لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پژوهش جامعهشناختى و روشهاى تخصصى آن
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها - معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه - استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى - و نه عاملى دیگر - بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
جامعهشناس بهعنوان مشاور سیاست اجتماعى
او در این نقش، نتایج احتمالى یک سیاست اجتماعى را پیشبینى مىکند. بسیارى از سیاستهاى اجتماعى براى این شکست مىخورند که بر مفروضات و پیشبینىهاى درستى استوار نیستند.
جامعهشناس بهعنوان یک تکنسین
جامعهشناسان بسیارى هستند که براى شرکتها و مؤسسات دولتى و نظایر آن کار مىکنند تا این سازمانها را کارآمدتر سازند. حتى در این گونه کارها هم، آنها باید مراقب باشند که هدفهاى سازمان خود را بر اخلاق حرفهاى آنها برترى ننهند.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم
کار اصلى بیشتر جامعهشناسان همان درس دادن است. جامعهشناس بهعنوان یک معلم، در جایگاهى است که مىتواند نفوذ شدیدى بر دانشجویان بگذارد. در اینجا این مسئله اخلاقى مطرح است که نکند او دانشجویان خود را به در پیش گرفتن راه اجتماعى خاصى تلقین کند
نمونهگیرى
جامعهشناسى را در نظر آورید که گروه خاصى (یا اجتماعى ویژهای) را براى بررسى خود تعیین کرده و مىخواهد دربارهٔ باورداشتها، ارزشها و رویکردهاى اعضاء آن به تعمیمهائى دست یابد. او از طریق مشاهده و پرسشکردن از یکایک اعضاء جامعهٔ مورد بررسی، مىتواند به شناخت جامعى از باورداشتها و ارزشهاى کل جامعه برسد. اما اگر گروه مورد بررسى بسیار بزرگ باشد - براى مثال، جمعیت مردان بالاى ۶۵سال در یک کشور پرجمعیت موضوع بررسى قرار گیرد - در این صورت، مصاحبه و یا حتى مشاهدهٔ یکایک افراد این جمعیت، به احتمال بسیار زیاد عملى نیست. بههمین دلیل است که جامعهشناسان در چنین مواردى نمونههائى از یک جمعیت معین را براى بررسى آنها برمىگزینند. اگر جامعهشناسى خواسته باشد تعمیمهائى دربارهٔ گروه خاصى از مردم بهعمل آورد، باید نمونههائى را برگزیند که نمایانگر کل افراد آن گروه باشند و یا ویژگىهاى عام کل گروه را داشته باشند.
مثال:
اگر خواسته باشیم دربارهٔ یک بنیاد تأدیبى نمونهگیرى بهعمل آوریم، باید در نظر داشته باشیم که نمونههاى ما ویژگىهاى کل جمعیت این بنیاد را از نظر سن، نژاد، سطح تحصیلات، طول محکومیت، سوابق جرم و همهٔ متغیرهاى دیگرى که در بررسى ما اهمیت دارند، دارا باشند.
براى گردآورى اطلاعات ضروری، عموماً دو روش بهکار مىرود؛ یکى فن مصاحبه و دیگرى فن پرسشنامهای. در فن مصاحبه، پژوهشگر مستقیماً از افراد مورد بررسى پرسش مىکند. در این فن، مىتوان از دو شیوه استفاده کرد، یکى شیوهٔ ساختارمند و دیگرى شیوهٔ بىساختار؛ در شیوهٔ ساختارمند، از هر پرسش شوندهاى یک رشته پرسشهاى یکسان و به ترتیبى یکنواخت بهعمل مىآید. اینگونه مصاحبه گرچه بسیار انعطافناپذیر است،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
به نام خدا
مروری بر
روشهای تامین مالی پروژهها
عنوان درس: مدیریت طرحهای توسعه
نام استاد: آقای دکتر جبل عاملی
گردآوری: مرتضی مستوفی 84674049
بهار 1385
دانشگاه علم و صنعت ایران
1. مقدمه
نقش سرمایه به عنوان یکی از ارکان اصلی رشد و توصعهی اقتصادی پذیرفته شده است. یکی از مسائل مهم مرتبط با تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری،"تامین مالی" آن است و نقش دولت در این تامین و تشکیل سرمایه بسیار مهم تلقی میشود. دولتها پیشبرد و توصعهی نظام اقتصادی کشورهای خود را به عنوان هدفهای رسما اعلام شده قبول کردهاند و بودجه(سرمایه)، یکی از مهمترین ابزارهای اعمال سیاستهای اقتصادی آنان است. این نقش دولتها پیوسته در چارچوب سرمایهگذاری در امکانات و تسهیلات زیربنایی، امکانات تولیدی، تحقیق و توسعهی تکنولوژی و ارایه خدمات گوناگون تجلی مییابد.
راهکارهای ایجاد رشد و توسعه اقتصادی، عمما شناخته شده است و میتوان گفت فراهمسازی و اجرای پروژههای بزرگ زیربنایی و توسعهای توسط دولت، سریعترین راه و مناسبترین روش برای دستیابی به توسعه اقتصادی میباشد؟ اما سوال دیگری نیز باید در این راستا جواب داده شود و آن سوال این است که دولت، چگونه، از چه "منابعی" و به چه "راههایی" میتواند سرمایه مالی مورد نیاز جهت انجام سرمایهگذاری جهت توسعه را فراهم نماید؟
1.1. تعریف منابع مالی
"تامین مالی" به آن بخش از دانش مالی اطلاق میشود که روشهای مختلف را جهت جذب نقدینگی با بهترین ساختار و کمترین هزینه سرمایه، ابداع یا مورد بررسی قرار میدهد.
2. انواع تقسیمبندیهای منابع تامین مالی
2.1. منابع تامین مالی داخلی و خارجی
تقسیمبندیهای ارائه شده برای روشهای تامین منابع مالی بسیار گوناگون و متنوع است? اما واقعیت این است که برای تامین سرمایه مورد نیاز دولت برای انجام پروژههای توسعهای و زیربنایی، دو راه عمده و اصلی متصور است که این دو راه عبارتند از:
منابع تامین مالی داخلی
منابع تامین مالی خارجی(بینالمللی)
2.1.1. منابع تامین مالی داخلی
منظور از منابع داخلی تامین سرمایه جهت توسعهی اقتصادی، منابع مالی گوناگونی است که از داخل کشور تامین میشوند. در مراجع و کتب مختلف اقتصادی، مصادیق مختلفی برای منابع تامین مالی داخلی نام برده شدهاست که عمدهترین آنها عبارتند از :
درآمدهای دولت (مالیاتها، سرمایهگذاری در صنایع داخلی، درآمدهای صادرات)
بخش خصوصی (حقیقی یا حقوقی? استقراض یا سرمایهگذاری)
فروش اوراق قرضه (مشارکت) در بازارهای داخلی
2.1.2. منابع تامین مالی خارجی
بر خلاف منابع داخلی، منابع خارجی تامین سرمایه به منابعی اطلاق میشود که از خارج کشور تعهد و تامین میگردند. به عبارتی دیگر منظور از منابع خارجی، استفاده از امکانات مالی است که متعلق به ما نبوده و در اختیار دولت یا بخش خصوصی کشورهای دیگر میباشد. انتخاب منابع داخلی یا خارجی با توانمندیهای مالی و اقتصادی کشور و نیز میزان سرمایهبری اجرای پروژه ارتباط مستقیم دارد؛ بدین معنی که در صورت پایین بودن درآمدهای مالی کشور و سرمایهبری بالای پروژه، معمولا امکان تامین منابع لازم از داخل امکانپذیر نبوده و کشور مجبور به استفاده از سرمایه خارجی میشود.
گستردگی منابع تامین مالی خارجی و روشهای تامین منابع مالی خارجی بسیار بیشتر از منابع داخلی است؛ اما در کل میتوان منابع تامین مالی خارجی را به سه دسته زیر تقسیم نمود :
دولتهای خارجی
موسسات بینالمللی (نظیر بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، موسسه مالی بینالمللی و ...)
بخش خصوصی خارجی (مثل شرکتهای سرمایهگذاری، پیمانکاری، فروشندگان تجهیزات و ...
2.2. تامین منابع مالی عمومی و خصوصی
نوع دیگری از تقسیمبندی که میتوان برای منابع تامین مالی پروژههای توصعهای در نظر گرفت، با توجه به مشارکت یا عدم مشارکت بخش خصوصی در این امر میباشد. بر این اساس میتوان منابع تامین مالی پروژهها را به سه دسته زیر تقسیم نمود :
تامین مالی از طریق بخش عمومی (دولتی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پژوهش جامعهشناختى و روشهاى تخصصى آن
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها - معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه - استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى - و نه عاملى دیگر - بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
جامعهشناس بهعنوان مشاور سیاست اجتماعى
او در این نقش، نتایج احتمالى یک سیاست اجتماعى را پیشبینى مىکند. بسیارى از سیاستهاى اجتماعى براى این شکست مىخورند که بر مفروضات و پیشبینىهاى درستى استوار نیستند.
جامعهشناس بهعنوان یک تکنسین
جامعهشناسان بسیارى هستند که براى شرکتها و مؤسسات دولتى و نظایر آن کار مىکنند تا این سازمانها را کارآمدتر سازند. حتى در این گونه کارها هم، آنها باید مراقب باشند که هدفهاى سازمان خود را بر اخلاق حرفهاى آنها برترى ننهند.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم
کار اصلى بیشتر جامعهشناسان همان درس دادن است. جامعهشناس بهعنوان یک معلم، در جایگاهى است که مىتواند نفوذ شدیدى بر دانشجویان بگذارد. در اینجا این مسئله اخلاقى مطرح است که نکند او دانشجویان خود را به در پیش گرفتن راه اجتماعى خاصى تلقین کند
نمونهگیرى
جامعهشناسى را در نظر آورید که گروه خاصى (یا اجتماعى ویژهای) را براى بررسى خود تعیین کرده و مىخواهد دربارهٔ باورداشتها، ارزشها و رویکردهاى اعضاء آن به تعمیمهائى دست یابد. او از طریق مشاهده و پرسشکردن از یکایک اعضاء جامعهٔ مورد بررسی، مىتواند به شناخت جامعى از باورداشتها و ارزشهاى کل جامعه برسد. اما اگر گروه مورد بررسى بسیار بزرگ باشد - براى مثال، جمعیت مردان بالاى ۶۵سال در یک کشور پرجمعیت موضوع بررسى قرار گیرد - در این صورت، مصاحبه و یا حتى مشاهدهٔ یکایک افراد این جمعیت، به احتمال بسیار زیاد عملى نیست. بههمین دلیل است که جامعهشناسان در چنین مواردى نمونههائى از یک جمعیت معین را براى بررسى آنها برمىگزینند. اگر جامعهشناسى خواسته باشد تعمیمهائى دربارهٔ گروه خاصى از مردم بهعمل آورد، باید نمونههائى را برگزیند که نمایانگر کل افراد آن گروه باشند و یا ویژگىهاى عام کل گروه را داشته باشند.
مثال:
اگر خواسته باشیم دربارهٔ یک بنیاد تأدیبى نمونهگیرى بهعمل آوریم، باید در نظر داشته باشیم که نمونههاى ما ویژگىهاى کل جمعیت این بنیاد را از نظر سن، نژاد، سطح تحصیلات، طول محکومیت، سوابق جرم و همهٔ متغیرهاى دیگرى که در بررسى ما اهمیت دارند، دارا باشند.
براى گردآورى اطلاعات ضروری، عموماً دو روش بهکار مىرود؛ یکى فن مصاحبه و دیگرى فن پرسشنامهای. در فن مصاحبه، پژوهشگر مستقیماً از افراد مورد بررسى پرسش مىکند. در این فن، مىتوان از دو شیوه استفاده کرد، یکى شیوهٔ ساختارمند و دیگرى شیوهٔ بىساختار؛ در شیوهٔ ساختارمند، از هر پرسش شوندهاى یک رشته پرسشهاى یکسان و به ترتیبى یکنواخت بهعمل مىآید. اینگونه مصاحبه گرچه بسیار انعطافناپذیر است،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پژوهش جامعهشناختى و روشهاى تخصصى آن
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها - معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه - استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى - و نه عاملى دیگر - بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
جامعهشناس بهعنوان مشاور سیاست اجتماعى
او در این نقش، نتایج احتمالى یک سیاست اجتماعى را پیشبینى مىکند. بسیارى از سیاستهاى اجتماعى براى این شکست مىخورند که بر مفروضات و پیشبینىهاى درستى استوار نیستند.
جامعهشناس بهعنوان یک تکنسین
جامعهشناسان بسیارى هستند که براى شرکتها و مؤسسات دولتى و نظایر آن کار مىکنند تا این سازمانها را کارآمدتر سازند. حتى در این گونه کارها هم، آنها باید مراقب باشند که هدفهاى سازمان خود را بر اخلاق حرفهاى آنها برترى ننهند.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم
کار اصلى بیشتر جامعهشناسان همان درس دادن است. جامعهشناس بهعنوان یک معلم، در جایگاهى است که مىتواند نفوذ شدیدى بر دانشجویان بگذارد. در اینجا این مسئله اخلاقى مطرح است که نکند او دانشجویان خود را به در پیش گرفتن راه اجتماعى خاصى تلقین کند
نمونهگیرى
جامعهشناسى را در نظر آورید که گروه خاصى (یا اجتماعى ویژهای) را براى بررسى خود تعیین کرده و مىخواهد دربارهٔ باورداشتها، ارزشها و رویکردهاى اعضاء آن به تعمیمهائى دست یابد. او از طریق مشاهده و پرسشکردن از یکایک اعضاء جامعهٔ مورد بررسی، مىتواند به شناخت جامعى از باورداشتها و ارزشهاى کل جامعه برسد. اما اگر گروه مورد بررسى بسیار بزرگ باشد - براى مثال، جمعیت مردان بالاى ۶۵سال در یک کشور پرجمعیت موضوع بررسى قرار گیرد - در این صورت، مصاحبه و یا حتى مشاهدهٔ یکایک افراد این جمعیت، به احتمال بسیار زیاد عملى نیست. بههمین دلیل است که جامعهشناسان در چنین مواردى نمونههائى از یک جمعیت معین را براى بررسى آنها برمىگزینند. اگر جامعهشناسى خواسته باشد تعمیمهائى دربارهٔ گروه خاصى از مردم بهعمل آورد، باید نمونههائى را برگزیند که نمایانگر کل افراد آن گروه باشند و یا ویژگىهاى عام کل گروه را داشته باشند.
مثال:
اگر خواسته باشیم دربارهٔ یک بنیاد تأدیبى نمونهگیرى بهعمل آوریم، باید در نظر داشته باشیم که نمونههاى ما ویژگىهاى کل جمعیت این بنیاد را از نظر سن، نژاد، سطح تحصیلات، طول محکومیت، سوابق جرم و همهٔ متغیرهاى دیگرى که در بررسى ما اهمیت دارند، دارا باشند.
براى گردآورى اطلاعات ضروری، عموماً دو روش بهکار مىرود؛ یکى فن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مفهوم بیماری درگیاهان:
گیاه سالم براساس استعداد ذاتی یا موروثی خود، عملیات فیزیولوژیکی مختلفی را که برای ادامه حیات لازم دارد انجام میدهد. مهمترین این عملیات عبارتند از:
تقسیم سلولی، تشکیل بافتها و اندامهای مختلف، جذب آب و موادمعدنی از خاک، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده برای مصرف و ذخیره، متابولیسم مواد ساخته شده، تولید مثل و بالاخره ذخیره مواد غذایی برای دوران زمستانگذرانی یا تولید مثل.
هر گاه بر اثر عوامل بیماریزا یا بعضی از شرایط زیست، اختلالاتی در عملیات فیژیولوژیکی فوق بروز کند که گیاه را از رشد طبیعی باز دارد یا علائم خارجی بیماری (Symptoms) ظاهر شود و یا میزان محصول به نحو غیر طبیعی کاهش یابد، گیاه بیمار است. عوامل عمدة تولید بیماری در گیاهان، موجودات زنده بیماریزا (Pathogens) و یا عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط زیست گیاه میباشند و چگونگی ایجاد هر بیماری بستگی به نوع عامل و گاهی اوقات بستگی به نوع گیاه دارد. در ابتدا عکسالعمل گیاه نسبت به عامل بیماریزا در نقطه شروع بیماری و بصورت فعل و انفعال شیمیایی غیر قابل روئت است ولی بزودی این واکنش توسعه یافته و باعث تغییرات سلولی و بافتی مشهود گشته و بالاخره آثار بیماری پدیدار میشود.
بنابراین مفهوم بیماری در گیاهان عبارتست از هر گونه اختلالی که بوسیله یک پاتوژن یا موجود زنده بیماریزا یا عامل محیطی در عملیات تولید، انتقال، استفاده از مواد غذایی، مواد معدنی و آب روی دهد و باعث تغییرات ظاهری و تقلیل میزان محصول گردد.
ایجاد بیماری بوسیلة پاتوژنها ممکن است به یکی از مراحل زیر انجام گیرد:
مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان.
کشتن یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر مواد سمی و آنزیمها و مواد هورمونی
انسداد راه انتقال مواد غذایی و معدنی و آب.
اهمیت بیماریهای گیاهی:
اهمیت بیماریهای گیاهی برای بشر بعلت خساراتی است که در نتیجة بیماری به گیاهان و فراوردههای گیاهی وارد میشود. میلیونها نفر از ساکنین جهان که خود تولید کننده فرآوردههای گیاهی میباشند برای ادامه حیات به این محصولات احتیاج دارند و بعبارت دیگر بیماریهای گیاهی ممکن است در سرنوشت آنها نقش موثری را ایفا کند.
مرگ حدود سیصد هزار نفر ایرلندی در نتیجه قحطی (1845) و گرسنگی میلیونها نفر مردمی که در کشورهای توسعه نیافتة امروز زندگی میکنند، نمونههای درد آوری از نتایج شوم بیماریهای گیاهی است.
بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه یا کشور باشند و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری حساسند نابود کنند. ضمناً بیماریهای گیاهی عامل ایجاد صنایع جدید شیمیایی یا ماشین آلاتی که در مبارزه با بیماریها بکار میروند میباشند. میزان پولی که تا کنون در این قسمت خرج شده به بیلیونها دلار میرسد.
طبقه بندی عوامل بیماریزای گیاهی:
در حال حاضر دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اصلی در سراسر جهان صدمه میزنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا میشوند. هر کدام از پاتوژنها نیز ممکن است از یک واریته تا دهها تا صدها گونه گیاهان متفاوت را آلوده کنند. برای تسهیل در امر شناسایی، مطالعه و مبارزه با بیماریهای گیاهی بایستی به نحوی آنها طبقهبندی کرد. بیماریهای گیاهی را به روشهای مختلف که پایه و اساس متفاوت دارند طبقهبندی کردهاند.
این طبقهبندی گاهی براساس علائم ظاهری امراض بوده و گاهی براساس اندام بیمار گیاه و یا براساس نوع گیاه بیمار صورت میگیرد. ولی متداولترین طبقهبندی براساس نوع عامل بیماری است.
بیماریهای گیاهی را به دو گروه زنده (Biotic) و غیر زنده (ABiotic) تقسیم میکنند.
گروههای غیرزنده (ABiotic): بیماریها و اختلالاتی هستند که در اثر کمبود عناصر غذایی، بالا بودن حرارت و رطوبت و بالا بودن اسیدیتة خاک یا قلیاییت آن، زیادی برخی از میکروالمانهای غذایی در خاک و آلایندههای سمّی در اتمسفر بوجود میآیند که غیر مسری میباشند و عوامل غیر زنده هستند.
بیماریهای ناشی از عوامل زنده یا بیوتیک (پاتوژنها) آلوده کننده و مسری بوده و از گیاه بیمار به گیاه سالم منتقل میشود که مهمترین آنها بیماریهای ناشی از عوامل قارچی میباشد.
گروههای بیوتیک خود به گروههای زیر تقسیم میشوند.
قارچها (Fungi)
باکتریها (Bacteria)
ویروسها و ویروئیدها (Viruses and Viroids)
گیاهان انگل گلدار (Phanerogamic plant parasites)
قارچها:
تمام گیاهان عالی ممکن است بوسیلة یک یا چند قارچ بیمار شوند. گیاه سیبزمینی به تنهایی مورد حملة حداقل 30 قارچ بیماریزای مختلف قرار میگیرد. قارچهای بیماریزای گیاهان، سالانه در سراسر جهان خسارات فراوانی میزنند.
عوامل بیماریزای مزبور به تمام اندامهای گیاهی میتوانند حمله کنند. به بذور و همچنین به محصولات برداشت شده بخصوص سبزیجات و میوهها حمله میکنند. قارچهایی که محصولات برداشت شده را آلوده میکنند میتوانند منجر به تولید میکوتوکسینهایی شوند که در انسان منتج به مشکلات مهمی در سلامتی نظیر بروز سرطانهای مختلف در اندام انسان میشوند.
باکتریها:
پروکاریوتها گروهی از موجودات فوق العاده متنوع میباشند. در یک طرف اینها کوچکترین موجود زنده شناخته شده یعنی میکوپلاسماهای فاقد دیواره سلولی (فیتوپلاسماها) و در طرف دیگر در میان باکتریهای حقیقی باکتریهای رشتهای شکل (اکتینومیستها) قرار دارند.
ویروسها و ویروئیدها:
ویروس عامل آلوده کننده است که بوسیله میکروسکوپهای چشمی غیر قابل روئت هستند و آنقدر کوچکند که از صافیهای نگاهدارنده باکتریها عبور میکنند.
فاقد سیستم سوخت و ساز (متابولیک) خاص خودشان هستند و جهت تکثیر وابسته به سلول میزبان میباشند. اینها به عنوان یک بسته کوچک اطلاعات ژنتیکی (بیگانه با میزبان) از نوع RNA و یا DNA هستند که میتوانند سبب تحریک بیماری در میزبان شوند.
ویروسها به بیشتر آنزیمهای ضروری برای تکثیرشان به میزبان خود متکی هستند. قارچها، باکتریها، نماتدها، و گیاهان انگلگلدار همگی موجودات سلولی بوده که نیاز به مواد غذایی معدنی و آلی جهت رشد و تکثیر و تولید مثلشان دارند.
این موجودات دارای یک سیستم معین سوخت و ساز هستند. هنگامی که آنها غذا را از میزبان گیاهی کسب میکنند با هزینه موجود دیگری زندگی میکنند و پارازیت (Parasites) نامیده میشوند.
نماتدها: