دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد سیگنال صوت 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده

در فصل اول به معرفی سیگنال صوت و روشهای تولید آن می پردازیم.

در فصل دوم این پایان نامه، بلوک دیاگرام مربوط به ساختار Audio Equolaizer و توضیحی مختصر در باره نحوه کار آن را خواهیم دید.

در فصل دوم، تعریف فیلتر و سنتز مدار و همچنین معرفی پارامترهای فیلتر را می‌آوریم فصل چهارم، دو تقریب معروف چبی شف و باتر ورث را به اختصار توضیح میدهد. سپس در فصل پنجم و ششم، پس از مقایسه فیلترهای فعال و غیر فعال، استفاده از تقویت کننده عملیاتی را در فیلترهای فعال بالاگذر و پائین گذر و میان گذر خواهیم دید.

و پس از آن به معرفی فیلترهای فعال به کار رفته در این Audio Equolaizer خواهیم پرداخت.

فصل هفتم کاربردهای مختلف LM380 را به عنوان تقویت کننده صوتی، بیان می کند. پس از آن در ضمینه (1) چند نمودار کاربردی، در فیلترهای فعال را خواهیم دید.

و در انتها نیز Datasheet مربوط به LM380 آمده است.

فصل دوم

2-2: یکنواخت ساز صوتی:

هرگاه بخواهید بخشی از طیف صدا را مورد تاکید یا رد قرار دهید از فیلتر فعال استفاده میکنید.

اغلب وقتها برای پاسخهای Low-pass و high-pass از فیلتر افتان و برای کاربردهای Band-pass برای کاربرد عمومی صدا از مقادیر متوسط Q (یعنی از 2 تا 5) سر و کار داریم. این امر به این معناست که فیلترهای فعال برای مصارف عمومی صدا بسیار سالده می باشد.

یکی از معروفترین شکلهای تغییر دهنده طیف، یکنواخت ساز گرافیکی می باشد که بلوک دیاگرام آن را در شکل (1-1) می بینید. این نوع یکنواخت ساز شامل مجموعه ای از پتانسیومترها می باشد که به منظور تاکید یا تائید قسمتی از طیف صدا به کار برده می شوند. از یکنواخت ساز گرافیکی در بهبود صدای واقع در اتاقها، تغییر صدای ابزار موسیقی، اضافه کردن جلوه های ویژه به یک قسمت صدای ضبط شده خام، برای بهبود صحبت در کانال و اموری از این قبیل استفاده می شود.

کانال های فیلتر از یک op.amp، Q پائین و فیلترهای Band-pass فعال تشکیل شده است. این ابزار گفته شده معمولاً درون حلقه فیدبک تقویت کننده که در شکل بالا نمایش داده شده است قرار می گیرد.

این فیدبک عمل تقویت یا قطع بوجود می آورد.

خروجی این یکنواخت ساز از طریق یک تقویت کننده صوتی به بلندگوها می رسد. باید در نظر داشت که تقویت کننده صوتی باید متناسب با توان بلندگو و همچنین مقاومت درونی آن در نظر گرفته شود. شکل (2-1) یک کیت استریو که دارای 18 کانال یکنواخت ساز است را نشان می دهد.

فصل سوم

1-3: سنتز و آنالیز مدار:

تعریف آنالیز و سنتز مدار د ر دیاگرام شکل (1-3) نشان داده است. آنالیز مدار به محاسبه پاسخ یک مدار یا سیستم مشخص به تحریک داده گفته می شود. طراحی یا سنتز مدار شامل یافتن یک مدار سیستم است که در آن پاسخ مشخصی به تحریک داده شده مد نظر می باشد.

درحالیکه دو عمل مذکور بنظر می رسد که معکوس یکدیگر هستند، ولی سه فرق اساسی دارند:

یک مساله آنالیز همواره یک راه حل دارد، ولی یک مسئله طراحی ممکن است راه حلی نداشته باشد.

یک مسأله آنالیز همواره یک راه حل واحد دارد، ولی اگر یک مسئله طراحی قابل حل باشد ممکن است چندین راه حل داشته باشد.

در آنالیز مدار، چند روش اساسی محدود وجود دارد، ولی در طراحی مدار چندین تکنیک مختلف وجود دارد که بستگی به نوع کاربرد مدار یکی یا چند تا از این روشها اختیار می گردد.

بنابراین سنتز روشی علمی است که بر اساس آن مدار یا سیستمی طراحی می گردد، بطوریکه پاسخ آن به تحرک مشخصی، شرایط خاصی داشته است.

2-3: مشخصه دامنه، فاز، افت فیلتر

فیلتر یک مدار خطی است که به منظور عبور مولفه های فرکانسی مطلوب و حذف مولفه های فرکانسی نامطلوب بکار می رود و در عمل و بخصوص در مخابرات کاربرد زیادی دارد.

بعنوان مثال می توان یک موج مربعی پریودیک را به کمک فیلتر به یک موج سینوسی به همان فرکانس و یا به فرکانس یکی از هارمونیک های آن تبدیل نمود و این کار در حقیقت با عبور مؤلفه فرکانسی مورد نظر و حذف بقیه هامونیکها موج مربعی صورت می گیرد.

بعنوان مثالی دیگر سیگنالهای فیزیولژی را در نظر بگیرید که اکثراً باند فرکانسی کمتر از 20HZ دارند. دستگاههای اندازه گیری چنین سیگنالهایی مانند (elactronicardiography) ECG که ضربان قلب را دریافت میکند، همواره دچار اشکال طراحی در بخش حذف سیگنال 50HZ برق شهر هستند



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیگنال صوت 19 ص


تحقیق در مورد رنگ صوت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

صوت: زیرو بم - دینامیک و رنگ

صداها هر روز گوش ما را آماج قرار می دهند ، صداهایی مانند سروصدای عبور وسایل نقلیه و بوق اتومبیل ها خنده کودک ، پارس سگ و ترنم باران . از راه این صدا هاست که هر چه را که رخ می دهد در می یابیم ، برای برقراری ارتباط با محیط خود به صداها نیاز داریم .

با گوش دادن به گفتار ، فریاد و صدای خنده دیگران ،آموخته ایم که دریابیم آنها به چه می اندیشند و چه احساسی دارند. اما سکوت و نبود صدا نیز می تواند گویا باشد . هنگامی که هیچ صدایی در خیابان نمی شنویم ، می فهمیم که اتومبیلی نمی گذرد .

هنگامی که کسی پاسخ پرسشی را نمی دهد ویا جمله ای را ناتمام می گذارد ، توجهمان بی درنگ جلب می شود و از سکوت او برداشتی می کنیم .

صداها ممکن است به گوش ما خوشایند یا ناخوشایند باشند . خوشبختانه می توانیم حواسمان را به صداهایی خاص معطوف کنیم و آنهایی را که برایمان جالب نیستند نا شنیده بگذاریم . در یک مهمانی ، اگر بخواهیم می توانیم صدای کسانی را که نزدیکمان هستند ناشنیده بگیریم و توجهمان را به گفتگویی که در آن سوی اتاق جریان دارد معطوف کنیم .

شاید مقصود جان کیج (۱۹۹۲-۱۹۱۲ )در اثرش با عنوان چهار دقیقه و سی و سه ثانیه ،که در آن پیانیست به مدت ۴دقیقه و ۳۳ ثانیه در برابر پیانو نشسته و هیچ چیز نمی نوازد ، نمایاندن همین نکته باشد . سکوت شنوندگان را وامی دارد تا متوجه تمام سرو صداهای محیط یا صداهایی شوند که خود پدید می آورند . به تعبیری شنوندگان این قطعه را می آفرینند .

برای درک این تاثیر، به صداهایی که در همین لحظه سکوت پیرامون شما را انباشته است گوش دهید .

صداهایی که می شنویم چه هستند؟ صوت چیست؟ چه چیز آن را پدید می آورد و ما چگونه آن را می شنویم . صوت با نوسان یک شیء،مانند میزی که بر آن مشت کوبیده یا سیمی که بر آن زخمه زده شده باشد ، پدید می آید . نوسان ها از راه یک واسطه ، به طور معمول هوا ، به گوش ما منتقل می شوند.

بر اثر این نوسان ها پرده گوش به نوسان در می آید و پیام های عصبی یا سیگنال هایی به مغز گسیل می شوند . در مغز ، پیام های عصبی دستچین ، منظم و تفسیر می شوند . موسیقی بخشی از این جهان صوتی، و هنری است مبتنی بر نظام اصوات در قالب زمان .

موسیقی را از راه شناخت چهار ویژگی بنیادی صداهای موسیقایی ، یعنی : زیـرو بم ( ارتفاع صوت ) ، دینامیک (شدت صوت ) ، رنگ صوتی ( طنین صوت ) و کشش (مدت تداوم صوت ) ، صداهای دیگر متمایز می سازیم . اکنون به بررسی سه ویژگی نخست صداهای موسیقایی می پردازیم .

زیرو بم یا ارتفاع صوت

ارتفاع زیر یا بم بودن هر صوت نسبت به دیگر اصوات است . بی تردید متوجه شده ابد که اغلب مردان با صدایی بم تر از زنان و کودکان صحبت می کنند و آواز می خوانند . هنگام خواندن یک ترانه نیز واژه ها نسبت به یکدیگر با زیرو بم های متفاوتی ادا می شوند .

گفتار بدون زیر و بم خسته کننده است و بدتر آنکه بدون صداهای زیر و بم گوناگون ، موسیقی به معنایی که می شناسیم وجود نخواهد داشت . زیر و بم صداها با بسامد نوسان های آن تعیین می شود. هر چه نوسان تندتر، صدا زیرتر و هر چه کندتر باشد صدا بم تر خواهد بود .

بسامد نوسان بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده می شود . به طور عام هر چه شیء نوسان کننده کوچکتر باشد نوسانی تندتر خواهد داشت و صدای حاصل از آن زیرتر خواهد بود . ازمیان دو سیم که درازای متفاوتی دارند سیم کوتاه تر با زخمه زدن صدایی زیرتر ایجاد می کند همانند سیم های کوتاه ویولون نسبت به سیم های طویل کنترباس .

صد صدایی که دارای زیرو بم یا ارتفاع معین باشد ، صدای موسیقایی نامیده می شود . چنین صدایی دارای بسامد معین ، برای نمونه ۴۴۰ سیکل در ثانیه ، است.نوسان های یک صدای موسیقایی دقیق است و در فواصل زمانی منظم ویکسان به گوش می رسد .

از سوی دیگر سر و صداها زیر و بمی معینی ندارند و از نوسان هایی نامنظم پدید می آیند . دو صدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش می رسند که زیر و بمی آن ها متفاوت باشد . تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله نامیده می شود .

زمانی که فاصله ی میان دو صدا یک اکتاو باشد آن دو کیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت . در این حالت بسامد صدای زیرتر دو برابر دیگری است . به عنوان مثال اگر بسامد صدای بم تر ۴۴۰ سیکل در ثانیه باشد ، بسامد صدای دیگر ۸۸۰ سیکل در ثانیه خواهد بود .

هنگامی که دو صدا با فاصله اکتاو و همزمان به صدا در آیند ، چنان در هم می آمیزند که به نظر می آید در صدایی واحد ادغام می شوند . فاصله اکـتـاو در مـوسیقی دارای اهمیت است .

این فاصله ، فاصله میان نخستین و آخرین صداهای موجود در گام معروف موسیقی است .

گام زیر را به آرامی از چپ به راست بخوانید :

سی دو سی لا سل فا می ر دو

می بینید که با رسیدن به نت دو بالا فاصله اکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمی متفاوتی دارند پر کرده اید . این گروه هفت صدایی ، اساس موسیقی در تمدن غرب بوده است . صداهای هفت گانه با شستی های سفید پیانو نواخته می شوند .

با گذشت زمان ، پنج صدا به هفت صدای اصلی افزوده شد این صداها با شستی های سیاه پیانو نواخته می شوند . تمام صداهای دوازده گانه مانند هفت صدای اصلی در اکتاو های بالاتر و پایین تر از خود مضاعف می شوند . ( در موسیقی غیر غربی اکتاو ممکن است به تعداد دیگری از صداها تقسیم شود . برای نمونه ، هفده یا بیست و دو صدا ) .

فاصله ی میان بم ترین و زیر ترین صداهایی که یک آواز خوان یا یک ساز می تواند اجرا کند ، وسعت صوتی یا به طور ساده وسعت نامیده می شود . وسعت صدای کسی که تعلیم آواز ندیده است به طور معمول میان یک تا دو اکتاو و وسعت صوتی پیانو بیش از هفت اکتاو است . هنگامی که دو آوازخوان زن و مرد یک ملودی را با هم می خوانند ، اغلب آن را به فاصله ی یک اکتاو از هم اجرا می کنند .

سازمان بخشیدن به صداهای زیر و بم ، نخستین کار یک آهنگساز است . آهنگساز می تواند حس و حالتی ویژه را به کمک صداهای بسیار زیر یا بسیار بم در موسیقی اش بیآفریند .

برای مثال صداهای بم می توانند حزن و اندوه یک مارش عزا را فزونی بخشند و صداهای زیر یک رقص را سرزنده ترکنند . اوج گیری مداوم به سمت صداهای زیر تر، اغلب بر تنش و هیجان موسیقی می افزاید .

گر چه موسیقی متعارف و آشنا برای ما بیشتر مبتنی بر صداهایی با زیر و بم معین است تا صداهای بدون زیر و بم معین مانند صدای طبل بزرگ و سنج که ایفاگر نقش مهمی در جنبه ی ریتمیک موسیقی هستند . در مناطقی از آفریقا صدای طبل ها ، که فاقد زیر و بم معین است ، اهمیت بسیار دارد و با پیشرفت های نو در موسیقی الکترونیک ، این صداها اندک اندک در موسیقی غرب نیز نقشی بنیادی ایفا می کنند .

دینامیک

میزان شدت صدا در موسیقی ، دینامیک نامیده می شود . شدت صدا بستگی کامل به دامنه ی نوسانی دارد که آن را پدید می آورد . هر قدر سیم گیتار شدیدتر نواخته شود صدای پدید آمده قوی تر خواهد بود .

هنگامی که سازها قویتر یا ملایم تر نواخته شوند یا تعداد سازهای هم نواز تغییر کند ، تغییری دینامیکی پدید خواهد آمد چنین تغییری ممکن است تدریجی یا ناگهانی صورت گیرد . افزایش تدریجی شدت صدا ، به ویژه هنگامی که با افزایش ارتفاع صوت همراه باشد ، اغلب هیجان آفرین است . از سوی دیگر، کاهش تدریجی شدت شدت صدا می تواند حسی از سکون و آرامش را به شنونده انتقال دهد .

اجرا کننده موسیقی می تواند با اجرای قوی تر یک صدا نسبت به صداهای مجاور، آن را مؤکد سازد . تاکیدی از این نوع را تاکید دینامیکی یا آکسان گویند . دگرگونی های ماهرانه و ظریف دینامیکی می تواند به اجرای موسیقی روح و حالت ببخشد . این دگرگونی ها گاه در نت نویسی قطعه معین شده اند اما اغلب چنین نیست و اجرا کننده است که با احساسات خود در موسیقی روح می دهد .

در ۱۵۰ سال اخیر، پیشرفت در ساخت سازهای موسیقی سبب پهناور تر شدن گستره ی دینامیک در موسیقی غرب شده است . در واقع امروزه دستگاه های الکترونیک ، دینامیک را چنان قوی ساخته اندکه گاه آزارنده و عذاب آور است . مرسوم است که آهنگسازان در نگارش مـوسیـقی برای نمایاندن دیـنامیک از اصطلاح هــا و اختصارهـای ایـتالیایی استفاده می کنند .

پرکاربردترین این اصطلاح ها به همراه نشانه های اختصاریشان در زیر آمده است :

پیانیسیمو ( بسیار ملایم ) ، پیانو (ملایم ) ، متسو پیانو ( ملایم معتدل ) ، متسو فورته ( قوی معتدل ) ، فورته ( قوی ) ، فورتیسیمو ( بسیار قوی )

آهنگسازان برای مشخص کردن دینامیک های بسیار بسیار ملایم از نشانه های p یاpp و برای دینامیک های بسیار بسیار قوی از نشانه های f یا ffاستفاده می کنند. برای نمایاندن تغییری تدریجی در دینامیک ، واژه ها و نماد های زیر به کار میروند:

دی کرشندو ( به تدریج ملایم تر ) Decrescendo و کرشندو ( به تدریج قوی تر ) crescendo تعیین دینامیک نیز مانند بسیاری دیگر از عناصر موسیقی مطلق نیست . هر صدا نسبت به صداهای مجاورش دینامیکی ، ملایم یا قوی ، دارد . قوی ترین صدای یک ویولون تک در مقایسه با دینامیک یک ارکستر کامل و حتی در برابر صداهای تقویت شده ی موسیقی راک بسیار ضعیف است ، اما همین صدا می تواند در چارچوب موسیقی تک سازی خود فورتیسیمو ( بسیار قوی ) باشد .

رنگ صوتی

حتی هنگامی که ترومپت و فلوت صدایی واحد را با دینامیکی یکسان بنوازند نیز صدایشان را از هم تشخیص می دهیم . کیفیتی که صدای آن ها را از هم متمایز می سازد رنگ صوتی یا تمبر (Timbre ) نامیده می شود . رنگ صوتی با واژه هایی همچون روشن ، تیره ، درخشان ، نرم وغنی توصیف می شود.دگرگونی رنگ صوتی نیز مانند دگرگونی دینامیک ، تنوع و تضاد می آفریند . هنگامی که ملودی با یک ساز و سپس با سازی دیگر نواخته می شود ، تاثیر های بیانی متفاوتی پدید می آورد که به سبب رنگ صوتی ویژه ی هر کدام از آن سازهاست .از سوی دیگر، رنگ های صوتی متضاد ممکن است برای برجسته نمایی یک ملودی تازه به کار گرفته شوند : پس از آن که ویولون ها ملودی را نواختند ، ابوا ممکن است ملودی متضادی را با رنگی تازه ارائه کند.رنگ های صوتی می توانند حس پیوستگی نیز پدید آرند تشخیص یک ملودی که گاه در قطعه شنیده می شود هنگامی آسان تر است که هر بار با همان ساز یا سازهای قبلی نواخته شود .برخی از سازها ممکن است تاثیر برانگیزانندهء ملودی را شدت دهند : صدای درخشان ترومپت با نواهای قهرمانی یا نظامی مناسبت دارد و رنگ تسکین بخش صدای فلوت با حال و هوای یک ملودی آرام هم خوان است . در واقع ، آهنگسازان با در نظر داشتن رنگ صوتی سازی ویژه به خلق ملودی می پردازند . در عمل گستره ی بیکرانی از رنگ های صوتی در دسترس آهنگساز است .تلفیق ساز های مختلف ، مانند تلفیق ویولون ، کلارینت و ترومبون به پیدایش رنگ های تازه ای می انجامد که هیچ کدام از سازها به تنهای قادر به ایجاد آن نیستند . علاوه بر این ، رنگ صوتی با تغییر تعداد نسبی سازها یا خط های آوازی اجرا کنندهء ملودی نیز دگرگون می شود . سرانجام اینکه ، پیشرفت تکنیک های الکترونیک در سال های اخیر آهنگسازان را توانا ساخته است تا رنگ هایی سراسر متفاوت با رنگ صوتی ساز های متداول ابداع کنند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد رنگ صوت


تحقیق در مورد صوت و وسعت صدا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موضوع : صوت و وسعت صدا

نویسنده : حسام بهبهانی - نویسنده ی افتخاری

 

حنجره انسان خود یک نوع آلت موسیقی طبیعی است که تولید صوت می کند ، در هر حال استنباط ما این است که موسیقی آوازی یا آوایی، ارتعاشات منظم و موزونی است که توسط انسان خواننده در فضای دهان ایجاد می شود.

اصلا صدای انسان بنا به یک سلسله حرکات فیزیکی به وجود می آید ، یعنی بر اثر فشاری که با انقباض عضلات شکم و دنده ها ایجاد می شود ، هوا از داخل ریه ها به لوله قصبته الریه رانده می شود ، آنگاه جریان هوا در حین عبور از حنجره ، پرده های صوتی را به ارتعاش در می آورد و در نتیجه صدا تولید می گردد. بدیهی است هرچه این ارتعاشات منظم تر باشند ، صدای تولید شده مطلوب تر و مطبوع تر به گوش می رسد.

مایه صدا یعنی همان پستی و بلندی یا زیر وبمی صدا ، به نسبت طول قسمتی از پرده های صوتی که در حال ارتعاش است تغییر می یابد.

بنابراین آواز ، خواه با نوای ساز همراه باشد یا نباشد عبارت است از به کار بردن صدا بنا بر قوانین و اصول موسیقی که معنای آن توسط لحن و کلام بیان شود ، و به اختصار می توان گفت صدا نتیجه حرکات ارتعاشی است که به وسیله گوش احساس می شود.

صداهایی که دارای ارتعاشات نا منظم باشند صداهای غیر موسیقی و آنهایی که ارتعاشات منظم دارند (پریودیک priudic) صداهای موسیقی نامیده می شوند.

صوت انسان از این نظر بر صدای سازها برتری دارد که با کلام همراه است و انسان می تواند صوت خود را با کلام در آمیخته وتاثیرات مختلفی در شنونده ایجاد کند.

هر کسی کم وبیش صدایی دارد و شاید هم کمتر کسی باشد که در طول عمر خود زمزمه نکرده باشد.منتها یکی با صدای خوش و دلپذیر می خواند ، که همان صدای موسیقی است و دیگری با صدای  ناخوشایند و غیر موسیقی می خواند.

بعضی افراد از دوران کودکی صدای خوشی دارند که اگر آن صدا را تربیت کنند و ممارست داشته باشند آوازه خوان می شوند.همینطور هر کسی ممکن است در اثر تربیت ، صدای خود را مطبوع و دلپسند کند.

وسعت صدا در افراد متفاوت است. بعضی ها بم می خوانند و بعضی ها زیر (اوج).چنانکه فلان آوازه خوان 2 دانگ صدا دارد و دیگری 6 دانگ.منظور از 2دانگ ، نرم و آهسته خواندن و منظور از 6 دانگ، زیر و اوج خواندن می باشد.

غربی ها با آزمایشهای دقیق آواز را به تناسب قدرت و ضعف,یعنی همان زیری و بمی ، صداها را به 4 دسته تقسیم کرده اند: باس . تنور . آلتو . سوپرانو

خواننده باس آوازی کوتاه و بم دارد و خواننده سوپرانو آوازی بلند و زیر دارد.

در ایران هم از قدیم آوای خوانندگان را به 3 دسته تقسیم کرده بودند و این سه قسم شامل:(از پائین به بالا) دو دانگ ، چهار دانگ و شش دانگ بوده است.و چون در ایران وسیله دقیقی برای اندازه گیری قدرت صدا وجود نداشت ، بر اساس قدرت و ضعف صداها را به این سه درجه تقسیم کرده بودند.

به طور کلی اصوات انسان به 2 دسته تقسیم می شود:

1.صوت زنها و بچه ها

2.صوت مردها

مردها  بم تر از زنها می خوانند.صوت هر یک از این 2 گروه را به قسمتهای مختلف و جدا از یکدیگر هم تقسیم می کنند:

صوت زنان و کودکان:

1.صوت زیر یا سپرانوی اول((soprano

2.صوت متوسط یا سپرانوی دوم(mezzo soprano)

 3.آلتو یا کنتر آلتو یا صدای بم(contre alto)

صوت مردها:

1.صدای زیر یا تنور(tenor)

2.صدای متوسط یا باریتون(bariton)

3.صدای بم یا باس(bass)

هر خواننده حد معینی از اصوات را می تواند بخواند و آن حد متوسط را وسعت صدای آن خواننده می گویند. باید بدانیم همانطور که وسعت سازها قابل تغئیر است وسعت صوت هم قابل تغئیر می باشد.

در کتاب موسیقی فارابی به نام "النغم و الایقاع"(آهنگها و وزنها) بین صدای زن و مرد اختلافی که وجود دارد اینطور فرض شده که اگرعمارتی را در نظر بگیرم ، صدای زن حکم طبقه بالای عمارت را دارد و صدای مرد حکم طبقه پائین عمارت.

به طور کلی صدای مردها بم تر از زنهاست که در اصطلاح موسیقی مردها "راست کوک" و زنها "چپ کوک" هستند. 

و اما چند مثال در مورد بازه ها یا وسعتهای  مختلف صدایی با استفاده از خوانندگان:

 صدای بسیار زیر خواننده های زن هندی را در نظر بگیرید.این یک نمونه برای صدای سپرانو می باشد.

اکثر خوانندگان زن ما از جمله گوگوش ، لیلا فروهر و... صدای "mezzo soprano" دارند.

خوانندگان زنی که صدای کلفت یا بم دارند (مانند مرحومه دلکش) بازه "کنتر آلتو" دارند که هنوز در قیاس با صدای مرد ، زیر می باشد.

ابی ، معین ، امید ، محمد اصفهانی و... بازه "تنور" را پوشش می دهند.

صدای عارف ، داریوش ، فریدون فروغی و بسیاری از خوانندگان دیگر ، "باریتون" می باشد.

نمونه بارز و کاملا" مشخص برای صدای باس ، " محمد نوری" می باشد



خرید و دانلود تحقیق در مورد صوت و وسعت صدا


تحقیق در مورد رنگ صوت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

صوت: زیرو بم - دینامیک و رنگ

صداها هر روز گوش ما را آماج قرار می دهند ، صداهایی مانند سروصدای عبور وسایل نقلیه و بوق اتومبیل ها خنده کودک ، پارس سگ و ترنم باران . از راه این صدا هاست که هر چه را که رخ می دهد در می یابیم ، برای برقراری ارتباط با محیط خود به صداها نیاز داریم .

با گوش دادن به گفتار ، فریاد و صدای خنده دیگران ،آموخته ایم که دریابیم آنها به چه می اندیشند و چه احساسی دارند. اما سکوت و نبود صدا نیز می تواند گویا باشد . هنگامی که هیچ صدایی در خیابان نمی شنویم ، می فهمیم که اتومبیلی نمی گذرد .

هنگامی که کسی پاسخ پرسشی را نمی دهد ویا جمله ای را ناتمام می گذارد ، توجهمان بی درنگ جلب می شود و از سکوت او برداشتی می کنیم .

صداها ممکن است به گوش ما خوشایند یا ناخوشایند باشند . خوشبختانه می توانیم حواسمان را به صداهایی خاص معطوف کنیم و آنهایی را که برایمان جالب نیستند نا شنیده بگذاریم . در یک مهمانی ، اگر بخواهیم می توانیم صدای کسانی را که نزدیکمان هستند ناشنیده بگیریم و توجهمان را به گفتگویی که در آن سوی اتاق جریان دارد معطوف کنیم .

شاید مقصود جان کیج (۱۹۹۲-۱۹۱۲ )در اثرش با عنوان چهار دقیقه و سی و سه ثانیه ،که در آن پیانیست به مدت ۴دقیقه و ۳۳ ثانیه در برابر پیانو نشسته و هیچ چیز نمی نوازد ، نمایاندن همین نکته باشد . سکوت شنوندگان را وامی دارد تا متوجه تمام سرو صداهای محیط یا صداهایی شوند که خود پدید می آورند . به تعبیری شنوندگان این قطعه را می آفرینند .

برای درک این تاثیر، به صداهایی که در همین لحظه سکوت پیرامون شما را انباشته است گوش دهید .

صداهایی که می شنویم چه هستند؟ صوت چیست؟ چه چیز آن را پدید می آورد و ما چگونه آن را می شنویم . صوت با نوسان یک شیء،مانند میزی که بر آن مشت کوبیده یا سیمی که بر آن زخمه زده شده باشد ، پدید می آید . نوسان ها از راه یک واسطه ، به طور معمول هوا ، به گوش ما منتقل می شوند.

بر اثر این نوسان ها پرده گوش به نوسان در می آید و پیام های عصبی یا سیگنال هایی به مغز گسیل می شوند . در مغز ، پیام های عصبی دستچین ، منظم و تفسیر می شوند . موسیقی بخشی از این جهان صوتی، و هنری است مبتنی بر نظام اصوات در قالب زمان .

موسیقی را از راه شناخت چهار ویژگی بنیادی صداهای موسیقایی ، یعنی : زیـرو بم ( ارتفاع صوت ) ، دینامیک (شدت صوت ) ، رنگ صوتی ( طنین صوت ) و کشش (مدت تداوم صوت ) ، صداهای دیگر متمایز می سازیم . اکنون به بررسی سه ویژگی نخست صداهای موسیقایی می پردازیم .

زیرو بم یا ارتفاع صوت

ارتفاع زیر یا بم بودن هر صوت نسبت به دیگر اصوات است . بی تردید متوجه شده ابد که اغلب مردان با صدایی بم تر از زنان و کودکان صحبت می کنند و آواز می خوانند . هنگام خواندن یک ترانه نیز واژه ها نسبت به یکدیگر با زیرو بم های متفاوتی ادا می شوند .

گفتار بدون زیر و بم خسته کننده است و بدتر آنکه بدون صداهای زیر و بم گوناگون ، موسیقی به معنایی که می شناسیم وجود نخواهد داشت . زیر و بم صداها با بسامد نوسان های آن تعیین می شود. هر چه نوسان تندتر، صدا زیرتر و هر چه کندتر باشد صدا بم تر خواهد بود .

بسامد نوسان بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده می شود . به طور عام هر چه شیء نوسان کننده کوچکتر باشد نوسانی تندتر خواهد داشت و صدای حاصل از آن زیرتر خواهد بود . ازمیان دو سیم که درازای متفاوتی دارند سیم کوتاه تر با زخمه زدن صدایی زیرتر ایجاد می کند همانند سیم های کوتاه ویولون نسبت به سیم های طویل کنترباس .

صد صدایی که دارای زیرو بم یا ارتفاع معین باشد ، صدای موسیقایی نامیده می شود . چنین صدایی دارای بسامد معین ، برای نمونه ۴۴۰ سیکل در ثانیه ، است.نوسان های یک صدای موسیقایی دقیق است و در فواصل زمانی منظم ویکسان به گوش می رسد .

از سوی دیگر سر و صداها زیر و بمی معینی ندارند و از نوسان هایی نامنظم پدید می آیند . دو صدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش می رسند که زیر و بمی آن ها متفاوت باشد . تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله نامیده می شود .

زمانی که فاصله ی میان دو صدا یک اکتاو باشد آن دو کیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت . در این حالت بسامد صدای زیرتر دو برابر دیگری است . به عنوان مثال اگر بسامد صدای بم تر ۴۴۰ سیکل در ثانیه باشد ، بسامد صدای دیگر ۸۸۰ سیکل در ثانیه خواهد بود .

هنگامی که دو صدا با فاصله اکتاو و همزمان به صدا در آیند ، چنان در هم می آمیزند که به نظر می آید در صدایی واحد ادغام می شوند . فاصله اکـتـاو در مـوسیقی دارای اهمیت است .

این فاصله ، فاصله میان نخستین و آخرین صداهای موجود در گام معروف موسیقی است .

گام زیر را به آرامی از چپ به راست بخوانید :

سی دو سی لا سل فا می ر دو

می بینید که با رسیدن به نت دو بالا فاصله اکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمی متفاوتی دارند پر کرده اید . این گروه هفت صدایی ، اساس موسیقی در تمدن غرب بوده است . صداهای هفت گانه با شستی های سفید پیانو نواخته می شوند .

با گذشت زمان ، پنج صدا به هفت صدای اصلی افزوده شد این صداها با شستی های سیاه پیانو نواخته می شوند . تمام صداهای دوازده گانه مانند هفت صدای اصلی در اکتاو های بالاتر و پایین تر از خود مضاعف می شوند . ( در موسیقی غیر غربی اکتاو ممکن است به تعداد دیگری از صداها تقسیم شود . برای نمونه ، هفده یا بیست و دو صدا ) .

فاصله ی میان بم ترین و زیر ترین صداهایی که یک آواز خوان یا یک ساز می تواند اجرا کند ، وسعت صوتی یا به طور ساده وسعت نامیده می شود . وسعت صدای کسی که تعلیم آواز ندیده است به طور معمول میان یک تا دو اکتاو و وسعت صوتی پیانو بیش از هفت اکتاو است . هنگامی که دو آوازخوان زن و مرد یک ملودی را با هم می خوانند ، اغلب آن را به فاصله ی یک اکتاو از هم اجرا می کنند .

سازمان بخشیدن به صداهای زیر و بم ، نخستین کار یک آهنگساز است . آهنگساز می تواند حس و حالتی ویژه را به کمک صداهای بسیار زیر یا بسیار بم در موسیقی اش بیآفریند .

برای مثال صداهای بم می توانند حزن و اندوه یک مارش عزا را فزونی بخشند و صداهای زیر یک رقص را سرزنده ترکنند . اوج گیری مداوم به سمت صداهای زیر تر، اغلب بر تنش و هیجان موسیقی می افزاید .

گر چه موسیقی متعارف و آشنا برای ما بیشتر مبتنی بر صداهایی با زیر و بم معین است تا صداهای بدون زیر و بم معین مانند صدای طبل بزرگ و سنج که ایفاگر نقش مهمی در جنبه ی ریتمیک موسیقی هستند . در مناطقی از آفریقا صدای طبل ها ، که فاقد زیر و بم معین است ، اهمیت بسیار دارد و با پیشرفت های نو در موسیقی الکترونیک ، این صداها اندک اندک در موسیقی غرب نیز نقشی بنیادی ایفا می کنند .

دینامیک

میزان شدت صدا در موسیقی ، دینامیک نامیده می شود . شدت صدا بستگی کامل به دامنه ی نوسانی دارد که آن را پدید می آورد . هر قدر سیم گیتار شدیدتر نواخته شود صدای پدید آمده قوی تر خواهد بود .

هنگامی که سازها قویتر یا ملایم تر نواخته شوند یا تعداد سازهای هم نواز تغییر کند ، تغییری دینامیکی پدید خواهد آمد چنین تغییری ممکن است تدریجی یا ناگهانی صورت گیرد . افزایش تدریجی شدت صدا ، به ویژه هنگامی که با افزایش ارتفاع صوت همراه باشد ، اغلب هیجان آفرین است . از سوی دیگر، کاهش تدریجی شدت شدت صدا می تواند حسی از سکون و آرامش را به شنونده انتقال دهد .

اجرا کننده موسیقی می تواند با اجرای قوی تر یک صدا نسبت به صداهای مجاور، آن را مؤکد سازد . تاکیدی از این نوع را تاکید دینامیکی یا آکسان گویند . دگرگونی های ماهرانه و ظریف دینامیکی می تواند به اجرای موسیقی روح و حالت ببخشد . این دگرگونی ها گاه در نت نویسی قطعه معین شده اند اما اغلب چنین نیست و اجرا کننده است که با احساسات خود در موسیقی روح می دهد .

در ۱۵۰ سال اخیر، پیشرفت در ساخت سازهای موسیقی سبب پهناور تر شدن گستره ی دینامیک در موسیقی غرب شده است . در واقع امروزه دستگاه های الکترونیک ، دینامیک را چنان قوی ساخته اندکه گاه آزارنده و عذاب آور است . مرسوم است که آهنگسازان در نگارش مـوسیـقی برای نمایاندن دیـنامیک از اصطلاح هــا و اختصارهـای ایـتالیایی استفاده می کنند .

پرکاربردترین این اصطلاح ها به همراه نشانه های اختصاریشان در زیر آمده است :

پیانیسیمو ( بسیار ملایم ) ، پیانو (ملایم ) ، متسو پیانو ( ملایم معتدل ) ، متسو فورته ( قوی معتدل ) ، فورته ( قوی ) ، فورتیسیمو ( بسیار قوی )

آهنگسازان برای مشخص کردن دینامیک های بسیار بسیار ملایم از نشانه های p یاpp و برای دینامیک های بسیار بسیار قوی از نشانه های f یا ffاستفاده می کنند. برای نمایاندن تغییری تدریجی در دینامیک ، واژه ها و نماد های زیر به کار میروند:

دی کرشندو ( به تدریج ملایم تر ) Decrescendo و کرشندو ( به تدریج قوی تر ) crescendo تعیین دینامیک نیز مانند بسیاری دیگر از عناصر موسیقی مطلق نیست . هر صدا نسبت به صداهای مجاورش دینامیکی ، ملایم یا قوی ، دارد . قوی ترین صدای یک ویولون تک در مقایسه با دینامیک یک ارکستر کامل و حتی در برابر صداهای تقویت شده ی موسیقی راک بسیار ضعیف است ، اما همین صدا می تواند در چارچوب موسیقی تک سازی خود فورتیسیمو ( بسیار قوی ) باشد .

رنگ صوتی

حتی هنگامی که ترومپت و فلوت صدایی واحد را با دینامیکی یکسان بنوازند نیز صدایشان را از هم تشخیص می دهیم . کیفیتی که صدای آن ها را از هم متمایز می سازد رنگ صوتی یا تمبر (Timbre ) نامیده می شود . رنگ صوتی با واژه هایی همچون روشن ، تیره ، درخشان ، نرم وغنی توصیف می شود.دگرگونی رنگ صوتی نیز مانند دگرگونی دینامیک ، تنوع و تضاد می آفریند . هنگامی که ملودی با یک ساز و سپس با سازی دیگر نواخته می شود ، تاثیر های بیانی متفاوتی پدید می آورد که به سبب رنگ صوتی ویژه ی هر کدام از آن سازهاست .از سوی دیگر، رنگ های صوتی متضاد ممکن است برای برجسته نمایی یک ملودی تازه به کار گرفته شوند : پس از آن که ویولون ها ملودی را نواختند ، ابوا ممکن است ملودی متضادی را با رنگی تازه ارائه کند.رنگ های صوتی می توانند حس پیوستگی نیز پدید آرند تشخیص یک ملودی که گاه در قطعه شنیده می شود هنگامی آسان تر است که هر بار با همان ساز یا سازهای قبلی نواخته شود .برخی از سازها ممکن است تاثیر برانگیزانندهء ملودی را شدت دهند : صدای درخشان ترومپت با نواهای قهرمانی یا نظامی مناسبت دارد و رنگ تسکین بخش صدای فلوت با حال و هوای یک ملودی آرام هم خوان است . در واقع ، آهنگسازان با در نظر داشتن رنگ صوتی سازی ویژه به خلق ملودی می پردازند . در عمل گستره ی بیکرانی از رنگ های صوتی در دسترس آهنگساز است .تلفیق ساز های مختلف ، مانند تلفیق ویولون ، کلارینت و ترومبون به پیدایش رنگ های تازه ای می انجامد که هیچ کدام از سازها به تنهای قادر به ایجاد آن نیستند . علاوه بر این ، رنگ صوتی با تغییر تعداد نسبی سازها یا خط های آوازی اجرا کنندهء ملودی نیز دگرگون می شود . سرانجام اینکه ، پیشرفت تکنیک های الکترونیک در سال های اخیر آهنگسازان را توانا ساخته است تا رنگ هایی سراسر متفاوت با رنگ صوتی ساز های متداول ابداع کنند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد رنگ صوت


تحقیق درباره ی فاصله سنج مافوق صوت ( اولتراسونیک )

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 53

 

فاصله سنج مافوق صوت ( اولتراسونیک ) به کمک میکرو کنترلر PIC

 

فاصله سنج معرفی شده در این بخش از میکروکنترلر PIC16f873 استفاده میکند . فرکانس مافوق صوت مورد استفاده حدود KHz 40 است . در فاصله سنج معرفی شده ، ویژگی های زیر از PIC مورد استفاده قرار گرفته است :

واقع نگار : مدت زمانی که پس از ارسال موج اولتراسونیک ، طول می کشد که موج پس از برخورد به شی مورد نظر باز گردد ، اندازه گیری می شود .

مبدل A/D : سرعت انتشار صوت با دما تغییر می کند . از یک مبدل A/D برای اصلاح مقدار نمایش داده شده استفاده می شود .

فاصله سنج مافوق صوت ( اولتراسونیک ) ...

 

نمودار مداری فاصله سنج مافوق سوت

بررسی مدار

مدار گیرنده : مدار گیرنده تقریباً مانند مدار گیرنده فاصله سنج های مافوق صوت بدون میکرو کنترلر می باشد .

سیگنال اولتراسونیک ( مافوق صوت ) که به وسیله حس گر ( سنسور ) دریافت می شود ، طبقه اول آن را 100 برابر ( db 40 ) و طبقه دوم آن را 10 برابر ( db 20 ( می کند . معمولاً از منبع تغذیه دوبل ( مثبت و منفی ) برای تقویت کننده های عملیاتی استفاده میشود. اما در اینجا تنها از یک منبع V 9 + برای تغذ یه آنها استفاده شده است . بنابراین به ورودی مثبت تقویت کننده های عملیاتی ، نصف ولتاژ تغذیه به عنوان ولتاژ بایاس اعمال می شود . بنابراین سیگنال جریان متناوب میتواند براساس ولتاژ مرکزی V 5/4 تقویت شود . هنگامی که تقویت کننده های عملیاتی دارای فید بک منفی هستند ، ولتاژ ورودی پایه مثبت و منفی آنها تقریباً باهم برابرند . این حالت را زمین مجازی می نامند . بنابراین ، با وجود ولتاژ بایاس ، طرف مثبت و منفی سیگنال جریان متناوب به طور یکسان تقویت می شود . اگر از ولتاژ بایاس استفاده نشود ، سیگنال جریان متناوب دچار اعوجاج می گردد . از این روش ، هنگامی که تقویت کننده عملیاتی ( Op – amp ) از منبع دوبل به جای یک منبع تکی ، تغذیه می شود استفاده می گردد .

مدار آشکار ساز

آشکار سازی با آشکار کردن سیگنال مافوق صوت دریافتی انجام می گیرد . این کار به وسیله یکسو کننده نیم موج که از دیود ها ی مسدود کننده شاتکی استفاده می کند ، انجام میشود.

 

شکل 1 مدار تقویت سیگنال شکل 2

باوجود به دامنه سیگنال آشکار شده ، یک ولتاژ DC در دوسر خازن خروجی مدار ظاهر خواهد شد. از دیودهای مسدود کننده شاتکی استفاده شده است زیرا مشخصه فرکانس بالای آنها مناسب می باشد .

آشکار ساز سیگنال

این مدار ، سیگنال اولتراسونیک برگشتی از شی مورد نظر را آشکار می کند . خروجی مدار آشکارساز به کمک مقایسه کننده آشکار میشود . در مدار شکل (3) تقویت کننده عملیاتی که با یک منبع تغذیه می شود به عنوان مقایسه کننده به کار رفته است . تقویت کننده عملیاتی اختلاف بین پایه ورودی مثبت و منفی خود را تقویت کرده و در خروجی ظاهر می سازد . درحالتی که تقویت کننده



خرید و دانلود تحقیق درباره ی فاصله سنج مافوق صوت ( اولتراسونیک )