لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ماشینهای سنکرون سه فاز
مقدمه
ماشینهای سنکرون تحت سرعت ثابتی بنام سرعت سنکرون می چرخند . و جزء ماشینهای جریان متناوب (AC) محسوب می شوند . در این ماشینها بر خلاف ماشینهای القائی ( آسنکرون ) میدان گردان شکاف هوائی ورتور با یک سرعت که همان سرعت سنکروه است می چرخند . ماشینهای سنکروه سه فاز بر دو نوع اند .
1- ژنراتورهای سنکرون سه فاز یا الترناتورها
2- موتورهای سنکروه سه فاز
امروزه ژنراتورهای سنکرون سه فاز ستون فقرات شبکه های برق را در جهان تشکیل می دهد و ژنراتورهای عظیم در نیروگاهها وظیفه تولید انرژی الکتریکی را به دوش می کشند . موتورهای سنکرون در مواقعی بکار می روند که به سرعت ثابت نیاز داشته باشیم .
البته موتورهای سنکرون تکفاز کوچکی هم وجود دارد که در فصل بعد راجع به ان اشاره می کنیم . نوع خطی موتورهای سنکرون بنام موتورهای سنکرون خطی یا LSM نیز در سیستم های حمل و نقل بکار می رود .
یکی از مزایای عمده موتورهای سنکرون اینست که می تواند از شبکه توان راکتیو دریافت و یا به شبکه توان راکتیو تزریق کند . ماشینهای سنکرون اعم از ژنراتور و موتور جزء ماشینهای دو تحریکه محسوب می شوند زیرا سیم پیچ رتور آنها توسط منبع DC تغذیه گشته و از استاتور انها جریان AC می گذرد . باید دانست ساختمان ژنراتور و موتور سنکرون سه فاز شبیه یکدیگر است . شار شکاف هوائی در این ماشینها منتجه شارهای حاصله از جراین رتور و جریان استاتور می باشد .
در ماشینهای القائی ( فصل قبل ) تنها عامل تحریک کننده جریان استاتور محسوب می شد ، زیرا جریان رتور بر اثر عمل القاء پدید می امد . لذا موتورهای القائی همواره در حالت پس فاز مورد بهره برداری قرار می گیرند ، زیرا به جریان پس فاز راکتیوی نیاز داریم تا شار در ماشین حاصل شود . اما در موتورهای سنکرون اگر مدار تحریک رتور ، تحریک لازم را فراهم سازد ، استاتور جریان راکتیو نخواهد کشید و موتور در حالت ضریب توان واحد کار خواهد کرد .
اگر جریان تحریک رتور کاهش می یابد ، جریان راکتیو از شبکه به موتور سرازیر می شود تا به رتور جهت مغناطیس کننده گی ماشین کمک کند . در اینصورت موتور سنکرون سه فاز در حالت پس فاز کار خواهد کرد . اگر جریان تحریک رتور زیاد شود ( میدان رتور افزایش می یابد ) در اینصورت جریان راکتیو پیش فاز از شبکه کشیده می شود تا با میدان رتور به مخالفت برخیزد . در اینصورت موتور در حالت پیش فاز کار می کند و توان راکتیو به شبکه می فرستد .
از گفتار فوق نتیجه می شود که با تغییر جریان تحریک ( مدار رتور ) که جریانی DC است ، ضریب توان موتور سنکرون سه فاز را می توان کنترل نمود . باید دانست که در تمامی مراحل موتور از شبکه توان اکتیو (P) می کشد اما توان راکتیو موتور (Q) به نحوه تحریک بستگی دارد .
اگر موتور بی بار باشد تغییر جریان تحریک باعث می گردد که موتور گاهی بصورت مقاومت ، گاهی بصورت سلف و گاهی بصورت خازن عمل نماید . موتور سنکرون بی بار را کندانسور سنکرون می نامند و در سیستمهای انتقال انرژی جهت تنظیم ولتاژ مورد استفاده قرار می گیرد . در صنعت نیز گاهی برای بهبود ضریب توان بجای خازن از موتورهای سنکرون در حالت پیش فاز استفاده می شود .
در اینجا لازم است قدری درباره ساختمان ماشینهای سنکرون سه فاز اعم از موتور و ژنراتور بحث شود . شکل 1 و 6-1 شمای استاتور این ماشینها را نشان می دهد . درون شیارهای استاتور سیم پیچی سه فاز استاتور جا سازی شده است و استاتور در این ماشینها شبیه استاتور ماشینهای القائی فصل قبل است . در شکل 1 و 6-1 شمای دو نوع رتور برای ماشینهای سنکرون نشان داده شده است :
1- رتور با قطب های برجسته که در آن برجستگی قطبها مشهود است و قطبها توسط سیم پیچی تحریک یا سیم پیچی میدان تحریک می شوند . واضح است که در این نوع ماشینها شکاف هوائی ( فاصله بین رتور و استاتور ) غیر یکنواخت است . در زیر قطبها شکاف هوائی کم و در میان قطبها شکاف هوائی زیادی حاصل می شود شکل 1 و 6-1 .
2- رتور استوانه یا رتور غیر برجسته ، در این نوع ماشینها شکاف هوائی درون ماشین کاملا یکنواخت است و رتور بصورت یک استوانه نسبتا کامل ساخته می شود 0 شل 1 و 6-1) .
شکل (2 و 6-1) شمای بیرون ماشین سنکرون را نشان می دهد . می بینیم از استاتور سه پایانه خارج می شود که مربوط به سیستم سه فاز استاتور است . تغذیه جریان DC تحریک مربوط به رتور If نیز از طریق حلقه های لغزان موجود بر روی محور ماشین انجام می شود . شکل 3 و 6-1 وضعیت سیم پیچی های سه فاز استاتور و سیم پیچ تحریک را نشان می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گویشهای زبان فارسی در استان فارس
گویشهای زبان فارسی بخشی از میراث ماندگار فارسی به شمار میآید که در مناطق مختلف استان فارس مورد استفاده قرار میگیرد و به رغم آنکه در گذر تاریخ دستخوش تغییرات گسترده قرارگرفته اما در برخی از مناطق این گویش ها همچنان کاربرد دارد.
به گزارش خبرنگار ایرنا،به طور کلی میتوان گفت آمیختگی گویشهاولهجه ها دراستان فارس موجب شدهاست کهنوع گفتار در این استان بسیار فراوان و متنوع باشد و اگر بگوییم به ازای هرشهریا روستای موجود در این استان، نوعی گویش و لهجهخاص وجودداردکه در برخی موارد شباهتها و در پارهای موارد اختلافاتی با هم دارد، سخنی به گزاف نگفتهایم.
اگراین تقسیمبندی را قدری کلی تر و بسته تر ببینیم باید گفت هر شهرستان استان فارس دارای نوعی گفتارخاص وگویشی از زبان فارسی است به طوری که مثلا اصطلاحاتی کهدرشهرستان جهرموروستاهای آن در جنوب فارس مورد استفاده قرار میگیرد با واژهها و اصطلاحاتی که درشهرستان کازرون و روستاهای آن در غرب فارس مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت است.
در برخی ازمناطق استان فارس گویشهای خاص آنقدر توسعه یافته و غنی شده است کهبهاعتقاد اهالی این مناطق باید نوع گویش آنان را زبانی دیگر نامید، این موضوع در شهرستان لارستان در جنوب استان فارس به وضوح قابل رویت است طوری که بسیاری از صاحبنظران گویش لارستانی را زبانی مستقل از زبان فارسی می دانند که دارای دستور زبان ویژه است.
در عین حال کلمات و واژههای این نوع زبانها که در شهرستانهایی مانند خنج و کازرون نیز در بین مردم رواج دارد بسیار شبیه به واژگان فارسی است و یک فردفارسی زبان اگر چه نتواند به این زبان گفت و گو کند اما در مقابل فردی که به آن سخن میگوید میتواند مفاهیم کلی را دریابد.
برخی ازاهالی مناطق استان فارس ازجمله شهرهاو روستاهایی در شهرستانهای آباده، مرودشت و کازرون واژهایی در گفتار و نوشتارهای خودبه کار میبرند که واژههای اصیل زبان پهلوی و زبان ایران باستان است و نیاکان ما افزون بر دو هزار و پانصد سال قبل این واژهها را در گفت و گوهای خود به کار برده اند.
شهر سیوند در ۵۵کیلومتری شمال شیراز که در محدوده شهرستان مرودشت قرار دارد و روستای گاوکشک و برخی دیگر از روستاها در شهرستان کازرون از جمله مناطقی است که واژههایی از زبان ایران باستان هنوز در آن متداول است.
شیراز به عنوان مرکز استان فارس نیز دارای نوع گفتار و گویش خاص از زبان فارسی است، تنوع گویش فارسی در این شهر به حدی است که میتوان گفت گویش ساکنان شرق این شهر با گویش ساکنان شمال یا غرب این کلان شهر متفاوت است.
برخی ازمردم شیراز ازجملهساکنان محلههای سعدی،پودنک،قصردشت و گودعربان دارای مفاهیم بسیار عمیق در گویشهای خود هستند که درعین حال که بر گرفته از زبان فارسی است اما به دلیل مخفف شدن کلمات به نوعی گویش متفاوت تبدیل شده است.
اگربخواهیم درتقسیم بندی گویش زبان فارسی در شیراز نوعی مرزبندی رعایت کنیم باید زبان و گویشهای فارسی در این شهر را به سه قسمت شیرازی شرقی، شیرازی مرکزی و شیرازی شمال غرب تقسیم کرد.
بر اساس مستندات تاریخی از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه گویش شیرازی در این شهر وجود داشته است این گویش که اکنون به عنوان گویش اصیل شیرازی شناخته میشود در میان ساکنان مناطقی از مرکز و شمال غرب شیراز رواج دارد و معمولا محلات بافت قدیم شیراز که ساکنان آن شهروندان قدیمی شیراز هستند به این نوع گویش سخن میگویند.
گویشهای دیگر در شیراز به علت مهاجرت برخی از مردم از سایر مناطق به این شهر در شیراز رواج یافته است ، برخی از محلات مناطق شرق شیراز اکنون به این نوع گویش صحبت میکنند و اگر چه واژههای زبان فارسی در این نوع گویش باواژههای زبان فارسی درگویش شیرازی مرکزی مشابه است اما تفاوتهایی نیز در گفتار میتوان دید.
شهروندانی که در مناطق شرق و شمال شرق شیراز زندگی میکنند برای ادای کلمات از نوعی گویش شیرازی که غلیظ تر از گویش شیرازی مرکزی است استفاده می کنند و در تخفیف کلمات سعی میکنند کلمات را بیشتر مخفف نمایند.
علت اصلی تفاوت در گویش شیرازی به ساختار جمعیتی شیراز ، تاثیرگذاری مشاغل ، تاثیر مهاجرت ، نزدیکی به روستاهای همجوار و مسایل اینچنین باز می گردد، در گویش شیرازی عامیانه به علت اینکه ارتباط با دیگر نقاط بیشتر بوده این نوع تاثیرگذاری ها نیز بیشتر است.
برخی از واژههایی که در زبان و گویش عامیانه شیرازی از آن استفاده می شود احمال داده میشود،مخفف شده واژههایی از زبان لاتین است ، مثلا واژه " ببه " به معنای عزیزم شاید مخفف شده واژهی Babyدر زبان انگلیسی باشد که به معنای فرزندم و عزیزم بکار میرود.
" سی " بر وزن دی نیز در گویش شیرازی زیاد کاربرد داردو معمولا در مناطق شرق و شمال شرق شیراز از این واژه زیاداستفاده میشود ، این واژه به معنی دیدن ، نگاه کردن ، نگاه کن ، ببین و معنایی مشابه است و احتمالا با واژه Seeدر زبان انگلیسی مشابه است.
سعدی، حافظ و ملاصدرا که استوانههای ادبی و فلسفی جامعی در ادبیات و فرهنگی ایرانی به شمار میآیند نیز تاثیر شگرفی در زبان و ادبیات فارسی داشتهاند ، در گویش شیرازی نیز هنوز میتوان تاثیر زندگی این بزرگان را دید، " قربان وجودت " اصطلاحی است که در تمام لهجههای شیرازی استفاده میشود و میتوان این اصطلاح را بیانگر جا افتادگی فلسفه وجودی ملاصدرا در شیراز دانست.
ویژگیاصلی و مشترک در بین همه گویشهای شیرازی پهن ادا کردن کلمات است.
در برخی از مناطق این شهر زنها بیشتر از مردها چنین صحبت میکنند و کلمات را میکشند.
به عنوان مثال یک شهروند شیرازی که به گویش شیرازی مناطق مرکزی این شهر سخن میگوید برای ادای جمله پرسشی " برای چه چیزی ؟" میگوید " بری چی چی ؟" در صورتی که همین عبارت در گویش شیرازی مناطق شرق و شمال شرق شیراز " سی چی چی ؟" ادا میشود.
در مناطق شمال غرب و غرب این شهر نیز این جمله " واسه چی ؟" ادا میشود کلمه " ببین " نیز در گویشهای یاد شده بیبین، سیکو ، نیگا تلفظ میشود.
در مجموع در مورد وضع گویشهای موجود دراستان فارس نمیتوان یک کلیت در نظر گرفت بلکه هر گویش شرایط خاص خود را دارد، در بعضی از روستاهای استان فارس گویشهای خاصی هست که با وجود زبان جاری فارسی در سراسر استان فارس که همان فارسی است این گویشها هنوز بر جا ماندهاند.
البته در این مناطق نیز والدین مایلند بچهها برای رفتن به مدرسه فارسی را بهتر از زبان محلی بیاموزند ضمن این که خانوادهها فکر میکنند اگر بچهها دو زبان فارسی و محلی را یاد بگیرند در یادگیری زبانهای دیگر دچار مشکل میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گویشهای زبان فارسی در استان فارس
گویشهای زبان فارسی بخشی از میراث ماندگار فارسی به شمار میآید که در مناطق مختلف استان فارس مورد استفاده قرار میگیرد و به رغم آنکه در گذر تاریخ دستخوش تغییرات گسترده قرارگرفته اما در برخی از مناطق این گویش ها همچنان کاربرد دارد.
به گزارش خبرنگار ایرنا،به طور کلی میتوان گفت آمیختگی گویشهاولهجه ها دراستان فارس موجب شدهاست کهنوع گفتار در این استان بسیار فراوان و متنوع باشد و اگر بگوییم به ازای هرشهریا روستای موجود در این استان، نوعی گویش و لهجهخاص وجودداردکه در برخی موارد شباهتها و در پارهای موارد اختلافاتی با هم دارد، سخنی به گزاف نگفتهایم.
اگراین تقسیمبندی را قدری کلی تر و بسته تر ببینیم باید گفت هر شهرستان استان فارس دارای نوعی گفتارخاص وگویشی از زبان فارسی است به طوری که مثلا اصطلاحاتی کهدرشهرستان جهرموروستاهای آن در جنوب فارس مورد استفاده قرار میگیرد با واژهها و اصطلاحاتی که درشهرستان کازرون و روستاهای آن در غرب فارس مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت است.
در برخی ازمناطق استان فارس گویشهای خاص آنقدر توسعه یافته و غنی شده است کهبهاعتقاد اهالی این مناطق باید نوع گویش آنان را زبانی دیگر نامید، این موضوع در شهرستان لارستان در جنوب استان فارس به وضوح قابل رویت است طوری که بسیاری از صاحبنظران گویش لارستانی را زبانی مستقل از زبان فارسی می دانند که دارای دستور زبان ویژه است.
در عین حال کلمات و واژههای این نوع زبانها که در شهرستانهایی مانند خنج و کازرون نیز در بین مردم رواج دارد بسیار شبیه به واژگان فارسی است و یک فردفارسی زبان اگر چه نتواند به این زبان گفت و گو کند اما در مقابل فردی که به آن سخن میگوید میتواند مفاهیم کلی را دریابد.
برخی ازاهالی مناطق استان فارس ازجمله شهرهاو روستاهایی در شهرستانهای آباده، مرودشت و کازرون واژهایی در گفتار و نوشتارهای خودبه کار میبرند که واژههای اصیل زبان پهلوی و زبان ایران باستان است و نیاکان ما افزون بر دو هزار و پانصد سال قبل این واژهها را در گفت و گوهای خود به کار برده اند.
شهر سیوند در ۵۵کیلومتری شمال شیراز که در محدوده شهرستان مرودشت قرار دارد و روستای گاوکشک و برخی دیگر از روستاها در شهرستان کازرون از جمله مناطقی است که واژههایی از زبان ایران باستان هنوز در آن متداول است.
شیراز به عنوان مرکز استان فارس نیز دارای نوع گفتار و گویش خاص از زبان فارسی است، تنوع گویش فارسی در این شهر به حدی است که میتوان گفت گویش ساکنان شرق این شهر با گویش ساکنان شمال یا غرب این کلان شهر متفاوت است.
برخی ازمردم شیراز ازجملهساکنان محلههای سعدی،پودنک،قصردشت و گودعربان دارای مفاهیم بسیار عمیق در گویشهای خود هستند که درعین حال که بر گرفته از زبان فارسی است اما به دلیل مخفف شدن کلمات به نوعی گویش متفاوت تبدیل شده است.
اگربخواهیم درتقسیم بندی گویش زبان فارسی در شیراز نوعی مرزبندی رعایت کنیم باید زبان و گویشهای فارسی در این شهر را به سه قسمت شیرازی شرقی، شیرازی مرکزی و شیرازی شمال غرب تقسیم کرد.
بر اساس مستندات تاریخی از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه گویش شیرازی در این شهر وجود داشته است این گویش که اکنون به عنوان گویش اصیل شیرازی شناخته میشود در میان ساکنان مناطقی از مرکز و شمال غرب شیراز رواج دارد و معمولا محلات بافت قدیم شیراز که ساکنان آن شهروندان قدیمی شیراز هستند به این نوع گویش سخن میگویند.
گویشهای دیگر در شیراز به علت مهاجرت برخی از مردم از سایر مناطق به این شهر در شیراز رواج یافته است ، برخی از محلات مناطق شرق شیراز اکنون به این نوع گویش صحبت میکنند و اگر چه واژههای زبان فارسی در این نوع گویش باواژههای زبان فارسی درگویش شیرازی مرکزی مشابه است اما تفاوتهایی نیز در گفتار میتوان دید.
شهروندانی که در مناطق شرق و شمال شرق شیراز زندگی میکنند برای ادای کلمات از نوعی گویش شیرازی که غلیظ تر از گویش شیرازی مرکزی است استفاده می کنند و در تخفیف کلمات سعی میکنند کلمات را بیشتر مخفف نمایند.
علت اصلی تفاوت در گویش شیرازی به ساختار جمعیتی شیراز ، تاثیرگذاری مشاغل ، تاثیر مهاجرت ، نزدیکی به روستاهای همجوار و مسایل اینچنین باز می گردد، در گویش شیرازی عامیانه به علت اینکه ارتباط با دیگر نقاط بیشتر بوده این نوع تاثیرگذاری ها نیز بیشتر است.
برخی از واژههایی که در زبان و گویش عامیانه شیرازی از آن استفاده می شود احمال داده میشود،مخفف شده واژههایی از زبان لاتین است ، مثلا واژه " ببه " به معنای عزیزم شاید مخفف شده واژهی Babyدر زبان انگلیسی باشد که به معنای فرزندم و عزیزم بکار میرود.
" سی " بر وزن دی نیز در گویش شیرازی زیاد کاربرد داردو معمولا در مناطق شرق و شمال شرق شیراز از این واژه زیاداستفاده میشود ، این واژه به معنی دیدن ، نگاه کردن ، نگاه کن ، ببین و معنایی مشابه است و احتمالا با واژه Seeدر زبان انگلیسی مشابه است.
سعدی، حافظ و ملاصدرا که استوانههای ادبی و فلسفی جامعی در ادبیات و فرهنگی ایرانی به شمار میآیند نیز تاثیر شگرفی در زبان و ادبیات فارسی داشتهاند ، در گویش شیرازی نیز هنوز میتوان تاثیر زندگی این بزرگان را دید، " قربان وجودت " اصطلاحی است که در تمام لهجههای شیرازی استفاده میشود و میتوان این اصطلاح را بیانگر جا افتادگی فلسفه وجودی ملاصدرا در شیراز دانست.
ویژگیاصلی و مشترک در بین همه گویشهای شیرازی پهن ادا کردن کلمات است.
در برخی از مناطق این شهر زنها بیشتر از مردها چنین صحبت میکنند و کلمات را میکشند.
به عنوان مثال یک شهروند شیرازی که به گویش شیرازی مناطق مرکزی این شهر سخن میگوید برای ادای جمله پرسشی " برای چه چیزی ؟" میگوید " بری چی چی ؟" در صورتی که همین عبارت در گویش شیرازی مناطق شرق و شمال شرق شیراز " سی چی چی ؟" ادا میشود.
در مناطق شمال غرب و غرب این شهر نیز این جمله " واسه چی ؟" ادا میشود کلمه " ببین " نیز در گویشهای یاد شده بیبین، سیکو ، نیگا تلفظ میشود.
در مجموع در مورد وضع گویشهای موجود دراستان فارس نمیتوان یک کلیت در نظر گرفت بلکه هر گویش شرایط خاص خود را دارد، در بعضی از روستاهای استان فارس گویشهای خاصی هست که با وجود زبان جاری فارسی در سراسر استان فارس که همان فارسی است این گویشها هنوز بر جا ماندهاند.
البته در این مناطق نیز والدین مایلند بچهها برای رفتن به مدرسه فارسی را بهتر از زبان محلی بیاموزند ضمن این که خانوادهها فکر میکنند اگر بچهها دو زبان فارسی و محلی را یاد بگیرند در یادگیری زبانهای دیگر دچار مشکل میشوند.