لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.
سطح زندگی
سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .
علت ها
فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که سالها پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.
فقر و ثروت
فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار میگیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه میشود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت میتوان فقر را از میان برداشت.
این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی میشود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی میشود.
درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانهای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب میکند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان میدهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.
تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علتهای واقعی فقر مسیر بحث و چارهجوییهای معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.
همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کردهاند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروتها با تلاش و ابتکار انسانها تولید میشود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.
قرنهای طولانی وضعیت فقر به طور عمده بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسانها توانستهاند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به تواناییهای بشری و از قوه به فعل در آوردن این تواناییها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی میگویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب، عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.
صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق رها سازند در سایه سیاستهای توزیعی و صدقهدهی این موفقیت را به دست نیاوردهاند بلکه با تکیه بر توانمندیهای خود و تلاش در یک محیط کسبوکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمدهاند.
تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.
آزادی کسب و کار و تجارت مهمترین عامل تحقق بخشیدن به تواناییهای بالقوه تولید ثروت است. از این رو میتوان گفت که تولید ثروت در هر جامعهای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربههای گرانقدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله کشور ما نادیده گرفته میشود.
ما هنوز سیاستهای توزیعی، یارانهای و شاید ناگوارتر از همه مداخلهجویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر میدانیم.
طرفه اینجا است که همه بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که اینگونه سیاستها عمدتا به گسترش رانتخواری، شکلگیری ثروتهای نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانهها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.
علت این شکاف میان نیتهای خیر و نتایج شر در بیتوجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفننهای ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه میپردازند.
ثروت با تلاش و ابتکار تودههای مردم تولید میشود و افزایش مییابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قراردادهای داوطلبانه انگیزههای تولید و تجارت را از بین میبرد نمیتوان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانهها باشد.یکبار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهمترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بیمعنا است.
انسانها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزهای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسمهای تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد مینماید.
زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته میشود. واضح است که انگیزههای تلاش اقتصادی کاهش مییابد.
زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش مییابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزههای رانتجویی بر انگیزههای تولید ثروت واقعی غلبه میکند و انگیزهها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانتجویی سوق داده میشود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
نام:
نام خانوادگی:
نام دبیر:
سال تحصیلی:
کلاس:
موضوع:
مقدمه
مفاهیم و روشهای ارائه شده در این تحقیق غالباً در رابطه با واحدهای تولیدی، مورد بحث قرار می گیرد. اما باید توجه داشت که این مفاهیم و روشها در موارد دیگر از قبیل: (1) واحدهای تجاری کوچک (بطور اعم) (2) واحدهای غیرتولیدی مانند فروشگاه ها و مؤسسات خدماتی نظیر بانکها، شرکتهای بیمه و هتلها و (3) سازمانهای غیرانتفاعی مانند بیمارستانها، کتابخانه ها، مدارس، دانشگاه ها و مؤسسات دولتی، کاربرد دارد. عملاً هر سازمانی که مسئولیت استفاده مؤثر از منابع را بعهده دارد، می تواند و باید از مفاهیم و روشهای حسابداری صنعتی استفاده کند. حسابداری صنعتی مانند بسیاری از رشته های دیگر، در سالهای اخیر تحت تأثیر روشهای مقداری مدیریت و مدلهای تصمیم گیری قرار گرفته و روشهائی مانند با صرفه ترین مقدار سفارش، ارزش فعلی جریان وجوه، بررسی و ارزیابی برنامه ها، تحلیل سودآوری، تحلیل مخاطرات، احتمالات و تحلیل همبستگی آماری و برنامه ریزی خطی برای به حداقل رساندن هزینه و افزایش سودآوری، در آن مطرح می باشد.
در این تحقیق، علاوه بر تشریح مباحث فوق، مطالبی درباره روشهای کاملاً تازه مانند نظریه منحنی فراگیری، بودجه بندی بر مبنای صفر، بودجه بندی بر اساس احتمالات، مفاهیم جدید بازاریابی، نظریه جدید قیمت گذاری انتقالات داخلی و قیمتهای سایه به بحث گذارده شده است. ترکیب مدلهای ریاضی و تصمیم گیری همراه سیستم اطلاعاتی کامپیوتری با جنبه های بنیادی نظری و عملی حسابداری صنعتی و مفاهیم مربوط به علوم رفتاری، قابلیت استفاده این کتاب را برای تدریس در کلاسهای درسی و دوره های آموزشی افزایش می دهد.
مضافا، این کتاب، علاوه بر قابلیت استفادهای که برای آموزش کامل حسابداری صنعتی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی دارد، میتواند بعنوان مرجعی برای بهبود سیستم حسابداری صنعتی واحدهای تولیدی و غیرتولیدی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.
سطح زندگی
سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .
علت ها
فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که سالها پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.
فقر و ثروت
فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار میگیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه میشود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت میتوان فقر را از میان برداشت.
این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی میشود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی میشود.
درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانهای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب میکند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان میدهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.
تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علتهای واقعی فقر مسیر بحث و چارهجوییهای معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.
همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کردهاند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروتها با تلاش و ابتکار انسانها تولید میشود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.
قرنهای طولانی وضعیت فقر به طور عمده بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسانها توانستهاند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به تواناییهای بشری و از قوه به فعل در آوردن این تواناییها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی میگویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب، عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.
صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق رها سازند در سایه سیاستهای توزیعی و صدقهدهی این موفقیت را به دست نیاوردهاند بلکه با تکیه بر توانمندیهای خود و تلاش در یک محیط کسبوکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمدهاند.
تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.
آزادی کسب و کار و تجارت مهمترین عامل تحقق بخشیدن به تواناییهای بالقوه تولید ثروت است. از این رو میتوان گفت که تولید ثروت در هر جامعهای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربههای گرانقدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله کشور ما نادیده گرفته میشود.
ما هنوز سیاستهای توزیعی، یارانهای و شاید ناگوارتر از همه مداخلهجویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر میدانیم.
طرفه اینجا است که همه بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که اینگونه سیاستها عمدتا به گسترش رانتخواری، شکلگیری ثروتهای نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانهها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.
علت این شکاف میان نیتهای خیر و نتایج شر در بیتوجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفننهای ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه میپردازند.
ثروت با تلاش و ابتکار تودههای مردم تولید میشود و افزایش مییابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قراردادهای داوطلبانه انگیزههای تولید و تجارت را از بین میبرد نمیتوان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانهها باشد.یکبار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهمترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بیمعنا است.
انسانها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزهای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسمهای تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد مینماید.
زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته میشود. واضح است که انگیزههای تلاش اقتصادی کاهش مییابد.
زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش مییابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزههای رانتجویی بر انگیزههای تولید ثروت واقعی غلبه میکند و انگیزهها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانتجویی سوق داده میشود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.
سطح زندگی
سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .
علت ها
فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که سالها پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.
فقر و ثروت
فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار میگیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه میشود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت میتوان فقر را از میان برداشت.
این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی میشود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی میشود.
درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانهای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب میکند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان میدهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.
تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علتهای واقعی فقر مسیر بحث و چارهجوییهای معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.
همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کردهاند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروتها با تلاش و ابتکار انسانها تولید میشود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.
قرنهای طولانی وضعیت فقر به طور عمده بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسانها توانستهاند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به تواناییهای بشری و از قوه به فعل در آوردن این تواناییها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی میگویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب، عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.
صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق رها سازند در سایه سیاستهای توزیعی و صدقهدهی این موفقیت را به دست نیاوردهاند بلکه با تکیه بر توانمندیهای خود و تلاش در یک محیط کسبوکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمدهاند.
تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.
آزادی کسب و کار و تجارت مهمترین عامل تحقق بخشیدن به تواناییهای بالقوه تولید ثروت است. از این رو میتوان گفت که تولید ثروت در هر جامعهای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربههای گرانقدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله کشور ما نادیده گرفته میشود.
ما هنوز سیاستهای توزیعی، یارانهای و شاید ناگوارتر از همه مداخلهجویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر میدانیم.
طرفه اینجا است که همه بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که اینگونه سیاستها عمدتا به گسترش رانتخواری، شکلگیری ثروتهای نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانهها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.
علت این شکاف میان نیتهای خیر و نتایج شر در بیتوجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفننهای ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه میپردازند.
ثروت با تلاش و ابتکار تودههای مردم تولید میشود و افزایش مییابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قراردادهای داوطلبانه انگیزههای تولید و تجارت را از بین میبرد نمیتوان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانهها باشد.یکبار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهمترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بیمعنا است.
انسانها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزهای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسمهای تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد مینماید.
زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته میشود. واضح است که انگیزههای تلاش اقتصادی کاهش مییابد.
زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش مییابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزههای رانتجویی بر انگیزههای تولید ثروت واقعی غلبه میکند و انگیزهها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانتجویی سوق داده میشود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
استراتژیهایی جهت حداقل سازی وجود مواد غذایی در مدفوع طیور
نام مقاله :
استراتژیهایی جهت حداقل سازی وجود مواد غذایی در مدفوع طیور .
تهیه ، تنظیم و ترجمه :
علیرضا گائینی ، دانشجوی رشته دکترای دامپزشکی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد گرمسار .
تاریخ :
فروردین ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی .
مقدمه :
دیده شده است که نگرانی هایی در مورد انتشار آلودگی مدفوع طیور بوجود آمده است . یکی از کلیدهای اساسی که سبب کاهش آلودگیهای ناشی از وجود مواد غذایی در مدفوع طیور میشود دستکاری جیره غذایی طیور میباشد . بطور کلی پرندگان پنج نیاز اساسی تغذیه ایی دارند . پرندگان به انرژی نیاز دارند . این انرژی ، با چربی و کربوهیدارات ها تامین میشوند . پرندگان همچنین به پروتئین ، آب ، ویتامینها و مواد معدنی نیازمند هستند .بایستی این نکته را مورد توجه قرار داد که حتی در بهترین شرایط مدیریتی نیز طیور قادر نخواهند بود که 100 درصد از مواد غذایی موجود در جیره خود را بطور کامل هضم کنند . به چهار دلیل ، مواد غذایی ممکن است که از طریق مدفوع دفع شوند :
¨ وجود ضایعاتی در غذا .
¨ اضافه مواد غذایی موجود در جیره .
¨ وجود مواد غذایی هضم نشده .
¨ موجو مواد بیولوژیک مانند سلولهای مرده در بدن .
در مدفوع طیور عمدتا دو ماده وجود دارد که از درجه اهمیت بالایی برخوردار میباشد . یکی نیتروژن که حاصل شکست پروتئین است و همچنین ماده معدنی فسفر .
نیتروژن و فسفر :
وجود نیتروژن در جیره طیور ضروری است . پروتئین ها از آجرهایی از جنس اسیدهای آمینه بوجود می آیند . در این صورت ، نیتروژن را میتوان در نقش سیمان برای چسبیدن این آجرها در نظر گرفت . بنابراین نیتروژن برای ساخت پروتئین ضروری است . از سوی دیگر بایستی توجه داشت که نیتروژن دفعی از پرندگان میتواند به یک معضل محیطی تبدیل شود . علت آن نیز یخش این ماده بصورت آمونیاک در محیط میباشد . این ماده ( آمونیاک ) میتواند سبب ایجاد بوهای نامطبوع در محیط مزرعه شود . نیتروژن همچنین میتواند سبب بروز آلودگی منابع آب شود . این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم که 50 درصد از کل مردم آمریکا و 95 درصد از روستائیان این کشور آب خود را از منابع زیرزمینی تهیه می کنند .
فسفر نیز از مواد ضروری است که بایستی در جیره طیور موجود باشد . این ماده ، کلیدی اساسی در استحکام تخم مرغها و استخوانها میشود . فسفر همچنین قسمت مهمی در غشای سلولی RNA و DNA میباشد . فسفر موجود در مدفوع طیور میتواند با ذرات جامد موجود در هوا باند شده و منابع آبی را نیز تحت تاثیر قرار دهد . وجود مقادیر زیاد فسفر در آب میتواند سبب رشد جلبکها شود .
جدول زیر میانگین غلظت نیتروژن و فسفر را در مدفوع طیور به شما نشان میدهد . جدول ارائه شده در این بخش ، تنها میانگین است . در واقع غلظت نیتروژن و فسفر در مدفوع طیور با توجه به مسائل مدیریتی ، تغذیه ، سن و سایر مسائل در نوسان است .
غلظت فسفر
غلظت نیتروژن
60 lb / ton
34 – 46 lb / ton
استراتژیهایی در جهت کاهش نیتروژن و فسفر :
تا اینجا به زیانهای وجود فسفر و نیتروژن اضافی اشاره کردیم . اما تولیدکنندگان چگونه میتوانند میزان این دو ماده را در جیره طیور کاهش دهند .
1 . کاهش مواد غذایی بیهوده :
یکی از روشهای کاهش مواد غذایی در جیره طیور ، کاهش مواد غذایی بیهوده در جیره طیور میباشد . منظور ما از مواد غذایی بیهوده ، موادی میباشند که در جیره فراهم میشوند اما پرنده عملا توانایی هضم آنها را ندارد . هضم برخی از مواد غذایی در پرندگان میتواند دلایل مختلفی داشته باشد . برخی از این دلایل میتوانند شامل بیماری ، سن و همچنین شرایط محیطی باشند . Van Heugten و Van Kempen در سال 1999 دریافتند که در صنعت طیور آمریکا بین 2 تا 12 درصد مواد غذایی بیهوده مصرف میشود .
پرورش دهندگان و مزرعه داران میتوانند از طریق طراحی مناسب سیستم غذایی مزرعه خود بر اساس سن و نوع پرنده های پرورشی ، مصرف مواد غذایی بیهوده را کاهش دهند . از سوی دیگر تحقیقات نشان داده است که استفاده از غذای پلت شده در طیور ، میتواند وجود مواد غذایی در مدفوع طیور را کاهش دهد .
2 . دقت بیشتر در هنگام تهیه جیره غذایی :
دومین روش پیشنهادی ما جهت کاهش وجود مواد غذایی در مدفوع طیور ، دقت بیشتر در هنگام تهیه غذا میباشد . پرندگان قادرند که تا میزان مشخصی از هریک از مواد غذایی را بطور کامل هضم نمایند . در صورتیکه هر یک از مواد غذایی مورد نیاز پرنده در جیره ، بیش از حد باشد ماده غذایی هضم نشده و از طریق مدفوع دفع خواهد شد . بنابراین تامین مواد مورد نیاز پرندگان به میزان مشخص ، از درجه اهمیت بالایی برخوردار میباشد . بطور مسلم ، پرندگان نر و ماده نیازهای غذایی متفاوتی دارند . همچنین نیازهای تغذیه ایی پرندگان ، از یک فاز تولید به فاز دیگر میتواند متفاوت باشد . بعنوان مثال در مزارعی که پرندگانی با سن های مختلف را پرورش میدهند ، نیازهای Starter ها با نیازهای Finisher ها تفاوت خواهد داشت . بنابراین پرندگان بایستی بر اساس سن ، جنس و نیازهای تغذیه ایی دسته بندی شوند . نحوه غذا دادن به پرندگان بر اساس جنسیت پرنده را Split – Sex Feeding می نامند . همچنین نحوه غذا دادن به پرندگان بر اساس فاز تولید را Phase – Feeding می نامند .
در گذشته ، بسیاری از پرورش دهندگان ، میزان مواد غذایی را بیشتر از میزان مواد غذایی پیشنهاد شده در نظر می گرفتند . ایندسته از پرورش دهندگان این میزان اضافه را بعنوان ( مرز امنیتی ) در نظر می گرفتند . Spears در سال 1996 دریافت که جیره متداول مرغهای دوره Finisher شمال کالیفرنیا در کل ، 0.30 درصد فسفر بیشتری داشته است . بر اساس این تحقیقات ، میزان فسفر اضافی هضم نشده و از طریق مدفوع پرندگان دفع می شده است .
بر اساس ایندسته از تحقیقات ، در حال حاضر بسیاری از پرورش دهندگان طیور از ( مرز امنیتی ) استفاده نمی کنند . علت آن نیز کاهش میزان غذا در مدفوع طیور و حفظ سرمایه آنها میباشد .
راه دیگر افزایش دقت در هنگام تهیه جیره غذایی ، استفاده از آمینواسیدهای سنتتیک در