ابو علی سینا
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 2
زندگینامه:
ابو علی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.
این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.
و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود.
پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.
ابو علی محمد
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 2
ابو علی محمد
ابو علی محمد بن محمد بن عبدالله البلعمی وزیر سرشناس عبدالملک بن نوح و منصور بن نوح سامانی در سده ۴ هجری بود. پدر او ابوالفضل بلعمی نیز پیش از وی وزیر دیگر فرمانروایان سامانی بود. درگذشت او را در سال ۳۶۳ قمری/۳۵۳ خورشیدی نوشتهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
محمد علی فروغی
تولد: 1254 هجری شمسی
وفات: پنجم آذرماه 1321 هجری شمسی
محمد علی فروغی که در اواخر دوران قاجاریه به لقب " ذکاءالملک " شهرت داشت، اولین و آخرین رئیس الوزرای رضا شاه و اولین نخست وزیر محمد رضا شاه است؛ که هم در جریان انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوی و هم در جریان انتقال سلطنت از رضا شاه به پسرش نقش مهمی ایفا کرد. محمد علی فروغی فرزند یکی از ادبا و شعرای دوران سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به نام محمد حسین ملقب به ذکاءالملک بود که در اشعار خود " فروغی " تخلص می کرد. محمد علی در سال 1254 هجری شمسی متولد شد و تحت سرپرستی پدرش که در آن زمان در وزارت انطباعات ناصرالدین شاه شغل مترجمی داشت، نخست زبانهای فارسی و عربی و فرانسه و سپس علوم ریاضی و طبیعی را فرا گرفت و در دوازده سالگی وارد مدرسهً دارالفنون شد.
محمد علی ابتدا به خواست پدر به تحصیل در رشته پزشکی و داروسازی پرداخت، ولی چون علاقه و استعداد لازم برای ادامه تحصیل در این رشته را نداشت از پدر خواست که با تغییر رشته تحصیلی او به ادبیات و فلسفه موافقت نماید. محمد علی در این رشته به سرعت پیشرفت کرد و با اهتمام در فراگرفتن هر دو زبان فرانسه و انگلیسی، به مطالعه و ترجمه آثار ادبی و فلسفی و تاریخ از هر دو زبان پرداخت.
فروغی در بیست سالگی در وزارت انطباعات به شغل مترجمی استخدام شد و همزمان با کار در وزارت انطباعات در مدرسه علمیه که حاج مخبرالسلطنه مدیریت آن را به عهده داشت به شغل معلمی پرداخت. فروغی کار معلمی را با تدریس علم فیزیک آغاز کرد و بعد از مدتی تدریس در مدرسه علمیه، در مدرسه دارالفنون به تدریس تاریخ پرداخت.
پدر فروغی، محمد حسین ذکاءالملک در سال 1275 دست به انتشار یک روزنامه هفتگی به نام "تربیت" زد و پسرش هم در این روزنامه به کار ترجمه و نگارش مقالات فلسفی و سرگذشتهای تاریخی مشغول شد. چند سال بعد هنگام تاسیس مدرسه علوم سیاسی در سال 1278 ذکاءالملک به تدریس ادبیات فارسی در این مدرسه پرداخت و پسرش محمد علی نیز دست به کار ترجمه کتابهائی برای تدریس در این مدرسه زد. اولین کتابهایی که به ترجمه محمد علی فروغی به چاپ رسید، دو کتاب معروف "ثروت ملل" و "تاریخ ملل مشرق زمین" بود که فروغی در سنین بین 25 و 26 سالگی آنها را ترجمه کرده بود. در سال 1281 هجری شمسی ذکاءالملک به ریاست مدرسه علوم سیاسی انتخاب شد و پسرش را برای معاونت مدرسه و استادی تاریخ برگزید.
بعد از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل اولین مجلس شورای ملی، صنیع الدوله رئیس مجلس، محمد علی فروغی را به ریاست دبیرخانه مجلس انتخاب کرد و فروغی علاوه بر سرپرسیت امور اداری و مالی مجلس، نظامنامه داخلی مجلس را نیز با استفاده از نظامنامه های مجالس اروپایی تنظیم و تحریر نمود. فروغی در عین حال به معلمی مدرسه سیاسی و ترجمه مقالاتی برای روزنامه پدرش هم ادامه می داد. محمد حسین ذکاالملک در سال 1286 درگذشت و محمد علی شاه قاجار لقب ذکاءالملک را به پسرش تفویض نمود. محمد علی ذکاءالملک ریاست مدرسه علوم سیاسی را هم از پدر به ارث برد و از خدمت در مجلس کناره گیری نمود.
محمد علی ذکاءالملک در انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی که بعد از خلع محمد علی شاه از سلطنت انجام گرفت از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و در سال 1289 در سن 35 سالگی به جای مستشارالدوله صادق به ریاست مجلس انتخاب گردید. ترقی سریع ذکاءالملک و انتخاب او را به ریاست مجلسی که اکثریت قریب به اتفاق وکلای آن مسن تر از او بودند، به عضویت او در تشکیلات فراماسونری و ارتباط وی با رجال معروف آن زمان که در اولین لژ فراماسونری در ایران عضویت داشتند نسبت دادند.
جوانترین رئیس مجلس شورای ملی، در سیاست آن روز ایران هم نقش بسیار مهمی ایفا نمود و انتخاب ناصرالملک به عنوان نایت السلطنه بیشتر نتیجه تلاش و کوشش او بود. محمد علی ذکاءالملک ضمن تصدی ریاست مجلس، معلمی احمد شاه را هم به عهده گرفت و ناصرالملک نایب السلطنه احمد شاه اداره امور دربار را هم عملاً به عهده او گذاشته بود.
در دوران فترت بین مجلس دوم و مجلس سوم ذکاءالملک در کابینه صمصام السلطنه بختیاری نخست به وزارت مالیه و سپس به وزارت عدلیه منصوب شد و در دوران تصدی وزارت عدلیه قانون اصول محاکمات حقوقی را به موقع اجرا گذاشت. در انتخابات دوره سوم مجلس شورای ملی ذکاءالملک مجدداً از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد و کار وزارت عدلیه را رها کرد، ولی بعد از مدتی با قبول ریاست دیوان عالی تمیز از وکالت مجلس استعفا داد و در کابینه های مستوفی الممالک و میرزا حسن خان مشیر الدوله مجدداً تصدی وزارت عدلیه را به عهده گرفت. ذکاءالملک مدتی نیز ریاست دیوان عالی کشور را به عهده داشت تا این که در سال 1298 هجری شمسی برابر با 1919 میلادی همراه مشاورالممالک انصاری وزیر خارجه وقت برای شرکت در کنفرانس صلح ورسای به پاریس رفت.
مسافرت مشاورالملک انصاری و هیئت همراه او به پاریس، مصادف با حکومت وثوق الدوله و امضای قرارداد 1919 بین ایران و انگلیس بود، که ایران را عملا به صورت تحت الحمایه انگلیس درآورد. انگلیسیها در کار هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح کارشکنی می کردند و دولت وثوق الدوله هم هیئت را به حال خود گذاشته بود. فروغی در آن زمان نامه ای بوسیله ابراهیم حکیمی ( حکیم الملک ) به تهران فرستاد که یکی از اسناد سیاسی مهم تاریخ معاصر ایران بشمار می آید. در این نامه فروغی می نویسد:
ر " شش ماه می گذرد که ما از تهران بیرون آمد و قریت پنج ماه است که در پاریس هستیم... به کلی از اوضاع مملکت و پلتیک دولت و مذاکراتی که با انگلیس کرده اند و می کنند و نتیجه ای که می خواهند بگیرند و مسلکی که در امور خارجی دارند بی اطلاعیم و یک کلمه دستورالعمل و ارائه طریق، نه صریحاً، نه تلویحاً، نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
لوت lut (ملاح، حسین علی، فرهنگ سازها)
سازی است از خانوادة آلات موسیقی رشتهای مفیّد که به آن عود نیز میگویند. زاکس نوشته است: «...نام این ساز از واژة العود عربی گرفته شده است. خود ساز در حملة اعراب به شمال آفریقا به آن دیار میرود و از آن جا توسط سارازان ها به اسپانیا و سیسیل آورده میشود. لوت در اواخر قرون وسطی در اروپا رواج پیدا میکند. در قرن پانزدهم میلادی به عنوان یکی از سازهای محبوب اتاقی به شمار میآید. در قرن هجدهم با رواج انواع گیتار از اهمیت عود اندکی کاسته میشود ولی در قرن اخیر مجدداً برای احیاء این ساز کوششهای مفیدی به عمل میآید...» سپس زاکس به چگونگی املای واژة عود در کشورهای گوناگون میپردازد. از جمله مینویسد: «انگلیسیها lute (لوت)، فرانسویها luth (لوت)، ایتالیاییها liuto (لیوتو)، در اسپانیا laud (لائود)، در پرتغال alaude (آلئوده) و در شوروی ruth (روت) مینویسند.» نیز عود، بربط و رود.
سارازان یا ساراسان، نامی که یونانیان و رومیان متاخر به مردم چادر نشین بیابان سوریه و عربستان، که مزاحم مرزهای امپراطوری روم در جانب سوریه بودند اطلاق میکردند، و سپس به عربها و توسعاً، خاصه در موارد مربوط به جنگهای صلیبی به مسلمانان به طور کلی اطلاق میشد.( دایره المعارف فارسی مصاحب)
وجدانی، فرهنگ تفسیری موسیقی.
Lute(E), luth(F), laute(G), lauto, leuto, liuto(I), Laud(S),
لوت، عود (پرتغال) al-aude
وجدانی، فرهنگ تفسیری موسیقی.
«ایرانیان عود را اختراع کردند و این ساز از طریق اسپانیا به دیگر کشورهای اروپا راه یافت» برکشلی، مهدی ـ موسیقی فارابی
«عود از سازهای زهی زخمهای ( با انگشت یا مضراب) دارای شکمی بزرگ و به شکل گلابی، گردنی دراز که بر روی آن حداقل هفت دستان بستهاند و در انتهای فوقانی گردن جعبهای که محل گوشیهای کوک سیمها است. در نوع دیگر ساز، گردن به عقب شکسته و کوکها در طرفین سطح تخته قرار گرفته اند. در بیان وجه تسمیة ساز به زبانهای اروپایی برخی از اروپائیان عقییده دارند که کلمه لوت مأخوذ از لیر یونانی است ولی موجهتر آن است که کلمه لوت و به خصوص تلفظ اسپانیایی آن را مأخوذ از کلمه عربی عود یعنی العود بدانیم.» منصوری ، پرویزـ چگونه از موسیقی لذت ببریم.
عود( منصوری، پرویز، ساز شاهی)
شکل ظاهری ـ شکم این ساز بسیار بزرگ و گلابی شکل، و دستة آن بسیار کوتاه است، به طوری که قسمت اعظم طول سیمها در امتداد شکم قرار گرفته است. سطح رویة شکم از جنس چوب است که بر آن پنجرههایی مشبک ایجاد شده است. عود فاقد «دستان» و خرک ساز کوتاه و تا اندازهای کشیده است. عود داراز ده سیم یا پنج سیم جفتی است. سیمهای جفت با هم صدا کوک میشوند، بدیهی است که هر یک از سیمهای دهگانه، یک گوشی مخصوص به خود دارد؛ گوشیها در دو طرف جعبة گوشی( سرساز) قرار گرفتهاند.
عود بمترین ساز بین سازهای زهی است؛ نت نویسی آن با کلید سل است که صدای آن عملاً یک «اکتاو» بم تر از نت نوشته شده حاصل میشود.
کوک سیمهای عود بدین قرار است:
سیم بم (سل پائین) معمولاً نقش « واخوان» دارد و گاه این سیم جفت نیست. وسعت ساز از این قرار است:
مضراب عود از پَر مرغ (یا پَر طاووس ) تهیه شده است و گاه نیز نوازنده، با مضراب دیگری ساز را مینوازد.
صدای عود کمی خفه، نرم و غمانگیز ولی نسبتاً قوی است. این ساز نقش تکنواز و همنواز، هر دو را به خوبی میتواند ایفا کند.
عود، چنان که گفته شده، از اخلافسازی قدیمی به نام «بربط» است؛ از سوی دیگر ممکن است بانام عربی خود (العود) به اروپا را یافته و در آنجا نام «لوت» گرفته باشد.( شباهت کلمه «العود در تلفظ عربی، یعنی تخفیف همزة اول ـ تقریباً لعود» و تشدید «د» آخر به صورت «ت» را با نام اسپانیایی این ساز، یعنی «Laud» میتوان احساس کرد)
عود سازی شهری است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
ماه رجب ، ماهِ امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)
امیرالمؤمنین علیهالسلام این ماه را روزه داشتی و گفتی: رجب، ماه منست و شعبان ماه رسول خداست و ماه رمضان، ماه خدای تعالی است جل و جلاله. و امام صادق علیهالسلام فرمود: رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله فرمود: هر که از رجب سه روز روزه دارد خدای تعالی وی را به هر روزی روزه سالی بنویسد و هر که هفت روز روزه دارد، هفت در دوزخ ازو در بندند و هر که هشت روز روزه دارد هشت درِ بهشت از برای او بگشایند و هر که پانزده روز روزه دارد خدای تعالی حساب وی آسان کند و هر که همه ماه رجب روزه دارد خدای تعالی وی را خشنود کند و خشنودی خود بنویسد و از هر که خشنود باشد، وی را عذاب نبود.
امام صادق علیهالسلام فرمود هر که اولْ روز از رجب روزه بدارد آتش از وی دور شود مقدار یک ساله راه و گفت: هر که ایام بیض از رجب روزه دارد سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم خدای تعالی وی را به هر روزی روزه سالی بنویسد و روز قیامت در جای آمنان ایستد.
احیا
و امام صادق علیهالسلام فرمود: امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به شگفت آوردی که در چهار شب از سال خود را از عبادت فارغ گردانیدی یعنی احیا کردی، اولْ شب رجب و شب نیمه شعبان و شب عید فطر و شب عید اضحی.
ثواب عبادت
پیغمبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: هر که ماه رجب روزه نتواند داشت، هر روزی صد بار بگوید:
«سُبحانَ الْاِلهِ الْجَلیلِ، سُبحانَ مَنْ لا یَنْبَغِی التَّسبیحُ إِلاّ لَهُ. سُبحانَ الْأَعَزُّ الَاَکْرِمِ، سُبحانَ مَن لَبِسَ العِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ». ثواب روزه آن ماه بیابد.
از معظم عبادات ماه رجب است و آن سی رکعت بود در اول ماه ده رکعت بکند در هر رکعتی پس از «الحمد» سه بار «قل هو الله أحد» خواند و سه بار «قل یا ایها الکافرون» چون سلام بدهد دست بردارد و بگوید:
«لا إِلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ و لَهُ الحَمْدُ یُحْیی و یُمیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَموتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ و هو علی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. اللّهُمَّ لا مانِعَ لِما أَعْطَیْتَ و لا مُعْطِیَ لِما مَنَعْتَ و لا یَنْفَعُ ذَالجَدَّ مِنْکَ الْجَدُّ.»
و دست بر روی فرود آورد و در میان ماه هم چنان ده رکعت دیگر بکند الاّ آنکه چون بگوید: «و هو عَلی کُلِّ شیءٍ قَدیرٌ»
بگوید: «إلها واحِدا أحَدا صَمَدا فَرْدا وِتْرا لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً و لا وَلَدا» و در آخر ماه هم چنان ده رکعت نماز بکند و بگوید: و صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمدٍ و آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ و لا حَوْلَ و لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الَعَلیِّ الْعَظیم.
آمرزش گناهان
سلمان رحمهالله گفت که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله فرمود که هیچ مؤمن و مؤمنه نبود که این نماز بکند در ماه رجب الا که خدای تعالی بیامرزد هر گناه که وی کرده بود در حال خردی و بزرگی و وی را ثواب آن کس بدهند که جمله آن ماه روزه داشته بود و او را نزدیک خدای تعالی از نماز کنندگان نویسند تا دیگر سال و در هر روزی بردارند از برای وی عمل شهیدی از شهدای بدر و به روزه هر روزی عبادت سالی بنویسند وی را و هزار درجه بردارند و اگر همه ماه روزه دارد خدای تعالی وی را توفیق دهد و از آتش دوزخ نجات دهد و بهشت واجب گرداند وی را. ای سلمان! مرا بدین خبر داد جبرئیل و گفت: ای محمد! این نماز، نشانی است میان شما و میان منافقان که منافق این نماز نکند.
و چون این نماز بکنی و این دعا بخوانی دست بر رو فرو آور و حاجتی که داری بخواه که دعای تو اجابت کند و خدای تعالی میان تو و دوزخ هفت خندق پدید کند، هر خندقی مقدار آنچه میان آسمان و زمین است و به هر رکعتی هزار هزار رکعت بنویسد وی را و برائتی از آتش بنویسد و جوازی بر صراط.
اعمال اول شب آدینه از رجب
و اول شب آدینه از رجب میان نماز شام و خفتن دوازده رکعت نماز کند، هر دو رکعت به یک سلام، در هر رکعتی پس از «الحمد» سه بار «إنّا انزلنا» بخواند و دوازده بار «قل هو الله». چون فارغ شود هفتاد بار بگوید: «اَللّهُمّ صَلِّ عَلی النَّبِیِّ الْاُمِّیِّ الطّاهِرِ الزَّکیِّ و عَلی الِهِ.»
پس سجود کند و در سجود هفتاد بار بگوید: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»
پس سر از سجده بردارد و هفتاد بار بگوید: «رَبِّ اغْفِرْ وارْحَمْ و تجاوزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ انتَ العَلِیُّ الأَکرمُ الْاَعْظَمُ.»
آنکه سجده دیگر کند و همان تسبیح که در اول گفت بگوید هم چندان آنگه حاجتها بخواهد که آن را روا کنند و گناهان وی بیامرزند و اگرچه از حد بیرون بود.
دعای استفتاح یا دعای ام داوود
آنگه دعای استفتاح بخواند روی به قبله و آن را دعای ام داوود نیز خوانند و نسبتش با فاطمه دختر عبد الله بن ابراهیم و سببش آن بود که أبو الدوانیق پسر فاطمه را به عراق دربند و زندان کرده بود. این زن با امام صادق علیهالسلام در آن معنی مشاورت کرد و ماه رجب نزدیک بود و امام صادق علیهالسلام وی را بخواندن این سورتها و این دعا درین روز فرمود: چون این بکرد بسی برنیامد که پسرش باز آمد با پنجاه هزار درم و خبر داد که در شب نیمه رجب خدم ابوالدوانیق بیامدند و مرا از زندان پیش وی بردند و در من بسیار عذر خواست و پنجاه هزار درم فرمود و گفت به سلامت بازگرد. صادق علیهالسلام گفت که اگر این دعا در روز عرفه عید یا در روز آدینه خوانند شاید «هنوز از دعا فارغ نشود که تا بیامرزد خدای تعالی او را» و اگر در هر ماهی ایام بیض را روزه دارد و این دعا بخواند «به طریقی که وصف کرده شده» شاید، و امید اجابت بود و گفت که درهای آسمان بگشایند و خواننده این دعا را بهشت واجب شود و دعا این است:
صَدَقَ اللّهُ الْعَظِیمُ الَّذِی لا إلهَ إلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ و...
اعمال شب و روز 27 رجب
و شب 27 از این ماه روایتست که دوازده رکعت کند در این شب. در هر رکعتی «الحمد» و هر دو «قل أعوذُ» و «قل هو الله أحد» هر یکی چهار بار بخواند و پس از آن دعا کند دعایی که در شب نیمه ماه برفت بخواند و غسل مستحب است درین شب. و روز 27 بود از این ماه که ابوالقاسم محمد را فرستادند به رسالت و این روز یکی از چهار روزی است که در سال، روزه داشتن آن را فضلی بسیار است و آن 27 رجب است روز مبعث و 25 ذی القعده روز دَحْو الارض و هجدهم ذی الحجة روز غدیر و 17 ربیع الاول و مولد نبی.
و مستحب است روز 27 رجب غسل کردن و روزه داشتن و 12 رکعت نماز کردن با «الحمد» و سورتی و پس از آن «الحمد» خواندن و «قل هو الله احد» و هر دو «قل أعوذ» هر یکی چهار بار و
«لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ أکبرُ، سُبْحانَ اللّهِ والْحَمدُ لِلّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» چهار بار «اَللّهُ اَللّهُ رَبّی وَ لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئا چهار بار و لا أُشْرِکُ بِرَبّی أَحَدا» چهار بار.
منبع:http://www.hawzah.net
/خ