لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مفاهیم بیوفیزیک جریان کربن در دیمکاریها
مقدمه:
فرآیندهای جریان کربن در خاکها قسمتی از چرخه کربن جهان را تشکیل میدهد. جابجایی کربن میان خاک و محیط روی زمین، دو جهتی و به طور متوالی ذخیره کربن در خاک به تعادل میان فرآیندهای مخالف هم (تجمع و کاهش) بستگی دارد. این ذخیره کربن خاک در واقع فعال است و نه تنها کربن به طور دائمی به خاک وارد و خارج میشود کربن خاک میان گروههای مختلف و دستههای مختلف گسترده مغناطیسی شده تقسیم میشود. همچنین کربن خاک درماده آلی زنده خاک به عنوان یک ذخیره ساکن و بخشی از آن در پدیده دیگری بعنوان چرخه تجزیه و پخش گازها نقش بازی میکند. کمیت کربن ذخیره شده در خاکها به طور عمده مشخص است. خاکها شامل سه برابر کربن نسبت به قبل از رویش و دو برابر مقداری که در اتمسفر است، میباشند.
در اینجا حقیقتی که فاکتورهای محیطی میتواند به طور مشخص به درجهبندی که اندازه گروههای کربن خاک را کنترل میکنند، اثر کنند. کمیت کربن درون خاک تا حدی به وسیله یک رابطه توازن ساده شرح دادهشده است:
کربن خالص تجمعی = کربن خروجی – کربن ورودی
بسیاری از فاکتورهای تعیین ورود و خروج کربن از خاک به طور عمده و غیر عمده بوسیله عملیات مدیریتی زمین تاثیر پذیرفتهاند. بنابراین بسیاری از فرآیندهای آگرواکولوژی برای تاثیر کربن ورودی و خروجی وجود دارد. به منظور ایجاد جریان کربن فعالیت انسانی به ماکسیمم کربن ورودی و مینیمم کربن خروجی نیاز دارد. در صورتی که جریان کربن در خاکها برای جبران پخش گاز CO2 مورد استفاده قرار می گیرد. محیطهای دیم کاری بوسیله یک سری از ویژگیهای خاص دیمکاری مختص شده اند و اینها نکاتی روی جنبه های جزئی جریان کربن خواهند بود. برای مثال عدم وجود آب یک جنبه کلیسدی است و این جنبه در بسیاری از مناطق خشک بوسیله وجود حرارتهای بالا در بعضی از زمانها همراه شده است. نقصان آب در دیمکاریها به طور شدیدی تولیدات گیاهی که منبع نهایی کرین خاک را تشکیل میدهند در فشار میگذارد. بعلاوه اندازه گروههای ماده آلی خاک در اکوسیستمهای طبیعی به طور تصاعدی همراه با حرارت کاهش مییابد و به طور متوالی باید خاکهای دیمکاری کمتر از یک درصد و غالباً کمتر از 5 درصد کربن را شامل شوند. بنابراین اگر چه عملیات کشاورزی کربن خاک را کاهش داده است بطور کلی مراحل محوطه سازی دیمکاری بطور عملی برای کاهش و رها سازی آن مستعد است. بنابراین کمیت کربن در خاکهای دیمکاری از یک پایه اولیه کاهش یافته است. اگر چه جنبههای مثبتی در ارتباط با ذخایر کربنی در خاکهای دیمکاری وجود دارد در خاکهای خشک به طور عمده کاهش کربن احتمال کمتری دارد و بطور متوالی جریان کربن درخاکهای دیمکاری نسبت به خاکهای جنگلی بسیار طولانیتر است.
خود ماده آلی در فرآیندهای عمل روی آب برای هر تفاوتی در خشکی در منطقه گرم مقایسه شده با مناطق حرارتی جایی که مراحل کربن به طور عمومی بیشتر و جایی که تحقیقات بیشتر باید صورت گیرد، مورد قبول نمیباشد. علی الخصوص محتوای پایین کربن در خاکهای دیمکاری عمدتاً در دیمکاریها تقریباً 40 درصد نواحی زمینهای جهان را تشکیل میدهد. (Fao 2000) با واقعیتی که این خاکها آلوده شدهاند معنی میدهد که دیمکاریها ممکن است بالاترین پتانسیل برای کربن به منظور تثبیت کنندگی کربن را داشته باشد.
فاکتورهای کنترلی جریان کربن
پتانسیل جریان کربن به ظرفیت حفظ گیاه که با هم حمایت و تجمع ماده آلی را تشکیل میدهد بستگی دارد. کمیت وجود کربن خاک بوسیله فعالیت فرآیندهای پیچیده درونی کنترل شده است که بوسیله کربنهای ورودی و میزان تجزیه تعیین میشود. فاکتورهای کنترلی کمیت ماده آلی در خاک شامل حرارت، رطوبت، اکسیژن، pH مواد غذایی، محتوای رس و مواد معدنی است.
تجمع کربن بوسیله شرایطی که برای تجزیه مساعد نباشد مطلوب شده است، یعنی حرارت پایین مواد مادری، اسیدی بودن خاک و شرایط بیهوازی، هیمیز در سال 1998 تخمین زد که این شرایط در 832 کیلوگرم نیتروژن، 200 کیلوگرم پتاس و 143 کیلوگرم گوگرد بواسطه 10 تن کربن در هوموس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مفاهیم بیوفیزیک جریان کربن در دیمکاریها
مقدمه:
فرآیندهای جریان کربن در خاکها قسمتی از چرخه کربن جهان را تشکیل میدهد. جابجایی کربن میان خاک و محیط روی زمین، دو جهتی و به طور متوالی ذخیره کربن در خاک به تعادل میان فرآیندهای مخالف هم (تجمع و کاهش) بستگی دارد. این ذخیره کربن خاک در واقع فعال است و نه تنها کربن به طور دائمی به خاک وارد و خارج میشود کربن خاک میان گروههای مختلف و دستههای مختلف گسترده مغناطیسی شده تقسیم میشود. همچنین کربن خاک درماده آلی زنده خاک به عنوان یک ذخیره ساکن و بخشی از آن در پدیده دیگری بعنوان چرخه تجزیه و پخش گازها نقش بازی میکند. کمیت کربن ذخیره شده در خاکها به طور عمده مشخص است. خاکها شامل سه برابر کربن نسبت به قبل از رویش و دو برابر مقداری که در اتمسفر است، میباشند.
در اینجا حقیقتی که فاکتورهای محیطی میتواند به طور مشخص به درجهبندی که اندازه گروههای کربن خاک را کنترل میکنند، اثر کنند. کمیت کربن درون خاک تا حدی به وسیله یک رابطه توازن ساده شرح دادهشده است:
کربن خالص تجمعی = کربن خروجی – کربن ورودی
بسیاری از فاکتورهای تعیین ورود و خروج کربن از خاک به طور عمده و غیر عمده بوسیله عملیات مدیریتی زمین تاثیر پذیرفتهاند. بنابراین بسیاری از فرآیندهای آگرواکولوژی برای تاثیر کربن ورودی و خروجی وجود دارد. به منظور ایجاد جریان کربن فعالیت انسانی به ماکسیمم کربن ورودی و مینیمم کربن خروجی نیاز دارد. در صورتی که جریان کربن در خاکها برای جبران پخش گاز CO2 مورد استفاده قرار می گیرد. محیطهای دیم کاری بوسیله یک سری از ویژگیهای خاص دیمکاری مختص شده اند و اینها نکاتی روی جنبه های جزئی جریان کربن خواهند بود. برای مثال عدم وجود آب یک جنبه کلیسدی است و این جنبه در بسیاری از مناطق خشک بوسیله وجود حرارتهای بالا در بعضی از زمانها همراه شده است. نقصان آب در دیمکاریها به طور شدیدی تولیدات گیاهی که منبع نهایی کرین خاک را تشکیل میدهند در فشار میگذارد. بعلاوه اندازه گروههای ماده آلی خاک در اکوسیستمهای طبیعی به طور تصاعدی همراه با حرارت کاهش مییابد و به طور متوالی باید خاکهای دیمکاری کمتر از یک درصد و غالباً کمتر از 5 درصد کربن را شامل شوند. بنابراین اگر چه عملیات کشاورزی کربن خاک را کاهش داده است بطور کلی مراحل محوطه سازی دیمکاری بطور عملی برای کاهش و رها سازی آن مستعد است. بنابراین کمیت کربن در خاکهای دیمکاری از یک پایه اولیه کاهش یافته است. اگر چه جنبههای مثبتی در ارتباط با ذخایر کربنی در خاکهای دیمکاری وجود دارد در خاکهای خشک به طور عمده کاهش کربن احتمال کمتری دارد و بطور متوالی جریان کربن درخاکهای دیمکاری نسبت به خاکهای جنگلی بسیار طولانیتر است.
خود ماده آلی در فرآیندهای عمل روی آب برای هر تفاوتی در خشکی در منطقه گرم مقایسه شده با مناطق حرارتی جایی که مراحل کربن به طور عمومی بیشتر و جایی که تحقیقات بیشتر باید صورت گیرد، مورد قبول نمیباشد. علی الخصوص محتوای پایین کربن در خاکهای دیمکاری عمدتاً در دیمکاریها تقریباً 40 درصد نواحی زمینهای جهان را تشکیل میدهد. (Fao 2000) با واقعیتی که این خاکها آلوده شدهاند معنی میدهد که دیمکاریها ممکن است بالاترین پتانسیل برای کربن به منظور تثبیت کنندگی کربن را داشته باشد.
فاکتورهای کنترلی جریان کربن
پتانسیل جریان کربن به ظرفیت حفظ گیاه که با هم حمایت و تجمع ماده آلی را تشکیل میدهد بستگی دارد. کمیت وجود کربن خاک بوسیله فعالیت فرآیندهای پیچیده درونی کنترل شده است که بوسیله کربنهای ورودی و میزان تجزیه تعیین میشود. فاکتورهای کنترلی کمیت ماده آلی در خاک شامل حرارت، رطوبت، اکسیژن، pH مواد غذایی، محتوای رس و مواد معدنی است.
تجمع کربن بوسیله شرایطی که برای تجزیه مساعد نباشد مطلوب شده است، یعنی حرارت پایین مواد مادری، اسیدی بودن خاک و شرایط بیهوازی، هیمیز در سال 1998 تخمین زد که این شرایط در 832 کیلوگرم نیتروژن، 200 کیلوگرم پتاس و 143 کیلوگرم گوگرد بواسطه 10 تن کربن در هوموس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
مفاهیم سنتی معماری و شهرسازی ایران -قسمت دوم
بشر سنتی همه آفرینش و عالم خلقت را چون فیضان و تجلی حق ، واحد می بیند و با این کشف درونی که با طبیعت اشتراک ساختمان و تناسبی دارد که کمیت آن با ارقام ریاضی قابل تبیین است ، بکار خود ادامه می دهد . در نتیجه همه آفرینشهای انسان و طبیعت را چون صورتهای تکوینی مینگرد که با قوانین ریاضی مشابهت ، تقارن و هم آهنگی دارد . بنابراین زیبایی که در بلور برف مشاهده می شود ، به همان اندازه به نظام هندسی در جسمانی آن بستگی دارد که به استعداد و توانایی آن برای انعکاس بخشیدن نظامی متعالی تر و ژرف تر . پس چنین نتیجه می شود که همه شکلها ، سطحها و خطها ، هم آهنگ یا نسبتهایی که در طبیعت نهفته است و بازتاب زیبایی و جمال مثالی و رب النوعی است ، ترتیب یافته اند . پس در حالیکه بر پایه و شالوده ای عینی و واقعی استوار بوده مستقل از انسان و دگرگونیهای ذوق و سلیقه درون ذهنی او هستند . زیبایی و جمالی که عام و شامل کلی و جاویدان است بدست می آید و نظم و تناسب چون قوانینی کلی و جهانی هستند که انسان رویدادهای آن را با حساب ، هندسه و علم نسبت در مییابد . تناسب در فضا همان نقش را دارد که وزن در زمان با هماهنگی در صدا . همانطور که نظام کیهانی و صداهای هماهنگ بر حسب عدد قابل توجیه است دریافت و ادراک تناسب نیز از آن آغاز می شود . واحد چون خالق و آفریننده . از نقطه آغاز میکند و چون خط از نقطه میگذرد که حرکت آن مانند شعاع دایره است و سپس کره را بوجود می آورد . کره آشکارترین رمز و و تمثیل وحدت است و تقسیم آن به چند ضلعیهای منظم محاط اساس و بنیاد همه قوانین سنتی و هم آهنگی را نشکیل می دهد . بارزترین نمودار کنش و واکنش متقابل بین دایره و مربع در هنر سنتی مندل و یا تصویری است از جهات ، که در فرهنگهای گونگون به صورتهای مختلف نمایان شده است . مندل چون بازتابی از جهان و رویدادهای جهانی در درون همه چیز است و با قوانین اعداد و ارقام هندسه کار میکند . از وحدت آغاز میکند و پس از سیر در تجلیات و مظاهر دوباره به وحدت اصلی خویش باز می گردد . در آن واحد پایداری و بقای بهشت را چون صورتی ملکوتی و ناپایداری و فنی آنرات بصورت واقعیت زمانی جلوه گر میسازد . بلسان عرفانی آن تسلیم و رضای صوفی را در ژرف ترین معنای آن ، که تسلیم به ( من مطلق ) باشد – بیاد می آورد .
مفهوم سطح
گفتیم که در درون سلسله مراتب تعاریف مربوط به فضا ، اشکال بوسیله سطحهای خود محدود می شود . از آن حیث ، سطحها میتوانند وظایفی دوگانه انجام دهند و از لحاظ جسمانی میتوانند شکل را محدود کنند و از این جهت میتوانند فضاهای گسترده و نامحدود زمینی را تبلور دهند ، و از جهت عقلانی میتوانند با تکامل و گسترش صفات و ممیزات متعالی خود ، روح انسان را به مراحل اعلای واقعیت که در ورای فضاهای آفیده انسان قرار دارند رهنمون شوند .
ممیزات و صفات متعالی سطحها در هر یک از طرق زیر جلوه گر می شود و از اصالت ذاتی و غنای موادی که بکار گرفته می شود ، از طریق شکل و هیات سطح و زینت و آرایش آن و از ترکیب اثرات تزیین صورت و بکار گرفتن مواد اصیل و عالی . کیفیت متعالی مواد نتیجه ترکیب و تلفیق اجزاء آن و درجه روشنی و تیرگی آن و استعداد ذاتی آن برای شیفته کردن و مدهوش ساختن ذهن وقاد و تفکر گرا است . یک قطعه مرمر شفاف با جلوه گر ساختن اشکال گوناگون خود احساسی سرد وانعطاف پذیر است ولی تیرگی آن بر ذهن ما سنگینی میکند و ان را به ستوه می آورد پس از در اینجا حنبه های تکمیل کننده آهن راباید جستجو کرد تا ثقل ذاتی ان خفت گیرد و سطح تیره و کدر آن شکل قوام یابد و بتواند سایه افکنی کند و سایه بیافریند و نور روشن را جذب کند و بدیگر سخن آنگونه دگرگونی هایی که برای اهن برای رسیدن به هم اهنگی و تناسب کامل ضروری است باید جستجو گردد فنون بدست آوردن این حالت ، تعادل گرائی های طبیعی هندسی و هم آهنگ به وجود آورده است ،انتخاب موادی که بدون دگرگونی های زائد نمودار طبیعتی اصیل و شریف باشد ابتدایی ترین و طبیعی ترین روشهای به وجود آوردن تعادل است در اینجا گونه میانه روی و صرفه جویی در مواد آشکار است .که نتیجه ضروری و گریز ناپذیر خود ان مواد است . در مورد چوپ غالباًچوب هایی که دارای رگه های غنی است به کار میرود . نحوه ترکیب اجزا نتیجه خود طبعت و ماهیت مواد است .روشهای هندسی دو یا چند ماده را در طرحهایی یگانه یا چند گانه که به ویژگی طبیعی مواد و نیز به کیفیت متعالی اشکال و سطوح فراهم امده به هم می آمیزند . در اینجا اشکال نیرومند ساختمانی که با قوانین هندسی به وجود آمده است از طرحهای هندسی طرحهای خود نیرو میگیرد ، طرحهای آجری قبه شمالی مسجد جامع اصفهان و بقعه پادشاهان سامانی در بخاراو مقرنس های گچی ایوان گوهر شاد در مشهد نمونه بارزی از این نظام هندسی هستند . از ویژگی های ممتاز شیوه ( هماهنگ) ترکیب و تلفیق سیلان طبیعت با تغییر شکل هندسی سطح هاست . در این شیوه ساختمن مواد تاثرات بصری و ذهنی را به وجود نمی آورد ، بلکه هدف جستجوی طرحهای ططبیعی و کیفیت رنگ سطح ها دردرون یک هیئت جامع هندسی است .جنبه تعالی با بکاربردن طرحهای طبیعی که فضا را پر نمیکند و در چند سطح گوناگون بصورت برجسته در زمینهایی پذیرا یا خنثی گسترش یافته اسیت و به شکل خانه های هندسی قرارگرفته است یژبه وجود می آید . طاق سردر مسجد شیخ لطف اله در اصفهان نمونه ای از نمونه های بسیار از فن تزئین سطح است ، ظرافت بخشیدن اشکال هندسی با طرح و رنگ چنان بدست می آید که هم اثر آفریننده را توازن می بخشد و هم اینکه در کیفیت آن درجات مختلف را به وجود می آورد
. تعالی بخشیدن و اصالت دادن به سطح ها از طریق دگرگونی ماده آن هدف و مقصد اصلی آرایش سطح هاست زیرا فقط از این طریق ثقل و سنگینی ماده را از بین برد این قانون کلی کلی خواه در معماری ، آثار عظیم تاریخی و خواه در نقشه قالی و یا در سینی های کوچک برنجی صدق میکند .
نتیجه آن دور کردن شیئی از تاویل و تفسیر درون ذهنی و موهوم قراردادن هنر در سلطه امور جاودان و ابدی است .
دیوار با بافتهای آجرو ملات و طرحهای گچ و طرحهای رنگارنگ کاشی ها دگرگون میشود برروی طاقها و قبه ها طرحهای هندسیو گلدار کنده شده است که نمودار بروج ستارگان و خورشید با اشعه پرفروغ آن و مندل هاست تا بتوانند از ثقلی که آنها را از نظام الهی به دور میدارد بگریزند . این هنر بدین گونه فضارا از ثوری محسوس میکند که عقل و ذهن انسان را به ورای فضای محدود و به درجه اعلای شعور و. آگاهی و به جهان بی نهایت فرامی خواند . سطح های درون شهر مانند پوستی که هم ساختمان اصلی را میپوشاند و هم آنرا آشکار میکند گسترش و کمال یافته است . همانند پوست آنرا که ظاهرا " ساده است ، غنای هر دو فقط در درون آنها ظاهر میشود که در آن تخم های ظریف و یا دورنگ حقیقی آن نهفته است .همچنین در درون دورنمای شهر سطح های گسترده غالبا" با فضهای اصلی و مرکزی در میدان دید انسان پیوستگی دارد در درون جرم سه بعدی شهر پوشش تزئینی فقط در شکل های منفی که در فضایهای مثبت کنده شده است و در شکل برجسته کنبد ها ومناره ها که چون علامات مشخصی در میدان دید انسان در فضا قرارداد دارند یافت میشوند . این تاکید و توجه به درون و باطن در سیر مرکز گرای انسان به سوی مهبط روح در معماری و در آفریده های طبیعت جلوه گر شده است اثر بخشیده است . انسان در اینجا این گفته عربی را به یاد آورد که باطن را جستجو زیرا بهشت در باطن انسان است .
ابعاد تمثیلی
سطحهای کف اتاق ، دیوار و سقف هر یک نمودار هدف و غایت خاصی است و هر یک مثل و نمایشگر مفهوم عرفانی خاصی است .
در درون سلسله مراتب ابعاد مربوط به سطح طرحها در افزودن معنی و ژرفای آن سطح سیهم هستند و در عین حال سطحهای گوناگون را به یکدیگر پیوند می