لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بافت شناسی در گیاهان
بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته میشود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شدهاند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شدهاند.
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافتهای مریستمی
بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافتهاند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر میباشند.
سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)
مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفتهاند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمیشود.
دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.
انواع بافت مریستمی
مریستم انتهایی
در انتهای همه ریشهها و ساقهها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقهها ، گلها تمایز مییابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عدهای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.
مریستم جانبی
این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شدهاند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود میآیند. ولی بافت ثانویه تولید میکنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.
مریستم میان گرهی
در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شدهاند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپهایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید میشوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شدهاند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود میآیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب میباشند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بافت شناسی در گیاهان
بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته میشود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شدهاند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شدهاند.
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافتهای مریستمی
بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافتهاند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر میباشند.
سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)
مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفتهاند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمیشود.
دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.
انواع بافت مریستمی
مریستم انتهایی
در انتهای همه ریشهها و ساقهها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقهها ، گلها تمایز مییابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عدهای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.
مریستم جانبی
این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شدهاند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود میآیند. ولی بافت ثانویه تولید میکنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.
مریستم میان گرهی
در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شدهاند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپهایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید میشوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شدهاند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود میآیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب میباشند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بافت شناسی در گیاهان
بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته میشود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شدهاند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شدهاند.
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافتهای مریستمی
بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافتهاند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر میباشند.
سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)
مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفتهاند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمیشود.
دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.
انواع بافت مریستمی
مریستم انتهایی
در انتهای همه ریشهها و ساقهها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقهها ، گلها تمایز مییابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عدهای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.
مریستم جانبی
این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شدهاند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود میآیند. ولی بافت ثانویه تولید میکنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.
مریستم میان گرهی
در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شدهاند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپهایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید میشوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شدهاند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود میآیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب میباشند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بافت خون
خون بافت همبند تخصص یافتهای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینهای مایعی به نام پلاسمای خون شناورند.
نگاه اجمالی
خون 7 الی 8 درصد وزن بدن را تشکیل میدهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر میباشد. خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی عامل اصلی توزیع مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت در بدن و انتقال دیاکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است. خون همچنین هورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل میکند.خون در خارج از بدن منعقد شده و سلولها و مواد غیر محلول آن به صورت تودهای نسبتا سفت به نام لخته خون (Blood clot) درمیآید. و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (Serum) از آن جدا میگردد. برای جلوگیری از انعقاد خون ، به منظور مطالعات خونی ، مقداری هپارین (یک ماده ضد انعقاد) یا سیترات به آن افزوده میشود. در این حالت اگر اجازه داده شود سلولهای خونی ته نشین شوند ، ملاحظه خواهد شد از نظر حجمی حدود 55 درصد خون از پلاسما و 45 درصد آن از سلولهای خونی تشکیل شده است. سلولهای خونی شامل گویچه های قرمز ، گویچه های سفید و پلاکتها هستند.
پلاسمای خون
پلاسما 55 درصد خون را تشکیل میدهد. مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد بقیه را ویتامینها ، مواد قندی و مواد لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل میدهند.
پروتئینهای عمده پلاسما
آلبومین پروتئین اصلی خون میباشد که بوسیله کبد ساخته میشود و مهمترین وظیفه آن حفظ فشار اسمزی خون میباشد. در ضمن در حمل مواد غیر معمول در آب ، نظیر اسیدهای چرب آزاد نقش عمدهای دارد. فیبرینوژن ، پروتئینی است که در کبد سنتز میشود. و پس از تبدیل شدن به فیبرین در انعقاد خون شرکت میکند. گلوبینها از نظر وزن مولکولی به سردسته گاما گلبولینها ، بتا گلبولینها و آلفا گلبولینها تقسیم میشوند. که مهمترین آنها گاما گلبولینها هستند که به آنتی بادیها یا ایمونو گلبولینها نیز مشهورند.
گلبولهای قرمز (Erthrocytes)
به سلولهای قرمز خون مشهورند. و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل میدهند. سلولهایی بدون هسته و مقعرالطرفین هستند. در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون میباشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده میشوند. حضور گویچههای قرمز با اندازههای مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچههای قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیس Poikilocytosis مینامند. که در حالات مرضی دیده میشوند.تعداد گویچههای قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر میباشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را هماتوکریت مینامیم. هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد میباشد.
ساختمان و کار گلبولهای قرمز
گلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور از مویرگها بهم چسبیده و به صورت میلهای استوانهای درمیآیند که رولکس (Rouleaux) نامیده میشود. شکل ویژه و انعطاف پذیری زیاد گویچههای قرمز را به پروتئینهای محیطی ویژهای نسبت میدهند که به سطح داخلی غشای اریترویسیتها چسبیدهاند. برخی از بیماریهای ارثی خون مانند کروی یا بیضی شکل بودن گویچههای قرمز از نقص پروتئینهای فوق ناشی میگردد.غشای این سلولها همچنین حاوی رسپتورهای مربوط به گروههای خونی میباشد. گویچههای قرمز خون حاوی مولکول پیچیدهای به نام هموگلوبین میباشد. که از یک قسمت پروتئینی به نام گلوبین و یک رنگ دانه آهندار به نام «هم» تشکیل شده است. گلوبین مرکب از 4 زنجیره پلیپپتیدی است که به هر زنجیره یک پورفیرین آهندار متصل شده است. هموگلوبین به علت داشتن آهن که در حالت احیا شده میباشد. میتواند با اکسیژن و دیاکسید کربن ترکیب شده و به ترتیب آهن ، هموگلوبین و کربامینو هموگلوبین تشکیل دهد.با توجه به بالا بودن فشار اکسیژن در ریه ها ، اکسی هموگلوبین در ریهها تشکیل شده و پس از رسیدن به بافتها ، اکسیژن جدا شده و دیاکسید کربن به آن متصل میگردد. بدین ترتیب امکان حمل اکسیژن از ریه به بافتها و دیاکسید کربن از بافتها به ریه امکانپذیر میگردد.عمر گلبولهای قرمز 120 روز میباشد. و پس از پایان این مدت بوسیله ماکروفاژهای طحال ، کبد و مغز استخوان فاگوسیته میشوند. کاهش تعداد گویچههای قرمز در خون را کم خونی Anemia و افزایش گویچههای قرمز در خون را پلی سیتمی Polycytemia مینامند.
گویچههای سفید خون
لکوسیتها یا گویچههای سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها یا دانهدارها و آگرانولوسیتها یا بدون دانهها تقسیم بندی میشوند. لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هستهدار و متحرک هستند. گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به سه دسته نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم میگردند. آگرانولوسیتها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم میشوند.نوتروفیلها فراوانترین لکوسیتها در خون میباشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش مییابد. اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل میکنند. لنفوسیتها که به دو دسته لنفوسیت B و A تقسیم میشوند نقش عمدهای در دستگاه ایمنی بدن دارند. تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی ، بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش مییابد.
پلاکتها (Plackets)
اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگا کاریوسیت (Mega karyocytes) در مغز استخوان حاصل میشود، فاقد هستهاند. با وجود این در مهره داران پست سلولهای هسته داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکت می باشد. پلاکتها را ترومبوسیت نیز می نامند. تعداد پلاکتها 400 - 200 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد. و عمر آنها 11 - 8 روز می باشد. هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیلو پروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی ABO در غشای پلاکتها می باشد.کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است. که این عمل با چسبیدن پلاکتها به همدیگر و محل آسیب دیده رگ و ترشح مواد دخیل در انعقاد انجام میگیرد. تحریک پلاکتها در محل آسیب عروقی باعث ترشح ADP میگردد که ADP چسبیده به سطح پلاکت موجب چسبیدن پلاکتها بهم و تشکیل توده پلاکتی را میکند که به صورت درزگیر عمل کرده و از ادامه خونریزی جلوگیری میکند. همزمان با ترشح ADP ، سروتونین و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 65
بافت برداری عضلانی زیر پوستی
روند: از هر عضله ای میتوان نمونهبرداری کرد ولی به منظور جلوگیری از تنوع در عضلات و قسمتهای مختلف از یک عضله خاص مورد نیاز است عضله glvteal و میانی معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد. محدوده 5/2 cm2 از پوست جدا میشود تراشیده شده و برای روند استریل آماده میشود. بخش آماده شده محلول به خود عضله تزریق نمیشود یک شکاف یک سانتیمتری درداخل پوست و در صورت نیاز و ضخیم بودن عشا در آن ایجاد میشود ابزار بافت برداری شامل یک سوزن بیرونی یک سیلندر برش دنده داخلی و Stylettc و سوزنی که همراه با سیلندر برش دهنده است در میان شکاف فشار داده میشود و به داخل عضله میرود سیلندر برش دهنده به صورت جزی بیرون کشیده میشود تا قسمت کناری سوزن را نشان دهد. که بعد آن را با فشار به عضله وارد خواهند ساخت این باعث میشود که قسمت کوچکی از عضله وارد پنجره کناری شود و درون حفره سوزنی جای بگیرد که بعد با فشار کامل سیلندر برش دهنده به داخل کاملاً بریده خواهد شد. این کار را چند بار تکرار میکنیم تا 20 و m از عضله را نمونهبرداری کنیم سپس سوزن را بیرون میآورند و از دسته آن برای جدا کردن نمونه از سوزن استفاده میکنند میتوان این زخم را بخیه زد ولی در حالیکه تنها یک برش کوچک صورت گرفته است چنین کاری لازم نیست .
آماده سازی نمونه :
سپس نمونهها را برای hixtochemical آماده میکننند حتی برای biochemical و مطالعات فراساختاری نمونههای hixtochemica به شکل قسمتی متقاطع و یخ زده داخل نیتروژن مایع قرار میگیرد. پس از برش، قسمتها رنگ میشوند تا نوع انقباض مشخص شود. همین طور ظرفیت اکسایش و توان گلیکولئیک آن هم مورد بررسی قرار میگیرد. برای بررسی biochemical خون و نسوج متصل جدا میشوند و نمونه داخل نیتروژن مایع برای آماده سازی بعد قرار میگیرد. برای مطالعات فراساختاری بخشی از تار عضلانی از نمونه جدا میشود و داخل یک ثابت کننده قرار میگیرد
نتایج
خواننده به متن برای تشریح جزئی نتایج مطالعات بافت برداری عضلانی مراجعه کند.
تحلیل مایع زلالی مفصلی synovial flvid
جمعآوری و تحلیل مایع سینویال مفصلی یک عملکرد کلینکی مرسوم است. نمایش اصلی معمولاً تفاوت بین یک شرایط عفونی و شرایط غیرعفونی باشد. این روند بیشتر مواقع در محل اتصالات صورت میگیرد و البته به میزانی کمتر برای پوششهای تاندون و کیسه های آن نوع ارزیابی مورد نیاز بستگی به شرایط مورد نیاز دارد و بنابراین جمعآوری کاملاً استریل و ارزیابی آن برای همه نمونه ما ضروری نیست.
روند : نمونهها میبایست همیشه تحت شرایط استریل جمعآوری شوند تا مانع از عفونت شود. هنگامی که یک ارزیابی مطالعه باکتریایی ضروری است ولی بایست از آلودگی تصادفی جلوگیری کرد یک روند کاملاً استریل با کلاه، ماسک، روپوش بلند و قسمتهای پوشیده شده به کار گرفته میشود. جمعآوری معمولاً همراه با ایستادن است صورت میگیرد گرچه بیهوشی عمومی هنگامی که دام بیمار همکاری نمیکند و هنگام انجام یک روند کاملاً استریل ضروری است.
آماده سازی محیط و اندازه سوزن برای بیهوشی موضعی حفره مفصلی است. روند جمعآوری کاملاً استریل در ضمیمه، شرح داده شده است. بنابراین اولیه بخشی از بیرون کشیده را میتوان برای مطالعه باکتریایی به کار گرفت برای نماندن شانسی برای آلودگی تصادفی سرنگ میبایست هنگام ورود به بدن به سر سوزن متصل شود. پس از وارد ساختن سوزن همراه سرنگ متصل نمونه به آرامی بیرون کشیده میشود. و سرنگ بیرون آمده و سر آن را رویش میگذاریم یک سرنگ جدید به سوزن متصل است و مایع سینویال بیشتری برای محاسبات باقی مانده جمعآوری شده است.
مدیریت نمونه : مدیریت نمونهها برای مطالعههای باکتریایی در ضمیمه C شرح داده شده است. راهی که طی آن با نمونه برخورد خواهد شد بستگی به نوع ارگانیسم های مورد انتظار و تاخیر قبل از پروسه دارد. اگر تاخیر مورد انتظار باشد یک عامل انتقال مناسب مورد استفاده قرار میگیرد.
تشخیصهایی که میتواند روی نمونه باقی مانده صورت بگیرد شامل ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت، کیفیت تعلیق ماده بزاقی، سلول شناسی آنزیمها و تحلیل اجزا است. یک ارزیابی معمول از یک نمونه شامل تشخیص ظاهر، حجم، شکل توده، پروتئین، غلظت سلول شناسی است. نمونه را برای ظاهرش آن موقع جمع آوری مورد ارزیابی قرار میدهند. توانایی لخته شدن مایع سینویال هم در لوله جمع شده مورد بررسی قرار میگیرد وسیکوزیته، پروتئین و ارزشهای خون شناسی بررسی این مایع سینویال قرار گرفته در لوله همراه با EDTA مورد بررسی و محاسبه قرار میگیرد خیلی راخت میتوان با قرار دادن چند قطره از مایع سینویال بین انگشت اول و انگشت شصت به خوبی تخمین زد که مایع چه مقدار میتواند بیرون بماند. این لخته موسین برای نمونه EDTA هدایت میشود.
نتایج : بعضی رفرنسها برای پارامترهایی که معمولاً برای ارزیابی مایع سینویال مفصلی مورد استفاده قرار می گیرند در جدول 1-5 آمده است. از مایع به عنوان یک نمونه استفاده کنید به عنوان یک قانون کلی مایع سینویال مفصلی در مواردی از مسمویت عفونی همراه با میزان سلول هستهای شده افزایش یافته است همچنین غلظت پروتئین و نسبت نوترونیل و تمایل به لخته شدن، تیرگی کاهش وسیکوزیته و کیفیت حالت بزاقی و حضور انواع باکتریها از جمله همین موارد است. باکتریها همیشه در یک قابل رویت نیستند و معمولاً رشد آنها در طبیعت متصل میشود چرا