لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
نقش امام علی(ع) در جنگهای دوران پیامبر
پرچم توحید در تمام غزوات پیامبر به جز غزوه تبوک در دست امام علی(ع) بود و وی پرچمدار وجلودار سپاه بود و در غزوه تبوک از طرف پیامبر مأمور به حفاظت از مدینه شد.
در این مجال سعی بر آن است تا غزوات و جنگهایی که حضور حضرت علی(ع) در آنانسرنوشت ساز بوده است و یا به تعبیر دیگر ضربات حضرت علی(ع) در آنان عظمت و اقتدار مسلمینرا به ارمغان آورد و باعث بقاء و ثبات اسلام گردید مورد بحث قرار گیرد.
اقتدار اسلام در بدر در گرو شجاعت علی(ع) (سال دوم هجرت) در غزوه بدر که سراسر پیروزی مسلمانان و دین خدا بود, علی(ع) پرچمدار بود و پیشوایان کفر کهاز دم شمشیرها و سرنیزههای مسلمانان جان به در بردند, سرافکنده و زبون گشتند. خداوند از طریقپیروزی در بدر, پیامبرش را ثابت قدم داشت و دعوتش را برتری بخشید. اشراف قریش که در جنگحاضر نشده بودند و در شهر مانده بودند, سپاه شکست خورد هر ذلتزده خود را مینگریستند که پروبال شکسته برمیگردند و از بزرگانی چون «حکیم بن هشام ابوجهل» «امیه بن خلف» «عتبه بن ربیعه»رئیس خاندان عبدالدار و صحب پرچم و برادر او «ولید» و پسرش نسیبه در بازگشت خبری نیست,آنهایی که قسم خورده بودند تا کار محمد(ص) را یکسره نسازند به مکه بازنگردند.
اگر در شمار کسانیکه در جنگ بدر و دیگر جنگها توسط امام علی(ع) به هلاکت رسیدند, تأملیداشته باشیم این سؤال در ذهن پدید خواهد آمد که آیا تصادفی بود که بیشتر کشته شدگان به دستعلی(ع) از خاندانی بودند که در کینه و دشمنی با بنیهاشم مشهور بودند یا آنکه علی(ع) از میان لشگردشمن همان دشمنان دیرین خود را در نظر داشته است؟ به راستی بسیار جای تعجب است که در جنگبدر, کشته شدن «حنظله پسر ابی سفیان», «عاص بن سعید بن عاص بن امیه», «ولید بن عتبه» داماد آنهاو برادر هند (زن ابی سفیان) و پس از آن «عقبه بن ابی معیط» پدر ولید و برادر مادری عثمان و سپساشخاص دیگر که هم پیمانان آنان بودند و یا بوسیله نسب یا سبب به آنان میرسیدند, همه به دستعلی اتفاقأ پیش آمده باشد.(2) در روز بدر نیمی از مشرکین قریش که از شجاعان نیز بودند به دست حضرت علی(ع) هلاک شدندو نیمی دیگر به دست دیگر سپاهیان مسلمان. در بعضی منابع تعداد مشرکانی که در بدر کشته شدند49 نفر ذکر شده است, که نفر از آنان را یا حضرت علی(ع) به تنهایی کشته و یا در به هلاکترساندن آنان شرکت داشته است.(3) در اهمیت غزوه بدر و ضربات شمشیر آن حضرت همین بس که اگر مسلمانان شکست میخوردندموقعیت مسلمانان در برابر مشرکان کاملا به خطر میافتاد و آنچه در سالهای بعد تا امروز تحت عنوانگسترش اسلام رخ داده است, مدیون ضربات شمشیری است که در آن روز زده شد.
ذوالفقار علی(ع) در احد (سوم هجرت)
وقتی سپاهیان قریش در مقابل مسلمانان قرار گرفتند, ابوسفیان برای برانگیخته ساختن پرچمدارانکه از فرزندان عبدالدار بودند, خطاب به آنان گفت: «ای فرزندان عبدالدار! شما در روز بدر وظیفهپرچمداری را خوب انجام ندادید و پرچم ما را با خود به عقب برگرداندید و بر ما شکست واردآوردید» که این سخن باعث برانگیخته شدن فرزندان عبدالدار و «طلحه بن ابی طلحه» شد, سرانجامفرزندان عبدالدار قسم خوردند که تا زمان پیروزی پرچم را برافراشته نگاه دارند. «طلحهبن ابیطلحه»با غرور پرچم را در دست گرفت و از میان مسلمانان مبارز طلبید; علیبن ابیطالب با آزادمنشی بهمیدان شتافت و او با ضربه ذوالفقار علی(ع) به هلاکت رسید .
بعضی مورخان نوشتهاند که در روز احد, قریش ده نفر پرچمدار از عبدالدار برگزیده بود که نه نفر ازآنان توسط حضرت علی(ع) از پای درآمدند.
از جمله فداکاریهای حضرت علی(ع) در روز احد, دفاع جانانه وی از پیامبر بود. پس از پیروزیاولیه که نصیب مسلمانان شد, به علت نافرمانی بعضی از سپاهیان مسلمان, مشرکین توانستند مجددأحمله را آغاز نمایند, تا آن جا که جان پیامبر در خطر افتاد. از جمله کسانی که دفاع از پیامبر را در آنشرایط دشوار برعهده داشت, حضرت علی(ع) بود. در برابر فداکاری امام علی(ع) امین وحی نازلگردید و فداکاری علی را در نزد پیامبر ستود و گفت:« این نهایت فداکاریست که علی از خود نشانمیدهد.» سپس ندایی در میدان شنیده شد که:
«لاسیف الا ذوالفقار, لافتی الا علی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگهای صلیبی
آغازجنگهای صلیبی
درسال ١٠٩٥ میلادی جنگهای صلیبی میان مسلمانان ومسیحیان آغاز شد. جنگهای صلیبی به جنگهایی گفته میشود که در آن مسیحیان برای رهایی بیت المقدس از دست مسلمانان در قرون یازده و دوازده میلادی بدان دست میزدند. نخستین کسی که لوای جنگ را برافراشت راهبی بنام پطرس از اهالی گل (فرانسه بعدی) بود. جنگهای صلیبی هشت جنگ است که در جنگ اول و چهارم هیچیک از پادشاهان اروپایی دخالت نداشتند و فقط نجبا و اصیل زادگان بودند که بر صلیبی ها فرمانروایی میکردند. غیر از جنگ اول در باقی جنگها مسیحیان از مسلمانان شکست خوردند.
در سال ١٠٩٥ میلادی پاپ اورین دوم همه مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه ترکان مسلمان قیام کنند و شهر اورشلیم (بیت المقدس) واقع در فلسطین را اشغال کنند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. عده زیادی از جنگجویان صلیبی در طول سفر خطرناک از اروپا تا خاورمیانه جان خود را از دست دادند. آنها که زنده ماندند در سال ١٠٩٩ م بیت المقدس را تسخیر کردند. بین سالهای ١٠٩٩ تا ١٢٥٠ میلادی شش جنگ صلیبی دیگر رخ داد ولی در هیچ یک از آنها صلیبیان موفقیتی به دست نیاورند.تصرف انتاکیه به دست صلیبیون
سالشمار
١٠٧١ م
ترکان مسلمان سپاهیان مسیحی امپراتوری بیزانس را در «جنگ منزیکرت»، در ترکیه کنونی، شکست دادند. مسلمانان برای تسخیر مجدد سرزمین فلسطین به جنگ ادامه دادند و پیروز شدند. و مدتهای مدیدی بیت المقدس را در اختیار خود داشتند.
١٠٩٥
در «کلرمون»، واقع در فرانسه، پاپ اورین دوم از مردان در خواست میکند تا سپاهی علیه ترکان مسلمان تشکیل دهند و شهر بیت المقدس (اورشلیم) را مجدداً تسخیر کنند.
آوریل ١٠٩٦
یک راهب فرانسوی به نام پیتر هرمیت (پی یر معتکف) هزاران کشاورز را سازماندهی و فرماندهی کرد که بعدا به اسم سپاه صلیبی مردمی معروف شدند.
اگوست ١٠٩٦
هنگامی که پیروان پیتر هرمیت که به اندازه کافی مجهز نبودند، به آسیای صغیر رسیدند از سوی ترکان مسلمان مورد هجوم قرار میگیرند. در همان سال، سپاهی از شوالیهها و اشراف بهعنوان اولین سپاه منظم صلیبی از «لوپویی» واقع در فرانسه، حرکت کردند.
ژوئن ١٠٩٩
بعد از سفری خطرناک که حدود سه سال طول کشید، صلیبیان به نواحی اطراف بیت المقدس رسیدند.
ژوئیه ١٠٩٩
بعد از محاصرهای کوتاه، صلیبیان بیت المقدس را تسخیر و اهالی شهر را قتل عام کردند. آنها مسلمانان و یهودیان را با هم کشتند. یهودیانی که در کنیسههای خود پناه گرفته بودند زنده زنده سوزانده شدند.
١١١٩
صلیبیان شهرهای مسیحی نشین جدید در سرزمین مقدس بنا کردند. دو گروه شوالیه جدید به نامهای «تمپلار» و «هاسپتیالرز»، تشکیل داده شد. این شوالیهها در عین حال راهب نیز بودند. آنها در مقابل حمله مسلمانان، از مهاجران مسیحی که به سرزمین مقدس میآمدند، محافظت میکردند.
١١٤٢
مهاجران از مسیحیان در سرزمین مقدس مستقر میشوند. آنها شروع به ساخت «قصر شوالیه ها» در سوریه کردند. انبارهای زیرزمینی این قصرهای با شکوه ذخیره غذایی و سلاح را برای یک محاصره پنج ساله در خود جای میدادند.
٤٩- ١١٤٧
دومین گروه صلیبیان، به فرماندهی لوئی هفتم]، پادشاه فرانسه و کنرادسوم، پادشاه آلمان، برای تسخیر بیت المقدس حرکت کردند. بعد از شکست در تسخیر شهر مسلمان نشین دمشق، دومین جنگ صلیبی تمام شد.
١١٨١
صلاح الدین ایوبی جنگجوی مسلمان پادشاه مصر میشود. او فرمانده نظامی بسیار ورزیدهای بود که سپاه اسلام را متحد کرد.
١١٨٧
سپاه صلاح الدین نیروهای صلیبی را در «جنگ حطین» در هم کوبید. قصرها و پایگاههای صلیبیها یکی پس از دیگری به دست صلاح الدین افتاد. او بیت المقدس را مجدداً تسخیر کرد.
٩٢- ١١٨٩
سومین گروه صلیبیان به رهبری فلیپ دوم، انگلستان، در مقابل صلاح الدین قرار میگیرند و جلوی پیشروی او را میگیرند، اما نمیتوانند بیت المقدس را اشغال کنند. یک قرارداد صلح که در ارصوف در ارض مقدس امضاء شد. تسلط صلیبیان را در طول سواحل تضمین کرد. به زائران اجازه داده شد تا از بیت المقدس (اورشلیم) دیدن کنند. ریچارد شیردل در راه بازگشت به انگلستان بهوسیله دوک لئوپلد، فرمانروای اتریش، دستگیر و زندانی میشود. لئوپلد در ازای آزادی او باج هنگفتی طلب میکند.
١٢٠٤
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اهمیت جنگهای سیاسی و اقتصادی
اگر جنگها مهمتر از آنند که صرفاً به دست ژنرالها سپرده شوند پس مطالعة جنگها هم با اهمیت تر از آنست که صرفاً به دست تاریخ نویسان سپرده شود. تاریخ نویسان نظامی با تمرکز روی جنبههای تکنیکی جنگ لشکرکشیها نبردها و تکنولوژی تمایل کمتری به بررسی جنبههای سیاسی اقتصادی و اجتماعی جنگ نشان دادهاند. فقط اخیراً و به شکلی آزمایش تغییراتی در اینگونه بررسیها صورت گرفته است این موضوع اهمیت چندانی نخواهد داشت مگر اینکه همزمان و در کنار آن جنگها ارتشها و سیاستها شکی نیست که جنگها تأثیر مستقل و شدیدی بر سیاست بینالملل و موقعیت ملتها دارند. نابودی رایش سوم (رایش عنوانی بود که آلمانها به کشور خود داده بودند و رایش سوم با آلمان هیتلری گفته میشد)
در جنگ جهانی دوم توسط اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده واقعهای را رقم زد که قسمتی از تاریخ جهان را به خود اختصاص داد این همکاری نظامی موقتی و کم نظیر بین دو ابر قدرت آینده پیامدهایی به دنبال داشت که بر نظام بینالمللی تأثیر گذاشت. فروپاشی آلمان نازی و متعاقب آن تسلط سیاسی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بر نظام موازنة قدرت اروپا که از زمان عهدنامة وستفالی (پیمان صلحی بود که بین دول اروپا منعقد شد) بمدت 300 سال ساختار سیاست بینالملل را تحت تأثیر خود قرار داده بود. ضربة مهلکی وارد آورد این اتحاد پیشبینی نشده قدرت آلمان را که پس از اتحاد نهایی دو آلمان در سال 1870 بمدت 75 سال بیرقیب مانده بود نابود کرد و به دوران حکومت 12 سالةرایش سوم که تا ژوئن 1944 بر قاره اروپا مسلط بود پایان داد. قدرت آلمان در جنگ جهانی اول بقدری بود که حتی در نوامبر 1918 ارتش این کشور در خاک کشورهای اروپایی باقی مانده بود. در جنگ جهانی دوم اتحاد جماهیر شوروی ایالات متحده و امپراتوری بریتانیا در یک جنگ چهار ساله آلمان نازی را نابود کردند. حذف قدرت آلمان از قلب اروپا همزمان با سقوط امپراتوری ژاپن از پا درآمدن بریتانیا و فلج شدن فرانسه بعد از یک دورة چهار سالة اشغال توسط آلمانها خبر از پیدایش نظم نوین بینالمللی میداد این مسئله از امکان ادامة حیات ارتش آلمان که باعث واماندگی اروپا در دهة 1930 شد ارتشی که در جنگ جهانی اول به طور کامل سرکوب نشده بود جلوگیری کرد عملکرد مطلوب نظامی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده باعث شد که نیروهای این دو کشور در سال 1945 در آلپ (رودخانه ای مهم در شمال آلمان) در خاک آلمان به هم ملحق شوند و این خود سبب شد که این ابر قدرتهای در حال تولد که تا قبل از آن زمان نیروهایی حاشیهای بودند، بر ویرانههای نظام جهانی به جلو رانده شوند و سرنوشت تازه ای را برای جهان رقم بزنند.
بطور عجیبی پس از پایان جنگ این دو دولت به نیروهایی مسلط تبدیل شدند بنابراین چنین به نظر میرسد که وقایع جنگ جهانی دوم نتیجة جنگ جهانی اول را دگرگون ساخت و باعث آن شد که روسیه فعال از نظر سیاسی و ضعیف از نظر نظامی و ایالات متحدة منزوی از نظر سیاسی و آزمایشی نشده از نظر نظامی در نظام جهانی مطرح شوند در سال 1945 هر دو قدرت هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ نظامی حداقل در ظاهر قدرتمند به نظر میآمدند.
بدون نابودی نظامی و اشغال آلمان و ژاپن و همچنین تصرف اروپایی شرقی و شرق آلمان توسط شوروی در پایان جنگ جهانی دوم ظهور شوروی به عنوان یکی از دو ابر قدرت دوران پس از جنگ مطمئناً ناممکن بود. بدون از پای درآمدن بریتانیای کبیر فلج شدن فرانسه و انهدام آلمان نقش قدرتمندانة ایالات متحده در غرب نیز بعد از سال 1945 غیر قابل تصور بود تو بجورن تاتسن در کتاب جدیدش در مورد تاریخ نظامی این گونه نوشته است:
«تحرکات داخلی کشورها که به شکل رقابتهای نظامی بین ملت- کشورها نمایان میشود بیشتر از آنچه تصور میشد در ظهور و پیشرفت نظامی مترقی جهان دخالت داشته است. بجای تمرکز صرف بر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
زندگینامه پیامبر(ص)
نام: محمد بن عبد الله
در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.
کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.
القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه و... .
منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیانگذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.
تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانستهاند.
عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.
محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).
نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.
از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتابهاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مىرسد.
مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.
این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کمنظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمهاش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.
و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگهدارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.
مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهدهدار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.
تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مىفرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.
محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانهاى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.
همسران:
1. خدیجه بنت خویلد.2. سوده بنت زمعه.3. عایشه بنت ابى بکر.4. امّ شریک بنت دودان.5. حفصه بنت عمر. 6. ام حبیبه بنت ابى سفیان. 7. امّ سلمه بنت عاتکه. 8. زینب بنت جحش. 9. زینب بنت خزیمه. 10. میمونه بنت حارث. 11. جویریه بنت حارث. 12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب
فرزندان:
الف) پسران: 1. قاسم. او پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) تولد یافت. از این رو پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند. 2. عبدالله. این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود، وى را «طیّب» و «طاهر» مىگفتند. 3. ابراهیم. او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دل شدگان
در جستجوی اصل جهادی
« گزارش به حسام | صفحه اصلی | بچه خیبریها »
جان هیک، اردوی جهادی، ما و جنگ های صلیبی
به نظر جاجنگ های صلیبی که در قرون 11 و 13 میلادی از سوی مسیحیان برای گرفتن بیت المقدس از مسلمانان در گرفت ، هر چند که به هدفی که پاپها در نظر داشتند نرسید از لحاظ تاثیری که در تمدن مغرب زمین بر جای گذاشت و مردم آن زمان اروپا را با تمدن و جلال و شکوه شرق آشنا کرد ، پدیده ای با اهمیت در زمینه های تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی به شمار می رود . دراین کتاب رنه گروسه که از نویسندگان و مورخان بنام اروپاست ، تاریخ جنگهای صلیبی را همراه با تشریح استادانه ی مراحل و آثار آن را بررسی می کندن هیک و اتباع وی، صراط مستقیم یا دین حق امری موهوم است؛ همه ی
جرج جبور" اندیشمند مسیحی اهل سوریه تصریح کرد: "در جریان همایش رودوس برای گفت وگو میان تمدنها، از پاپ درخواست خواهم کرد که در قبال جنگهای صلیبی علیه مسلمانان عذراخواهی کند".
قرار است، همایش گفت و گو میان تمدنها روز چهارشنبه ( ۲۷سپتامبر) در جزیره رودوس در یونان به مدت پنج روز برگزار شود.
جرج جبور خاطرنشان کرد: برگزاری این همایش به همت مرکز ملی جزیره رودوس و با همکاری کلیسای مرکزی مسیحیان در روسیه و یونان برگزار میشود.
جبور که بعنوان استاد حقوق بینالملل در دانشگاه دمشق سرگرم تدریس است، گفت: بیست سال بیش چنین فراخوانی به واتیکان دادم دایر بر اینکه پاپ باید بگونه مواضعش را در قبال جنگهای صلیبی تشریح کند که به منزله عذرخواهی از نوادگان قربانیان این جنگها اعم از مسلمانان و مسیحیان منطقه تلقی بشود.
وی که یک شخصیت مسیحی کاتولیک است و عضو شورای جهانی واتیکان است، در ادامه کفت: این فراخوان را در اجلاسی بعنوان "صلح در اذهان بشر "که در سال ۱۹۸۶توسط یونیسکو برگزار شد، اعلام کردم و در نامهای به"ژان پل دوم" پاپ سابق واتیکان منظورم را تشریح کردم.
جرج جبور خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۰۰میلادی پاپ در قبال رفتار صلیبیها در آن جنگها ابراز تاسف کرد ، هرچند که او واژه صلیبیان را بکار نبرد و عبارت دقیقش این بود که "من از رفتار برخی پیروان کلیسا که برای انتشار حقیقت در پیش گرفته بودند، ابراز تاسف میکنم".
جنگهای صلیبی در سال ۱۰۵۹میلادی و بر اثر نطق تحریک برانگیز پاپ "اروپان دوم" در کلیسای "کلیرمن" در جنوب فرانسه از سوی مسیحیان علیه مسلمانان و به منظور تصرف شهر بیتالمقدس آغاز شد و تا سال ۱۲۹۲میلادی ادامه یافت.
جرج جبور متذکر شد، ژان پل دوم در جریان سفر به سوریه در اواخر سال ۲۰۰۰میلادی از مسجد اموی در دمشق بازید کرد ودر سخنانش خواهان گفتمان متقابل مسیحیان ومسلمانان شد.
این استاد دانشگاه دمشق که پیشتر بعنوان مشاور سیاسی رییس جمهوری سوریه فعالیت میکرد، گفت : من در همایش رودوس این پیشنهاد را مطرح خواهم کرد که پاپ بندیکت شانزدهم در سفر به ترکیه بابت جنگهای صلیبی عذرخواهی کند.
قرار است ، این سفر در ماه نوامبر آتی صورت بگیرد.
جرج جبور همچنین تصریح کرد که وی همچنین از مسلمانان تقاضا دارد تا باب گفتوگو با واتیکان را باز کنند تا زمینه برای عذرخواهی واتیکان که توسط ژان پل دوم مطرح شده بود، فراهم شود.
جبور افزود: در این فراخوان از کمیته سازمان ملل متحد که بمنظور پیگیری گفتمان مسیحیان و مسلمانان درخواست خواهم کرد تا تاریخ جنگهای مسیحیان علیه مسلمانان در کنار همکاری و همزیستی آنان در مشرق زمین درمد نظر بگیرند.
کمیته سازمان ملل متحد برای گفتمان مسلمانان و مسیحیان مرکب از "کوفی عنان" دبیرکل سازمان ملل متحد، نخست وزیر اسپانیا بعنوان نماینده مسیحیان و نخست وزیر ترکیه به عنوان نماینده مسلمانان جهان میباشد.
جرج جبور خاطرنشان کرد: مسیحیان مشزق زمین بنحو شایستهای با مسلمانان همکاری کردند،بنابرین بنده بعنوان یک مسیحی بههمان اندازه که خود را دلسوز منافع مسیحیان میدانم، خود را موظف به دفاع از مسلمانان میبینم
برنامه گذشته به بررسی توانمندیها و موقعیت استراتژیک جهان اسلام پرداختیم، اینک در قسمت دوم این برنامه تحلیلی سیاسی به موضوعاتی چون گسترش اسلام و خدمات مسلمانان به جهان غرب از نظر علم و دانش، علل تقابل غرب با جهان اسلام، عوامل انحطاط مسلمانان و مسئله پیوند این دو سیاست در اسلام را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.
*****
شرکتکننده:
1. پروفسور نظیف تهرانی: (استاد افغان در دانشگاه ایندیانای امریکا)
*****
از تحلیلها و تحقیقاتشان درمورد اسلام و جهان غرب استفاده خواهیم کرد.
چهاره قرن قبل با ظهور اسلام، تحولی عظیم در تاریخ بشریت اتفاق افتاد و در اندک زمانی مرزهای نژادی، جغرافیایی و قومی را درنوردید و برپایه کلمه توحید، جوامع مختلف به یکدیگر نزدیک شدند. اسلام در شرایطی ظهور کرد که قدرتهایی نظیر امپراتوریهای روم و ایران، ابرقدرتهای زمان بودند، طولی نکشید که این دو ابرقدرت دربرابر نیروهای مسلمان تاب نیاوردند و فروریختند. اسلام با پیامهای تازه و حیاتبخش خود، به سرعت در جغرافیای زمان گسترش پیدا کرد و بخش عظیمی از عالم را در اختیار گرفت. به موازات قدرت نظامی و اقتصادی جهان اسلام، باورها و فرهنگ اسلامی نیز گسترش یافت. زمانی که اسلام در اوج شهرت و معروفیت قرار داشت، جوامع غربی در خوابی عمیق فرورفته بودند و به گفته اندیشمندان خود، «عصر تاریکی» را تجربه میکردند. غرب در آن زمان، ایده و راهکار جدیدی برای ارائه به جهان بشریت نداشت.
جنگهای صلیبی، با یورش قدرتهای غربی به جهان اسلام آغاز شد. اگرچه در طول دو قرن، دولتهای غربی نتوانستند آنچه را که به لحاظ نظامی به دنبال آن بودند، به دست آورند، اما این فرصت برای غربیها فراهم شد تا به تدریج با فرهنگ، ادبیات و پیشرفتهای فکری جهان اسلام آشنا شوند. این خود زمینهای برای بیداری افکار در غرب شد. درحقیقت دوره رنسانس برای غرب، پشتسرگذاشتن «عصر تاریکی» و آغاز دورهای بود که به آن «عصر روشنایی» می گویند.
بدین ترتیب تحت تأثیر علوم و فنون پیشرفته جهان اسلام، غربیها به تدریج توانستند به موفقیتهای قابل توجهی دست یابند.
نظرپروفسور نظیف شهرانی استاد افغان در دانشگاه ایندیانای امریکا که تحقیقاتی را در زمینة اسلام و تأثیرپذیری غرب از علوم و دانش مسلمانان انجام داده است درخصوص گسترش اسلام و خدمات مسلمانان به علم و تمدن غرب این چنین است:
***********************
پروفسور شهرانی:
(ظهور و نقش اسلام در بهمیان آوردن یک جامعة نوین که در آن موضوع عدل، عدالت، برادری و صلح جایگاه داشت، اسلام در نقطه بسیار مهم تاریخ ظهور کرد که در آن زمان 2 امپراطوری بسیار مهم وقت درحال سقوط و انحطاط بودند که عبارت از امپراطوری روم و فارس بود.
و آن امپراطوریها خیلی زود نابود شدند و خصوصاً در ایران، ولی امپراطوری روم چندسالی دوام یافت، ولی بازهم سقوط کرد، اما این در شرایطی واقع شد که اروپا در شرایط غفلت و خواب و بیخبری از دنیا بودند و جهان اسلام آنچه قبلاً از تمدنهای یونان، و روم وجود داشت و تمدنهای فراعنة مصر و بااستفاده از تمدنهای نیمهقارة هند و.... که وجود داشت، همه را جمع کردند و از آن تمدن بسیار تازه که رنگ و بوی اسلامی و اخلاق و فلسفه اسلام در آن دخیل بود و موضوع وحدانیت خداوند در آن ظهور می کرد وجود داشت.
برخی از تحولاتی که در اروپا به نام رنسانس و اصلاحات که بعدها و پس از بیدارشدن اروپاییها از خواب غفلت ظهور کرد، درحقیقت تمام تمدن و تاریخ خود را ازدست داده بودند و حتی راه برون رفت از مشکلات را نمیدانستند و در امپراطوری که مسلمانان در اسپانیا مستقر کرده بودند علم و دانش و فن باهم جمع شده بودند ، توانستند این اروپاییها موقعیتهای گذشته خود را تصاحب کنند و در عین حال خدمتی را که جهان اسلام در نگهداشت تمدن آنها کرده بودن، از تاریخ خود بطور کل محو کردند و شما بسیار کم در غرب میشنوید که غرب باید منتدار جامعة مسلمانان باشند، چراکه موقعیت سابق اروپا را مسلمانان برای آنان حفظ کردند، ضدیت اروپاییها با جهان اسلام یک تاریخ بسیار قدیمی دارد که ما این ضدیت را در هیچ جامعه و هیچ دین دیگر نداشتیم و همین است که بعد از سقوط شوروی دوباره این موضوعات و البته با موضوعات و شرایط تازه ازسوی برخی از رهبران اروپا طی 5 یا 6 سال گذشته در امریکا توسط رژیم فعلی امریکا مطرح شده که در این راستا ریشة دیگر آن که صهیونیزم است، وجود اسراییل در منطقه است.)
***********************
در همین دوران، جهان اسلام تحت تأثیر دو عامل، راه انحطاط را درپیش گرفت. یکی نفوذ استعمار غرب در این منطقه مهم جغرافیایی بود. استبداد و کجروی برخی حکام مسلمان در این دوران نیز عامل دیگری بود که موجب شد که مسلمانان راه انحراف از افکار و اندیشههای اسلامی را بپیمایند.
قرن بیستم، آغاز تهاجم دهشتناک نظامی و فکری غرب به جهان اسلام بود. بگونهای که مسلمانان از خود بیگانه شده و پنداشتند با الگو گرفتن از فرهنگ و ارزشهای غربی میتوانند عقبماندگیهای خود را جبران کنند. نتیجه دورشدن مسلمانان از اسلام و باورهای ریشهدار خود، عقبماندگی روزافزون در زمینههای اقتصادی، علمی و سیاسی بود. تحمیل رژیم غاصب صهیونیستی بر فلسطین در اواسط قرن بیستم ازجمله ضرباتی بود که غرب بر پیکر جهان اسلام وارد ساخت. دوری مسلمانان از اسلام و اندیشههای اسلامی چگونه به وقوع پیوست؟
این سؤال پاسخی واحد ندارد. پیدایش فرقههای مذهبی و رواج خرافات و بدعتها، افراط و تفریط در عمل به دستورهای اسلامی، ازجمله علل فاصلهگرفتن مسلمانان از ارزشها و سنن الهی بود. کشورهای اسلامی تفسیر واحدی از اسلام نداشته و گاه در برخی زمینهها، دیدگاههای آنها با یکدیگر بسیار متفاوت بوده است. این تفاوتها، موجب شد که در عمل نیز چندگونه و گاه متضاد رفتار کنند. این درحالی است که اسلام و مبانی آن، از یک حقیقت واحد سرچشمه می گیرد. برداشتهای مختلف و گاه افراطی از اسلام، امروزه زمینه دخالت ابرقدرتها را در برخی از کشورهای اسلامی پیش از گذشته فراهم کرده است. برای نمونه نگاه افراطی طالبان به اسلام و مغایرت رفتار آنها با اصول منطقی اسلام، بهانهای برای کشورها و رسانههای غربی شد تا اسلام را مورد حمله شدید قرار دهند.آقای نظیف شهرانی درخصوص علل انحطاط مسلمانان، به مسایل دیگری هم اشاره می کند که قابل توجه و تأمل است.
***********************
پروفسور شهرانی:
(عوامل انحطاط منطقهای که در آن مسلمانان در منطقه مطرح بودند، زیاد است. همان شکل ادارة حکومت و دولت در جوامع اسلامی معالوصف شکل غیرسالم را به خود گرفته بود و آن شرایط در اروپا هم وجود داشت، منتها اروپاییها توانستند ازطریق برخی اصلاحات همان سیستم اداری که به اصطلاح بردهداری بود که در آن پادشاه همه حق را داشت و مردمی که در یک منطقه تحت ریاست و سلطنت یک شاه بودند، همهشان جزء رعیت بودند، هیچ حقی نداشتند را کاملاً تغییر دادند و آنها یک سیستم اداری دولتی تازهای را که به اصطلاح قدرت از دست یک فرد یا فامیل به تمام مردم انتقال یافت و دولتهای مردمی به میان آمد. این موضوع، البته برای بهبود وضع سیاسی و بالاخره بهبود صنعت و اقتصاد در اروپا کمک کرد