لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
زبان شناسی (1)
زبان چیست؟
بنابر گواهی تاریخ، بشر از دیرباز به صورت اجتماعی می زیسته و یکی از مهم ترین نیازهای آدمی در زندگی اجتماعی برقراری ارتباط با همنوعان و ایجاد تفهیم و تفاهم است. بشر همواره برای برقراری ارتباط در جوامع خود از وسایل و ابزارهای مختلفی سود می جسته که در این میان «زبان» مهم ترین ابزار او به شمار می آید.
بنابر آن زبان یک نهاد اجتماعی است. بدین معنی که افراد یک اجتماع به منظور آگاهی از مقاصد و نیات یکدیگر و برای برقراری یا یکدیگر عناصر آنرا برقرار کرده اند. زبان نه تنها مهم ترین وسیله ارتباطی بشر بلکه پایه اغلب نهادهای دیگر اجتماعی نیز می باشد و به دلیل سرشت اجتماعی خود هماهنگ با اختلاف اجتماعات، مختلف است. به سخن دیگر، با اینکه این نهاد در همه اجتماعات بشری وجود دارد و وظیفه و نقش آن در همه جا یکسان است، ولی شکل آن بنابر نیازهای اجتماعات بشری در همه جوامع یکسان نیست و نحوه عمل آن در هر اجتماع با اجتماع دیگر آشکارا تفاوت دارد. به طوری که هر شکلی از زبان فقط در میان افراد جامعه معین می تواند وظیفه برقراری ارتباط و تفاهم را به جای آورد.
پیدایش زبان: بیان این نکته که بحث در منشأ زبان از جمله مباحث زبانشناسی نیست ممکن است مورد سوال قرار گیرد اما این معنی که عین حقیقت است و توجه نکردن به این نکته سبب شده است که همه کسانی که از صد سال پیش تا کنون درباره پیدایش زبان گفتگو کرده اند یکسره به خطا بروند. نقص عمده کار ایشان آن بوده است که این معنی را از جنبه زبانشناسی مورد بحث قرار داده و پنداشته که مسأله پیدایش زبان با مبحث اصلی و مبنای زبانها یکی است.
زبانشناسان درباره زبانهایی که اقوام مختلف به آنها سخن می گویند یا به آنها می نویسند بحث می کنند و تاریخ این زبانها را از روی قدیمی ترین سندهایی که به دست آمده است مورد تحقیق قرار می دهند. اما هر چه در مسیر این تاریخ به عقب بروند باز با زبانهای کامل سروکار می یابند که خود آنها سابقه ممتد دارند و ما به آن سابقه دسترسی نداریم و این یکی از مشکلات بسیار مغلق و پیچیده در کار تحقیق علمی است.
البته زبانهایی هست که از وجود آنها در زمانهای قدیمی تر از زبانهای دیگر اطلاعاتی داریم. بعضی از زبانهای امروزی را در صورت تاریخی بودن که مربوط به بیست قرن قبل است می شناسیم. اما زبانهایی که آثار آنها را از قدیمی ترین زمان در دست داریم، یا چنانکه گاهی در اصطلاح گفته می شود «زبان مادری» هیچ صفت بدوی ندارند، اختلاف اینگونه زبانها با زبانهای امروزی تنها اطلاعاتی درباره چگونگی تحول زبان به دست می دهد، اما از چگونگی پیدایش زبان نمی توان به این وسیله، خبری یافت.
مطالعه در زبان اقوام وحشی و بشر ابتدایی هم نمی تواند کمکی در این زمینه نماید. مطالعه زبانهای اقوام وحشی ممکن است اطلاعات سودمندی را در رابطه با اندیشه و گفتار به دست آورد، اما از صورت اصلی و ابتدایی زبان از آن اطلاعی حاصل نمی شود.
ببینیم بشر چه نوع نشانه هایی در اختیار داشته و چگونه توانسته است آنان را به کار برد. مراد از دلالت یا (نشانه) در اینجا هر نوع علامتی است که در روابط میان افراد بشر به کار بیاید و چون علامت ها انواع مختلف دارد، انواع زبان نیز مختلف است همه حواس ظاهر ما ممکن است وسیله ایجاد زبان بشود. پس زبان بوییدنی، زبان بسودنی (لمس)، زبان دیدنی، زبان شنیدنی و زبان حرکتی هست.
با این حال میان همه انواع زبانهایی که وجود آنها ممکن بوده است یکی از آن ها که از جهت تنوع وسایل بیان، بر زبان های دیگر مزیت بسیار دارد و آن زبان شنیدنی (زبان گفتاری) است و موضوع زبان شناسی تنها همین نوع زبان است.
زبان شنیدنی همواره با زبان دیدنی همراه است و گاهی این، جانشین آن می شود. در تمام ملتهای جهان کم یا بیش حرکت های دست و چهره با سخن مطابقت دارد و وضع چهره، همراه صوتهای گفتار، حالت ها و اندیشه ها را بیان می کند. حرکت های چهره یک نوع زبان دیدنی است. اما خط و به طور عام همه نقش ها نیز از مقوله این زبان به شمار می آیند.
زبان دیدنی آشکارا به اندازه زبان گفتار، قدیمی است، هیچ دلیلی در دست نداریم که بتوان اثبات کرد که کدام یک پیشتر است. همین مشکل برای تعیین قدیمی ترین مجموعه نشانه ها (علایم) نیز وجود دارد. مثلا علامت های دریایی، هر یک معادل یک کلمه یا یک جمله ی زبان های موجود است.
حرکاتی که ناشنوایان و گنگ ها برای بیان معانی خود انجام می دهند نیز از روی زبان گفتار ساخته شده است، به این طریق دیگران همان اصول گفتار را به وسیله حرکات این مردم ناقص می آموزند و ایشان آن را تقلید می کنند. در اینجا حسی جانشین دیگری شده است، اما اصول کار یکی است.
مسلم است که زبان در اجتماع ساخته و پرداخته شده است. در همان زمان که افراد بشر احتیاج به ارتباط یافتن با یکدیگر را حس کرده اند، زبان به وجود آمده است پس زبان عبارت از ارتباط چند وجود، که دارای اعضای حس باشند و برای این ارتباط از وسایلی که طبیعت در اختیارشان گذاشته است استفاده کنند. اگر وسیله گفتار نداشته باشند با حرکات و اگر حرکت کافی نباشد با نگاه مقصود را بیان می کنند.
با انجام دادن یک تجربه می توان نکات بالا را راجع به ایجاد و پیدایش زبان بهتر ثابت ساخت: دو یا چند کودکی را که تحت هیچ گونه تربیتی قرار نگرفته باشند و اصلا ندانند که زبان چیست پهلوی هم قرار دهیم. این کودکان از هر نژادی که باشند و قطع نظر از استعدادهای موروثی، بی شک، خود به خود زبانی را برای ایجاد ارتباط با هم ابداع خواهند کرد. احتیاج، ناچار اعضای حسی را به کار وا میدارد. در آغاز امر نیز باید چنین امری رخ داده باشد. زبان، که امری کاملا اجتماعی است، از روابط اجتماعی ناشی می شود. اما همین که پدید آمد محکم ترین پیوندی است که اجتماعات را با هم ارتباط می دهد و تکامل زبان خود نتیجه وجود و دوام جامعه است.
زبان شناسی اهمیت و وظایف آن:
زبان شناسی دانش درباره زبان است. در همه دوره های تاریخی زبان شناسان بسیاری موجود بودند، اما آنها دانش زبانشناسی را به میان نیاوردند. زبانشناسی همچون دانش آزاد تنها در سده (19) به میدان آمد.
زبان شناسی مقدماتی (مبادی زبانشناسی): درباره زبان، موقعیت آن در بین پدیده های دیگر اجتماعی، درباره ساختمان، بخش های گوناگون و قوانین تحولات تاریخی آن سخن می زند. از آنجایی که این گونه زبان شناسی مقدمه ای بر سلسله دانش های زبانی است، از رشته ها و قانون مندی های آن به گونه ی کوتاه و فشرده سخن به میان می آورد.
زبان شناسی عمومی (همگانی): در اساس به طور علمی آموختن زبان های جداگانه یا گروه زبانها را با روش دسته بندی، نتایج پژوهش ها درباره آنها را مورد مطالعه قرار می دهد. زبان شناسی عمومی به پرسش های زیر پاسخ می دهد:
1ـ زبان چیست؟ ماهیت و پیشرفت های آن عبارت از چیست؟ زبان چگونه ترقی می کند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
زبان شناسی چیست ؟
سطوح زبان شناسی :
1) واچ شناسی : مطالعه صداهای زبان و قواعد ترکیب آنها به منظور ساخت های آوایی زبان
2) دستور زبان : صرف - نحو
3) معنا شناسی : بررسی معنا انواع تک واژه ها ، کلمه و ....
بررسی حوزه ی معنایی کلمه ها (تضمن، ترادف ، تضاد)
هنگام مطالعه ی زبان فارسی درسطح واچ شناسی در می یابیم که این زبان 29 واچ دارد و واچ های مزبور طبق قواعد این زبان با هم ترکیب می شوند و ساخت هایی آوایی می سازند.
واچ ها آواهای زبان هستند . واچ آوایی است که می تواند در یک سخت آوایی جانشین آوای دیگر شود و آن ساخت را به ساخت دیگری تبدیل کند. مثلاً آوای «ر» که می تواند در ساخت آوایی «زاد» جانشین آوای «د» شود و آن را به ساخت آوایی «زا» تبدیل کند. نظام آوای از همین واچ ساخته شده است.
زبان شناسی
زبانشناسی عبارت است ازبررسی علمی زبان البته قبل از اینکه علم زبانشناسی بوجودآید زبان بررسی می شد اما به صورت علمی یعنی مشاهده، توصیف و تحلیل بعد ازعلم زبانشناسی مورد توجه قرار گرفت.
یکی از مباحث اصلی زبانشناسی واجشناسی است.
واجشناسی چیست؟ بشر از طریق تولید آواهای معنی دار با یکدیگر ارتباط برقرار می کند. پس چنانچه کسی عطسه کند اگر چه مفهوم غیر زبانی آن به منزله ی نوعی ناراحتی جسمی است از آواهای نا مفهومی است که در زبان شناسی مد نظر نمی باشد.
در واج شناسی به تجزیه و تحلیل و توصیف آواهای معنی دار زبان انسان می پردازد.
واج چیست؟ واج آوایی است که گوینده ی بومی یک زبان آن را جز معنی داری از
زبان خود می داند و می تواند به وسیله ی آن کلمات را از یکدیگر تمیزدهد مثلا
در زبان فارسی کلمه های «پدر»و«پسر» از هم متمایز و دارای دو معنی جدا هستند
وشخصی که زبان مادری او فارسی است می تواند این دو واژه را خارج از بافت سخن صرفا به وسیله ی فرق بین آواهای "د"و"س"از یکدیگر تشخیص دهد.
پس می توان گفت واج کوچکترین واحد صوتی در نظام واجی یک زبان است که بتواند با جابه جا شدن، تمایز معنایی ایجاد کند مثلا کلمه "مار"(mar) دارای سه واج وکلمه "مرد" (mard)دارای چهار واج است که واج "a"درکلمه مرد مستتر است.
با این اوصاف زبانی که فاقد هر نوع واج است همان زبان اشاره ای می باشد که یکی از جالبترین پدیده های جامعه شناسی زبان است اگرچه" اشاره " زبان بین المللی نیست به نظر می رسد که این زبان می توانست زبانی بین المللی باشدزیرا زبان اشاره لال بازی نیست بلکه به تمام معنی زبانی است با نحو ومعنی شناسی خاص خود که اکنون زبان شناسان به تحقیقات وسیعی در آن سرگرمند.
تک واژ:
کوچکترین واحد معنی دار در هر زبان را تک واژ گویند برای مثال ،کلمه ی دانشگاه دارای سه تک واژ "دان" و"ش"و"گاه" می باشد.
مصوت (واکه) : واحدی تمایز دهنده در نظام آوایی یک زبان که به هنگام تلفظ باهیچ مانعی برخورد نمی کند. ً ٌ ٍ َ ِ ُ
صامت (همخوان) : واحدی تمایز دهنده در نظام آوایی یک زبان که به هنگام تلفظ در مسیر دهان با مانعی برخورد می کند مانند "د- ز - ت و..."
واک : کیفیتی است صوتی که از طریق لرزش تار آواها ایجاد می شود.
وکدار: آوایی که در هنگام تلفظ آن تارهای صوتی به لرزه در می آیند مانند" ب - د - گ-و -ز - ژ -خ - م - ن - ر -ی و همه ی مصوت ها که واکدار هستند "
بی واک : آوایی که در تلفظ آن تارهای صوتی به لرزه در نمی آیند مانند" پ - ت - ک - ق-ف -س -ش -ح - چ "
چگونگی تشخیص آوای واکدار و بی واک:
چنانچه برگه کاغذی را در برابر دهان قرار دهیم اگر واج بی واکی را از دهان خارج کنیم برگهع ی کاغذ بیشتر به لرزش در می آید واگر واج واکداری از دهان خارج کنیم برگه کاغذ کمتر به لرزش در می آید.
حسن ختام اینکه هدف اساسی واجشناسی عبارت است ازارائه ی صورت واجی تکواژها ویک رشته قواعد مرتب که بتواند قوانین کلی واجی زبان وصورت آوایی آن را تعیین کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
زبان شناسی چیست ؟
سطوح زبان شناسی :
1) واچ شناسی : مطالعه صداهای زبان و قواعد ترکیب آنها به منظور ساخت های آوایی زبان
2) دستور زبان : صرف - نحو
3) معنا شناسی : بررسی معنا انواع تک واژه ها ، کلمه و ....
بررسی حوزه ی معنایی کلمه ها (تضمن، ترادف ، تضاد)
هنگام مطالعه ی زبان فارسی درسطح واچ شناسی در می یابیم که این زبان 29 واچ دارد و واچ های مزبور طبق قواعد این زبان با هم ترکیب می شوند و ساخت هایی آوایی می سازند.
واچ ها آواهای زبان هستند . واچ آوایی است که می تواند در یک سخت آوایی جانشین آوای دیگر شود و آن ساخت را به ساخت دیگری تبدیل کند. مثلاً آوای «ر» که می تواند در ساخت آوایی «زاد» جانشین آوای «د» شود و آن را به ساخت آوایی «زا» تبدیل کند. نظام آوای از همین واچ ساخته شده است.
زبان شناسی
زبانشناسی عبارت است ازبررسی علمی زبان البته قبل از اینکه علم زبانشناسی بوجودآید زبان بررسی می شد اما به صورت علمی یعنی مشاهده، توصیف و تحلیل بعد ازعلم زبانشناسی مورد توجه قرار گرفت.
یکی از مباحث اصلی زبانشناسی واجشناسی است.
واجشناسی چیست؟ بشر از طریق تولید آواهای معنی دار با یکدیگر ارتباط برقرار می کند. پس چنانچه کسی عطسه کند اگر چه مفهوم غیر زبانی آن به منزله ی نوعی ناراحتی جسمی است از آواهای نا مفهومی است که در زبان شناسی مد نظر نمی باشد.
در واج شناسی به تجزیه و تحلیل و توصیف آواهای معنی دار زبان انسان می پردازد.
واج چیست؟ واج آوایی است که گوینده ی بومی یک زبان آن را جز معنی داری از
زبان خود می داند و می تواند به وسیله ی آن کلمات را از یکدیگر تمیزدهد مثلا
در زبان فارسی کلمه های «پدر»و«پسر» از هم متمایز و دارای دو معنی جدا هستند
وشخصی که زبان مادری او فارسی است می تواند این دو واژه را خارج از بافت سخن صرفا به وسیله ی فرق بین آواهای "د"و"س"از یکدیگر تشخیص دهد.
پس می توان گفت واج کوچکترین واحد صوتی در نظام واجی یک زبان است که بتواند با جابه جا شدن، تمایز معنایی ایجاد کند مثلا کلمه "مار"(mar) دارای سه واج وکلمه "مرد" (mard)دارای چهار واج است که واج "a"درکلمه مرد مستتر است.
با این اوصاف زبانی که فاقد هر نوع واج است همان زبان اشاره ای می باشد که یکی از جالبترین پدیده های جامعه شناسی زبان است اگرچه" اشاره " زبان بین المللی نیست به نظر می رسد که این زبان می توانست زبانی بین المللی باشدزیرا زبان اشاره لال بازی نیست بلکه به تمام معنی زبانی است با نحو ومعنی شناسی خاص خود که اکنون زبان شناسان به تحقیقات وسیعی در آن سرگرمند.
تک واژ:
کوچکترین واحد معنی دار در هر زبان را تک واژ گویند برای مثال ،کلمه ی دانشگاه دارای سه تک واژ "دان" و"ش"و"گاه" می باشد.
مصوت (واکه) : واحدی تمایز دهنده در نظام آوایی یک زبان که به هنگام تلفظ باهیچ مانعی برخورد نمی کند. ً ٌ ٍ َ ِ ُ
صامت (همخوان) : واحدی تمایز دهنده در نظام آوایی یک زبان که به هنگام تلفظ در مسیر دهان با مانعی برخورد می کند مانند "د- ز - ت و..."
واک : کیفیتی است صوتی که از طریق لرزش تار آواها ایجاد می شود.
وکدار: آوایی که در هنگام تلفظ آن تارهای صوتی به لرزه در می آیند مانند" ب - د - گ-و -ز - ژ -خ - م - ن - ر -ی و همه ی مصوت ها که واکدار هستند "
بی واک : آوایی که در تلفظ آن تارهای صوتی به لرزه در نمی آیند مانند" پ - ت - ک - ق-ف -س -ش -ح - چ "
چگونگی تشخیص آوای واکدار و بی واک:
چنانچه برگه کاغذی را در برابر دهان قرار دهیم اگر واج بی واکی را از دهان خارج کنیم برگهع ی کاغذ بیشتر به لرزش در می آید واگر واج واکداری از دهان خارج کنیم برگه کاغذ کمتر به لرزش در می آید.
حسن ختام اینکه هدف اساسی واجشناسی عبارت است ازارائه ی صورت واجی تکواژها ویک رشته قواعد مرتب که بتواند قوانین کلی واجی زبان وصورت آوایی آن را تعیین کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
زبان شناسی و گفتگو
ساختار گفتار و اولویت
بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که میتواند بر آنچه از طریق گفتهها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع میتوانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.
برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان میدهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت میکند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت میکنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال میرود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من میگویم ... تو میگویی ... من میگویم ... تو میگویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست میآوریم و اغلب مورد استفاده قرار میدهیم ناشی میشود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.
تجزیه و تحلیل و گفتگو
استعارههای زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفتهاند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ میکنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع میباشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.
به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه میباشد.
در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس میتواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل میکند. که به طور مذاکرهای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته میشود.
سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبتها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.
هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده میشود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.
این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه میکند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو هستند طوری دیده میشوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.
آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.
استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.
برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز میکنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )
(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)
بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست میآورند.
و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن میگوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه میشوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته میشود. ارتباط ایجاد میگرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده
مثال (1)
آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟
دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.
(3 دقیقه)
آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟
دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم
(5/2 دقیقه)
آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده
دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...
همانطور که در (مثال) (1) دیده میشود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،به سادگی تردید هستند.
اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت میشوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد میگردد و با اهمیت میشود. این یک سکوت قابل اسناد است.
همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری تلقی میگردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.
مثال (2)
جین: دیو، من دارم به مغازه می روم . (2 دقیقه) جین: دیو؟ (2 دقیقه)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
زبان شناسی و گفتگو
ساختار گفتار و اولویت
بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که میتواند بر آنچه از طریق گفتهها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع میتوانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.
برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان میدهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت میکند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت میکنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال میرود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من میگویم ... تو میگویی ... من میگویم ... تو میگویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست میآوریم و اغلب مورد استفاده قرار میدهیم ناشی میشود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.
تجزیه و تحلیل و گفتگو
استعارههای زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفتهاند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ میکنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع میباشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.
به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه میباشد.
در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس میتواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل میکند. که به طور مذاکرهای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته میشود.
سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبتها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.
هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده میشود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.
این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه میکند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو هستند طوری دیده میشوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.
آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.
استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.
برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز میکنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )
(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)
بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست میآورند.
و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن میگوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه میشوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته میشود. ارتباط ایجاد میگرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده
مثال (1)
آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟
دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.
(3 دقیقه)
آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟
دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم
(5/2 دقیقه)
آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده
دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...
همانطور که در (مثال) (1) دیده میشود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،به سادگی تردید هستند.
اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت میشوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد میگردد و با اهمیت میشود. این یک سکوت قابل اسناد است.
همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری تلقی میگردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.
مثال (2)
جین: دیو، من دارم به مغازه می روم . (2 دقیقه) جین: دیو؟ (2 دقیقه)