دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

خدا در قرآن‏ 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

خدا در قرآن‏

براساس بیان و هدایت قرآن، خدا نه وجود است نه موجود، بلکه‏حقّ "قیوم" است.وجود اگر چه نامى مقدّس از نامهاى نیک خداوند است و اگرچه‏نورى است که حقایق هستى را آشکار مى‏سازد و اگرچه با موجودات تفاوت دارد ولى به رغم همه این امور نمى‏توان‏آن را خدا دانست و نمى‏توان خدا را وجود دانست -پاک و مبراست‏پروردگار از این که چنین باشد- بلکه "وجود"، مخلوقى از"مخلوقات" خداست و هرگونه که بخواهد در آن تصرّف مى‏کند و آن‏را به پدیده‏اى مى‏بخشد و در نتیجه آن پدیده آشکار شده و آفرینش‏مى‏یابد.نزدیکترین وسیله براى شناخت آن که وجود، مخلوق است‏تصرّف در آن مى‏باشد و این که یک بار به چیزى داده مى‏شود و سپس‏از آن ستانده مى‏شود، پس "وجود" هم "حقیقتى" است که مالک آن‏یعنى خداوند قادر آن را تدبیر مى‏کند.

موجودات نیز خدا نیستند، بلکه ستاره و درخت در برابر خداسجده مى‏کنند و خورشید و ماه به تدبیر خدا جریان دارند و زمین‏تسلیم امر اوست، ساده‏ترین دلیل آن نشانه‏هاى آشکار ضعف‏پدیده‏هاست که هرگز نمى‏توانند خداوند قادر باشند -پاک و منزّه‏است خدا از این که چنین باشد.این اصل فلسفى که وجود را به ممکن و واجب تقسیم مى‏کندووجود ممکن را "مخلوق" و وجود واجب را "خالق" مى‏پندارد درقرآن اصلاً مردود است، زیرا خدا نه وجود است و نه مخلوق به‏وجود. بلکه وجود، نورى است در اختیار خدا و بخشیده شده به‏مخلوقات، پس چگونه ممکن است خداوند و آفریده‏ها در یک‏اساس مشترک باشند و آن را وجود بنامیم و حال آن که سه اساس‏وجود دارد: خدا، وجود و آفریده‏ها.این "اصل صوفیانه" که خدا را "ذات موجودات" مى‏پندارد و نیزاین "اصل مادى" که پدیده‏ها را "ذاتاً مسلّط" برخود مى‏داندوبنابراین همین پدیده‏ها، خود خدایند و بس، همگى اصولى‏مردودند. زیرا خداوند والاتر، بالاتر و بزرگتر از مخلوقات‏وآفریده‏هاى خود است، نه او مخلوقات و نه مخلوقات، او هست‏ومیان او و مخلوقاتش تباین است و اشتراکى نیست، مگر در الفاظى‏که در حدود امکانات آفریده‏ها وضع شده است. میان خدا ومخلوقات تباین مطلق است پس هر آنچه در مخلوقات جایز باشددرباره خداوند محال است و بر عکس.

با وجود چنین تباینى روشن مى‏شود که نمى‏توان خدا را تعریف‏کرد و صفاتش را مکشوف ساخت، زیرا ما در فضاى مخلوقات‏زندگى مى‏کنیم و با صفتى آشنایى نداریم، مگر به قدرى که در یکى ازمخلوقات وجود داشته باشد مثلاً صفت قدرت را در انسان، درموج، در طوفان، در برق و اتم مى‏شناسیم و اگرچه صحیح است که‏در تمامى اینها صفت قدرت وجود دارد. لکن بر حسب شناخت ماتماماً در مخلوقات موجودند و بنا به طبیعت تباین میان خالق‏ومخلوق نمى‏توانیم آنها را با خدا قیاس کنیم و به همین ترتیب است‏صفت علم و حکومت و... ولى با این وجود مى‏توانیم از طریق‏شناخت صفات مخلوقات نظیر علم و قدرت و حکومت به وجودهمین صفات در آفریدگار به نحو بالاتر و والاتر پى ببریم، آفریدگارى‏که این صفات را در مخلوقات به امانت گذاشته است، ما گاه این اموروالاتر و بزرگتر از صفات مخلوقات را قدرت نامحدود و علم کامل‏وحکومت جاودانه مى‏خوانیم، ولى مفهوم این نامگذارى ایجادپیوند میان قدرت مخلوق و قدرت خالق نیست تا به گونه‏اى واحد درآیند چنانچه ایجاد پیوند میان علم مخلوق و علم خالق و خواست‏مخلوق و خواست خالق ونظایر آن نیست، زیرا هیچ رابطه‏اى میان‏خالق و مخلوق نیست جز رابطه تقابل واکنش شدید که از انعکاسى‏شدید حاصل مى‏شود، بلکه مى‏خواهیم با این نامگذارى پیوند میان‏لفظ را بر قرار سازیم تا مفهوم آن امر والاتر را که براى خالق ثابت است‏اشاره گونه دریابیم.

از همین رو اثبات هر صفتى براى خدا تنها اشاره‏اى است -درمحدوده فهمى که از آن برخورداریم- به صفات و اسماء خداوندبدون آن که تعریفى باشد براى خدا یا بدون آن که او را در محدوده‏مخلوقات قرار دهیم و صفات مخلوقاتش را بر مقام کبریائیش سرایت‏دهیم -پاک و منزّه است خدا از این که چنین باشد.اگرچه لفظ میان خدا و مخلوقات مشترک است و در هر دو مورد"قدرت" و "علم" و حکومت نامیده مى‏شود، لکن به میزان اختلاف‏و تباین میان خدا و مخلوقات مفاهیم این الفاظ نیز با یکدیگر تفاوت‏دارند.قدرت مطلق و ابدى خدا کجا و قدرت محدود و عرضى و ضعیف‏مخلوقات کجا. شناخت ما نسبت به اشیاء کجا و علم خداوند که‏محیط بر همه پدیده هاست کجا یا مالکیت ما نسبت به کالا کجاومالکیّت خدا بر آسمانها و زمینها کجا؟ما مى‏دانیم که وجود خداوند ثابت است امّا هرگز ثبوت اوتشابهى با وجود ما ندارد؟ زیرا خداوند ثابت است و بر پایه ذات‏خویش استوار است.

و حال آن که ما موجوداتى هستیم که متّکى به وجود خدا و آیااتّکاء به ذات اتّکاء به وجود غیر یکسان است؟! اصولاً مى‏توان گفت‏میان خالق و مخلوق تفاوت بسیار است، زیرا میان آن دو کمترین‏تشابهى وجود ندارد، بلکه آنچه هست تباین است.

از همین رو بالاترین صفتى که به خدا اطلاق مى‏کنیم صفت"محور" بودن اوست که میان نفى و اثبات در گردش است، "نفى"یعنى "قطع" هرگونه پیوند "تشابه" میان او و مخلوقاتش و اثبات‏یعنى "ایمان" به این "حقیقت" که او والاتر و بزرگتر از مخلوقات‏خویش است.او توانا است که هیچ کس بر او توانایى ندارد. و مالکى است که دراختیار هیچ کس نمى‏باشد و عالم نامعلومى است.براى تمرکز این دو حقیقت یعنى "حقیقت ثبوت" خدا از یک سوصفات والا و از سوى دیگر نفى صفات مخلوقات از او در نفوس‏آدمیانى که به شناخت مخلوقات خو گرفته‏اند ناگزیر باید با کلمه"سبحان اللَّه" به تقدیس و تسبیح و تنزیه مقام کبریائیش پرداخت،کلمه‏اى که استعمال بسیار در قرآن دارد و محور اذکار نماز است.تسبیح ما را ناگهان در برابر خدا قرار مى‏دهد، زیرا مخلوقات را ازذهن ما دور و خالق را آشکار مى‏سازد به علاوه آن که تسبیح، گره کورنفس بشرى یعنى عادت به محدود کردن پدیده‏ها را مى‏گشاید به‏خاطر این که پدیده‏ها مخلوق اند و محدودیّت جزء طبیعت آنهاست‏و هنگامى که آدمى در برابر خدا مى‏ایستد و از محدود کردن او عاجزاست به شبهاتى بى‏ثمر گرفتار مى‏آید: چگونه، کجا، چه و حتّى‏چرا؟ او مى‏خواهد خدا را تابع ملاکهاى مخلوقات گرداند، لذا به‏گمراهى سختى دچار مى‏شود. در این جاست که کلمه "سبحان اللَّه"به کار مى‏آید تا به یکباره "بشر" را از ورطه‏اى بزرگ رهایى بخشدوانسان را چنین مورد خطاب قرار مى‏دهد که تو در برابر خالق‏مخلوقات ایستاده‏اى، جایى که الفاظ، ناتوان و حدود از اعتبار ساقطاست و معارف ساده و سطحى بشر درهم مى‏ریزد.

و بدین ترتیب مى‏کوشد خدا را از نو بشناسد.قرآن کریم سوره‏هاى بسیارى را با تسبیح آغاز کرده است و آن رازبان هر آنچه در آسمانها و زمین است دانسته و به تسبیح در"صبحگاهان و شامگاهان" امر کرده است.اگر خدا با نفى شباهت میان او و مخلوقاتش در قرآن شناخته‏مى‏شود پس صفات حسنه او انعکاسى از این مباینت است آن هم‏بدون آن که صفاتى محدود به مقدار و چگونگى و مکان



خرید و دانلود  خدا در قرآن‏  11 ص


تحقیق در مورد شعرای ایران (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

به نام خدا

ادبیات ایران

شاعران مشهور ایران

شعرای ایران(از آغاز شعر پارسی تا نهضت مشروطیت)

بهنام بهشاد

کلاس

آقای حیدری

شعرای ایران (از آغاز شعر پارسی تا نهضت مشروطیت) به ترتیب اسم

آذربیکه ی:لطفعلی آذربیکه ی متخلص به آذر از جمله شعرای معروف قرن دوازدهم است که در سال 1123 هجری قمری در اصفهان متولد شد او در انواع شعر بخصوص غزل و قصیده مهارت و استادی داشت.

ابن یمین:امیر محمود بن امیر یمین الدین طغه ای در اواخر قرن هفتم در فریومه از ولایات جوین خراسان متولد شد و معاصر ملوک سربداران سبزوار بود و بیشتر عمر خود را در زادگاه خود به گوشه نشینی و قناعت گذرانید چون دوران حیاتش مصادف با اختلاف بین امرای خراسان و قتل و غارت بود، روع شاعر به عزلت و گوشه نشینی خو گرفت.

ابو حفص سعدی: بعضی ها معتقدند که ابوحفص حکیم بن احوص سعدی اولین شاعر پارسی زبان است و ظاهرا سعدی را که به این مناسبت به او نسبت می دهند این است:

آهوی کوهی در دشت چگونه دوزا

او ندارد یاری بی یار چونه بوذا

ولی به هیچ روی نمی توان او را اولین شاعر پارسی زبان دانست.

ابو سلیک گرگانی:عوفی او معاصر عمروبن لیث شمرده است و بنا بر این معاصر فیروز مشرقی بوده منوچهری او را در شمار شعرای قدیم خراسان ذکر کرده و نام وی را هم ردیف استادان بزرگ پیش از خود آورده است ابیات زیر به نام او در تذکره ها ضبط است.

خون خود را گه بریزی بر زمین

به که آب روی ریزی در کنار

ابوشکر ملجنی: نام این شاعر در هیچ یک از مآخذ ذکر نشده و کینه ی او از قدیمی ترین مآخذ یعنی این بیت منوچهری:

از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی

بوشکور بلخی و بوالفتح سبتی هکذا

ابوالعلاء گنجوی:از احوال این شاعر نکات مهمی در دست نیست فقط در تذکره ها او را استاد خاقانی خوانده اند. ابوالعلاء پس از ته بیت خاقانی دختر خو را به عقد او در آورد.

اسدی:ابونصر علی بن احمد طوسی مشهور به اسدی از شعرای قرن پنجم است او از جمله کسانی است که مانند فردوسی دست به نظم شاهنامه زد و در این زمینه در برابر استاد گران مایه خود گرشاسب نامه را ساخت.

امیر خسرو:خسروبن امیر سیف الدین محمود دهلوی در سال 650 یا 651 در شهر پتیای هندوستان متولد شد از کودکی راه پدر یعنی کسب علم و دانش و فضیلت را پیشه خود ساخت و به ادبیات و زبان فارسی تسلط کامل یافت.

بابا طاهر: بابا طاهر عریان همدانی از شاعران عارف اواسط قرن پنجم معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده است، ولادت او در اواخر قرن چهارم اتفاق افتاده بود چنانکه در اواسط قرن پنجم یعنی در حدود سال 447 که طغرل بیک سلجوقی به همدان رفته بود او عارفی کامل و صاحب مقامات بود.

جامی: نورالدین عبدالرحمن جامی در روز 23 شعبان سال 817 هجری در خرجود جام- خراسان متولد شد. نام پدرش نظام الدین دشتی و جدش شمس الدین دشتی منسوب به حمله دشت اصفهان بود که بعد به ولایت جام مهاجرت کرد.

حافظ: خواجه شمس الدین مصد بهاءالدین حافظ شیرازی در حدود سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد، پدرش بهاءالدین در زمان اتابکان سلغه فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت نمود و مادرش اهل کازرون بود. حافظ تحصیل علوم و کمالات را در زادگاه خود کرده و مجالس درس علماء و فضلای بزرگ زمان خود را که در یکی از آنها قوام الدین عبدالله باشد درک کرد و در علوم به مقامی رفیع رسید.



خرید و دانلود تحقیق در مورد شعرای ایران (با فرمت word)


تحقیق در مورد سیطره عشق (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 227

 

بنام خدا

سیطره عشق

شروع 1 فروردین 84

پریسا & ماریا

(سیطره عشق حوادث روزگار

حوادثی که برای همه پیش می آید و

حوادثی که گاه شیرین گاه تلخ می شود.)

دانشگاه تازه باز شده بود و محیطش برام ناشناس بود هنوز هیچکس را نمی شناختم روزهای اول را فقط به دنبال اتاق اجاره ای می گشتم . آخه خوابگاه پر شده و من دیر جنبیده بودم البته بهتر چون اصلا محیط خوابگاه را نمی پسندیدم. دانشگاه من تهران و من از کرج اومده بودم اگه پدر و مادرم نمی رفتن خارج هیچ دغدغه ای برای اتاق یا خوابگاه نداشتم اما ... بچه های دانشگاه همه مهربون بودند اما یکی از آنها خیلی به دلم نشسته بود اسمش روژان فریور بود. دختری قد بلند و شیک پوش چشمهای قهوه ای نافذی داشت و موهای بلند که اکثر اوقات او نارو باز می گذاشت که دور صورتشو قاب می کرد همیشه شلوارهای لی می پوشید با بلیزهای تنگ . کیف هایش معمولا با کفشهایی که می پوشید ست بود با ناز و ادا راه می رفت دوست داشتم بیشتر باهاش آشنا بشم البته زیاد با اون حرف زده بودم اما راجع به خودمون نبود فقط راجع به جزوه و درس و ... بود. اون الان روی نیمکتی که گوشه حیاط بزرگ دانشگاه قرار داشت نشسته بود و پاش رو انداخته بود روپاش و داشت کتابی که روی پاهاش بود ورق می زد بهش نزدیک شدم و با لبخند گفتم : اجازه هست بشینم روژان گفت اوه ، بله ، البته هانی جون در کنارش جای گرفتم و سریع پرسیدم: راستش می خوام بدونم شما توی خوابگاه دانشگاه اقامت دارید؟! روژان : ابداً من خوابگاه را دوست ندارم به دنبال یه خونه خوبم یه خونه ی دانشجویی اما فعلا پیدا نکردم و این یه هفته رو توی هتل گذروندم .

چه جالب چون من هم دنبال اتاق هستم روژان جیغ کوتاهی از روی خوشحالی کشید و گفت : چقدر عالی دوست دارید با هم اتاق بگیریم و دیگه تنها هم نیستیم با خوشحالی گفتم: اوه .....عالیه حتماً ...... گفت : خوب الان کلاس شروع می شه بریم سر کلاس بعد از کلاس مفصلا با هم حرف می زنیم و به طرف کلاس راه افتادیم بعد از کلاس با روژان رفتیم دنبال خونه گشتیم اما پیدا نکردیم یعنی چند جایی پیدا شد اما خوب نبود. خلاصه او نروز پیدا نشد و ما گشتن رو به فردا موکول کردیم ساعت 8 شب بود به طرف هتل پیش رفتیم و روژان از من دعوت کرد تا اون شب و با هم بگذرونیم و من با کمال میل پذیرفتم ... می خواستیم از پله ها بریم بالا که یکدفعه یکی از پسرهای دانشکده به نام کوشا افشار جلومون سبز شد مودبانه سلام کرد یه دفعه دیدم چهره روژان عوض شد و گفت: باز هم شما. من که بهتون گفته بودم دیگه نمی خوام چیزی بشنوم و شما رو ببینم کوشا با ناامیدی گفت : البته اما من به این آسونی دست نمی کشم . من که کاملا گیج شده بودم و جفتشونو نگاه می کردم پرسیدم : اینجا چه خبره ؟!

روژان دستم را گرفت و سریع دوید از پله ه بالا رفتیم کلید را از نگهبانی گرفت و گفت هر کس با من کار داشت بگین من نیستم!!! و به طرف اتاق روژان رفتیم . وارد شدیم اتاق کوچیک اما قشنگی بود . روژان گفت: بنشین هانی جان گفتم بله .... بله حتما روژان : متاسفم که این قضیه پیش آمد گفتم: ای بابا تقصیر تو نبود که روژان ادامه داد : راستش کلافه شدم هر روز پا می شه میاد دنبالم و ... گفتم حالا چی میگه ؟ ! قیافه ای با مزه به خودش گرفت و گفت : چه می دونم می گه عاشقتم ، دوستت دارم و از این جور حرفا دیگه گفتم : خوب روژان جون بهش یه جواب بده که هی نیاد روژان گفت: دادم به خدا اما دست بر دار نیست می گه باید بگی آره گفتم: خوب بیشتر راجع بهش فکر کن از نظر من که پسر خوبیه روژان گفت : خوب بگذریم برم یه قهوه سفارش بدم ناسلامتی مهمون دعوت کردم بعد بلند شد و به طرف تلفن رفت و سفارش قهوه داد بعد از چند دقیقه قهوه رسید. روژان قهوه رو گذاشت روی میز و گفت : خوب هانی جون تعریف کن گفتم: از چی؟ روژان : از خودت بگو گفتم از خودم... خوب من هانی معین هستم خندید و گفت عجب به ! گفتم: خوب از شوخی گذشته من فرزند کوچک یه خانواده مرفه هستم دو تابرادر دارم به نامهای مهرداد و مهرشاد و ... مامانم دبیره و بابام کارخونه داره پارسال به خاطر ماموریتش رفت فرانسه بعد از چند ماهی که ماموریتش تموم شد وقتی که برگشت تصمیم گرفت برای همیشه



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیطره عشق (با فرمت word)


تاریخچه و مبدأ پیدایش هلو 89 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 88

 

بنام خدا

تاریخچه و مبدأ پیدایش هلو

هلو بومی مناطق گرم چین می باشد، ولی به نظر می رسد که سالها قبل از معرفی شدن به اروپا که از آنجا به آمریکای شمالی برده شد در ایران کشت می شده است. بجز سیب، هلو وسیعترین درخت میوه خزانه دار کشت شده در آمریکا می باشد و درختی است نسبتاً کم عمر که دارای اندازه متوسط تا کوچک می باشد. از نظر ژنتیکی، هلو خیلی کمتر از سیب و گلابی متغیر می باشد و میوه هر نهال بذری کشت می شود و حداقل قابل خوراک می باشد و طبیعتاً زودبار می دهد لذا اصلاح ارقام جدید آسان می باشد. اغلب ارقام هلو که امروز بکار می روند محصول برنامه های اصلاح نژاد آزمایشی می باشند. برنامه های اصلاح نژاد موفقیت آمیز در مناطق مختلف دنیا منجر به تولید ارقام تجارتی خیلی بیشتری از آنچه که در مورد سیب و گلابی یافت می شود گردیده است که کشت می شود. (1)

گیاهشناسی هلو

هلو (پرنوس پرسیکا) از خانوادة رزاسه و زیرخانوادة پرونوئیده دارای 16 کروموزوم (16=n2) و بومی چین می باشد. جنس پرونوس شامل هلو، شلیل، بادام، زردآلو، آلو، گوجه و بسیاری از پایه های زینتی می باشد. در این جنس جوانه های گل زودتر از برگ ها باز می شوند و همیشه جانبی بوده، هیچ گاه انتهایی نیستند – هلو و بادام به زیرجنس آمیگدالوس (Amigdalus) تعلق دارند که دارای گل بدون دمگل یا دمگل کوتاه بوده میوه ها کرکی هستند. اندازه درخت هلو. متوسط ارتفاع 3 تا 5 متر – شاخه ها در اطراف تنه گسترده و مرکز آن باز است. درخت خزان کننده با سیستم ریشه ای تقریباً عمیق می باشد.

جوانه های گل غالباً دوتایی روی شاخ های یکساله و به طور جانبی در طرفین جوانه، رویشی قرار می گیرند. اما در بعضی موارد تعداد جوانه های گل در یک نقطه می تواند متغیر و از یک یا چهار گل منفرد تغییر کند. میوه هلو از نوع شفت می باشد و ارقام آن به دو دسته هسته آزاد و یا چسبیده به گوشت تقسیم می شوند. اغلب ارقام هلو خود بارور می باشند ولی تعدادی ارقام خود عقیم نظیر Malberta، Mikade و Alamar وجود دارند. J.H Hale از ارقام خود ناسازگار هلو می باشد. هلو میوه زیادی تولید می کند و برای بدست آوردن میوه ای با اندازه و کیفیت خوب باید تنک شود.

درختان هلو سالانه به هرس نسبتاً شدیدی نیازمندند تا علاوه بر تولید شاخه های یکساله با رشد مناسب برای حفظ باردهی خوب با ایجاد تعادل بین ریشه و قسمت هوایی بتوان تولید میوه را بیشتر کرد. (3)

گلدهی:

گلدهی در درختان میوه را می توان به دو فرآیند نموی اصلی تقسیم کرد. این فرآیندهای نموی عبارتند از آغازش و نمو جوانه های گل که در طول تابستان و پاییز یک سال رخ می دهند و نیز فرآیند گلدهی که در اوایل بهار سال بعد واقع می شود گلدهی در درختان میوه زمانی است که درخت از نظر رشد به سن معینی رسیده باشد سالها طول می کشد تا درختان حاصل از رویش بذر به سن گلدهی برسد. (2)

عادت گلدهی هلو:

در هلو گلدهی منفرد از جوانه های جانبی ساده، برروی شاخه های فصل قبل تولید می شوند، لذا برای حفظ باردهی



خرید و دانلود  تاریخچه و مبدأ پیدایش هلو 89 ص


تاریخچه عدد رشته معماری 22 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

به نام خدا

موضوع تحقیق :

عدد

رشته:

معماری

دانشجویان:

احسان نبی

استاد ارجمند :

جناب آقای حسین پور

زمستان 84

فهرست

عنوان

صفحه

پیشگفتار

1

شمردن

3

عددها و نوشتن

13

منابع

20

پیشگفتار

مردمان روزگاران گذشته که عدد را نمی شناختند و با عدد نویسی سروکار نداشتند ، چگونه می توانستند چیزها را بشمارند ؟ چقدر طول می کشید تا چوپانی برای شمردن هر یک از گوسفندهای گله اش یک نشانه به کار ببرد؟ شمردن و عدد نویسی چگونه پدید آمد ؟ چگونه سونیای هندی و یا صفر عربی به رقمهای عدد نویسی راه یافت و سبب پیشرفتهای بزرگ در علم و صنعت و بازرگانی نوین شد؟ چه شد که امروز بی آنکه بیندیشیم ، از یکانها، دهگانها ، و صدگانها ،.... استفاده می کنیم و عددها را هر قدر هم که بزرگ باشند به آسانی می نویسیم و می خوانیم ؟

امروز عدد زبان علم و زندگی است بدون استفاده از عدد هیچ پیشرفتی در زمینه های علمی و صنعتی و اجتماعی و حتی داد و ستد و گردش زندگانی روزانه آدمی امکانپذیر نیست.

آیزاک آسیموف دانشمند آمریکایی درباره اندیشه ها و تلاشهایی که از دیرباز برای شمردن و عددنویسی و حساب کردن به کار رفته به پژوهش پرداخته است و از تاریخ پیشرفتهای آدمی با تکیه بر رگه های علمی این تلاش چندین هزار ساله که به عدد نویسی و پدید آمدن ریاضیات نوین انجامید به زبانی ساده و گیرا سخن می گوید .

این متن ترجمه و بازپرداختی است از آنچه آسیموف در این زمینه برای نوجوانان نوشته است چون کتاب بیشتر برای خواندگان انگلیسی زبان نوشته شده است ناگزیر بعضی از نکته های آن کنار گذاشته شد و بسیاری نکته ها بر آن افزوده شد تا برای نوجوانان زبان ایرانی سودمند تر و آموزنده تر باشد.



خرید و دانلود  تاریخچه عدد   رشته معماری 22 ص