دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درمورد؛ تاریخ بیزانس 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تاریخ بیزانس

امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .

بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی اهل ایلیری کوم بود . ژوستی نین یکی از شجاع ترین افراد زمان خود بود و در فکر احیای مجددی اعمال قدرت روم بر جهان مدیترانه بود . او سیستم اجرایی و قوانین را به کمک سر داران بر جسته ای از قبیل بیلیزاریوس و نارسس اصلاح کرد و موقتاً بخش



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ تاریخ بیزانس 12 ص


تحقیق درمورد؛ تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی، کارگری و کمونیستی ایران 1386- 1284 بخش یکم از انقلاب مشروطیت 1284 تا انقلاب 1357

درآمد تاریخ پیدایش و رواج اندیشه های سوسیال- دمکراسی و شکل گیری نخستین هسته های سوسیالیستی در ایران هنوز به کاوش های بسیار نیاز دارد. آنچه درباره ی آن گفته و نوشته شده، پژوهش هایی ابتدایی است که در بسیاری موارد کامل نیستند. مسلم است که اندیشه ها و دیدگاه های سوسیالیستی برای اولین بار در تاریخ ایران توسط نویسندگان ایرانی که در سالهای 1259 تا 1275 خورشیدی (1896-1880 میلادی ) در خارج از مرزهای ایران برای نشریه های ایرانی برون مرزی قلم میزدند، معرفی شدند. پس از سرنگونی دولت مترقی و اصلاح طلب میرزا حسین خان مشیرالدوله، درسراسر کشور، بار دیگر در سال 1259 موج سرکوب و سانسور حاکم شد و در دوره ی شانزده ساله ی استبداد ناصری (از پایان عصر صدراعظمی میرزا حسین خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار در 1259 خورشیدی تا ترور ناصرالدین شاه در سال 1275خورشیدی) تعدادی از اصلاح طلبان و آزادیخواهانی که به ناچارایران را ترک کرده بودند، در خارج از مرزهای " ایران استبداد زده" پدیده ی نوپای مطبوعات ضد استبداد ناصری را در تبعید بنا نهادند و تاریخ معاصرایران با مطبوعات مستقل ورق خورد. در این دوره، روشنفکران و روزنامه نگاران ایرانی درخارج از کشور با آسودگی خاطر و به دور از دخالتهای سرکوبگرانه ی " اداره انطباعات مبارکه" و سانسورچیان، " قلم را در جهت منافع ملی به کار گرفتند" و توانستند بذر اندیشه های سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم را به عرصه ی ادبیات سیاسی ایران بپاشند و مردم ایران را با مفاهیم اندیشه های مترقی آشنا سازند. روزنامه ی " اختر" یکی از نشریه های معتبر آن زمان بود که توسط روزنامه نگاران ایرانی در خارج از کشور انتشار می یافت ؛ این نشریه خدمات ارزنده ای در معرفی و ترویج سوسیالیسم و وقایع مربوط به قیام تاریخی " کمون پاریس" و عمر هفتاد و دو روزه ی آن انجام داد. " اختر" به مدیریت محمد طاهر تبریزی در استانبول انتشار می یافت که با تشویق نویسندگانی چون میرزا نجفعلی خان خویی، میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدی خان تبریزی ( ناشر روزنامه ی "حکمت" در قاهره) و میرزا محمد خان کاشانی ( ناشر روزنامه های "ثریا" و "پرورش" در قاهره) توانست نشریه ی " اختر" را به یکی از مهمترین منابع ترویج و گسترش اندیشه های آزادیخواهی، برابری طلبی و سوسیالیستی تبدیل سازد. برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران " اختر" همچون میرزا آقاخان کرمانی به طور مستقیم از اندیشه های آموزگاران انقلابی و دانشمندان علوم اجتماعی نیز متأثر بود و این امر در نوشته های او که به طور مستمر در روزنامه ی " اختر" چاپ میشد، متبلور است. میرزا آقاخان کرمانی که با پیگیری مداوم علیه استبداد ناصری قلم میزد، به مرام و جهان بینی سوسیالیسم، آنارشیسم و نیهیلیسم استناد و آنها را به خاطر " مساوات" طلبی تقدیس میکرد. او مینویسد که " مسأله مقدسه مساوات" مد نظر سوسیالیسم است و سوسیالیستها " اولین وظیفه ی انسانیت را همین میدانند". میرزا آقاخان درنوشته های خویش تأکید میکند که سوسیالیست ها خواهان "مساوات در ثروت هستند" و معتقدند که همه ی انسانها باید "در امتیازات ملی مساوی باشند" و مالکیت باید لغو گردد. زیرا به نظر او "زمین تصاحب بردار نیست، باید بین مردم مشاع باشد." او در نوشته های خویش تاکید می کند که املاک و اراضی را " جمعی بی استحقاق ربوده اند" و از"دزدی و تقلب، صاحب دولت و ثروت شده اند"، در حالی که کارگران معدن در " سوراخ های مثل گور همچون موش کور، زحمت می کشند ." به عقیده ی میرزا آقا خان کرمانی، سوسیالیست ها، آنارشیست ها و نیهیلیست ها "با انگیزهای وصف ناپذیر و پر شور در برانداختن ریشه ی فقر و فلاکتی هستند که براثر شناعت و ستمگری بی انصافان عالم پیدا شده است." اینان جملگی می کوشند تا " مساوات و مواسات را در گیتی اجرا نمایند." (1) باید توجه کرد که سخنان و نوشته های میرزا آقا خان کرمانی تحت تاثیر جو حاکم در اواخر قرن نوزدهم میلادی کشورهای اروپای آتلانتیک و روسیه بود. جوی که جنبش های آنارشیستی و نیهیلیستی از نیروهای اجتماعی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند و هنوز جایگاه خود را در آن جوامع به اندیشه های منسجم سوسیالیستی، به ویژه مارکسیسم که پایه ی فلسفی و اجتماعی آن استوار بود، نداده بودند. تا آنجا که پژوهش های مورخین تاریخ سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم در ایران نشان میدهد قدیمی ترین سند مشخص درباره ی مقوله ی سوسیالیسم مربوط به مقاله ای است که در روزنامه ی " ایران" با مدیریت و سردبیری محمد حسن خان صنیع الدوله، چاپ تهران، شماره ی 412 به تاریخ 18 اسفند 1258 خورشیدی (8 مارس 1880) به نقل از روزنامه ی "اختر" چاپ استانبول انتشار یافته است. چون این سند از نظر تاریخ انتشار اندیشه های سوسیالیستی در ایران اهمیت خاصی دارد به چند نکته درباره ی آغاز رواج افکار سوسیالیستی درکشور ایران می پردازیم . 1- باید خاطرنشان ساخت که این مقاله ی مستند تحت تأثیر بزرگترین واقعه ی آن زمان یعنی قیام کمون پاریس، بزرگترین جنبش کارگری قرن نوزدهم، در نهمین سالگرد آن به رشته ی تحریر در آمده است. درسال 1871، مردم پاریس در روز 28 اسفند 1249 خورشیدی (18 مارس 1871 میلادی) به رهبری کارگران انقلابی پس از شش ماه جنگ علیه ارتش اشغالگر پروس و هیأت حاکمه ی انقیاد طلب دولت فرانسه، برپایی نخستین حکومت کارگری را در تاریخ بشر اعلام نمودند. با اینکه این حکومت کارگری بیش از هفتاد و دو روز دوام نیاورد و در آخرین روزهای ماه مه و اولین روزهای ماه ژوئن سال 1871 توسط نیروهای نظامی دولت فرانسه با حمایت آشکار نیروهای اشغالگر پروس سرکوب گشت، اما نقطه عطفی بسیار مهم در جنبش های اجتماعی اروپا محسوب می شود که به کمون پاریس معروف گشت و در تاریخ مبارزات کارگران کشورهای مختلف جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است.( 2) هنوز هم پس از صد و سی و پنچ سال از وقوع آن، کمونیست ها، سوسیالیست ها و دیگر نیروهای برابری طلب، سالروز این پیشامد تاریخی را جشن می گیرند. تصادفی نیست که مقاله ی مستند مندرج در روزنامه ی "اختر" در ماه مارس 1880 ( نهمین سالروز قیام کمون پاریس) نوشته شده است. 2- این مقاله که به خاطر رعایت مسایل امنیتی دوران استبداد ناصری بدون نام مؤلف درج گردیده است، اما بررسی سبک نگارش، استفاده از واژه ها و برخورد نظری نویسنده به وقایع مربوط به قیام کمون پاریس و توجه او به سرانجام نافرجام قیام و جهانبینی فعالین ورهبران این قیام، نشان میدهد که این مقاله توسط میرزا آقاخان کرمانی نگاشته شده است. تعمق در اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی و بررسی جهانبینی او به ویژه در امر برابری طلبی و مقوله هایی چون " مساوات و مواسات" و ترویج آنها در ایران گمان ما را در اینکه نویسنده ی آن مقاله ی مستند در روزنامه ی "اختر" همان میرزا آقاخان کرمانی است، به یقین تبدیل می سازد (3). تا آن جا که اطلاع در دست است میرزا آقاخان کرمانی شاید نخستین نویسنده ی ایرانی است که در اواخر قرن نوزدهم مقاله ها و گزارش های بسیاری راجع به سوسیالیسم و دیگر شیوه های فکری، تهیه و منتشر کرده است. ولی سالها پیش از میرزا آقاخان کرمانی برخی از حکما و فلاسفه ی ایران نیز به مسایل برابری طلبی و اندیشه های اشتراکی توجه کرده و در نوشته های خود به آن مقوله ها پرداخته بودند. اینک به شواهدی که این ادعا را تأیید میکند می پردازیم . 1- سخن از سوسیالیسم و مفهوم آن در کشورهای خاورمیانه ازجمله کشور ایران، پس از نیمه ی اول قرن نوزدهم رواج داشته و در آثار نویسندگان و متفکران آن دوران انعکاس یافته است. به طور مثال بررسی نوشته های حاج ملا هادی سبزواری (4) و میرزا ابوالحسن جلوه نشان میدهد که نمونه هایی شبیه به اندیشه ی سوسیالیسم تخیلی در جهان بینی ایده آلیستی آنان وجود داشته است. اعتقاد سبزواری درباره ی مالکیت خصوصی که آن را "امری اعتباری و اضافی میدانست" در نیمه ی اول قرن نوزدهم درمیان نخبگان جامعه شهرت داشت. تمایل هواخواهانه ی میرزا ابوالحسن جلوه به جنبش بابیه در دهه های 1850 و 1860 که در بعضی عرصه ها دارای اندیشه های اشتراکی و برابری طلب بود، نیز ثبت شده اند. ابوالحسن جلوه در سالهای پر تلاطم 1269 تا 1270 خورشیدی (1891-1890 میلادی) از جنبش "تحریم تنباکو" که در واقع نخستین خیزش ضد استعماری در ایران بود، حمایت جدی کرد و اندیشه های برابری طلبانه وروش سیاسی خود را ترویج داد. اما این نوع اندیشه های پراکنده و ایده آلیستی، نسبت به بافت واوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران آن زمان که استبداد پادشاهی حاکمیت مطلق داشت، نتوانست به عنوان یک جریان فکری، روند رشد طبیعی خود را طی کند و به زایش و گسترش یک جهانبینی منسجم اجتماعی و سیاسی تبدیل گردد. این امر در مورد نویسندگان و روزنامه نگارهای لائیک و غیر مذهبی که درآن زمان برای نشریه های "اختر"، "ثریا"، "حکمت" و "پرورش" در خارج از مرزهای ایران قلم میزدند نیز صدق میکند. 2- همان طور که اشاره شد، میرزا آقاخان کرمانی در گزارش های خود درروزنامه ی "اختر" نیهیلیستها، سوسیالیستها و آنارشیستها را متعلق به یک جبهه میدانست و تا آنجا که اطلاع در دست است هرگز موفق نشد که به تفاوتهای اساسی این جنبش های اجتماعی آگاهی یابد. وی در مقاله ی روزنامه ی رسمی "ایران" پس از گزارشی کامل درباره ی چگونگی قیام و انقلابیون فعال حکومت 72 روز کمون پاریس را که بیشتر آنها سوسیالیست و کمونیست بودند، نیهیلیست خوانده و هدف آنان را چنین توضیح داده است: "اصل مقصود این گروه آنست که فقرا و عمله را در کل اموال مردم مشترک سازند و از این راه معیشت و سعادت حال فقرا و رنجبران را خاطر جمعی بدهند و در این خصوص مؤلفین بسیار تألیفات بیشمار نوشته اند و حتی بعضی مصنفین این عقیده را جایز دانسته اند که جمیع اموال اغنیا باید بالسویه در میان فقرا تقسیم شود و در میان همه مردم اشتراک عمومی حاصل گردد." این توضیح نشان می دهد که نویسنده ی مقاله، انقلابیون سوسیالیست و کمونیست را با نیهیلیست ها و آنارشیست ها در یک مجموعه قرار میدهد و تفاوت اساسی سوسیالیسم مارکسیستی و سوسیالیسم غیرمارکسیستی را تمیز نمیدهد. نویسنده، بارها سوسیالیستها و کمونیستها را که از نظر او نیهیلیست بودند، متعلق به "اهل اباحه" دانسته و تصریح میکند که هدف آنها "همان اباحه و اشتراک اموال و زنان بوده است." گفتنی است که درنیمه ی دوم قرن نوزدهم و حتی در دهههای نیمه ی اول قرن بیستم، مقوله های "اشتراک زنان"، "محو خانواده" و "جدایی کودکان از مادران"، بخشی از اتهاماتی بود که نظریه پردازان طبقات حاکم در کشورهای مختلف جهان به سوسیالیستها و کمونیستها ودیگر نیروهای برابری طلب و انقلابی نسبت میدادند. بررسی این مقاله نشان میدهد که نگارنده، با اینکه یک روشنفکر ضد نظام پادشاهی در ایران بوده و ازیک نوع شیوه ی تفکر سوسیالیستی و اندیشه ی برابری طلب متأثر است، ولی به صراحت از روشی رایج و شیوه ای سنتی پیروی کرده و سوسیالیست ها، کمونیست ها، آنارشیست ها و نهیلیست ها را زیر مجموعه ی "اهل اباحه" دانسته است. به هر روی علیرغم تفوق جهانبینی ایده آلیستی و تفکر متافیزیکی در اندیشه های سوسیالیستی، حکما و نویسندگان وروزنامه نگارهای معروف آن دوره، به جرات میتوان اذعان داشت که آنها با جسارت و شهامتی که از خود نشان دادند سنگ بنای شکل گیری و رشد اندیشه های سوسیال- دمکراسی را بنا نهاده و بستر سیاسی اجتماعی کشور ایران را در آن زمان برای نفوذ و گسترش اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی در عصر انقلاب مشروطیت آماده ساختند. فصل اول جنبش های سوسیال- دمکراسی و کارگری در عصر مشروطیت علیرغم تبلیغ و ترویج اندیشه های سوسیالیستی و سوسیال-دمکراسی در ایران توسط روزنامه نگارهای مترقی در اواخر قرن نوزدهم، به ویژه در دوره ی پس از قتل ناصرالدین شاه در سال 1275 خورشیدی (1896 میلادی) تا آغاز انقلاب مشروطیت، جهت ساماندهی و سازماندهی عناصر سیاسی و اجتماعی که به اندیشه های سوسیالیستی و آزادیخواهی اعتقاد داشتند، تلاش های بسیاری انجام شد اما هیچ کدام موفق به ایجاد تشکل یا سازمان سیاسی نشدند. با آغاز فعالیت های سیاسی، اجتماعی در آستانه ی انقلاب مشروطیت ایران، روشنفکران ایرانی که تحت تأثیر روشنفکران و کارگران انقلابی کشورهای روسیه ی تزاری، ترکیه ی عثمانی و مصر قرار گرفته بودند، برای نخستین بار به تدارک اولین سازمان سوسیالیستی پرداختند. سازمان همت نخستین سازمان سیاسی ایرانی درسال 1283 خورشیدی (1904 میلادی) توسط برخی از روشنفکران و کارگران و تجار ایرانی که در جستجوی تحصیل و کار و تجارت به ایالات قفقاز روسیه ی تزاری مهاجرت کرده بودند در باکو تأسیس گردید. این سازمان که "همت" نام داشت، توسط روشنفکرانی هدایت میشد که تحت تأثیر وقایع سیاسی آن زمان با سوسیال- دمکراتهای انقلابی (بلشویک) روسیه در ایالات قفقاز، ارتباط تنگاتنگ داشتند و این سازمان در اندک مدتی، بسیاری از ایرانیان مهاجر به ویژه کارگران و دانشجویان ایرانی ساکن آن مناطق را به عضویت خود درآورد. در سالهای آغازین قرن بیستم نزدیک به سی هزار کارگر مهاجر ایرانی در شهرهای مختلف ایالات قفقاز به ویژه در شهرهای باکو، گنجه، تفلیس زندگی می کردند. درسال 1905، در کشاکش آغاز انقلاب مشروطیت، تعداد این کارگران به شصت و دو هزارنفر رسید. این آمار شامل کارگرانی است که دارای گذرنامه بودند و اگر کارگران ایرانی را که بدون گذرنامه و یا غیر قانونی وارد روسیه شده بودند، به این آماراضافه کنیم، تعداد ایرانیان مقیم قفقاز نزدیک به صدهزار نفر می رسید. (5) فقرو فلاکت در روستاهای ایران و همچنین ورشکستگی کسبه و سرمایه داران کوچک در شهرهای ایران به خاطر رقابت



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص


تحقیق درباره: تاریخ بیزانس 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تاریخ بیزانس

امپراطوری روم شرقی یکی از بزرگترین ایجاد کنندة مشکلات برای رم غربی در قرون 3 و4 بود زیرا فرهنگ شهر نشینی در آنجا بهتر جا افتاده بود و اولین یورش هایی که به رم انجام شد ارزش های رم را بهتر نشان می دهد.در قرن پنجم تجاوزهای متعددی که به بخش غربی امپراطوری می شد باعث فتح آن شد ولی باعث شد که بخش شرقی فقط مجبور به پرداخت باج شود. تئو دوسیوس دوم دیوار های شهر کنستانتین پل را غیر قابل نفوذ کرد و آن را از فتح شدن با توجه به حملاتی که توسط اقوام خارجی به آن تا سال 1204 می شد حفظ کرد. بخشی از امپراطوری او توسط هون ها به رهبری آتیلا مورد تهاجم واقع شده بود. تئودوسیوس به آنها طلا داد و به این وسیله آنها را داخل در تجارت کرد و به تجارت با این بربرها پرداخت. جانشین او مارسین این روش را ادامه نداد ولی توجه آتیلا به امپراطوری رم غربی جلب شد تا این که در 453 مرد. امپراطوری او فرو پاشید و کنستانتین پل برای همیشه از تهدید های او خلاص شد و ارتباطی سودمند را با بازماندگان هون ها برقرار کرد و انها به عنوان سرباز مزدور در ارتش امپراطوری بیزانس در قرون بعدی می جنگیدند. در این زمان حاکم واقعی کنستانتین پل جنرال اسپر بود. لئوی اول شهرا از تصرف بربرهای نیمه وحشی ایسائوری که در اطراف رم زندگی می کردند نجات داد. اسپر و پسرش آردابر در توطعه و آشوبی در سال 471 کشته شدند و به این ترتیب کنستانتین پل برای قرون متمادی از سیطره و تسلط خارجیان رهایی یافت. لئو همچنین اولین امپراطوری بود که از طریق منصب نظامی به تاج و تخت نرسید و بر خلاف رسومات رم باستان به وسیلة اسقف اعظم کنستانتین پل این مقام به او داده شد. به مرور زمان این روش رواج پیدا کرد و در قرون وسطی تاج گذاری به وسیلة یک شخصیت مذهبی کاملا جانشین روش باستان شد. هنگامی که امپراطوری رم غربی در 476 سرانجام از هم پاشید زنون در امپراطوری رم شرقی حکومت می کرد و در این هنگام یک فرماندة بربر به نام ادوآکر در رم غربی امپراطور رمولوس آگوستولوس را برکنار کرد بدون این که دست نشانده ای را جایگزین او کند. در 468 لئوی اول تلاش کرد که دوباره آفریقا را از واندال ها پس بگیرد ولی به سختی شکست خورد که این نشان می داد که توانایی نظامی امپراطوری رم شرقی تا جه اندازه کا هش یافته است. هنگامی که امپراطوری رم غربی در حال محدود شدن به ایتالیا بود، بریتانیا به دست آنگلوساکسون ها و اسپانیا به دست ویزیگوت ها و آفریقا به دست واندال ها و فرانسه نیز به دست فرانک ها افتاد.تلاش زنون برای احیای مجدد ایتالیا فقط به مذاکره با تئودوریک رهبر استرو گوت ها محدود شد و زنون او را به عنوان رهبر ایتالیا برگزید. بعد از مرگ ادوآکر در 493، تئودوریک که دوران جوانی خود را در کنستانتین پل بود قدرت را در ایتالیا به دست گرفت و او نشان داد که قدرتمندترین پادشاه ژرمن در آن سال ها است اما جانشینان او بسیار از او ضعیف تر بودند و پادشاهی آن ها در ایتالیا در دهة 530 رو به ضعف رفت.در 475 زنون با توطعه ای از سوی باسیلیکوس از سلطنت خلع شد اما بعد از بیست ماه زنون مجددا امپراطور گردید اما او مجبور بود با تهدید های ایسائوری ها به رهبری آیلو و لئونیتوس که ادعای امپراطوری داشت مقابله کند. قدرت و اهمیت ایسائوری ها در هنگامی که یک فرماندة رمی الاصل به نام آناستازیوس اول در 491 امپراطور شد به پایان رسید و به طور قطعی آنها را در 498 پس از یک جنگ طولانی شکست داد.آناستازیوس خود را به عنوان یک رهبر و اصلاح طلب توانمند نشان داد. او سیستم ضرب سکة زمان کنستانتین اول را با به طور قطعی مشخص کردن میزان وزن سکه های مسی تکمیل کرد. این سکه ها در اغلب معاملات روزمره استفاده می شدند. او همچنین سیستم مالیاتی را اصلاح کرد. در زمان مرگ او خزانة دولت شامل 320000 پوند طلا می شد. زمان حکومت ژوستی نین اول که از 527 شروع می شود دورهای است که در آن شاهد پیروزی هایی برای گسترش پادشاهی و اصلاح قلمرو روم هستیم . همچنین در قرن ششم شاهد شسروع یک سرس نزاع ها میان امپراطوری بیزانس و دشمنان سنتی آن از قبیل ایرانی ها ،اسلاو ها و بلغارها نیز هستیم .

بحران های مذهبی از قبیل سوالاتی که در مورد مسیحیت تک جوهری وجود داشت و همچنین سوالاتی که در مورد خود امپراطوری مطرح بود ژوستی نین را به این سمت برد که کنترل موثری را در این زمینه همانند دورة ژوستن انجام دهد . پیش از این ژوستی نین یک افسر اصلاح طلب در ارتش امپراطوری بود و رهبری محافظان آناستا زیوس اول را بر عهده داشت و پس از مرگ آناستا زیوس خود را امپراطوز نامید . ژوستس نسن فرزند یک روستایی اهل ایلیری کوم بود . ژوستی نین یکی از شجاع ترین افراد زمان خود بود و در فکر احیای مجددی اعمال قدرت روم بر جهان مدیترانه بود . او سیستم اجرایی و قوانین را به کمک سر داران بر جسته ای از قبیل بیلیزاریوس و نارسس اصلاح کرد و موقتاً بخش



خرید و دانلود تحقیق درباره: تاریخ بیزانس 12 ص


تحقیق درباره: تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی، کارگری و کمونیستی ایران 1386- 1284 بخش یکم از انقلاب مشروطیت 1284 تا انقلاب 1357

درآمد تاریخ پیدایش و رواج اندیشه های سوسیال- دمکراسی و شکل گیری نخستین هسته های سوسیالیستی در ایران هنوز به کاوش های بسیار نیاز دارد. آنچه درباره ی آن گفته و نوشته شده، پژوهش هایی ابتدایی است که در بسیاری موارد کامل نیستند. مسلم است که اندیشه ها و دیدگاه های سوسیالیستی برای اولین بار در تاریخ ایران توسط نویسندگان ایرانی که در سالهای 1259 تا 1275 خورشیدی (1896-1880 میلادی ) در خارج از مرزهای ایران برای نشریه های ایرانی برون مرزی قلم میزدند، معرفی شدند. پس از سرنگونی دولت مترقی و اصلاح طلب میرزا حسین خان مشیرالدوله، درسراسر کشور، بار دیگر در سال 1259 موج سرکوب و سانسور حاکم شد و در دوره ی شانزده ساله ی استبداد ناصری (از پایان عصر صدراعظمی میرزا حسین خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار در 1259 خورشیدی تا ترور ناصرالدین شاه در سال 1275خورشیدی) تعدادی از اصلاح طلبان و آزادیخواهانی که به ناچارایران را ترک کرده بودند، در خارج از مرزهای " ایران استبداد زده" پدیده ی نوپای مطبوعات ضد استبداد ناصری را در تبعید بنا نهادند و تاریخ معاصرایران با مطبوعات مستقل ورق خورد. در این دوره، روشنفکران و روزنامه نگاران ایرانی درخارج از کشور با آسودگی خاطر و به دور از دخالتهای سرکوبگرانه ی " اداره انطباعات مبارکه" و سانسورچیان، " قلم را در جهت منافع ملی به کار گرفتند" و توانستند بذر اندیشه های سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم را به عرصه ی ادبیات سیاسی ایران بپاشند و مردم ایران را با مفاهیم اندیشه های مترقی آشنا سازند. روزنامه ی " اختر" یکی از نشریه های معتبر آن زمان بود که توسط روزنامه نگاران ایرانی در خارج از کشور انتشار می یافت ؛ این نشریه خدمات ارزنده ای در معرفی و ترویج سوسیالیسم و وقایع مربوط به قیام تاریخی " کمون پاریس" و عمر هفتاد و دو روزه ی آن انجام داد. " اختر" به مدیریت محمد طاهر تبریزی در استانبول انتشار می یافت که با تشویق نویسندگانی چون میرزا نجفعلی خان خویی، میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدی خان تبریزی ( ناشر روزنامه ی "حکمت" در قاهره) و میرزا محمد خان کاشانی ( ناشر روزنامه های "ثریا" و "پرورش" در قاهره) توانست نشریه ی " اختر" را به یکی از مهمترین منابع ترویج و گسترش اندیشه های آزادیخواهی، برابری طلبی و سوسیالیستی تبدیل سازد. برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران " اختر" همچون میرزا آقاخان کرمانی به طور مستقیم از اندیشه های آموزگاران انقلابی و دانشمندان علوم اجتماعی نیز متأثر بود و این امر در نوشته های او که به طور مستمر در روزنامه ی " اختر" چاپ میشد، متبلور است. میرزا آقاخان کرمانی که با پیگیری مداوم علیه استبداد ناصری قلم میزد، به مرام و جهان بینی سوسیالیسم، آنارشیسم و نیهیلیسم استناد و آنها را به خاطر " مساوات" طلبی تقدیس میکرد. او مینویسد که " مسأله مقدسه مساوات" مد نظر سوسیالیسم است و سوسیالیستها " اولین وظیفه ی انسانیت را همین میدانند". میرزا آقاخان درنوشته های خویش تأکید میکند که سوسیالیست ها خواهان "مساوات در ثروت هستند" و معتقدند که همه ی انسانها باید "در امتیازات ملی مساوی باشند" و مالکیت باید لغو گردد. زیرا به نظر او "زمین تصاحب بردار نیست، باید بین مردم مشاع باشد." او در نوشته های خویش تاکید می کند که املاک و اراضی را " جمعی بی استحقاق ربوده اند" و از"دزدی و تقلب، صاحب دولت و ثروت شده اند"، در حالی که کارگران معدن در " سوراخ های مثل گور همچون موش کور، زحمت می کشند ." به عقیده ی میرزا آقا خان کرمانی، سوسیالیست ها، آنارشیست ها و نیهیلیست ها "با انگیزهای وصف ناپذیر و پر شور در برانداختن ریشه ی فقر و فلاکتی هستند که براثر شناعت و ستمگری بی انصافان عالم پیدا شده است." اینان جملگی می کوشند تا " مساوات و مواسات را در گیتی اجرا نمایند." (1) باید توجه کرد که سخنان و نوشته های میرزا آقا خان کرمانی تحت تاثیر جو حاکم در اواخر قرن نوزدهم میلادی کشورهای اروپای آتلانتیک و روسیه بود. جوی که جنبش های آنارشیستی و نیهیلیستی از نیروهای اجتماعی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند و هنوز جایگاه خود را در آن جوامع به اندیشه های منسجم سوسیالیستی، به ویژه مارکسیسم که پایه ی فلسفی و اجتماعی آن استوار بود، نداده بودند. تا آنجا که پژوهش های مورخین تاریخ سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم در ایران نشان میدهد قدیمی ترین سند مشخص درباره ی مقوله ی سوسیالیسم مربوط به مقاله ای است که در روزنامه ی " ایران" با مدیریت و سردبیری محمد حسن خان صنیع الدوله، چاپ تهران، شماره ی 412 به تاریخ 18 اسفند 1258 خورشیدی (8 مارس 1880) به نقل از روزنامه ی "اختر" چاپ استانبول انتشار یافته است. چون این سند از نظر تاریخ انتشار اندیشه های سوسیالیستی در ایران اهمیت خاصی دارد به چند نکته درباره ی آغاز رواج افکار سوسیالیستی درکشور ایران می پردازیم . 1- باید خاطرنشان ساخت که این مقاله ی مستند تحت تأثیر بزرگترین واقعه ی آن زمان یعنی قیام کمون پاریس، بزرگترین جنبش کارگری قرن نوزدهم، در نهمین سالگرد آن به رشته ی تحریر در آمده است. درسال 1871، مردم پاریس در روز 28 اسفند 1249 خورشیدی (18 مارس 1871 میلادی) به رهبری کارگران انقلابی پس از شش ماه جنگ علیه ارتش اشغالگر پروس و هیأت حاکمه ی انقیاد طلب دولت فرانسه، برپایی نخستین حکومت کارگری را در تاریخ بشر اعلام نمودند. با اینکه این حکومت کارگری بیش از هفتاد و دو روز دوام نیاورد و در آخرین روزهای ماه مه و اولین روزهای ماه ژوئن سال 1871 توسط نیروهای نظامی دولت فرانسه با حمایت آشکار نیروهای اشغالگر پروس سرکوب گشت، اما نقطه عطفی بسیار مهم در جنبش های اجتماعی اروپا محسوب می شود که به کمون پاریس معروف گشت و در تاریخ مبارزات کارگران کشورهای مختلف جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است.( 2) هنوز هم پس از صد و سی و پنچ سال از وقوع آن، کمونیست ها، سوسیالیست ها و دیگر نیروهای برابری طلب، سالروز این پیشامد تاریخی را جشن می گیرند. تصادفی نیست که مقاله ی مستند مندرج در روزنامه ی "اختر" در ماه مارس 1880 ( نهمین سالروز قیام کمون پاریس) نوشته شده است. 2- این مقاله که به خاطر رعایت مسایل امنیتی دوران استبداد ناصری بدون نام مؤلف درج گردیده است، اما بررسی سبک نگارش، استفاده از واژه ها و برخورد نظری نویسنده به وقایع مربوط به قیام کمون پاریس و توجه او به سرانجام نافرجام قیام و جهانبینی فعالین ورهبران این قیام، نشان میدهد که این مقاله توسط میرزا آقاخان کرمانی نگاشته شده است. تعمق در اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی و بررسی جهانبینی او به ویژه در امر برابری طلبی و مقوله هایی چون " مساوات و مواسات" و ترویج آنها در ایران گمان ما را در اینکه نویسنده ی آن مقاله ی مستند در روزنامه ی "اختر" همان میرزا آقاخان کرمانی است، به یقین تبدیل می سازد (3). تا آن جا که اطلاع در دست است میرزا آقاخان کرمانی شاید نخستین نویسنده ی ایرانی است که در اواخر قرن نوزدهم مقاله ها و گزارش های بسیاری راجع به سوسیالیسم و دیگر شیوه های فکری، تهیه و منتشر کرده است. ولی سالها پیش از میرزا آقاخان کرمانی برخی از حکما و فلاسفه ی ایران نیز به مسایل برابری طلبی و اندیشه های اشتراکی توجه کرده و در نوشته های خود به آن مقوله ها پرداخته بودند. اینک به شواهدی که این ادعا را تأیید میکند می پردازیم . 1- سخن از سوسیالیسم و مفهوم آن در کشورهای خاورمیانه ازجمله کشور ایران، پس از نیمه ی اول قرن نوزدهم رواج داشته و در آثار نویسندگان و متفکران آن دوران انعکاس یافته است. به طور مثال بررسی نوشته های حاج ملا هادی سبزواری (4) و میرزا ابوالحسن جلوه نشان میدهد که نمونه هایی شبیه به اندیشه ی سوسیالیسم تخیلی در جهان بینی ایده آلیستی آنان وجود داشته است. اعتقاد سبزواری درباره ی مالکیت خصوصی که آن را "امری اعتباری و اضافی میدانست" در نیمه ی اول قرن نوزدهم درمیان نخبگان جامعه شهرت داشت. تمایل هواخواهانه ی میرزا ابوالحسن جلوه به جنبش بابیه در دهه های 1850 و 1860 که در بعضی عرصه ها دارای اندیشه های اشتراکی و برابری طلب بود، نیز ثبت شده اند. ابوالحسن جلوه در سالهای پر تلاطم 1269 تا 1270 خورشیدی (1891-1890 میلادی) از جنبش "تحریم تنباکو" که در واقع نخستین خیزش ضد استعماری در ایران بود، حمایت جدی کرد و اندیشه های برابری طلبانه وروش سیاسی خود را ترویج داد. اما این نوع اندیشه های پراکنده و ایده آلیستی، نسبت به بافت واوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران آن زمان که استبداد پادشاهی حاکمیت مطلق داشت، نتوانست به عنوان یک جریان فکری، روند رشد طبیعی خود را طی کند و به زایش و گسترش یک جهانبینی منسجم اجتماعی و سیاسی تبدیل گردد. این امر در مورد نویسندگان و روزنامه نگارهای لائیک و غیر مذهبی که درآن زمان برای نشریه های "اختر"، "ثریا"، "حکمت" و "پرورش" در خارج از مرزهای ایران قلم میزدند نیز صدق میکند. 2- همان طور که اشاره شد، میرزا آقاخان کرمانی در گزارش های خود درروزنامه ی "اختر" نیهیلیستها، سوسیالیستها و آنارشیستها را متعلق به یک جبهه میدانست و تا آنجا که اطلاع در دست است هرگز موفق نشد که به تفاوتهای اساسی این جنبش های اجتماعی آگاهی یابد. وی در مقاله ی روزنامه ی رسمی "ایران" پس از گزارشی کامل درباره ی چگونگی قیام و انقلابیون فعال حکومت 72 روز کمون پاریس را که بیشتر آنها سوسیالیست و کمونیست بودند، نیهیلیست خوانده و هدف آنان را چنین توضیح داده است: "اصل مقصود این گروه آنست که فقرا و عمله را در کل اموال مردم مشترک سازند و از این راه معیشت و سعادت حال فقرا و رنجبران را خاطر جمعی بدهند و در این خصوص مؤلفین بسیار تألیفات بیشمار نوشته اند و حتی بعضی مصنفین این عقیده را جایز دانسته اند که جمیع اموال اغنیا باید بالسویه در میان فقرا تقسیم شود و در میان همه مردم اشتراک عمومی حاصل گردد." این توضیح نشان می دهد که نویسنده ی مقاله، انقلابیون سوسیالیست و کمونیست را با نیهیلیست ها و آنارشیست ها در یک مجموعه قرار میدهد و تفاوت اساسی سوسیالیسم مارکسیستی و سوسیالیسم غیرمارکسیستی را تمیز نمیدهد. نویسنده، بارها سوسیالیستها و کمونیستها را که از نظر او نیهیلیست بودند، متعلق به "اهل اباحه" دانسته و تصریح میکند که هدف آنها "همان اباحه و اشتراک اموال و زنان بوده است." گفتنی است که درنیمه ی دوم قرن نوزدهم و حتی در دهههای نیمه ی اول قرن بیستم، مقوله های "اشتراک زنان"، "محو خانواده" و "جدایی کودکان از مادران"، بخشی از اتهاماتی بود که نظریه پردازان طبقات حاکم در کشورهای مختلف جهان به سوسیالیستها و کمونیستها ودیگر نیروهای برابری طلب و انقلابی نسبت میدادند. بررسی این مقاله نشان میدهد که نگارنده، با اینکه یک روشنفکر ضد نظام پادشاهی در ایران بوده و ازیک نوع شیوه ی تفکر سوسیالیستی و اندیشه ی برابری طلب متأثر است، ولی به صراحت از روشی رایج و شیوه ای سنتی پیروی کرده و سوسیالیست ها، کمونیست ها، آنارشیست ها و نهیلیست ها را زیر مجموعه ی "اهل اباحه" دانسته است. به هر روی علیرغم تفوق جهانبینی ایده آلیستی و تفکر متافیزیکی در اندیشه های سوسیالیستی، حکما و نویسندگان وروزنامه نگارهای معروف آن دوره، به جرات میتوان اذعان داشت که آنها با جسارت و شهامتی که از خود نشان دادند سنگ بنای شکل گیری و رشد اندیشه های سوسیال- دمکراسی را بنا نهاده و بستر سیاسی اجتماعی کشور ایران را در آن زمان برای نفوذ و گسترش اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی در عصر انقلاب مشروطیت آماده ساختند. فصل اول جنبش های سوسیال- دمکراسی و کارگری در عصر مشروطیت علیرغم تبلیغ و ترویج اندیشه های سوسیالیستی و سوسیال-دمکراسی در ایران توسط روزنامه نگارهای مترقی در اواخر قرن نوزدهم، به ویژه در دوره ی پس از قتل ناصرالدین شاه در سال 1275 خورشیدی (1896 میلادی) تا آغاز انقلاب مشروطیت، جهت ساماندهی و سازماندهی عناصر سیاسی و اجتماعی که به اندیشه های سوسیالیستی و آزادیخواهی اعتقاد داشتند، تلاش های بسیاری انجام شد اما هیچ کدام موفق به ایجاد تشکل یا سازمان سیاسی نشدند. با آغاز فعالیت های سیاسی، اجتماعی در آستانه ی انقلاب مشروطیت ایران، روشنفکران ایرانی که تحت تأثیر روشنفکران و کارگران انقلابی کشورهای روسیه ی تزاری، ترکیه ی عثمانی و مصر قرار گرفته بودند، برای نخستین بار به تدارک اولین سازمان سوسیالیستی پرداختند. سازمان همت نخستین سازمان سیاسی ایرانی درسال 1283 خورشیدی (1904 میلادی) توسط برخی از روشنفکران و کارگران و تجار ایرانی که در جستجوی تحصیل و کار و تجارت به ایالات قفقاز روسیه ی تزاری مهاجرت کرده بودند در باکو تأسیس گردید. این سازمان که "همت" نام داشت، توسط روشنفکرانی هدایت میشد که تحت تأثیر وقایع سیاسی آن زمان با سوسیال- دمکراتهای انقلابی (بلشویک) روسیه در ایالات قفقاز، ارتباط تنگاتنگ داشتند و این سازمان در اندک مدتی، بسیاری از ایرانیان مهاجر به ویژه کارگران و دانشجویان ایرانی ساکن آن مناطق را به عضویت خود درآورد. در سالهای آغازین قرن بیستم نزدیک به سی هزار کارگر مهاجر ایرانی در شهرهای مختلف ایالات قفقاز به ویژه در شهرهای باکو، گنجه، تفلیس زندگی می کردند. درسال 1905، در کشاکش آغاز انقلاب مشروطیت، تعداد این کارگران به شصت و دو هزارنفر رسید. این آمار شامل کارگرانی است که دارای گذرنامه بودند و اگر کارگران ایرانی را که بدون گذرنامه و یا غیر قانونی وارد روسیه شده بودند، به این آماراضافه کنیم، تعداد ایرانیان مقیم قفقاز نزدیک به صدهزار نفر می رسید. (5) فقرو فلاکت در روستاهای ایران و همچنین ورشکستگی کسبه و سرمایه داران کوچک در شهرهای ایران به خاطر رقابت



خرید و دانلود تحقیق درباره: تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص


دانلود تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن :

برای حفظ و صیانت از کتاب مقدس آسمانی مسلمین یعنی قرآن کریم یا از حافظه مردم و یا از کتابت و نگارش استفاده میشد. نزول تدریجی قرآن کریم، در مدت تقریباً بیست و سه سال کامل شد. براساس روایات، دلایل و شواهد بسیاری به صورت قطع و یقین، جمع آوری قرآن را در عصر رسول خدا ثابت میکند. در این مورد گروهی عالمان بر این عقیده هستند که آنچه امروز در میان همه امتهای اسلامی به عنوان قرآن کریم موجود است، دقیقاً با همین شکل و ترتیب آیات و سوره ها، در زمان حیات رسول الله (ص) جمع آوری شده است و هیچگونه جابجائی در آن صورت نگرفته است.

بنابراین نظم آیات و سوره تحت نظارت و به اشاره آن حضرت بوده است. از جمله طرفداران این نظریه میتوان به حارث محاسبی، خازن زرقانی، عبدالصبور شاهین، محمد غزالی و...اشاره کرد. (1) اما باید روشن شود که معنای جمع آوری قرآن چیست و این کار به چه صورتی انجام میگرفت؟

معنای جمع و تدوین قرآن

کلمه ‹‹جمع›› معمولاً به معنی گردآوری و افزودن چیزی به چیز دیگر است، در تاریخ علوم قرآن این کلمه را به معنای مختلف به کار برده اند. با نگاهی به روایات و احادیثی که درباره مراحل مختلف جمع و گردآوری قرآن سخن به میان می آید به خوبی نشان می دهد که این کلمه در مراحل مختلف به معانی مختلف و متناسب با مقصود به کار رفته است. بنابراین بر حسب زمان و به اقتضای کلام، معانی مختلفی را دربر گرفته است.

1- جمع به معنی حفظ کردن و به حافظه سپردن و از برکردن است. از اینجا به آن دسته صحابی که قرآن از حفظ داشتند ‹‹حفاظ قرآن›› یا ‹‹جماع قرآن›› و یا جامعان قرآن یعنی جمع کنندگان قرآن می گفتند. این معنای جمع، بدون تردید در عهد رسول خدا رایج بوده است. بطور قطع در این زمان عده ای به نام ‹‹حفاظ یا قراء و یا جماع قرآن›› از آغاز تا پایان آنرا کاملاً و با دقتی درخور توجه، به خاطر سپردند و آنرا حفظ کردند که در راس همه آنها پیامبر اکرم(ص) به عنوان نخستین حافظ قرآن قرار داشت .

2- جمع قرآن به معنی نوشتن یا نگارش بوده، منتها به صورت پراکنده و متفرق نوشته شده و در یک جلد جمع نشده و بعضی از سوره ها نیز مرتب بوده است. این مرحله دوم جمع آوری است که طبق اسناد و گواهی با ارزش و معتبر، قطعاً همزمان با حیات رسول خدا (ص) به ثمر رسید و هیچ محققی در علوم قرآنی به آن تردید ندارد.

3- زمانی هم جمع به معنی اینکه قرآن به صورتی که سوره های آن مانند آیات، مرتب شده باشد جمع آوری و تدوین گردید. این مساله ای است که اکثر محققان علوم قرآنی را به پژوهش مشغول کرد.

4- معنی دیگر هم به تدوین و گردآوری یک متن و نص مرتب بر حسب قرائت متواتر رایجی نیز می گفتند. این نکته یادآوری شود که منظور از تالیف هرگز نگارش و تصنیف نیست بلکه منظور همان جمع آوری کردن آیات و سوره هاست.

آنهایی هم که مرحله اول را قبول ندارند. جمع را سه دوره میبینند: جمع در زمان رسول خدا را ‹‹تالیف›› میگویند، اقدام ابوبکر را ‹‹جمع›› می نامند و آنچه را در زمان عثمان انجام شد ‹‹نسخ›› یا نسخه برداری و تکثیر نسخه میدانند. (4)

در نزد تعدادی از صحابی، قرآنهایی وجود داشته که مخصوص خود آنان بوده است مانند مصحف علی (ع) و ابن مسعود و....رافعی میگوید: ‹‹بر این مطلب اتفاق نظر است که علی بن ابی طالب، ابن مسعود، ابی بن کعب و زیدبن ثابت، از کسانی هستند که قرآن را به طور کامل نوشته و قرآنهای ایشان برای قرآنهایی که بعد نوشته شد، اصل قرار گرفت. (5)

پس همه جا نمیتوان جمع را به معنی حفظ گرفت، معنی کلمه برحسب مورد فرق میکند. وقتی علی (ع) ردا به دوش نمیگیرد تا قرآن را جمع کند هرگز نمیتواند بدان معنی باشد که به حفظ کردن و ازبرکردن قرآن همت گماشته است. بلکه همچنانکه تاریخ شاهد است او و بسیاری از صحابه مجموع قرآن را نوشتهاند. در دوره نبوی هم، جمع همین معنی را میدهد. یعنی هم حفظ و هم نوشتن و هم گردآوری است. (6)

اطلاق لفظ کتاب بر قرآن

در زمینه جمع قرآن در زمان پیامبر گرامی (ص) امام شرفالدین استدلالی دارد مبنی بر اینکه لفظ ‹‹کتاب›› از دیر باز بر قرآن اطلاق میشده است. در حالی که الفاظ تا زمانی که مکتوب نشود و به رشته تحریر درنیاید، کتاب نامیده نمیشود. پس اطلاق لفظ کتاب بر قرآن، پس از نوشتن آیات بوده است و این امر نشان میدهد که قرآن در عصر نزول نوشته میشده است.(7)

ولی ما نمیتوانیم این نتیجهگیری را بپذیریم، زیرا چه بسا گفته شود که اطلاق لفظ کتاب از سوی خداوند بر قرآن، به این جهت بوده است که بعد از نزول تدریجی و تکمیل شدن همه آیات آن، مجموعهای مکتوب پدید آید، و اطلاق کتاب بر قرآن به اعتبار آن باشد نه فضیلت آن. سپس این استعمال به عنوان یک اصطلاح در میان مردم رواج یافته باشد بدون اینکه قرآن را نوشته باشند.

کاتبان وحی

پیامبر اکرم (ص) به منظور صیانت از نصوص قرآنی، علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و حافظه مردم، دستور داد قرآن را بنویسند و همگان را به کار نوشتن تشویق میکرد.

آنانکه دستاندرکار نگارش قرآن بودهاند ‹‹کتاب وحی›› نامیده میشدند که طبق مطالعات محققان اسلامی و گروهی از خاورشناسان شمار نویسندگان وحی به چهل و سه یا چهل و پنج نفر میرسد که در زمان پیامبر به کتابت وحی اشتغال داشتند. (8)

با عنایت به اینکه در اوایل بعثت در تمام قریش تنها هفده نفر خواندن و نوشتن میدانستند و در مدینه کمتر از این تعداد بوده است که با تشویق پیامبر(ص) تعدادشان زیاد شد. (9)

کاتبان وحی در مکه

کتابت وحی در دوران اقامت رسول خدا در مکه شروع شد. زیرا اگر آیات مکی و مدنی را با هم مقایسه کنیم از یکصد و چهارده سوره قرآن هشتاد و شش سوره در مکه آمده و یا اینکه از مجموع 6236 آیه، نزدیک به 1600 آیه فقط مدنی است. البته آیات مکی کوتاهتر است. و به همین جهت اگر شمار کلمات را در نظر بگیریم به تقریب کمی، بیش از یک ثلث قرآن در مدینه و نزدیک دو ثلث آن در مکه نازل شده است. بدین ترتیب اهمیت نویسندگان وحی در مکه بیشتر نمودار میشود. بعلاوه که آگاهیهای ما از دوران مکه نسبت به مدینه کمتر است.

درباره اولین کاتب وحی در مکه، محققان، نام عبدالله بن سعدبن ابی سرح را نام میبرند و نخستین کسی که از قریش در مکه برای رسول خدا (ص) نوشت، عبدالله بن سعدبن ابی سرح بود که مرتد شده و در ایام فتح مکه به اسلام بازگشت. (10)

کاتبان وحی در مدینه

در این دوره تعداد نویسندگان بیشتر شد. و نخستین نویسنده وحی در مدینه، نام ابی بن کعب را به میان میآوردند و اولین کسی که در مدینه نگارش وحی را بعهده گرفت ابی بن کعب بود که پیش از زیدبن ثابت، به این مهم در مدینه اشتغال داشت. (11) و براساس روایات، آنکه بیش از همه به نگارش وحی، موفق بود، در مرحله اول علی (ع) و سپس زیدبن ثابت بود. چون این دو بیش از دیگران با پیغمبر بودهاند. (12)

مساله دیگر اینکه کاتبان همه در یک سطح قرار نداشتند، بعضی کتابت را خوب گرفته بودند و برخی در این فن کمبود داشتند. پارهای چون زید و ابی، سریانی و یا عبری هم میدانستند. کسانی مثل زید و ابی بیشتر به کار نوشتن وحی اشتغال داشتند وعده دیگر، هم آیات را مینوشتند و هم نامهها و رسالهها را تنظیم میکردند.

کسانی که بیش از همه یاور پیامبر در مکتوب کردن کتاب وحی بودند علی (ع) و عثمان بودند در غیاب آنها ابی در این کار معاضدت میکرد. بعد زید کتابت آموخت و بدین جمع پیوست.

او چون جوان بود و خانهاش نزدیک خانه پیامبر بود هر لحظه که احتیاج میشد در دسترس بود این بود که پیامبر او را احضار کرده و دستور کتابت میفرمود. در مورد علی (ع) تقریباً همه تصریح دارند که از کاتبان اولیه و مداوم وحی بوده است. (13)

در مورد طرز نوشتن هم چنین بود که هرگاه آیهای نازل میشد پیغمبر کس یا کسانی از نویسندگان وحی را احضار نموده و دستور نوشتن میفرمود. نویسندگان وحی آیات را با دقت مینوشتند و بر پیامبر گرامی میخواندند. گاه بود که او خود انگشت بر روی کلمه مینهاد و آنرا میپرسید و یا دستور میداد که هر آیهای را در کجا باید گذارد. در اواخر عمر گاهی بر روی درست نوشتن، واضح نوشتن بعضی از حروف کشیده و یا دندانهدار کردن حرفهایی نیز تذکراتی میفرمود.

زمانی که قبایلی اسلام میآوردند پیامبر تنی چند از یاران را برای آموزش قرآن و تعلیم احکام به نزد آنها میفرستاد.

نوشت افزار معمول برای نگارش وحی

در قرآن و حدیث عموماً ابزارهائی برای نگارش یاد شده است که اکثر آنها کم و بیش مورد استفاده کتاب وحی در نگارش قرآن کریم همزمان با حیات پیامبر اکرم (ص) بوده است.



خرید و دانلود دانلود تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن 11 ص