دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درمورد تفسیر سوره صف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

تفسیر سوره صف (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام على عبد الله و رسوله و حبیبه‏و صفیه سیدنا و نبینا و مولانا ابى القاسم محمد صلى الله علیه و آله و على آله‏الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

و اذ قال عیسى ابن مریم یا بنى اسرائیل انى رسول الله الیکم مصدقا لمابین یدى من التوراة و مبشرا برسول یاتى من بعدى اسمه احمد فلماجاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین×و من اظلم ممن افترى على الله‏الکذب و هو یدعى الى الاسلام و الله لا یهدى القوم الظالمین×یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون×هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله ولو کره المشرکون (1) .

دو رکن رسالت عیسى علیه السلام

درباره این آیات کریمه بحث مى‏کردیم (2) و گفتیم که حضرت عیسى‏بن مریم،عیساى مسیح، پیامى که براى مردم آورد دو نکته بیشتر نبود.یکى‏تایید تورات بود;مى‏فرمود:من نیامده‏ام که چیزى از تورات کم کنم یا زیادکنم.همان‏طور که قرآن مجید نقل کرده،حضرت عیساى مسیح قسمت‏خیلى کمى از احکام شریعت‏حضرت موسى را تغییر داد،یعنى ایشان‏پیغمبر صاحب شریعت‏بود نه اینکه صاحب شریعت نبود،ولى شریعت‏او اختلاف کمى با شریعت موسى داشت و لهذا خود را مصدق تورات،کسى که براى تایید تورات آمده است،یعنى براى این نیامده است که این‏کتاب را به کلى نفى کند[معرفى کرد].نکته دیگر اینکه مى‏فرمود به عنوان‏مبشر آمده،یعنى خود بشارت،رسالت‏حضرت عیساى مسیح بوده است.

توضیح اینکه یک وقت است که پیغمبرى در ضمن تعلیماتش،مبشرهم هست،یعنى بشارت هم مى‏دهد به پیغمبرى که بعد از او مى‏آید یا مثلابا اسلام نبوت پایان یافته است،ولى مساله بشارت ظهور حضرت‏مهدى عجل الله تعالى فرجه مطرح شده است.البته جزء تعلیمات اسلامى،این مطلب هم هست،اما نه این است که پیغمبر ما آمده است‏براى دادن‏این بشارت، که اصلا رکن رسالت پیغمبر این بشارت باشد.حضرت‏مسیح رکن رسالتش بشارت بوده،یعنى در واقع عیساى مسیح یک رکن‏رسالتش جنبه پیشقراولى و جنبه مقدمى بوده است‏براى پیغمبرى که بعداز او مى‏آید و اوست که جهان باید منتظر او باشد و اوست که آن شریعت‏را مى‏آورد.این مطلبى است که قرآن با یک لطافت مخصوص بیان کرده‏است و ما به حکم اینکه قرآن براى حضرت عیساى مسیح عظمت وجلالت قائل است،براى ایشان جلالت قائل هستیم و او را یکى از پنج‏پیغمبر بسیار بزرگ عالم مى‏شماریم ولى در عین حال این نکته بایدمشخص باشد که عیسى علیه السلام همین دو جنبه را داشت:مصدق و مؤیدتورات بود با تغییرات بسیار کمى: «و لاحل لکم بعض الذی حرم علیکم‏» (3) ودیگر اینکه مبشر بود;آمده‏ام براى اینکه به شما آمدن پیامبرى را که بعد ازمن خواهد آمد نوید دهم و لهذا تواریخ در این جهت اتفاق دارند وفرنگیها هم این مطلب را قبول دارند که دوره ماموریت‏حضرت عیساى‏مسیح براى ابلاغ رسالت،بسیار کوتاه بوده است.حضرت عیسى‏همان‏طور که خود مسیحیها هم اعتراف دارند تا سى سالگى رسالت‏خودرا هیچ ابراز نکرد و در سى سالگى رسالت‏خود را ابراز کرد.بعد یا در سى‏و سه سالگى به قول بعضى و یا در سى و شش سالگى و حداکثر سى وهفت‏سالگى،عیسى به قول آنها کشته شد;مى‏گویند بعد از سه سال و یاشش سال و یا هفت‏سال کشته شد.عیساى مسیح دوره زیادى نداشت،علتش این است که تعلیمات زیادى نداشت که دوره زیادى بخواهد;آمده‏بود براى تصدیق و تایید تورات و براى اصلاح مردم بر اساس شریعت‏موسى و بعد هم براى همین بشارت،و لهذا نام کتاب عیسى علیه السلام(انجیل) (4) در اصل افاده معناى بشارت مى‏کند.از اینجا مى‏توان فهمید که‏چقدر مساله بشارت در رسالت عیسى علیه السلام الهى بوده و رکن رسالت‏ایشان بوده که اصلا اسم کتاب ایشان‏«بشارت‏»است که همان جنبه‏مقدمیت را مى‏رساند.

آیه هم درست همین مطلب را مى‏فهماند که حضرت عیسى علیه السلام که‏آمد اساس تعلیماتش این دو امر بود:احیاى شریعت موسى علیه السلام و تاییدتورات و اصلاح بنى اسرائیل بر اساس تعلیمات تورات،و دیگر بشارت‏خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله.

«و اذ قال‏» یاد کن یا ذکر کن آنگاه که عیسى پسر مریم خطاب به‏بنى اسرائیل گفت: «انى رسول الله الیکم‏» من فرستاده خدا هستم به سوى‏شما،در حالى که «مصدقا لما بین یدى من التوراة‏» تایید و تصدیق مى‏کنم‏کتابى که قبل از من آمده است که آن تورات است;کتاب موسى و شریعت‏او را تصدیق و تایید مى‏کنم در حالى که مبشر و نوید دهنده به پیامبرى‏هستم که بعد از من مى‏آید و نام او احمد صلى الله علیه و آله است.

اینجا گفتار حضرت عیسى علیه السلام تمام مى‏شود و دیگر کلام خود قرآن‏است: «فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین‏» .با این همه بشارتى که عیسى‏به بنى اسرائیل یعنى یهودیها داده بود،وقتى که احمد صلى الله علیه و آله با دلایل بسیارروشن آمد،گفتند:گفتار این فرد یک جادوى آشکار است.



خرید و دانلود مقاله درمورد تفسیر سوره صف


تحقیق درباره صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم

در پیشبرد اهداف آموزش عالی

صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی

قبل از پرداختن به مفاهیم «صف» و «ستاد» و تشریح موقعیت سازمانی هر یک لازم است که مفاهیم «قدرت» و «اختیار» تعریف شوند تا ضمن پی بردن به وجوه تمایز بین این دو مفهوم، انواع قدرت نیز شناخته شوند.

قدرت و اختیار

قدرت را می‎توان توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، یا وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد.

اختیار، بشتر اثر سازمانی دارد و به قدرت و صلاحیت شغلی افراد مربوط می‎شود. به این ترتیب اختیار را می‎توان قدرتی شغلی تعریف کرد که با استفاده از آن، شاغل (البته تا زمانی که در آن شغل انجام وظیفه می‌کند)، می‎تواند از طریق اعمال نظر در تصمیم گیریها، در سرنوشت دیگران اثر بگذارد. بنابراین اختیار نیز نوعی قدرت است اما قدرتی که پایگاه سازمانی دارد یعنی قدرتی است که از شغل و موقع و مقام سازانی سرچشمه می‎گیرد.

مفاهیم صف و ستاد

با وجود اهمیتی که روابط صف و ستاد در زندگی سازمان دارد هنوز برخی از مدیران استنباط روشنی از مفاهیم صف و ستاد ندارند و گاهی این دو را با هم اشتباه می‌کنند بنابراین لازم است که این دو مفهوم دقیقاً تعریف و شناخته شوند. بنا بر نظریه ای که به طور وسیعی در مدیریت پذیرفته شده است «صف» به واحدها یا نقش هایی اطلاق می‎شود که مستقیماً برای تأمین هدفهای موسسه فعالیت می‌کنند و در این زمینه مسئولیت مستقیم دارد. در حالی که «ستاد» به واحدها یا نقش هایی دلالت دارد که مستقیماً در جهت تأمین هدفهای موسسه فعالیت ندارند، لکن به واحدهای صفی کمک می‌کنند تا بتوانند به نحو موثری انجام وظیفه کنند و از عهده تأمین هدفهای موسسه برآیند.

از مطالب فوق معلوم می‎شود که ساده ترین طریق تشخیص فعالیت های صفی و ستادی در هر سازمان، توجه به «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودن کمکی است که این فعالیت ها در تأمین هدفهای کلی موسسه دارند.

به عبارت دیگر، فعالیت های صفی شامل فعالیت هایی هستند که مستقیماً به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک می‌کنند و فعالیت های ستادی آن گونه فعالیت هایی هستند که به طور غیرمستقیم به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک می‌کنند.

طریق دیگری که برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی غالباً به کار می شود، توجه به چگونگی صدور دستور و اجرای آن در خط فرماندهی است. مدیران و مسئولین صف در خط فرماندهی قرار دارند و حق صدور دستوربه واحدها و مسئولین را دارند و مسئولین مادون ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند. در حالی که مدیران و مسئولین ستاد در خط فرماندهی قرار ندارند و حق صدور دستور به واحدها و مسئولین صف، حتی به مسئولین رده های پایین سازمانی را ندارند. واحدها و کارشناسان ستادی فقط می‎توانند به مدیران صف نظر مشورتی بدهند و آنها را در انجام وظایف و مسئولیت هایشان یاری



خرید و دانلود تحقیق درباره صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی