لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
صنعت جهانگردى در جهان
براساس آخرین دادههاى سازمان WTO (سازمان جهانى توریسم) که در ژانویه سال ۲۰۰۰، گردآورى و در ماه مارس ۲۰۰۰، انتشار یافته است، تعداد گردشگران در سطح جهان در سال ۱۹۹۹ برابر با ۶۵۷ میلیون نفر بوده است که نسبت به سال قبل، رشدى برابر با ۲/۳ درصد، داشته است. در همین سال نیز درآمد جهانى حاصل از توریسم برابر با، حدود ۴۵۵ میلیون دلار آمریکا بوده است.
طبق آخرین دادهها (در سال ۱۹۹۹) فرانسه در صدر کشورهاى توریستپذیر جهان قرار داشته است و بعد از آن به ترتیب کشورهاى اسپانیا، آمریکا، ایتالیا، چین، انگلیس، مکزیک، کانادا، لهستان، اتریش، آلمان، فدراسیون روسیه، چکسلواکی، مجارستان، پرتغال و ... قرار داشتهاند.
در سطح جهانى کشورهاى توسعه یافته و صنعتی، توریست فِرست محسوب مىشوند که شامل کشورهاى اروپائی، آمریکائی، شرق آسیا - پاسفیک مىگردند. تقریباً بیش از نیمى از توریستهاى جهان از کشورهاى اروپائى و از هر ۵ نفر توریست، یک نفر داراى ملیت آمریکائى بوده است. کشورهاى آسیاى شرقی، پاسفیک نیز سهمى برابر با ۱۴ درصد از کل جهانگردان را به خود اختصاص مىدهند.
در سال ۱۹۹۹، ایالاتمتحده بیشترین درآمد ارزى را از صنعت توریسم جهانى با درآمدى برابر ۷۳ بیلیون دلار به خود اختصاص داده است پس از آن کشورهاى اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، انگلیس، آلمان، چین، اتریش، کانادا، مکزیک، فدراسیون روسیه، استرالیا، سوئیس، هلند، هنککنگ و چین قرار داشتهاند.
بیشترین هزینهٔ انجام شده در صنعت توریسم نیز توسط ایالاتمتحده آمریکا برابر با ۱/۵۶ بیلیون دلار در سال ۱۹۹۸ بوده است. بعد از این کشور، کشورهاى آلمان، انگلیس، ژاپن، فرانسه، ایتالیا، هلند، کانادا، اتریش، چین، بلژیک، لوکزامبورگ، فدراسیون روسیه، سوئد، سوئیس، برزیل، بیشترین هزینه را براى توسعه صنعت توریسم خود پرداختهاند.
مردم در تمدنهاى ماقبل تاریخ فقط براى بهدست آوردن غذا و دورى از خطر و یا نقل مکان به مناطقى که داراى آب و هوائى بهتر بود اقدام به سفر مىکردند، در دورههاى بعد، انگیزه تجارت و تبادل کالا به علل فوق اضافه شد، با گسترش امپراتورىهاى باستان، مسافرتهاى رسمى دولتى که حاصل آن اعزام نمایندگان حکام به مکانهاى دوردست، جهت جنگها و یا دریافت مالیات و خراج بود، نیز شروع گردید، در دوره حکومت خانوادههاى سلطنتى در مصر، مسافرت با قصد تجارت و تفریح انجام مىشد. یونانیان باستان، با ضرب سکه و جایگزین شدن آن به جاى کالا، براى پرداخت توسط مسافران در ازاء کالا و خدمات موردنیاز و در نتیجه گسترش زبان یونانى در سرتاسر حوزه مدیترانه بهعنوان زبان ارتباطاتى واحد، فعالیت قابلتوجهى در گسترش مسافرت و جهانگردى نمودند.
در آن زمان در یونان مسافرتها بیشتر توسط خطوط دریائى انجام مىگرفت و مردم از سفر براى بازدید از شهرها و یا تماشاى جشنهاى قدیمى یا مشاهده مسابقات المپیک سود مىجستند، فردى به نام پوسانیاس که اهل یونان بود در سال ۱۷۰ میلادی، کتابى به نام ”راهنماى میهمان“ مشتمل بر ده جلد منتشر کرد که مسافران (به خصوص سیاحان رومی) را راهنمائى مىکرد، در زمان اوج امپراتورى روم هم مسافرت گسترشى فراوان داشت، براى شرکت در مراسم مذهبى و ورزشى یا دیدن مکانهاى جدید و تاریخى در یونان و مصر و یا براى خرید، رومىها اقدام به مسافرت مىکردند، بهطورى که مصر در آن زمان محل داد و ستد و تفریح اشراف درآمده بود. در چین و ژاپن قدیم نیز اشراف و میهمانان ایشان در فصل تابستان به مناطق خوش آب و هوا و سایر مناطق دیدنى براى تفریح سفر مىکردند.
در زمان قرون وسطى (سده پنجم تا چهاردهم میلادی) مسافرت و تجارت اهمیت و رونق خود را از دست داد و بیشتر سفرها با سفارش کلیساهاى مسیحى براى زیارت انجام مىشد. در سده چهارده، مسافرت به قصد زیارت بهصورت یک پدیده انبوه و سازمان یافته درآمده بود که شبکه بزرگى از سازمانهاى خیریه، مقامات و طبقات بالاى جامعه آن را تشویق مىکردند. این سفرها به بیتالمقدس با هدف مذهبى که به نوعى یک مسافرت تفریحى و اجتماعى هم، محسوب مىشد انجام مىگرفت.
در نیمه دوم سده سیزدهم، مارکوپولو از اروپا به آسیا سفر کرد، و کتابى درباره آن سفر نوشت که نخستین منبع اطلاعاتى غرب درباره زندگى شرق آن زمان، است با اختراع دستگاه چاپ، سایر کتابهائى که در زمینه مسافرت بود چاپ و انتشار یافت، از جمله در سال ۱۳۵۷ میلادى کتاب سِرجان مندویل به نام مسافرت که شرح مسافرت به نقاط دور و نزدیک دنیا بود، به چندین زبان منتشر شد، نخستین مسافرت دستهجمعى (کاروان زیارتی) هم در سده پانزده انجام شد که از ونیز، مسافران را با تقبل خدمات کامل، براى زیارت به بیتالمقدس مىبرد.
در دوره رنسانس (سده چهارده تا هفده) بیشتر سفرها با اهدافى نطیر کسب دانش و تجربهآموزى انجام مىشد، در زمان الیزابت اول ملکه انگلستان، براى نخستین بار، جواز مسافرت صادر شد که تا سه سال هم اعتبار داشت و در آن، محدودهٔ مسافرت، مقدار پولى که مسافر مىتوانست به همراه داشته باشد و تعداد اسب و خدمه (معمولاً سه نفر) را مشخص مىکرد، همچنین براى این افراد گذرنامه صادر مىشد که در محل خروج از کشور به آنها داده مىشد و افراد با توجه به کشور مقصد برگه مشخصى را دریافت کرده و پول اندکى را نیز به همراه داشتند که بعدها به جاى آن، یک برگه اعتبارى همانند آنچه که هماکنون چک مسافرتى نامیده مىشود با خود مىبرند، مسافران این عصر، عموماً از راه پاریس و فرانکفورت به ایتالیا مىرفتند.
کاروانهاى مسافرتى با ساختارى منظم در دوره الیزابت ”گرادتور“ نامیده مىشد (نیمه سده هفده تا نیمه سده نوزده) که افراد براى کسب دانش و تجربههاى جدید، به مسافرت مىرفتند. بیشتر اعضاء این کاروانها را افراد طبقه بالاى جامعه تشکیل مىدادند، که همانطور که ذکر شد، هدف آنان کسب دانش، فرهنگ و تجربههاى جدید بود، گراندتور نیز یک راهنماى سفر (در سال ۱۷۷۸ میلادی) داشت که بهوسیله توماس نوگنت تهیه شده و بهصورت پُرفروشترین کتاب آن زمان، درآمده بود.
در دوران انقلاب صنعتى (۱۷۵۰-۱۸۵۰) گردشهاى دستهجمعى به مفهوم امروزى بهوجود آمد، تغییرات ژرف اجتماعى و اقتصادى آن دوره، باعث تغییرات اجتماعى و تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانى اجتماع گردید و این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده سما ( واحد خواهران )
کارآفرینی
زندگینامه چند تن از کارآفرینان موفق جهان
استاد گرامی: جناب آقای محمد خاتمی
محقق : افسانه ابراهیمی
] Robert Kuokسلطان شکر [
ثروتمندترین مرد کشور مالزی که در حال حاضر در هنگ کنگ اقامت دارد با سرمایه ای معادل 5 میلیارد دلار در لیست ثروتمندترین های سال 2005 جهان قرار گرفته است. اگر چه قرار گرفتن نام او را در این لیست باید به انباشت دارایی هایش نسبت داد اما شهرت او در کشورهای مالزی و حتی کشورهای اطراف تنها به سبب مال و ثروتش نیست. دو ویژگی بارز این پیرمرد 82 ساله که از دوران جوانی همراه او بوده است سبب برتری او از دیگران در اذهان عمومی شده است. ویژگی اول او نحوه زندگی و تعاملات اجتماعی اش می باشد. او حتی در این روزهای پیری و کهنسالی همچون یک نجیب زاده با رعایت تمامی اصول و نرم های اجتماعی در مقابل دیدگان عموم ظاهر می شود. کسانی که سالیان سال همراه او بوده اند هرگز لحظه ای را به یاد نمی آورند که او برخوردی خارج از چارچوب قرار دادی خود به نمایش گذاشته باشد.
ویژگی دوم خنده رویی و خوش برخوردی اوست. این مساله چنان دربین کسانی که با او آشنایی دارند به وضوح به نظر می رسد که آنها به طنز علت شیرینی برخورد او را در سروکار داشتنش با شکر و تجارت آن می دانند. نکته جالب اینجاست که حتی در هنگام عقد قرار دادهای مهم تجاری این خنده رویی و خوش برخوردی بارها و بارها سبب کوتاه آمدن رقبا و طرفین قرار داد شده و پیروزی نهایی او را سبب گشته است. رفتار شیرین او با اطرافیان موجب شده تا مدیران جوانی که هم اکنون تحت تعالیم آموزه های او مشغول فراگیری فنون تجارت هستند،با فراغ خاطر و بی هیچ دغدغه تمامی رمزو رازهای موفقیت در کسب و کار را از او جویا شوند و در سمت های آتی خود به کار برند.
اما در تمامی این مدت علیرغم داشتن این صفات نیکو «kuok» همواره به عنوان مرد شماره یک امپراطوری اش فرمان می راند و بر تمامی امور نظارت دارد مبادا که لحظه ای اهدافش از دیدگان کارمندانش دور بماند و آنها به بیراهه روند.
«Robert kuok Hock-Nien» در سال 1923 در «Johor Bahru» مالزی به دنیا آمد. پدرش یک دلال خرید و فروش مسکن بود که تقریبا سرمایه نسبتا خوبی از این حرفه به دست آورده بود .
«Robert»پس از فارغ التحصیلی از دانشکده «Raffles » در سنگاپور به نزد پدر برگشت تا همراه او به خرید و فروش زمین و مسکن مشغول گردد. د رسال 1949 ، «Robert» شرکت خود را تحت عنوان «kuok brothers Sdn Bhd» به ثبت رساند و اندکی بعد تصمیم گرفت شرکت را وارد معاملات شکر نماید. در سال 1957 که مالزی خود را از چنگال استعمار انگلستان در آورد و به استقلال رسید«kuok» فرصت را غنیمت شمرد و تجارت خود را در سراسر این کشور گسترانید و در فاصله زمانی بسیار اندک تقریبا تمام تجارت شکر را از آن خود نمود . در دهه 1970 ، «kuok» که درصد مهمی از تجارت شکر در سراسر دنیا را از آن خود کرده بود از سوی بازرگانان به لقب « سلطان شکر » خوانده شد و پس از آن به سرعت به سراغ تجارت دیگری در کنار شکر رفت تا مبادا از جریان بازار و نوسانات آن به ناگاه متضرر نگردد.
صنعت آرد اولین صنعتی بود که بعد از شکر به سراغش رفت. با نصب بزرگترین آسیاب آرد در مالزی به راحتی کنترل این محصول را در اختیار گرفت و به سرعت روانه بازارهای خارجی شد. چندی بعد به ساخت هتل های مختلف در مالزی روی آورد و پس از آن بانکی بنا کرد. اوضاع قرار دادهای تجاری او به شکلی شده بود که به سبب هوش بالا و همچنین روابط دولتی که به دست آورده بود، به هر حرفه ای رو می کرد ، در یک چشم بر هم زدن تبدیل به طلا می شد و سودهای فراوانی به سوی او سرازیر می نمود. دیگر کسی نمی توانست او را تنها سلطان شکر بنامد، حضور او در بازار آرد، نفت و گاز ، هتل سازی ، حمل و نقل و زمین و مسکن نیز تقریبا در نقش یک سلطان تمام عیار بود.
تقریبا فرای از شرکت ها و دفاتر و هتل های فراوانی که در مالزی دارد، «kuok » در کشورهایی چون تایلند ، چین ، اندونزی ، فیجی و استرالیا نیز نقش های مهمی در بازار این محصولات ایفا می نمایدو در آنها نیز شعبات بزرگ و گسترده ای دارد. نکته پایانی اینکه افزایش سرمایه او از 1/2 میلیارد دلار در سال 1997 به 5 میلیارد دلار در سال 2005 نشان از آن دارد که کهولت سن هیچ تاثیر نامطلوبی در روند روبه رشد بازرگانی او نداشته و نخواهد داشت.
مایکل فررو [ کارآفرینی از راه صبحانه [ !!
خیلی از پدر و مادرها از اینکه فرزندانشان علاقهای به خوردن صبحانه ندارند، گلهمند هستند و خیلیهای دیگر نیز اصلاً وقت خوردن صبحانه و درست کردن چای و خرید نان تازه و این قبیل کارها را ندارند. شاید بهتر است بگویم حوصله این کارها را ندارند. اما اگر کمی تغییر در خوراک صبحانه بهوجود آید و به قول معروف برای بچهها میز صبحانه را جذابتر کنیم، مسلماً خواهید دید اشتیاق کودکان به خوردن صبحانه بیشتر میشود.
پزشکان مهمترین وعده غذایی روز را صبحانه میدانند و حتی افراد چاق را به خوردن صبحان تشویق میکنند. اروپاییان که در صنعت غذاسازی از ما جلوتر هستند دایماً در حال معرفی خوراکیهای جدید هستند و ما همچنان نان و پنیر و کره را برسر میز صبحانه می گذاریم. هر چند هیچ ایرادی در نان و پنیر و ... نیست ولی بهتر است برای خوراندن آن به بعضی از فرزندانتان سفره صبحانه را جذابتر کنید. این مشکل نه قفط در بین ما که در بین غربیها هم مشهود بوده است. به همین خاطر در دهه 1940 یک شرکت اروپایی، محصول جدیدی به نام «نوتلا» (Nuttella) به کسانی که علاقهای به خوردن صبحانه بهطور سنتی نداشتند، معرفی کرد. تا به امروز تقریباً سه نسل از اروپاییان با خوردن «نوتلا» بزرگ شدهاند. «نوتلا» را «پیترو فررو» که یک کلوچهساز و شیرینیپز بود در شرکت «فررو» تهیه کرد.
در آن زمان براثر جنگ جهانی دوم، کاکائو کمیاب بود و به همین دلیل «فررو» کاکائو را با فندق برشته شده، روغن کاکائو و روغن گیاهی مخلوط کرد تا یک خوراکی جدید به صرفه برای مالیدن روی نان به نام «پاستا جون دوجا» تهیه کند. در فوریه 1946، میلادی 660 پوند از این محصول فروخته شد. «فررو» برای اینکه بتواند جوابگوی این همه تقاضا باشد، با کشاورزان محلی صحبت کرد تا بیشتر به تولید فندق بپردازند. در سال 1946 «فررو» محصول «سوپر کرم جون دوجا» را تهیه کرد که ارزانتر بود.
این خوراکی آن قدر مورد استقبال قرار گرفت که سوپر مارکتهای ایتالیا سرویس جدیدی را برای مشتریان خود به نام آغشتن راه انداختند. کودکان ایتالیایی میتوانستند با یک تکه نان به این سوپر مارکتها بروند. و سراغ این سرویس را بگیرند و سپس خدمه سوپر مارکت با یک چاقو نان بچهها را شکلاتی میکردند. در سال 1964،این خوراکی به «نوتلا» تغییر نام داد و بازاریابی برای آن در خارج از ایتالیا آغاز شد. امروزه «نوتلا» پرطرفدارترین غذای خامه مانند در اروپا به شمار میرود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 153
زندگینامه کارآفرینان موفق جهان
boy iran
04-26-2007, 07:34 PM
پدیده گیتسبیل گیتس در سن 43 سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن 20 سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود 50 بیلیون دلار است (گرچه خود گیتس تاکید دارد که بیشتر پول وی در سهام مایکروسافت صرف شده) و ثروت او به اندازهای است که خارج از درک مردم است. به این دلیل ثروت وی هم مایه رشک ما است و هم کنجکاوی ما را برمیانگیزاند.گیتس پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری میباشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفتزده شدهاند و این شگفتزدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستورانها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسهانگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برقآسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. میتوان آنها را آدمهای غیرحرفهای در امور کامپیوتر یا Nerds نامید ولی آنها چیزهایی را میدانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فنآوری جدید را به گونهای درک میکنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمیتوانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمیکنیم خیلی خیلی زیرکاند و این زیرکی همه ما را ناراحت میکند.وقتی که نوبت به آینده میرسد آنها آن را به دست میآورند ولی ما به دست نمیآوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبهگراست نشانهای از رهبران آتی میباشد. گرچه او در رد موند واشنگتن مستقر است احتمالا میتوان وی را از بزرگترین بازرگانان ناحیه سلیکون ولی (Silicon Valley) نامید. از نظر برخیها در شرکت مایکروسافت او یک چهره صوفیانه و تقریبا مذهبی است در حالی که از نظر دیگران در صنعت او ضدمسیح است. هر دو نظر غیرمتعارف به نظر میرسد ولی جای تردید نیست که نفوذ او تا چه اندازه قدرتمند میباشد. (با این همه سروصدا که درباره سوءاستفاده ادعایی از قدرت انحصار شده فراموش کردن آنچه در گذشته در دهه 1970 بر سر شرکت آیبیام آمد و هدف تحقیقات ضد تراست بود، آسان میباشد). با همه این احوال، حافظه ضعیف میشود. امروزه ما شرکت آی- بی- ام را در مقایسه با شرکت مایکروسافت مقدستر تلقی میکنیم. ماهیت قدرت چنین است. یعنی ما از آنچه کمتر درک میکنیم ترس بیشتری داریم.شما در شیوه مدیریت گیتس سرنخی از سبک رهبری در دانشکدههای بازرگانی نخواهید یافت. درواقع، استادان و کارشناسان مدیریت در مورد آنچه رئیس هیئت مدیره مایکروسافت و مدیر اجرایی آن را اینقدر موفق ساخته به طور عجیبی ساکت هستند. شاید هم احساس حقارت و بیاعتنایی میکنند. گیتس سرانجام هاروارد را که در آن تحصیل حقوق میکرد رها نمود. دانشگاهیان بیشتر رهبران تجاری سنتی یعنی مدیران اجرایی سنتی را ترجیح میدهند.پس ما برای شناخت آنچه این امر را قابل توجه و مهم میسازد به کجا باید مراجعه کنیم؟ کجا بهتر از خود دانشنامه مایکروسافت یعنی Encarta است؟ در این دانشنامه تحت مدخل گیتس، ویلیام، هنری سوم آمده که «بیشتر موفقیت گیتس در توانایی وی نسبت به برگردان دیدهای فنی به استراتژی بازار و آمیختن خلاقیت با بینش فنی بستگی دارد.» سرانجام آنچه بیل گیتس را متمایز از هر رهبر تجاری دیگر در تاریخ میکند احتمالا نفوذی است که او بر زندگیهای ما دارد. در حالی که قدرت غولهای پیشین معمولا در یک بخش یا صنعت متمرکز بود، قدرت نرمافزاری مایکروسافت چنگهای خود را در هر حوزهای از زندگی ما گسترانده است.سلطانهای رسانهای مانند روبرت مرداک ما را ناراحت میکنند زیرا آنها قدرتی دارند که آنچه را که در روزنامهها و تلویزیونهایمان ظاهر میشود کنترل میکنند. ولی نفوذ افرادی که نرمافزار را مینویسند غیرقابل پیشبینی است. دانشنامه Encarta که مایکروسافت تولید نموده فقط نمونهای است از چند مورد که چگونه بیل گیتس و شرکتش در هر جنبه از زندگی ما نفوذ میکند. از اینکه ما از تسلط بازار نرمافزاریاش احساس ناراحتی کنیم تعجبی ندارد. اینکه از او بدگویی شود و مورد حمله قرار گیرد شگفتآور نیست. روی هم رفته، چندتا از رهبران تجاری فرصت بازنویسی تاریخ را پیدا میکنند؟ولی در شرایط هوچیگری و ضدهوچیگری، بیل گیتس چه نوع فردی است؟ آیا او فردی تیزهوش است که اصولا فقط در کامپیوتر تیز و باهوش بوده و در زمان و مکان مناسب قرار گرفته، یا اینکه چیزی بدیمنتردرباره مردی وجود دارد که میتوانست به راحتی در دهه بیست زندگی خود کنارهگیری نماید یا بازنشسته شود ولی ترجیح میدهد که بیشتر روزها 16 ساعت در روز کار کند.داستانها در مورد گیتس ریاضیدان نابغه و برنامهنویس کامپیوتر و درباره سایر گیتسها، بازرگان بیرحمی که برای شکست یا سرکوب رقابت با تمام توان بیرون میرود، به طور فراوان وجود دارد. تنها با جدا کردن واقعیت از خیال میتوان شروع به کشف گیتس واقعی نمود. آنچه از این تحلیل به جا میماند یک تصویر به مراتب پیچیدهتر است.این تنها یک داستان استعداد فنی و ثروت زیاد نیست، بلکه یک بینش قابل توجه تجاری و شور و شوق وسوسهانگیز برای بردن و پیروز شدن است. همچنین سرگذشتی است پیرامون یک سبک رهبری کاملا متفاوت از آنچه دنیای تجاری و کسب و کار قبلا به خود دیده است.آنچه که بیل گیتس به رهبران تجاری آینده پیشنهاد میکند الگوی جدید است الگویی که ویژگیها و مهارتهایی را که خیلی مناسب برای چالشهای قرن بیست و یکم است گردهم میآورد. بیل گیتس با وجود همه خطاهایش مطالب زیادی برای یاد دادن نسل بعدی بازرگانان و مدیران دارد.از زمان تشکیل مایکروسافت، گیتس این تصور خود را که روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد دنبال نموده است. (جالب اینکه شعار اصلی او عبارت بود از «روزی روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد که از نرمافزار مایکروسافت استفاده کند» ولی بخش آخر شعار این روزها از قلم افتاده چون که برخی افراد را ناراحت میکند)اکنون با نگاهی به گذشته پی میبریم که گسترش کامپیوترهای شخصی از اداره به خانه تقریبا اجتنابناپذیر به نظر میرسد.بازاندیشی و بازنگری موضوع خیلی خوبی است ولی همانطور که گیتس نشان داده آیندهنگری و دوراندیشی خیلی سودآورتر میباشد.همچنین مهم است یادآور شویم که صفحات نمایش و صفحات کلید همه جا حاضر و فراگیرند که همه ما امروزه وجود آنها را بدیهی میپنداریم چند دهه قبل جزء داستانهای علمی تخیلی بود. در دهه 1960 هنگامی که آیندهگراها در آمریکا سعی کردند که روند شکلگیری اجتماع را در باقیمانده قرن پیشبینی کنند آنها طلوع و ظهور کامپیوتر شخصی (PC) را کاملا نادیده گرفتند. بنابراین این امر تصادفی نیست که گیتس جوان کتابهای علمی و تخیلی را به خود اختصاص دهد.اینکه بیل گیتس به تنهایی مسبب بردن کامپیوتر شخصی به خانهها و ادارات در سراسر دنیا باشد و یا اینکه هنری فورد بانی ظهور و پیدایش اتومبیل بوده، نادرست است. ولی وجه اشتراک آنها در این است که آنها نقش اصلی و محوری در تبدیل تصورات به واقعیت بازی کردهاند.گیتس با دگرگونی مایکروسافت و تبدیل آن به یک بازیگر مهم در صنعت کامپیوتر و استفاده از جایگاه برتر جدید برای ایجاد بستری جهت رشد خیلی زیاد در برنامههای کاربردی فکر خود را به منصه ظهور گذاشت. گیتس از همان ابتدا و خیلی زود دریافت که اگر بخواهد فکرش را به نتیجه برساند، لازم و ضروری است که یک استاندارد صنعتی ایجاد شود. او همچنین میدانست که اگر هرکسی زودتر و قبل از همه به آنجا برسد فرصت و شانس مهمتری برای داشتن قدرت در صنعت کامپیوتر خواهد داشت.چند سال قبل از این که شرکت آی- بی- ام برای یافتن یک سیستم عامل در کامپیوتر شخصی جدیدش به گیتس نزدیک شود گیتس تاسف عدم وجود یک سیستم عامل مشترک را میخورد و پیشبینی میکرد که بدون یک سیستم عامل نیروی بالقوه کامپیوترهای شخصی شناخته نخواهد شد. مقالههایی که در آن زمان نوشت خبر از آن میداد که این فکر را بیش از هرکس دیگری در ذهن داشته است. با وجود آن، حقیقت این است که هنگامی که این فرصت دست داد گیتس آنچه را که میخواست به خوبی دید و آن را با هر دو دست گرفت. از آن موقع تاکنون او به همین نحو عمل کرده است.در اوایل دهه 1980، گیتس طراح اصلی حرکت مایکروسافت از تولیدکننده زبانهای برنامهنویسی به یک شرکت نرمافزاری متنوع تبدیل گردید که همهچیز از سیستم عامل نظیر ویندوز گرفته تا کاربردهایی مانند Excel, Word همچنین ابزارهای برنامهنویسی را تولید میکرد. در این فرآیند او صنعت کامپیوتر را دگرگون کرد.آنهایی که از او انتقاد میکنند و او را متهم به گرایشهای انحصارطلبانه میکنند ممکن است هر از چند گاهی درنگ نمایند و اینکه جایگاه انقلاب کامپیوتر شخصی در حال حاضر بدون دخالت به موقع و مصلحتجویانه بیل گیتس در کجا بود، فکر و اندیشه کنند. سرانجام، با تمام خطاهایش، جر و بحث کردن در مورد این ادعا که بیل گیتس نقش مهمی در هدایت دوران تکنولوژیکی جدید داشته سخت و دشوار است. همچنین یادآوری این نکته ارزشمند است که برخلاف بسیاری از افراد خیلی ثروتمند جهان، او هنوز به دنبال تلاش برای معاش است.متخصصان کامپیوتر وارث زمین خواهند بودگیتس یکی از معدود مدیران موسس، اجرایی و فنی در صنعت کامپیوتر شخصی است که باقی مانده و از نظر تجاری موفق بوده است. او براستی یک کارشناس حقیقی و متخصص کامپیوتر است.ویلیام هنری گیتس سوم در 28 اکتبر 1955 در شهر سیاتل از ایالت واشنگتن به دنیا آمد. والدینش به خاطر وجود کلمه سوم در نامش او را «تری» نامیدند و اعضای خانواده هرگز او را با نام دیگری صدا نکردند. گیتس متفکری استثنایی بود به طوری که در سن 8 یا 9 سالگی دانشنامه خانوادگی را از اول تا آخر میخواند. (شرکتش یعنی مایکروسافت بعدا اولین دانشنامه روی دیسک فشرده را در دنیا به نام انکارتا (Encarta) منتشر کرد.) ولی اولین هدیه واقعی او درباره ریاضیات بود که در آن ماهر بود.بیل جوان همراه با شریک همیشگی و دوستش پل آلن قبلا و در سن 12 سالگی شیفته کامپیوتر و درگیر پروژههای مختلف برنامهنویسی بود و برنامهنویسی را در سراسر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
تاریخچه بورس در جهان :
دیوید هیوم که آدام اسمیت او را بزرگترین و ارجمندترین فیلسوف عصر نامیده نخستین بار ضمن اشاره به راسته بورس ، آن را مکانی فراتر از محل صرف قهوه و هدر دادن کاغذ و جوهر و قلم می داند . او می گوید : اگر اوراق بهادار نباشند که پس اندازها را جذب کنند این وجوه صرف خرید زمین و مستغلات می شوند که در آن صورت فعالیتهای تجاری عام المنفعه لطمه می بینند.
در اواخر قرون وسطی ملاقات بازرگانان به تدریج صورت منظمی به خود می گرفت در قرن پانزدهم و حوالی 1450 میلادی ، بازرگانان بلژیکی در شهر بورژو مرکز فلانو در شمال غربی بلژیک در میدانی به نام تربوئرس در مقابل خانه بزرگزاده ای به نام فن در بوزه جمع می شدند و به داد و ستد و پرداختند . میادین محل تجمع بازرگانان به بورس مشهور شد. لزوم تأسیس بورس در شهر آنورس بلژیک در 1460 احساس گردید و آن زمانی بود که شهر بورژو به دلیل پیشروی دریا رو به ویرانی گذاشته بود و عده زیادی از بازرگانان شهر بورژو به بندر آنورس در بلژیک کوچ کرده بودند .
این پیشینه تاریخی بی شباهت به سابقه ایجاد بانک نیست که در آن مورد هم ، افرادی جهت تبادل پول روی نیمکتهای میدانهای قدیمی و سنتی اروپا می نشستند ، که بعدها نام بانک از همان لغت بنک به معنی نیمکت اخذ شد ، ایجاد بانک و بورس هر دو در نتیجه انباشت تجربه و مهارت انسان و نیاز به مکانیسمهای تسهیل کننده بوده است.
رشد بورس و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی ، با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره ، از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است و نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس و پا گرفتن آن ،دول اروپایی مانند انگلستان ، آلمان و سوئیس قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت این نهاد را وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک ، صنایع نوپای اروپایی را از موهبت مشارکت خود محروم نمایند، ضمانت های اجرایی قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام جلوگیری گردد.
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری “ هند شرقی ” سهام خود را در آن بورس عرضه نمود.
بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تأمین سرمایه در سطح بین المللی است.
دومین بورس معتبر دنیا ، بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند و با عضویت 500 نفر اقتتاح شده و آغاز به کار نمود . از ابتدای امر ، در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است . بورس نیویورک در اواخر قرن هیجدهم تأسیس شده و با وجود رقیب دیگری به نام بورس امریکن ، از نظر حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا ، در مقام اول قرار دارد. گرچه تا قبل از تأسیس بورس نیویورک نیز ، اوراق قرضه و سهام شرکتها توسط دلالان و بازرگانان حرفه ای مورد داد و ستد قرار می گرفت ، اما در سال 1792 ، بیست و چهار نفر از واسطه های خرید و فروش سهام تصمیم گرفتند با انتخاب محل معیینی در آنجا مستقر شده و موجباتی را فراهم آورند تا متقاضیان خرید سهام شرکتها یا فروشندگان اوراق قرضه به آنجا مراجعه نمایند .
در آمریکا ، اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک در محوطه ای در زیر سایه درخت نارون بزرگی در خیابان “وال استریت ” بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت.
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به نام ورودیه از دلالان ( کارگزاران ) و گسترش عملیات ، تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به نام “ بورس سهام نیویورک ” رسماً به ثبت رسید. در حال حاضر تعداد کارگزاران این بورس به چند هزار شخص حقیقی و حقوقی بالغ می گردد.
سایر بورسهای سهام در آمریکا را می توان در بوستون ، لوس آنجلس ، شیکاگو ، فیلادلفیا ، بالتیمور، سالت لیک سیتی ، دیترویت، پیتسبورگ ، سین سیناتی ، میدوست وچند شهر دیگر نام برد .
بورس توکیو در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه دنیاست . در ژاپن چندین بورس فعال ومعتبر دیگر نیز وجود دارد. بورسهاو بانکها در ژاپن ارتباط درونی پویایی دارند . بی مناسبت نیست اشاره شودکه نه بانک از ده بانک بزرگ دنیا نیز ، به ژاپن تعلق دارد. بطور کلی بورسها به سه دسته کلی زیر تقسیم می شوند :
بورس کالا:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
تاریخچه بورس در جهان :
دیوید هیوم که آدام اسمیت او را بزرگترین و ارجمندترین فیلسوف عصر نامیده نخستین بار ضمن اشاره به راسته بورس ، آن را مکانی فراتر از محل صرف قهوه و هدر دادن کاغذ و جوهر و قلم می داند . او می گوید : اگر اوراق بهادار نباشند که پس اندازها را جذب کنند این وجوه صرف خرید زمین و مستغلات می شوند که در آن صورت فعالیتهای تجاری عام المنفعه لطمه می بینند.
در اواخر قرون وسطی ملاقات بازرگانان به تدریج صورت منظمی به خود می گرفت در قرن پانزدهم و حوالی 1450 میلادی ، بازرگانان بلژیکی در شهر بورژو مرکز فلانو در شمال غربی بلژیک در میدانی به نام تربوئرس در مقابل خانه بزرگزاده ای به نام فن در بوزه جمع می شدند و به داد و ستد و پرداختند . میادین محل تجمع بازرگانان به بورس مشهور شد. لزوم تأسیس بورس در شهر آنورس بلژیک در 1460 احساس گردید و آن زمانی بود که شهر بورژو به دلیل پیشروی دریا رو به ویرانی گذاشته بود و عده زیادی از بازرگانان شهر بورژو به بندر آنورس در بلژیک کوچ کرده بودند .
این پیشینه تاریخی بی شباهت به سابقه ایجاد بانک نیست که در آن مورد هم ، افرادی جهت تبادل پول روی نیمکتهای میدانهای قدیمی و سنتی اروپا می نشستند ، که بعدها نام بانک از همان لغت بنک به معنی نیمکت اخذ شد ، ایجاد بانک و بورس هر دو در نتیجه انباشت تجربه و مهارت انسان و نیاز به مکانیسمهای تسهیل کننده بوده است.
رشد بورس و جا افتادن آن در عملیات تجاری و اقتصادی ، با انقلاب صنعتی اروپا و شکوفایی اقتصاد تازه متحول شده آن قاره ، از کشاورزی به صنعتی همراه بوده است و نکته قابل توجه آنکه درست در هنگام جهش معاملات بورس و پا گرفتن آن ،دول اروپایی مانند انگلستان ، آلمان و سوئیس قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت این نهاد را وضع کردند و قبل از اینکه امنیت سرمایه گذاری به خطر افتد و موجباتی فراهم شود که صاحبان پس اندازهای کوچک ، صنایع نوپای اروپایی را از موهبت مشارکت خود محروم نمایند، ضمانت های اجرایی قانونی وضع شد تا از هر گونه تقلب و تزویر و پایمال شدن حقوق صاحبان سهام جلوگیری گردد.
اولین بورس اوراق بهادار جهان در اوایل قرن هفدهم در شهر آمستردام تشکیل گردید و کمپانی معروف استعماری “ هند شرقی ” سهام خود را در آن بورس عرضه نمود.
بورس آمستردام امروزه نیز یکی از منابع مهم تأمین سرمایه در سطح بین المللی است.
دومین بورس معتبر دنیا ، بورس لندن است که از سال 1801 میلادی با انتشار 4000 سهم 50 پوندی به مبلغ 200000 پوند و با عضویت 500 نفر اقتتاح شده و آغاز به کار نمود . از ابتدای امر ، در بورس لندن اوراق بهادار خارجی و داخلی مورد داد و ستد قرار می گرفته است . بورس نیویورک در اواخر قرن هیجدهم تأسیس شده و با وجود رقیب دیگری به نام بورس امریکن ، از نظر حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا ، در مقام اول قرار دارد. گرچه تا قبل از تأسیس بورس نیویورک نیز ، اوراق قرضه و سهام شرکتها توسط دلالان و بازرگانان حرفه ای مورد داد و ستد قرار می گرفت ، اما در سال 1792 ، بیست و چهار نفر از واسطه های خرید و فروش سهام تصمیم گرفتند با انتخاب محل معیینی در آنجا مستقر شده و موجباتی را فراهم آورند تا متقاضیان خرید سهام شرکتها یا فروشندگان اوراق قرضه به آنجا مراجعه نمایند .
در آمریکا ، اولین محل شناخته شده به عنوان بورس اوراق بهادار در نیویورک در محوطه ای در زیر سایه درخت نارون بزرگی در خیابان “وال استریت ” بود که بعدها به قهوه خانه ای در نزدیکی همان محل انتقال یافت.
بورس وال استریت با جمع آوری مبالغی به نام ورودیه از دلالان ( کارگزاران ) و گسترش عملیات ، تقویت شد و به مجتمع تجاری عظیمی مبدل گردید که بعدها به نام “ بورس سهام نیویورک ” رسماً به ثبت رسید. در حال حاضر تعداد کارگزاران این بورس به چند هزار شخص حقیقی و حقوقی بالغ می گردد.
سایر بورسهای سهام در آمریکا را می توان در بوستون ، لوس آنجلس ، شیکاگو ، فیلادلفیا ، بالتیمور، سالت لیک سیتی ، دیترویت، پیتسبورگ ، سین سیناتی ، میدوست وچند شهر دیگر نام برد .
بورس توکیو در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه دنیاست . در ژاپن چندین بورس فعال ومعتبر دیگر نیز وجود دارد. بورسهاو بانکها در ژاپن ارتباط درونی پویایی دارند . بی مناسبت نیست اشاره شودکه نه بانک از ده بانک بزرگ دنیا نیز ، به ژاپن تعلق دارد. بطور کلی بورسها به سه دسته کلی زیر تقسیم می شوند :
بورس کالا: