیات و افکاری که انقلاب اسلامی را به وجود آورد، کاملا متفاوت است و درهی افتراق عظیمی، میان آن دو یافت میشود.این نوشتهی کوتاه اشارهای به برخی از آن تفاوتهاست:نخست این که مشروطیت نتیجهی پسین ایدههای پیشینی بود که منورالفکران و متجددان ایرانی در انتقاد از جامعهی مسلمانان، در انتقاد از دین و دولت، روحانیت و حکومت، آداب و سنت، اخلاق و نوع زندگی و روابط فردی و جمعی مردم ایران مطرح میکردند. آنها با "معیار قراردادنِ" افکار لیبرالی و عوامل ترقی جوامع اروپایی، دسپوتیسم و استبداد شرقی را بی رحمانه میکوبیدند. مذهب و روحانیت را شجاعانه و با آگاهی نقد میکردند. بدآموزیها و بداخلاقیها و جهل و خرافات و عقاید پس ماندهی رایج میان تودهی مردم را، بی هیچ واهمه یی از مردم، زیر تیغ تیز نقدهای عریان خویش قرار میدادند.در آثار بانیان ادبیات مشروطه از آخوندزاده، طالبوف، کرمانی، صابر شاعر، نسیم شمال، و ایرج و عارف، گرفته تا جمالزاده، کسروی، هدایت و نیما... که فرزندان مشروطیت و متاثر از آن بودند، چیزی به نام تودهی خلقِ به زور عقب نگهداشته شده و یا قربانی توطئه غرب استعمارگر وجود خارجی ندارد. آنها خودِ توده ایرانی مسلمان را مسئول اصلی عقب ماندگی، بدبختی، شکست و سرشکستگیهای خویش میشناختند. در واقع امر، در نظام حکومتگری ایلی و استبدادی، در آداب و عادات دست و پا گیر، در مذهب و ذهن خرافات زده، در روح مرده و برده وار توده مسلمان ایرانی، ریشهی بیچارگیها و سرشکستگیهای ایرانی را جستجو میکردند.آنها، در آن شریعت وطریقت و سلطنت استبدادی- قرون وسطایی ایرانی، چیزِ دندانگیری، به عنوان هویت ویژه، اصل متعالیِ اسلامی و یا خویشتن خویشِ ایرانی نمیدیدند تا در جستجویش باشند و از شوق بازگشت به هویت اصلی و یا خویشتن خویش جامعه سوزی و خود- ویرانگری کنند. هر چند، ایرانِ باستان و عصر پیش از اسلام را میستودند، اما در فکر بازگشت به آن عصر پایان یافته نبودند و چارهی کار ایرانِ ویران را در بازگشت به هیچ اصل و خویشتن و هویتی نمیدیدند. در دیدهی روشن بینان و بانیان فکری مشروطیت، چارهی مشکلات ملت و مملکت ایران، در بیداری توده از خواب قرون و اعصار، در توجه به علوم و فنون مدرن، در تعلیم و تربیت نوین، در قانون خواهی در رفع تبعیض و ستم نسبت به زنان و دختران در برابری اجتماعی، در نظام حکومتی مبتنی بر قانون و انتخابات، در حٌرّیت، میهن دوستی، و ورود به جامعه جهانی و اخذِ فرهنگِ مدرنِ اروپایی و دوستی با دنیای غرب بود.در ادبیات مشروطیت اگر همدردی و دلسوزی بود، دلسوزی نسبت به تودهی ملت، دلسوزی نسبت به فقرِ فکری و ذهنیِ مردم بود نه فقر اقتصادی و مالی. زیرا فقر اقتصادی و ناداری را نیز زاییدهی فقر فکری و نادانی تلقی میکردند.به این سبب بود که روشنفکران عصر مشروطه به دور از وجیه المله بازی و توده فریبی یعنی بی هیچ ملاحظه یی به زنجیرهای ذهنی تودهی مردم ایران سخت حمله میکردند. آخوندزاده که پیشگامِ روشنفکرانِ مشروطیت بود مینویسد:"حیفای ایران، کو آن قدرت، کو آن سعادت، عربهای برهنه و گرسنه یک هزار و دویست و هشتاد سال است که ترا بدبخت کردهاند. زمینِ تو خراب، اهلِ تو نادان و از سیویلزاسیونِ جهان بی خبر و از نعمت آزادی محروم و پادشاهِ تو دسپوت (جبّار) است. تاثیر ظلم دسپوت و زور فناتیزم علماء به ضعف و ناتوانی اهل تو باعث شده و جوهر و قابلیت ترا زنگ آلود و ترا به دنائت طبع و رذالت و ذلت و عبودیت و تملق و ریا و نفاق و مکر و خدعه و جبن و تقیه، خوگر ساخته و جمیع خصایص حسنه را از صداقت و عدالت و وفا و جوانمردی و شجاعت و علو طبع و بلندهمتی و بی طمعی از طبیعت تو سلب کرده و طبیعت ترا با ضد این صفات معدوده مخّمر نموده و چندین صد سال خواهد گذشت که رونق نخواهی یافت و به آسایش و سعادت نخواهی رسید و ملت تو با ملل سیویلیزه شده برابر نخواهد شد"«١»همین گونه داوری را در آثار روشن بینانی که متاثر از مشروطیت بودند در اشکالی دیگر باز میبینیم. کسروی تبریزی مینویسد:"تودهی ایرانی با حال امروز با تودههای اروپایی درخورسنجش نیست. این بدیها که ما از ایرانیان میبینیم تنها یک معنی دارد و آن این که آلودگی این توده بیش از آن است که پنداشته میشد... شما {ایرانیان} خود دشمن خودتان میباشید. آنچه شما را زبون گردانیده و به زیردست بیگانگان داده آلودگیهای خودتان است... دلهای ایرانیان یک لجن زاریست، یک باتلاقی است که همه چیز را تواند گرفت و در آن لجن زار ناپاک فرو بَرَد... باورهای امروزی ایرانیان درهم آمیختهی آن بدآموزیهای کهن آسیایی با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
زمینه های فکری:
هدف اصلی انقلاب سالهای 1323- 29 ق./ 1905-11م.، بر قراری حکومتی قانونی در ایران بود.
همانند دیگر انقلابهای بزرگ، انقلابهای بزرگ، وسیعی از عقاید و اهداف را در بر می گرفت که منعکس کننده تمایلات انقلاب مشرطه ایران،طیف روشنکرانخ، پیش زمینه های اجتماعی و مطالبات سیاسی گوناگون بودنند. در آن دوران، حتی نص مشروطه، به خودی خود از حمایت فراگیری برخوردار نبود. مع ذلک، به رغم ابهامات عقیدتی، اما به دلیل کسب دستاوردهای سیاسی و نیل به ثمرات فرهنگی و اجتماعی در تاریخ نوین ایران ، خود نقطه عطفی به حساب آمد. نهضت مشروطه به عنوان یک انقلاب نوین و با استفاده از جنبش ملی و حمایت از اصول لیبرالیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم، به هدف خود که همانا براندازی نظام پیشین بود، دست یافت. برای اولین بار در در روند تاریخ نوین ایران، انقلانیون درصدد برآمدند تا قانون، حکومتی متنی بر انتخابات، و نیز عدالت اجتماعی را جایگزین قدرت استبدادی کرده و با ملی گرایی آگاهانه، ایجاد نهادهای مردمی و خودکفایی اقتصادی، در برابر تجاوز قدرتهای امپریالیستی،مقاومت نمایند. از طرفی، مشروطه خواهان سعی داشتند به واسطه برقراری اصلاحات در نظام قضایی و آموزشی، قدرت محافظه کاران مذهبی را مهار کنند. ایشان با مرکزیت بخشیدن به دولت، قصد کاهش نفوذ رجال منطقه ای و عشیره ای را داشتند. باری، عرق وطن دوستی بر خاسته از این انقلاب،همچنان به عنوان اساسی هویت ایران امروزی، باقی مانده است.
نهضت مشروطه در نوع خود، اولین انقلاب در جهان اسلام محسوب می شود، یعنی حتی پیش از انقلاب ترکهای جوان به سال 1908م.؛ و دلیل آن را می توان تا اندازه ای مربوط به شرایط ایران در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی دانست. بین سالهای 1264ق./ 1848م. و 1268ق./ 1852م.، دولت و تدین حاکمه، قادر بودند فرصتهای به دست آمده برای تغییرات بنیادی را در نطفه خفه کنند. از یک سو [تحرکات ابداعی] باب (1260- 68ق./1844-52م.؛ نک. بابیه،BABISM )با کمک نیروی نظامی درهم کوبیده شد؛ هر چند که اصل مخاتفت با پادشاهی قاجار و اقتدار روحانیت وابسته، در میان قاطبه متشّتت مخالفان، همچنان باقی و زنده ماند. از سوی دیگر، انجام اصلاحات اداری، نظامی، آموزشی و اقتصادی توسّط صدراعظم نامدار، میرزا تقی خان امیرکبیر (.v.g)، کشور را هر چه بیشتر در معرض افکار و مکاتب غربی قرار داد. امّا در همان اثنی سهواً به تداوم پادشاهی قاجار و تداوم همزیستی مسالمت آمیز دولت و روحانیون در خلال سلطنت ناصر الدین شاه (1264- 1313ق./1848- 96م.) و تقابل با نیروهای مخالف مردمی، کمک نمود [1].
با آنکه طرفداران اصلاحات سیاسی در دهه های آتی به انزوا کشیده شدند و تمام جنبشها جهت گشودن تشکیلات سیاسی سرکوب گردید، امّا منازعه و مخالفت هرگز به طور کامل ریشه کن نشد. بنابراین اعتراض در خصوص تحریم تنباکو (.v.g ) را در سالهای 1309- 1310ق./ 1891- 92م. میتوان به عنوان نخستین نشانه شورش ملّیدر برابر نظام حاکم برشمرد. این واقعه تقریباً مشقی بود برای انقلاب مشروطه؛ اتّخاذ روشهای ضد امپریالیستی و ائتلاف روحانّیون مخالف پادشاهی؛ و نیز نقش بازار و روشنفکران ناراضی. طی سلطنت مظفرالدّین شاه (1313- 24ق./ 1896- 1906م.)، قشرجدید روشنفکر، ازمطبوعات و آموزشهای نوین به منظور کسب حمایتهای گروهی، در راستای پیشبرد اصتاحات سیاسی، وطن محوری، و نیز نوگشتگی سکولارِ اصول مادّی و اخلاقی، استفاده نمودند.
اوّلین مدافعان اصلاحات
در طول سده نوزدهم میلادی، عدالتخواهی را می شد بوضوح در نوشته های اصلاح طلبان، خطابه های وعّاظ معروف، و عریضه های تجّار بازار، مشاهده کرد. چنین خواسته هایی طبق نگرش ایران- اسلامی به حکومت، در تطابق با مفهوم «عدالتخواهی» و کاملاًً طبیعی و شرعی به نظر می رسید.
اعتقاد به ظهور منجی بشر،«مهدی موعود» - همو که به اصلاح خطاها و برقراری عدالت همّت می گمارَد – در خود آگاه جمعی ایران شیعی، همواره درخشان بوده است. چنین تصوّرات مألوف از عدالت،بازتاب جدیدی در نوشته های اصلاح طلبان سده نوزدهم میلادی پیدا کرد؛ که یا مستقیماً از انقلاب فرانسه، فراماسونری (.v.g) و سایر آزاداندیشان الهام می گرفتند و یا به طور غیر مستقیم، ملهم از عثمانی های جوان و نیز سایر مدافعان اسلامی اصلاحات اخلاقی و سیاسی، بوده اند. اصلاح طلبان ایران درصدد برابرسازی مفهوم«عدالت» در کنار واژه فرانسوی``egalite`` که تجسّم آراء عدالت اجتماعی و تساوی حقوق شهروندی است، بودند.
میرزا مکم خان (1249-1326 ق./ 1833- 1908م.)، نخستین نویسنده اصلاح طلب ایرانی بود که دانش کافی در باره تفکّرات لیبرالِ مکاتب انگلیسی و فرانسوی داشت. واژه هایی کلیدی نظیر «قانون» (قانون اساسی)، «اصلاحات»، «مجلس شورا»، «ملّت»، «ملّی» و «حقوق ملّت»، برای اوّلین بار در کتابش به نام کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات، نوشته شده به سال 1275ق./1858 – 59م.؛ اوّلین توصیف نظام مند در خصوص نظام مشروطه در ایران محسوب می شود، معرفی گشتند]3[.
اقتباسات ملکم خان، نوعاً برگرفته از عقاید «متجدّدین» دوره خویش بود. دیدگاه کسانی مانند میرزافتحعلی آخوندزاده ضد دین، میرزا آقاخان کرمانی ملحد (.v .gg)، متجدّد اسلامی میرزا یئسف مسبشارالدّوله، سید جمال الدّین افغانی (.v.g)، فعّال و طرفدار اتّحاد جهان اسلام و حتّی مجتهدانی عالی مرتبه همچون سید محمّد حسین نائینی. بجز استثنا ئات نادر، اوّلین مداعفان اصلاحات سیاسی، دغدغه انطباق شریعت اسلام با مشروطیت را داشتند؛ مسئله ای که مانعی نظری جهت شکل دهی یک چشم انداز سکولار واقعی، قلمداد میشد.
حوادث و رخدادها:
حکومت ایران پس از سال 1308ق./1890م.، خود را مشکلات فزاینده اقتصادی مواجه دید، چنانچه تورّم باعث سقوط شدید ارزش «مالیات»بر زمین شد]1[ و در پایان قرن نوزدهم میلادی و سقوط سریع قیمت نقره در بازار های جهانی، «قرآن» ارزش خود را در مقابل پوند استرلینگ از دست داد]2[.این مشکلات،دولت را به گرفتن وام 2 میلیون پوندی در سال 1317ق./1900م. و یک میلیون پیوندی در سال 1319ق./1902م. از دولت روسیه واداشت. در سال 1315ق./1898م.،«صدر اعظم» یعنی میرزا علی خان امین الدّوله(v.g)، تلاشهایی را برای اصلاح اوضاع مالی دولت آغاز نمود]3[. اوّلین توفیق او سازماندهی مجدّد اداره گمرکات (.v.(g به ریاست ژوزف نوز بلژیکی بود(نک. رورابط ایران و بلژیک RELATIONS BELGIAN- IRANIAN ). درآمدهای گمرکی نیز از سالی 200000 پوند در سال 1316ق./1898م. به سالی 600000 پوند در اوایل سال 1322ق./1904م.، بالغ گردید.
حوادثی که منجر به پذیرش مشروطیت شد
تجّار بزرگ در واکنش به مقرّرات سفت و سخت اداره گمرکات، اقدام به برپایی تظاهرات در مراکز بزرگی نظیر تبریز، تهران، اصفهان و شیراز طی سالهای 1317ق./1900م. و 1323ق./1905م. کردند]4.[ در سال1322ق./1904م.، به خاطر جنگ میان روسیه و ژاپن و کسر درآمد حاصله در داد و ستد با روسیه- بزرگترین شریک تجاری ایران- شرایط و خیمتر شد]5[. در سال 1323ق./1905م.، تجّار به جهت عدم رضایت از اصلاحات گمرکی به طور اخّص و سیاستهای مالی دولت به طور اعّم، به سمت سازماندهی و حمهیت مالی از یک جنبش مخالف در تهران،کشیده شدند. سخنگوی اصلی این جنبش «مجتهدی» به نام سید عبدالله بهبهانی بود. همزمان با موافقت بهبهانی و سید محمد طباطبایی_ «مجتهدی» که تحت تأثیر اهداف اصلاحطلبانه دولت در جارجوب قانون و کارایی هر چه بیشتر عملکردها، قرار داشت (نک.فصل اوّل)_ بر سر همکاری با یکدیگر، در آستانه 25 رمضان 1323ق./23 نوامبر 1905م.، این جنبش رنگی اصلاحطلبانه به خود گرفت .[6]
زمانی که عداءالدّوله، فرماندار تهران، دستور داد دو تن از تجّار بازار را در تاریخ 14 شوال 1323ق./12 دسامبر 1905م.، به خاطر بالا بردن نرخ شکر، فلک کنند؛ در ئاقع بهانهای جهت مقاومت علنی به دست مخالفان داد. فردای آن روز بازار اعتصاب کرد و تودهای از مردم به رهبری بهبهانی و طباطبایی در مسجد شاه تجمّع کرده، خواستار عزل علاءالدّوله شدند. جمعّیت، تمایلات متفاوتی داشت. امّا برخی نیز خواهان تشکیل انجمنی برای رسیدگی به مظالم بودند.
سید جمالالدّین واعظ اصفهانی مشغول ایراد خطابه برای حضّار بود که هواداران مجتهدی محافظه کار به نام حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه، پیشنماز مسجد شاه، با حمله به مستمعین، تجمّع آنها را بر هم زدند. دو روز بعد، طباطبایی و بهبهانی جماعتی حدود 2000 تن را که اغلبشان از «علمای» پایینرتبه بودند، جهت «بست» نشینی (.v.g) در حرم شاه عبدالعظیم واقع در جنوب تهران، رهبری نمودند. علاوه بر بازار که در ابتدا هزینه مالی این «بست»نشینی را بر عهده داشت[7]، دو تن از طالبان تاج و تخت نیز از حامیان آن بودند.
بحران مشروطه در سال 1325ق./1907م.
در اوایل ماه دسامبر، قضایا به اوج خود نزدیک میشد، به طوری که شاه و «انجمن»ها، هر دو نیروهایشان را فراخواندند. شاه در تکاپوی انتظام بخشیدن به ارتشی مرکّب از محافظینش تحت امیر امیربها در و افراد قبایلِ به تهران آورده شده از تبریز بود .[68]با شنیدن شایعاتی در این خصوص، «انجمن»های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
زمینه های فکری:
هدف اصلی انقلاب سالهای 1323- 29 ق./ 1905-11م.، بر قراری حکومتی قانونی در ایران بود.
همانند دیگر انقلابهای بزرگ، انقلابهای بزرگ، وسیعی از عقاید و اهداف را در بر می گرفت که منعکس کننده تمایلات انقلاب مشرطه ایران،طیف روشنکرانخ، پیش زمینه های اجتماعی و مطالبات سیاسی گوناگون بودنند. در آن دوران، حتی نص مشروطه، به خودی خود از حمایت فراگیری برخوردار نبود. مع ذلک، به رغم ابهامات عقیدتی، اما به دلیل کسب دستاوردهای سیاسی و نیل به ثمرات فرهنگی و اجتماعی در تاریخ نوین ایران ، خود نقطه عطفی به حساب آمد. نهضت مشروطه به عنوان یک انقلاب نوین و با استفاده از جنبش ملی و حمایت از اصول لیبرالیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم، به هدف خود که همانا براندازی نظام پیشین بود، دست یافت. برای اولین بار در در روند تاریخ نوین ایران، انقلانیون درصدد برآمدند تا قانون، حکومتی متنی بر انتخابات، و نیز عدالت اجتماعی را جایگزین قدرت استبدادی کرده و با ملی گرایی آگاهانه، ایجاد نهادهای مردمی و خودکفایی اقتصادی، در برابر تجاوز قدرتهای امپریالیستی،مقاومت نمایند. از طرفی، مشروطه خواهان سعی داشتند به واسطه برقراری اصلاحات در نظام قضایی و آموزشی، قدرت محافظه کاران مذهبی را مهار کنند. ایشان با مرکزیت بخشیدن به دولت، قصد کاهش نفوذ رجال منطقه ای و عشیره ای را داشتند. باری، عرق وطن دوستی بر خاسته از این انقلاب،همچنان به عنوان اساسی هویت ایران امروزی، باقی مانده است.
نهضت مشروطه در نوع خود، اولین انقلاب در جهان اسلام محسوب می شود، یعنی حتی پیش از انقلاب ترکهای جوان به سال 1908م.؛ و دلیل آن را می توان تا اندازه ای مربوط به شرایط ایران در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی دانست. بین سالهای 1264ق./ 1848م. و 1268ق./ 1852م.، دولت و تدین حاکمه، قادر بودند فرصتهای به دست آمده برای تغییرات بنیادی را در نطفه خفه کنند. از یک سو [تحرکات ابداعی] باب (1260- 68ق./1844-52م.؛ نک. بابیه،BABISM )با کمک نیروی نظامی درهم کوبیده شد؛ هر چند که اصل مخاتفت با پادشاهی قاجار و اقتدار روحانیت وابسته، در میان قاطبه متشّتت مخالفان، همچنان باقی و زنده ماند. از سوی دیگر، انجام اصلاحات اداری، نظامی، آموزشی و اقتصادی توسّط صدراعظم نامدار، میرزا تقی خان امیرکبیر (.v.g)، کشور را هر چه بیشتر در معرض افکار و مکاتب غربی قرار داد. امّا در همان اثنی سهواً به تداوم پادشاهی قاجار و تداوم همزیستی مسالمت آمیز دولت و روحانیون در خلال سلطنت ناصر الدین شاه (1264- 1313ق./1848- 96م.) و تقابل با نیروهای مخالف مردمی، کمک نمود [1].
با آنکه طرفداران اصلاحات سیاسی در دهه های آتی به انزوا کشیده شدند و تمام جنبشها جهت گشودن تشکیلات سیاسی سرکوب گردید، امّا منازعه و مخالفت هرگز به طور کامل ریشه کن نشد. بنابراین اعتراض در خصوص تحریم تنباکو (.v.g ) را در سالهای 1309- 1310ق./ 1891- 92م. میتوان به عنوان نخستین نشانه شورش ملّیدر برابر نظام حاکم برشمرد. این واقعه تقریباً مشقی بود برای انقلاب مشروطه؛ اتّخاذ روشهای ضد امپریالیستی و ائتلاف روحانّیون مخالف پادشاهی؛ و نیز نقش بازار و روشنفکران ناراضی. طی سلطنت مظفرالدّین شاه (1313- 24ق./ 1896- 1906م.)، قشرجدید روشنفکر، ازمطبوعات و آموزشهای نوین به منظور کسب حمایتهای گروهی، در راستای پیشبرد اصتاحات سیاسی، وطن محوری، و نیز نوگشتگی سکولارِ اصول مادّی و اخلاقی، استفاده نمودند.
اوّلین مدافعان اصلاحات
در طول سده نوزدهم میلادی، عدالتخواهی را می شد بوضوح در نوشته های اصلاح طلبان، خطابه های وعّاظ معروف، و عریضه های تجّار بازار، مشاهده کرد. چنین خواسته هایی طبق نگرش ایران- اسلامی به حکومت، در تطابق با مفهوم «عدالتخواهی» و کاملاًً طبیعی و شرعی به نظر می رسید.
اعتقاد به ظهور منجی بشر،«مهدی موعود» - همو که به اصلاح خطاها و برقراری عدالت همّت می گمارَد – در خود آگاه جمعی ایران شیعی، همواره درخشان بوده است. چنین تصوّرات مألوف از عدالت،بازتاب جدیدی در نوشته های اصلاح طلبان سده نوزدهم میلادی پیدا کرد؛ که یا مستقیماً از انقلاب فرانسه، فراماسونری (.v.g) و سایر آزاداندیشان الهام می گرفتند و یا به طور غیر مستقیم، ملهم از عثمانی های جوان و نیز سایر مدافعان اسلامی اصلاحات اخلاقی و سیاسی، بوده اند. اصلاح طلبان ایران درصدد برابرسازی مفهوم«عدالت» در کنار واژه فرانسوی``egalite`` که تجسّم آراء عدالت اجتماعی و تساوی حقوق شهروندی است، بودند.
میرزا مکم خان (1249-1326 ق./ 1833- 1908م.)، نخستین نویسنده اصلاح طلب ایرانی بود که دانش کافی در باره تفکّرات لیبرالِ مکاتب انگلیسی و فرانسوی داشت. واژه هایی کلیدی نظیر «قانون» (قانون اساسی)، «اصلاحات»، «مجلس شورا»، «ملّت»، «ملّی» و «حقوق ملّت»، برای اوّلین بار در کتابش به نام کتابچه غیبی یا دفتر تنظیمات، نوشته شده به سال 1275ق./1858 – 59م.؛ اوّلین توصیف نظام مند در خصوص نظام مشروطه در ایران محسوب می شود، معرفی گشتند]3[.
اقتباسات ملکم خان، نوعاً برگرفته از عقاید «متجدّدین» دوره خویش بود. دیدگاه کسانی مانند میرزافتحعلی آخوندزاده ضد دین، میرزا آقاخان کرمانی ملحد (.v .gg)، متجدّد اسلامی میرزا یئسف مسبشارالدّوله، سید جمال الدّین افغانی (.v.g)، فعّال و طرفدار اتّحاد جهان اسلام و حتّی مجتهدانی عالی مرتبه همچون سید محمّد حسین نائینی. بجز استثنا ئات نادر، اوّلین مداعفان اصلاحات سیاسی، دغدغه انطباق شریعت اسلام با مشروطیت را داشتند؛ مسئله ای که مانعی نظری جهت شکل دهی یک چشم انداز سکولار واقعی، قلمداد میشد.
حوادث و رخدادها:
حکومت ایران پس از سال 1308ق./1890م.، خود را مشکلات فزاینده اقتصادی مواجه دید، چنانچه تورّم باعث سقوط شدید ارزش «مالیات»بر زمین شد]1[ و در پایان قرن نوزدهم میلادی و سقوط سریع قیمت نقره در بازار های جهانی، «قرآن» ارزش خود را در مقابل پوند استرلینگ از دست داد]2[.این مشکلات،دولت را به گرفتن وام 2 میلیون پوندی در سال 1317ق./1900م. و یک میلیون پیوندی در سال 1319ق./1902م. از دولت روسیه واداشت. در سال 1315ق./1898م.،«صدر اعظم» یعنی میرزا علی خان امین الدّوله(v.g)، تلاشهایی را برای اصلاح اوضاع مالی دولت آغاز نمود]3[. اوّلین توفیق او سازماندهی مجدّد اداره گمرکات (.v.(g به ریاست ژوزف نوز بلژیکی بود(نک. رورابط ایران و بلژیک RELATIONS BELGIAN- IRANIAN ). درآمدهای گمرکی نیز از سالی 200000 پوند در سال 1316ق./1898م. به سالی 600000 پوند در اوایل سال 1322ق./1904م.، بالغ گردید.
حوادثی که منجر به پذیرش مشروطیت شد
تجّار بزرگ در واکنش به مقرّرات سفت و سخت اداره گمرکات، اقدام به برپایی تظاهرات در مراکز بزرگی نظیر تبریز، تهران، اصفهان و شیراز طی سالهای 1317ق./1900م. و 1323ق./1905م. کردند]4.[ در سال1322ق./1904م.، به خاطر جنگ میان روسیه و ژاپن و کسر درآمد حاصله در داد و ستد با روسیه- بزرگترین شریک تجاری ایران- شرایط و خیمتر شد]5[. در سال 1323ق./1905م.، تجّار به جهت عدم رضایت از اصلاحات گمرکی به طور اخّص و سیاستهای مالی دولت به طور اعّم، به سمت سازماندهی و حمهیت مالی از یک جنبش مخالف در تهران،کشیده شدند. سخنگوی اصلی این جنبش «مجتهدی» به نام سید عبدالله بهبهانی بود. همزمان با موافقت بهبهانی و سید محمد طباطبایی_ «مجتهدی» که تحت تأثیر اهداف اصلاحطلبانه دولت در جارجوب قانون و کارایی هر چه بیشتر عملکردها، قرار داشت (نک.فصل اوّل)_ بر سر همکاری با یکدیگر، در آستانه 25 رمضان 1323ق./23 نوامبر 1905م.، این جنبش رنگی اصلاحطلبانه به خود گرفت .[6]
زمانی که عداءالدّوله، فرماندار تهران، دستور داد دو تن از تجّار بازار را در تاریخ 14 شوال 1323ق./12 دسامبر 1905م.، به خاطر بالا بردن نرخ شکر، فلک کنند؛ در ئاقع بهانهای جهت مقاومت علنی به دست مخالفان داد. فردای آن روز بازار اعتصاب کرد و تودهای از مردم به رهبری بهبهانی و طباطبایی در مسجد شاه تجمّع کرده، خواستار عزل علاءالدّوله شدند. جمعّیت، تمایلات متفاوتی داشت. امّا برخی نیز خواهان تشکیل انجمنی برای رسیدگی به مظالم بودند.
سید جمالالدّین واعظ اصفهانی مشغول ایراد خطابه برای حضّار بود که هواداران مجتهدی محافظه کار به نام حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه، پیشنماز مسجد شاه، با حمله به مستمعین، تجمّع آنها را بر هم زدند. دو روز بعد، طباطبایی و بهبهانی جماعتی حدود 2000 تن را که اغلبشان از «علمای» پایینرتبه بودند، جهت «بست» نشینی (.v.g) در حرم شاه عبدالعظیم واقع در جنوب تهران، رهبری نمودند. علاوه بر بازار که در ابتدا هزینه مالی این «بست»نشینی را بر عهده داشت[7]، دو تن از طالبان تاج و تخت نیز از حامیان آن بودند.
بحران مشروطه در سال 1325ق./1907م.
در اوایل ماه دسامبر، قضایا به اوج خود نزدیک میشد، به طوری که شاه و «انجمن»ها، هر دو نیروهایشان را فراخواندند. شاه در تکاپوی انتظام بخشیدن به ارتشی مرکّب از محافظینش تحت امیر امیربها در و افراد قبایلِ به تهران آورده شده از تبریز بود .[68]با شنیدن شایعاتی در این خصوص، «انجمن»های