لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
قلب چیست؟
کلمه «قلب» در فیزیولوژى و نیز در عرف عام معناى روشنى دارد و در فارسى به «دل» تعبیر مىشود و در سایر زبانها نیز مرادفات این واژه به همین عضو نامبرده اطلاق مىشود؛ ولى، در هنگامى که همین واژه «قلب» یا «فؤاد» و یا در فارسى «دل» را در محدوده اخلاق و علم اخلاق به کار مىگیرند؛ قطعا، چنین مفهومى منظور نظر گوینده نیست. و منظور ما نیز از طرح پرسش فوق روشن شدن همین معناى پیچده و اخلاقى آن و نیز اصطلاح قرآنى و روایى این واژه خواهد بود.
البته، مفسرین و فقهاء الحدیث، در مقام تبیین آیات و روایات و توضیح این واژه در زمینه اینکه در اصل براى چه معنایى وضع شده و به چه مناسبت در معنى دوم به کار مىرود مطالبى اظهار داشتهاند و لغت شناسان نیز در بیان تناسب دو مفهوم قلب و رابطه آن دو گفتهاند که کلمه «قلب» با تقلب و قلب و انقلاب که به معنى تغییر و تحول و زیر رو شدن است هم خانواده بوده و وجه مشترک بین معناى لغوى و اصطلاح اخلاقى آن نیز همین است زیرا در قلب به معنى اندام بدنى که دائما در آن، خون در حال زیر و رو شدن است و قلب به معناى اخلاقى و قرآنیش هم داراى حالات متغیر و دگرگون شونده است پس این واژه در این دو مورد به مناسبت همان نکته انقلاب و تقلب و تحول به کار رفته است.
این گونه بحثها در ارتباط با پاسخ پرسش فوق نمىتواند چندان مفید باشد. و ناگزیر لازم است براى روشن شدن مفهوم قلب در علم اخلاق و اصطلاح قرآنى و روایى آن فکر دیگرى بکنیم. قطعا اکنون که کلمه قلب در این دو مفهوم مختلف فیزیکى و اخلاقى به کار مىرود حکم مشترک لفظى را دارد و در هر یک از دو معناى فوق، بدون توجه بمعنى دیگرش و بدون آنکه رابطه میان آن دو در نظر گرفته شود، به کار خواهد رفت. یک علم طبیعى هنگامى که کلمه قلب را به کار مىبرد منظورش به روشنى همان اندام خاص است و کمترین توجهى به معنى اخلاقى آن ندارد؛ چنانکه، یک عالم و دانشمند اخلاقى نیز از به کار گرفتن این کلمه جز همان مفهوم اصطلاحى ویژه اخلاق چیزى دیگرى در نظر ندارد و توجهى به مفهوم فیزیکى آن نمىکند. بنابراین، کلمه قلب به صورت مشترک لفظى در این دو معنا به کار مىرود و لازم نیست در بیان رابطه میان این دو معنا یا تشخیص مفهوم اصلى از فرعى از میان این دو مفهوم و توضیح آنکه در کدام نخست وضع و سپس به دیگرى نقل گردیده است، فکر خویش را به کار اندازیم؛ چرا که، این گونه مطالب هیچ تاثیرى در زمینه درک مفهوم اخلاقى کلمه قلب که مورد نظر ماست نخواهد داشت گرچه براى لغت شناسان بحثهایى شیرین به حساب آیند و گرچه در حد خودش از ارزشهایى نیز برخوردار باشند؛ چنانکه در تفسیر شریف المیزان نیز بحثى مستقل زیر عنوان «قلب در قرآن» عنوان شده و وجهى در بیان ارتباط این دو مفهوم قلب ارائه گردیده است به این صورت که حیات و زندگى انسان در نخستین مرحلهاش به قلب تعلق مىگیرد و در آخرین مراحل نیز از قلب جدا مىشود یعنى آخرین عضوى که مىمیرد و یا زندگى و حیات از آن جدا مىشود «قلب» است و در این زمینه به کلماتى از اطباء قدیم چون ابن سینا و تجربیات و اکتشافاتى از طب جدید که مؤید سخن ایشان در تناسب دو معناى قلب است استشهاد کردهاند. بنابراین، بکار بردن واژه قلب در روح و صفات روحى به این مناسبت است که «قلب» بمعناى اندامى از بدن تجلیگاه روح است و نخستین عضوى است که روح به آن تعلق مىگیرد و به یک معنى، واسطه ارتباط روح با بدن است.
البته، مطلب فوق یک مطلب تجربى است و اثبات صحت آن بر عهده علماى طبیعى خواهد بود و محتمل است که مطلب صحیحى باشد، ولى، سخن در این است که آیا به کار رفتن کلمه قلب در چنین معنا و مفهومى بدین لحاظ بوده که روح نخست به قلب تعلق مىگیرد و در آخر نیز از قلب خارج مىشود؟ آیا این که قلب اولین عضوى است که زنده مىشود و آخرین عضوى است که مىمیرد باعثشده تا کلمه قلب را به معناى قوه مدرکه و مرکز عواطف به کار گیرند. شاید مناسبتر بود که روح به این معنا به کار مىرفت. روح است که معنى حیات را تداعى مىکند. و به هر حال به نظر ما اینکه لحاظ فوق منشا اطلاق کلمه «قلب» بر قوه مدرکه و مرکز عواطف شده باشد، دور از ذهن است.
همچنین، مىتوان گفت: که حالات روحى و منسوب به قلب و روح نظیر شادى، اضطراب، تشویش و غیر آن بیشتر و نیز پیشتر از هر عضو دیگر در قلب و ناحیه قلب احساس مىشوند و انسان در بدن خویش «قلب» را به عنوان عضو مرتبط با این حالات مىشناسد. در حالت غم و اندوه این سینه است که تنگ مىشود و قلب است که مىطپد نبض است که به سختى مىزند و منشا حرکات نبض، قلب است. چنانکه در قرآن هم تعبیر «ضیق صدر» در چنین مواردى به کار رفته است که انسان احساس دلتنگى مىکند؛ چنانکه، در موارد احساس شادى و نشاط نیز کلمه «شرح صدر» را به کار مىبرد. و اگر قرار باشد وجهى در بیان رابطه میان قلب به معناى اندام خاص با قلب به معناى قوه مدرکه و مرکز عواطف ارائه دهیم این وجه، وجیهتر و جالبتر به نظر مىرسد؛ گرچه همانطور که در بالا گفته شد هیچ یک از این گونه مباحثبراى ما کارگشا نیست و در پاسخ به چیستى مفهوم قلب در قرآن نمىتواند به ما کمک کند. بنابراین، این سؤال طرح مىشود که پس راه شناخت مفهوم قلب و مصداق آن در قرآن چیست؟ که لازم است در اینجا به پاسخ آن بپردازیم.
راه شناخت حقیقت قلب
تنها راهى که ما براى شناخت معناى «قلب» در قرآن پیدا کردهایم این است که در قرآن جستجو کنیم ببینیم چه کارهایى قلب نسبت داده شده و چه آثارى دارد و از راه مطالعه آثارش قلب را بشناسیم. ما هنگامى که با چنین دیدى به موارد کاربرد واژه قلب در قرآن مىپردازیم در مىیابیم که حالات گوناگون و صفات مختلفى به قلب و فؤاد نسبت داده شده است که مهمترین آنها از این قرار است:
یکى از آثارى که به «قلب» نسبت داده شده عبارت است از «ادارک» اعم از ادراک حصولى و ادراک حضورى که با تعابیر مختلف در قرآن مجید نشان داده مىشود که فهمیدن و درک کردن از شؤون «قلب» و به تعبیر دیگرى «فؤاد» است؛ از این رو است که مى بینیم قرآن با تعابیر مختلف و با استفاده از کلماتى از خانواده عقل و فهم و تدبر و ... کار ادراک و عم ادراک را به قلب نسبت مىدهد؛ یعنى، حتى در آنجا نیز که ادراک را از قلب نفى مىکند مىخواهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
قلب چگونه کار میکند
کارکرد اصلی قلب , تلمبه کردن خون قرمز و روشن که در بر گیرنده مقادیر
فراوانی اکسیژن و مواد غذایی است از راه سرخرگهای بزرگ به سرتاسر
بدن میباشد وقتی اکسیژن این خون بدست بافتها برداشته شد,
سیاهرگها خون فاقد اکسیژن کافی را که به رنگ تیرهتری در آمده است را
دوباره به قلب بر میگردانند .
مرحله نخست تپش
مرحله دوم تپش
قلب دارای دو قسمت میباشد که هر قسمت آن به گونه یک تلمبه جداگانه
عمل میکند. هر یک ازاین قسمتها نیز به دو بخش تقسیم میشود.
بنابراین قلب رویهمرفته دارای چهار اتاقک میباشد. حفرههای بالایی را که
اصطلاحاً دهلیز مینامند , به گونه جمع کننده خون ورودی به قلب عمل
میکنند و حفرههای پایینی که به آنها "درون" گفته میشود , با انقباض
خود مایه میشوند که خون از قلب به بیرون تلمبه شود. قسمت راست
قلب , خونهایی را که از شاهرگهای تمام بدن میآید را گرفته و به سمت
ششها تلمبه میکند تا اکسیژن ششها بتوانند وارد این خون شوند.
قسمت چپ قلب , خونی را که از ششها بیرون میشود را گرفته و سپس
آن را به تمام قسمتهای بدن میفرستد تا نیازهای اکسیژن آنها را بر طرف
نماید . برای اینکه خون به همراه اندامها و ماهیچههای بدن برسد , باید با
فشار فراوانی تلمبه گردد. شما وقتی یک سرخرگتان بریده میشود ,
میبینید که خون باچه فشاری به بیرون فواره میزند. برای اینکه این تلمبه
زدن با قدرت کافی انجام شود , عضلات قلب باید خیلی نیرومند باشند و
هیچگاه همانند دیگر عضلات (برای نمونه ماهیچههای پاها) دچار خستگی
نگردند. بنابراین , عضلات قلب نیاز دارند که خودشان به خوبی خونرسانی
شوند و اکسیژن و مواد غذایی به اندازه کافی به آنها رسانده شود. این
خونرسانی خود عضلات قلب , بدست سرخرگهای تاجی و شاخههای آنها
صورت میپذیرد.
سرخرگهای تاجی
سرخرگهای تاجی (تاجی) از آئورت بیرون میآیند. آئورت , سرخرگ اصلی
بدن میباشد که از درون چپ , خون را بیرون میشازند. سرخرگهای تاجی
از آغاز آئورت منشا گرفته و بنابراین نخستین سرخرگهایی هستند که خون
در بر گیرنده اکسیژن بسیار را دریافت میدارند. دو سرخرگ تاجی (چپ
وراست) کمابیش کوچک بوده و هر کدام تنها 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند .
این سرخرگهای تاجی از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به
یکدیگر متصل میشوند و کم وبیش یک راه دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی
چنین الگویی از رگهای خونی قلب بدست پزشکان قدیم دیده شد , آنها فکر
کردند که این همانند تاج میباشد از این روی واژه لاتین "سرخرگهای
تاجی" (Coronary) را به آنها دادند که امروزه نیز از این واژه بهره گیری
میشود . از آنجایی که سرخرگهای تاجی قلب از اهمیت فراوانی برخوردار
هستند , پزشکان تمام شاخهها و دگرگونیهایی که میتواند در کسان
گوناگون داشته باشد را شناسایی کردهاند. سرخرگهای تاجی چپ دارای
دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحا "نزولی قدامی" و "سرخرگ
چرخشی میگویند و این سرخرگها نیز به نوبه خود به شاخههای دیگری
نقسیم میشوند. این سرخرگها , مایه خونرسانی به قسمت بیشتر عضله
درون چپ میشوند. درون چپ دارای عضلات بیشتری در برابر درون راست
میباشد زیرا وظیفه آن , تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است.
سرخرگهای تاجی راست , بیشتر کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و
درون راست را خونرسانی میکند. وظیفه درون راست تلمبه کردن خون به
ششها میباشد . سرخرگهای تاجی دارای ساختمانی همانند تمام
سرخرگهای بدن هستند ولی تنها در یک چیز با آنها تفاوت دارند که تنها در
زمان میان ضربانهای قلب که قلب در حالت آسوده (ریلکس) قرار دارد ,
خون دراین سرخرگها جریان مییابد. وقتی عضله قلب منقبض میشود ,
فشار آن به قدری بسیار میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را
نمیدهد , از این روی قلب دارای شبکه کارسازی از رگهای باریک خونی
است که مایه میشود تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به
خوبی انجام دهد. در بیماران تاجی قلب , سرخرگهای تاجی تنگ و باریک
میشوند و وعضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم
میگردند (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل گوناگونی تنگ شود و
نتواند به خوبی آبرسانی کند). در حالت استراحت , میشود اشکالی برای
فرد ایجاد نشود , ولی هنگامیکه قلب ناچار باشد کار بیشتری انجام دهد و
برای نمونه شخص بخواهد چند پله را بالا برود , سرخرگهای تاجی نم
توانند بر پایه نیاز اکسیژن این عضلات , به آنها خون و اکسیژن برسانند و
برآیند اینکه شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچار درد سینه (آنژین)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تاریخچه پزشکی
مجسمه بقراط حکیم در دانشگاه UCSF آمریکا.
در روزگاران کهن این دانش بر مردم ناشناخته بود، و بیماریها را برآمده از عوامل فراطبیعی میدانستند، و برای درمان آنها به سحر و جادو دست مییازیدند. یونانیان در پیشرفت این دانش نقش بهسزایی داشتند. دانشمندانی از جمله بقراط، ارسطو و جالینوس از مروّجان اصلی این علم در یونان باستان بودند.
همگام با پیشرفت سایر علوم، روش علمی بنیانهای علم پزشکی را دگرگون نمود. پلایش مداوم دانستهها و اطلاعات به همراه اکتشافات متعدد در رشتههای علوم پایه پزشکی به علم نوین پزشکی منجر گردیدهاست.این علم اگرچه پایههای خود را از دانستههای گذشته گرفتهاست و هنوز نیز از علوم سنتی به عنوان منبع استفاده میکند ولی روش آن مبتنی بر استانداردهای سخت علمی است.
در حال حاضر به دلیل گسترده شدن بسیار زیاد علاوه بر پزشکی عمومی، علم پزشکی به رشتههای تخصصی و فوق تخصصی فراوان تقسیم گردیدهاست و همچنین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با رشتههایی مانند داروسازی، علوم آزمایشگاهی، پیراپزشکی دارد.
پزشکی در ایران
در ایران باستان پزشکی سنتی شامل گیاهدرمانی و دعادرمانی و جراحی بودهاست. با برپایی دانشگاههایی مانندگندیشاپور، پزشکی در ایران گسترش یافت، پس از اسلام نیز این روند ادامه یافت. از پزشکان بزرگ ایرانی در دورهٔ اسلامی میتوان به ابن سینا، زکریای رازی و علی ابن سهل طبری اشاره کرد. پزشکی ایرانی ترکیبی از انواع طبابتهای رایج اقوام چینی و هندی و عربی و غربی بودهاست.
مکاتب پزشکی
روش درمان مغربزمین در کل روش بقراطی نام دارد. از دیگر روشهای مهم درمانگری در جهان میتوان از مکتب آیورودی هندی و پزشکی سنتی چینی و از جمله طب سوزنی نام برد
قلب
چطور قلبی سالم داشته باشیم ؟
بیماری های قلبی تا به حال تلفات بیشتری نسبت به سایر بیماری ها داشته است. بر طبق نظریات انجمن قلب آمریکا، تقریباً 33 میلیون فرد در آمریکا دچار بیماری های قلبی هستند و بیش از 430000 نفر هر ساله از این بیماری ها جان خود را از دست می دهند. متاسفانه باید بگوییم که بسیاری از این مرگ ها قابل جلوگیری بوده است.
پس از همین حالا دست به کار شوید. نگذارید که اولین سکته قلبی در شما بروز کند. شروع به ورزش کنید و برنامه غذایی سالم تری انتخاب کنید.
یادتان باشد که شما فقط یک قلب دارید، پس مراقبش باشید. در اینجا به نکاتی برای سالم نگاه داشتن قلبتان اشاره می کنیم.
1- از دخانیات بپرهیزید:
سیگار کشیدن علاوه بر مبتلا کردن شما به نفخ و سرطان ریه یکی از مهم ترین عوامل بیماری های قلبی به شمار می رود. این به این دلیل است که بیشتر مواد شیمیایی موجود در دخانیات می توانند باعث صدمه زدن به قلب، تصلب شریان ها و باریک کردن رگهای خونی شوند.
علاوه بر این نیکوتین موجود در سیگار باعث انقباض رگ های خونی می شود، به همین دلیل فشار خون را بالا برده و قلب را به کار بیشتر وا می دارد. سیگار همچنین دارای مونوکسید کربن است که جای اکسیژن را در خون می گیرد. اگر اکسیژن خون کم باشد، قلب مجبور به کار بیشتر است.
اگر اهل سیگار و دخانیات نیستید، این خیلی برایتان خوب است اما به یاد داشته باشید که نباید زیاد در معرض دود سیگار هم قرار گیرید، هر چند که خودتان نکشید. اگر سیگار می کشید، به یاد داشته باشید که ترک آن به طور غیر منتظره ای خطر ابتلا به بیماری های قلبی را در شما پایین می آورد. در آخر اگر معتقدید که دخانیات بی دود اشکالی ندارد، باز هم در مورد آن فکر کنید. جویدن تنباکو و سیگار های کم نیکوتین هم، همچنان نیکوتین به بدنتان می رساند و برای قلبتان بد است.
2- ورزش کنید:
خیلی خوب است اگر برنامه منظمی برای ورزش داشته باشید. در واقع، ساکن و غیر فعال بودن یکی از مهم ترین دلایل ابتلا به بیماری های قلبی به شمار می رود. همچنین مثل کشیدن سیگار کلسترول و فشار خونتان را بالا می برد. افرادی که زندگی فعالی دارند 45 درصد کمتر از افراد دیگر به بیماری های قلبی مبتلا می شوند.
رمز این مسئله این است که بیشتر ورزش کنید--حداقل 30 تا 60 دقیقه به طور متوسط در روز یاحداقل اکثر روزهای هفته ورزش کنید--لازم نیست که حتماً به باشگاه های ورزشی بروید، پیاده روی، پله نوردی یا حتی رقصیدن هم می تواند به شما در این زمینه کمک کند.
راه خوبی برای اینکه بفهمید آیا به اندازه کافی ورزش می کنید این است که ضربان قلبتان را بگیرید. باید بالاترین ضربان قلبتان را در دقیقه در حین ورزش بدانید. برای گرفتن بالاترین ضربان قلبتان سنتان را از 220 کم کنید؛ مثلاً اگر 30 سالتان است، بالاترین ضربان قلبتان هنگام ورزش باید به 190 برسد.
راه دیگری برای اندازه گیری شدت فعالیت، ''آزمایش صحبت کردن'' نامیده می شود. آزمایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
قلب ما چه شکلی است و چگونه کار می کند؟
تشریح قلب
قلب اساسا یک پمپ عضلانی تو خالی است که بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ می کند اگر چه قلب چندان بزرگتر از مشت دست نیست ولی در طول مدت عمر در حدود سیصد میلیون لیتر خون را پمپ می کند.
رگهای خونی بزرگی که به قلب متصل اند خون را به ریه ها و بدن می برند و باز می گردانند.رگهای خونی کوچکتری که روی سطح قلب قرار دارند غذا و اکسیژن را به آن رسانده و محصولات دفعی از قبیل دی اکسیدکربن را از آن خارج می کنند.در داخل قلب چهار بخش یا محفظه جداگانه وجود دارد، سمت راست قلب که از دهلیز و راست و بطن راست تشکیل می شود .خون کم اکسیژن را دریافت می کند .در سمت چپ قلب دهلیز چپ و بطن چپ خون تازه و پر اکسیژن را دریافت می کند.قلب بین دو ریه دیافراگم (ورقه عضلانی گنبدی شکلی که سینه و شکم را از هم جدامی کند)قرار دارد. در حدود دو سوم قلب در سمت چپ بدن قرار دارد ماهیچه قدرتمند قلب به طور مداوم منقبض می شود و خون را از قلب به دیگر قسمت های بدن می راند.
این نوع خاص ماهیچه هیچگاه خسته نمی شود و فقط در قلب وجود دارد.سرعت تپش قلب در تمام طول زندگی درحدود بیش از یکبار در ثانیه است.خون از رگهای خونی که سیاهرگ نامیده می شوند به درون قلب می ریزد .ماهیچه قلبی خون را به سختی فشرده و و خون تحت فشار به درون رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود.همانطور که ذکر گردید قلب از نوع خاصی ماهیچه ساخته شده است که هیچگاه خسته نمی شود .این ماهیچه 60 تا 80 بار در دقیقه فشرده و رها می شود .وقتی که ورزش می کنیم این رقم می تواند تا صد بار در دقیقه افزایش یابد.
ارتباط قلب و رگهای خونی :
خون وقتی که از قلب خارج می شود به همه جا نمی ریزدبلکه به آرامی وارد لوله هایی به نام رگهای خونی می شود.نخست خون به داخل لوله هایی به نام سرخرگها جریان می یابد. سرخرگهایی که قلب را ترک می کنند لوله های ضخیمی هستند .بزرگترین آنها ((آئورت)) نام دارد که قطر آن 2/5 سانتیمتر (یا دواینچ) است.سرخرگها بلافاصله به لوله های کوچکتر زیادی تقسیم و شاخه می شوند.
این رگهای خونی ،خون را به همه قسمتهای بدن حمل می کنند.هر چه از قلب دورتر می شوند رگهای خونی بیشتر و با اندازه های کوچکتر وجود دارد.باریکترین رگهای خونی مویرگها نام دارند که آنقدر کوچک هستند که برای دیدن آنها نیاز به میکروسکوپ هست.مویرگها به یکدیگر ملحق می شوند و رگهای بزرگتری به وجود می آورند .این رگها خون را به قلب باز می گردانند.این رگها سیاهرگ نامیده می شوند،هر چه به سمت قلب نزدیکتر می شوند تعدادشان کمتر و اندازشان بزرگتر می شود.بزرگترین سیاهرگ ها خون را به داخل تخلیه می کنند .در واقع رگها خون بدن را در یک چرخه حمل می کنند.سرخرگها خون را از قلب دور می کنند.مویرگها به قسمت های مختلف بدن خون رسانی می کنند ،سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند ،قلب و رگهای خونی را سیستم گردش خونی می نامند. که موجب گردش خون در تمام بدن می شوند در واقع قلب بهترین پمپی است که در این قلب دخالت دارد.
انواع دریچه های قلبی :
دریچه های داخل قلب از جریان اشتباه خون در بدن جلوگیری می کنند. این دریچه ها از قطعات بافتی زبانه مانندی ساخته شده اند .اگر خون در جهت عکس جریان یابد ،جریان معکوس با این قطعه ها برخورد می کند و آنها را وادار می سازد که بسته شده و مجرا را ببندند .دریچه های دولتی و سه لتی از جریان معکوس خون و بازگشت خون به داخل قلب جلو گیری می کنند.
دریچه های نیم هلالی :
قلب دو دریچه نیم هلالی دارد .این دریچه ها در خروجی قلب واقع شده اند تا از بازگشت خون به درون قلب پس از پمپ شدن آن به خارج جلوگیری کنند.یکی از این دریچه ها از بازگشت خون از سرخرگ ریوی( رگ بزرگی که خون را به ریه ها می برد ) جلو گیری می کند .
دریچه دیگر از بازگشت خون در آئورت (سرخرگ اصلی بدن که برای ارسال خون به بدن است) جلو گیری می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
قلب ما چه شکلی است و چگونه کار می کند؟
تشریح قلب
قلب اساسا یک پمپ عضلانی تو خالی است که بدون توقف خون را به سراسر بدن پمپ می کند اگر چه قلب چندان بزرگتر از مشت دست نیست ولی در طول مدت عمر در حدود سیصد میلیون لیتر خون را پمپ می کند.
رگهای خونی بزرگی که به قلب متصل اند خون را به ریه ها و بدن می برند و باز می گردانند.رگهای خونی کوچکتری که روی سطح قلب قرار دارند غذا و اکسیژن را به آن رسانده و محصولات دفعی از قبیل دی اکسیدکربن را از آن خارج می کنند.در داخل قلب چهار بخش یا محفظه جداگانه وجود دارد، سمت راست قلب که از دهلیز و راست و بطن راست تشکیل می شود .خون کم اکسیژن را دریافت می کند .در سمت چپ قلب دهلیز چپ و بطن چپ خون تازه و پر اکسیژن را دریافت می کند.قلب بین دو ریه دیافراگم (ورقه عضلانی گنبدی شکلی که سینه و شکم را از هم جدامی کند)قرار دارد. در حدود دو سوم قلب در سمت چپ بدن قرار دارد ماهیچه قدرتمند قلب به طور مداوم منقبض می شود و خون را از قلب به دیگر قسمت های بدن می راند.
این نوع خاص ماهیچه هیچگاه خسته نمی شود و فقط در قلب وجود دارد.سرعت تپش قلب در تمام طول زندگی درحدود بیش از یکبار در ثانیه است.خون از رگهای خونی که سیاهرگ نامیده می شوند به درون قلب می ریزد .ماهیچه قلبی خون را به سختی فشرده و و خون تحت فشار به درون رگهای دیگری که به سرخرگ موسومند رانده می شود.همانطور که ذکر گردید قلب از نوع خاصی ماهیچه ساخته شده است که هیچگاه خسته نمی شود .این ماهیچه 60 تا 80 بار در دقیقه فشرده و رها می شود .وقتی که ورزش می کنیم این رقم می تواند تا صد بار در دقیقه افزایش یابد.
ارتباط قلب و رگهای خونی :
خون وقتی که از قلب خارج می شود به همه جا نمی ریزدبلکه به آرامی وارد لوله هایی به نام رگهای خونی می شود.نخست خون به داخل لوله هایی به نام سرخرگها جریان می یابد. سرخرگهایی که قلب را ترک می کنند لوله های ضخیمی هستند .بزرگترین آنها ((آئورت)) نام دارد که قطر آن 2/5 سانتیمتر (یا دواینچ) است.سرخرگها بلافاصله به لوله های کوچکتر زیادی تقسیم و شاخه می شوند.
این رگهای خونی ،خون را به همه قسمتهای بدن حمل می کنند.هر چه از قلب دورتر می شوند رگهای خونی بیشتر و با اندازه های کوچکتر وجود دارد.باریکترین رگهای خونی مویرگها نام دارند که آنقدر کوچک هستند که برای دیدن آنها نیاز به میکروسکوپ هست.مویرگها به یکدیگر ملحق می شوند و رگهای بزرگتری به وجود می آورند .این رگها خون را به قلب باز می گردانند.این رگها سیاهرگ نامیده می شوند،هر چه به سمت قلب نزدیکتر می شوند تعدادشان کمتر و اندازشان بزرگتر می شود.بزرگترین سیاهرگ ها خون را به داخل تخلیه می کنند .در واقع رگها خون بدن را در یک چرخه حمل می کنند.سرخرگها خون را از قلب دور می کنند.مویرگها به قسمت های مختلف بدن خون رسانی می کنند ،سیاهرگ ها خون را به قلب باز می گردانند ،قلب و رگهای خونی را سیستم گردش خونی می نامند. که موجب گردش خون در تمام بدن می شوند در واقع قلب بهترین پمپی است که در این قلب دخالت دارد.
انواع دریچه های قلبی :
دریچه های داخل قلب از جریان اشتباه خون در بدن جلوگیری می کنند. این دریچه ها از قطعات بافتی زبانه مانندی ساخته شده اند .اگر خون در جهت عکس جریان یابد ،جریان معکوس با این قطعه ها برخورد می کند و آنها را وادار می سازد که بسته شده و مجرا را ببندند .دریچه های دولتی و سه لتی از جریان معکوس خون و بازگشت خون به داخل قلب جلو گیری می کنند.
دریچه های نیم هلالی :
قلب دو دریچه نیم هلالی دارد .این دریچه ها در خروجی قلب واقع شده اند تا از بازگشت خون به درون قلب پس از پمپ شدن آن به خارج جلوگیری کنند.یکی از این دریچه ها از بازگشت خون از سرخرگ ریوی( رگ بزرگی که خون را به ریه ها می برد ) جلو گیری می کند .
دریچه دیگر از بازگشت خون در آئورت (سرخرگ اصلی بدن که برای ارسال خون به بدن است) جلو گیری می کند.