دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

عشق و عفت حجاب و عفاف 18ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

عشق و عفت

ویل دورانت می‏گوید:

«در سرتاسر زندگی انسان،به اجماع همه،عشق از هر چیز جالب توجه‏تر است وتعجب اینجاست که فقط عده کمی درباره ریشه و گسترش آن بحث کرده‏اند.در هرزبانی دریایی از کتب و مقالات،تقریبا از قلم هر نویسنده‏ای درباره عشق پیدا شده‏است و چه حماسه‏ها و درامها و چه اشعار شور انگیز که درباره آن به وجود آمده‏است،و با اینهمه چه ناچیز است تحقیقات علمی محض درباره این امر عجیب واصل طبیعی آن و علل تکامل و گسترش شگفت انگیز آن،از آمیزش ساده‏پروتوزوئا تا فداکاری دانته و خلسات پتراک و وفاداری هلوئیز به آبلارد.» (1)

ما در صفحات قبل گفتیم آنچه مجموعا از گفته‏های علمای قدیم و جدید درباره‏ریشه و هدف عشق و یگانگی یا دو گانگی آن با میل جنسی استنباط می‏شود سه نظریه‏است،و گفتیم عشق،هم در غرب و هم در شرق از شهوت تفکیک شده و امر قابل ستایش و تقدیسی شناخته شده است،ولی این ستایش و تقدیس آن طور که مااستنباط کرده‏ایم از دو جنبه مختلف بوده است که قبلا توضیح داده شد.

مطلب عمده در اینجا رابطه عشق و عفت است.باید ببینیم این استعداد عالی وطبیعی در چه زمینه و شرایطی بهتر شکوفان می‏گردد؟آیا آنجا که یک سلسله مقررات‏اخلاقی به نام عفت و تقوا بر روح مرد و زن حکومت می‏کند و زن به عنوان چیزی‏گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت می‏رسد یا آنجا که‏احساس منعی به نام عفت و تقوا در روح آنها حکومت نمی‏کند و اساسا چنین مقرراتی‏وجود ندارد و زن در نهایت ابتذال در اختیار مرد است؟اتفاقا مساله‏ای که غیر قابل‏انکار است این است که محیطهای به اصطلاح آزاد مانع پیدایش عشقهای سوزان وعمیق است.در این گونه محیطها که زن به حال ابتذال در آمده است فقط زمینه برای‏پیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن قلبها فراهم است.

اینچنین محیطها محیط شهوت و هوس است نه محیط عشق به مفهومی که‏فیلسوفان و جامعه شناسان آن را محترم می‏شناسند یعنی آن چیزی که با فداکاری واز خود گذشتگی و سوز و گداز توام است،هشیار کننده است،قوای نفسانی را در یک‏نقطه متمرکز می‏کند،قوه خیال را پر و بال می‏دهد و معشوق را آنچنانکه می‏خواهد درذهن خود رسم می‏کند نه آنچنانکه هست،خلاق و آفریننده نبوغها و هنرها و ابتکارهاو افکار عالی است.

بهتر است اینجا مطلب را از زبان خود دانشمندانی که طرفدار اصول نوینی دراخلاق جنسی می‏باشند بشنویم.ویل دورانت می‏گوید:

«یونانیان شعر عاشقانه را گرچه در مورد غیر طبیعی آن(عشق مرد به مرد)باشدمی‏شناختند،و داستانهای هزار و یک شب نشان می‏دهد که سرودهای عاشقانه ازقرون وسطی جلوتر بود ولی ترغیب عفت و پاکدامنی از طرف کلیسا که او را به‏علت دور از دسترس بودن،جذابیت‏بخشید مایه نضج غزل عاشقانه گردید.حتی‏لارشفوکو نویسنده نیش زن بزرگ می‏گوید:«چنین عشقی برای روح عاشق مانندجان برای بدن است‏»...این استحاله میل جسمانی را به عشق معنوی چگونه توجیه‏کنیم؟چه موجب می‏شود که این گرسنگی حیوانی چنان صفا و لطف بپذیرد که اضطراب جسمانی به رقت روحی تبدیل شود؟آیا رشد تمدن است که به علت‏تاخیر انداختن ازدواج موجب می‏شود تا امیال جسمانی بر آورده نشود و به‏درون نگری و تخیل سوق داده شود و محبوب را در لباس رنگارنگی از تخیلات‏امیال نابرآورده جلوه‏گر سازد؟آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می‏گردد. زیبایی یک شئ چنانکه خواهیم دید بستگی به قدرت میل به آن شئ دارد،میلی که‏با ارضاء و اقناع ضعیف می‏شود و با منع و جلوگیری قوی می‏گردد.» (2)

هم او می‏گوید:

«به عقیده ویلیام جیمز حیا امری غریزی نیست،بلکه اکتسابی است.زنان دریافتندکه دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند... زنان بی‏شرم جز در موارد زود گذر برای مردان جذاب نیستند.خود داری از انبساط،و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است.اگر اعضای نهانی‏انسان را در معرض عام تشریح می‏کردند توجه ما به آن جلب می‏شد ولی رغبت وقصد به ندرت تحریک می‏گردید.

مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بدون آنکه بداند حس می‏کند که این‏خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می‏دهد.حیا(و در نتیجه عزیزبودن زن و معشوق واقع شدن او برای مرد)پاداشهای خود را پس انداز می‏کند ودر نتیجه نیرو و شجاعت مرد را بالا می‏برد و او را به اقدامات مهم وا می‏دارد و قوایی‏را که در زیر سطح آرام حیات ما ذخیره شده است‏بیرون می‏ریزد.» (3)

هم او می‏گوید:

«امروز لباسهای سنگین فشار آور که مانند موانعی بودند از میان رفته‏اند و دخترامروز خود را با جسارت تمام از دست لباسهای محترمانه‏ای که مانع حمل بود رهانیده است.دامنهای کوتاه بر همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است و تنهاعیبشان این است که قدرت تخیل مردان را ضعیف‏تر می‏کند،و شاید اگر مردان قوه‏تخیل نداشته باشند زنان نیز زیبا نباشند!» (4)

برتراند راسل در کتاب زناشویی و اخلاق در فصلی که به عنوان‏«عشق رمانتیک‏» باز کرده است می‏گوید:

«اصل اساسی عشق رمانتیک آن است که معشوق خود را بسیار گرانبها و به دست‏آوردنش را بسیار دشوار بدانیم...بهای زیادی که برای زن قائل می‏شدند نتیجه‏روانشناسی اشکال تصرف وی بود.» (5)

و نیز می‏گوید:

«از لحاظ هنرها مایه تاسف است که به آسانی به زنان بتوان دست‏یافت و خیلی‏بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد...در جایی که‏اخلاقیات کاملا آزاد باشد انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه داشته باشدعملا بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه شخصی خود،ندرتا نیازی به توسل‏به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت.» (6)

و نیز می‏گوید:

«کسانی هم که افکار کهنه را پشت‏سر گذاشته‏اند در معرض خطر دیگری در موردعشق به مفهوم عمیقی که ما برای آن قائلیم قرار گرفته‏اند.اگر مردی هیچ گونه رادع‏اخلاقی در برابر خود نبیند یکباره تسلیم تمایلات جنسی شده و عشق را از کلیه‏احساسات جدی و عواطف عمیق جدا ساخته و حتی آن را با کینه همراه می‏سازد.» (7)

عجبا!آقای راسل در اینجا دم از اخلاقیات می‏زند.مقصود او از اخلاقیات‏چیست؟او که عفت و تقوا را محکوم می‏کند،حتی ازدواج را مانع عشق بلکه مانع‏هیچ گونه تمتع از غیر همسر شرعی و قانونی



خرید و دانلود  عشق و عفت حجاب و عفاف 18ص


حریم عفاف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

حریم عفاف

آیه 59-60 سوره احزاب چنین است:

ای پیغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مومنین بگو که جلبابهای (روسریها) خویش را به خود نزدیک سازند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک تر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می آورند. از کارهای خود دست برندارند ما تورا علیه ایشان خواهیم برانگیخت.

در آن وقت فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست. در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار دهیم:

یکی اینکه جلباب چیست؟ و نزدیک کردن آن یعنی چه؟ دیگر اینکه آنچه به عنوان علت و فایده این دستور ذکر شده که شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند چه معنی دارد؟

اما مطلب اول: در اینکه جلباب چه نوع لباسی را می گویند کلمات مفسرین و لغویین مختلف است و به دست آوردن معنای صحیح کلمه دشوار می باشد.

در المنجد می نویسد:

جلباب پیراهن یا لباس گشاد است.

در مفردات راغب که کتاب دقیق و معتبری است و مخصوص شرح لغات قرآن نگاشته شده است می گوید: یعنی پیراهن و روسری.

بنابراین مقصود از نزدیک ساختن جلباب. پوشیدن با آن می باشد یعنی وقتی می خواهند از خانه بیرون بروند روسری بزرگ خود را با خود بردارند. البته معنوی لغوی نزدیک ساختن چیزی, پوشانیدن با آن نیست بلکه از مورد چنین استفاده می شود. وقتی که به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیک کن مقصود این است که آن را رها نکن, آن را جمع و جور کن, آن را بی اثر و بی خاصیت رها نکن و خود را با آن بپوشان.

استفاده زنان از روپوش های بزرگ که بر سر می افکنده اند دو جور بوده است:

یک نوع صرفاً جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است همچنانکه در عصر حاضر بعضی بانوان چادری را می بینیم که چادر داشتن آنها صرفاً جنبه تشریفاتی دارد. با چادر هیچ جای بدن خود را نمی پوشانند, آن را رها می کنند.

وضع چادر سرکردنشان نشان می دهد که اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند و از اینکه مورد بهره برداری چشمها قرار بگیرند ابا و امتناعی ندارند. نوع دیگر برعکس بوده و هست: زن چنان با مراقبت جامه های خود را به خود می گیرد و آن را رها نمی کند که نشان می دهد اهل عفاف و حفاظ است. خود به خود دروباشی ایجاد می کند و ناپاکدلان را مایوس می سازد.

حدود پوشش

بررسی

در اینکه پوشانیدن غیروجه و کفین بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هیچگونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جز ضروریات و مسلمات است. نه نظر قرآن و حدیث و نه نظر فتاوی در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد. آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دستها تا مچ است.

مسئله وجوب پوشش را که وظیفه زن است از مساله حرمت نظر بر زن که مربوط به مرد است باید تفکیک کرد. ممکن است کسی قائل شود به عدم وجوب پوشیدن وجه و کیفین بر زن و در عین حال نظر بدهد به حرمت نظر از فقهی مسلم است که بر مرد واجب نیست سر خود را بپوشاند ولی این دلیل نمی شود که بر زن هم نگاه کردن به سر و بدن مرد جایز باشد. بلی اگر در مسئله نظر قائل به جواز شویم, زیرا بسیار مستعبد است که نظر مرد بر وجه و کفین زن جایز باشد ولی کشف وجه و کفین بر زن حرام باشد. بعداً نقل خواهیم کرد که در میان ارباب فتوا در قدیم کسی را نمی توان یافت که قائل به وجوب پوشیدن وجه و کفین باشد ولی هستند کسانی که نظر را حرام می دانند.

در مساله جواز نظر تردیدی نیست که اگر نظر از روی ْتلذذْ یا ریبه باشد حرام است.

تلذذ یعنی لذت بردن, و نگاه از روی تلذذ یعنی نگاه به قصد لذت بردن باشد, و اما ریبه یعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نیست ولی خصوصیت ناظر و منظور الیه مجموعاً طوری است که خطرناک است و خوف هست که لغزشی به دنبال نگاه کردن به وجود آید.

این دو نوع نظر مطلقاً حرام است حتی در مورد محارم تنها موردی که استثنا شده نظری است که مقدمه خواستگاری است که در این مورد اگر تلذذ هم باشد _ که معمولاً _ هم هست جایز است. البته شرطش این است که واقعاً هدف شخص ازدواج باشد یعنی مرد جداً به خاطر ازدواج بخواهد زن را ببیند و از لحاظ سایر خصوصیات مورد نظر زن را پسندیده باشد نه آنکه برای چشم چرانی قصد ازدواج را بهانه قرار دهد. قانون الهی مانند قانون های بشری نیست که بتوان با صورتسازی خیال خود را راحت کرد. در اینجا وجدان انسان حاکم است و خدای متعال که هیچ چیز بر او پوشیده نیست محاسب. علیهذا باید گفت در حقیقت استثنائی در کار نیست. زیرا آنچه قطعاً حرام است نگاه به قصد تلذذ است و آنچه مانعی ندارد این است که نگاه به قصد تلذذ نباشد ولی تلذذ قهراً پیدا شود.

فقها تصریح کرده اند که جایز نیست کسی به زنها نگاه کند تا در بین آنها یکی را انتخاب کند. آنچه جایز است در مورد یک زن خاص است که به او معرفی شده است و درباره اش می اندیشد, از سایر جهات تردیدی ندارد, فقط از نظر چهره و اندام تردید دارد. می خواهد ببیند آیا می پسندد یا نه؟ برخی دیگر از فقها به صورت احتیاط مطلب را بیان کرده اند.

چهره و د و دست (وجه کفین)

بعد از اینکه موارد قطعی پوشش را بیان کردیم نوبت می رسد به بحث درباره پوشش وجه و کفین

مساله پوشش بر حسب اینکه پوشانیدن وجه و کفین واجب باشد یا نباشد دو فلسفه کاملاً متفاوت پیدا می کند. اگر پوشش وجه و کفین را لازم بدانیم در حقیقت طرفدار فلسفه پرده نشینی زن و ممنوعیت او از هر نوع کاری جز در محیط خاص خانه و یا محیط های صد در صد اختصاصی زنان هستیم.

ولی اگر پوشیدن سایر بدن را لازم بدانیم و هر نوع عمل محرک و تهییج آمیز را حرام بشماریم و بر مردان نیز نظر از روی لذت و ریبه را حرام بدانیم اما تنها پوشیدن گردی چهره و پوشیدن دستها تا مچ را واجب ندانیم آنهم به شرط اینکه خالی از هر نوع آرایش جالب توجه و محرک و مهیج باشد بلکه ساده و عادی باشد, آن وقت مساله صورت دیگری پیدا می کند و طرفدار فلسفه دیگری هستیم و آن فلسفه این است که لزومی ندارد زن الزاماً به درون خانه رانده شود و پرده نشین باشد بلکه صرفاً باید این فلسفه را رعایت گردد که هر نوع لذت جنسی اختصاص داشته باشد به محیط خانواده, و کانون اجتماع باید پاک و منزه باشد و هیچ گونه کامجویی خواه بصری و خواه لمسی و خواه سمعی نباید در خارج از کادر همسری صورت بگیرد. بنابراین زن می تواند هر نوع کار از کارهای اجتماعی را عهده دار شود.

البته در اینجا چند نکته هست:

الف: ما فعلاً در این مقام نیستیم که آیا زن در درجه اول باید به وظایف خانوادگی عمل کند یا خیر؟ شک نیست که ما طرفدار این هستیم که وظیفه اول زن مادری و خانه سالاری است.

ب: برخی از مناصب است که از نظر اینکه آیا زن از نظر اسلام می تواند عهده دار بشود یا نه, نیازمند بحص جداگانه و مفصل است, از قبیل سیاست و قضا و افتا (فتوا دادن و مرجعیت تقلید).



خرید و دانلود  حریم عفاف


حجاب عفاف 16ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

  مقدمه

حجاب وپوشش برای بانوان ـ بویژه حجاب برتر ـ وتوجه به تحریم عفاف وحراست آن درزن از اصیل ترین سنگرزنان واز مهمترین وسودمند ترین قانون الزامی آفرینش برای آنها درجامعه است ، به عبارت روشنتر ،حجاب وپوشش ،سنگر سعادت وپیروزی ورستگاری زنان وجامعه است،که اگراین سنگر آسیب ببیند ویافرو ریزد ،عوامل سعادت ،پاکزیستی وشرافت آنها فرو می ریزد.

لزوم پوشیدگی زن دربرابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است،درخود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است ،پوشیدن زن ازمرد بیگانه یکی ازمظاهر لزوم حریم میان مردان وزنان اجنبی است ،همانطورکه عدم جوازخلوت میان اجنبی واجنبیه یکی از مظاهر آن است.

با کمال تأسف دینای غرب ودنباله روهای آنان این مسئله بسیار مهم اسلامی واخلاقی را نادیده گرفته ،بلکه به عکس با کمال گستاخی برضد آن ،گام بر می دارند وآنرا عامل تخدیر ورکود وواپس گرایی دانسته،تا آنجا که دردانشگاههای خود ،دختران دارای پوشش را اخراج می کنند، با اینکه : حجاب ؛سنگر حفظ عفت ومعرف شخصیت زن وجامعه ،سنگر حفظ زیبایی وشکوه زن ،سنگرحفظ صحیح ارتباطها ورشته های اجتماعی ،سنگر حفظ اخلاق فردی واجتماعی ،سنگر ودژ خلل ناپذیر،برای حفظ مرزها وشیرازه های روابط مختلف  بوده وکیان خانه وخانواده را از هرگونه انحراف وگمراهی ،حفظ می کند.

براستی درچه دنیای جاهلیتی قرار گرفته ایم که دنیای غرب والگو تراشان غربزده ،حتی در کشورهای اسلامی شکستن چنین سنگر و دژی را علامت ترقی ،رشد وتمدن می دانند ،وبه عکس حجاب وحفظ حریم عفاف را نشانه عقب گرد و واپس گرایی.

دزدان عفت وغارتگران استعمار،برای فریب اذهان ،و وسیله قرار دادن زنان به عنوان یک کالا ،می خواهند زنان را که نیمی از جامعه انسانی هستند از همین راه ،از درون تهی کنند،وبا این کار به تهاجم فرهنگی خود ادامه دهند،آنها چنین القاء می کنند که:

حجاب ؛سدی بر سرراه تکامل آنهاست.

حجاب؛زنان را در زندان زندگی حبس کرده وآنها را ا ز تعالی  و رشد باز می  دارد.

حجاب ؛از توسعه علمی،فکری ،فرهنگی ،هنری زنان می کاهدو...

درحالیکه حجاب اسلامی ،آنگونه پیامدهای شوم راندارد،بلکه وسیله وسنگر محکمی برا ی استواری زندگی بانوان بوده وپشتوانه نیرومندی  برای آنها درراستای توسعه علمی ،فکری ،فرهنگی و هنری است.

ای خواهرانم حجاب تیغ شما ست                   تیغ خود را از کف نیندازید.

ونیز شرف زن به یمن عصمت اوست              این شرف را از تن نرنجانید

و این را بدانید که:

هر شاخه ای که از باغ برون آرد سر                      در میوه آن طمع کند راهگذر

    بخش اول : حجاب از نظر قران

اشاره: اصل وجوب حجاب  برای زنان ازضروریات دین اسلام است،ومنکر آن در حکم منکر دستورات ضروری اسلام  است وکسی که ازروی عمدوآگاهی منکر ضروریات اسلام شود، درحکم کفراست ،مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا ویارسول خدا نیست.

ضروری و وجوب حجاب داشتن برای زنان ازنظر قرآن ،وگفتار پیامبر وامامان وبه حکم عقل واجماع واتفاق رأی علمای اسلام ثابت است.

درقرآن برای وجوب حجاب وحدود آن ،به چهارآیه که صراحت برآن دارند تمسک شده ولی درمورد حفظ عفت وپاسداری از حریم آن ،درقرآن بیش از ده آیه وجود دارد.

  «تجزیه وتحلیل آیه 30سوره نور»

  درآیه 30سوره نور (به عنوان نخستین آیه ای که صراحت بر وجوب حجاب دارد) می خوانیم:

«وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن ...»

ای پیامبر به زنان با ایمان بگو چشمهای خودرا (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند ،ودامان خویش را حفظ کنند ،وزینت خود را ـ جزآن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند،و(اطراف ،روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن وسینه با آن پوشیده شود.)وزینت خود را آشکا رنسازند مگر برای شوهرانشان وسایر افراد محرمشان...

شرح کوتاه

دراین آیه به پنج موضوع در رابطه با حجاب وحفظ حریم عفت تصریح شده است:

 1- زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو بنندند.

2- زنان باید دامن خود را از هرگونه عوامل بی عفتی ،حفظ کنند.

3- زنان باید زینت خود را ،جز آن مقدار که بطور قهری آشکاراست ،آشکار نکنند.

4- زنان باید روسریهای خود را بر سینه بیفکنند.

5- زنان باید زینت خود را جز برای افراد محرم خود،آشکار نکنند.

ابن عباس عالم ومفسر بزرگ عصر پیامبر در تفسیر جمله

 « ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن»

می فرماید: یعنی زن باید مو وسینه ودور گردن وزیرگلوی خود را بپوشاند.

منظور از زینت چیست؟

با بررسی گفتار اهل لغت چنین فهمیده می شود که زینت به معنی زیبایی در مقابل زشتی است وشامل هر نوع زینت وآراستگی ،از طبیعی وعارضی ،از لباس وبدن وزیور آلات خواهدشد،وزینت در زن ،آن زیبایی های آشکاراست.



خرید و دانلود  حجاب عفاف 16ص


مقاله درباره عفاف از دیدگاه حضرت زهرا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

عفاف از دیدگاه حضرت زهرا(س)

روزی مرد نابینایی با کسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانید، پیامبر اکرم(ص) که در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسید: «با این که این مرد نابیناست و تو را نمی‏بیند، چرا خود را پوشاندی»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمی‏بیند، من که او را می‏بینم، وانگهی او بو را استشمام می‏کند». پیامبر(ص) (به نشانه تأیید شیوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّی؛گواهی می‏دهم که تو پاره تن من هستی».

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودیم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترین کار برای زنان چیست؟» هیچ کدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی که متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همین موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسیدم، و ماجرای سؤال پیامبر(ص) و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا(س) تعریف کردم، و گفتم هیچ یک از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولی من پاسخ به این سؤال را می‏دانم، و آن این است که: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».

* حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است.

من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض کردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی که چه کار برای زنان برتر است، پاسخش این است که برترین کار برای زنان این است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».پیامبر(ص) فرمود: «چه کسی به تو چنین خبر داد، تو که این‏جا بودی و پاسخی نگفتی؟» علی(ع) عرض کرد: «فاطمه(س) چنین فرمود».

پیامبر(ص) از این پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسندید و به نشانه تأیید او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّی؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».

نیز روایت شده: روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مَلْحَفَتِک فَقِنِعِی بِهِ رأسَکِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان».حضرت فاطمه(س) همین کار را کرد، آن گاه پیامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند.

تلاش‏های سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س)

حضرت زهرا(س) در عین آن که حجاب کامل را رعایت می‏کرد، حجاب را پرده‏نشینی و انزوای زنان نمی‏دانست، بلکه شواهد بسیاری وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگیر و مانع تلاش‏های اجتماعی و سیاسی نمی‏دانست. از این رو، در عرصه‏های مختلف اجتماعی و سیاسی شرکت فعّال داشت، به عنوان نمونه:1ـ محدّثین نقل می‏کنند: شخص پیامبر(ص) دست فاطمه(س) را گرفت، و به میان مردم آمد و خطاب به مردم فرمود: «هر کس که فاطمه(س) را شناخت که شناخت، و هر کس که او را نشناخته بداند که فاطمه(س) دختر محمّد(ص) است. او پاره تن من است. او قلب و جان من است. هر کس او را بیازارد مرا آزرده، و هر کس مرا بیازارد، قطعا خدا را آزرده است».7 بنابراین، حجاب در سیره فاطمه(س) پرده نشینی نیست.

2ـ در مکّه قبل از هجرت، مشرکان به تحریک ابوجهل به پیامبر(ص) آزار می‏رساندند، یکی از آنها به نام «ابن زبعری» شکمبه گوسفندی را برداشت، و به طرف پیامبر(ص) انداخت، به طوری که سر و صورت آن حضرت را آلوده نمود، ابوطالب(ع) به دفاع از آن حضرت پرداخت،

* پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موی خود را بپوشاند، و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می‏کند، و فتوای فقهاء هم مؤیّد همین مطلب است».در این هنگام حضرت زهرا(س) که در آن وقت خردسال بود با آب نزد پدر آمد، و سر و صورت آن حضرت را شست و شو داد. روز دیگری فاطمه(س) گروهی از مشرکان را در کنار کعبه دید که جلسه محرمانه‏ای دارند. دریافت که در اندیشه توطئه بر ضد پیامبر(ص) هستند، هشیارانه با شتاب به حضور پیامبر(ص) آمد و توطئه آنها را به پدر بزرگوارش خبر داد. و در مورد دیگر با کمال شجاعت و صلابت نزد مشرکان آمد و رگبار سرزنشش را بر ابوجهل و پیروانش فرو ریخت، و بر آن ستمگران نفرین کرد.

حضرت زهرا(س) پس از هجرت از مکّه به مدینه نیز تلاش‏هایی این چنین در حمایت از اسلام و سپاه اسلام می‏نمود، و در عرصه‏های مختلف حضور و نظارت داشت.

حضور حضرت زهرا(س) در پشت جبهه، و حتّی گاهی سرکشی به رزمندگان اسلام و غذا رسانی به آنها در صف اول جبهه نیز در روایات و تاریخ نقل شده است، چنان که این موضوع در جنگ خندق و فتح مکّه، رخ داده است. در ماجرای «مباهله» که یک حادثه بسیار مهم سیاسی و اجتماعی و عقیدتی بود و در سال دهم هجرت بین پیامبر(ص) و هیأت بلندپایه مسیحیان نماینده «نجران» رخ داد، هزاران نفر از مهاجر و انصار در صحرای مدینه اجتماع کرده بودند تا از نزدیک نظاره‏گر صحنه باشند، ناگاه دیدند پیامبر(ص) با فاطمه(س) و علی(ع) و حسن و حسین(ع) برای مباهله به سوی صحرا می‏آیند... پیامبر(ص) مطابق آیه 61 آل عمران (آیه مباهله) فاطمه(س) را همراه خود، در چنین همایش سیاسی دینی، شرکت داد. بنابراین، حجاب زنان هرگز مانع آنها برای شرکت در اجتماعات سیاسی و دینی نخواهد شد.

تلاش‏های سیاسی حضرت زهرا(س) پس از رحلت‏پیامبر(ص)

پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) و پدیدار شدن ماجرای سقیفه بنی‏ساعده، و بیعت با ابوبکر به عنوان خلیفه رسول خدا(ص) و کنار زدن امیرمؤمنان علی(ع) از مقام رهبری، که حق مسلّم آن حضرت بود، حضرت زهرا(س) در موارد مختلف وارد صحنه شد، و به دفاع از حریم ولایت پرداخت. در ملأ عام در مسجد با خطبه غرّا، غاصبان را محکوم کرد، بیعت کنندگان را سرزنش نمود، و جانش را در این راه گذاشت، و آن چنان فعّال و جدّی به صحنه آمد، که سرانجام به شهادت رسید، و اینها و ده‏ها نمونه دیگر نشان دهنده آن است که مسأله پوشش اسلامی، زنان را در پشت پرده محبوس نکرده که به طور کلّی از صحنه تلاش‏های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فاصله بگیرند، اگر چنین بود، هرگز حضرت زهرا(س) از پشت پرده حجاب بیرون نمی‏آمد.

چگونگی خطبه خواندن حضرت زهرا(س) در مسجدالنّبی

یکی از امور مهمّی که در زندگی حضرت زهرا(س) همواره می‏درخشد، خطبه غرّای او در مسجدالنّبی پس از رحلت پیامبر(ص) در ازدحام مردم است، که او با این خطبه غاصبان و خطاکاران را به محاکمه کشید و آنان را قاطعانه محکوم کرد، و از حریم ولایت و رهبری امیرمؤمنان علی(ع) به دفاع برخاست. چگونگی حرکت حضرت زهرا(س) از خانه‏اش (که مجاور مسجد بود) به مسجد، در رابطه با مراعات حفظ حریم حجاب به قدری دقیق و ظریف است، که جدّا سزاوار است همگان در این مورد با نظر دقیق بنگرند، و نکته‏ها را دریابند، و سپس خطبه غرّای او را در آن اجتماع و جوّ حاکم مورد بررسی قرار دهند. به راستی که منظره خطبه خواندن حضرت زهرا(س) تابلو گویا و بسیار روشن درباره حفظ حریم حجاب، و در عین حال شرکت کامل در صحنه برای سخنرانی و دفاع از حریم حق است و این همان راه اعتدال است که اسلام در همه جا به آن سفارش نموده است.

* حضرت زهرا(س) در عین آن که حجاب کامل را رعایت می‏کرد، حجاب را پرده‏نشینی و انزوای زنان نمی‏دانست، بلکه شواهد بسیاری وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگیر و مانع تلاش‏های اجتماعی و سیاسی نمی‏دانست.* حضور حضرت زهرا(س) در پشت جبهه، و حتّی گاهی سرکشی به رزمندگان اسلام و غذا رسانی به آنها در صف اول جبهه نیز در روایات و تاریخ نقل شده است، چنان که این موضوع در جنگ خندق و فتح مکّه، رخ داده است.



خرید و دانلود مقاله درباره عفاف از دیدگاه حضرت زهرا


دانلود تحقیق درباره کالبد شکافی فعالیت مخفیانه خانه‌های عفاف در تهران 6 ص (علوم اجتماعی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

کالبد شکافی فعالیت مخفیانه خانه‌های عفاف در تهران

سینا: از چندی پیش که بحث خانه‌های عفاف با واکنش‌های مثبت و منفی مردم و دست‌اندرکاران به محاق فراموشی سپرده شد، اهمیت پدیده زنان خیابانی و لزوم ساماندهی مؤثر آن نیز کمتر از گذشته مورد بررسی و دقت نظر متخصصان و مسؤولان قرار گرفت و به نوعی این پدیده بیشتر از گذشته در جامعه به حال خود رها شد. در این راستا، چند حرکت فرهنگی به منظور تبیین و بررسی علل و عوامل شیوع این پدیده در قالب فیلم (فقر و فحشا) و چند فیلم سینمایی که همچنان در توقیف به سر می‌برند صورت پذیرفت اما به ظاهر، همه چیز در حد حرف باقی ماند و تنها آمارهای نگران کننده حاکی از افزایش پدیده زنان و دختران خیابانی است که هر روز پر رنگ تر از گذشته در سطح شهرها و خیابانها دیده می‌شوند. "منصوره محقق "، کارشناس مطالعات زنان، با اشاره به فعالیت پنهانی خانه‌هایی که در امر تزویج شرعی فعالیت می‌کنند، می‌گوید: «فعالیت این مکانها کاملاً خزنده است و آنها به گونه‌ای در سطح شهر پراکنده شده و فعالیت می‌کنند که بسیار جای سؤال دارد.»او می‌گوید: «به لحاظ ریخت‌شناسی مکانی، این خانه‌ها در چند نوع متفاوت مشغول به کار هستند، دسته نخست خانه‌هایی که به صورت تیمی اداره شده و در رأس آنها یک رئیس قرار دارد. چنین خانه‌هایی در برخی مناطق، با استفاده از پیشرفته‌ترین ابزار‌ها و امکانات مثل موبایل، کامپیوتر، اینترنت و وسیله نقلیه آماده جابجایی، فعالیت می‌کنند و در مناطق جنوبی شهر فعالیت این مکانها در حد ابتدایی و با کمترین امکانات موجود است.»گروههای انسانی مراجعه کننده به این مکان‌ها نیز متفاوتند ؛ در زمره این افراد، زنان آبرومندی هستند که به علت جدایی از همسر یا فوت همسر و به واسطه افراد دیگر به این مکانها معرفی می‌شوند.در میان تیپ‌های خاصی از پسران ازدواج نکرده و زنان جوان، هم افرادی هستند که مایلند برای اجتناب از گناه و وسوسه‌های شیطانی نیازهای خود را از یک راه شرعی کوتاه مدت برطرف کنند .محقق، با اشاره به زمینه‌های شرعی ازدواج موقت در آیین شیعه می‌گوید : روایات و احادیث فراوانی در ستایش از ازدواج موقت در آیین شیعه وجود دارد که مستمسک فعالیت برخی خانه‌های شرعی قرار گرفته است. در میان تیپ‌های مذهبی و معتقد نیز چنین اجتماعاتی وجود دارد که بیشتر شامل جوانان درمانده‌ای است که امکان ازدواج نداشته و مایل به رفتارهای شرعی بوده و با توصیه افراد خاص به این مکانها معرفی می‌شوند .وی با تفکیک قائل شدن بین فاحشه گری و فعالیت شرعی می‌گوید: زنی که مبادرت به ازدواج موقت می‌کند، الزاماً یک فاحشه یا زن خیابانی نیست، اما یک زن خیابانی روسپی از تعاریف مشخص و چارچوب تعریفی خاص برخوردار است. تا زمانیکه برای زنان تقاضا وجود داشته باشد، امکان فاحشه گری آنها وجود دارد.وقتی که دختری یا زن جوانی در خیابان راه می‌رود و چندین ماشن برای او بوق می‌زند، این نشاندهنده تقاضای بالای مردان است. او با اشاره به اینکه خانه‌های عفاف در سطح شهرها و از آن جمله در تهران وجود دارد، می‌‌گوید: اگر از فعالیت مخفیانه این مکانها اطلاع حاصل شود، ممکن است وضعیت بحرانی در سطح شهرها بواسطه تعامل میان عرضه و تقاضا بوجود آید، بنا بر این حتی المقدور سعی می‌شود فعالیت این خانه‌ها مخفی نگاه داشته شود و تنها افراد سفارش شده امکان حضور در این مکانها را پیدا کنند.این در حالی است که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از وجود خانه‌های عفاف ابراز بی اطلاعی کرده و می‌گوید: تشکیل خانه‌های عفاف باعث تشدید فقر می‌شود.و کسانی که به خانه‌های عفاف روی می‌آورند از اقشار پایین جامعه هستند.به گفته وی،تشکیل خانه‌های عفاف برخورد ریشه‌ای با فاحشه گری نیست. این یک برخورد روبنایی است که سوءکارکردهای مختلفی برای جامعه به همراه دارد.عضو شورای انقلاب فرهنگی معتقد است که نباید با پدیده‌های اجتماعی به صورت سطحی برخورد کنیم، بلکه مسؤولان باید در جهت تسهیل امر ازدواج تلاش کنند و موانع را برداند، تااخلاق جنسی در جامعه اصلاح شود.او معتقد است: «اگر فاحشه گری در جامعه رواج داشته،از برنامه ریزی‌های غلط و ساده‌انگارانه ما (مسؤولان) بوده است.مااین مسأله را ریشه یابی نکرده‌ایم.به جای ترویج فاحشه گری از طریق تشکیل خانه‌های عفاف،اخلاق مورد پسندیده جامعه اسلامی را رواج نداده‌ایم و آن را دنبال نکرده‌ایم، بنا بر این بیشتر عقب ماندگی جامعه ما متاثر از برخوردهای منفعلانه ماست.»برخی‌ها می‌گویند باید یک عده‌ای برای ارضاء غریزه جنسی خود به مکانی خاص بروند، ما می‌گوییم این یک ساده‌اندیشی و رواج فاحشه‌گری است.نماینده تهران می‌گوید: عده‌ای با فحشا مبارزه نمی‌کنند و آن را به عنوان یک پدیده اجتماعی می‌پذیرند و می‌خواهند با چند توصیه در مقابل پیامدهای آن بایستند."«افروغ»، ایجاد خانه‌های عفاف را به بهانه فراهم کردن لوازم بهداشتی و واکسینه شدن آنها از انواع بیماریها یک ادعا می‌خواند و می‌گوید: تشکیل خانه‌های عفاف یعنی نهادینه کردن فاحشه‌گری، این نشاندهنده این است که یا مسؤولان ساده هستند یا ساده لوحانه این کار را انجام می‌دهند.او معتقداست که خانه‌های عفاف مشکلات جامعه را تشدید می‌کند و برخی از افراد نباید با لعاب دین و حرفهای دهان پرکن به این مسأله بپردازند.از آنجا که مرز بندی کاملاً مشخصی میان زن خیابانی و زنان مایل به داشتن رابطه شرعی وجود دارد، ارائه تعریف مناسب از موارد فوق نیازمند تدقیق و موشکافی است."دکتر علی سعیدی"،جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص می‌گوید:"زنان و دختران خیابانی، افرادی شاغل در یک حرفه کاذب هستند. حرفه‌ای که بیشترین ارتباط را با صنعت در حال پیشرفت "سکس "در جهان دارد. در پاسخ به این سؤال که شغل یک زن خیابانی چیست؟ به سادگی می‌توان گفت که این شغل، تن فروشی در قبال دریافت پول و کالاست. "او می‌گوید: «با اندکی دقت می‌توان دریافت مقولاتی همچون زن خیابانی، دختر فراری، روسپی‌گری و رابطه نامشروع ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، با این تفاوت که زنان خیابانی در ایران، در زمره بی پناه‌ترین و بدبخت‌ترین افراد نسبت به سایر همنوعان روسپی خود در جهان هستند. در تمام کشورهای جهان، زنان به اصطلاح خیابانی دارای شناسنامه مشخص و عضویت در گروههای سازمان یافته هستند که این گروهها به صورت قانونی فعالیت کرده و اعضای خود را از مزایای مختلف بهره‌مند می‌کنند. در اکثر کشورهای جهان، زنان به درد نخوری که از سازمان یا گروه مربوطه اخراج یا حذف می‌شوند، در محروم‌ترین شکل ممکن به صورت مستقل و با ظاهر شدن در کنار خیابان و مکانهای مشخص به امرار معاش می‌پردازند.این استاد دانشگاه می‌گوید: «پدیده زنان خیابانی در ایران به مرور در زمره اعمالی که جرم محسوب نمی شود، قرار خواهد گرفت. زمانی در کشور اعتیاد جرم محسوب می‌شد اما به مرور، با افزایش بی رویه این پدیده، لزوم برخورد روانکاوانه و بینش درمان‌نگر مطرح شد که انتظار می‌رود در دراز مدت نحوه برخورد با جرم هرزگی نیز به همین منوال تغییر کند.»"سعیدی"، درباره ساماندهی زنان خیابانی می‌گوید: در ایران این گونه مشاغل جرم محسوب می‌شود چون مطرح کردن مباحثی چون خانه‌های عفاف به دلیل تابو بودن و فشار قشرهای خاص جامعه امکان‌پذیر نیست در نتیجه یک زن خیابانی به صورت پرخطر تری سلامت اجتماع و خانواده‌ها را در معرض تهدید قرار می‌دهد.



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره کالبد شکافی فعالیت مخفیانه خانه‌های عفاف در تهران 6 ص (علوم اجتماعی)