لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بودجه ریزی عملیاتی؛
از تئوری تا عمل
فهرست مطالب
1- مقدمه
2- ضرورت بودجه ریزی در سازمان ها
3- سیر تکوین بودجه
بودجه به عنوان ابزار کنترل
بودجه به عنوان ابزار مدیریت مالی
بودجه به عنوان ابزار برنامه ریزی
بودجه به عنوان ابزار راهبردی
4- روش های بودجه ریزی
بودجه متداول (سنتی)
بودجه ریزی افزایشی
بودجه ریزی برنامه ای
بودجه ریزی بر مبنای صفر
نظام طرح ریزی، برنامه ریزی و بودجه بندی
5- مشکلات نظام بودجه ریزی متداول در بخش بهداشت و درمان
6- تعاریف بودجه ریزی عملیاتی
7- تفاوت بودجه ریزی عملیاتی با بودجه ریزی سنتی و برنامه ای
تفاوت بودجه ریزی عملیاتی با بودجه ریزی سنتی یا متداول
تفاوت بودجه ریزی عملیاتی با بودجه ریزی برنامه ای
8- اهداف بودجه ریزی عملیاتی
9- مزایای بودجه ریزی عملیاتی
10- عناصر کلیدی بودجه ریزی عملیاتی
11- روش های بودجه ریزی عملیاتی
الف) تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق حسابداری قیمت تمام شده
طبقه بندی عملیات
انتخاب واحد اندازه گیری
برآورد هزینه یک واحد کار
پیش بینی حجم عملیات
محاسبه هزینه عملیات
ب) تنظیم بودجه ریزی عملیاتی طبق روش اندازه گیری کار یا کارسنجی
- انتخاب حوزه کار
- انتخاب واحد کار
- تهیه گزارش آماری
- انتخاب هنجار
- پیش بینی تعداد کارکنان و برآورد هزینه های پرسنلی
ج) روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC )
- مکانیسم عملکرد سیستم ABC
- مراحل طراحی و پیاده سازی سیستم ABC در محل مورد مطالعه
گام اول: تشکیل تیم طراحی
گام دوم: تعریف مراکز فعالیت
گام سوم: تفکیک مراکز فعالیت بر حسب عملیات
گام چهارم: تعین خروجی و برون داد هر مرکز فعالیت
گام پنجم: عملیات هزینه یابی بر اساس هر مرکز فعالیت
گام ششم: نسبت دادن هزینه های هر مرکز فعالیت به مراکز هزینه نهایی
گام هفتم: محاسبه بهای تمام شده بر حسب هر خروجی
12- آشنایی با نرم افزار سیستم بهای تمام شده بر اساس روش ABC
13- نکاتی که باید برای اجرای بودجه ریزی عملیاتی در بیمارستان های پایلوت در نظر گرفت
14- دستورالعمل تهیه و تکمیل جداول و فرم های بودجه ریزی عملیاتی
15- منابع و مواخذ
مقدمه:
بودجه شاهرگ حیاتی دولت است ، زیرا دولت تمام فعالیتهای مالی خود ، اعم از کسب درآمد و پرداخت هزینه ها برای اجرای برنامه های متعدد و متنوع خود را در چارچوب قانون بودجه انجام میدهد بنابراین بودجه آیینه تمام نمای همه برنامه ها و فعالیت های دولت بوده و نقش بسیار مهم وحیاتی در توسعه اقتصادی ملی ایفا می نماید.
با توسعه وظایف دولت وافزایش سریع هزینه های دولتی وپیوند آن با وضعیت عمومی اقتصاد کشور، کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داد و نیاز به بهبود در سیستم های برنامه ریزی، کنترل و مدیریت منابع بخش عمومی مطرح گردید تا تصمیم گیرندگان را قادر سازد دید وسیع تری پیدا کرده و اطلاعات وسیعی در مورد نتایج عملکردها و هزینه های اجرای فعالیت ها داشته باشد. این امر موجب توجه دولت ها به اقتصادی بودن ، کارایی و اثربخشی منابع دولت به عبارتی مدیریت مالی دولت شد .مواجهه با این شرایط نه تنها نیاز به بهبود روش ها و رویه های بودجه بندی موجود برای افزایش هماهنگی سیستم را مطرح ساخت ، بلکه بعد جدیدی برای تصمیم گیری در مدیریت ومدیریت مالی دولتی افزود یعنی سیستم بودجه ریزی عملیاتی و برنامه ای را برای بازنگری و ارزیابی مدیریت فعالیت های دولتی مطرح ساخت . ویژگی و وجه تمایز این سیستم از سیستم بودجه متداول ، تاکید روی اهداف، نتایج و منابع حاصل از هریک از اقلام هزینه ها و یافتن پاسخ به این سوال بود که درآمد ها به چه منظور خرج میشود(United Nations 1982)
از ضرورت های اصلاح ساختار اقتصادی بخش بهداشت و درمان ، اصلاح روش های بودجه ریزی و توزیع منابع آن می باشد . از آنجائیکه اختصاص هدفمند اعتبار به فعالیتهای هرسازمان می تواند ضمن شفاف سازی نحوه توزیع منابع،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
پست مدرنیسم و برنامه ریزی (تعلیم و تربیت)
پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت
صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.
پست مدرنیسم اصطلاحی است که به گونهای فزاینده بر گرایشهای فرهنگی اجتماعی و فکری معین دلالت دارد (مارشال و پیترز، ۱۹۹۴). این موضوع که از مسألههای بحث برانگیز امروزی شمرده میشود، در محافل علمی و غیر علمی بسیار مطرح است.
صحبت از پست مدرنیسم چنان شایع شده است که در هر حوزه به چند موضوع یا عنوان بر میخوریم که هر یک به گونهای به آن پیوسته است مانند معماری، هنر، موسیقی، فلسفه، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیت، سیاست، تاریخ، صنعت، دین، اقتصاد، فرهنگ و دیگر حوزههای دانش بشری.
بر پایهٔ بررسیهای لش (۱۹۹۰) مقالات و پژوهشهای بسیار در زمینهٔ پست مدرنیسم نوشته شده به گونهای که به تعبیر وی، پست مدرنیسم، دیگر خلاف غرب است. در کشور ما در این زمینه کتابها و مقالات اندک است و بیشتر کارهای انجام گرفته، ترجمهٔ اثرهای مؤلفان غربی است؛ به ویژه به علت تازه بودن موضوع، پژوهشها و نوشتهها در زمینهٔ پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ناچیز است.
البته نمیباید فراموش کرد که خاستگاه اصلی پست مدرنیسم، جهان غرب است و خود، معلول شرایط فکری، فرهنگی اجتماعی و اعتقادی مغرب زمین است.
اما در جامعهٔ ما که بخشهایی از آن، هنوز به عصر روشنگری یا مدرنیسم نرسیده و مدرنیته را درک و جذب نکرده است، سخن گفتن از پست مدرنیسم و ارتباط آن با تعلیم و تربیت به چه کار میآید؟
پاسخ اینکه: اگر چه جریان پست مدرنیسم بیشتر در کشورهای به اصطلاح پیشرفته است، اما در اندازههای گوناگون در سرتاسر جهان پراکنده شده است، بنابراین «برای همهٔ ما دست کم فکر کردن دربارهٔ این جریان تاریخی ضروری است.»(باقری، ب ۱۳۷۵). در برخی موارد مشاهده میشود بسیاری از برداشتها از پست مدرنیسم در جامعهٔ ما نه فقط باعث جهش به فراسوی مدرنیسم نمیگردد که به نفی دستاوردهای آن عقب ماندگی و واپس گرایی میانجامد.
به نظر میرسد پرداختن به این موضوع و چالشهای پیوسته به آن، بخشی مهم از نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی کنونی جامعهٔ ماست که به عنوان عضوی از جامعه جهانی، با دیگر ملل در تعامل فکری، فرهنگی و سیاسی است. نگارنده در این گفتار، بر آن است تا به ارتباط پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت، و پرسشهای طرح شده در این زمینه پاسخ دهد. از این رو، نخست به بررسی مدرنیسم میپردازد، سپس پست مدرنیسم را توضیح خواهیم داد و به بررسی ویژگیها، کاربردها و انتقادات دربارهٔ آن خواهد پرداخت. در گام بعدی،دربارهٔ دلایل تعلیم و تربیتی پست مدرنیسم بحث خواهد کرد و در نهایت از سخنان گفته شده نتیجهگیری خواهد شد.
● مدرنیسم یا عصر روشنگری
اصطلاح مدرن از واژهٔ لاتین «مدو» مشتق شده است؛ معنای آن چنین است:«به روز بودن»؛ «آنچه رایج است، و از چیزی که در گذشته رایج بوده است،کاملا متمایز» (کوهن، ۱۹۹۶).
مدرنیسم معرف چند دوره از تاریخ اروپا سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی است که در آنها آگاهی از عصر جدید شکل میگیرد (هولاب، ۱۹۹۰ / بشیریه، ۱۳۷۸).
کانت یکی از برجستهترین اندیشمندان این عصر است. به نظر او برای دستیابی به این روشنگری (مدرنیسم) به هیچ چیز نیاز نیست مگر آزادی؛ یعنی، کاربرد عقل خویش در امور همگانی، به تمام و کمال. نزد کانت، کاربرد عقل به دو گونه است: عمومی و خصوصی. کاربرد خصوصی آن است که کسی مجاز باشد در سمت اداری یا مدنی معین که به وی سپرده شده از عقل خود بهره ببرد. این نوع کاربرد چندان به پیشرفت روشنگری پیوسته نیست. اما کاربرد عمومی، آن است که کسی در مقام «اهل علم»، برابر جماعت خوانندگان از عقل بهرهبرد، این کاربرد به پیشرفت روشنگری میانجامد (کانت ، لیسینگ، هردر و همکاران، ۱۹۹۲/آرین پرو، ۱۳۷۷).
مهمترین ویژگیهای این عصر یا دوره چنین است:
الف) فاصله گرفتن از گذشته (دور شدن از سنت):
با پدیدار شدن انقلاب صنعتی، غربیها اعلام کردند ارزشها، عقاید مذهبی و سنتها مانع پیشرفت بشریت است. بنابراین، برای رسیدن به پیشرفت و تمدن متعالی، میباید از عقاید مذهبی و سنت دور بود (گنون، ۱۹۵۶/دهشیری، ۱۳۷۸).
ب) خردگرایی:
قرن هجدهم عصر «خرد» نیز هست. در این برهه، خرد دیگر فرآوردهٔ جمع تصورات فطری نیست که پیش از تجربه به انسان ارزانی شده باشد و ذرات مطلق اشیاء را آشکار کند. در عصر مدرنیسم، به خرد بیشتر به عنوان یک امری اکتسابی مینگریستند تا میراث. در حقیقت، خرد، نیروی عقلی اصیل است که بشر را در کشف و تعیین حقیقت راهنمایی میکند؛ همین تعیین حقیقت، هسته و پیش فرض بایسته برای هر گونه تعیین واقعی است. مهمترین کار خرد پیوند امور به یکدیگر یا جدا کردن آنها از هم است.
ج) گسترش تفکر انتقادی:
دوران مدرنیسم عصر انتقاد نیز خوانده میشود؛ زیرا در این دوره،نقد با آفرینندگی چنان در آمیخت که مستقیما به خلاقیت بدل شد. بدین سان، هدف روشنفکری، تغییر دادن شیوهٔ اندیشیدن بوده است؛ یعنی، جایگزین کردن اندیشهٔ تحلیلی انتقادی به جای اندیشهٔ اسطورهای.
د) روش شناسی جدید در فلسفه:
در عصر مدرنیسم، فلسفه ایدهآل خود را به پایه الگوهای علوم طبیعی زمان معاصر خود میآفرید. کوشش برای حل مسائل مرکزی روش نوین فلسفی، بیشتر استناد به قواعد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت برنامه ریزی
چکیده
برنامه توسعه فردی یک برنامه زمانبندی شده مکتوب برای برآورده شدن نیازهای حرفه ای افراد در جهت رشد و توسعه آنهاست. در این برنامه سعی می گردد تا کارکنان با توجه به توانائیها و قابلیتهای خود، در راستای اهداف سازمان و شغل خویش توسعه یابند و بین نیازهای توسعه فردی و وظایف شغلی خویش ارتباطی پویا برقرار کنند. برنامه ریزی توسعه فردی به عنوان یک «ابزار کاربردی» باعث رشد و ارتقای دانش و مهارت کارکنان ازطریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران می شود که مهمترین ویژگی آن تعامل دو سویه کارکنان و سرپرستان (مدیران) است. در این مقاله مفاهیم مربوط به برنامه توسعه فردی (ضرورت، تعریف، اهداف و مزایا)اشاره می شود و در ادامه فرایند 6 مرحله ای از برنامه توسعه فردی (شناسایی اولویتهای عملکرد، تعیین ارزیابی نیازهای مهارتی و اهداف توسعه ای، شناسایی گزینه های توسعه و انتخاب فعالیتها، در میان گذاشتن اهداف توسعه با سرپرستان و بحث با آنها پیرامون اهداف توسعه ، اجرا ونظارت بر پیشرفت فرایند)، به تفصیل تشریح می گردد.
مقدمهانسان، محور بهره وری است، وکلیه سازمانها با هرنوع ماموریتی که دارند باید بیشترین سرمایه، وقت وبرنامه رابه پرورش انسانها از ابعاد مختلف اختصاص دهند. به گونه ای که انسان سازمانی، در ابعاد مختلف آمادگی ایجاد پرورش و کاربردی کردن بهروری فردی گروهی و سازمانی را دارا باشد. توسعه منابع انسانی در سازمانها به نوعی تعهد و انتظار متقابل و وظیفه دو سویه بین فرد و سازمان مبدل شده است. در چهارچوب این تعهد و انتظار متقابل، کارکنان باید ضمن نشان دادن التزام عملی به انجام وظایفی در راستای اهداف سازمانی، و همچنین رفتار در چهارچوب نظامنامه آن، حقوق متقابلی را نیز برای خود تعریف کنند. از اهم این حقوق می توان به بهره مندی از فرصت توسعة مستمر دانش و مهارت کاری و تکامل جنبه های مختلف شخصیتی کارکنان اشاره کرد. از سوی دیگر سازمان نیز در چهارچوب انتظارات به حق خود از کارکنان می خواهد که با نهایت تلاش و تعهد در راستای تحقق اهداف سازمان گام بردارند(ابیلی، 1382).امروز اغلب سازمانها و افراد موجود در آن با عـــدم اطمینان و تغییرات محیطی مواجه می شوند. بعضی عوامل تأثیر گذار بر سازمانها شامل تقاضا برای کیفیت بیشتر، رشد جهانی شدن اقتصاد و رقابت و افزایش سطوح فناوری است. در چنین وضعیتی سازمانها باید یاد بگیرند که چگونه انرژی های خلاق افراد را آزاد سازند و همچنین آنها باید یاد بگیرند که چگونه به افراد مختلف سازمان احترام بگذارند، تا آنها قادر باشند که عملکرد موفقی در سازمان داشته باشند و بتوانند با همدیگر در راستای اهداف مشترک کار کنند و بتوانند بر مشکلات سازمانی فائق آیند . (Nixon,1994) تفکر سنتی مدیریت در عبارت «من مدیر هستم و این افراد برای من کار می کنند» خلاصه می شد. در این نوع تفکر، جهت دهی و کنترل با اقتدار کامل از طرف سازمان اعمال می شد. در این شیوه اعضای تیم از جهت دهی تعیین شده از طرف مدیران پیروی می کردند و از آزادی عمل کمتری برخوردار بودند و از آنهاخواسته نمی شد که برای گستردگی کارهای روزانه خود فکر کنند. مدیران برای اعضای تیم برنامه ریزی می کردند و تیم ها وابسته به مدیران بودند. در مقابل این تفکر پارادایم دیگری مطرح شد. این تفکر می تواند در عبارت (من مدیر هستم و برای این افراد کاری می کنم) خلاصه شود. زیر بنای این نوع تفکر این است که تیم و اعضای آن از شایستگی لازم برای سازماندهی کار خود برخوردار هستند. حرکت از پارادایم وابستگی به سوی پارادیم توانمند سازی کار ساده ای نیست و آن مستلزم تغییر در طرز تفکر ادراکات و مهارتی مدیران دارد(Wilson, 1996).«برنامه ریزی توسعة فردی» ابزاری است که ازطریق آن کارکنان مجهز به مهارتهای چند بعدی درزمینه شغلی، تخصصی، فکری، تحصیلی وخانوادگی مجهز می گردند که باعث تحقق هدف توسعة منابع انسانی می شود.
تعریف برنامه ریزی توسعه فردی«برنامه ریزی توسعه فردی» سند توافق شده ای بین کارکنان و مدیران سازمان است، که در آن اهداف و برنامه ریزیهای سالانه با محوریت توسعه فردی کارکنان مشخص شده است. در برنامه ریزی توسعه فردی همکاری مؤثری بین کارکنان و مدیران صورت می پذیرد تا در آن «نیازهای آموزشی و رشد کارکنان» به منظور ارتقا شایستگی های و مهارتهای فردی مشخص گردد ( 2002 (Auckland University of Technology,. در این برنامه سعی می گردد تا کـــارکنان با توجه به توانائی ها و قابلیت های خود؛ در راستای اهداف سازمان و شغل خویش توسعه یابند و بین نیازهای توسعه فردی و وظایف شغلی خویش ارتباطی پویا برقرار کنند.یک برنامه توسعه فردی یک برنامه زمان بندی شده مکتوب برای رسیدن به اهداف توسعه ای همسو با برنامه استراتژیک و عملی سازمان می باشد(U.S. Department of Energy, 1999).
اهداف برنامه ریزی توسعه فردیازجمله مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه فردی کارکنان می توان به موارد زیر را برشمرد:-1شناسایی نیازهای توسعه کارکنان به وسیله مقایسه مهارتها و توانمندیهای کارکنان با نیازهای شغلی؛-2شناسایی فرصتهای مسیر شغلی و انتخاب بهترین گزینه آن برای هر فرد؛-3اجرای یک نظام توسعه فردی و تخصصی برای هر یک از کارکنان.مزایای برنامه ریزی توسعه فردی برنامه ریزی توسعه فردی به عنوان یک «ابزار کاربردی» باعث رشد و ارتقای دانش و مهارت کارکنان ازطریق مشارکت فعال سرپرستان و مدیران می گردد که مهمترین ویژگی آن تعامل دو سویه کارکنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش
منظور از این مبحث آشنایی مقدماتی با پاره ای از مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش است.
مدل چیست و برای چیست؟
- مدل به زبان ساده، الگویی است به مقیاس کوچک از واقعیت که بر اساس پیش فرضهایی بنا شده است.
- مدلهای برنامه ریزی معمولاً به صورت فرمولهای ریاضی ساخته می شوند که در آنها ارتباط بین متغیرها یا عوامل مختلف کاملاً مشخص شده است.
- در مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش مدل سازی به دو منظور انجام می شود.
1- پیش بینی کننده آینده
2- تشریح و شناخت ارتباطات عوامل دست اندرکار
مدلهای پیش بینی آینده: میزان صحت و قابلیت این مدلها محدود است. مدلهای پیش بینی آینده در شرایطی که تغییر و تبدیل تند و شدید بنا شد و امور کم و بیش به روال و روند گذشته پیش روند، همچنین در فواصل زمانی نسبتاً کوتاه قابل استفاده است. در شرایطی که جامعه در حال تغییر و دگرگونی سریع و شدید باشد و در فواصل زمانی زیاد، چندان قابل اعتبار نیست، مثل پیشبینی جمعیت در آینده.
برنامه ریزی فقط به پیش بینی آینده نیاز ندارد، بلکه باید عواملی را که در بوجود آمدن آینده پدیده مورد نظر دخالت دارند را بشناسد و چگونگی تاثیر و نفوذ آنها را بداند، بنابراین به مدلهایی نیاز دارد که به تشریح عمل و نفوذ عوامل دست اندر کار بپردازد.
مثلاً برای پیش بینی جمعیت به مدلهایی نیاز دارد که میزان تولد و تناسل مرگ و میر و مهاجرت دخالت دارند را مشخص کند و تغییرات آنها را اندازه گیری کند و بر اساس آن، جمعیت آینده را پیش بینی کند. این مدلها را مدلهای تشریح کننده می نامند.
- در برنامه ریزی آموزش و پرورش به مدلهایی نیاز است که هم به تشریح و شناخت عوامل دست اندر کار و چگونگی نفوذ آنها بپردازد، هم به پیش بینی آینده کمک کند.
طبق بررسی چیریکوز و ویلر تا سال 1968 فقر زیادی در برنامه ریزی آموزش و پرورش وجود داشته است.
انواع مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش
جانستون مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش را تا سال 1974 به 123 مدل مختلف اشاره کرده و آنها را از دو دیدگاه مختلف تقسیم بندی کرده است.
دیدگاه اول: مربوط به سطح آموزش و پرورش است.
1- سطح واحد آموزشی
2- سطح سیستم یا پاره سیستم آموزشی
3- سطح سیستم آموزشی در ارتباط با توسعه اقتصادی
دیدگاه دوم: مربوط به مبنای ریاضی مدلهاست.
1- سطح واحد آموزشی: این مدل برای توسعه یک واحد آموزشی یا یک گروه متشکل از چند موسسه مشابه آموزشی ساخته شده اند، مثل مدلهای برنامه ریزی یک مدرسه یا یک بخش از امور آموزشی مثل ایجاد ساختمان- تهیه وسایل و تجهیزات، تامین حمل و نقل و ... است.
2- سطح سیستم یا پاره سیستم آموزشی: این مدلها برای تمام سیستم آموزش و پرورش یا بخش عمده ای از آن تخصیص دارند. مثل مدلهایی که برای برنامه ریزی آموزش و پرورش یک بخش- یک استان و یا یک دوره آموزشی مثل دوره ابتدایی، راهنمایی، ... در سطح کشور انجام میشود.
3- سطح سیستم آموزشی در ارتباط با توسعه اقتصادی: این مدل برنامه ریزی برای سیستم آموزش و پرورش برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز توسعه اقتصادی می پردازد.
در این مدل برنامه ریزی مدل برنامه ریزی ابتدا هدفهای توسعه اقتصادی تعیین می شود، پس ترکیب مشاغل نیروی کار هر بخش تعیین می شود و سطح آموزش مورد نیاز برای مشاغل مشخص می گردد. برنامه ریزان باید تصویری از جمعیت نیروی کار شاغل در هر یک از طبقات شغلی مثل طبقه صنعت، کشاورزی- مدن، بازرگانی و ... در سال پایه در اختیار داشته باشند و این افراد را آموزش دهند و هر طبقه بعد از آموزش، وارد بازار کار در جامعه شود و موجب گسترش توسعه اقتصادی شود.
انواع مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش از نظر مبنای ریاضی
به طور کلی، مدلهای برنامه ریزی آموزش و پرورش را از دیدگاه مبنای ریاضی آنها می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
1- مدلهای بسته
2- مدلهای زنجیر مارکو
3- مدلهای رگرسیون
4- مدلهای ریاضی
مدلهای بسته
مدلهای بسته مبنای آماری پیچیده ای ندارند و از این نقطه نظر بسته نامیده می شوند که دامنه انعطاف متغیرهای مربوط محدود است؛ زیرا، معمولاً، متغیرها با ضرایب ثابت و از پیش معلوم شده با یکدیگر مربوط اند. به عبارت دیگر، این مدلها فاقد عوامل و عناصر احتمالاتی هستند و مفروضات ثابت و مشخص و معلوم شده ای را بین عوامل مختلف به یقین تلقی می کنند.
مثلاً بر اساس تشریحی که جانستون به عمل آورده است، اگر بخواهیم با کمک مدلهای نوع بسته تعداد شاگردان گروه سنی به خصوصی را در سال معین پیش بینی کنیم، ممکن است یکی از دو مدل ساده زیر را مورد استفاده قرار دهیم:
(مدل 4)
(مدل 5)
متغیرهای این دو مدل عبارت اند از:
سال مورد پیش بینی = t
تعداد شاگردان گروه سنی a = a
تعداد شاگردان در کلاس g
میزان یا نسبت مدرسه روها در گروه سنی a
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
اصول آموزشی
از جمله مهمترین اصول آموزشی کشور ترکیه می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
ـ ارائه آموزش عمومی به کلیه شهروندان ترکیه ای
ـ رفع نیاز های فردی و اجتماعی در حوزه آموزش کشور
ـ آزادی انتخاب در گزینش محل تحصیل
ـ برخورداری همگانی از حق تحصیل
ـ ارتقاء کیفیت فرصت های آموزشی
ـ ارائه آموزش همگانی در طول دوران زندگی
ـ تبعیت از اصول اصلاحی آتاتورک در حوزه آموزش نظیر ایجاد مدارس غیر مذهبی
ـ برقراری ساختار دمکراتیک در حوزه آموزش
ـ ارتقاء سطح کیفی رویکردهای علمی
ـ فراهم سازی امکانات آموزش مختلط
ـ افزایش میزان همکاری اولیای دانش آموزان با دست اندرکاران مدارس کشور
اهداف آموزشی
از جمله مهمترین اهداف نظام آموزشی کشور ترکیه می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
- تربیت کلیة افراد مملکت در راستای اصول ملی گرایانه و اصلاح طلبانة آتاتورک(پدر ملت ترک)
- تربیت افراد خلاق، سازنده و مولد که با ثبات و متعادل بوده، به حقوق بشر احترام گذارده و نسبت به جامعه و مسائل و مشکلات پیرامون آن احساس مسئولیت نمایند.
- آماده سازی شهروندان برای زندگی آینده(برخورداری از دانش و مهارت خاص شغلی که متضمن رفاه فردی و اجتماعی است)
- اتخاذ سیاست برابری درحوزه آموزش(برخورداری کلیه افراد از امکانات آموزشی یکسان صرفنظر از نژاد، جنسیت،مذهب)
- برآوردن نیازهای فردی و اجتماعی شهروندان ترکیه ای
- جهت دهی افراد به سمت گرایش به برنامه های آموزشی بنا برعلائق ، استعدادها و توانائیهای آنان
- تاکید بر سکولاریسم و معیارهای علمی در حوزه آموزش
- برگزاری کلاسهای آموزشی مختلط
- اتخاذ برنامه ریزی های مناسب آموزشی
- برقراری همکاریهای دو جانبه میان مدرسه و خانواده
- اتخاذ و اجرای سیاستهای آموزش همگانی
آموزش ابتدایی
ساختار آموزشی
مقطع آموزش ابتدایی شامل کودکان گروه سنی بین 6 تا 14 سال می شود. در مدارس دولتی رایگان این آموزش برای کودکان دختر و پسر اجباری است . مدارس ابتدایی مؤسسات آموزشی ملی هستند که توسط دولت برای تعلیم و تربیت پسران و دختران از طریق دوره اموزش اجباری 5 ساله ایجاد شده اند . طول مدت آموزش در این مدارس 8 سال است . در طول سال تحصیلی92-1991، 6870683 کودک تحت نظر 234154 معلم در 50669 مدرسه ابتدایی آموزش دیده اند .24/95 در صد کودکان در این رده سنی در مدارس حضور یافتند. آموزش ابتدایی برای تمامی شهروندان بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها اجباری است و بهصورت رایگان در مدارس دولتی ارائه میشود.مؤسسات آموزشی ابتدایی شامل مدارس آموزش ابتدایی، کلاسهای آموزشی و جبرانی و همچنین مدارس و کلاسهایی است که برای کودکان با نیاز به آموزش خاص( کودکان استثنایی) تأسیس میشود.
ساختار مراکز آموزش ابتدایی
تعداد معلمان زن
تعداد کل معلمان
تعداددختران ثبت نامی
تعدادکل ثبت نامی
تعدادمدارس
سال تحصیلی
95740
225852
3225259
6848083
51055
1990
99474
234961
3238599
6878923
50669
1991
100822
235721
3163808
6707725
49974
1992
102391
237943
3092337
6526296
49599
1993
101557
233073
3065485
6466648
48429
1994
101148
231900
3033082
6403300
48038
1995
94550
217131
3013550
6389060
46292
1996
اهداف دراز مدت آموزشی
از جمله مهمترین اهداف دراز مدت آموزش ابتدایی هماهنگ با اهداف دراز مدت و اصول اساسی آموزش ملی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- ایجاد دانشپایه، مهارتها، نگرشها و عادات لازم برای کودکان ترک به منظور تبدیل به شهروندانی خوب و پرورش آنان در راستای اخلاقیات.
2- آماده سازی کودکان ترک برای زندگی و آموزش در سطوح بالاتر و پرورش آنان در راستای علائق و استعدادهایشان.
اهداف کوتاه مدت آموزشی
از جمله مهمترین اهداف کوتاه مدت آموزش ابتدایی هماهنگ با اهداف دراز مدت و اصول اساسی آموزش ملی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- خلق محیط آموزشی تحقیقاتی،مولد و مؤثر که به دانشآموزان اجازه میدهد خواستهها و احساسات خود را بیان کرده،نقاط ضعف و قوت خود و خانواده شان را شناسایی نموده واحساس مسئولیت خود را پرورش دهند.
2- خلق محیطهای آموزشی و فوق برنامه که برای دانشآموزان ابزار لازم برای پیدا کردن دیدی وسیع و جامع نسبت به دنیا را فراهم کند.
3- تهیه برنامهها برای اینکه دانشآموزان را از تکنولوژیهای اطلاعاتی و مسائل اجتماعی و فرهنگی مطلع ساخته و آنان را افرادی چند بعدی و در حال پیشرفت دائمی در مسائل آکادمیک و اجتماعی و انسآنهایی با شعور بسازد.
4- وادار ساختن کودکان در فراگیری مهارتهایی که به آنان توانایی پذیرفته شدن در جامعه و محیط اطراف زندگیشان را میدهد.
به طورکلی ترمی توان گفت که هدف اصلی مقطع ابتدایی آموزش دانش و مهارتهای اولیه به کودکان،آموزش راه و رسم شهروند خوب بودن وآماده کردن آنها برای زندگی اجتماعی و مقاطع آموزشی بالاتر با درنظر گرفتن علایق،استعدادها و توانائی های دانش آموزان است.
برنامه های آموزشی
ازجمله مهمترین برنامه های آموزشی مراکز آموزش ابتدایی می توان به زبان ترکی، ریاضی، تعلیمات اجتماعی،علوم، علوم اجتماعی،حقوق مدنی و حقوق بشر،تاریخ جمهوری ترکیه، زبانهای خارجی، علوم مذهبی، فرهنگ و اخلاق، نقاشی- کاردستی، موسیقی، ورزش، حرفه و فن ،کمکهای اولیه و قوانین راهنمایی و رانندگی، فعالیتهای فردی و گروهی و دروس اختیاری اشاره نمود.مدت زمان هر کلاس40 دقیقه است.
پروژههای آموزشی
معرفی آموزش ابتدایی در قالب هشت سال آموزش پایه اجباری در تمامی مناطق کشور از برنامه سوم به بعد در نظر گرفته شد. این موضوع در پانزدهمین هیئت آموزش ملی پذیرفته شد. طبق قانون شماره 4306 آموزش ابتدایی بهصورت اجباری در شکل دوره 8 ساله پیوسته در آمده و اجرای آن در سطح کشور شروع شد. بعد از این قانون «برنامه آموزش پایه» شروع شد. همچنین «پروژه آموزش2000» برای کمک به دست یابی اهداف آموزش ابتدایی معرفی شد.پروژههای زیاد دیگری نیز با سرمایهگذاری مؤسسات خصوصی شروع شد و بهطور مستمر ادمه یافت که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- پروژه آموزش 2000
به دلیل افزایش دوره آموزش ابتدایی تا 8 سال در راستای آموزش ملی، پروژه آموزش 2000 در کنار قانون 4306 به مرحله اجرا در آمد. اصول اساسی پذیرفته شده در این پروژه به شرح ذیل می باشد:
1- حذف (حالت دوشیفتی) برنامه مدارس دونوبته که درحال حاضر در بعضی مدارس شهرهای بزرگ انجام میشود.
2- کاهشتدریجی دانشآموزان کلاس و رساندن آن به30 دانشآموز تاسال 2000
3- ، حمل و نقل دانشآموزان با اتوبوس از محلهای کوچک به مدارس مرکزیتر در مناطقی که آب و هوا و وضع جاده مساعد است و مشکل امنیتی وجود ندارد، در جهت حصول کیفیت بالای آموزشی
4- فراهم سازی امکانات آموزشی برای دانشآموزان ساکن مناطق نامساعد آب و هوایی و مناطق دور افتاده از طریق مدارس آموزش ابتدایی شبانهروزی(YIBO) و مدارس پایه شبانهروزی (PIO) به هزینه دولت
5- حذف تدریج آموزشی دانشآموزان چند سطح در یک کلاس (بهگونهای که در روستاها انجام میشود) با گسترش مدارس شبانهروزی
6- توزیع لباس، کیف، کتاب، و دفتر در میان دانشآموزانی که امکانات مالی کافی ندارد
7- تکمیل آموزشی رسمی از طریق روشهای آموزش از راه دور
8- نصب آزمایشگاههای کامپیوتر در مدارس آموزشی ابتدایی و استفاده از این آزمایشگاهها برای آموزش به کمک کامپیوتر (CAE)
9- فراهم نمودن امکانات آموزش زبان برای کودکان به منظور آموزش حداقل یک زبان خارجی در سطح ابتدایی
10- مجهز کردن مدارس در راستای نیازهای عصر حاضر.