لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانههای روغنی
میوة کلزا که خورجین نامیده میشود، از رشد و تکامل تخدان حاصل میشود. میوة مزبور به شکل باریک و کشیده بوده و با ظاهری تسبیح مانند توسط زایدة باریک و کوتاهی به محور گل آذین یافته است. این میوه در بخش انتهایی خود به اندام کوچک منقار مانندی ختم میگردد. خورجین کلزا به وسیلة دیوارة سپیدرنگی به نام پلاسنت به دو قسمت مساوی تقسیم دشه و در نتیجه بذور در دو سطح قدامی و تحتانی دیوارة مذکور به فواصل چند میلیمتری از هم قرار میگیرند. درازای خورجین گیاه کلزا بین 2 تا 8 سانتیمتر متغیر میباشد. این خورجین پس از رسیدگی کامل به صورت طولی شکاف برداشته و باز میشود. شایان ذکر است که برخی از ارقام این نبات در برابر باز شدن میوه مقاوم میباشند. صفت بسته بودن خورجین، صفتی مثبت به شمار آمده و از این رو باید در امر به نژادی توجه ویژهای به آن مبذول گردد.
بذور کلزا به صورت مدور (به اصطلاح ساچمهای شکل) هستند که در هنگام رسیدگی به رنگ تیره و سیاه در میآیند. در سالهای اخیر در نتیجة عملیات اصلاحی، ارقامی از کلزا تولید گردیده است که بذور آن پس از رسیدگی به رنگ زرد دیده میشوند. بذور زرد رنگ دارای روغن بیشتری نسبت به بذور قهوهای تیره و یا بذور سیاه میباشند. وزن هزار دانه نسبت به نوع رقم، محل تولید، شرایط محیطی و جایگاه میوه در روی بوته و نیز مکان بذر در میوه، متفاوت بوده و بین 3 تا 7 گرم متغیر خواهد بود. ضخامت بذور در حدود 2 تا 3 میلیمتر میباشد. پوستة بذر شامل سلولهای بشرهای و یاختههای نردبانی بوده که رنگدانههای آن در بافت نردبانی متمرکز هستند. بخش اعظم بذر را رویان تشکیل میإهد. درون بذر 2 عدد لپه تکامل یافته قرار دارد که در آن محور زیر لپه و محور بالای لپه قابل تشخیص است. پس از تلقیح و با آغاز رشد بذر، مقدار هیدراتهای کربن به ویژه قندها حدود 80 درصد وزن خشک بذر را تشکیل خواهند داد. با تکامل بعدی بذر تا رسیدگی فیزیولوژیک، مقدار هیدراتهای کربن کاهش یافته ولی در مقابل، مقدار پروتئین و روغن افزایش خواهد یافت. بذور رسیده کلزا دارای لیپیدها، پروتئین، هیدراتهای کربن و مواد کانی میباشد. لیپیدها به صورت اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع بوده و پروتئین به شکل گلوبولین و آلبومین میباشد. همچنین هیدراتهای کربن شامل قندها، نشاسته، لیگنین، سلولز و پکتین خواهد بود. اندازة بذر از لحاظ جوانهزنی عامل مهمی تلقی میشود، زیرا این ویژگی بر روی انرژی جوانهزنی تأثیر خواهد داشت. اندازة بذر، تعیین کنندة برگهای اولیه میباشد. یادآوری میشود که برگهای اولیه نخستین اندامهای فتوسنتزکننده نبات هستند بنابراین بزرگی و سرعت رشد آنها در رشد اولیه گیاه ارزش والایی دارد. البته در شرایط خوب و دانهبندی مناسب بستر مزرعه، اندازة بذر عامل تعیینکنندهای برای رشد اولیه نخواهد بود.
روغن کلزا (کانولا) به روش فشاری استحصال شده و در فشار اول مرغوبترین روغن خوراکی حاصل میشود. فشار دوم از فرآوردة فشار اول، به طور معمول با استفاده از حلالهایی نظیر: هپتان، هگزان، سیکلوهگزان، الکل اتیلیک، تری کلرواتیلن و اتردوپترولیوم صورت میپذیرد. محصول این روغن بیشتر در صنایع مصرف میشود.
کلزا با کلمها، تربها و نیز خردلها از یک تیره بوده و از این رو شباهت فراوانی بین آنها وجود دارد. همانندی بوتة کامل کلزا و شلغم روغنی (گیاه اخیر در پیدایش کلزا نقش اساسی داشته و به عنوان یک تولیدکننده روغن صنعتی در نقاط مختلف دنیا کشت میشود)، به یکدیگر بسیار زیاد میباشد. البته با تکیه به مشخصات گیاهشناسی، این دو گونه از همدیگر متمایز میشوند.
تعداد بذر در خورجین تحت کنترل ژنوتیپ بوده ولی میتواند توسط تراکم، تغذیه و محل خورجین در بوته تغییر نماید. میانگین تعداد بذر در خورجین 8 تا 25 عدد است و در شرایط مطلوب این تعداد به 35 تا 40 عدد نیز میرسد. اغلب، درازترین خورجینها در گل آذین ساقه اصلی دیده میشوند. وزن هزار دانه گذشته از ژنوتیپ، همبستگی منفی ضعیفی با تعداد دانه در خورجین نشان داده و کمتر تحت تأثیر شرایط کاشت قرار میگیرد.
مراحل رشد و نمو کلزا
فنولوژی کلزا توسط محققین زیادی از جمله هارپر، برکن کمپ، لی چاپت، شات بررسی شده است ولی کاملترین و دقیقترین روند فنولوژیکی توسط سیلوستر- برادلی ارائه گردیده که بر مبنای درجه حرارت و طول روز استوار میباشد.
ارقام کلزا
نظر بر اینکه کلزا همانند غلات سردسیری دارای تپپهای پائیزه و بهاره بوده بنابراین با شرایط مختلف آب و هوایی و طیف وسیعی از خاکهای سازگاری نشان داده و بالطبع دارای ارقام فراوانی خواهد بود. تعداد ارقام کلزا تا سال 1994 بالغ بر 700 عدد برآورد گردیده که حدود 425 رقم پائیزه و بقیه ارقام بهاره میباشند. این ارقام بیشتر اصلاح شدة کشورهای قارة آسیا، امریکا و ممالک استرالیا و کانادا هستند. کلیه ارقام به ارقام 2 صفر و در پارهای موارد به ارقام 3 صفر کلزا معروف است.
ارقامی از کلزا که محتوی اسیداروسیک بیشتری هستند به ارقام هیر معروف میباشند که روغن این ارقام فقط در صنایع مصرف میشود. ارقام لیر دارای اسید اروسیک کمتری بوده و روغن آنها در تغذیه مورد استفاده قرار میگیرد. در مجموع ارقامی که در کشور ما زراعت میگردند بیشتر جزو ارقام دو صفره پائیزه هستند.
شرایط آب و هوایی
کلزا سازگاری مناسبی با شرایط آب و هوایی معتدل رطوبی دارد. به بیان دیگر شرایط آب و هوای معتدل رطوبی برای کلزا به مراتب مطلوبتر از آب و هوای گرم و شرایط آب و هوایی خیلی سرد و پربرف میباشد. زراعت کلزا در دو نیمکره شمالی و جنوبی محدود به مناطقی با شرایط آب و هوایی معتدل رطوبی بوده و در وضعیت مزبور بیشترین عملکرد را تولید مینماید. عملیات اصلاحی و گزینشهای مختلف، حدود کاشت آن را به طور قابل ملاحظهای افزایش داده است، به طوری که این گیاه امروزه به صورت تجاری در کانادا، اروپا، شوروی سابق، چین، ژاپن، هندوستان، ایالات متحده امریکا، امریکای جنوبی، استرالیا و افریقای جنوبی کشت و کار میشود. کلزا را میتوان در ارتفاعات بسیاری از مناطق گرمسیر زراعت نمود.
در مناطقی با عرض جغرافیایی بالا (سردسیر، با طول روز بیشتر) نظیر کانادا و شمال امریکا از ارقام بهاره و در مناطق معتدل، بیشتر از ارقام پائیزه استفاده میشود. اگر کلزا در وضعیت مناسب روزت با ساقة کوتاه زمستانگذرانی کند، میتواند سرما را بدون پوشش برف تا 15 درجه زیر صفر و با پوشش برف تا 20 درجه زیر صفر به مدت کوتاهی تحمل کند. البته ارقام بهاره کلزا در برابر سرمای دیررس حساستر هستند. از دیدگاه مقاومت به سرما، تنوع ژنتیکی قابل ملاحظهای بین ارقام و لاینهای کلزا وجود دارد. در منابع از سه نوع مقاومت به سرما در کلزا نام برده میشود:
1- مقاومت ژنتیکی به سرما، یعنی قابلیت واقعی برای تحمل سرمای شدید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
بررسی سیاستهای حمایتی دولت در تولید دانههای روغنی در ایران
کیومرث نوری(1385)
ایران امروزه یکی از بزرگترین واردکنندگان روغننباتی به شمار میرود. منابع تأمین روغن در ایران عمدتاً از طریق واردات روغنخام و استخراج روغن از دانههای روغنی تولید داخلی بوده است. عمدة منابع داخلی تولید روغننباتی شامل پنبهدانه، سویا، آفتابگردان و گلرنگ بوده و در سالهای اخیر نیز کلزا به آنها اضافه شده است. در راستای کاهش وابستگی به واردات روغن خام، "طرح تأمین منابع روغننباتی کشور 93-1384" در وزارت جهادکشاورزی مصوب و به اجرا در آمده است. بگونهای که با افزایش تولید دانههای روغنی در کشور، درصد خوداتکایی به تولید داخلی این محصول افزایش یابد. بررسی وضعیت تولید و سطح زیرکشت دانههای روغنی در سال 1384، به عنوان سال اول برنامه دهساله، معرف آن است که اهداف از پیش تعیین شده برای سال اول برنامه تحقق نیافته است . عدم دسترسی به اهداف تعیین شده در برنامه بویژه در مورد محصول کلزا که کانون توجه برنامه خودکفایی روغننباتی است، ضرورت برنامهریزی دقیقتر و کنکاشی ریزبینانهتر جهت هرچه واقعیتر نمودن برنامه و رفع مشکلات و معضلات فراروی اجرای آن را متذکر میگردد. تحقیق حاضر با هدف "بررسی وضعیت حمایت از تولید دانههای روغنی" با تاکید بر آمار و اطلاعات هزینه تولید وزارت جهادکشاورزی در دورة 82-1377 انجام شده است. بررسی وضعیت حمایتی دانههای روغنی نشان میدهد که علیرغم وجود مزیتنسبی در تولید دانههای روغنی در بیشتر استانهای عمدة تولیدکننده این محصولات، در کل؛ سیاستهای دولت جنبه حمایتی موثر و هدفمند نداشته است. به عبارت دیگر؛ وضعیت موجود بیشتر به نفع واردات دانههای روغنی است، زیرا محصول خریداری شده از کشاورزان در واقع ارزانتر از قیمت وارداتی آن در نرخ ارز واقعی است. رسیدن به اهداف برنامه؛.اولاً؛ نیازمند اعمال دیدگاه سیستمی نسبت به موضوع و نگرش به مجموعة محصولات کشاورزی در یک چارچوب منطقی است. بگونهای که برنامهریزی محصولی مجزا برای هر محصول در نهایت منجر به تضادی جدّیتر در ساختار تولید محصولات کشاورزی نگردد. ثانیاً؛ حمایت از تولید دانههای روغنی در کشور میبایست از حمایت اسمی، به حمایت مؤثر تبدیل شود.
مهمترین نتایج حاصل از اجرای این طرح تحقیقاتی به شرح ذیل است:
سال 1384 اولین سال برنامه ده سالهای است که بر مبنای آن مقرر گردیده است خوداتکایی در تولید روغن نباتی بطور قابل توجهی افزایش یابد. نکته بسیار حائز اهمیت آن است که کلزا به عنوان محصول اصلی درطرح تامین روغن نباتی، به سطح زیرکشت و تولید مورد نظر دست پیدا نکرده است. از سوی دیگر؛ کاهش قابل توجهی هم در سطح زیرکشت و هم در تولید آفتابگردان ملاحظه میگردد. در عوض؛ سویا از برنامه پیشی گرفته است. در کل؛ وضعیت تولید دانههای روغنی در سال اول برنامه (1384) با اهداف از پیش تعیین شدة برنامه سازگاری نداشته است، از اینرو؛ ضرورت دارد که با انجام مطالعاتی دلایل عدم سازگاری بوجود آمده مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
-بررسی شاخص مزیتنسبی که در واقع نشاندهندة رقابت واقعی و به دور از اخلال وضعیت تولید محصول است، بیانگر وجود مزیتنسبی در تولید این محصولات در استانهای عمدة تولیدکننده میباشد.
-شاخص ضریب حمایت اسمی نشاندهندة این موضوع است که قیمت بازاری محصول کمتر از قیمت سایهای آن است. بعبارت دیگر؛ سیاستهای دولت در این خصوص باعث شده است که قیمت در داخل کشور کمتر از قیمت مرزی در نرخ ارز سایهای باشد که به نحوی حاکی از اعمال مالیات ضمنی بر تولیدکنندگان داخلی است.
شاخص ضریب حمایت اسمی نهاده در مورد محصولات سویا، آفتابگردان و کلزا گویای آن است که تولیدکنندگان داخلی، نهادههای قابل تجارت را به صورت یارانهای در تولید محصولات مذکور به کار گرفتهاند. یعنی؛ بهرهبرداران، نهادههای قابل تجارت را ارزانتر از قیمت مرزی آنها در تولید دانههای روغنی استفاده کردهاند.
شاخص ضریب حمایت مؤثر که در واقع اثر کل دخالتهای دولت در بازار محصول و نهادههای قابل تجارت را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد، نشاندهنده عدم وجود حمایت موثر از محصولات مورد بررسی است.
بطور کلی؛ از نتایج حاصل در مورد شاخصهای حمایتی میتوان نتیجه گرفت که؛ سیاستهای دولت نتوانسته است منجر به حمایت موثر از تولید دانههای روغنی در کشور شود. به عبارت دیگر؛ هرچند کشاورزان از یارانه نهادهای استفاده میکنند، اما در کل؛ با مالیات ضمنی روبرو بودهاند.
نرخ حمایت مستقیم نشاندهندة اثر سیاستهای دولت در بخش کشاورزی است که موثر بر قیمت نسبی محصولات کشاورزی میباشد، برای سویا، آفتابگردان و کلزا از روند یکسانی در دورة 82-1376 برخوردار بوده است. این نرخ طی سالهای 79-1376 منفی است و بیانگر آن است که اثر سیاستهای مستقیم دولت در بازار این محصولات منجر به کاهش قیمت داخلی محصول در مقایسه با قیمت مرزی شده است. اما طی سه سال پس از آن (82-1380) نرخ حمایت مستقیم مثبت شده که بیانگر جنبه مثبت حمایتی سیاستهای مستقیم دولت در بخش میباشد.
نرخ حمایت غیرمستقیم؛ اثر سیاستهای سایر بخشها و سیاستهای کلان اقتصادی را بر محصول نشان میدهد. در خصوص محصولات سویا، آفتابگردان و کلزا این نرخ منفی بوده است .که بیانگر آن است که پول داخلی در نتیجة سیاستهای سایر بخشها و سیاستهای کلان اقتصادی بیش از حد ارزشگذاری شده است، که در نتیجه منجر به کاهش قیمت نسبی محصولات مورد بررسی در مقایسه با قیمت مرزی آنها شده است.
از سوی دیگر، اثر کل سیاستهای(مجموع اثرات مستقیم و غیر مستقیم) بر سه محصول مورد بررسی منفی میباشد، بدین ترتیب میتوان مجموع اثر سیاستهای دولت را در تولید سویا، آفتابگردان و کلزا بصورت مالیات ضمنی دانست که قیمت این محصولات را در داخل کشور در مقایسه با قیمت مرزی پایینتر نگه داشته است، لذا انتظار میرود که در صورت آزاد سازی تجارت و عدم اعمال سیاستهای دولت، قیمت دریافتی کشاورزان برای این محصولات افزایش یابد.