لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نگاهی به راههای تقویت صنعتی شدن
با هدف کارآفرینی برای جوانان
با کاهش تصدیگری دولت، کارآفرینان با تجربه بخش خصوصی گام به عرصه تولید میگذارند.
نخستین دغدغه دولت و مسئولان اجرایی در سال جدید، ایجاد کار برای جوانان است. توجه خاص به روند مستمر صنعتی شدن کشور و تقویت همه جانبه بخش خصوصی در مسیر تقویت تشکلهای مردمی برای توسعه صنعتی میتواند مشاغل تازهای را در این گستره رقم زند.
دولت بویژه در سالهای اخیر، سعی وافری در خصوصیسازی واحدهای دولتی داشته و کوشیده است بخش قابل توجهی از مالکیتهای عمومی صنعتی را به کارآفرینان واگذار کند، ولی باید توجه داشت که بخش خصوصی در کشوری در حال توسعه، نظیر ایران اسلامی باید الزامات ضروری کسب سود بیشتر را با اهداف کارآفرینی برای جوانان، در آمیخته و تلاش کند در دنیای رقابتی جهانی شدن، تولید کیفی کالا را سرمشق خود قرار دهد. از دیگر سو، چشمانداز اقتصاد جهانی در هزاره تازه میلادی، بسیار پیچیده است و شرکتهای چندملیتی به پشتوانه تکنولوژیهای مدرن سعی دارند کسب و کار بینالمللی را با ایجاد شگفتی قبضه کنند. موهبت منحصر بفرد کشور ما از نظر داشتن ذخایر وسیع نفت و گاز و معادن متنوع و غنی، بستر توسعه صنعتی با هدف کارآفرینی برای جوانان سرافراز و تحصیلکرده را آماده کرده و بخش خصوصی با اتکا به چنین مزایای طبیعی، قادر است با برنامهریزی مدیریتی و شناخت نیازهای روز بازار، چرخ صنعت ایران اسلامی را هنرمندانهتر به گردش در آورد. هر چند گردانندگان تشکلهای صنعتی و مدیران تولیدی عقیده دارند که گام گذاشتن در مسیر تولیدات صنعتی ویژگیهای بارز خود را طلب میکند، روند تولیدات صنعتی، مسیری بسیار پیچیده و زمانبر است که علاوهبر برنامهریزی ماهرانه و حوصله قابل توجه به مدیریت هوشمند نیازمند است تا با اتکا به مهارتهای برنامهریزی صنعتی، درجه خطرپذیری و زیان در عرصه یاد شده را به حداقل برساند.
امروزه در جهان پرتلاطم، کارآفرینان به آینده نیز توجه دارند و گروهی به دنبال سود کوتاه مدت و جمعی دیگر در پی کسب سود بلندمدت هستند. هنر واقعی برنامهریزان کلان کشور این است که با طراحی برنامههای توسعه و تدوین بودجههای سالانه متکی بر خرد جمعی، شوق توسعه صنعتی در کارآفرینان را برانگیزند و بکوشند با ایجاد اطمینان و اعتماد در مالکیت سرمایههای صنعتی، کشور را از دغدغه بحرانزای بیکاری جوانان برهانند. زمانی که کشور ما با اتکا به خردمندان صنعتی گام در راه استواری صنعتی برداشت، بسیاری از کشورهای تازه صنعتی شده کنونی در کوره راه تولیدات صنعتی گام میزدند. وقوع جنگ تحمیلی و سپس عدم تدوین برنامههای اصلاحی برای توسعه صنعتی، سبب شد کشور ما مسیر پیموده شده را ادامه ندهد. در نتیجه، رشد جمعیت نیز بر مشکلات جامعه افزود و اکنون معضل بیکاری جوانان به عنوان بزرگترین مشکل جامعه خودنمایی میکند. مطالعه تاریخی صنعتی شدن کشورهای غیرصنعتی با هدف کارآفرینی گسترده مؤید آن است که با حمایت و تقویت تشکلهای صنعتی میتوان راه دشوار پیشرو را از سر گذراند. یکی از متخصصان صنعتی در این باره خاطر نشان میسازد: شتاب گرفتن روند جهانی شدن اقتصاد به خصوص در هزاره تازه میلادی، بحث اقتصادی توسعه کشورها را پر رنگ ساخته است. اگر در گذشته، اقتصاد توسعه برای رسیدن به رفاه بیشتر از طریق افزایش سهم یک کشور در حجم جهانی تجارت مورد توجه بود، در شرایط حاضر، اقتصاد توسعه برای تأمین و حفظ موجودیت سیاسی و هویتی یک کشور بر بستر توسعه صنعتی مورد توجه نظریهپردازان و دولتمردان دلسوز و متعهد قرار دارد. امروز بیش از هر زمان دیگر، رشد اقتصادی بسترساز و هدایتکننده پیشرفتهای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی است. در این راستا، بر طرف کردن مشکلات و ساختارهای کهنه اقتصادی، اولویت اول دولتمردان کشورهای در حال توسعه است. البته این به آن معنا نیست که برای رسیدن به اهداف اقتصادی، فقط باید به راهکارهای اقتصادی و یا به معنای دیگر توسعه اقتصادی پرداخت بلکه حتی پرداختن به توسعه سیاسی کشور که امری لازم و الزامی است نیز هدفی در جهت نهادینه کردن توسعه اقتصادی بر مبنای مشارکت عمومیتر عوامل تولید در تمام سطوح تصمیمگیری، اجرا و داوری و قضاوت فعالیتهای اقتصادی در پیشرو دارد. اگر چه توسعه اقتصادی و یا به معنای دیگر اقتصاد توسعه از اجزا و بخشهای گوناگون تشکیل شده است که پرداختن به تمامی ابعاد آن لازم است، اما در این بحث ما به قسمتی از آن یعنی رابطه بین دولت در یک کشور در حال توسعه و تشکلهای صنعتی در آن کشور میپردازیم.
در یک مجادله پایانناپذیر بین صاحبان و مدیران بخشهای گوناگون اقتصاد دولتی، مباحث فراوانی مبادله میشود که هر سوی سعی دارد که ناکارامدیهای اقتصادی به صورت عام و ضعفهای خود را به طور خاص در تمامیتخواهی و یا ناتوانی طرف مقابل تعریف کند و همیشه خواهان تحولی عظیم از سوی طرف مقابل باشد، ولی آنچه طرح آن در این زمینه ضروری بهنظر میرسد، این است که دولت و تشکلهای صنعتی به عنوان نمایندگان بخش خصوصی در واقع تار و پودهایی هستند که یک کشور در حال توسعه بدون آنها نمیتواند، فرش اقتصاد صنعتی پویا و بالاخره سودبخشی و کارآفرینی را ببافد و به نتیجه برساند. نکته نخستی که باید به آن اشاره شود این است که تشکلهای صنعتی فقط و فقط در یک جامعه صنعتی و یا جامعه رو به صنعتی شدن مفهوم پیدا میکنند. این به آن مفهوم است که مقایسه تشکلهای صنعتی کشورمان با کشورهای پیشرو و بزرگ، امری غلط و حتی به دور از درک علمی از روند اقتصاد توسعه و جامعهشناختی است. به همان اندازه مقایسه رفتاری نیز با یک دولت بزرگ صنعتی، امری کاملاً اشتباه و غیرقابل پذیرش در مفاهیم منطقی و علمی میباشد. در این راستا، باید توجه شود که شکلگیری و پیدایی تشکلهای کارآفرین صنعتی و نقش محوری و عملکرد درست آنها در روند توسعه اقتصادی کشور، منوط به رویدادهای پیچیده روند صنعتی شدن کشور است و فقط در ارتباط با این موارد و مقولهها، قابل اندازهگیری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
جهانی شدن بنگاههای اقتصادی
روند جهانی شدن، فرصت ها و چالش های مختلفی را برای کشورها ایجاد کرده و قواعد جدیدی را در نظام بین المللی به وجود آورده است. سطح توسعه کشورها تأثیر مستقیمی بر نحوه مشارکت و میزان بهره مندی آنها از این روند دارد و نتایج حاصله نیز اهداف توسعه ای کشورها را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
روند جهانی شدن، فرصت ها و چالش های مختلفی را برای کشورها ایجاد کرده و قواعد جدیدی را در نظام بین المللی به وجود آورده است. سطح توسعه کشورها تأثیر مستقیمی بر نحوه مشارکت و میزان بهره مندی آنها از این روند دارد و نتایج حاصله نیز اهداف توسعه ای کشورها را تحت الشعاع قرار خواهد داد.از همین روست که محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران معتقد است هرچه تعامل و حضور بنگاه های اقتصادی کشور با اقتصاد جهانی غیرقابل انفکاک تر شود، اقتصاد ایران غیرقابل تحریم تر می شود.این بدان معنی است که هر چه درجه درهم تنیدگی اقتصادی بنگاه ها با اقتصاد جهانی بالاتر رود، امنیت اقتصادی کشور با امنیت اقتصادی جهان گره می خورد.او تأکید دارد که با رسیدن به چنین مرحله ای احتمال و توان این که برخی کشورها با تصمیم گیری های سیاسی بخواهند برنامه حذف اقتصاد ایران از عرصه جهانی را طراحی کنند، کمتر می شود.● جهانی شدن بنگاه هاسازمان جهانی تجارت یکی از نهادهای مؤثر در روند جهانی شدن است و از طریق موافقتنامه های متعدد در زمینه تجارت کالا، خدمات و مالکیت معنوی، سیاست های تجاری اعضا را هماهنگ می کند.آغاز روند الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت از یک سو از نظر وضعیت اقتصاد کشور و از سوی دیگر از نظر وضعیت رقبا و سایر اعضای سازمان جهانی تجارت و تبعات ویژه و خاصی که می تواند به اقتصاد کشور تحمیل کند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از همین رو فراهم کردن زمینه های مساعد برای گسترش رقابت، کاهش هزینه های تولید و تولید کالا و خدماتی با کیفیت بالا و قابل رقابت با کالا و خدمات مشابه سایر کشورها به گونه ای که دستیابی کشور به پیامدهای مثبت عضویت را تسریع کرده و تبعات و آثار منفی آن را به حداقل برساند. نیازمند این است که زیرساخت های لازم از هم اکنون فراهم شود.مرکز ملی مطالعات جهانی شدن که چند سال قبل با هدف تدوین راهبرد جامع ملی در قبال فرایند جهانی شدن و تدوین و ارائه پیش نویس سیاست های کلی نظام در قبال جهانی شدن در ابعاد فرهنگی اقتصادی و سیاسی تشکیل شد، از ابتدای امسال با هدف مشارکت دادن استانداری ها، دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی، بخش های صنعتی، بازرگانی، معدنی، کشاورزی و اتاق های بازرگانی در ارائه تحلیل های علمی از مزیت های رقابتی و الزامات پیش رو یک سلسله همایش های استانی را برنامه ریزی کرد که دومین همایش از آن با عنوان «جهانی شدن بنگاه های اقتصادی ایران» روز پنجشنبه در بندرعباس برگزار شد.محمد نهاوندیان، رئیس مرکز ملی مطالعات جهانی شدن در این همایش در توضیح ضرورت در پیش گرفتن رویکرد جهانی شدن در بنگاه های اقتصادی گفت که بنگاه های اقتصادی می توانند با تعامل درهم تنیده با اقتصاد جهانی، از این روابط به عنوان یک سوپاپ اطمینان در مقابل تحریم های احتمالی کشور استفاده کنند.● نگاه بخشی، پاشنه آشیل جهانی شدننهاوندیان معتقد است بسیاری از خسارت هایی که اقتصاد کشور در گذشته متحمل شده است، ناشی از نگاه بخشی نگر و نه نگاه ملی بوده است.به دلیل وجود چنین نگاه حمایتی دولتی از یک بخش بخصوص حمایت های تعرفه ای، سایر بخش ها را تحت تأثیر قرار داده است.دستاورد این رویکرد این بوده که به گفته رئیس مرکز مطالعات جهانی شدن، سیاستگذاران اقتصادی کشور همواره با این سؤال رو به رو بوده اند که به عنوان مثال آیا باید واردات پارچه را تسهیل کنند و یا تولید پنبه را، کارخانجات نساجی را مورد حمایت قرار دهند یا واردات پوشاک را.«بنگاه ها باید توجه کنند در حضور اقتصاد ملی در عرضه اقتصاد جهانی نگاهشان یک نگاه ملی باشد نه نگاه بخشی.» گفتنی است دومین همایش جهانی شدن بنگاه های اقتصادی که به میزبانی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن بندرعباس برگزار شد، برخلاف همایش اول در مشهد، به دلیل برخی ناهماهنگی ها، با دشواری هایی برای مدعوین همراه بود.
از جمله اهداف مهم دولت همسو با توسعه اقتصادی کشور، رشد اشتغالزایی، افزایش تولید و بهبود هر چه بیشتر وضعیت کشاورزی است که در این راستا بانک صادرات ایران آمادگی کامل برای اعطای تسهیلات به متقاضیان واجد شرایط و تحقق اهداف و برنامههای دولت را دارد.به گزارش روابط عمومی بانک صادرات ایران، آقای دکتر حمید برهانی مدیرعامل این بانک در گردهمایی مدیران و مسئولان شعب منتخب بانک صادرات استان تهران ضمن بیان مطلب فوق خاطر نشان ساخت: بانک صادرات ایران از گسترش بنگاههای اقتصادی زود بازده و کارآفرین حمایت میکند و در این راه از کلیه ظرفیتهای خود بهره خواهد گرفت.براساس این گزارش مدیرعامل بانک صادرات ایران از اشتغالزایی و افزایش تولید بعنوان مسئولیتهای اجتماعی و حرفهای این بانک نام برد و تأکید کرد: باید با برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از کلیه ظرفیتها، فرصتهای جدید شغلی را در اختیار جوانان بیکار و جویندگان کار قرار دهیم.دکتر برهانی از تکریم ارباب رجوع و احترام به مشتریان بعنوان شعار و اصول محوری بانک صادرت نام برد و افزود: بانک صادرات قصد دارد از طریق ارایه خدمات نوین و توسعه کمی و کیفی این خدمات رضایت هر چه بیشتر هموطنان گرامی را جلب نماید.وی در پایان سخنانش یادآور شد: مهمترین سرمایههای بانک صادرات اعتماد بسیار زیاد مردم به این بانک، تلاش و دلسوزی بیدریغ کارکنان و مشارکت همه جانبه این بانک در آبادانی میهن اسلامی است.گفتنی است در این گردهمایی آقای قدرت ا... شریفی عضو هیأت مدیره بانک صادرات ایران نیز ضمن تشریح برنامهریزیهای انجام شده، پرداخت هرچه بیشتر تسهیلات به بخشهای مولد و اشتغالزا را مورد تأکید قرار داد.
اعجاز کار گروهی در بنگاه های اقتصادی
تعیین اهداف مهمترین کاری است که باید پس از تشکیل گروه انجام شود. داشتن گروهی که از انگیزه قوی برخوردار است اما هر یک از اعضای آن هدف های متفاوتی را دنبال می کنند هیچ فایده یی ندارد.
● شناخت اهداف گروه
تعیین اهداف مهمترین کاری است که باید پس از تشکیل گروه انجام شود. داشتن گروهی که از انگیزه قوی برخوردار است اما هر یک از اعضای آن هدف های متفاوتی را دنبال می کنند هیچ فایده یی ندارد. ممکن است پس از تشکیل گروه و در طول فعالیت آن، به تدریج اهداف گروهی تغییر کنند. مثلاً زمانی که محصول جدیدی وارد بازار می شود معمولاً اولین اولویت کاری گروه تمرکز بر فعالیت های تحقیقاتی در مورد رقبا است و چنانچه هدف جلب رضایت مشتری باشد مهمترین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نقش دولت در
صنعتی شدن ایران
در فرایند توسعه صنعتی کشور پس از تعیین چشم انداز توسعه صنعتی، پرسش اساسی این است که تصویر مطلوب چگونه باید تحقق یابد؟ مسیر حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب چگونه باید باشد؟ کدام مجموعه از تصمیمات سیاستگذاری و نهادسازی در اقتصاد داخلی، چه در سطح ملی و چه در سطح بخش صنعت، در هماهنگی با تحولات آینده اقتصاد جهانی هدف های توسعه صنعتی را امکان پذیر می سازد؟ الزامات محیطی و شرایط عمومی کشور در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به عنوان زمینه ساز موفقیت توسعه صنعتی، چیست و چگونه باید ایجاد گردد؟ نکته مهم آن که این مجموعه اقدامات به خودی خود شکل نمی گیرد، بلکه نیازمند نقش موثر دولت است.
شاید مهمترین عامل توسعه صنعتی در کشورهای در حال توسعه، آزادسازی تجارت و آزادسازی بازارهای کار و سرمایه است که اغلب با مساله خصوصی سازی و اصلاح شرکت های دولتی همراه می گردد. امروزه، آزادسازی با افزایش موافقت نامه های تجاری منطقه ای، ارتقای کاهش تعرفه های تجاری منتخب و دسترسی به بازارهای بزرگتر همراه شده است. آزادسازی تجارت، نظام انگیزشی سرمایه گذاری صنعتی و توسعه فن آوری را درکشورهای در حال توسعه تغییر داده است. رقابت فزاینده، شرکت ها را وادار کرده تا کارایی خود را افزایش داده و استفاده از فن آوری های موجود را بهبود بخشند. بهبود تخصیص منابع بین شرکت ها و فعالیت ها، رشد اقتصادی و سرمایه گذاری را در بسیاری از موارد افزایش داده است. ارتباط بین آزادسازی و توسعه صنعتی، ارتباط یک به یک نیست. صنعتی شدن در نوع کارآمد خود و در حالت بهبود زنجیره ارزش افزوده، پدیده ای پیچیده است. برای این منظور باید مهارت ها و منابع زیادی برای آموزش فن آوری مهیا گردند که این نیز مستلزم بازارهای عوامل و موسسات حمایتی است. آزادسازی بازارها در صورت ناکارآمد بودن به خودی خود کمکی نخواهد کرد. اگر بنگاه هایی که قصد مشارکت در رقابت بین المللی را دارند، توانایی کسب مهارت های جدید، فن آوری یا منابع لازم برای رقابت را نداشته باشند به جای رشد پویا با پسرفت مواجه خواهند شد. درمجموع می توان گفت ترکیب آزادسازی، تغییرات فناوری و جهانی شدن به این مفهوم است که کشورها از یکسو با فرصت های بیشتر و از سوی دیگر با رقابت بسیار شدیدتری نسبت به قبل مواجه هستند.
در تجربه اقتصادهای صنعتی اولیه و اقتصادهای تازه صنعتی شده شرق آسیا ، ابزار حمایت از صنایع نوزاد یکی از مهمترین راه های تعمیق صنعتی بوده است. باید توجه داشت که در شرایط جدید و تحولات آتی تجارت بین الملل امکان استفاده از این روش به عنوان اهرم ایجاد صنایع جدید در توسعه صنعتی کشورهای در حال توسعه فراهم نیست. اهداف توسعه صنعتی آینده باید با هدف توسعه رقابت پذیری، مبتنی بر یک بررسی از ساختار رقابتی زیربخش های مهم صنعتی تدوین گردد. بدین منظور بر اساس ویژگی های هر زیر بخش، ابتدا باید جهت گیری اصلی بازار (داخلی یا خارجی) را تعیین کرده و سپس شکاف ها و نقصان های مربوط به توسعه منابع انسانی و آموزش و کارآموزی، ارتقای ظرفیت فناوری، سازماندهی فعالیت های صنعتی، تدارک زیرساخت ها، تامین منابع مالی داخلی و خارجی، ارتباط با بازارهای خارجی، را متناسب با تصویر و روند مطلوب آتی هر زیربخش تعیین کند و برای رفع این شکاف ها ابزارهای لازم را مورد تمهید قرار دهد. در این نگرش، دولت به جای ایجاد مداخلات حمایتی مستقیم، به بازآرایی هدفمند فعالیت های صنعتی در ارتباط با بازارهای داخلی و خارجی با هدف ارتقای رقابت می پردازد. از این رو نقش دولت در ایجاد سازوکارهای بازار و توسعه فضای رقابت، بسیار تعیین کننده است و تنها آن دسته از دخالت های دولت که در جهت رفع کاستی های بازار باشد، می تواند در شرایط جدید قابل توجیه باشد. دولت در تنظیم دخالت ها و سیاست های حمایتی خود با هدف قرار دادن ارتقای تولید رقابتی، می بایست به طور هدفمند، مشروط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
صنعتی شدن ایران
صنعتی شدن را هم بومی کنیم
صنعت، هنر تبدیل علم و دانش و تجربه تاریخی به کالا و خدمات (کالای غیرمرئی) با هدف افزایش ضریب تبدیل مواد اولیه و ظرفیت عوامل تولید به محصولات نهایی و قابل عرصه در بازار می باشد. صنعت در واقع آگاهانه ترین فعالیت استخراج ارزش افزوده است. با توجه به اینکه تلاش، چالش و دغدغه تامین معیشت و نیازهای اقتصادی و مالی پدیده ای همزاد و همزیست بشر است و سرنوشت اقتصادی هر فرد و جامعه ای تحت تأثیر رفتارهای اقتصادی دیگران و با محدودیت انتخاب دیگران مواجه می باشد، رویکرد حداکثر سازی توان تولید و استخراج باید هم اکنون به یک رقابت جدی میان مسئولان تبدیل شود.
این رویکرد در ادامه تلاشهای اقتصادی چالش صنعتی شدن را به عنوان یک واقعیت و عینیت در رفتارهای اقتصادی یا به عبارت دقیقتر جنگ اقتصادی مطرح نموده است. به همین خاطر قدرتمندترین اقتصادهای دنیا را کشورهای صنعتی می نامند و تلاش برای صنعتی شدن جزو ارکان ثابت اقتصادی سیاسی دنیا است. کشورهای موسوم به گروه هشت یا گروه (۷+۱) صنعتی ترین کشورهای این گروه هستند و میزان تولید علم و دانش ضریب تبدیل علم به کالا و خدمات از بسترهای فناوری (ابزاری برای تبدیل علم به کالا) آن شمرده می شود و به همین خاطر از اقتدار و توان اقتصادی والایی برخوردارند.
فرآیند تبدیل دانش و علم و نتایج پژوهش ها و تحقیقات به محصولات قابل عرضه در بازار و تولید کالا و خدمات تقریباً جریان صنعتی شدن را پایدار کرده است و صنعتی شدن آرزو و هدف همه اقتصادهای سیاسی است. این روند انقلاب صنعتی را پدید آورده و با افزایش ضریب تبدیل و ترزیق علم و دانش به کالا و خدمات به تدریج، سهم دانش و علم در کالا و خدمات تولید شده افزایش یافت و هدف نهایی افزایش این ضریب، سطح ۱۰۰ درصد است که در آن صورت صنعت مجازی شکل خواهد گرفت.
آنچه امروزه اقتصاد دانایی و دانش محور نامیده می شود همان ایجاد توازن ۱۰۰ درصد میان تولید علم و تولید کالاست در واقع علم همان کالا و خدمت به شمار می رود. حتی آنچه که امروزه به عنوان انقلاب اقتصادی فراصنعتی نامیده می شود موضوع و پدیده ای فراتر از صنعت نیست بلکه اقتصادی صنعتی است. با توجه به محدودیت همیشگی امکانات و فرصتهای در اختیار انسان و جوامع از یکطرف و نامحدود بودن نیازها و دغدغه های اقتصادی و استمرار رقابت در حداکثر سازی استخراج ثروت و بی پایان بودن مسابقه ثروتمندسازی شهروندان از طرف دیگر، صنعتی شدن و مؤثرترین و کارآمدترین و اثر بخش ترین الگو در توسعه و پیشرفت اقتصادی به شمار می رود.
اما کاروان توسعه صنعتی با پشتیبانی انباشت تاریخی علم و دانش و ساختار قدرتمند تولید دانش و پژوهش می تواند به مقصد برسد. کشورهای صنعتی دنیا از لحاظ علمی نیز بالاترین شاخص تولید و پیشرفت را به خود اختصاص داده اند. بنابراین صنعتی شدن محصول چند فرآیند و اصل به این شرح است:
- صنعتی شدن به معنی داشتن تجهیزات و ابزارهای آهنی و فلزی نیست بلکه دستگاه ها و ماشین آلات، وسایل صنعت هستند و برشی مقطعی از فناوری به شمار می روند.
- صنعتی شدن معلول علمی شدن اقتصاد و رفتارهای اقتصادی و تولید است اما فاز نخست توسعه صنعتی را توسعه علمی تشکیل می دهد.
- صنعتی شدن با قدرت تولید علم، دانش، پژوهش و تحقیقات ارتباط مستقیم دارد.
- صنعتی شدن، فرایندی وارداتی نیست بلکه جریانی مستمر و درونزا به شمار می رود.
- توسعه صنعتی، نهضتی در جهت حداکثر سازی استخراج ارزش افزوده اقتصادی از هر قطره آب، هر وجب خاک، هر واحد فضای زیر زمینی و رو زمینی، با تکیه بر اراده و خواست هر نیروی انسانی در کشور است.
- توسعه صنعتی ترجمان اقتصادی جامعه علمی و مدیریت کارآفرین است.
- توسعه صنعتی به هیچ وجه حلقه ای جدا از زنجیره توسعه علمی نیست بلکه در محور و مرکز آن قرار دارد.
- نهادینه سازی ارتباط دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزشی و ایجاد توازن صددرصد میان تولید علم و تولید ثروت برای تحقق طرخ توسعه صنعتی کشور یک ضرورت است.
- صنعتی شدن به هیچ وجه با مانیفست و تعریف و تمجید و تقدیر بر و تاکید و تصریح، اتفاق نمی افتد بلکه محصول جنبش پایدار نرم افزاری و سخت افزاری در مراکز علمی و دانشگاهی و نهضت توسعه خواهی در سطح جامعه و میان کارگزاران و فعالان اقتصادی است.
- و نهایتاً توسعه صنعتی امری نرم افزاری و معلول نهضت اراده و تفکر علمی است. متاسفانه غفلت پایدار در جریان تدوین و طول اجرای برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی این است که بیشتر نگاه ها به شرایط و مقاطع زمانی است. این رویکرد در خوشبیانه ترین حالت برش مقطعی از صنعت آن هم با تأخیر زمانی گسترده می باشد که در زمان بهره برداری نیز تاریخ مصرف هدف اولیه گذشته است. با پیمایش تاریخی و مقطعی برنامه های موسوم به توسعه پنجساله یا چندساله می توان این فرضیه را ثابت کرد که اقتصاد ایران با ادامه وضع موجود نمی تواند به توسعه صنعتی دست یابد.
این فرضیه موقعی تقویت می شود که هنوز در کشورمان بیشتر برنامه ها آرمانی و ایجابی است و حتی در برخی موارد این برنامه ها وجهه اجرایی ندارند. برنامه چهارم توسعه فرصتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
نگاهی به راههای تقویت صنعتی شدن
با هدف کارآفرینی برای جوانان
با کاهش تصدیگری دولت، کارآفرینان با تجربه بخش خصوصی گام به عرصه تولید میگذارند.
نخستین دغدغه دولت و مسئولان اجرایی در سال جدید، ایجاد کار برای جوانان است. توجه خاص به روند مستمر صنعتی شدن کشور و تقویت همه جانبه بخش خصوصی در مسیر تقویت تشکلهای مردمی برای توسعه صنعتی میتواند مشاغل تازهای را در این گستره رقم زند.
دولت بویژه در سالهای اخیر، سعی وافری در خصوصیسازی واحدهای دولتی داشته و کوشیده است بخش قابل توجهی از مالکیتهای عمومی صنعتی را به کارآفرینان واگذار کند، ولی باید توجه داشت که بخش خصوصی در کشوری در حال توسعه، نظیر ایران اسلامی باید الزامات ضروری کسب سود بیشتر را با اهداف کارآفرینی برای جوانان، در آمیخته و تلاش کند در دنیای رقابتی جهانی شدن، تولید کیفی کالا را سرمشق خود قرار دهد. از دیگر سو، چشمانداز اقتصاد جهانی در هزاره تازه میلادی، بسیار پیچیده است و شرکتهای چندملیتی به پشتوانه تکنولوژیهای مدرن سعی دارند کسب و کار بینالمللی را با ایجاد شگفتی قبضه کنند. موهبت منحصر بفرد کشور ما از نظر داشتن ذخایر وسیع نفت و گاز و معادن متنوع و غنی، بستر توسعه صنعتی با هدف کارآفرینی برای جوانان سرافراز و تحصیلکرده را آماده کرده و بخش خصوصی با اتکا به چنین مزایای طبیعی، قادر است با برنامهریزی مدیریتی و شناخت نیازهای روز بازار، چرخ صنعت ایران اسلامی را هنرمندانهتر به گردش در آورد. هر چند گردانندگان تشکلهای صنعتی و مدیران تولیدی عقیده دارند که گام گذاشتن در مسیر تولیدات صنعتی ویژگیهای بارز خود را طلب میکند، روند تولیدات صنعتی، مسیری بسیار پیچیده و زمانبر است که علاوهبر برنامهریزی ماهرانه و حوصله قابل توجه به مدیریت هوشمند نیازمند است تا با اتکا به مهارتهای برنامهریزی صنعتی، درجه خطرپذیری و زیان در عرصه یاد شده را به حداقل برساند.
امروزه در جهان پرتلاطم، کارآفرینان به آینده نیز توجه دارند و گروهی به دنبال سود کوتاه مدت و جمعی دیگر در پی کسب سود بلندمدت هستند. هنر واقعی برنامهریزان کلان کشور این است که با طراحی برنامههای توسعه و تدوین بودجههای سالانه متکی بر خرد جمعی، شوق توسعه صنعتی در کارآفرینان را برانگیزند و بکوشند با ایجاد اطمینان و اعتماد در مالکیت سرمایههای صنعتی، کشور را از دغدغه بحرانزای بیکاری جوانان برهانند. زمانی که کشور ما با اتکا به خردمندان صنعتی گام در راه استواری صنعتی برداشت، بسیاری از کشورهای تازه صنعتی شده کنونی در کوره راه تولیدات صنعتی گام میزدند. وقوع جنگ تحمیلی و سپس عدم تدوین برنامههای اصلاحی برای توسعه صنعتی، سبب شد کشور ما مسیر پیموده شده را ادامه ندهد. در نتیجه، رشد جمعیت نیز بر مشکلات جامعه افزود و اکنون معضل بیکاری جوانان به عنوان بزرگترین مشکل جامعه خودنمایی میکند. مطالعه تاریخی صنعتی شدن کشورهای غیرصنعتی با هدف کارآفرینی گسترده مؤید آن است که با حمایت و تقویت تشکلهای صنعتی میتوان راه دشوار پیشرو را از سر گذراند. یکی از متخصصان صنعتی در این باره خاطر نشان میسازد: شتاب گرفتن روند جهانی شدن اقتصاد به خصوص در هزاره تازه میلادی، بحث اقتصادی توسعه کشورها را پر رنگ ساخته است. اگر در گذشته، اقتصاد توسعه برای رسیدن به رفاه بیشتر از طریق افزایش سهم یک کشور در حجم جهانی تجارت مورد توجه بود، در شرایط حاضر، اقتصاد توسعه برای تأمین و حفظ موجودیت سیاسی و هویتی یک کشور بر بستر توسعه صنعتی مورد توجه نظریهپردازان و دولتمردان دلسوز و متعهد قرار دارد. امروز بیش از هر زمان دیگر، رشد اقتصادی بسترساز و هدایتکننده پیشرفتهای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی است. در این راستا، بر طرف کردن مشکلات و ساختارهای کهنه اقتصادی، اولویت اول دولتمردان کشورهای در حال توسعه است. البته این به آن معنا نیست که برای رسیدن به اهداف اقتصادی، فقط باید به راهکارهای اقتصادی و یا به معنای دیگر توسعه اقتصادی پرداخت بلکه حتی پرداختن به توسعه سیاسی کشور که امری لازم و الزامی است نیز هدفی در جهت نهادینه کردن توسعه اقتصادی بر مبنای مشارکت عمومیتر عوامل تولید در تمام سطوح تصمیمگیری، اجرا و داوری و قضاوت فعالیتهای اقتصادی در پیشرو دارد. اگر چه توسعه اقتصادی و یا به معنای دیگر اقتصاد توسعه از اجزا و بخشهای گوناگون تشکیل شده است که پرداختن به تمامی ابعاد آن لازم است، اما در این بحث ما به قسمتی از آن یعنی رابطه بین دولت در یک کشور در حال توسعه و تشکلهای صنعتی در آن کشور میپردازیم.
در یک مجادله پایانناپذیر بین صاحبان و مدیران بخشهای گوناگون اقتصاد دولتی، مباحث فراوانی مبادله میشود که هر سوی سعی دارد که ناکارامدیهای اقتصادی به صورت عام و ضعفهای خود را به طور خاص در تمامیتخواهی و یا ناتوانی طرف مقابل تعریف کند و همیشه خواهان تحولی عظیم از سوی طرف مقابل باشد، ولی آنچه طرح آن در این زمینه ضروری بهنظر میرسد، این است که دولت و تشکلهای صنعتی به عنوان نمایندگان بخش خصوصی در واقع تار و پودهایی هستند که یک کشور در حال توسعه بدون آنها نمیتواند، فرش اقتصاد صنعتی پویا و بالاخره سودبخشی و کارآفرینی را ببافد و به نتیجه برساند. نکته نخستی که باید به آن اشاره شود این است که تشکلهای صنعتی فقط و فقط در یک جامعه صنعتی و یا جامعه رو به صنعتی شدن مفهوم پیدا میکنند. این به آن مفهوم است که مقایسه تشکلهای صنعتی کشورمان با کشورهای پیشرو و بزرگ، امری غلط و حتی به دور از درک علمی از روند اقتصاد توسعه و جامعهشناختی است. به همان اندازه مقایسه رفتاری نیز با یک دولت بزرگ صنعتی، امری کاملاً اشتباه و غیرقابل پذیرش در مفاهیم منطقی و علمی میباشد. در این راستا، باید توجه شود که شکلگیری و پیدایی تشکلهای کارآفرین صنعتی و نقش محوری و عملکرد درست آنها در روند توسعه اقتصادی کشور، منوط به رویدادهای پیچیده روند صنعتی شدن کشور است و فقط در ارتباط با این موارد و مقولهها، قابل اندازهگیری و