دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره «رابطه اضطراب با امتحان علل اضطراب امتحان،چگونگی گذراندن شب امتحان» word

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

«رابطه اضطراب با امتحان علل اضطراب امتحان،چگونگی گذراندن شب امتحان»

اضطراب:

منظور از اضطراب هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی ،دلشوره و ترس و ... بیان می شود و همه ما انسانها درجاتی از آن را گاه گاه تجربه می کنیم. اکثر ما در روبه رو شدن با موقعیتهای تهدید آمیز یا فشارزا احساس اضطراب و تنش می کنیم که این نوع احساسات واکنش های بهنجاری در برابر فشار روانی هستند و اضطراب زمانی نابهنجار محسوب می شود که روال عادی و طبیعی زندگی را مختل نماید.

تعارض ها،ناکامیها،خطر آسیب بدنی و به خطر افتادن عزت نفس و وارد آمدن فشار برای انجام کارهایی بیشتر از توانائیهای آدمی در وی اضطراب ایجاد می کند . برای مثال اگر سطح امتحان بیشتر از میزان آمادگی دانش آموز باشد در او اضطراب ایجاد می کند و عملکرد او را تحت تأثیر قرار می دهد . اگر چه آموزگاران کمتر به اضطراب امتحان می اندیشند ولی دانش آموزان می دانند که امتحان آنها را مضطرب می کند.و در نهایت مشکلاتی را برایشان به وجود می آورد ؛ بعضی از دانش آموزان در طول امتحانهای سرنوشت ساز (امتحان سوم یا ترم آخر) دچار ترس شدید می شوند، ضربان قلبشان تند می زند ، دستهایشان می لرزد،عرق می کنند و احساس می کنند که ذهنشان خالی شده است وقتی سئوالی را می خوانند احساس می کنند که گیچ شده اند و منظور سؤال را متوجه نمی شوند و فکر می کنند هر چه خوانده اند فراموش کرده اند در نهایت یا سؤال را بدون پاسخ رها می کنند و یا پاسخ بی ربط و نادرستی را می نویسند. در اینجا آنها به اهمیت امتحان و عدم موفقیت خود فکر می کنند و همه این عوامل اضطراب آنها را بالا می برد و عملکردشان را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد. در اینجا این سؤال به ذهن می رسد که آیا اضطراب همیشه اثرات  نا مطلوبی بر یادگیری و یادآوری آطلاعات دارد؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت که اضطراب همیشه مخرب و ویرانگر نیست. بلکه اگر میزان آن زیاد و شدید باشد عملکرد فرد را دچار اختلال می کند،پس می توان گفت:اگر اضطراب متوسط باشد مطلوب خواهد بود چون که فرد را بر می انگیزد تا تلاش بیشتری نماید.

 

1-نداشتن آمادگی کافی برای امتحان2-وجود رقابت درسی زیاد بین دانش آموزان3- سختگیری بیش از حد خانواده در مورد نمرات امتحانی 4- ترساندن کودک یا نوجوان از امتحان بوسیله اعضای خانواده یا اولیاء مدرسه 5- وجود برخی مشکلات روانی مثل وسواس و... 6- ترس از عدم موفقیت در امتحان و ادامه تحصیل

برای کاهش اضطراب منفی ناشی از اضطراب امتحان بر عملکرد دانش آموزان توجه به نکات زیر ضروری است:

1- معلمین و مسئولین باید مراقب حالات دانش آموزان باشند و تلاش کنند تا جلسه امتحان را از حالت اضطراب زا بودن خارج کنند و به دانش آموزان کمک کنند تا به آرامش خاطر به سؤالات پاسخ مناسب بدهند. 2- به تفاوتهای فردی دانش آموزان توجه لازم نشان دهند و اگر تعیین وقت برای امتحان ضروری نیست از آن چشم پوشی کنند و اگر هر ضرورت داشته باشند باید رعایت حال دانش آموزان کند دست را نیز بنمایند.3- والدین از وحشتناک جلوه دادن امتحان جداً خودداری کنند و به نمره دانش آموزان اهمیت کمتری بدهند. 4- دانش آموزان با آمادگی بیشتری در جلسه امتحان حاضر شوند و کمتر به اهمیت امتحان فکر کنند و امتحان را صحنه مبارزه و جنگ تلقی نکنند در نظر بگیرند که امتحان وسیله و موقعیت مطلوب و مناسب برای سنجش آموخته های قلبی آنان است.

برای کاهش اضطراب امتحان رعایت نکات زیر در روز امتحان به دانش آموزان توصیه می شود.

1) حداقل سه ساعت قبل از امتحان به هیچ عنوان چیزی مطالعه نکنند.

2) بجای مطالعه اندوخته های ذهنی خود را مرور کنند.

3) در مرور ذهنی شتاب نکنند.

4) در مرور کردن به هیچ عنوان به کتاب یا جزوه مراجعه نکنند.

5) مطالعه نمونه سؤالات و دقت در پاسخ آنها به کمک اندوخته ای ذهنی و بدون مراجعه به کتاب و جزوه مفید و مؤثر است.

6) برای پاسخ دادن به سؤالی که پاسخ آن را نمی دانند متحمل فشار عصبی نشوند ، ممکن است یک سؤال را در ابتدا نتوانند پاسخ دهند. ولی با اندگی تأمل و مطالعه بقیه سؤلات به جواب آن یک سؤال هم خواهند رسید.

7) اگر در مرور ذهنی با مطلبی مهم روبرو شدند به کتاب مراجعه کرده و فقط به دنبال همان مطلب گنگ و نامفهوم باشند و پس از یافتن آن کتاب را ببندید.

8) تلقین آرامش و عدم اضطراب در صد موفقیت را بالا می برد.

9) فهمیدن سؤالات امتحانی سی درصد موفقیت امتحان را تضمین می کند،چون برخی از دانش آموزان به علت عجله کردن و نفهمیدن سؤال گاهی با آنکه جواب آنرا می دانند ولی پاسخ اشتباه می دهند و از نمره ای که حق آنهاست محروم می شوند.

10)برای قبل و بعد از امتحان هیچ کاری را برنامه ریزی نکنید، چون این برنامه ها تمرکز شما را در این امتحان از بین می برد.

11) در موقع امتحان علاوه بر جهات روحی از نظر جسمی نیز باید خود را تقویت کنند و این استفاده از مواد غذائی مقوی و کم حجم امکان عمل با پذیر است.

12) اگر قبل از امتحان از غذائی سنگین استفاده کرده اند خوب است به وسیله پیاده روی و ورزش سبک به هضم آن کمک کنند.

13) از نظر لباس ، سردی یا گرمی هوا را در نظر بگیرند.

14) پانزده دقیقه قبل از امتحان در فضای برگزاری امتحان حضور به هم رسانند.

15) آشنایی با ممتحنین و افراد حاضر در جلسه خوب است،زیرا آشنایی به حالات جسمی و روحی و طرز برخورد یا راه رفتن آنها کمتر موجب حواس پرتی خواهد شد.

16) آشنایی با فضای جلسه و وضعیت درها و پنجره ها ،نور و گرما یا سردی هوا نیز برای امتحان لازم است.

لازم است تا صدای خاصی از در و پنجره ها که سبب از بین رفتن آرامش می شود شنیده نشود.

آداب قبل از امتحان

بعد از کلی تلاش و درس خواندن بالاخره نوبت به محک زدن دانسته هایتان رسیده و فردا امتحان مهمی در پیش دارید.حتما با تصور چنین وضعیتی اولین حسی که به شما دست می‌دهد، حس دلشوره است.

شاید حتی به این فکر بیفتید که امشب را تا صبح بیدار بمانید و فقط درس بخوانید، اما همین کار ساده ممکن است تمام تلاش‌های شما را خراب کند و مانع از بدست آوردن نتیجه مطلوب در زمان آزمون شود.

اگرچه داشتن مطالعه کافی برای موفقیت لازم است، اما شرکت در امتحان تنها نیازمند دانستن نکات درسی نیست، بلکه موارد دیگری هم هست که رعایت آن‌ها به موفقیت شما کمک می‌کند.

برای اینکه در روز امتحان به بهترین نتیجه ممکن دست پیدا کنید، بهتر است چند توصیه ساده را به خاطر داشته باشید.

شاید اگر والدین می‌دانستند که همه دانش‌آموزان در زمان امتحان استرس دارند، به این موضوع قدری عادی‌تر نگاه کنند. داشتن استرس پیش از آزمون یک امر طبیعی است. اما این استرس نباید از حد معمول فراتر رود.

حفظ آرامش در شب قبل از امتحان بسیار اهمت دارد. استرس و اضطراب باعث می‌شود شما نتوانید دانسته هایتان را به یاد آورید و آن طور که دوست دارید در امتحان شرکت کنید. سعی کنید به خود تلقین کنید که تلاشتان را کرده‌اید و فردا می‌توانید همه دانسته هایتان را در امتحان به کار بگیرید.

از تکرار جملات منفی در ذهنتان بپرهیزید و به خود بگویید: «حتما می‌توانم موفق شوم.» البته موفقیت



خرید و دانلود تحقیق درباره «رابطه اضطراب با امتحان علل اضطراب امتحان،چگونگی گذراندن شب امتحان» word


تحقیق در مورد علامه حلی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

در شب 29 رمضان 648 قمری در این شهر فرزندی از خاندانی پاک سرشت ولادت یافت که از مقربان درگاه باری تعالی قرار گرفت. نامش حسن و معروف به آیت الله علامه حلی است. مادرش بانویی نیکوکار و عفیف، دختر حسن بن یحیی بن حسن حلی خواهر محقق حلی است و پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حله است.

علامه حلی از طرف پدر به «آل مطهر» پیوند می خورد که خاندانی مقدس و بزرگ و همه اهل دانش و فضیلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته های گرانقدر به یادگار مانده که تا به امروز و در امتداد تاریخ مورد استفاده دانش پژوهان قرار گرفته است. آل مطهر به قبیله بنی اسد که بزرگترین قبیله عرب در شهر حله است پیوند می خورند که مدت زمانی حکومت و سیادت از آنها بود.

حسن بن یوسف پس از آموختن کتاب وحی و خط، کم کم آمادگی فراگیری دانشها را در خود تقویت نمود و در مراحل اولیه تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر فاضل و فقیه خود آموخت و به سبب کسب این همه فضیلتها و نیکی ها در سنین کودکی به لقب «جمال الدین» (زینت و زیبایی دین) در بین خانواده و دانشمندان مشهور گشت.

جمال الدین حسن در شهر حله بزیست و در محضر فقها، متکلمان و فلاسفه والامقام با کمال ادب زانو زد و از روح بلند معنوی و اخلاق و دانش آنان بهره کافی برد و خویشتن را به دانش و تهذیب نفس آراست و به تمام فنون و علوم مسلح گردید و از دست آنان به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر گردید. حال به اختصار به نام چند نفر از اساتید بزرگوار وی اشاره می کنیم:

شیخ یوسف سدید الدین (پدر ارجمند او)، محقق حلی (602 ـ 676 ق) خواجه نصیر الدین طوسی (597 ـ 672 ق)، سید رضی الدین علی بن طاووس (589 ـ 664 ق)، سید احمد بن طاووس (متوفی به سال 673 ق)، یحیی بن سعید حلی (متوفی به سال 690)، مفید الدین محمد بن جهم حلی و ....

جمال الدین حسن، ستاره پر فروغ «آل مطهر» و شهر فقاهت حله هنوز مدت زمانی از تحصیلش نگذشته بود که با ذوق سرشار خدادادی و علاقه وافر، به تمام دانشهای بشری مانند فقه و حدیث، کلام و فلسفه، اصول فقه، منطبق، ریاضیات و هندسه مسلح گردید و تجربه لازمه را به دست آورد. آوازه فضل و دانش وی به سرعت در سرزمین حله و دیگر شهرها پیچید و در مجالس درس و محیط فرهنگی نام مقدسش را به نیکی و احترام یاد می کردند و «علامه» اش می خواندند.

علامه حلی چون خورشید فروزان در آسمان فقاهت درخشید و دیگران از نور وجودش استفاده کردند. در شهر حله حوزه درس تشکیل داد و علاقمندان و تشنه کامان معارف و علوم اهل بیت (ع) از گوشه و کنار جذب آن شدند و از دریای بی کرانش سیراب گشتند.

یکی از دانشمندان می گوید: علامه حلی نظیری ندارد نه پیش از زمان خودش و نه بعد از آن. کسی که در مجلس درس او پانصد مجتهد تربیت شد.

از جمله فرزانگان و ستارگانی که در محضرش زانو زدند و از انفاس پاک و مکتب پربار فقهی، کلامی و روح بلندش بهره ها بردند و از دست مبارکش به دریافت اجازه نامه اجتهادی و نقل حدیث مفتخر شدند اینان بودند:

فرزند عزیز و نابغه اش محمد بن حسن بن یوسف حلی معروف به «فخر المحققین» (682 ـ 771 ق)، سید عمیدالدین عبدالمطلب و سید ضیاء الدین عبدالله حسینی اعرجی حلی (خواهر زادگان علامه حلی) تاج الدین سید محمد بن قاسم حسنی معروف به «ابن معیه» (متوفی 776 ق)، رضی الدین ابوالحسن علی بن احمد حلی (متوفی 757 ق)، قطب الدین رازی (متوفی 776 ق) سید نجم الدین مهنا بن سنا مدنی، تاج الدین محمود بن مولا، تقی الدین ابراهیم بن حسین آملی و محمد بن علی جرجانی.

بعد از رحلت محقق حلی در سال 676 ق که زعامت و مرجعیت شیعیان را به عهده داشت شاگردان ممتاز وی و فقها و دانشمندان حله به دنبال فقیه و مجتهدی بودند که خصوصیات مرجعیت و زعامت را دارا باشد تا او را به عنوان مرجع تقلید معرفی کنند. آنان تنها علامه حلی را که از شاگردان برجسته و دست پرورده مکتب فقهی محقق حلی بود و فقها و مجتهدان بنام آن روزگار در حوزه درس وی شرکت می کردند شایسته مرجعیت و پیشوایی دین می شناختند و این در زمانی بود که فقط 28 بهار از عمر شریف علامه گذشته بود. این امر حاکی از نبوغ و شخصیت والای اوست که در این سنین تمام دانشها و فضایل اخلاقی و کرامتهای معنوی و انسانی را به کمال رسانده و از دیگر عالمان و مجتهدان برتری جسته و به مقام شامخ مرجع تقلید و فتوا در احکام شرع مقدس اسلام نایل گشته بود.

آری پس از رحلت محقق حلی زعامت و مرجعیت شیعیان به علامه حلی منتقل گردید و این بار امانت الهی بر دوش با کفایت او گذاشته شد. بدین سبب به لقب مقدس و شریف «آیت الله» مشهور گردید؛ که در آن روزگار تنها او به این لقب خوانده می شد و هرکس آیت الله می گفت منظورش علامه حلی بود. 

حضور فقیه یگانه عصر علامه حلی در ایران و مرکز حکومت مغولان خیر و برکت بود و با زمینه هایی که حاکم مغول برای وی به وجود آورده بود کمال بهره را برد و به دفاع از امامت و ولایت ائمه معصومین (ع) برخاست. از این رو بزرگترین جلسه مناظره با حضور اندیشمندان شیعی و علمای مذاهب مختلف برگزار شد. از طرف علمای اهل سنت خواجه نظام الدین عبدالملک مراغه ای که از علمای شافعی و داناترین آنها بود برگزیده شد. علامه حلی با وی در بحث امامت مناظره کرد و خلافت بلافصل مولا علی (ع) بعد از رسالت پیامبر اسلام را ثابت نمود و با دلیلهای بسیار محکم برتری مذهب شیعه امامیه را چنان روشن ساخت که جای هیچ گونه تردید و شبهه ای برای حاضر باقی نماند.

پس از جلسات بحث و مناظره و اثبات حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اولجایتو (حاکم عصر وی از پادشان مغول) مذهب شیعه را انتخاب کرد و به لقب «سلطان محمد خدابنده» معروف گشت. پس از اعلان تشیع وی، در سراسر ایران مذهب اهل بیت منتشر شد و سلطان به نام دوازده امام خطبه خواند و دستور داد در تمام شهرها به نام مقدس ائمه معصومین (ع) سکه زنند و سر در مساجد و اماکن مشرفه به نام ائمه مزین گردد.

علامه حلی پس از یک دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگی و به اهتزاز در آوردن پرچم ولایت و عشق و محبت خاندان طهارت (ع) در سراسر قلمرو مغولان در ایران، در سال 716 ق. بعد از مرگ سلطان محمد خدا بنده، به وطن خویش سرزمین حله برگشت و در آنجا به تدریس و تألیف مشغول گردید و تا آخر عمر منصب مرجعیت و فتوا و زعامت شیعیان را به عهده داشت.

 تدریس و تألیف هر یک فضیلت بسیار مهمی برای رادمردان عرصه دانش است و علامه شخصیتی بود که در این دو جنبه از دیگر محققان و دانشوران پیشی گرفت و سرآمد روزگار شد. چنانکه گفته اند: علامه حلی زمانی از نوشتن کتابهای حکمت و کلام فارغ شد و به تألیف کتابهای فقهی پرداخت که از عمر مبارکش بیش از 26 سال نگذشته بود.

او در رشته های گوناگون علوم کتابهای زیادی دارد که اگر در مجموعه ای جمع آوری شود دایره المعارف و کتابخانه بسیار ارزشمندی خواهد شد. یکی از دانشمندان می نویسد: "اگر به نوشته های علامه دقت کنید پی خواهید برد که این مرد از طرف خداوند تأیید شده است، بلکه نشانه ای از نشانه های خداست. چنانچه نوشته های وی بر ایام عمرش ـ از ولادت تا وفات ـ تقسیم شود سهم هر روز یک دفترچه بزرگ می شود."

 الف) آثار فقهی

منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، تلخیص المرام فی معرفه الاحکام، غایه الاحکام فی تصحیح تلخیص المرام و ............

ب) آثار اصولی:

النکه البدیعه فی تحریر الذریعه، غایه الوصول و ایضاح السبل و ............

ج) آثار کلامی و اعتقادی:

منهاج الیقین، کشف المراد، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت و ............

د) آثار حدیثی:

استقصاء الاعتبار فی تحقیق معانی الاخبار، مصابیح الانوار، الدرر و المرجان فی الاحادیث الصحاح و الحسان و .........)

ه) آثار رجالی:

خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، کشف المقال فی معرفه الرجال، ایضاح الاشتباه.

و) آثار تفسیری:

نهج الایمان فی تفسیر القرآن، القول الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز و ایضاح مخالفه السنه.

ز) آثار فلسفی و منطقی:

القواعد و المقاصد، الاسرار الخفیه، کاشف الاستار، الدرالمکنون، المقاومات، حل المشکلات و ...........

ح) آثار ارزنده در زمینه دعا:

الادعیه الفاخره المنقوله عن الائمه الطاهره و منهاج الصلاح فی اختصار المصباح.

ط) آثار ادبی:

کشف المکنون من کتاب القانون، بسط الکافیه، المقاصد الوافیه بفوائد القانون والکافیه و ...............

 

مرحوم علامه با اندیشه و فکر مواج خویش علاوه بر تحولی که در فقه ایجاد کرد و در عصر خویش مسیر اندیشه فقها را متوجه مبانی فقه و معارف اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نمود در فنون و دانشهای دیگر چون حدیث تحول بنیادی به وجود آورد و دریچه ای به روی محققان در طول تاریخ گشود که مشعل پر فروغی فراراه آنان شد.

عارف فرزانه و اسوه ایمان و تقوا علامه حلی با آن همه تلاش فرهنگی و تدریس و نوشتن کتابهای ارزنده، از یاد خدا و تقرب به درگاه حق غافل نبود و موفقیت در عرصه دانش و خدمات ارزشمندی و پر بار را در سایه ارتباط معنوی و تقوای الهی می دانست. او را از زاهدترین و با تقواترین مردم معرفی کرده اند.

علامه حلی پرچم ولایت را برافراشت و با تمام وجود از ولایت و رهبری صحیح دفاع کرد. این عشق سرشار به خاندان طهارت (ع) با گوشت، پوست و استخوانش آمیخته بود و آنجا که در ارتباط با آنان قلم بر صفحه کاغذ می گذاشت با اخلاص برخاسته از اعماق جانش چنین می نگاشت:

بزرگترین سرچشمه دوستی و محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اطاعت و پذیرش حکومت و ولایت آنهاست و قیام بر همان شیوه ای که آنان ترسیم کردند....

سفارش می کنم به محبت و عشق ورزی به فرزندان فاطمه زهرا (ع). چون آنان شفاعت کنندگان ما هستند در روزی که مال و فرزندان برای ما سودی نخواهند داشت....

علامه به پیروی از مولا و مقتدایش امیر المومنین (ع) نواحی وسیعی را با مال و دست خود آباد کرد و برای استفاده مردم وقف نمود و این یکی از فضیلتهای او بود که در زندگی کمتر دانشمند و فقیهی به چشم می خورد.

شب جمعه که فرا می رسید بوی تربت مقدس اباعبدالله الحسین (ع) و عشق زیارت حضرتش، علامه را بی تاب می کرد و از حله به کربلا میکشاند. از این رو هر هفته روزهای پنجشنبه به زیارت مولا و آقایش می شتافت.

پایان زندگی هر کس به مرگ اوست. جز مرد حق که مرگ وی آغاز دفتر است. محرم سال 726 ق. برای شیعیان و پیروان راستین اسلام فراموش نشدنی است. عزا و ماتم آنان افزون است. بویژه حله این سرزمین مردان پاک سرشت و عاشقان اهل بیت (ع) شور و ماتم بیشتری دارد.

عجب تقارن و اتفاق! پاسدار بزرگ اسلام و فقیه شیعه، علامه حلی، ولادتش در ماه پر برکت و با فضیلت رمضان واقع شد و زندگی اش با خیر و برکت فراوان گردید و بعد از گذشت 78 سال عمر پر بار، پرواز روحش با عشق و محبتی که به اهل بیت نبوت و رابطه نا گسستنی با ولایت داشت، در ماه شهادت به وقوع پیوست و به روح مطهر سالار شهیدان امام حسین (ع) پیوند خورد.

در 21 محرم سال 726 قمری مرجع تقلید شیعه، فقیه و عارف فرزانه، ستاره پر فروغ آسمان علم و فقاهت، آیت الله علامه حلی دار فانی را وداع گفت و روح ملکوتی اش به سوی خدا پرواز کرد و به رضوان و لقای معبودش شتافت. غم و اندوه بر چهره همه سایه افکند. پیکر پاکش به نجف تشییع گردید و در جوار بارگاه ملکوتی مولای متقیان علی (ع) در حرم مطهر به خاک سپرده شد.

از ایوان طلای امیر المومنین (ع) دری به رواق علوی گشوده است. پس از ورود به سمت راست، حجره ای کوجک دارای پنجره فولادی، مخصوص قبر شریف علامه حلی است. زائران بارگان علوی در مقابل این حجره توقفی کرده، مرقد شریفش را زیارت می کنند و از روح بلندش مدد می جویند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد علامه حلی