لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ماهیت فلسفه
تقسیم بندی بر اساس سوالاتی از قبیل :
ماهیت وجود
ماهیت حقیقت
ماهیت معرفت
ماهیت زیبایی
طبقه بندی
ایده آلیسم
واقعگرا
پراگماتیسم
مفهوم گرا
فلاسفه پیرورواقیون آن را به فیزیک، اخلاق و منطق تقسیم می کردند.
برخی فلاسفه آن را به مابعد الطبیعه، معرفت شناسی، منطق وارزش شناسی تقسیم می کنند.
برخی نظرات
سوزانا لانگر : فلسفه بیشتر توسط تنظیم مسئله های خود مشخص می شود تا راه حل هایش برای آنان.
نلسون گودمن : شاید روزی فرا رسد که در فلسفه بیشتر
” بررسی ” انجام گیرد تا ” مجادله ” و فلاسفه همانند صاحبان علم بیشتر بر حسب عناوینی که بررسی میکنند شناخته می شوند تا نظریاتی که دارند.
فلسفه علم فیزیک و ریاضی
در فلسفه علم فیزیک از مفا هیم بنیادی چون جرم ، زمان و طول بحث میشود.
در فلسفه ریاضیات اینکه مبانی ریاضیات بر چه چیزهایی قرار دارد بحث می شود.
فلسفه هر علم نقد آن علم است.
فلاسفه چگونه می اندیشند
پلوتارک : سقراط نه صندلی برای شاگردانش چیده بودونه برکرسی می نشست، نه ساعاتی رابرای سخنرانیهایش از پیش تعیین می کرد. اوهمیشه درحال فلسفیدن بود. هنگامی که لطیفه می گفت، موقعی که درحال آشامیدن بود درآن حال که درخدمت سربازی بود هرجا شما رادرخیابان ملاقات می کرد، وسرانجام هنگامی که درزندان بود و زهررا می نوشید.
رسالت فلسفه
یک وظیفه عمده فلسفه تصریح این مطلب است که چه راهنمایی می تواند برای تجربه کردن منطقی به نظر آید، آیا آنجا که چنین صراحتهایی بتواند پیش از تجاربی خاص روشن گردد، انها از نظر نقش مقدم بر آن تجارب خاص می باشند؟
فلسفه در پرتو تجربه در حال انجام خود ، قوانین خود را ، که همان فهم از خود فلسفه است تبیین میکند.
نتیجه فلسفه تعدادی قضیه فلسفی نیست، بلکه روشن ساختن قضیه ها است.
طبقه بندی براساس مقاصد علمی
فلسفه فیزیک
فلسفه ریاضی
فلسفه هنر
فلسفه تاریخ
فلسفه آموزش و پرورش
فلسفه فلسفه
نظرات برخی فلاسفه در ماهیت فلسفه
برتراند راسل : فلسفه ای مناسب است که با مطالب مورد علاقه مردم تحصیل کرده معمولی سروکار داشته باشد.
سی.ای. لوییس : ویژگی ممتاز فلسفه این است که فلسفه کارهرکسی است.
نلسون گودمن : فلسفه به عنوان نقشی است برای روشن ساختن پیچیدگی ودرهمی سطوح اسفل تا سطوح اعلی سطح تفکر.
اچ گوردون هولفیش : فلسفه به انسان درتفکر به نتایج اعمال روزانه کمک می کند تا با حکمتی بیشتر نتایجی برگزیند تا تفکراتش را عمیق کند.
افلاطون : پادشاهان باید فیلسوف باشند!
وتینگشتاین : فلسفه نظریه نیست بلکه عمل است.
ویژگی ماهیت فلسفه
بازتابشی
خود پیروی : روش شناسی ومحدودیتهای از درون تعریف شده واین به معنی خود پیروی است.
اهم امور فلسفه
معرفت ازحقیقت امور
دریافت روابط ایده ها یا نظریات
قضاوتهای ارزشی
علم و فلسفه
مقصد نهایی علم : اصلاح وگسترش معرفت انسان از حقیقت امور
مقصد نهایی فلسفه : بهبود کیفیت قضاوتهای ارزشی انسان
سوالهای علمی : چگونگی وبیان واقعیات
سوالهای فلسفی : بررسی ماهیت پدیده ها
مثالی ازکارعلمی درریاضی : اثبات یک قضیه
مثالی ازکارفلسفی در ریاضی : نقد روش اثبات
تمایزعلم وفلسفه
تمایزدرنحوه سئوالها
سوالهای فلسفی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
ماهیت حقوقی خسارت :
خسارت به طور کلی در حقوق مدنی تحت دو عنوان بررسی می شود :
الف) خسارت ناشی از قرارداد ب) خسارت غیر قراردادی
و به عبارت دیگر مسئولیت قراردادی و غیر قراردادی
در تمیز این دو نوع مسئولیت قراردادی باید گفت که مسئولیت در صورتی قراردادی است که دو شرط در آن جمع باشد :
بین زیان دیده و عامل ورود ضرر قرارداد ناقذی حکومت کند
خسارت ناشی از اجرا نکردن مفاد این قرارداد باشد
فقدان یکی از این دو شرط مسئولیت را از زمره مسئولیت های قراردادی خارج و تابع مسئولیت غیر قراردادی می سازد .
قانون مدنی خسارت ناشی از نقض قرارداد را در فصل اثر معاملات آمده است .در دو مبحثی که به قواعد عمومی و خسارات حاصله از عدم اجرای قرارداد اختصاص داده شده است سخن از تقصیر مدیون و زیان های ناشی از آن دیده نمی شود و همه جا سخن از عهد شکنی است این وضع موجب شده است که بعضی مسئولیت متعهد در جبران خسارت را دنباله التزام او در قرارداد پندارند و ارتباط نزدیک میان مسئولیت مدنی و این بحث را از یاد ببرند .
در حالی که تحلیل حقوقی این دو نهاد نشان می دهد که مسئولیت مبنای مشترک دارد نقض عهد نیز اگر به عمر صورت پذیرد یا آمیخته با تقصیر باشد از دیدگاه قانون گذار خطای نابخشودنی است که ضمان به بار می آورد .
بر مبنای این تحلیل ضمان ناشی از عهد شکنی را نیز می توان شاخه ای از مسئولیت مدنی شمرد و هر دو بحث را به هم آمیخت .این اقدام از لحاظ نظری نادرست نیست و در عمل باعث دشواری و تکلَف می شود همین قضاوت را معیار تمیز تقصیر در مسئولیت مدنی تجاوز از قانون و عرف است و در مسئولیت قراردادی نقض عهد و پیمان شکنی کافیست که احکام آن دو را متفاوت سازد .
تفاوت ها به گونه ایست که ایجاب می کند هر کدام در جای ویژه خود قرار گیرد مسئولیت قراردادی عبارتست از التزام متعهد به جبران خسارتی که در نتیجه عدم اجرای قرارداد به طرف او وارد می شود و مسئولیت غیر قراردادی که همراه با تقصیر می باشد کاریست نامشروع که قابل انتساب به مرتکب می باشد . به این مبنا تقصیر عبارتست از انجام دادن کاری که شخص به حکم قرارداد یا عرف، می بایست از آن پرهیز کند یا خودداری از کاری که باید انجام دهد این تعریف از جمع مواد 951تا953قانون مدنی نیز استنباط می شود.
برطبق این مواد « تعدی تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یا حق دیگری » « تفریط عبارتست از ترک عملی که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است »
مسئولیت مدنی
مفهوم و قلمرو
در هر مورد که شخصی ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد ، می گویند در برابر او مسئولیت مدنی دارد . مسئولیت لازمه داشتن اختیار است بر مبنای این مسئولیت رابطه دینی ویژه ای بین زیاندیده و مسئـول بوجود می آید . زیان دیده طلبکار و مسئول بدهکار می شود و موضوع بدهی جبران خسارت است که به طور معمول با دادن پول انجام می پذیرد . در حقوق مسئولیت مدنی چهره کیفری و مکافات دهنده کارهایی ناصواب جای خود را به جبران خسارت داده است . در ایجاد این رابطه دینی، اراده هیچ یک از دو طرف حاکم نیست . حتی در موردی که مسئول به عهد به دیگری زیان می رساندچون مقصود او اضرار است نه ایجاد دین برای خود کار او را باید از زمره وقایع حقوقی شمرد مسئولیت مدنی هیچگاه نتیجه مستقیم عمل حقوقی نیست .
مسئولیت مدنی را به دو شعبه مهم تقسیم کرده اند ( قراردادی و غیر قراردادی )
مسئولیت قراردادی :
در نتیجه اجرا نکردن تعهدی که از عقد ناشی شده است بوجود می آید . کسی که به عهد خود وفا نمی کند و به این وسیله باعث اضرار هم پیمانش می شود باید از عهده خسارتی که به بار آورده است برآید . ضمانی که متخلف در این باره پیدا می کنند ، به لحاظ ریشه تعهد اصلی مسئولیت قراردادی نامیده می شود . به بیان دیگر مسئولیت قراردادی عبارتست از تعهدی که در نتیجه تخلف از مفاد قرارداد خصوصی برای اشخاص ایجاد می شود .
تعهدی که نقض شده و ناشی از قرارداد است تعهد اصلی نامیده می شود . و تعهدی که به سسب نقض قرارداد به عهده مدیون قرار می گیرد تعهد ثانوی یا فرعی نامیده می شود تا از تعهد اصلی متمایز شود .
مسئولیت قهری :
برعکس در صورتی که دو شخص هیچ پیمانی با هم ندارندیکی ازآن دو به عمد یا به خطا به دیگری زیان می رساند مسئولیت را غیر قراردادی یا خارج از قرارداد می نامند .
در واقع مسئولیت قراردادی و قهری دو چهره گوناگون از چهره مدنی است که به دلیل پاره ای از اختلاف های عملی در دو بخش جداگانه مورد مطالعه قرار می گیرد .
اجرای عقد مسئولیت قراردادی
آثار عقد را به اعتبار اجرائی آن به دو گروه می توان تقسیم کرد :
آثاری که همراه با عقد و بی درنگ بوجود می آید و با نفوذ عقد ملازمه دارد مانند تملیک عین خـارجی و اسقاط و انتقال دین . اجرای عقد در این گروه تنهاچهره
نظری دارد زیرا فرض اینست که خود به خود آثار قرارداد تحقق پیدا می کند و نیازی به انجام دادن فعل خارجی ندارد .
آثاری که به عهده ی یکی از دو طرف یا همراه قرارداد قرار می گیرد ، تعهدی که به طور مستقیم از عقد ناشی می شود و پس از وقوع تراضی باید اجرا شود و از نظر ارتباط ناگسستنی که با منشأ خود دارد در حکم اجرای عقد است .
باید افزود که قرارداد ممکن است هر دو اثر را با هم داشته باشد چنان که در فروش کالای خارجی و معین تملیک با عقد انجام می شود و تسلیم بر عهده ی فروشنده باقی می ماند و فعل خارجی است که نیاز به اجرا دارد .
مبانی مسئولیت قراردادی
برای پیدایش مسئولیت قراردادی امور متعددی ضرورت دارد . اما از آنجا که تحلیل ارتباط این امور با مسئولیت نشان می دهد که پاره ای از این امور مبنایی و اساسی و برخی دیگر صرفاً جنبه شرطی دارد بر آن شدیم که این دو دسته از لوازم مسئولیت قراردادی را جدای از یکدیگر قرار دهیم در این گفتار باید به بیان دو مسئولیت قراردادی بپردازیم یکی وجود قرارداد و دیگری خودداری متعهد از انجام تعهد به موقع قرارداد .
وجود قرارداد
مبنای نخست مسئولیت قراردادی : وجود قرارداد یکی از مبنای مسئولیت قراردادی است ، زیرا تا قرار داد بین طرف ها منعقد نشده باشد مسئولیت قراردادی موضوعاً منتفی خواهد بود .
البته منظور از قرارداد ( عقدی صحیح و نافذ است که بین متخلف از انجام تعهد و متعهد له منعقد شده است چه اینکه عقد فاسد یا غیر نافذ یا اینکه مدیون به سببی ازآن بری شده باشد وجود مؤثری در عالم حقوق ندارد تا بتواند زاینده اثر حقوقی باشد و مسئولیت عدم عدم انجام تعهد به موقع را به عهده متعهد قراردادی تثبیت کند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خلاصه ای درباره ساختمان کانادایی
خاک و ساختمانها 30 – CBD
خاک احتمالاً مهمترین مصالح در میان تمام مصالح ساختمانی است و مطمئناً یکی از جالب ترین آنهاست چونکه این در بیشترین سایتهای ساختمانی نقش زمینه را بازی می نماید. این به چشم انداز مد نظر اجازه می دهد که بسیار زیاد به ظاهر پروژه های ساختمانی اضافه شده، از بیشترین مسیرها و فرودگاهها حمایت کرده و عنصری است که خاکریزهای بزرگ و کوچکش ساخته می شوند. در بعضی از کشورها از این حتی بعنوان عنصری ساختاری به شکل ساختمان بیزو یا بلوکهای خشک شده استفاده می شود. معماران و بنایان عمدتاً با خاک آشنا هستند. معمار باید ویژگی محلیش را بداند البته در زمانیکه برای اولین بار دارد درباره سایت و محل ساختمان مطالعه می کند ولو اینکه این امکان دارد هنوز پوشیده از علف باشد و این نیاز عمومی دفاتر معماری است تا اینکه این دفاتر حتماً تمامی پروژه های مهم ساختمانی را بصورت خاص و خسته کننده تست نمایند و صواب دیدی را بعنوان شرایط بستر پی دریافت نمایند که ساختارهای پیشنهادی را تحت پوشش قرار خواهد داد. بطور مشابه باید گفت که بنا دارای تخمین و ارزیابی پویایی درباره اهمیت خاک در عملیاتهایش می باشد چونکه دانش و علم نوع مدنظر که بر روی سایت ساختمانی متمرکز می باشد برای برنامه ریزی کار و ارزیابی هزینه اش لازم می باشد. علی رغم وجود داشتن این آشنایی تمام با خاک و ارتباط با ساختمانی مد نظر مشکلات همراه این همگی بسیار عمومی در سایت و محل ساختمانی هستند در هوای مرطوب و یا زمانی که آب باید به بیرون از محل های خاکبرداری ها باید با پمپ تخلیه شود شرایط گل آلودی غالباً خلق می شوند که باعث می شوند تا تصورات غلط مشترک و عمومی و نیز طرح شده درباره ویژگی واقعیش ارائه شوند. شاید شایع ترین مشکل از میان تمامی مشکلات ماندگاهی است که بوقوع می پیوندند البته در زمانی که گودال ها یا خاکبرداری های حول و حوش ساختمانها پر می شوند ولی شاید اکثر اینها بطور کامل ارزیابی نمی کنند که چگونه عمل پر نمودن صحیح باید انجام شود و یا اینکه
قرار دادن خاکریز در لایه های نازک مد نظر اینچنین ضرورت دارد. هدف این مقاله ارائه اطلاعات مختصر درباره ویژگی اصلی خاک و موضوعات اساسی همراه می باشد. این موضوع هیجان آوری نمی باشد و اینکه بطور کلی خاک هم اکثراً بعنوان ماده فاقد جذبه مد نظر قرار دارد ولی نگاه مختصری که امکان دارد در این مقاله به زمین شناسی خاک شود امکان دارد با این تاثیر روبرو شود بویژه زمانیکه به خاطر آورده می شود که دانش مرتبط با ماهیت خاک پیش نیازی برای ارزیابی کامل غارهایی است که در خاک زیر پی ایجاد می شوند. طرح پی ها موضوع بخش بعدی این سری از مطالب خلاصه را خواهد ساخت. در فضایی که در اینجا موجود است توجه به سمت ماهیت خاک، واکنش این با آب و چگونگی پر شدنش با این شرط که باید از استقرارهای بعدی اجتناب شود معطوف می گردد. بنا امکان دارد از اطلاعات مذکور مستقیماً در عملیاتهای پر شدنش استفاده نموده و خودش را از شر درد سر و مشکلات زیادی نجات دهد. معمار مشاهده خواهد کرد که چگونه علائم خصوصیات خاک امکان دارد به اندازه کافی ارائه شوند تا به وی نتیجه نهایی و دارای حداقل مشکل و نیز دلخواهش را ارائه دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ماهیت فلسفه
تقسیم بندی بر اساس سوالاتی از قبیل :
ماهیت وجود
ماهیت حقیقت
ماهیت معرفت
ماهیت زیبایی
طبقه بندی
ایده آلیسم
واقعگرا
پراگماتیسم
مفهوم گرا
فلاسفه پیرورواقیون آن را به فیزیک، اخلاق و منطق تقسیم می کردند.
برخی فلاسفه آن را به مابعد الطبیعه، معرفت شناسی، منطق وارزش شناسی تقسیم می کنند.
برخی نظرات
سوزانا لانگر : فلسفه بیشتر توسط تنظیم مسئله های خود مشخص می شود تا راه حل هایش برای آنان.
نلسون گودمن : شاید روزی فرا رسد که در فلسفه بیشتر
” بررسی ” انجام گیرد تا ” مجادله ” و فلاسفه همانند صاحبان علم بیشتر بر حسب عناوینی که بررسی میکنند شناخته می شوند تا نظریاتی که دارند.
فلسفه علم فیزیک و ریاضی
در فلسفه علم فیزیک از مفا هیم بنیادی چون جرم ، زمان و طول بحث میشود.
در فلسفه ریاضیات اینکه مبانی ریاضیات بر چه چیزهایی قرار دارد بحث می شود.
فلسفه هر علم نقد آن علم است.
فلاسفه چگونه می اندیشند
پلوتارک : سقراط نه صندلی برای شاگردانش چیده بودونه برکرسی می نشست، نه ساعاتی رابرای سخنرانیهایش از پیش تعیین می کرد. اوهمیشه درحال فلسفیدن بود. هنگامی که لطیفه می گفت، موقعی که درحال آشامیدن بود درآن حال که درخدمت سربازی بود هرجا شما رادرخیابان ملاقات می کرد، وسرانجام هنگامی که درزندان بود و زهررا می نوشید.
رسالت فلسفه
یک وظیفه عمده فلسفه تصریح این مطلب است که چه راهنمایی می تواند برای تجربه کردن منطقی به نظر آید، آیا آنجا که چنین صراحتهایی بتواند پیش از تجاربی خاص روشن گردد، انها از نظر نقش مقدم بر آن تجارب خاص می باشند؟
فلسفه در پرتو تجربه در حال انجام خود ، قوانین خود را ، که همان فهم از خود فلسفه است تبیین میکند.
نتیجه فلسفه تعدادی قضیه فلسفی نیست، بلکه روشن ساختن قضیه ها است.
طبقه بندی براساس مقاصد علمی
فلسفه فیزیک
فلسفه ریاضی
فلسفه هنر
فلسفه تاریخ
فلسفه آموزش و پرورش
فلسفه فلسفه
نظرات برخی فلاسفه در ماهیت فلسفه
برتراند راسل : فلسفه ای مناسب است که با مطالب مورد علاقه مردم تحصیل کرده معمولی سروکار داشته باشد.
سی.ای. لوییس : ویژگی ممتاز فلسفه این است که فلسفه کارهرکسی است.
نلسون گودمن : فلسفه به عنوان نقشی است برای روشن ساختن پیچیدگی ودرهمی سطوح اسفل تا سطوح اعلی سطح تفکر.
اچ گوردون هولفیش : فلسفه به انسان درتفکر به نتایج اعمال روزانه کمک می کند تا با حکمتی بیشتر نتایجی برگزیند تا تفکراتش را عمیق کند.
افلاطون : پادشاهان باید فیلسوف باشند!
وتینگشتاین : فلسفه نظریه نیست بلکه عمل است.
ویژگی ماهیت فلسفه
بازتابشی
خود پیروی : روش شناسی ومحدودیتهای از درون تعریف شده واین به معنی خود پیروی است.
اهم امور فلسفه
معرفت ازحقیقت امور
دریافت روابط ایده ها یا نظریات
قضاوتهای ارزشی
علم و فلسفه
مقصد نهایی علم : اصلاح وگسترش معرفت انسان از حقیقت امور
مقصد نهایی فلسفه : بهبود کیفیت قضاوتهای ارزشی انسان
سوالهای علمی : چگونگی وبیان واقعیات
سوالهای فلسفی : بررسی ماهیت پدیده ها
مثالی ازکارعلمی درریاضی : اثبات یک قضیه
مثالی ازکارفلسفی در ریاضی : نقد روش اثبات
تمایزعلم وفلسفه
تمایزدرنحوه سئوالها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
* تهاتر، ماهیت حقوقی و آثار آن( طرح پیشنهادی اصلاح ماده ۲۶۴ قانون مدنی)
اهمیت موضوع: اهمیت فراوان نهاد حقوقی، تحت عنوان تهاتر در حقوق تجارت بینالملل و در روابط بانک ها با یکدیگر و با مشتریان خود در سطح بینالملل و با توجه به اصل سرعت و گردش پول در حقوق تجارت و به طور کلی نقش عمده این تاسیس حقوقی در تصفیه و تفریق حسابها و در مبادلات اقتصادی کشورها به صورت معاملات تهاتری متقابل، ما را بر آن داشت که به بررسی این نهاد حقوقی و فواید و آثار ماهیت حقوقی آن و انواع شرایط آن (اعم از ماهوی و شکلی) بپردازیم.مقدمهای در رابطه با ماده ۲۶۴ در مورد سقوط تعهدات: تعهد رابطهای است حقوقی، پس باید زمانی پایان یابد و در غیر اینصورت خلاف آزادی اشخاص و عدالت حقوقی و از همه مهمتر اصل برائت است. درست بر عکس حقوق عینی که اقتضای آن دائمی بودن میباشد؛ به همین علت قانونگذار ایران در فصل ششم از قانون مدنی بحثی را تحت عنوان سقوط تعهدات در نظر گرفته است. با یک بررسی اجمالی به نظر میرسد که قانون مدنی ما در این باب جامع و مانع نباشد، زیرا که در قانون مدنی ما اسباب سقوط تعهدات در۶ مورد خلاصه شده، در حالی که در قانون مدنی فرانسه در۹ مورد ذکر شده که عبارتند از: ۱- وفای به عهد۲- تبدیل تعهد ۳- ابراء ۴- تهاتر ۵- مالکیت مافیالذمه ۶- تلف مورد تعهد ۷- بطلان یا فسخ ۸- شرط فاسخ (شرط انحلال عقد یا شرط انتفای حق) ۹- مرور زمان (م۱۲۳۴) و یا در قانون تعهدات سوئیس عدم امکان اجرای تعهد نیز سببی برای سقوط تعهد ذکر شده است و یا در قانون مدنی مصر، ۸ مورد برای سقوط تعهدات ذکر شده است که از آن جمله ناممکن بودن انجام تعهد و مرور زمان است. به علاوه قسمت بحث برانگیز ماده۲۶۴ آن جا است که اقاله را از اسباب سقوط تعهد برشمرده است، در حالی که اقاله از اسباب انحلال عقد است، چرا که همین بس که در انحلال قرارداد مقصود اولیه و نخستین زوال عقد و انحلال آن است و به تبع آن تعهد نیز قهراً ساقط میشود. در حالی که در سقوط تعهدات آنچه مطلوب است از بین رفتن تعهد است، در حالی که اصل عقد و یا قرارداد به قوت خود باقی میماند و شاید همین ایراد به قانون مدنی فرانسه وارد باشد که چرا فسخ و شرط فاسخ را در باب سقوط تعهدات ذکر کرده است. در این میان ترجیحاً به جای اینکه طبق روال معمول تحقیق به توضیح یک به یک قسمت های مختلف بپردازیم، فقط سوالات اساسی تحقیق را مطرح و سعی در پاسخ دادن به آنها میکنیم و درآخر طرح پیشنهادی اصلاح ماده۲۶۴ را مطرح میکنیم.سئوال اول: آیا تهاتر از اسباب اجرای تعهد است، مثل مورد بارز آن یعنی وفای به عهد و به عبارتی سقوط تعهد از آثار اجرای تعهد است و یا واقعاً در زمره اسباب سقوط تعهد است؟سئوال دوم: آیا تهاتر در زمره اعمال حقوقی یا خارج از آن در زمره وقایع حقوقی میگنجد؟سئوال سوم: آیا مسلم و معلوم بودن دین از لحاظ مقدار، از شرایط وقوع و تحقق تهاتر قهری است؟سئوال چهارم: آیا میتوان دخالت اراده طرفین و به عبارتی لزوم استناد به تهاتر را به عنوان شرایطی از شرایط تهاتر دانست؟سئوال پنجم: آیا اثر تهاتر منحصر به رابطه طرفین است یا نه، میتواند نسبت به شخص ثالث نیز موثر افتد؟سئوال ششم: آیا حکم قانون به تهاتر، یک حکم تاسیسی است یا ارشادی؟پاسخ سئوال۱: با توجه به معنای لغوی سقوط در فرهنگهای مختلف فارسی که عبارت است از بین رفتن، انگار چیزی از بالا به پایین فرود آید، چیزی قبل از آنکه به کمال برسد زوال یابد. به لحاظ حقوقی هم میتوان گفت در سقوط، زندگی حقوقی تعهد پایان میپذیرد و دیگر نمیتواند در عالم حقوق منشاء اثر و تاثیر باشد. در حالی که در تهاتر تعهد ساقط نمیشود بلکه اجرا میشود، چون با تهاتر هر یک از طرفین متعهد، به ارزشی دست پیدا میکند و در نتیجه این اجرا و انجام تهاتر است که تعهد ساقط میشود. به همین دلیل است که یکی از انتقادات وارده بر ماده۲۶۴ این است که از اسبابی نام برده که مستقیماً از اسباب زوال و سقوط تعهدات نیست. بنابراین از میان۶ مورد مذکور در این ماده فقط ابراء و تبدیل تعهد هستند که سبب سقوط تعهد به معنای فوق الذکر میشوند. ولی اقاله و وفای به عهد، مالکیت مافی الذمه، تهاتر را نمیتوان جزء این مجموعه دانست.پاسخ سئوال۲: با توجه به تعریفی که آقای دکتر کاتوزیان از واقعه حقوقی ارائه دادهاند، یعنی: «واقعه حقوقی رویدادی است که اثر آن به حکم قانون معین میشود و اراده و انشاء مرتکب سبب آن آثار نیست.» میتوان نتیجه گرفت که تهاتر نه تنها در زمره اعمال حقوقی (اعم از عقد و ایقاع) نمیگنجد چرا که اعمال حقوقی زاده اراده و تراضی هستند، بلکه در ردیف وقایع حقوقی قهری است. منبع اصلی تهاتر، حکم قانون است و این منافاتی با تکمیلی بودن قوانین مربوط به تهاتر ندارد چون با نظم عمومی ارتباط ندارد و امکان تراضی خلاف آن است.پاسخ سئوال۳: در اغلب کشورها مثل فرانسه مطابق ماده ۱۲۹۱ ق.م، مسلم و معین بودن ۲ دین شرط ضروری برای تحقق تهاتر قهری ذکر شده است. منظور از مسلم نبودن، یعنی مورد اعتراض جدی مدیون باشد. اگر چه طرح دعوا در دادگاه برای متنازعٌفیه تلقی شدن ضرورت ندارد. بلکه همین مقدار که مورد اعتراض باشد حتی در خارج از دادگاه کفایت میکند و برخی حتی معلوم بودن مقدار۲ دین را شرط وقوع تهاتر دانستهاند. در حقوق انگلیس نیز چنین است، ولی در حقوق آلمان و سوئیس این۲ شرط لازم نیست. لذا در مورد دیونی که مورد منازعه هستند نیز تهاتر واقع میشود، زیرا در قوانین این دو کشور بر جنبه تضمینی تهاتر بیش از جنبه وفای به عهد بودن آن تکیه شده است. در حقوق ایران برخی محقق و ثابت بودن دین را از جمله شرایط تهاتر قهری ذکر کردهاند و اقتباس مبحث سقوط تعهدات و از جمله تهاتر از حقوق فرانسه موجب تحمیل این تفسیر شده است. ولی پاسخ نهایی این است که ازجمله شرایط تهاتر قهری نیست و دلیلی بر شرطیت آن نیز وجود ندارد. زیرا قانونگذار در مقام بیان شرایط تهاتر قهری بوده و به قانون فرانسه در این قسمت نظر داشته و آن را ذکر نکرده است. پس با تفکیک۲ مرحله ثبوت واثبات میتوان استدلال موجهی کرد که مسلم و معین و معلوم بودن مقدار۲ دین مربوط به مرحله اثبات است و حال آنکه شرایط مذکور در