لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
در شب 29 رمضان 648 قمری در این شهر فرزندی از خاندانی پاک سرشت ولادت یافت که از مقربان درگاه باری تعالی قرار گرفت. نامش حسن و معروف به آیت الله علامه حلی است. مادرش بانویی نیکوکار و عفیف، دختر حسن بن یحیی بن حسن حلی خواهر محقق حلی است و پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حله است.
علامه حلی از طرف پدر به «آل مطهر» پیوند می خورد که خاندانی مقدس و بزرگ و همه اهل دانش و فضیلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته های گرانقدر به یادگار مانده که تا به امروز و در امتداد تاریخ مورد استفاده دانش پژوهان قرار گرفته است. آل مطهر به قبیله بنی اسد که بزرگترین قبیله عرب در شهر حله است پیوند می خورند که مدت زمانی حکومت و سیادت از آنها بود.
حسن بن یوسف پس از آموختن کتاب وحی و خط، کم کم آمادگی فراگیری دانشها را در خود تقویت نمود و در مراحل اولیه تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر فاضل و فقیه خود آموخت و به سبب کسب این همه فضیلتها و نیکی ها در سنین کودکی به لقب «جمال الدین» (زینت و زیبایی دین) در بین خانواده و دانشمندان مشهور گشت.
جمال الدین حسن در شهر حله بزیست و در محضر فقها، متکلمان و فلاسفه والامقام با کمال ادب زانو زد و از روح بلند معنوی و اخلاق و دانش آنان بهره کافی برد و خویشتن را به دانش و تهذیب نفس آراست و به تمام فنون و علوم مسلح گردید و از دست آنان به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر گردید. حال به اختصار به نام چند نفر از اساتید بزرگوار وی اشاره می کنیم:
شیخ یوسف سدید الدین (پدر ارجمند او)، محقق حلی (602 ـ 676 ق) خواجه نصیر الدین طوسی (597 ـ 672 ق)، سید رضی الدین علی بن طاووس (589 ـ 664 ق)، سید احمد بن طاووس (متوفی به سال 673 ق)، یحیی بن سعید حلی (متوفی به سال 690)، مفید الدین محمد بن جهم حلی و ....
جمال الدین حسن، ستاره پر فروغ «آل مطهر» و شهر فقاهت حله هنوز مدت زمانی از تحصیلش نگذشته بود که با ذوق سرشار خدادادی و علاقه وافر، به تمام دانشهای بشری مانند فقه و حدیث، کلام و فلسفه، اصول فقه، منطبق، ریاضیات و هندسه مسلح گردید و تجربه لازمه را به دست آورد. آوازه فضل و دانش وی به سرعت در سرزمین حله و دیگر شهرها پیچید و در مجالس درس و محیط فرهنگی نام مقدسش را به نیکی و احترام یاد می کردند و «علامه» اش می خواندند.
علامه حلی چون خورشید فروزان در آسمان فقاهت درخشید و دیگران از نور وجودش استفاده کردند. در شهر حله حوزه درس تشکیل داد و علاقمندان و تشنه کامان معارف و علوم اهل بیت (ع) از گوشه و کنار جذب آن شدند و از دریای بی کرانش سیراب گشتند.
یکی از دانشمندان می گوید: علامه حلی نظیری ندارد نه پیش از زمان خودش و نه بعد از آن. کسی که در مجلس درس او پانصد مجتهد تربیت شد.
از جمله فرزانگان و ستارگانی که در محضرش زانو زدند و از انفاس پاک و مکتب پربار فقهی، کلامی و روح بلندش بهره ها بردند و از دست مبارکش به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر شدند اینان بودند:
فرزند عزیز و نابغه اش محمد بن حسن بن یوسف حلی معروف به «فخر المحققین» (682 ـ 771 ق)، سید عمیدالدین عبدالمطلب و سید ضیاء الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهر زادگان علامه حلی) تاج الدین سید محمد بن قاسم حسنی معروف به «ابن معیه» (متوفی 776 ق)، رضی الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی (متوفی 757 ق)، قطب الدین رازی (متوفی 776 ق) سید نجم الدین مهنا بن سنا مدنی، تاج الدین محمود بن مولا، تقی الدین ابراهیم بن حسین آملی و محمد بن علی جرجانی.
بعد از رحلت محقق حلی در سال 676 ق که زعامت و مرجعیت شیعیان را به عهده داشت شاگردان ممتاز وی و فقها و دانشمندان حله به دنبال فقیه و مجتهدی بودند که خصوصیات مرجعیت و زعامت را دارا باشد تا او را به عنوان مرجع تقلید معرفی کنند. آنان تنها علامه حلی را که از شاگردان برجسته و دست پرورده مکتب فقهی محقق حلی بود و فقها و مجتهدان بنام آن روزگار در حوزه درس وی شرکت می کردند شایسته مرجعیت و پیشوایی دین می شناختند و این در زمانی بود که فقط 28 بهار از عمر شریف علامه گذشته بود. این امر حاکی از نبوغ و شخصیت والای اوست که در این سنین تمام دانشها و فضایل اخلاقی و کرامتهای معنوی و انسانی را به کمال رسانده و از دیگر عالمان و مجتهدان برتری جسته و به مقام شامخ مرجع تقلید و فتوا در احکام شرع مقدس اسلام نایل گشته بود.
آری پس از رحلت محقق حلی زعامت و مرجعیت شیعیان به علامه حلی منتقل گردید و این بار امانت الهی بر دوش با کفایت او گذاشته شد. بدین سبب به لقب مقدس و شریف «آیت الله» مشهور گردید؛ که در آن روزگار تنها او به این لقب خوانده می شد و هرکس آیت الله می گفت منظورش علامه حلی بود.
حضور فقیه یگانه عصر علامه حلی در ایران و مرکز حکومت مغولان خیر و برکت بود و با زمینه هایی که حاکم مغول برای وی به وجود آورده بود کمال بهره را برد و به دفاع از امامت و ولایت ائمه معصومین (ع) برخاست. از این رو بزرگترین جلسه مناظره با حضور اندیشمندان شیعی و علمای مذاهب مختلف برگزار شد. از طرف علمای اهل سنت خواجه نظام الدین عبدالملک مراغه ای که از علمای شافعی و داناترین آنها بود برگزیده شد. علامه حلی با وی در بحث امامت مناظره کرد و خلافت بلافصل مولا علی (ع) بعد از رسالت پیامبر اسلام را ثابت نمود و با دلیلهای بسیار محکم برتری مذهب شیعه امامیه را چنان روشن ساخت که جای هیچ گونه تردید و شبهه ای برای حاضر باقی نماند.
پس از جلسات بحث و مناظره و اثبات حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اولجایتو (حاکم عصر وی از پادشان مغول) مذهب شیعه را انتخاب کرد و به لقب «سلطان محمد خدابنده» معروف گشت. پس از اعلان تشیع وی، در سراسر ایران مذهب اهل بیت منتشر شد و سلطان به نام دوازده امام خطبه خواند و دستور داد در تمام شهرها به نام مقدس ائمه معصومین (ع) سکه زنند و سر در مساجد و اماکن مشرفه به نام ائمه مزین گردد.
علامه حلی پس از یک دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگی و به اهتزاز در آوردن پرچم ولایت و عشق و محبت خاندان طهارت (ع) در سراسر قلمرو مغولان در ایران، در سال 716 ق. بعد از مرگ سلطان محمد خدا بنده، به وطن خویش سرزمین حله برگشت و در آنجا به تدریس و تألیف مشغول گردید و تا آخر عمر منصب مرجعیت و فتوا و زعامت شیعیان را به عهده داشت.
تدریس و تألیف هر یک فضیلت بسیار مهمی برای رادمردان عرصه دانش است و علامه شخصیتی بود که در این دو جنبه از دیگر محققان و دانشوران پیشی گرفت و سرآمد روزگار شد. چنانکه گفته اند: علامه حلی زمانی از نوشتن کتابهای حکمت و کلام فارغ شد و به تألیف کتابهای فقهی پرداخت که از عمر مبارکش بیش از 26 سال نگذشته بود.
او در رشته های گوناگون علوم کتابهای زیادی دارد که اگر در مجموعه ای جمع آوری شود دایره المعارف و کتابخانه بسیار ارزشمندی خواهد شد. یکی از دانشمندان می نویسد: "اگر به نوشته های علامه دقت کنید پی خواهید برد که این مرد از طرف خداوند تأیید شده است، بلکه نشانه ای از نشانه های خداست. چنانچه نوشته های وی بر ایام عمرش ـ از ولادت تا وفات ـ تقسیم شود سهم هر روز یک دفترچه بزرگ می شود."
الف) آثار فقهی
منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تلخیص المرام فی معرفه الاحکام، غایه الاحکام فی تصحیح تلخیص المرام و ............
ب) آثار اصولی:
النکه البدیعه فی تحریر الذریعه، غایه الوصول و ایضاح السبل و ............
ج) آثار کلامی و اعتقادی:
منهاج الیقین، کشف المراد، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت و ............
د) آثار حدیثی:
استقصاء الاعتبار فی تحقیق معانی الاخبار، مصابیح الانوار، الدرر و المرجان فی الاحادیث الصحاح و الحسان و .........)
ه) آثار رجالی:
خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، کشف المقال فی معرفه الرجال، ایضاح الاشتباه.
و) آثار تفسیری:
نهج الایمان فی تفسیر القرآن، القول الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز و ایضاح مخالفه السنه.
ز) آثار فلسفی و منطقی:
القواعد و المقاصد، الاسرار الخفیه، کاشف الاستار، الدرالمکنون، المقاومات، حل المشکلات و ...........
ح) آثار ارزنده در زمینه دعا:
الادعیه الفاخره المنقوله عن الائمه الطاهره و منهاج الصلاح فی اختصار المصباح.
ط) آثار ادبی:
کشف المکنون من کتاب القانون، بسط الکافیه، المقاصد الوافیه بفوائد القانون والکافیه و ...............
مرحوم علامه با اندیشه و فکر مواج خویش علاوه بر تحولی که در فقه ایجاد کرد و در عصر خویش مسیر اندیشه فقها را متوجه مبانی فقه و معارف اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نمود در فنون و دانشهای دیگر چون حدیث تحول بنیادی به وجود آورد و دریچه ای به روی محققان در طول تاریخ گشود که مشعل پر فروغی فراراه آنان شد.
عارف فرزانه و اسوه ایمان و تقوا علامه حلی با آن همه تلاش فرهنگی و تدریس و نوشتن کتابهای ارزنده، از یاد خدا و تقرب به درگاه حق غافل نبود و موفقیت در عرصه دانش و خدمات ارزشمندی و پر بار را در سایه ارتباط معنوی و تقوای الهی می دانست. او را از زاهدترین و با تقواترین مردم معرفی کرده اند.
علامه حلی پرچم ولایت را برافراشت و با تمام وجود از ولایت و رهبری صحیح دفاع کرد. این عشق سرشار به خاندان طهارت (ع) با گوشت، پوست و استخوانش آمیخته بود و آنجا که در ارتباط با آنان قلم بر صفحه کاغذ می گذاشت با اخلاص برخاسته از اعماق جانش چنین می نگاشت:
بزرگترین سرچشمه دوستی و محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اطاعت و پذیرش حکومت و ولایت آنهاست و قیام بر همان شیوه ای که آنان ترسیم کردند....
سفارش می کنم به محبت و عشق ورزی به فرزندان فاطمه زهرا (ع). چون آنان شفاعت کنندگان ما هستند در روزی که مال و فرزندان برای ما سودی نخواهند داشت....
علامه به پیروی از مولا و مقتدایش امیر المومنین (ع) نواحی وسیعی را با مال و دست خود آباد کرد و برای استفاده مردم وقف نمود و این یکی از فضیلتهای او بود که در زندگی کمتر دانشمند و فقیهی به چشم می خورد.
شب جمعه که فرا می رسید بوی تربت مقدس اباعبدالله الحسین (ع) و عشق زیارت حضرتش، علامه را بی تاب می کرد و از حله به کربلا میکشاند. از این رو هر هفته روزهای پنجشنبه به زیارت مولا و آقایش می شتافت.
پایان زندگی هر کس به مرگ اوست. جز مرد حق که مرگ وی آغاز دفتر است. محرم سال 726 ق. برای شیعیان و پیروان راستین اسلام فراموش نشدنی است. عزا و ماتم آنان افزون است. بویژه حله این سرزمین مردان پاک سرشت و عاشقان اهل بیت (ع) شور و ماتم بیشتری دارد.
عجب تقارن و اتفاق! پاسدار بزرگ اسلام و فقیه شیعه، علامه حلی، ولادتش در ماه پر برکت و با فضیلت رمضان واقع شد و زندگی اش با خیر و برکت فراوان گردید و بعد از گذشت 78 سال عمر پر بار، پرواز روحش با عشق و محبتی که به اهل بیت نبوت و رابطه نا گسستنی با ولایت داشت، در ماه شهادت به وقوع پیوست و به روح مطهر سالار شهیدان امام حسین (ع) پیوند خورد.
در 21 محرم سال 726 قمری مرجع تقلید شیعه، فقیه و عارف فرزانه، ستاره پر فروغ آسمان علم و فقاهت، آیت الله علامه حلی دار فانی را وداع گفت و روح ملکوتی اش به سوی خدا پرواز کرد و به رضوان و لقای معبودش شتافت. غم و اندوه بر چهره همه سایه افکند. پیکر پاکش به نجف تشییع گردید و در جوار بارگاه ملکوتی مولای متقیان علی (ع) در حرم مطهر به خاک سپرده شد.
از ایوان طلای امیر المومنین (ع) دری به رواق علوی گشوده است. پس از ورود به سمت راست، حجره ای کوجک دارای پنجره فولادی، مخصوص قبر شریف علامه حلی است. زائران بارگان علوی در مقابل این حجره توقفی کرده، مرقد شریفش را زیارت می کنند و از روح بلندش مدد می جویند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
مقدمه 2
ولادت و تحصیل در آمل 3
بارقۀ الهی 4
ورود به تهران 6
هجرت به شهر مقدس قم 7
قطره ای از دریای فضایل 10
غزلی از دیوان علامه 11
گلستان آثار علامه 11
منابع 12مقدمه:
قال رسول الله(ص): انّ مَثل العلماء فی الارض کمثل النجوم فی السماء یهتدی بها فی السماء یهندی بها فی ظلمات البّر و البحر...
طبق حدیث شریف فوق مَثل علما در زمین مَثل ستارگان آسمانی است.
همانگونه که در تاریکیها و شبهای ظلمانی، ستارگان وسیله ای برای راهیابی و هدایت خلق و رهایی از ظلماتست وجود علما در دنیای پر از جهل و نادانی و ظلم و مملو از فقر معنوی، مایه هدایت و رهایی از خطر سقوط معنوی و آزادی از چنگال شکلهای مختلف جهل و نادانی است و همنشینی با آنان باعث روشنی قلب، زنده شدن یاد خدا، ارتقاء معنویت و افزایش محبت به اهل بیت(ع) و فضایل اخلاقی خواهد بود.
شهرستان آمل از شهرهای عالم پرور استان مازندران بوده و در طول تاریخ علما و بزرگان زیادی را پرورانده و به جهان شیعه و عالم فقه و اندیشه و عرفان تقدیم کرده است.
از جملۀ آن بزرگان، دو شخصیت ممتاز حوزه های علمیه در قرن حاضر یعنی علامه ذالفنون حضرت آیة الله حسن زاده و علامه جلیل القدر، فیلسوف معاصر و مفسر قرآن حضرت آیة الله جوادی آملی می باشند که از مفاخر تشیع محسوب گشته و اکنون چون خورشیدی پر فروغ بر آسمان علم و اندیشه می درخشید.
علامه حسن زاده این حکیم فرزانه و اندیشمند نمونه، چنان غرق در معنویت و عرفان است که گویی غیر خدا را نمی بیند و سیمای عرفانی و معنویت وی توجه هر انسان شیفته فضیلت و تشنۀ حقیقت را به سوی خود جلب کرده و نگریستن به چهرۀ نورانی اش انسان را به یاد خدا می اندازد.
ولادت و تحصیل در آمل :
اواخر سال 1307 شمسی در یک روز سرد زمستانی و میان کوهها و قله های سر به فلک کشیدۀ البرز در روستای«ایرا» از توابع بخش لاریجان شهرستان آمل کودکی چشم به جهان گشود. پدر و مادر مؤمن و بزرگوارش مطابق با حُسن صورت و سیرتش نام مبارک«حسن» را بر او نهادند این کودک مبارک از همان اوان زندگی روی سعادت را به خود دید استاد در این زمینه می فرمایند:
برکاتی که از الطاف الهی نصیبم شده است، همه از شیر طیب و دامن طاهر مادرم و روزی حلال پدرم بوده است.
رفته رفته دوران طفولیت و شیر خوارگی به سر آمد و استاد وارد مراحل جدیدی از زندگی گشت و از همان دوران کودکی والدینش به خاطر علم دوستی خانواده، جلوگیری از به هدر رفتن عمر، و در امان بودن از اذیتهای کودکانۀ وی، او را راهی مکتب خانه کردند جناب استاد در این باره می فرمایند:
در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه، خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتب خانه های آن زمان را خواندم تا اینکه در خرد سالی، تمام قرآن کریم را بخوبی فرا گرفتم
پس از مکتب، وارد مدرسۀ ابتدائی گشت. ذکاوت و تیزهوشی و استعداد درخشان وی چند روز پس از ورود به کلاس اول، به شکل جهشی وارد کلاس دوم شود بیش از دو سال از ورود مدرسه اش نگذشته بود که مادر بزرگوارشان فوت نمودند ولی این امتحان سخت در اراده اش نتوانست خللی وارد نماید استاد بعد از اتمام کلاس ششم ابتدائی از مدرسه بیرون آمد و حدود یکسال و نیم در خانه ماند تا آنکه بارقه ای الهی نصیبش شد بارقه ای که از سورۀ مبارکۀ توحید آغاز گشت . بارقۀ الهی استاد در شرح آن می فرمایند:
یک بندۀ خدایی بود- که خدا رحمتش کند – قرائت قرآنش خوب بود و ایشان یک روز در صحرا زمین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آداب سفر به روایت علامه مجلسى
سفرهاى نیک و بد و ایام و ساعات نیک و بد از براى سفر
از حضرت صادق علیهالسلام منقول است که در حکمت آل داود نوشته است که نباید کسى سفر کند مگر از براى سه چیز: سفرى که توشه آخرت در آن حاصل شود یا سفرى که باعث مرمت امور معاش گردد یا سفرى که از براى سیر و لذتى باشد که حرام نباشد.
در حدیث دیگر فرمود: سفر کنید تا بدنهاى شما صحیح شود و جهاد کنید تا غنیمت دنیا و آخرت بیابید و حج کنید تا مال دار و بىنیاز شوید.
در حدیث دیگر فرمود: سفر، قطعهاى است از عذاب، چون کار شما در سفر ساخته شود، زود به اهل خود برگردید.
در حدیث صحیح منقول است که محمد بن مسلم از حضرت صادق علیهالسلام پرسید: به زمینى مىروم که در آن جا به غیر از برف و یخ چیزى نیست. فرمود: چون مضطر است تیمم کند و دیگر به همچنین زمینى نرود که دینش در آن جا هلاک شود.
دفع نحوستهاى سفر به تصدق و دعا
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیهالسلام منقول است که تصدق کن و در هر روز که خواهى سفر برو.
در حدیث صحیح دیگر منقول است که از آن حضرت پرسیدند: آیا کراهت دارد سفر کردن در روزى از روزها، مثل چهارشنبه و غیر آن؟فرمودند: افتتاح سفر خود به تصدق بکن و هر وقت که خواهى به در رو.
در حدیث صحیح دیگر منقول است که ابن ابى عمیر گفت: من در علم نجوم نظر مىکردم و طالع را مىشناختم و در خاطرم مىخلید (1) در بعضى از ساعات بعضى از کارها را اختیار کردن. در این باب به خدمتحضرت امام موسى علیهالسلام شکایت کردم. فرمود: هر گاه در دل تو چیزى بیفتد تصدق کن بر اول مسکینى که مىبینى و برو که حق تعالى ضرر آن را از تو دفع مىکند.
در حدیث دیگر از حضرت صادق علیهالسلام منقول است که هر که در اول روز تصدق بکند، حق تعالى نحوست (2) آن روز را از او دفع مىکند.
در حدیث دیگر منقول است که چون حضرت امام زین العابدین علیهالسلام به بعضى از مزرعههاى خود مىخواستند بروند، مىخریدند سلامتى خود را از خدا به آن چه میسر مىشد از تصدق و این تصدق را در وقتى مىدادند که پا در رکاب مىگذاشتند و چون خدا آن حضرت را به سلامتبرمىگردانید، شکر و حمد الهى مىکردند و تصدق مىکردند به آن چه میسر مىشد.
در حدیثحسن منقول است که عبد الملک به خدمتحضرت صادق عرض کرد: من مبتلا به علم نجوم شدهام و گاهى مىخواهم پى کارى بروم و به طالع نظر مىکنم، مىبینم که در طالع شرى هست مىنشینم و ترک رفتن مىکنم و اگر طالع نیک مىبینم، مىروم. حضرت فرمود: آن حاجتبرآورده مىشود. آیا حکم به نجوم مىکنى؟گفت: بلى. فرمود: کتابهاى نجومت را بسوزان.
سید بن طاوس رحمه الله روایت کرده است: چون خواهى متوجه سفرى شوى، در چند وقت که سفر کردن در آن اوقات کراهت دارد، پیش از متوجه شدن سفر سوره حمد و قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و آیة الکرسى و سوره انا انزلناه و آخر آل عمران:
ان فى خلق السموات و الارض. . .
تا آخر سوره بخوان: پس بگو:
«اللهم بک یصول الصائل و بک یطول الطائل و لا حول لکل ذى حول الا بک و لا قوة یمتازها ذو القوة الا منک اسالک بصفوتک من خلقک و خیرتک من بریتک محمد نبیک و عترته و سلالته علیه و علیهم السلام صل علیه و علیهم و اکفنى شر هذا الیوم و ضره و ارزقنى خیره و یمنه و اقض لى فی متصرفاتى بحسن العافیة و بلوغ المحبة و الظفر بالامنیة و کفایة الطاغیة الغویة و کل ذى قدرة لى على اذیه حتى اکون فى جنة و عصمة من کل بلاء و نقمة و ابدلنى فیه من المخاوف امنا و من العوائق فیه یسرا حتى لا یصدنى صاد عن المراد و لا یحل بى طارق من اذى العباد انک على کل شىء قدیر و الامور الیک تصیر یا من لیس کمثله شىء و هو السمیع البصیر
سایر آداب سفر
در حدیث معتبر منقول است از حضرت امام صادق علیهالسلام که حضرت لقمان پسر خود را نصیحت فرمود: چون سفر کنى با گروهى، مشورت با ایشان بکن در کارهاى خود و کارهاى ایشان، و در روى ایشان تبسم بسیار بکن و در توشه خود صاحب کرم باش در میان ایشان و چون تو را به ضیافتبطلبند قبول کن و اگر از تو مدد طلبند یارى ایشان بکن و به سه چیز بر ایشان غلبه کن: به بسیارى خاموشى و بسیارى نماز و سخاوت و جوانمردى در هر چه با خوددارى از چهار پا و مال و توشه و اگر گواهى از تو بطلبند یا بر امر حقى خواهند تو را گواه کنند و چون با تو مشورت کنند تا توانى سعى کن که راى نیکو از براى ایشان اختیار کنى و زود عزم مکن و راى خود را با ایشان مگو تا تامل کنى و فکر کنى و جواب ایشان مگو در مشورت ایشان تا آن که در آن فکر برخیزى و بنشینى و بخوابى و چیزى بخورى و نماز کنى و در اثناى این احوال فکر خود و حکمتخود را در مشورت ایشان به کار فرمایى، زیرا که هر که خیر خواهى خود را براى کسى که با او مشورت کند خالص نگرداند، حق تعالى راى و عقل او را سلب مىکند و امانت را از او برمىدارد و هر گاه ببینى که رفیقان تو پیاده مىروند، با ایشان پیاده برو و هر گاه ببینى رفیقان کارى مىکنند با ایشان بکن و اگر تصدقى کنند یا قرضى دهند تو نیز با ایشان بده و بشنو سخن کسى را که از تو بزرگتر باشد. و هر گاه رفیقان کارى به تو فرمایند یا چیزى از تو سؤال کنند، بگو: بلى، و نه مگو، که نه گفتن علامت عجز و موجب ملامت است. و چون راه را گم کنید و حیران بمانید فرود آیید و اگر در راه مقصود شک کنید بایستید و با یکدیگر مشورت کنید و مصلحتببینید. اگر یک کسى را ببینید خبر راه از او مپرسید و مصلحت از او نبینید که یک شخص در بیابان این کس را به شک مىاندازد که شاید جاسوس دزدان باشد یا شیطان که خواهد شما را حیران کند. از دو شخص نیز حذر کنید مگر آن که چیزى چند از علامتها و قرینهها ببینید. اى فرزند چون وقت نماز درآید از براى امرى آن را تاخیر مینداز و نماز را به جا آور که هر چند بیشتر ادا مىکنى سبک بار مىشوى. و نماز را با جماعتبکن، هر چند بر سر نیزه باشى. و بر روى چهار پا خواب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دانشگاه علامه طباطبایی
دانشکده اقتصاد
تحقیق پیرامون :
سازمان سنجش آموزش کشور
عنوان درس:
اصول و مبانی سازمان و مدیریت
استاد راهنما:
خانم دکتر خلیفه سلطانی
گردآورندگان :
فاطمه آئینه چی
سهیلا آقامحمدی
مریم موسوی
بهار 86
معاونت فنی و آماری
از مهمترین وظایفی که برعهده این معاونت نهاده شده عبارتست از :
پیش بینی و تامین کلیه تجهیزات فنی و رایانه ای سازمان
نظارت بر تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات آزمونها
ارتباط مستمر با موسسات و مراکز معتبر داخلی و خارجی در امور مربوط به انفورماتیک
کنترل دقیق مراحل گزینش و تائید نهایی آزمونهای جاری سازمان
تعیین کیفیت سوالات و ظرفیت پذیرش موسسات آموزش عالی
نیازسنجی کشور به تنوع فارغ التحصیلان در رشته های مختلف و ارائه مدلهای آماری موفقی دانشجویان
انجام تحقیقات لازم در زمینه تهیه سوال، روانسنجی آن و ارائه روشهای اندازه گیری
انجام امور مربوط به المپیاد دانشجویی و مسابقات علمی (حافظان قرآن- دانشجویان ممتاز)
نظارت بر تهیه و اجرای طرحهای تجربی در زمینه مدلهای آماری برای پیش بینی موقعیت دانشجویان و بهینه سازی روشهای سیستم گزینش دانشجو.
بررسی و تعیین خط مشی های فنی و پژوهشی
شرکت در جلسات ، کمیسیونها، شورای سازمان و ارائه گزارشات لازم و هماهنگی با سایر معاونین سازمان در جهت پیشبرد مطلوب فعالیتهای سازمان
این معاونت متشکل ازواحدهای زیر است:
این دفتر از مهمترین واحدهای سازمان است که با استفاده از تجهیزات پیشرفته کامپیوتری و نیروی انسانی متخصص، قسمت اعظم امور آزمونهای سازمان را انجام می دهد. خواندن پاسخنامه ها و فرمهای انتخاب رشته، گزینش علمی، اعمال سهمیه ها و نهیه لیست نهایی پذیرفته شدگان برعهده این دفتر می باشد.
این واحد شامل گروه تجزیه و تحلیل سیستمها، گروه برنامه نویس سیستم، گروه برنامه نویسی و گروه عملیات می باشد.
ب- دفتر بررسیهای فنی و آماری
این دفتر متشکل از گروه تجزیه و تحلیل آمار و گروه اطلاع رسانی و استخراج و تولید آمار است. همچنین با تشکیل گروههای طرح و بررسی آما و طرح و بررسی مدلهای تصمیم گیری به ارائه طرحها و سیستمهای مناسب گزینش دانشجو، بررسی عوامل موثر در انتخاب یا تغییر رشته دانشجویان، بررسی دلایل افت تحصیلی، تهیه و استخراج آمار مربوط به آزمونهای مختلف، طراحی و ایجاد بانک اطلاعات آموزش کشور و تجزیه و تحلیل طرحهای گزینش علمی دانشجو و طرح شمای عملیاتی آن می پردازد.
ردیف
عنوان
1
2
3
4
5
6
7
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
فهرست مطالب
مقدمه 2
ولادت و تحصیل در آمل 3
بارقۀ الهی 4
ورود به تهران 6
هجرت به شهر مقدس قم 7
قطره ای از دریای فضایل 10
غزلی از دیوان علامه 11
گلستان آثار علامه 11
منابع 12مقدمه:
قال رسول الله(ص): انّ مَثل العلماء فی الارض کمثل النجوم فی السماء یهتدی بها فی السماء یهندی بها فی ظلمات البّر و البحر...
طبق حدیث شریف فوق مَثل علما در زمین مَثل ستارگان آسمانی است.
همانگونه که در تاریکیها و شبهای ظلمانی، ستارگان وسیله ای برای راهیابی و هدایت خلق و رهایی از ظلماتست وجود علما در دنیای پر از جهل و نادانی و ظلم و مملو از فقر معنوی، مایه هدایت و رهایی از خطر سقوط معنوی و آزادی از چنگال شکلهای مختلف جهل و نادانی است و همنشینی با آنان باعث روشنی قلب، زنده شدن یاد خدا، ارتقاء معنویت و افزایش محبت به اهل بیت(ع) و فضایل اخلاقی خواهد بود.
شهرستان آمل از شهرهای عالم پرور استان مازندران بوده و در طول تاریخ علما و بزرگان زیادی را پرورانده و به جهان شیعه و عالم فقه و اندیشه و عرفان تقدیم کرده است.
از جملۀ آن بزرگان، دو شخصیت ممتاز حوزه های علمیه در قرن حاضر یعنی علامه ذالفنون حضرت آیة الله حسن زاده و علامه جلیل القدر، فیلسوف معاصر و مفسر قرآن حضرت آیة الله جوادی آملی می باشند که از مفاخر تشیع محسوب گشته و اکنون چون خورشیدی پر فروغ بر آسمان علم و اندیشه می درخشید.
علامه حسن زاده این حکیم فرزانه و اندیشمند نمونه، چنان غرق در معنویت و عرفان است که گویی غیر خدا را نمی بیند و سیمای عرفانی و معنویت وی توجه هر انسان شیفته فضیلت و تشنۀ حقیقت را به سوی خود جلب کرده و نگریستن به چهرۀ نورانی اش انسان را به یاد خدا می اندازد.
ولادت و تحصیل در آمل :
اواخر سال 1307 شمسی در یک روز سرد زمستانی و میان کوهها و قله های سر به فلک کشیدۀ البرز در روستای«ایرا» از توابع بخش لاریجان شهرستان آمل کودکی چشم به جهان گشود. پدر و مادر مؤمن و بزرگوارش مطابق با حُسن صورت و سیرتش نام مبارک«حسن» را بر او نهادند این کودک مبارک از همان اوان زندگی روی سعادت را به خود دید استاد در این زمینه می فرمایند:
برکاتی که از الطاف الهی نصیبم شده است، همه از شیر طیب و دامن طاهر مادرم و روزی حلال پدرم بوده است.
رفته رفته دوران طفولیت و شیر خوارگی به سر آمد و استاد وارد مراحل جدیدی از زندگی گشت و از همان دوران کودکی والدینش به خاطر علم دوستی خانواده، جلوگیری از به هدر رفتن عمر، و در امان بودن از اذیتهای کودکانۀ وی، او را راهی مکتب خانه کردند جناب استاد در این باره می فرمایند:
در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه، خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتب خانه های آن زمان را خواندم تا اینکه در خرد سالی، تمام قرآن کریم را بخوبی فرا گرفتم
پس از مکتب، وارد مدرسۀ ابتدائی گشت. ذکاوت و تیزهوشی و استعداد درخشان وی چند روز پس از ورود به کلاس اول، به شکل جهشی وارد کلاس دوم شود بیش از دو سال از ورود مدرسه اش نگذشته بود که مادر بزرگوارشان فوت نمودند ولی این امتحان سخت در اراده اش نتوانست خللی وارد نماید استاد بعد از اتمام کلاس ششم ابتدائی از مدرسه بیرون آمد و حدود یکسال و نیم در خانه ماند تا آنکه بارقه ای الهی نصیبش شد بارقه ای که از سورۀ مبارکۀ توحید آغاز گشت . بارقۀ الهی استاد در شرح آن می فرمایند:
یک بندۀ خدایی بود- که خدا رحمتش کند – قرائت قرآنش خوب بود و ایشان یک روز در صحرا زمین شخم می زد . آن زمان هنوز آگاهی نداشتم و در قرآن می دیدم که نوشته:«و لَم یکُن لَه کُفواً اَحد» و ما در نماز می خواندیم «و لََم یکُل لَه کفواً اَحد» به این آقا کشاورز گفتم: آقا؛ قرآن دارد و ام یکن، ما چرا در نماز می خوانیم ولم یکل؟
ایشان گفتند: این حروف یرملون است. گفتم: یرملون یعنی چه و ایشان قدری برای من صحبت کرد و گفت: الان که وقتش هست، چرا شما معطّلی؟ برو دنبال تحصیل علوم و