لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
اراده الهی از دیدگاه امام خمینی
●نگاهی به برهان صدیقین
پیرامون صفات حق تعالی مباحث گستردهای صورت گرفته و از ابعاد و زوایای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که قسمت عمدهای از علوم اسلامی را به خود اختصاص داده است: متکلمین و فلاسفه و عرفا در این نکته که حضرت حق مستجمع جمیع صفات کمال و جمال است و هر صفت کمالی را خداوند به نحو اتم و اکمل دارا است، متفقالقولند. و هر کدام به زبان خود و در قالب مفاهیم خود به این مهم پرداختهاند. از بین این مکاتب، فلاسفه بحث صفات را برهانی کرده و در اثبات آن براهین متقنی اقامه کردهاند و حتی معتقدند گرایش ما سواءالله به او به خاطر کمالاتش است. حضرت امام این فیلسوف عارف ومحقق مدقق نیز از طرفداران این نظریه است و مطالبی که در برخی آثار میبینیم بر این گفته صحه میگذارد. هرچند که برخی براهین حضرت در واقع تقریری از براهین حکماء پیشین میباشد اما غور در آنها حاکی از عمق نگرش ایشان است. ایشان از واجبالوجود با عنوان کمال مطلق تعبیر می کند و معتقد است که: «کمال مطلق همه کمالات است و الا مطلق نیست و هیچ کمالی و جمالی و جمیلی ممکن نیست در غیر حق ظهور کند که این غیریت عین شرک است و اگر نگوییم الحاد است.»[۱] میبینیم که حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ در این چند جمله کوتاه به قاعدهٔ بسیط الحققیه اشاره فرمودهاند ولی در اینجا چون بحث ما بر روی صفت اراده است، درصدد اثبات صفات کمال بر ذات اقدس الله نیستیم بلکه آن را اصلی مسلم گرفته و از این مباحث تنها به عنوان مقدمهای برای ورود به بحث اصلی استفاده کرده و بدون اطاله کلام از آن میگذریم.
●تقسیم صفات : مطلب دیگری که برای شروع بحث ناگزیر از بیان آن هستیم، اشارهای به اقسام صفات است. کمالات و صفات واجب تعالی تقسیمات گوناگونی دارد که یکی از آن، تقسیم به صفات ذاتی و فعلی است. صفات ذاتی یعنی صفاتی که فرض ذات به تنهایی برای انتزاع آن کفایت میکند و صفات فعل یعنی صفاتی که فرض آن، منوط به فرض غیر است و غیر از واجب تبارک و تعالی هر چه هست، فعل اوست. پس صفات فعلی، صفاتی خواهد بود که از مقام فعل واجب یعنی ماسواء الله انتزاع میشود. البته این دیدگاهی است که مورد قبول فلاسفه و متکلمین امامیه است و اختلافنظر بسیار زیادی در این زمینه به ویژه بین امامی با اشاعره و معتزله وجود دارد؛ زیرا اشاعره صفاتی را که بعنوان صفات ذاتی بیان کردیم از لوازم ذات میدانند و معتزله ذات مقدس را نائب مناب صفات او میدانند اما از این اختلافات که بگذریم حضرت امام نیز در اسماء و صفات الهی قائل به دو مقام هستند:
۱ـ مقام اسماء و صفات ذاتیه: در این مقام ذات مقدس واجب تعالی به حیثیت واحده و جهت بسیطهٔ محضه، کل کمالات و جمیع اسماء و صفات را داراست و تمام کمالات به حیثیت بسیطهٔ وجودیه رجوع میکند. چون ذات مقدسش صرف وجود و وجود صرف است، صرف کمال و کمال صرف نیز است.
۲ـ مقام اسماء و صفات فعلیه: این مقام، مقام ظهور و تجلی اسماء و صفات ذاتیه است که مقام معیت قیومیه است و آیهٔ شریفهٔ «هو معکم این ما کنتم» بدان اشاره دارد.
ایشان آیهٔ شریفهٔ «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» را جامع این دو مقام میدانند. حضرت امام در باب صفات حق ـ سبحانه ـ بسیار دقیق بحث کردهاند. وقتی نظرات حکماء را که در اینباره بررسی میکنیم گفتهاند، صفات حق یا صفت ذاتند و یا صفت فعل، به عبارت دیگر آنان یک دسته از صفات را صفات ذاتی و صفات دیگر را صفات فعلی میدانند اما نظر مبارک حضرت امام این تفاوت را با نظر حکماء دیگر دارد که ایشان میفرمایند که صفاتی که در یک مرتبه صفات ذات هستند، همان صفات در مرتبهٔ دیگر (مرتبه فعل) صفت فعل به شمار میروند و این تفاوت در مورد صفت اراده کاملاً مشهود است؛ مثلاً حضرت امام، اراده را هم صفت ذات و هم صفت فعل میدانند و حال آنکه عمده بحث فلاسفهای چون علامه طباطبائی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در این است که آیا اراده، صفت ذات است یا صفت فعل[۲]؟ و جالب توجه این است که بر اینکه اراده صفت ذات نیست، برهان اقامه میکنند اما از نظر حضرت امام جمیع اسماء و صفات حق تعالی در دو مرتبه و در دو مقام است: یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه، که این مقام در حضرت واحدیت ثابت است، مثل علم ذاتی حق و قدرت ذاتی حق و اراده ذاتی که از شؤون و تجلیات ذاتیه حق تبارک و تعالی است. دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که به تجلی و به فیض مقدس برای حقتعالی ثابت است.[۳]
●عینیت صفات با ذات
مسئله دیگری که در باب صفات مطرح است، عینیت و غیریت صفات ذاتی با ذات حق است و علیرغم اختلاف آرایی که در این زمینه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخی حکمای دیگر ـ معتبرترین اقوال است. ایشان معتقد به عینیت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به این دلیل که صرف وجود، صرف کمال و جمال است و هیچ حیثیت کمالی، نمیتواند خود را از صرف وجود کنار بکشد؛ چون هرچه کمال است، به حقیقت وجود برمیگردد و اگر غیر از این باشد اشکالات عدیدهای پیش میآید:
۱ ـ در عالم وجود دو اصل بلکه چندین اصل بوده باشد و حال آنکه در عالم واقع تنها وجود اصیل است.
۲ ـ ذات حق تبارک و تعالی مرکب باشد که لازمهاش نیازمندی و نقص است.
۳ ـ راه یافتن جهات امکانی در ذات حق است و اشکالات دیگری که بیانشان به طول میانجامد.[۴] حضرت امام قائل به قول عینیت صفات با ذات، در موارد زیادی از آن سخن گفتهاند و آن را برهانی کردهاند و اصحاب اقوال دیگر را مورد نقد قرار دادهاند.[۵]
●اختلاف اقوال در اراده الهی
از این بحثهای مقدماتی که بگذریم، اراده یکی از صفات کمال است که همهٔ الهیون آن را پذیرفته اما در حقیقت اراده با یک سری پرسشهایی مواجه شدهاند.
▪ آیا اراده صفات ذات است یا فعل؟
▪ آیا اراده حادث است یا قدیم؟
▪ آیا اراده مطلق است یا مقید؟
و بسیاری از سؤالات دیگر که در این مقال به این امور میپردازیم. برای روشن شدن منشأ اختلافاتی که به آن اشاره خواهیم کرد، ذکر چند مقدمه ضروری است: مقدمه اول؛ تفاوت اراده در انسان و خداست. اراده در انسان به معنای شوقی است که پس از داعی ایجاد میشود.[۶] اما اراده به این معنا نمیتواند در ذات مقدس راه داشته باشد هرچند که از محدثان اهل سنت، اراده را در خدا و انسان به یک معنا دانستهاند که واضحالبطلان است؛ زیرا لازمه چنین صفتی، این است که صاحب آن موجودی مادی و دارای جهات امکانی باشد و ساحت حق اجل از آن است که متصف به چنین صفتی شود. تفاوت معنای اراده در انسان و خدا منشأ یک سری اختلافات شده است؛ زیرا اغلب گمان کردهاند که اگر بگوییم اراده صفات ذاتی حق است، لازمهٔ آن راه یافتن جهات امکانی در حق است. برخی از فلاسفه بخصوص اصحاب حکمت متعالیه ارادهٔ حق تعالی را علم او به نظام احسن تعریف کردهاند که این علم عین ذات حق و داعی او بر ایجاد موجودات است و علاوه بر این داعی دیگری ندارد؛و فیه عین الداع عین علمه نظام خیر و هو عین ذاته[۷] مقدمه دوم؛ نکته دیگر که ذکر آن برای تکمیل و تنویر بحث لازم است, بررسی اراده خداوند در روایات است. در برخی احادیث میبینیم که معصومین علیهمالسلام فرمودهاند «و ارادته فعله» یعنی ارادهٔ حضرت حق عین فعل اوست. در اصول کافی بخشی تحت عنوان «اراده انها عن صفات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بررسی توانهای اکوتوریستی خمینی شهر
عزیزاله پورکاظم سعید حاج هاشمی
محبوبه آقابابائی
شهردار- خمینی شهر معاونت شهرسازی- شهرداری خمینی شهرکارشناس GIS
Email:a_porkazem@yahoo.com m-aghababaei@yahoo.com : Email
چکیده:
شهرستان خمینی شهر از نظر اکوتوریستی دارای قابلیت های فراوانی می باشد، وجود کوهستان های متعدد در اطراف شهرستان، تپه های زیبا در اطراف باغات و مزارع کشاورزی، عبور رودخانه زاینده رود از سمت جنوب شرقی شهرستان چشم انداز خاصی به شهرستان بخشیده است. از جمله مهمترین جاذبه های گردشگری که در طی سالها طرفداران و علاقه مندان بسیاری را به سوی خود جذب کرده است، عبارتند از: کوه سید محمد، کوه آتشگاه، بام سبز، چشمه های شمال و شمال غرب شهرستان. هدف از نگارش این مقاله "بررسی توانهای اکوتوریستی خمینی شهر" می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی و روش بررسی آن از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. از آنجایی که شهرستان خمینی شهر دارای نقاط مستعد طبیعی است، نیاز به دیدگاه سیستمی، شناسایی، برنامه ریزی و مدیریت صحیح توسط متخصصین و مسئولین تأثیر زیادی در رفع مسایل مربوط به این مکانها، جذب گردشگر، درآمد، ایجاد اشتغال و کسب پیامدهای مثبت را در بر خواهد داشت. براین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی نقاط ضعف و قوت و همچنین تهدیدها و فرصتهای ناشی از ایجاد و توسعه صنعت اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه می باشد.
واژه های کلیدی: اکوتوریسم، شهر خمینی شهر
1- مقدمه:
در بین انواع گردشگری، گردشگری طبیعی( اکوتوریسم) ابزاری مناسب جهت دستیابی به گردشگری پایدار می باشد. از جمله ارکان توسعه طبیعت گردی پایدار جلب مشارکت مردم اعم از مردم محلی و گردشگران در مراحل مختلف طراحی، برنامه ریزی و اجرا می باشد. لذا اهمیت دادن به نقش آن در حفاظت محیط زیست به منظور دستیابی به توسعه پایدار امری ضروری است، با توجه به اینکه جاذبه های اکوتوریستی یکی از عناصر مهم در توسعه صنعت توریسم به شمار می رود، شناخت این جاذبه ها و بررسی اهمیت آن ها می تواند نقش مهمی در توسعه گردشگری داشته باشد.
اکوتوریسم از ترکیب واژه های اکولوژی و توریسم تشکیل یافته است و در واقع محصول چالشهای زیاد بین طرفداران افراطی بهره گیری و استفاده بدون حد و مرز از طبیعت و طرفداران استفاده معقول در حد ظرفیت طبیعی با دیدگاههای حفاظتی و بهره گیری پایدار از این منابع طبیعی بوده است. به طور کلی اکوتوریسم به منظور جستجو در مناطق بکر و طبیعی و استفاده از زیبایی های طبیعی است و گردشگران را به محیط طبیعی و قابل دستیابی و منحصر به فرد معطوف می کند و نگرش مردم بومی و دولت را تغییر داده و در حفظ طبیعت از طریق آموزش، افزایش آگاهی های مردم و مسئولین، نقش آفرینی و به تعبیری در تحقق توریسم فرهنگی مؤثر می باشد؛ زیرا به دنبال ردپای فرهنگ های بومی سفر می کنند.
کاملترین تعریف به نقل از سازمان ایرانگردی از اکوتوریسم در سال 1380 اینگونه است: " اکوتوریسم هر نوع توریسمی است که به طبیعت مربوط باشد به طوری که انگیزه اصلی در این توریسم بهره جستن از جذابیتهای طبیعی یک منطقه شامل ویژگیهای فیزیکی و فرهنگی بومی است و توریست پس از مشاهده جذابیتها بدون اینکه خللی در آن وارد یا تخریب کند، محل را ترک گوید"بدین ترتیب ضمن بهره گیری از فرهنگ، سوابق تاریخی و نمونه های طبیعی منطقه، حفظ و احترام به اکوتوریسم فرصتهای اقتصادی و درآمد زایی نیز برای مردم محلی ایجاد می شود و زمینه حفظ و حمایت جدی تر از جذابیتها با منابع مالی تازه تر فراهم می آید.
2- معرفی منطقه مورد مطالعه:
شهرستان خمینی شهر بامساحت 302/175 کیلومترمربع وارتفاع 1595 متر درفاصله12کیلومتری شمال غربی اصفهان واقع شده است، از شمال به شهرستان برخوار و میمه، از شرق و شمال شرقی به شهرستان اصفهان، از شمال غربی و غرب به شهرستان نجف آباد و از جنوب و جنوب غربی به شهرستان فلاورجان و رودخانه ی زاینده رود محدود می شود.این شهرستان ازدو بخش کوهستانی (درشمال) و منطقه دشت(درجنوب)تشکیل شده است. تحت تأثیر موقعیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
وحدت از دیدگاه امام خمینى (ره)؛ استراتژى یا تاکتیک//
خبرگزاری شبستان: وحدت گرچه در ادبیات اسلامى کاربرد و نقش اساسى دارد، امّا در ادبیّات سیاسى رایج کمتر مورد بررسى قرار گرفته است و آنچه در این زمینه بهکار رفته، بیشتر مفاهیمى است که برترى یک شیوه و یا تفکّر را به دنبال داشته و بیشتر کاربرد خارجى دارد؛ مفاهیمى چون ناسیونالیسم، پان عربیسم، پان ترکیسم و... از این دسته بهشمار مىرود، اما مفهوم وحدت در اندیشهى سیاسى اسلام علاوه بر کاربرد در حوزه داخلى و خارجى، در هر مورد نمود مختلفى دارد. براى مثال وقتى سخن از «وحدت امت اسلامى» بهمیان مىآید، به معنى برداشتن مرزهاى جغرافیایى نیست، بلکه به معنى وحدت عمل و درک متقابل در خصوص موضوعات مشترک، حول مصالح اسلامى است.
از طرف دیگر، وقتى در محیط داخلى سخنى از وحدت بهمیان مىآید، نهتنها به معنى وحدت تفکّر یا سلیقه است، بلکه به معنى وحدت عمل در زمینهى منافع ملّى، اسلامى و قانون اساسى است؛ چیزى که امروزه از آن به «وفاق اجتماعى» و یا انسجام داخلى و یا وحدت ملّى یاد مىشود.
از آنچه گفته شد، نقش و اهمّیت این مفهوم در پیشبرد اهداف داخلى و خارجى جامعهى اسلامى مشخص مىشود. از دیرباز از زمان «سید جمالالدین اسدآبادى» تا زمان امام خمینى، مفهوم وحدت کاربرد زیادى داشته است. آنچه در اینجا مورد بررسى قرار مىگیرد، بررسى این مفهوم در اندیشهى امام خمینى و بررسى آن در داخل و خارج است. ایشان همواره بر این نکته چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن تاکید مىنمودند و از نظر عملى نیز راهکارهاى زیادى را براى تقریب و تحریک احساسات مسلمانان حول محور مصالح اسلامى وضع کردهاند.
الف) مفهوم وحدت در قرآندر قرآن کریم آیات زیادى را مىتوان یافت که در آنها به این مسأله اشاره شده است؛ ازجمله مفاهیمى، چون «واعتصموا»(1)، «تعاونوا»(2)، «اصلحوا»(3)، «اصلاح بین الناس»(4)، «الَّف بینهم»(5)، «امّةٌ واحدة»(6)، «امّة وسط»(7)، «حزبالله»(8)، «صبغةالله»(9) و «اخوة».(10)
محور وحدت در دیدگاه قرآنى «توحید» و در مرتبهى دیگر دین اسلام است. قرآن کریم پیامبر را به سوى اهل کتاب مىفرستد و از آنان براى پیوستن به شعار توحید و جدایى از غیر او دعوت مىکند: «اى پیامبر! به اهل کتاب بگو، بیایید بر اساس کلمهاى که بین ما و شما مشترک است، غیر از خدا را نپرستیم و یکدیگر را در برابر خداوند بعنوان رب و پروردگار نگیریم (وحدت کنیم). پس اگر روى برگرداندند بگویید، شاهد باشید که ما اهل تسلیم در برابر حق هستیم».(11)
آیه شریفه فوق نشان مىدهد که مرز اتحاد «توحید» است و مشرکان و کافران که بر محور غیر توحید حرکت مىکنند، در وحدت دینى پذیرفته نخواهند شد. در تبیین محور وحدت، آیات دیگرى نیز وجود دارد که اعتقاد به رسول خدا، اعتقاد به اولىالامر و قبول حکم را اضافه مىکند. به این ترتیب وحدت واقعى با توجه به این آیات تفسیر مىشود: در سوره «آل عمران» آمده است: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرّقوا»؛ یعنى همگى به ریسمان الهى چنگ زنید و متفرّق نشوید. این آیه شریفه از مسلمانان مىخواهد که با اسلام از دنیا خارج شوند، از این رو اعتصام به ریسمان الهى با توحید منهاى نبوّت پیامبر و لوازم آن صادق نیست.
حضرت على(ع) نیز گرچه مسیر خلافت را ناحق مىدیدند و آنان را در مقابل فرمان خداوند و رسول عصیانگر مىیافتند، اما به خاطر مصلحتى مهمتر، ابراز مخالفت نمىنمودند. سخنان امام در این زمینه بسیار درسآموز است. این کلمات بیانگر آن است که وحدت اسلامى که غالبا با حیات واقعى مسلمانان همراه است، بر حق دیگرى ـ گرچه حق معصومى، چون على(ع) باشد ـ مقدم است.
این وحدت در حقیقت ائتلاف است، و بالاتر از وحدت «گذشت» از هرآنچه را که قطب مخالف آن را برنمىتابد، و بسنده کردن بر هرچه «از حق» که در نظر قطب مخالف مناسب مىنماید. همچنین حضرت على(ع) جداى از خطبهى کوتاه و پرمعناى شقشقیه، در موارد متعددى به سکوت معنادار و سخت خویش اشاره مىکند. این سکوت که همراه با خار در چشم و استخوان در گلو توصیف شده است، براى حفظ وحدت مسلمانان و بقاى اساس دین بوده است. امام در یکى از خطبههاى اوایل دوره حکومت خود مىفرماید:
«قسم به خداوند که اگر ترس از اختلاف و جدایى مسلمانان نبود و اگر ترس از آن نبود که کفر بازگردد و «دین» فانى شود، هرآینه در غیر از موضعى که نسبت به آنها نفع داشتیم، قرار مىگرفتیم.»(12)
آنچه از مجموع مفاهیم قرآنى، بیانات و سیره پیامبر و امامان معصوم (علیهمالسلام) فهمیده مىشود، این است که همواره حفظ نظام اسلامى و مصالح عمومى بر منافع شخصى و گروهى مقدم بوده است و اینان از هر اقدامى که تفرقه و شکاف میان جماعت اسلامى را به دنبال داشته باشد، اگرچه نفع شخصى در آن مىدیدهاند، احتراز مىکردهاند.ب) وحدت از دیدگاه امام خمینى(ره)
با توجه به اختلافات مذهبى فرق اسلامى که خود نیز موجب اختلافات سیاسى عمیقتر مىگردید، دو نوع تلاش در راه ایجاد وحدت بهوقوع پیوست: گروهى براى تقریب بین مذاهب اسلامى قیام کردند که حوزههاى علمیهى شیعى و دانشگاه «الازهر» عموما با توجه به شأن علمى خود از این طریق به اتحاد اسلامى نزدیک مىشدند. گروه دیگرى نیز با کنار گذاردن و طرح نکردن اختلافات مذهبى به دنبال ایجاد اتحاد سیاسى و توجه به قدرت بىبدیل مسلمانان بودند.
وحدت عامل پیروزى
در میان اندیشمندانى که اندیشه وحدت را در میان جامعه اسلامى مطرح کردهاند، فقط برخى از آنان مانند آیت اللّه العظمى بروجردى امکان دستیابى به موقعیتهاى قابل توجه را یافتند. متأسفانه به دلیل وجود افراد متعصّب و قشرى در هر دو گروه، و تلاشهاى استعمار براى دامن زدن به اختلافات فرقهاى، این تلاش در بسیارى از مراحل ناکام ماند. مفهوم وحدت به دوره برپایى جمهورى اسلامى در ایران اختصاص ندارد، بلکه ایشان حتى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى نیز این مسأله را گوشزد نمودهاند:
«باید این رمز پیروزى را که وحدت کلمه و اتکاى به قرآن مجید است، حفظ کنیم و همه با هم به پیش برویم و حکومت جمهورى اسلامى را در ایران مستقر کنیم.»(13)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 26 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
امام خمینی و حوزه علمیه بهمن 92
زندگی نامه امام خمینی (قدس سره)
سید روح الله خمینی در اول مهر 1281 ش. (بیستم جمادی الثانی 1320/ 24 سپتامبر1902) در شهر خمین و در خانواده اهل فضیلت وعلم ، زاده شد . این خاندان به میر حامد حسین- صاحب کتاب معروف «عبقات الانوار» - نسبت می برند. پدر بزرگ امام ، آقا سید احمد به دعوت مردم خمین در این شهر سکنی گزید و تا هنگام در گذشت، مرجع وملجا مردم آن دیار بود .
با وجود اینکه روحالله پنجمین فرزند سید مصطفی محسوب میشد، اما پدرش علاقه و اصرار زیادی بر تربیت او براساس تعلیمات دین اسلام داشت، به گونهای که نقل است به دایهی روحالله – ننهخاور – چنین گفت: «تا وقتی که پسرم روح الله را شیر میدهی، دست به سوی هیچ سفرهای جز سفرهی خود و یا غذایی که از خانهی من برای تو فرستاده میشود، دراز مکن.
شرایط تربیتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بسیج از دیدگاه امام خمینی «ره»
برخی از فرمایشات حضرت امام خمینی «ره» درباره بسیج عبارتست از :
· « ائمه ما با همان دید الهی که داشتند ، می خواستند که این ملت ها را با هم بسیج کنند از راههای مختلف ، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.»
· « اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم باید عمل شود ... اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم.»
· « ارتش بیست میلیونی (بسیج) فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی است.»
· « بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند.»
· « بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند.»
· « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد»،
· « بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام ونشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»
· « سنگ بنای بسیج بر حکم فقهی و جهادی استوار است؛ جهادی که مبتنی بر روحیه دفاعی باشد و نه تهاجمی یا جهان گشایی »
· « اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند، بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد .»
به نام حی جاویدتردیدی نیست که اقدام بسیار حیاتی و تعیینکننده حضرت امام در تشکیل و تحقق بسیج در مقطعی از حیات انقلاب شکوهمند اسلامی به انجام رسید که نیاز به این نیروی تأثیرگذار عمیقاً احساس میشد و تدبیر هوشیارانه حضرت امام، بیش از دیگران لزوم حضور بسیج را به منصه ظهور رسانید تا آنجا که بسیج با نمود خویش، فضای جامعه انقلابی را طراوتی دیگرگونه بخشید.انسجام آحاد و طیف خودجوش طبقات اجتماع در پیوستن به بسیج از هر صنف و طایفه و از همه گروههای سنی در موقعیتهای اجتماعی، این امکان را برای نهاد نوپای بسیج فراهم آورد تا همگان با لبیک به فرمان و فراخوان بنیانگذار کبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، یعنی امام راحل به عضویت بسیج درآمده و پرشور و شعف و با عشق به آرمانهای مقدس اسلامی این کانون درخشان و منور میعادگاه شیفتگان امام را طراوتی ملکوتی و الهی نمایند.حضرت امام که خود یک بسیجی تمام عیار و کامل و وارسته بودند، الگو و اسوهای برجسته برای همه بسیجیان به شمار میرفتند و عشق و دلدادگی عمیق و عرفانی آن عزیز به بسیج بسیجیان، هنگامی جاودانه شد که فرمودند: از خداوند میخواهم که با بسیجیانم محشور فرماید ...حضرت امام خمینی رضوانا... تعالی علیه که با دیدگاهی نافذ و رهبریت ارزشمند خویش در صیانت و استحکام پایههای نوین انقلاب بزرگ اسلامی ایران، در سختترین شرایط مقاطع زمانی با سکانداری کشتی انقلاب و عبور آن از دریای مواج و متلاطم به ساحل نجات رسانیدند، شرایط، نیازها و جهتها را در موقع خود تشخیص و اسباب و عوامل لازم را با ادراک والا و درخور تحسین خویش تشخیص و لحاظ میفرمودند و این هوشمندی حضرت امام، توطئهها و اهداف شوم دشمنان را یکی پس از دیگری خنثی و ناکام مینمود.تحقیقاً، سرعت عمل و ابتکار امام، یأس و سرخوردگی دشمنان را به دنبال داشت. از لابهلای پیامها و سخنان حضرت امام در خصوص بسیج، نکات بسیار ارزنده و قابل تأملی را میتوان دریافت تا آنجا که فرمودند: ... رحمت و برکات خداوند بر بسیج که به حق پشتوانه انقلاب اسلامی است.حضرت آیتا... خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی که خود در کسوت بسیج در سالهای دفاع مقدس، حضوری مستمر در جبهههای نبرد حق علیه باطل داشتند و انصافاً نمادی برجسته از بسیج هستند، اینگونه میفرمایند: بسیج یکی از معجزات انقلاب از کارهای عظیمی بود که امام بزرگوار ما با آن دید و بصیرت نافذ و تدبیر حکیمانه الهی این نهال برومند و پرثمر و مبارک را به وجود آورد. بسیج در آن روزی که با فرمان امام بزرگوار در سرتاسر کشور اسلامی مانند گیاه معطر و مبارکی شروع به رویش کرد، کشور نهایت نیاز را به یک حرکت عمومی و برخاسته از ایمان و اخلاص و صفا داشت، این پاسخ به یک نیاز حقیقی بود. دست قدرتمند حضرت امام خمینی (ره) بذر بسیج را در سرتاسر این کشور پاشید، بدون اینکه برای تحلیلگران، سیاسیون سابقهدار و حتی انقلابیون قدیمی و مخلص قابل پیشبینی باشد و این بذر مبارک در همه زوایای کشور رویید، بالید و ثمربخش شد ...تأمل، تفکر در زوایای تعریف برجسته مقام معظم رهبری از بسیج، بیش از پیش