لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
جامعه شناسی کشاورزی
گرچه جامعه شناسی کشاورزی قدیمی ترین شاخه تخصصی جامعه شناسی روستایی است، اما تا اواسط دهه 1350 هیچگاه این مفهوم بکار گرفته نشد. در عمل یک تداوم بین جامعه شناسی روستای اولیه و آنچه امروز جامعه شناسی کشاورزی خوانده می شود وجود دارد در دهه 1360 جامعه شناسان روستایی در نظریات و تحقیقات خود تأکید بیشتری بر جامعه شناسی کشاورزی نهادند.
به طور کلی سه دوره اساسی در مفهوم بندی مسائل کشاورزی در جامعه شناسی روستایی وجود دارد. دوره اول از پیدایش جامعه شناسی روستایی تا پایان دهه 1320 می باشد که در این دوره مطالعه مسائل کشاورزی یکی از عناصر اصلی فهم اساسی اجتماعی زندگی روستایی بوده است. دوره دوم مربوط به دهه های 1330 و1340 و نیمه اول دهه 1350 است و معروف به رهیافت روانشناسی- رفتار گرایی اجتماعی می باشد. در این دوره همچنین به شیوه های تزریق نوآوری در جامعه کشاورزی اهمیت زیادی داده شده است. دوره سوم از نیمه دوم دهه 1350 شروع شده و معروف به «جامعه شناسی کشاورزی جدید» است. در این دوره بیشترین توجه به «ساختار کشاورزی» شده است- مفهومی که تا قبل از دهه 1350 توجه خاصی به آن نشده بود. در چارچوب جامعه شناسی کشاورزی جدید، بیشتر دیدگاه اقتصاد سیاسی در ساختار کشاورزی بکار گرفته شده است. در این دوره محیط شناسی کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و به همین خاطر تحقیقات از زاویه این دیدگاه نیز بررسی خواهد شد. جامعه شناسی کشاورزی همچنان پابه پای سایر شاخه های تخصصی جامعه شناسی روستایی به عمق مسائل اجتماعی در جامعه کشاورزی رسوخ می کند. در دهه 1370 با بکارگیری نظریات جامعه شناختی جامع و روشها و ابزار تحقیقاتی پیچیده شاهد یافته های علمی فراگیرنده خواهیم بود. در آینده کشورهای مختلف با توجه به یافته های جامعه شناسی کشاورزی می توانند خط مشی های کاملی برای کشاورزی خود طراحی کنند.
تحقیقات اولیه جامعه شناسی روستایی در ساختار کشاورزی، 1280 تا 1330
در این دوره جامعه شناسان روستایی جنبه هایی از ساختار کشاورزی- مانند اجاره دارای زمین و انواع مزارع- را مورد بررسی قرار داده اند. بررسی ها بیشتر جنبه توصیفی داشته و تمرکز بر روی سیستم تولید مواد غذایی و سایر محصولات کشاورزی بوده است. موضوع ساختار کشاورزی در واقع جزئی از مطالعه کلی در مورد سازمان اجتماعی ز ندگی روستایی قلمداد می شد و عرضه کننده اطلاعات لازم برای فهم هرچه بیشتر سازمان اجتماعی بوده است. بحران دهه 1310 توأم با رکورد در کشاورزی باعث گردید تا تحقیقات جامعه شناسی روستایی و کشاورزی بر روی راهبرد دریافت واقعیت ها تأکید داشته باشند. در همین رابطه تحقیق درباره بخشی از مسائل ساختار کشاورزی مانند کشاورزان کم درآمد، کارگران کشاورزی، مزارع اجاره داری و کشتمانیها رایج گردید. در دهه 1320 محققین روستایی، ساختار کشاورزی را به عنوان تغیر مستقل در نظر می گرفتند و بر اساس آن فرهنگ و سازمان اجتماعی زندگی روستایی را بررسی می کردندو یا زمینه ای را برای مطالعه مقایسه ای جوامع روستایی فراهم می نمودند.
در ابتدای قرن بیستم تحقیقات میدانی در مورد زندگی روستایی توسط یک جامعه شناس سیاه پوست آمریکایی به نام دوبویس شروع شد. این جامعه شناس به دنبال شناخت شرایط اقتصادی کشاورزان سیاه پوست، ضمن جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه میدانی، از داده های موجود در مورد اندازه مزارع در سرشماریهای 1159 و 1269 آمریکا استفاده نمود. برای اولین بار 25 خانوار کشاورز اجاره دار سیاه پوست آمریکایی به طور جامع از لحاظ سیستم اجاره داری، اندازه مزرعه و درآمد ناشی از فعالیت کشارزی مورد بررسی قرار گرفتند. تا قبل از دهه 1310 بیشتر مطالعات مورد جوامع کوچک روستایی در بسیاری موارد ارائه یک تقسیم بندی برای شناخت کشاورزان بوده است. برای مثال جامعه شناس دیگری به نام ویلیامز در تحقیق خود به این نتیجه می رسد که کشاورزان را می توان به دو طبقه تقسیم کرد:
1- کشاورزان بی پروا
2-کشاورزان محافظه کار
بر اساس تقسیم بندی او دسته اول آنهایی هستند که (منفعت جو) می باشند و تمام کوش خود را به کار می گیرند تا حداکثر منفعت را از زمین خود ببرند. دسته دوم آنهایی هستند که هدف نهایی آنها معیشت است و نه منفعت.
در تحقیقات اولیه جامعه شناسی روستایی برای اولین بار مطالعات موردی با پرسشنامه شروع شد.
در این پرسش نامه ها معمولاً وضعیت عمومی اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و شرایط کار خانوارهای روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه یک چنین مطالعاتی این بود که نوع واحد کشاورزی در شکل گیری سازمان و رفتار اجتماعی روستایی بسیا ر موثر است. بعبارت دیگر نظام بهره برداری کشاورزی نوع گرایش اجتماعی وسازمان بندی جامعه روستایی را مشخص می کند.
یکی از مشخصات تحقیقات جامعه شناختی روستایی در این دوره بکار گیری روش های تحقیق مقایسه ای است. لایولی برای اولین بار جامعه دامداری را با جامعه زراعی مقایسه کرد. پس از مقایسه، او چنین نتیجه گرفت که نوع شرایط کشاورزی در زندگی اجتماعی به اندازه پراکندگی و تحرک اجتماعی جمعیت، درآمد سالانه و تغییرات فصلی در عرضه نیروی کار اهمیت دارد. همچنین او بیان داشت که دسته ای از گرایشات اجتماعی با نوع فعالیت کشاورزی یا دامداری همبستگی دارند. برای مثال جوامعی که تولید کننده غلات هستند پویا تر ولی در عین حال بی ثبات تر از جوامع تولید کننده لبنیات می باشند. در همین رابطه او دریافت که کشاورزان بیش از دامداران در پی نوع آوری هستند. او کشاورزی را به عنوان عامل مشروط در سازمان اجتماعی در نظر گرفته و تأثیر میراث اجتماعی را بر روی نوع فعالیت کشاورزی بررسی کرده است. تعیین واحد تحلیل در مطالعه جامعه کشاورزی یکی دیگر از خصوصیات جامعه شناسی کشاورزی در اواخر این دوره است. وی لند و همکارانش در دانشگاه کلمبیا مزرعه و گرداننده آن را به عنوان واحدتحلیل در طبقه بندی نمونه های آرمانی بکار برده اند . این طبقه بندی مزارع کشاورزی شامل مزارع خانوادگی، مزارع معیشتی و مزارع کارخانه ای است. هدف ازاین طبقه بندی بدست آوردن گروه های مزارع هم گون جهت تسهیل نمودن امر تحلیل بوده است . سه عامل در ایجاد این طبقه بکار رفته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
جامعه شناسی شهری
برای اینکه تعریف روشنتری از مهیت و دامنه جامعه شناسی شهری به دست دهیم میتوانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیه مسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطه از تحت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها و شیوه تفکر و زندگی اجتماعی.
نگاه اجمالی
بدون اینکه بخواهیم کلیه جنبههای جامعه شناسی شهری را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، منظور این است که اهمیت و ماهیت ملاحظات جامعه شناسی بر مسائل شهری روشن شود و برخی اطلاعات مربوط به اجتماع شهرها که اختصاصا معنای خاصی در بر دارد و نیز روشهای بررسی مسائل شهری را مورد مطالعه قرار گیرد. در عمل ، امروز شهرسازان ، معماران و مهندسان تاسیسات شهری بیش از پیش به میزان قابل توجهی از ره آورد جامعه شناسی شهری استفاده میکنند و مفهوم شهر سازی و شهرنشینی را منحصر به جنبه معماری آن نمیدانند.
بنابراین لازم است زبان مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد تا به درستی نظرات یکدیگر را درک کنند و در بهبود زندگی اجتماع شهرنشینی از آن استفاده کنند. اما برای اینکه به درستی بدانیم جامعه شناسی شهری چیست و مشتمل بر چه مباحثی است بهتر است قبلا به عنوان یاد آوری جامعه شناسی را بطور کلی تعریف بکنیم. پس جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی است که از سه جنبه ریخت شناسی ساختاری و فرهنگی و روانی مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.
اختصاصات شهر
اگر از جنبه مادی و خارجی را مورد نظر قرار دهیم، شهر بدوا انبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت گزیدهاند شامل میشود. در اینجا نظم جاری مربوط به مسائل زیر در خور توجه است. جمعیت شهری (از نظر تعداد ، تراکم ، ترکیب و ساختمان و تحول) ، طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر اصول تمایز بین قسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی افراد و گروههایی که در آن زندگی میکنند. از جهت دیگر ، شهر عبارتست از یک سازمان اجتماعی پیچیده است. یعنی ، شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمیشود بلکه مشتمل بر گروههای مختلفی ، مانند خانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاهها و کارخانهها ، گروههای نژادی ، انجمنهای مختلف و غیره است.
میتوان سخن از یک نوع «روحیه شهری» یا «فرهنگ شهرنشینی» به میان آورد که با خوصیات اجتماعات غیر مشابه فرق دارد. به عبارت دیگر ، سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروز احساسات و عواطف که بر حسب جوامع و منطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و بر حسب تارخ و خوصیات شهرها متغیر است، ویژگیهایی به زندگی شهرنشینی بخشیده است که خاص اجتماع مورد نظر یعنی شهر است. مثلا استقلال افراد در مقابل سنن و آداب ، در شهرها افزایش مییابد و پذیرش افکار جدید ، مدپرستی ، خلاقیت ، نوآوری و تسامح فزونی میگیرد. نکته دیگر اینکه ، شهر را نباید واحد مستقل و مجزا از جامعه دانست، یعنی نمیتوان آن را از واحدهای دیگر وابسته به آن جداگانه مورد مطالعه قرار داد. زیرا:
اولا شهر با منطقهای که در آن واقع شده است ارتباط کامل دارد. یعنی از یکسو خوصیات منطقه در شهر تاثیر میگذارد و از وی دیگر شهر به تدریج کم و بیش خوصیات شهری خود را به منطقهای که خود جز آن است انتقال میدهد و در حقیقت منطقه و شهر عکس العملهای متقابلی در برابر یکدیگر دارند.
دوم آنکه ، شهر با یک کشور و کل اجتماعی که جزئی از آن است پیوند و وابستگی دارد، زیرا ساخت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در شهر منعکس میشود. سوم آنکه ، شهر با نوع تمدن نظام اجتماعی که ملت و کشور را فرا گرفته است ارتباط کامل دارد.
جامعه شناسی شهری و مسائل اجتماعی شهر
سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسانها میگذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است...
سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسانها میگذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است. چند وجهی بودن این اثرات و نیز فرایندها و جریانات موجود در درون اجتماعات شهری، متفکران بسیاری را از علوم مختلف به خود مشغول داشته است.
جامعهشناسی شهری از جمله شاخههای معرفتی است که صرفاً و اختصاصاً "شهر" را بعنوان یک "محیط مخلوق" و به عنوان یک "محصول اجتماعی"، کانون توجه و مطالعهٔ خود قرار میدهد.
از منظر این علم، "شهرنشینی" مرحلهٔ گذار از اجتماع مبتنی بر علقههای خونی به جامعهٔ سازمان یافته مبتنی بر قراردادهاست. شهر تولیدکنندهٔ فرهنگ است. چون محیط شهری شیوههای خاصی از زیستن، کارکردن، رابطه برقرار کردن و مصرف کردن را بر ساکنانش عرضه میکند. از این رو جامعهشناسی شهری پاسخ دهی به پرسشهایی را وظیفه خود میداند که برخی از آنها چنیناند:
▪ رشد و توسعهٔ شهرها تابع چه متغیرهایی است و آیا گسترش شهرها از الگوی واحدی تبعیت میکند؟
▪ عناصر بنیادی سازمان شهر کدامند؟ و این عناصر چگونه تحت تأثیر رفتار کنشگران تغییر میکند؟
▪ صورتهای فضایی متفاوت چه تأثیری بر انسجام گروههای اجتماعی ساکنان شهر دارد؟
▪ فضاهای شهری و عناصر بنیادین آن چگونه مایهٔ تحکیم یا تضعیف روابط گروههای اجتماعی ساکن در شهر میشوند؟
▪ چه رابطهای میان خصوصیات یک شهر به لحاظ کالبدی و اقتصادی (شیوهٔ تولید) و طبایع افراد ساکن در آن وجود دارد؟
▪ شهرها را چگونه میتوان اداره کرد به گونهای که هم منافع جمعی و هم در عین حال منافع فردی ساکنانش توأمان تأمین شوند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
جامعه شناسی ارتباطات
روابط عمومی-ارتباطات-جامعه شناسی و یادداشتهای شخصی
تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی
خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.
تحول گروه
گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.
پیوندعاطفی
اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند. پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت. گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند. همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
جامعه شناسی اعتیاد در ایران
اعتیاد به مواد مخدر، مشکل اجتماعی است که اکثر جوامع به آن مبتلا هستند. اطلاعات و آمار جدیدی که درباره موضوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه ما منتشر می شود، حاکی از مسأله بودن این پدیده اجتماعی است. دبیر جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گزارشی اعلام کرده است سالانه ۵ درصد به جمع معتادان کشور افزوده می شود، در حالی که سازمان بهزیستی کشور تنها توان مداوای ۲ درصد معتادان را دارد. بر اساس گزارش سمینار پیشگیری از اعتیاد در تابستان ۱۳۸۰و ۷۰ درصد معتادان ایران متأهل هستند و علاوه بر این روزانه ۶۰۰ نفر در رابطه با مواد مخدر در کشور دستگیر می شوند و ماهانه ۱۰۰نفر به دلیل سوء مصرف مواد مخدر می میرند. بنا به گزارش روابط عمومی سازمان بهزیستی هر روز ۵۰۰ نفر از جوانان کشور معتاد می شوند و بررسی به عمل آمده نشان داده که جمعیت معتادان در ایران هر ۱۰ سال ۲ برابر می شود و خسارت های ناشی از اعتیاد سالانه بیش از ۱۵ هزار میلیارد ریال می رسد(بهادران، ۱۳۸۰ :۷). رئیس مرکز مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی گفته است که در سال ۱۳۸۱ بیش از ۱۳۰ تن مواد مخدر در کشور کشف شده است و نسبت به سال گذشته ۳/۱۶ درصد میزان کشفیات رشد داشته است. جانشین مرکز مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرده است که به طور متوسط روزانه دو تن انواع مواد مخدر در کشور مصرف می شود. وی می گوید: آمارهای به دست آمده نشان می دهد، هم اکنون ۳ درصد نوجوانان کشور به مواد مخدر اعتیاد دارند.
تعریف اعتیاد به مواد مخدر
سازمان بهداشت جهانی اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتی می داند مضر جهت فرد و اجتماع که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیرکننده چه طبیعی، چه مصنوعی ایجاد می گردد و خواص آن عبارتند از:
۱- میل و احتیاج به مصرف ماده مخدر و تهیه آن به هر صورت و عنوان، ۲-گرایش جهت اضافه نمودن آن هر روز بیشتر، ۳- انقیاد روانی و گاهی جسمی در نتیجه استعمال مواد مخدر. اعتیاد به مواد مخدر، حالت وابستگی یا عادت مرضی در به کار بردن مواد سمی تحریک کننده یا آرام بخش دستگاه عصبی که به صورتی مطبوع حس درونی و وضع عاطفی را تغییر می دهد. این وضع با اعتیاد تدریجی و حالت نیاز دردناکی که بر اثر نبودن مواد سمی بروز می کند، مشخص می شود(نیر، ۱۳۷۲: ۳۲)
دراین نوشتار به دنبال پاسخی برای این سؤالات هستیم؛ علل و عوامل مؤثر در اعتیاد به مواد مخدر در بین افراد کدام است؟ کدام یک از نظریه های جامعه شناسی انحرافات، بیشتر می تواند معضل اعتیاد را تبیین کند؟ و در نهایت راه حل های پیشگیری از
اعتیاد کدام است؟
جامعه شناس در پی کشف علل و عوامل اجتماعی موثر بر جرم و عمدتاً شرایط اکتسابی در محیط است. اعتیاد دلایل متعددی دارد. شرایط اعتیاد در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است. و به شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی و شخصیت جامعه و فرد مربوط می شود.(نیر، ۱۳۷۲: ۳۶).
از دیدگاه جامعه شناختی، آنچه مهمتر از عوامل فردی در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر می باشد، عوامل اجتماعی- فرهنگی است. جامعه شناسان علل ارتکاب جرم را در وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی دانسته، معتقدند که هیچکس بالفطره مجرم و بزهکار نیست. از این جهت فرد را مقصر نمی دانند و می گویند اوضاع اقتصادی و شرایط نامساعد اجتماعی عامل ارتکاب جرم است.
تحقیقات نشان می دهد که اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوند و پرورش می یابند، تکرار مصرف اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه مصرف از آنها دور می شود. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه، بیکاری، از بین رفتن و جابه جایی ارزشهای جامعه، رشد بی قواره صنعت؛ اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از این ثروت عادلانه توزیع نگردد و از طرف دیگر در آن جامعه برای تفریح، شادی و گذران اوقات فراغت و بیکاری جوانان از طرف دولت برنامه ریزیهای اجتماعی نشده باشد و رشد صنعت و شهرنشینی، شکاف طبقاتی را زیاد کند، همه این عوامل، باعث گرایش به انحرافات از جمله اعتیاد خواهد شد. (فرجاد، ۱۳۷۱: ۱۵۵).
نظریه های روان شناسی و نظریه های جامعه شناسی انحرافات از قبیل نظریه کنش اجتماعی و آنومی پارسونز، نظریه های رادیکال مارکسسیت ها درباره انحرافات اجتماعی، نظریه های خرده فرهنگی کوهن، میلر، نظریه های کنترل اجتماعی، نظریه جنسیت، نظریه برچسب زنی و... می تواند معضل اعتیاد را تبیین نماید. از آنجایی که در این نوشتار بیشتر به شرایط و فشارهای ساختاری در جامعه تأکید شده است، از نظریه آنومی مرتن و نظریه برچسب زنی لمرت و بیکر استفاده شده است. مرتن با رویکرد کارکرد گرایانه و با الهام از اندیشه های دورکیم به دنبال راه حلی جامعه شناسانه برای انحرافات اجتماعی جامعه آمریکایی نیمه اول قرن بیستم بود.
مرتن معتقد است که این شرایط ساختی است که علت ریشه ای انحرافات اجتماعی است. از نظر مرتن در هر جامعه دو ساخت اساسی وجود دارد که میان آنها در درون یک نظام اجتماعی روابطی کارکردی وجود دارد. این دو ساخت اساسی یکی اهداف نهادی شده و دیگری وسایل نهادی شده است.
اهداف نهادی شده عبارتست از تعاریف نهادی شده درباره ارزشها و امور مطلوب و وسایل نهادی شده عبارت از شیوه های استاندارد شده کنش برای نیل به اهداف و یا هنجارهای مقرری که برای وصول به اهداف نهادی شده وضع شده اند(اسکیدمور، ۱۳۷۲: ۱۶۰- ۱۵۹).
در هر جامعه ای در پرتو ارزشها و اصول اساسی آن جامعه یک شخصیت آرمانی تعریف می شود و در قله آرزوها و تمنیات افراد آن جامعه قرار می گیرد. از طریق ابزارهای مختلف جامعه پذیری، آموزش و پرورش، رسانه ها، این شخصیت آرمانی در منظر عمومی تبلیغ شده و افراد به آن خوانده می شوند. مثلاً رسیدن فرد به اوج موفقیت مادی و شخصیتی که در بالاترین مراتب پایگاه اقتصادی، اجتماعی است، همان هدف نهادی شده مرتن در جامعه آمریکایی عصر او محسوب می شود(معیدفر، ۱۳۷۹: ۳۲).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
جامعه شناسی ارتباطات
روابط عمومی-ارتباطات-جامعه شناسی و یادداشتهای شخصی
تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی
خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.
تحول گروه
گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.
پیوندعاطفی
اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند. پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت. گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند. همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک