لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
« بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگیهای خانوادگیو شخصیتی آنان »
مقدمه
امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توجیه می کند . نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینه هایافت تحصیلی در برنامه پنج ساله اول (امیری, 1371 ) نشان می دهد که هزینه های سرسام آوری را خرج عدم وجود انگیزه دانش آموزان نسبت تحصیل کردهایم. (517 میلیون ریال) به نظر میرسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مخصوصا" در دوره راهنمایی که زمان انتخاب ها و پاسخهای اساسی نوجوان به کیستی خود است ، اهمیت به سزایی داشته باشد . شناسایی و رفع موانع ، می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک کرده ، موجب صرفه جویی در زمان ، هزینه های مادی و معنوی گردد . شناسایی عوامل متعددی مانند عوامل شخصیتی و خانوادگی که در رابطه با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی می باشند ، کمک خواهد کرد تا نوجوانان به کانال هایی هدایت شوند که مسیر اصلی آنان در زندگی است ، که این خود پیامد های آنی حاصل از اینگونه پژوهش هاست .به نظر می رسد پیامد های آتی پربار تر از پیامدهای آنی باشد .
اهداف پژوهش
- بررسی رابطه میان عوامل شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
- بررسی رابطه میان عوامل خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
فرضیه های پژوهش
1- بین خصوصیات شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .
1-1 بین عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
-2 بین جایگاه مهار دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-3 بین یادگیری خود نظم داده شده دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-4 بین خود اثر بخشی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-5 بین اضطراب عمومی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-6 بین نگرش فردی دانش آموزان دوره راهنمایی نسبت به تحصیل با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
2- بین خصوصیات خانوادگی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-1 میان ساختار خانواده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-2 میان شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه وجود دارد .
2-3 بین عوامل دیگر خانوادگی مانند انتظار والدین از فرزندان ، رابطه والدین با مدرسه و میزان رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
متغیر های پژوهش
متغیر ملاک شامل انگیزش پیشرفت تحصیلی و متغیر های پیش بینی شامل عزت نفس ، یادگیری خود نظم داده شده ، جایگاه مهار ، خود اثر بخشی ، اضطراب ، نگرش فرد به تحصیل ، شیوه های فرزند پروری ، ساخت خانواده و متغیر کنترل ، شامل : معدل دانش آموز می شود .
جامعه آماری
جامعه آماری شامل دختران و پسران پایه های دوم و سوم مقطع راهنمایی می باشد که در سال 80 ـ 1379 در یکی از مدارس راهنمایی شهر اصفهان ثبت نام نموده اند . تعداد کل جامعه مورد تحقیق 30114 نفری میباشد که 160 نفر آنها به طریق نمونه گیری خوشهای مرحلهای طی سه مرحله انتخاب شده اند .
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فهرست
مقدمه 01
نقش مادران در یادگیری 02
بررسی عوامل روانی،اجتمایی و آموزشی موثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان 04
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیاء و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 07
نکاتی برای جذب اولیای دانش آموزان 010
نتیجه گیری 012
پیشنهادات 014
منابع 016
مقدمه
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان تعیین شد .
نقش مادران در یادگیری
نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهمتر است. این موضوع شاید خلاف تصور عدهای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهمترمیدانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده میتوانند موثر باشند. یادآور میشود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.
مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟
- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندانشان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادیترین سالهای تحصیل را در برمیگیرد، بیشتر مادرها نقش کنترلکننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دورههای راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل میشوند، آن هم به عنوان اهرمهای فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، میتواند بیش از هر کسی باشد.
کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین میآورند؟
- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون میگذرد، سوژههایی را در زندگی دنبال میکنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامهها دنبال صفحه حوادث میروند و مجلاتی را میخرند که شامل مطالب بیخاصیت و خنثی است، بحثها و گفتوگوهایشان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی میدهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه میکنند و...
اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد میتواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهایمان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون میکند، هیچ یک از سریالهای جدی و غیرجدی را از دست نمیدهد، با اشتیاق داستانهای پیش پا افتاده و الکی فیلمها و سریالها را دنبال میکند و به توضیح و تفسیر آنها هم میپردازد، چه تأثیر مثبتی میتواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه میتواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درسهایش را بخواند؟
مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعهاش شامل سوژههای غیرجدی است، چگونه میتواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمیکند، چگونه میتواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه میتواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغهای جدیتر از رشد فکری اوست، چگونه میتواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟
عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبهاند و یا به نوعی از آن فرار میکنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمیدهند که با شیوههای منطقی با درس و مدرسه فرزندانشان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیدهاند، اصرار میورزند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک از خود و اعضای خانواده های خود موثر است ، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد وسواد و تحصیلات ، از دیدگاه اقتصادی ، افراد را به سوی رشد و توسعه ی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع وکشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی ، جامعه را موفق می سازد ، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید ، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد ، مشخص می شوند. با توجه به آمار موجود ، گسترش سواد ، کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و غیره را تحصیل تسهیل نموده است .
تنها جوامعی توانسته اند مشکلات خود را در زمینه ی تغذیه ، مسکن ، پوشاک ، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح سواد بالایی برخوردار باشند . بی سوادی ، نه تنها پدیده ای قابل تا ٔسف است ، بلکه علامتی است در کنار علاﺌم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می باشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت ، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ای مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم ومدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی ، صنعت ، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است .
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد مخصوصا ً در بهداشت ، رشد اقتصادی ، رشد فرهنگی ، رشد و تربیت فرزندان ، بی نظمی و ناهنجاری کودکان ، رشد و اشتغال وغیره .
مطالعات نشان داده است که هر چه آسیب های روانی بیشتر باشد ، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر ، بیکاری ، تعداد فرزندان ، اعتیاد ، طلاق که همه موجب پایین آمدن موقیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد . معمولا افرادی که در سطح پایین اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی می کنند ، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در برخی از این خانواده ها به شدت افت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها ، سواد مقوله ی بیگانه ای است .
تاثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی ،فرهنگی، اقتصادی پایین بر روی افراد جامعه برجا می گذارد ، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد ، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید . شیوه های انحرافی ، ایجاد علاﺌم بیماری روانی ، اقدام به خود کشی ، بستری شدن ، قطع ارتباط با واقعیت ، در طبقات پایین اجتماع بیشتر دیده می شود .
مساﺌل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی – اجتماعی این مسﺌله به عنوان یک متغیر مهم بروضعیت روانی است . در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر و ملاک لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است .(کرمانی مقیم )
http://www.bazyab.ir))
چکیده:
در این پژوهش رابطه ی سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار دادیم.
این پژوهش که به صورت توصیفی واز نوع کمی بشمار می رود؛ فراوانی ، میانه ، میانگین، مد ، دامنه ، چولگی ، کشیدگی ، حداقل و حداکثر عملکرد دانش آموزان را مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در SPSS که حاوی سه جدول ( 1-4 ،2-4 ، 3-4 ) می باشد جدول اول آن پژوهش های توصیفی می باشد و جدول دوم وسوم ، ضریب همبستگی و سطح معناداری آنها مشخص شده است.
سواد پدر 839/= P می باشد و مادر815/0 p=را نشان می دهد. در این پژوهش بین سواد و عملکرد رابطه وجود ندارد .
بیان مسئله
با توجه به مسﺌله فقر فرهنگی خانواده ها و بی سواد بودن آنها ، دانش آموزان زیادی در یادگیری دچار مشکل می شوند . در خانواده هایی که سطح تحصیلات کافی ندارند فرزندان آنها از لحاظ درسی و تحصیلی افت پیدا می کنند وخانواده و اقتصاد در این امر دخیل هستند . خانواده ای که با سواد هستند با خانواده بی سواد از لحاظ پیشرفت متفاوت می باشند . بی سوادی والدین با خود مواردی همچون فقر فرهنگی – اقتصادی را به همراه دارد که باعث می شود دانش آموز نتواند اعتماد به نفس و شیوه ی برخورد درست با دیگران را بیاموزد . یادگیری را مساﺌلی ترغیب می کند که بدون آنها دانش آموز از لحاظ درسی عقب مانده می شود . با پیشرفت تحصیلی دانش آموز ، خانواده نیز باید همپای او اطلاعات عمومی خود را افزایش دهد تا دانش آموز به یک نتیجه ی مطلوب برسد .
آیا بین سواد والدین و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مراحل پیدایش دانش ریاضی
در این قسمت می خواهم در ارتباط با تاریخ ریاضییات مطالبی را بنویسم .که مطالب درج شده در این قسمت بر گرفته از کتاب تاریخ ریاضیات است.
مراحل پیدایش دانش ریاضی
ریاضیات طی چهار مرحله به وجود آمده است .
مرحله اول :
مرحله اول مربوط به پیدایش آن در بابل است .یونانیان بعدهای طی تماس های روز افزانشان با بابلی ها که بعد از لشکر کشی های اسکندر به حد اعلاء خود رسیده بود تحت تاثیر ریاضیات آن ها قرار گرفت . و موجب شد با اکتشافات ریاضی و نجومی بابلی ها آشنا یی یابند .ولی روش علمی ریاضی یونانیان بر پایه مشاهده و آزمایش نبود بلکه از راه قیاس به جهان خارج معرفت حاصل می کردند.و قیاس بر پایه اصولی کای بود و آن اصول کلی از احساس آنان از وجود نظم در جهان ناشی می شد.وبه طور کلی از روش قیاس در ریاضیات استفاده می کردند.در این مرحله اصول استنتاجی متوالی ریاضیات که از دوران ائوکوکسوس سرچشمه گرفته بود مطرح شد وبا پیدایش اصول اقلیدس به صورت قطعی ومدون در آمد.
مرحله دوم:
ریاضیات طی قرن هفدهم به مرحله پیشرفت حاد وشدید خود رسید .که هندسه تحلیلی (600سال قیل از میلاد مسیح به وسیله تالس شروع شد)و حساب دیفرانسیل و انتگرال (توسط بابلی ها شروع شد)به وجود آمد در حالی که هندسه اقلیدسی جایگاه خودش را حفظ کرده بود ولی آرمان یونانیان که بر پایه اتکای به اصول در علوم و استنتاج منطقی یکباره طی قرنهای هفدهم و هیجدهم ناپدید گردید.در مرحله دوم برای پیشقدمان ریاضی استدلال منطقی دقیق به صورت بدیهی و خالی از تضاد بود و به دنبال اثبات حدس و گمان خود رفتند و هر جای لازم بود از استدلال استفاده می کردند .وبدین ترتیب پیشرفت و ترقی جای خویش را به روح انتقادی وتردید واگذاشت.
مرحله سوم:
طی قرن نوزدهم احتیاج ضروری به استحکام نتایج حاصل ومیا وافری به تامین بیشتری در راه پیشرفت معارف اصلی به صورتی اجتناب ناپذیر منجر به تجدید نظر در مبانی ریاضیات جدید و خلاصه حساب دیفرانسیل وانتگرال گردید .بنابراین قرن نوزدهم نه فقط دوران پیشرفت جدید بوده است .بلکه یکی از مشخصات مهم آن بازگشت موفقیت آمیز به سوی دقت واستدلال منطقی پیش گرفت.
مرحله چها رم:
یکبار دیگر آونگ به جانب خلوص منطقی خم گردید وحتی چنین به نظر می رسد که در عصر حاضر که ما در آن قرار داریم همین گونه است در این مرحله جدایی نا خوشایند ما بین ریاضیات و موارد استعمال حیاتی آن ،جای خویش را به دوران وحدت دا د استحکام و صلابت داخلی ریاضیات بار دیگر بدست آمد. بر قراری این اتحاد مجد د می تواند موضوع کوشش اصلی در ریاضیات طی دوران آینده قرار می گیرد.
|+| نوشته شده در دوشنبه 26 آذر1386 ساعت 1:53 PM توسط ًصفیه |
تاریخچه ریاضی:
تاریخچه ریاضی:
ریاضیات در یک دوره ی تاریخی و بوسیله یک ملت بوجود نیامده است بلکه محصول اعصار متوالی و نتیجه کار نسل های زیادی است .
نخستین مفاهیم ریاضی در دوره های باستانی بوجود آمده است وبا عبور از یک دوره به دوره دیگر در ارکان ریاضیات تغییراتی راه می یابد ولی مفاهیم آن مثل قضیه ی فیثاغورث بقوت خود باقی است.
کهن ترین اسناد ریاضی به سال های 1000قبل از3500 میلاد تا سال قبل از میلاد بر میگردد.
2سند یا 2مجموعه از مسائل ریاضی یا 2مقاله از کهن ترین مقالات ریاضی است که به شکل طومار می باشد
این دو سند عبارتند از:
1-پاپیروس گولنیچف که دارای 25 مساله حساب است و یکی از مسائل مهم آن اندازه گیری حجم هرم ناقص مربع القاعدین (مصریان)است. واین سند در موزه مسکو می باشد.این سند قدیمی تر است و قدمت آن به تاریخ فرمنروایی ساسله ی سیزده هم در سال1788قبل از میلاد مسیح بر می گردد.
2- پاپیروس ریند که در موزه بریتانیا نگه داری می شود و دارای قواعدی برای تحقیق در طبیعت و برای شناخت طبیعت می باشد.قدمت این سند به دوره ی هیکسوسها یعنی 17 قرن قبل از میلاد مربوط است
این دو سند نمایشگر یک زمان هستند و آن روزگار پادشاهی سلسله دوازده هم مصر است.
و مطلب شگفت انگیز که طول هر دو پاپیروس برابر است .
سارتن :بحث به عنوان علم بابلی
پیشرفت علم بابلی با ظهور ارشمیدس باعث می شود که مسائلی که در جبر فراموش شده بود زنده شود اما دو باره این مسائل فراموش می شوند تا آنگاه که اقوامی که به زبان عربی سخن می گفتند (مسلمانان)دوباره زنده می کنند کلمه Aalgebra (جبر)از لغت عربی الجبر گرفته شده است.
واژه جبر یعنی جبران کردن و به معنی بردن حد منفی از یک سمت برابری به سمت دیگر ودر نتیجه مثبت کردن آن است جبر رشته ی وسیع و بسیار مهم ریاضیات است که موضوع آن تعمیم خواص اعمال حساب بر اعدادو تحقیق در روابط عمومی اعداداست . بوسیله استعمال حروف به جای استعمال اعدادوبوسیله استعمال علامات .و از فواید عمده تعیین مقادیر مجهول بوسیله حل معادلات است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
به نام خدا
پروژه آمار دبیر: جناب آقای جودی
تهیه و تنظیم: بهنام تحویلدارزاده کلاس:2/2ریاضی
موضوع مورد مطالعه: بررسی نمرات یک دانش آموز
داده ها:
17-11-14-5/11-15-20-1-17-9-18-5/8-5/4-5-9-8-5/12
12-11-5/2-9-6-7-19-17-3-1-5/1-7-19-12-11-7-3-0-14 13-11-18-19
کمترین داده - بیشترین داده = دامنه تغییرات
R = 20 - 0 = 20
C =4 فاصله طبقات 20 / 4 = 5طبقه یا دسته
جدول توزیع فراوانی: 1-حدود دسته 2-خط و نشان 3-فراوانی مطلق
حدود دسته: فاصله بین دو کران بالا و پایین را نشان می دهد.
خط و نشان: میزان فراوانی را با خط نشان می دهد.
فراوانی مطلق: میزان فراوانی را با عدد نشان می دهد.
مراکز دسته: کران بالا به اضافه کران پایین تقسیم بر2را مرکز دسته می گویند.
فراوانی نسبی: فراوانی مطلق بر روی مجموع آنها را فراوانی نسبی می گویند.
درصد نسبی: فراوانی نسبی ضرب در100را درصد نسبی می گویند.
تجمعی درصد نسبی فراوانی نسبی مراکز دسته فراوانی مطلق خط و نشان حدود دسته
7 5/17 40 / 7 2 7 ||||||| 4 - 0
14 5/17 40 / 7 6 7 ||||||| 8 - 4
24 25 40 / 10 10 10 ||||||| 12 - 8
|||
31 5/17 40 / 7 14 7 ||||||| 16 - 12
40 5/22 40 / 9 18 9 ||||||| 20 - 16
||
جمع: 100 40
نمودار ستونی:
برای رسم نمودار ستونی حدود دسته روی محورxها و فراوانی مطلق روی محورyها در نظر گرفته می شود. از کران پایین و بالا ستونی رسم می کنیم تا به فراوانی همان دسته برسیم. فراوانی مطلق حدود دسته
7 4 - 0
7 8 - 4
10 10 12 - 8
9 7 16 - 12
8 9 20 - 16
7
6
5
4
3